تحقیق درباره ی ضمیر و انواع آن
میتوان ضمیر را به این شکل تعریف کرد واژه ای که این توانایی را دارد که جایگزین گروه اسمی شود، برای مثال میتوانیم به جای این که بگوییم «حمید را دیدم و به حمید گفتم»، بگوییم «حمید را دیدم و به او گفتم»
هشت گونه ضمیر فارسی داریم که عبارتند از: شخصی، مشترک، اشاره، پرسشی، مبهم، تعجّبی، شمارشی، ملکی (اختصاصی)
ضمایر شخصی
سوم شخص او آنها/ایشان ـَ ش ـِ شان
ضمایر کاربردهای متفاوتی دارند برای مثال ضمیر «شما» (به همراه ضمیر گسسته «تان» و شناسه دوم شخص جمع) و برای دوم شخص مفرد به نشانه احترام به کار میرود. ضمیر سوم شخص جمع «ایشان»نیز به عنوان احترام به شخص به کار میرود.
در زبان پهلوی «وی»برای حالت مفعولی و«او»برای حالت فاعلی به کار برده میشد.
نقش ضمیر در زبانهای مختلف
درزبان ضمایری که داریم عبارتند از: «ضمیرمستقل»و«ضمیروابسته»
در ضمیر مستقل، ضمایر اغلب به شکل منفصل بکار میرود در واقع آنها هرکدام به نحوی یک واحد مستقل محسوب میشوند.
درواقع اگرضمایربه صورت شناسه و یا ضمیر متصل به کار برود بازهم نقش های دستوری اصلی در ضمیر منفصل خود را نشان میدهد وضمایر منفصل یا در زبان وجود ندارند ویا اگرهم وجود داشته باشند نقش فرعی دارند و برای تاکید بیشتر به کار برده میشوند.
در ابتدا زبانشناسان بر این گمان بودند که در صورتی که در یک زبان ضمایر به شکل های مختلفی به کار می روند که عبارتند از: ضمیر منفصل، ضمیر متصل یا شناسه، در واقع ضمیر منفصل نقش اصلی را دارد وکاربرد آن اجباری می باشد. در واقع ضمایر متصل یا شناسه ها دارای نقش فرعی میباشند و صرفا جهت اطلاعات در مورد ضمیر منفصل می آیند، همچنین آنها معتقد بودند که نشانه های حالت چسبیده به ضمایر منفصل هستند و به همین دلیل است که ضمایر منفصل نشان دهنده موضوع ها هستند. بر اساس نتیجه گیری نهایی آنها ضمایر منفصل از اهمیت بالایی برخوردار بود وطبیعتا با گذشت زمان ضمایر منفصل در زبانها به صورتهای متفاوتی تبدیل شده است اما در بعضی از زبانها مشخص شد که نقش اصلی را شناسه ها و واژه بست ها به عهده دارند وضمایر منفصل را برای تاکید یا تقابل مورد استفاده قرار میدهند. البته در بعضی از زبانها نشانه های حالت چسبیده به ضمایر متصل یا شناسه ها هستند ضمایر متصل وشناسه ها در این زبانها اجباری هستند اما ضمایری که جنبه اختیاری دارند ضمایر منفصل هستند وبه همین ترتیب فرضیاتی که توسط زبانشناسان بیان شده بود رد شد.
مطابقه دستوری و مرجع دار
درزبان دونوع مطابقه وجود دارد که عبارتند از:مطابقه دستوری ومرجع دار
در مطابقه دستوری ضمایر منفصل نقش اصلی را بر عهده دارند و شناسه ها و واژه بست ها و یا ضمایر متصل با ضمایر منفصل برابری می کنند. در مطابقه مرجع دار شناسه ها( خود شناسه) و ضمایر متصل به صورت مستقیم به اسم اشاره می کنند و هیچ نیازی به ضمایر منفصل وجود ندارد. مطابقه مرجع دار بیشتر در زبان های ضمیر وابسته مشاهده میشود. زبانهایی که این نوع مطابقه در آنها دیده میشود بیشتر دارای کلمات شناسه می باشند و نقش خود را تعیین می کنند، لازم به ذکر است که ترتیب کلمات مهم نیست.
