عکس نوشته چشم به راه بودن
عکس نوشته چشم به راه بودن ، در مورد چه موضوعاتی صحبت میکند ، این مطلب از سایت توپ تاپ با همراه دلنوشته و شعرنوشته های زیبا و جدید بصورت عاشقانه در مورد چشم به راه بودن برای یار ، معشوق و یا افرادی صحبت میکند که برایمان عزیز هستند ، از تصاویر و متون کوتاه این بخش میتوانید به عنوان عکس پروفایل استفاده بفرمایید ، در ادامه همراه باشید...
رهاتر از باران
به سبک بالی قاصدک ها
تمام وسعت دشت خیالم را پیمودی
گرم تر زآفتاب
بر پنجره های کوچه تابیدی
از خود منظره ای ساختی
به وسعت هر آنچه که بینایی معنی می شود
ودر هیاهوی باد اوج گرفتی
اوج گرفتی و تمام گلبرگ های احساسم راربودی
من هنوز هم چشم به راه توام
چشم به راه ابری که سو غاتش تو باشی
بگذار باران وجودت
خاک راه سینه ام را در آغوش گیرد
بگذار عطر یاس های وحشی
کوچه را پر کند
بیا که با همه نورانیت ای ماه
خوش آمدی و مزینم کردی
بیا که چشم در راه توام ای گل
ندانی که چرابنده ام کردی
بیا تا ببینم آن رخسار زیبایت
دلم تنگ است,غمت دارم,جفا کردی
بیا که بی سروپا و دستم کردی
نپرسدازتواین بینواراچرافداکردی
من چشم به راه توأم؟
من، چشم به راه تو؟
به من می خورد؟
به اعمالم می خورد؟
به افکارم می خورد؟
به نیاتم می خورد؟
به ... می خورد؟
چشم به راه تو باشم؟
چه آرزوی محالی!
با تو عاشق شدن آموختنم یادم هست
در تب عشق بر افروختنم یادم هست
گفته بودی بنشینم سر راهت برسی
چشم بر راه توام دوختنم یادم هست
شعله بر خرمن هستی زده ای میدانم
از قصا خاطره ی سوختنم یادم هست
سود و سرمایه اگر میرود از دستانم
ثروت عشق تو اندوختنم یادم هست..
چند وقتیست که سخت طالب دیدار توام
گاه می اندیشم سـخت در یاد توام
چند وقتیست که من چشم در راه توام
من که در کوچه خودسخت به دنبال توام
من که شب هااشک رادرخواب پنهان میکنم
روزها من عشق را در اشک جبران میکنم
من که در این سالها بر عشق هاخندیده ام
زیردرسایه تومعنی آوارگی عشق رافهمیده ام
چند وقتیست که شب تشنه رویای توام
دست من نیست ببخش گر چه دریای توام
چندوقتیست که من افتاده دردام توام
گرچه سخت است ولی زخمی جان توام
چند وقتی است من غمزده بی تو ماندم
ماندم اما همه شب بی تو وازتو خواندم
صبح هایم شب و شب ها تاریکند و بس
چشمهایم خسته و گریه تیمار است و بس
و من امروز دلتنگم
در غربت زندگی مهجورم
در تنهایی این تنها دلتنگم
و من چشم به راهم
کسی بیاید
کسی ندا دهد
که این خفتگان بپاخیزید
و دستمان گیرد
و راهنمایمان شود
که غافلیم
که راهنمای درونمان خفته است
و از این خفتگی در عذابیم و
هجرمان طولانی شده و دردها مضاع
و من امروز دلتنگم
دستی برای فشردن نیست
قلبی برای مهر کردن نیست
جوی آبی می آید از کوی یار
بهر آبیاری بذر عشق
بهر عاشق تر شدن
بهر خونی در رگی جاری شدن
بهر پرواز تا به اوج
بهر روحی که بیاید بر خروش
جوی آبی می آید از کوی یار
بهر آن که من بگویم عاشقم
عاشق هر چه که یار است،عاشقم
روزها می گذرد
همچنان تنهایم
چشم هایم دیگر سو نارد اما
همچنان چشم به راهت هستم
جاده را می پایم
دور دور دورم...
گله از تنهایی دنیا دارم
در پی آمدنت
تک تک ثانیه ها بشمارم
مرده ای زنده نما می مانم
دفترم پر شده از شکوه ی تنها بودن
هی ورق میزنمش
اسم تو در همه جا پیدا بود
زیر آن یک کلمه-تنها بود
پشت تنهایی دیوار دلم
تهیه کننده: توپ تاپ