عکس نوشته درمورد آسودگی
عکس نوشته در مورد آسودگی ، به موضوعات متنوعی از جمله زندگی ، روابط عاشقانه ، خانواده و سایر اتفاق های روز مره صحبت میکند ، تقریبا تمامی انسان ها طالب آرامش و آسودگی هستند ، در این مطلب از سایت توپ تاپ عکس نوشته هایی قشنگ و جدید درباره ی آسودگی طراحی شده است که میتوانید برای پروفایل خود استفاده بفرمایید ...
بارور از آتش
گداخته از فشانِ درون
چون آخرین چهارشنبه شبِ سال
دلتنگِ سکوتِ مردِ ناپیداها
کرخت شده است
هر ملودی که در این فصل می نوازد
ریتمِ قطره اشکی است
بر دامنِ خیال
مردِ سرای آسودگی ها
خفته از دلدادگی مرگِ برگ
و صدای چشمی که به دنبالِ او
در پیوندِ سکوت و نفسی کوتاه حبس می شود
چگونه بخوانمت که بیایی؟
درد به همه جانم زده
کارد به استخوانم...
آسودگی بایدم
مرا پایان پذیر
بر من فرود آی
صلابت دیدگانم را
به خاموشی ابدی ات ناگزیر کن
بار سفر بسته ام
چشم به راه آمدنت
خسته ام ...
اینچنین آشفتگی نشایدم
آسودگی بایدم...
به پیش روی من تا چشم یاری میکند دریاست
چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست
در این ساحل که من افتاده ام خاموش
غمم دریا دلم تنهاست وجودم
بسته در زنجیر خونین تعلق هاست
خروش موج با من می کند نجوا
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت
مرا آن دل که بر دریا زنم نیست
ز پا این بند خونین برکنم نیست
امید آنکه جان خسته ام را
به آن نادیده ساحل افکنم نیست
گفت:
قدر این شب ها را بدان
خوشبخت هستیم
و تو ز بند هایی آزاد
و آسودگی مطلق
معصومانه گفتم:
قرار است وضع ازین بد تر شود
و درد ها افزون تر؟؟؟
حسرت همان دقایق را دارم
حسرت آغوش امن مادرم
سادگی هایی که بود دور و برم
حسرت نادانی پر آگهی
کودکی و کودکی و کودکی
مرا به خاطر مسپار
من پر از گناه سرد رفتنم
مرا به خانه ات مبر
من پر از شادی عاشق شدنم
مرا به خودخواهی منام
من پر از آسودگی های تنم
مرا ز من راضی مکن
من پر از اشکای خشک گفتنم
مرا ز آزادی مران
من پر از زنجیر تلخ خواستنم
مرا ز تنهایی مگیر
من پر از نفرت دوست و دشمنم
ناله دلدادگی
ای نسیم رهگذر،ای مردی و مردانگی
ای تبسم،ای نگاه ،ای ناله دلدادگی
با من از رنگین کمان ،ازرنگ و ازرنگهای او
ازصداقت ،ازدروغ،ازننگ وازنیرنگ او
با من ازاشک وفریب وحسرتش
ازنشاط کودکانه ،ازسرخی عشق غمش
با من از آسودگی ها از تمام دلخوشی
از دیار عاشقان ، از بند و از آزادگی
با من از رقص لطیف و چابک پروانه ها
از تمام بوسه ها از تمام نامه ها
با من از گردش و خنده همچو او در کوهسار
از نوازش های ساز و از ترنم های تار
با من از افسون شمع و سایه روشن های او
ای نسیم رهگذر با من از عشقم بگو
من برای ما شدنها
خاطر آسوده ندارم
برای اندیشه تو
تاب حرف بیهوده ندارم
سخن از بس خندیده است به تماشا
راه نرفته را
حوصله پیموده ندارم
تا ذات تو اصلاح گردد به گمانی
حاصل عمر من از سختی تو
رنجیده ندارد
تا باز آیی به دل و خانه ما
جاده نپیموده نمانده است
تا باز آیی دوباره
از راه نرفته که رفتی
از این خاطر آسوده در خواب
دل نه جای ماندن دارد
نه میل حرف حرفی.
وقتی نگاهت می کنم
گویی شکارت می شوم
آخر من که غزال تیزپای-
-دشت آسودگی نیستم
تهیه کننده: توپ تاپ