عکس نوشته درمورد تقصیر داشتن
تا به حالا عکس نوشته های بسیار زیادی را با موضوع تقصیر داشتن و یا مقصر بودن در جریان یک رابطه و یا اتفاقی به خصوص شنیده و دیده اید ، در این مطلب از توپ تاپ نیز آلبومی زیبا از عکس نوشته های تقصیر داشتن تهیه شده است که به عناوین مختلفی اشاره دارد از متن ها و تصاویر این بخش از سایت میتوانید برای عکس پروفایل خود استفاده کنید
تقصیر من نیست این افکار کودکانه ی من اند که بازی گوشی می کنند و مدام خودشان را به یاد تو گره می زنند
تقصیر من نیست دیگر نمی دانم از دیوار تنهایی چه کسی بالا می روم
فقط می خواهم چشم هایم نگاه های معصومت را از بر کنند.
تقصیر من نیست، که عاشقو دیونت هستم
این دل نمی ذاره، که در فکرتو هستم
ازعشق تو من مستم، چون باده دوشینه
بازایو دلم افروز، ای عاشق دیرینه
بنگر که چه آتش زد، آن چشم خمار تو
بنگر که که خرابم کرد، آن ناز وادای تو
پاره سنگی به سرم خورده و تقصیر تو نیست
شدم افسون و سیه چرده و تقصیر تو نیست
بهر الطافِ تو از زهرِ کلامم دشمن
یک دلِ سیر شکر برده و تقصیر تو نیست
شاد و آسوده نشستی و ندانی که دلم
غرقِ اغوا شده و مرده و تقصیر تو نیست
توری انداختم از جنس و جلای تو چه سود
تنِ دریا شده افسرده و تقصیر تو نیست
خانه ی سبزِ پر از مهرِ تو امشب ما را
سر دوانیده و نشمرده و تقصیر تو نیست
از نسیمِ گذرای سَرِ زلفِ تو شدم
ساکن و عاشق و پژمرده و تقصیر تو نیست
می دونی وقتی نباشی
انگاری دارم می میرم
خودم اینو خوب می دونم
«این که تقصیر تو نیست!»
یاد اون چشات می افتم
دوباره دلم می ریزه
یاد اون نگات می افتم
«این که تقصیر تو نیست!»
همیشه به خاطر تو
دنیا رو قشنگ می دیدم
بی تو اما یه سرابه
«این که تقصیر تو نیست!»
هر جا بودم، هر چی بودم
با خیالت خوش و خرم
رفتی و دنیا سیاه شد
«این که تقصیر تو نیست!
تقصیر من نیست
دوباره چشمانت را دیدم
واژه ها مثل باران فرو ریخت
باز از تو شعر نوشتم ...
اینکه تنها میشَوَم هر بار ، تقصیرِ تو نیست
وِه چه دشوار است این اِقرار ؛ تقصیرِ تو نیست
میرَوی ، شب گریه هایم می شَود لالایی ام
چشمِ خیس و بالشِ نَم دار ، تقصیرِ تو نیست
پایِ غم رویِ گلویَم ، غصه دورم میزَنَد
سرنوشتِ نقطه و پرگار ، تقصیرِ تو نیست
خانه ای از عشق میسازم ولی هربار ویران میشود
سُستیِ این نا بَلَد معمار ، تقصیرِ تو نیست
کج نهادم خشتِ اول را ، بنابراین اگر
تا ثریا کج رَوَد دیوار ، تقصیرِ تو نیست
رفتی و دل زیرِ آوارِ غَمَت جا مانده است
ماندنِ دل زیرِ این آوار ، تقصیرِ تو نیست
من برای سجده بر تو با همه بی دینی ام
نیمه شبها میشَوَم بیدار ، تقصیرِ تو نیست
گر دو صد بیتِ دگر گویم کماکان میکنم ؛
آخرِ هر بیتِ خود تکرار ؛ تقصیرِ تو نیست
حال و روزَم را اگر جویا شَوی ، دارم فقط
بیشتر یک نقطه از سربار ، تقصیرِ تو نیست
میرَوی و روزِ بعدَش میشَوَم با خودکشی_
روی بُرجَک سوژه یِ اخبار ، تقصیرِ تو نیست
من بهت چیزی نگفتم
که به چشمای تو برخورد
تو ببخشم اگه حرفام
اشک چشماتو درآورد
آخه ما قرار نبود که
رو دلامون پا بزاریم
نمیگم تقصیر من نیست
نمیگم چاره نداریم
ما که تا اینجای جاده
پا به پای هم رسیدیم
تاریکی پیشه رومون بود
اما پا پس نکشیدیم
حیف که خاطر هامون
خیلی خسته ام کاپیتان
تازه بازکرده بودم قناری هامو از قفس
وقت خداحافظی یه
نقاشت همه ی عکساتو گذاشته مزائده
تقصیر من نیست
گیر کردن تو بهمن
راه برگشتی نداره
یه تلاش تموم وجودمومیگیره
زمان روبرو شدن با ترس از دروغ
کلاهک هاش سفید میشه شعرهام وقت فاصله گذاشتن بین آزادی در هوس ها
بد حالم دکتر شاید کمی ترسیده
دارم تاوان پس میدم
مثل ارتش شکست خورده
تقصیر تو نبود که دنیا منو اسیر کرد
تقصیر تو نیست من می دانم که موهامو سفید کرد
عشق و عاشقی آخر قصه جدایی است
تقصیر تو نیست تو این شهر رسم بی وفای است
خنجرت رو فرو کن تو قلبم زخم دلم رو تازه کن
می گن چشات می سوزاند نگاه به من جنازه بکن
بزار بسوزه تو غمت نترس
می خوام قصه من تو بشه برای عاشق هابشه درس
خنجر تو بزن تو قلبم که از تو دل بکنه
خنجر تو بزن تو قلبم که دنیا می زنه
دلم همیشه مانده برای مرگ نبضم خاموشه
شمعدانی سر این جنازه روشنه
باز شب آمد
نشستم
جام بی خوابی به دستم
مست مستم
دل به رویای تو بستم
چه کنم تقصیر من نیست
گر چنین عاشق پرستم
تهیه کننده: توپ تاپ