از آنجا که زبان به دو دسته ضمیر مستقل و وابسته تقسیم میشود باید این نوع دسته بندی را به صورت یک طیف در نظر گرفت. در واقع بعضی از زبان ها ضمایر کاملا وابسته و یا ضمایر کاملا مستقل محسوب میشوند و اما بعضی دیگر ترکیبی از هر دو آنها هستند. برای مثال در زبان آبخازی کاملا ضمیروابسته محسوب میشوند، در واقع علت آن این است که ضمایر به صورت شناسه در فعل به کار میروند و اما برخی دیگر ترکیبی از هر دو نوع ضمیر مستقل و وابسته است. از سمتی دیگر فعل ها نشان دهنده موضوع ها و حالت ها هستند.
در زبان انگلیسی ضمایر تا حد زیادی ضمیر آزاد است و به همین دلیل است که گوناگونی بسیار زیادی در بین زبان ها دیده میشود.
از دیگر معیارهای مهم این است که مشخص کنیم که آیا با وجود این کلمات در زبان بازهم لازم است که تعیین کرد که کلمات به چه اسم هایی اشاره میکند. تفاوتی که در واژه ها و ضمایر وجود دارد عبارتند از:
این کلمات دارای ریشه های اسمی و معنایی هستند.
در مقایسه با ضمایر مفعولی تعداد آنها بسیار زیادتر است.
به معنای احترام و جایگاه اجتماعی و شغلی فرد می باشد.
این واژه اغلب ویژگی های اسم ها و گروه ها را دارند.
در ادامه به تعریف انواع ضمایر می پردازیم و در واقع شما با این روش ها و مثال ها در تشخیص آنها مشکلی نخواهید داشت، انواع ضمایر عبارتند از:
ضمیر شخصی منفصل یا ناپیوسته
ضمیر تنها به کار میرود و معنی آن مستقل است: من، تو، او، ما، شما، ایشان یا آنها یا آنان را می توان به عنوان شناسایی این نوع ضمیر استفاده کرد.
ضمیر شخصی متّصل یا پیوسته
این ضمیر به کلمه دیگر می پیوندد و هیچ معنی مستقلی ندارد: : ـَم، ـَت، ـَش، ـِمان، ـِتان، ـِشان. این ضمیر عموما به معنای اسم و در بعضی از شرایط فعل و در بعضی دیگر به حرف می پیوندد.
ضمیر مشترک
ضمیر به یک صورت است و شش ساخت مشترک دارد: خود، خویش، خویشتن. به جز زبان محاوره ای جمع بسته نمیشود. این صفت هایی که در ۴ دسته جای داده ایم. در صورتی که موصوف نداشته باشد به عنوان ضمیر محسوب میشود.
اشاره
ضمیری می باشد که در آن به اشاره معلوم می باشد: آن/ این و ترکیباتش مثل اینان/ آنها –( کتاب را بگیر و آنرا بخوان) در واقع صفات اشاره بدون اسم بیایند به صورت اشاره می باشند و نقش پذیر هستند.
پرسشی
در صورتی که واژه های پرسشی در یک جمله به تنهایی بیایند: که/ چه/کدام/کی/ کجا/چگونه/چند/چقدر از مثال های روشن است.
مبهم
واژه هایی که از آنها بر شخص و یا چیز مبهمی دلالت میکنند. چند/همه/هیچ/یکی/هرکه/کمی/دیگری از مثال های آن می باشد
تعجّبی
واژه تعجبی به عنوان واژه ای که مفهوم تعجب و شگفتی دارد شناخته میشود مانند: به/ چقدر/ وه…
شمارشی
صفت شمارشی بدون اسم بیاید. (پیام به کلاس پنجم می رود)
ملکی
واژه مرکبی که ازآن نوشته میشود و خوانده میشود اما در اصل به معنی «مال» یا «متعلق به» را میدهد. برای مثال: (من زان خودم هرآنچه هستم، هستم)
تهیه کننده : توپ تاپ