عکس نوشته نمک نشناس بودن
از نمک نشناس ها آزار دیدن سخت نیست ، درد دارد خوردن زخم از نمک پروده ایی ! عکس نوشته های این بخش از توپ تاپ راجع به همین موضوع یعنی (نمک نشناس بودن) تهیه شده است ، بسیاری از کاربران از اینگونه تصاویر طعنه دار به عنوان عکس پروفایل استفاده میکنند ، در ادامه مجموعه ای کامل از این عکس نوشته های را شاهد هستید...
درباره ی آلبوم عکس نوشته نمک نشناس بودن ؛ که در سال های قبل ارسال شده است ، امسال و در سال جدید 1400 و 2021 ، عکس نوشته های جدیدتر و زیباتری را اضافه کرده ایم ، عمده تصاویر و یا متن و کپشن هایی که برای نمک نشناس بودن ارسال و نشر می شود ، کنایه آمیز یا طعنه دار هستند و مخاطب این گونه تصاویر اغلب فامیل ، رفیق ،همسر و یا افراد غریبه هستند ، از عکس نوشته های این بخش می توانید برای عکس پروفایل ، وضعیت واتساپ و یا استوری استفاده بفرمایید.
دانلود کلیپ زیبا درباره نمک نشناسی و نمک نشناس نباشیم ، مناسب استوری و وضعیت
************
************
************
************
************
استوری برای آدم نمک نشناس
عکس نوشته در مورد آدم نمک نشناس
وضعیت واتساپ قدر نشناسی
************
************
************
************
************
************
************
************
************
ببخش اگه نتونستم به احساست جواب بدم
اگه فقط تونستم اون دل تو رو عذاب بدم
ببخش اگه دلم نخواس یه عمر بمونه پای تو
اگه یکی دیگه اومد توی قلبم به جای تو
اشکای تو میریخت و من نمیدیدمو کور بودم
دلت به من نزدیک بود و من از قلب تو دور بودم
بی خبر از کسی که تو راه من چشم به راس بودم
ببخش منو نسبت به تو خیلی نمک نشناس بودم
حرفاتو نمیخوندمو نامه هاتو پاره کردم
با رفتارم قلب تو رو بدجوری آواره کردم
میگفتی که دوست دارم ببخش اگه نمیشنیدم
ببخش اگه توی قلبم هیچ وقت تو رو نمیدیدم
ببخش اگه دل دادیو هیچ وقت بهت دل ندادم
من به فکرت نبودمو تو بودی همش به یادم
ببخش منو اگه که تو رفتی از یادم خیلی زود
نفهمیدم دلت جز من خونه ی هیچ کسی نبود
تمام شد، می دانم...
تو دیگر رفته ای
یادت می آید؟
گاهگاهی رفتنت را در گوشم نجوا می کردی
آنقدر در تو غرق شده بودم
که هیچوقت برایم شایدی بر نبودنت نبود!
حتما می دانستی چه فاجعه ای انتظارم را می کشد
آهسته دور شدی تا صدای شکستنم "آرام" باشد
وقتی به خودم آمدم...
تکه تکه شده بودم
عجب نمک نشناسی هستند فاصله ها!
تمام شد، می دانم...
از این پس حرفهایم را به یاد چشمهایت می بلعم
تا کسی تو را متهم نکند
بعد يه عالم اشتباه و چشم پوشي......
بازم شبا بايد بيام پُش خطِ گوشي.........
انگار يه كم براي تقدير تو ، زودم............
تو بَد نبودي ، من زيادي خوب بودم............
حیفه که اینقَدَر نمک نشناسی ...................
من موندم و پیانو وُ می - لا - سی...........
وقتی تلفن دو ساعتی اشغال است ........
یعنی تو دوباره با کَسی می لاسی...
