haadissays:

سلام روزبخیر من خواب دیدم یدفه با تعجب به مامانم میگم مامان عید داره میشه بازا چند روز دیگه عیده با تعجب پیگفتم چه زود گذشت مامانم گفت هیچی ام نخریدیم بعد همش با ناراحتی از اینکه چقد زود زمان گذشت همش میگفتم ۴روز مونده به عید ١سال شد که معشوقم برنگشت !تعبیرش چیه ؟

سیدمحمد ضیاsays:

سلام من خواب دیدم عیده قربانه یا عید غدیر خانم من یه ربع سکه برام مامان من خریده بود ولی فک کنم مامان من باهاش بحث کرد و سکه را داد من بعد داشتم از یه قله کوه با شیب خیلی بالا میرفتم واخرش با نفس نفس رسیدم سرقله بعد چندتادپله هم داشت رفتم داخل یه مغازه سوپر مارکتی بعد رفتم اسانسور برج را زدم خونه خالم طبقه ۱۶ بود و اسم برج هم برج حج بود اونجا که رسیدم رفتم روی بومش از بالا همه چی پیدا بود وودرست این برج سر قله این کوه بود

سحرsays:

سلام من دیشب خوب دیدم عیده و عموم اومده خونمون بهم‌۶۰ تومن عیدی داده و وقتی من عیدی رو گرفتم بلند شدم و باهاشون خداحافظی کردم که برن و بلند شدن رفتن و من با خودم میگفتم چه زشت شد تا عیدی دادن من خداحافظی کردم

....says:

سلام من خواب دیدم یه مانتوی خیلی خوشگل پوشیدم وتوآینه خودمونگاه میکردم ومیگفتم چقدخوشگل شدم تعبیرش چی میشه

samasays:

سلام من خواب دیدم خونه پدر بزرگمم و انگار عید بود عموم توو حیاط با من رو بوسی میکنه و عیدی ٢سالو بهم میده من فکر میکنم کم داده پولو میندازم پایین بعد میان پولو بر میدارن به من نشون میدن که یعنی کم نداده زیاد داده بهم بعد نگاه میکنم میبینم زیاده پول تعبیرش چیه ؟

محمد طاهریsays:

سلام من دیشب خواب دیدم عید نوروز شده و با خودم گفتم چقد روز عید شد و با پدرم روبوسی می کنم

...says:

سلام .خواب دیدم عیدغدیر وانگار دانشکده ما مراسمی تدارک دیده وازمن خواستن( دقیق یادم نیست ) قرآن یا بخشی از برنامه رو من اجرا کنم وقتی سر صف ایستاده بودن من رسیدم و یکی از استادام طوری منو نگاه میکردکه انگار دیر کردم درصورتی که من اون بخش قرار نبود چیزی اجرا کنم وکار من بعدشه حالا با یکی از بچه ها (که قبلا در دوران مدرسه ی مسابقه قرآنی رفته بودیم )مشغول شدیم ولی اصلا کاری هم نکردیم ودختره بهم گف همینه نیاز نبود کاری بکنی فقط اسمتو مینویسم چون کار زیادی کردی ! بعد انگارخواب ی طور دیگه شد مربی باشگاهمون چند روز بعد تولدش بودو من پیش ی خانمی همش خرید میکنم ازش بودم ولی ی چیزی گرفتم ازش ولی روی قیمتش کشید کلی باهاش دعوا کردم وگفتم تو ربا میخوری من دیگه اصلا ازت خرید نمیکنم (ی حسابی با این خانم دارم ) همونجا یکی از بچه ها ی باشگاه اومد واین رو گف بیا ی بخشیشو خودمون اجرا کنیم منم قبول کردم وقرار شد آماده بشیم. تعبیرش چیه؟

مینا محمدیsays:

سلام.خسته نباشید تعبیرخواب تبریک گفتن عید جیه ممنونم

سانازsays:

سلام .خواب دیدم رفتم منزل مادرم .خواهرم که متاهله به من یک دسته پول عیدی داد ولی پولا کهنه بودند .مادرم هم به من عیدی داد ولی پول مادرم کهنه نبود به نظرم مادرم تراول داد .البته من نمی خواستم قبول کنم ازشون ولی گفتند عیدیه و نمی دونم چه عیدی بود . ممنون میشم تعبیر کنید.?

