عکس نوشته هوای حوصله ام ابریست
عکس نوشته هوای حوصله ام ابریست ، در این مطلب از سایت توپ تاپ بصورت یک آلبوم زیبا ، عاشقانه و کامل تهیه شده است ، تصاویر شعر و متن هایی که با مضمون هوای حوصله ام ابریست ارسال میشوند عموما در مورد افرادی صحبت میکند که به دلایل مختلفی دیگر کاسه ی صبرشان لبریز شده و در زندگی و مخصوصا برای بعضی از موارد عاطفی بی حوصله و گوشه گیر هستند...
امشب ؛ هوای حوصله ام ابریست
خدایا، کمی دعا
کمی باران...
در التماس نگاهم...
هوای حوصله ابریست
هق هق گریه ام در هوا جاریست
گره نیازم بر سرو ماندنیست
انتهای جاده اواره گیست
انتظار،مرگ تدریجیست
عشق،درد نهانیست
نقس رخ نگار بر قلبم حکاکیست
لبخندش ، قصه تلخیست
تنهایی من وتو اجباریست
یکرنگی پر ز پیچیدگیست
سپیدی موی پدر ز درماندگیست
چشم یتیم بر حلقه در باقیست
سوختن پروانه گرد شمع قدیمیست
جای قاب بر دیوار ماندنیست
ابی دریا ز دورنگیست
فهمش ز رندیست
و خدای که در این نزدیکیست
هوای حوصله ام ، دوباره بارانیست
دوباره فصل خزان ، دوباره عریانیست
طبیب درد دلم ، نمی شود پیدا
تمام ثانیه ها ، ببین چه طوفانیست !!
سکوت خاطر من ، شکسته خاطر تو
بیا به خاطر من ، بیا که مهمانیست
هوای حوصله ابري است و پر ازحجم باريدن ،
در اين مه آلوده زمان ، دلتنگی ام سرشار است ،
دلم گرفته ... خیلی دلم گرفته ...
اين روزها خيلی دلم برای گريه تنگ است ،
به گريه های غريبانه ام ببخشاييد ،
که من که سنگ صبورم ، نه سنگم و نه صبور..
هوای حوصله مان ابری ست...
چه انتظار مضحکی دارم
از صبر ازسکوت....
هوا
هوای بی حوصلگی ست ،
از رفتن ِ بی اصرار ،
دیدن ِ بی دم زدن ،
و به ناچار زنده ماندن و زندگی نکردن...
میلی نیست دیگر به این
روزمرگی های بی رمق
"هوای حوصله عمری ست که بی تو ابری شده است.
هوایِ حوصله ابریست،اشاره کن که ببارد
که اشکِ گوشۀ چشمم، گلایه از تو ندارد
گلایه از دلِ خونم ،که بی اجازه سفر کرد
به کویِ قصه که شاید،گُلی زِ عشق بکارد
ببخش اگر که ندیدی و زیرِ پایِ تو له شد
دلی و دسته گلی سرخ،که عطرِ فاصله دارد
ببخش اگر دلِ سادم،نکَند خارِ گلِ سرخ
که خود، خدای نبخشد، اگر خراش گذارد
اگر برایِ تو تسکین،نگاه کن،دلِ غمگین
چگونه با ردِ خونش به دوست نامه نگارد
رمق نمانده که گریم به حالِ زار و نزارم
هوایِ حسِ من ابریست، خدا کند که ببارد
زیبا هوای حوصله ابریست
زیبا هنوز عشق در حول و حوش چشم تو می گردد
دست مرا بگیر و کوچه های محبت را با من بگرد
یادم بده چگونه بخوانم ! تا عشق در نمامی دلها معنا شود!
اصلن دلم گرفته همین مطلع،یعنی به سمت گنبدتان پرواز
یعنی غزل غزل به تو پیوستن،یعنی دوباره های مرا آغاز
در من هزار آهوی سرگردان قصد حریم امن تو را کرده ست
ضامن ترین ستاره پناهم باش،در شب ترین زمانه ی بی اعجاز
وقتی هوای حوصله ام ابریست،حتی حضور پنجره بی معنیست
کم کم به شب نشسته دلم ای کاش،دستی مرا به سمت تو می شد باز
در من دمیده عطر نگاهی خیس از آسمان هشتم دلتنگی
برمن ببار هرچه غریبانه است ای بغض های تلخ مرا همراز
سهمم کبوترانه پریدن بود در جاده های طوسی چشمانت
حالا چه فرق می کند این پرواز از رشت می رسد به تو یا شیراز
بی توهوای حوصله ام نوک مدادی است
این لحظه های بی توبرایم زیادی است
تنهانه من که ازتپش افتاده سال هاست
نبض تمام پنجره ها غیرعادی است
هردرکه بازمی شود اینجابه روی ما
خوداولین دریچه ی بی اعتمادی است
دل پا نمی شودبه کسی اقتداکنم
حتی نماز میت من انفرادی است
ازدرد بااهالی سرخوش سخن نگو
دم سردی ازهمیشه درآنها نژادی است
اما تو می شود که بیایی شبیه ابر
دنیا در انتظار تو باران شادی است
هوای حوصله ام ابریست
دنیا...؟ جای خوبی نیست
اینجا ثروتمند شده نقاش
و سوژه اش:
کودکی بود که سر کوچه واکس میزند...هنوز
اینجا بچه آدمند همه...ولی هابیل نه
همه ازارتفاع میترسند... ولی پستی نه
اینجا سنگ میخورد به سرت و میبینی
همان سنگی است که روزی به سینه میزدی!!
اینجا همچنان هوا ابریست...
تهیه کننده: توپ تاپ