عکس نوشته درباره زجر کشیدن
سهم ما از عشق هم شد قسمت زجر آورش ، عکس نوشته و متن پروفایل هایی که اغلب در مورد زجر کشیدن دیده می شوند ، اغلب غمگین ، سرد و ناراحت کننده هستند ، چرا که اینگونه مطالب و تصاویر همیشه از خاطرات و از روزهای سخت و فراموش ناشدنی صحبت میکنند ، از بدشانسی و اتفاق هایی که به هر دلیلی باعث زجر شده اند ، در ادامه همراه باشید.
نگاه دردناک ماه
پیچش دلبستگی هایش
و ستارگان به دورش هراسان
خط کشی عابر پیاده
پیچیدگی تکرار خوب ها و بد ها
"ماه فریاد می زند دردش را "
هجوم سبز شکوفه زدن
در برابر افتادن برگ های زرد
"زجر دادن زوال و نیستی"
تجلی مرگ..
"ماه میمیرد"
جسدش بر آب می افتد
روحش امّا ..
دوستم داشته باش
ولی نه سرد وبی روح
بخواهم ولی نه با زجر دادن
من عاشقی بیش نیستم
که با ناگفته هایت کنار می ایم
تو بخواهی برایت هرکاری میکنم
فقط بمان و بساز با من...
دردهایم کم نیست...
تو بخواهی همه چیز از نو شروع میشود...
فقط بخواه و بمان...
دیگر از سوز برایم نگو
این غم کمی نیست ...
خواستن و نتوانستن
روی چیزهایی باید بخواهی واز ان دست بکشی...
کاش میفهمیدی چه میگویم.
زجر یعنی خواستن و نتوانستن
نم روی چشمانم اوج دردهای من
گریه پنهانم بی آغوش گرم تو
ویران ویرانم زجر یعنی نگو از دردهایت
بمیر و دم مزن زجر یعنی یک قطره آب
بنوش مگر تشنه نیستی
قطره را سرکشیدم اما چه سود
پر از سوختن بود
من زجر میکشم از زندگی هنوز
از هر نفس که هست از بود و از نبود
من زجر میکشم تا زنده ام هنوز
از اضطراب عشق از هر چه تار و پود
من زجر میکشم آری شکنجگر
از تازیانه،نه از عمق این هبوط
من زجر میکشم تا هستم این چنین
تا قائلم به جسم در امتی چنین...
چقـــــــدر زجر آور است...!
خراش ناخن های خاطراتت
بر شیشه نازک احساسم...!
نحس ترین روز سال سیزده نیست
روزیست که فهمیدم
یک عمرم باید
بی تو تحویل شود..!
بهم گفتن قیافت تابلو شده چی میکشی ؟
گفتم زجر !
گفتن نه یعنی چی مصرف میکنی ؟
گفتم عمر !!!
لحظه هایی که زجر میدادی
لحظه های که زجر میخوردم
ثبت شد در تلاطم ذهنم
خاطراتی که با خودم بردم
گره هایی که بسته ایی کور است
وای از این دستهای آلوده
رابطه از اساس نا بود است
چقدَر هی تلاش بیهوده
این حجابی که از تو میبنم
حائلی بین ما وخوشبختیست
این سکوت نوار مغزی من
با تو بیماری جدیدی نیست
تهیه کننده : توپ تاپ