پروانهsays:

با سلام من خواب ديدم عيد نوروز شده و كمي مونده به تحويل سال و يه عده از اقوام امدن عيد ديدني و بمن ميگن چرا پس اماده نيستي و من پيش خودم ميگفتم هنوز كه تحويل نشده اينا اومدن عيد ديدني ،پرسيدم كه مگه شما موقع تحويل سال قراره پيش ما بمونيد گفتن بله بعد من رفتم كه اماده بشم كه بيدار شدم،لطفا تعبير كنيد،ممنون

نیکی شکیباsays:

سلام توپ تاپ خسته نباشید خواب دیدم لحظه ی تحویل سال نو هستش خوشحال هستم و میگم بهار داره میاد یه هندوانه ی بزرگ هم رو سفره داریم روش می نویسم سال نو مبارک بازم خوشحالم یه خانم با آقا که تقریبا مسن هستند از جلوی من عبور می کنند آقا شیک پوش و کت و شلواری و حاج خانم یک چادر سفید گلدار سرش بود اونا وارد منزل آپارتمانی روبه روی ما می شوند تشکر می کنم که خوابم رو تعبیر می کنید امیدوارم خیر و برکت داشته باشه خوابم

الsays:

سلام خواب دیدم در یک کارخانه شیر و لبنیات بودم و دوستم هم اونجا بود ، توی خواب نزدیک عید نوروز بود و قرار بود به مناسبت عید همه جا تعطیل بشه رفته بودم به کارخونه سر بزنم. توی یه صحنه از خواب دیشب دیدم داره تگرگ های ریز میاد و یکی از همکلاسیهام منو به سمت آلاچیق هدایت کرد تا آسیب نبینیم. ممنون

فرsays:

سلام من ديشب خواب ديدم با مادرم رفته بوديم بيرون و تو خيابونا همه جلو مغازه ها وسايل سفره هفت سين و ماهي عيد گذاشته بودن براي فروش البته ماهيا تو آب بعضياشون بزرگتر بودن و من تعجب كرده بودم به مامانم ميگفتم الان كه عيد نيست و عيد تو فروردينه چرا زودتر وسايل عيد آوردن . آيا تعبيري داره ؟

نازیلا ظریفیsays:

من خواب دیدم عید نوروز شده و بجای این که ما به خانه بزرگان فامیل بریم آنها به ملاقات ما امدند وانجا به ما عیدی دادند و در خواب بسیار شادی و نشاط بود ایا تعبیری دارد ؟؟ سپاس??

نازنینsays:

سلام خواب دیدم برادرکوچکترم برای عیدیه گونی سیب زردگرفته بودبعدداده بودبه برادربزرگترم برادربزرگترم هم آوردبرای من.یه سینی که فکرکنم نقره بودهم پرسیب کردوآوردداددست من.من هم گفتم حالارفتیدایناراگرفتید؟حالاکه چندروزازعید گذشته چرادیرگرفتید

نازنینsays:

سلام خواب دیدم برادرکوچکترم برای عیدیه گونی سیب زردگرفته بودبعدداده بودبه برادربزرگترم برادربزرگترم هم آوردبرای من.یه سینی که فکرکنم نقره بودهم پرسیب کردوآوردداددست من.من هم گفتم حالارفتیدایناراگرفتید؟حالاکه چندروزازعید گذشته چرادیرگرفتید

وحیده خاچاطوریانsays:

سلام خاب دیدم در حال مرتب سازی خونه و وسایل هستیم و دارریم وسایل رو مرتب میکنیم و وسایل نو میخریم من توی خاب فکر میکردم هفته بعد عید ولی بهم گفتن امروز عیده بعدرفتم مهونی خونه پدربزرگم و خاستن بهم عیدی بدن ک قبول نکردم تعبیرش چیه؟!

