عکس نوشته پادشاه قلبمی
عکس نوشته پادشاه قلبمی ، یک آلبوم زیبا و شیک است شامل جملات ، دلنوشته ها و شعرنوشته های جذاب برای مخاطب خاص ، در این بخش از توپ تاپ دعوت میکنیم تا شاهد عکس پروفایل های طراحی شده با موضوع ( پادشاه قلبمی ) باشید ...
کلیپ عاشقانه و کوتاه پادشاه قلبمی
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
پادشاه قلب من کسیه که تنها ملکه قلبش منم
پادشاه قلبم ، تو تنها کسی هستی که با جون و دلم عاشقتم و دوستت دارم.
پادشاه قلبمی آقایی
پادشاه قلبمی تو ماه قلبمی
آلبوم عکس نوشته های احساسی و عاشقانه با موضوع پادشاه قلبمی ، مناسب برای پروفایل
به پادشاه قلبم بگین ، پی وی این و اون نره ، زشته پادشاه ریپورت بشه
پادشاه قلبم ، یادت دلتنگم میکنه..اسمت دیونم ، صدات عاشقترم و نگاهت وابسته ترم میکنه ، میدونی چی آرومم میکنه ؟! داشتنت عشقم
مثل نفسهایم دوستت دارم ، همانقدر بی اختیار همانقدر تا پای جان
پادشاه قلبم پدرم
پادشاه قلبم مادرم
پادشاه قلب منی
در جریان زندگیمی
از جنس من نبود
تا زبان من را بداند
سروده ای دارم
با زبانی از جنس چشم هایش
صیقل خورده چون شمشیر
[ صدای شیپور می آید از دهلیزهای قلبم ]
هوا مسموم است
و پیرهنم طاعونی
با گرفته بودن اش
حتی در ذهن ام
حتی در ترانه های بازی های کودکان
آتش بساز !
آتش بیار معرکه
دوا فقط این است
تا بسوزانم
زخمی را که روی سینه ام کنده شده
به ابتدای نام اش .
نمی دانم چه بود که
حالا نام اش
بسم الله ِ همه ِ کوره راه ها شده
تا تمام ِ مویرگ هایم گرم شود
و من رجز خوانی ام را تمام کنم
با شمشیری گداخته که وارد ِ قلبم می کنم
تو پادشاه قلبم نمی خوام اینو بدون
اگه دوستم نداری برو, دیگه اینجا نمون
برو که این دل من دیگه نتونست بتپه
از همون روزی که سنگ شدن دلای مهربون
از همون روز که یکی شیشه قلبم و شکست
اونی که دوسش می داشتم شده بود نا مهربون
تو برو که تنهایی بدجوری داغونم کنه
بزا تا آخر دنیا بمونم بی همزبون
می دونی من دیگه طاقت شکست و ندارم
خیلی سخته که من از تو بشنوم,اینجا نمون
در قلبم
مرزهای ناگشودنی احساس
دستی
فراروی دستم چشمی
در برابر چشمم
ذهن قفس ام را
آزاد کن!
تو!
عمرم بسرشد آخردور ازخدای قلبم
ای آسمان ندادی مزد وفای قلبم
با آنکه از محبت پرهیز کرده ام من
ای بی گناه تو بودی تنها گنای قلبم
دل از توبرنگیرم، هرچند محو سازی
از شهر یاد هایت لوح ولوای قلبم
تن خسته از ملامت، دل داغ داغ حسرت
دنیا خبر شد آخر ازماجرای قلبم
زلف تو دیده گفتم، عمردراز دارم
داغ تو کرد کوته بخت رسای قلبم
افتاده ام پریشان، ای زنده گی چه آسان
نابود کردی آخر چون وچرای قلبم
لیلی من کجایی،بسیار کم نمایی
تنها دوچشم نازت دارد دوایی قلبم
بر خاک من گذر کن، با آنکه رفته ام من
یاد تو هست زنده در زره های قلبم
در این دنیای برین
من ماندم و تو نازنین
چند ورق در دستمان ، حکم کن حاکم تویی
شاه دل در دست من
بی بی ِ زیبای من ، حکم کن حاکم تویی
گر برد باشد به من ، هر دو را یکی شویم
گر دست باشد به تو ، باشد ، یکی رویم
حکم کن حاکم تویی...
گریه مکن نازِ من برگ آشفته راز من
برد با توست تو می بری حکم را تو می دهی
پیک می گویی که تو ، چشمت زین دنیا پر است
من پر ز دل گشته ام ، مال ز ما آسمان جل است
مترس هرچه می خواهی بیا
دست سرخ از آن من ، خالی از رنگِ سیاه
آمدی برد با تو بود
آمدی برد ز تو بود
آمدی برد به تو بود
آمدی برد با تو بود
دل می آیی گلم؟؟؟ این برگ را می برم
تا عشق بازی شود خوش بدان که من سرم
با هزار افتادگی ، شاه دل زیر پایت زنم
خاطرم نبود زیبای من تو دل می بُری
تو که دستت پر است عزیز ، انصافت هیچ عازم نیست؟؟
بیش از این تحقیرم مکن ، لزومی بر لازم نیست
خوش خوشان خوشحال باش
زین به حال تنها باش
ما به خوشی ات خوشیم
آسِ دل در دستم ماند
آرزو آشنا قدم بردار
از شیار التماس تقدیرم
تا ابد نگاه من در شرم
از غبار سرد تقصیرم
ای شباویز خستگی هایم
بغض مسکوت عالمی یعنی
یا که شاید حریم آخر تا
واپسین سراب مرحمی گردی
ای سپیدار سرونازم بین
تکیه گاهی بجا نمی بینم
عاشقم در این دیارو هنوز
راه و رسم جفا نمیگیرم
ای بلند آخرین بیشه
در خفا دامنت دلی گیرد
شاپره هنوز در خواب است
قلبم از سادگی نمی میرد
سر بذار بروی شونم - بی تو بیقرار جونم
وای از اون روزائی که - تو نباشی هم زبونم
غم بی تو بودنم باز - شعله میکشه به قلبم
من بی تو میمیرم اینجا - من بی تو تنها میمونم
- - -
اگه هنوز میتپه قلبم - چون دلم قصه عشق تورا میگوید
لبهای تشنه ام باز - لب سوزان تورا میخواد
خلاء زندگیم را - خاطرات تو پر کرد
حتی باشی متنفر ار من - دل من باز تورا میخواهد
بوی صبح بوی تازگی شاید این خانه...
همان باشد که خواهم ساخت ان را
در میان عفزار های وجودم
خواهم ساخت کلبه ای
از الوار وجودت
کلبه ای در ویشانه
کلبه ای صاف و ساده
در نهایت قلبم
خواهی ماند...
در ان بی کرانه های
وجودم را
نفس هایم را
زندگیم را
در این خانه خواهم ریخت
تا روزی تو را در اغوش کشم
وجودت را در این خانه احساس کنم.
سالهاست که می سازم خانه ای
خانه که تنها با حضور تو روشن می شود.
آن شب که غم بر بالینم نشست
سکوت قلبم را در هم شکست
فریادی از سکوت پادشاه قلبم برخاست
زد و قلب غم را در هم شکست
تهیه کننده: توپ تاپ