نمک نشناس
دوستان مارا به جرم بی گناهی سوی زندان میبرند
خرقه مدروع بی نرخ مرا تا کوی رندان میــــــــــــبرند این تن رنجور از شمشیرشان را سوی میدان میبــرن
چون زنـــــان رفتارشان ابرو زمـــــردان میبـــــــــــرند گاه چون افراسیاب و گــــــــــه چو رستم گه چو زال
گاه از خس خسترند و توشه وجـــــــــــدان میبــــرند
گاه در وقت حـــــــــوائج یــــــــار و هم پیمان مــــــــن
گاه خوبیها و از خـــــــود درگذشتم را به فقدان میبرند
خوش به حــــــــــــــال ان رفیقانی کــــــــــــــــه خود
نیک نامند و بــــــــــــــــه نیکی نــــــــام مردان میبرند
ما که از روز ازل از دوستان غـــــــــــــــــــــم برده ایم
باکمان از چیست گر ما را بـــــــــــــــــه تشدان میبرند
ای اجـــــــــــل زود بیا جان بستان از تـــــــــــن مـــــن
کرنیایی جان مـــــــــــــــا از دست یـــــــــزدان میبرند
تمام بدنم سست شد،آتشم سرد،دشنه از دستم افتاد.
با بغضی که انگار هزاران ساله که عذابم می ده
فریاد کشیدم : تو به من دروغ گفتی!
همهمه ای در جمعیت افتاد«تو کافری،بی دین،
نمک نشناس ...»
14 نفر به سمت من آمدند و یکصدا گفتند:
خدایا ببخشش
جمعیت بهم نگاه کردند و نجوا کنان گفتند:
یعنی چی می شه؟
سکوتی مرگبار همه جارو فرا گرفته بود،
خدا گفت : دنبال من بیا،بی اختیار به راه افتادم.
بروم چند پله بالا ؛ تا با خدا گریه کنم...
به سوگ مردن امید در دلها گریه کنم...
ای وای چه خوب شد که خدا؛ تو را دیدم
اشتباهت در اینجا بود
که گناه بی جهت بخشیدی
حال که اخرالزمان شد
چه دیر فهمیدی
دستهایت را بنه به اغوشم
برویم سوی کره ای دیگر
روی زمین نیست کسی با تو
سلطنت شیطان را دهند ترجیح
استین دوباره بالا زن
برای ساختن ادم و حوای دیگر
اینبار به خاطر بسپار
به جرم سجده نکردن
فرشته ای را مکن اخراج
که این نمک نشناس
ارزش دشمن تراشی را نداشت...
فصل سرد درد و فصل داس هاست
فصل خشک ریشه ی احساس هاست
فصل مرگ غنچه های تازه رس
در شبیخون سیاه داس هاست
روزگار سفره های پاره و
اوج پرواز نمک نشناس هاست
رونق بازار مَردی مُرده است
شهر زیر چکمه ی نسناس هاست
حکم مرگ عشق و سرکوب صدا
حاصل هر روزه اجلاس هاست
زیر تیغ جهلِ نامردان شهر
قلب پاک و روشن الماس هاست
فصل پاکوبی خار و غربتِ
سخت و سنگین تبار یاس هاست..
پر از احساسم و اما
ندارم یار ِ با احساس
به هر کی عشق ورزیدم
شده امروز نمک نشناس !
پر از احساسم و اما
ندارم یار جون جونی
به هر کی عشق ورزیدم
شده خائن به آسونی !
پر از احساسم و اما
نمی بینم یکی عاشق
در این کوچه ی متروکه
نمونده عاشق ِ صادق!
تمام قد زندگیمان را با دل شوره سپری کرده ایم !!!
ولی ، باز
دنیای بی نمکی داریم و انسانهای نمک نشناس !!!!
مشکلم با گربه ها ترسیدن از آن ها نبود
با نمک نشناس ها هم ارتباطم خوب نیست
گاه از مستی و غفلت سر به زیر انداختیم
هرکه باشد سربه زیر این روزها، محجوب نیست
غرق در جهل و خرافاتیم و از خود بی خبر
بحث پند و خلق جنگ، ایجاد یک آشوب نیست
حتما ببینید :
متن های زیبا درباره نمک نشناسی آدمها
متنها عالی فقط از یک متن کلی تصویر های مختلف هست.