مهرخورشید سیاوشsays:

سلام و احترام خواب دیدم که باران آمده تا سه چهار روز دیگه تحویل سال نو و عید نوروزه من صورتم رو اصلاح کردم صورتم جوش زد و کمی زشت شدم گفتم تا حالا سابقه نداشت من زشت بشم دوش گرفتم یکی از دایی هایم که بلند بالا بود کنارم بود مثل یک همسر بهش می رسیدم یقه ی لباسش رو درست کردم همه فکر می کردند همسرمه گفتم مگر میشه دایی و خواهرزاده ازدواج کنن ؟ از منزل زدم بیرون منزل مان شلوغ بود انگاری همه جمع شدند بودند برای خوشی و شادی رفتم در منزلی از آقایی که اهل همان منزل بود و توی بیمارستان کار میکرد حال بابام رو که بستری بود پرسیدم گفت خوبه و جای نگرانی نداره خوشحال شدم رفتم سمت بازار هوا نم نم باران بود وارد مغازه یی شدم که بسیار شیک و تمیز و نو بود نمی دانم صندلی گذاشتم یا نردبان رفتم بالا تا دستم رسید به قفسه یی که توش سبزیجات بود برای سفره ی هفت سین من تعداد زیادی سیر(مصنوعی) برداشتم سیرها بسیار سفید و قشنگ بودند اومدم تا با فروشنده حساب کنم ولی شیطان گولم زد و فقط چند تا از انها را رو برای حساب کردن به فروشنده دادم و بقیه شون رو گذاشتم تو کیفم (دزدی) بعد توی کیفم شد پر از سکه های پول خیلی زیاد بودند کیفم سنگین شد پسربچه یی اومد کنارم نوازشش کردم و بوسیدمش و بهش گفتم تو چه زیبایی آیا این خواب تعبیر داره توپ تاپ؟مچکرم از شما

مهرخورشید سیاوشsays:

سلام و احترام خواب دیدم که در بازار هستم مردم دسته دسته رد میشن انگار ماه محرم بود و عزاداری امام حسین به یک مرد مسن کمک می کنم و عصاش رو میدم دستش اون میاد دهان منو می بوسه آب دهانش اومد رو صورتم و دهانم داشت حالم بد می شد که گفتم اشکال نداره دلت رو بد نکن شاید کمکش کردی برات خوب باشه بعد چند تا دختر بچه ژولیده دیدم مثل بچه های کار بردمشون توی یک غذاخوری و براشون غذا سفارش دادم اومدم لب در که ببینم هنوز مردم و ماه محرم هست که دیدم روی شیبی هستم که داره میره پایین سعی کردم خودم رو نگه دارم تا با شیب نرم پایین فریاد کمک زدم اون دخترها نگاهم کردند ولی نیامدند کمک یادم نیست که افتادم یا نه ولی فکر کنم نیافتادم و بعد دیدم در مراسم دید و بازدید عیدنوروز هستم فامیل هایم میان و مشغول دیده بوسی و تبریک عید میشم اونا از من خواستند که در سفر باهاشون باشم ممنون میشم تعبیر کنید

زینب علی جعفرsays:

سلام. من خواب دیدم پسرم اومده خونه ی ما با خودش سبزه و ماهی قرمز آورده منم تعجب کردم گفتم اینا برای چی هست؟ گفت عید داره میشه دیگه مامان اینارو گرفتم برا خونه. لطفا تعبیرکنید ممنونم

فرشتهsays:

سلام خسته نباشید.من خواب دیدم لحظه تحویل سال هستش ومن بایک اقاکه دربیداری اصن ندیمش ولی درخواب بهش علاقه داشتم درکنارهم توخیابون هستیم ودعای تحویل سال خوندیم وبعدش دیدم که من تنهادارم میرم وچندتادوست پیداکردم

نادره ابراهیم خلیلیsays:

سلام و خسته نباشید من یه دختر مجرد هستم دیشب خواب دیدم که من به یه مدرسه غیر دولتی میرم و اونجا با همکلاسیام اشنا میشوم و با یه پسری اشنا میشم که چند سال از من بزرگتره و دوست میشویم و من یهو میبینم که باز تو کلاس هستم و یه ساعت (مخصوص کوک کردن)هستش و به من ساعت رو نشون میده یهو نفهمیدم چی شد که سال نو میلادی تحویل شد با اینکه مسلمانم و بعدش همه انگار که نه انگار چیزی شده نشستن سر جاشون و من داشتم از خوشحالی میمردم.ممنون میشم تعبیرش کنین🙏💐