عکس نوشته تو سمت من باش عذابم نده
عکس نوشته تو سمت من باش عذابم نده ، همراه با متن ها و دلنوشته های زیبا و خواندنی را در این مطلب از توپ تاپ برای شما کاربران گرامی تهیه دیده ایم ، مجموعه ای از تصاویر متن دار ، عاشقانه و ناب با موضوع تو سمت من باش عذابم نده...
عذابم نده، بیا و بمون
نگو که ازم سیری تو
عذابم نده،بیا و بمون
نگو که داری میری تو
عذابم نده
نمیدونی تو خونه جات خالیه
عذابم نده
نمیدونی حالم چه بد حالیه
عذابم نده
حالا رفتی و
ازت مونده یک عالمه خاطره
حالا رفتی و
محاله که اون روزا یادم بره
حالا رفتی و
هنوز قاب عکست کنار منه
حالا رفتی و
هنوز بوی تو توو اتاق منه
میدونی گلم
دلم تنگه آغوش گرمت شده
میدونی آخه
فدایی اون قلب سنگت شده
عذابم نده
میدونم دلت باز هنوز با منه
عذابم نده
نذار بیشتر از این دلم بشکنه
خدایا درد دارم من بیا و التیامم ده
برایت قصه ها دارم ز غم های فزاینده
خدایا دوریت دارد عذابم میدهد اخر
چگونه درد هجران را بیارد تاب این بنده
فقط میدانم این را که دگر چیزی نمیدانم
خموشی تا به کی باید در این توفان کوبنده
نهان گشتی و پیدایی در این وادی شیدایی
چگونه تا به کی باید شوم مغلوب و شرمنده
نمیدانم نمیدانم خرابم مست و دیوانه
حقیقت را چشاندی عاقبت بر عاشق واله
امشب برای تو مینویسم
برای تو که نیستی ولی هستی در هستی من
برای تو که بودنت عین درد است
دردی که نبودنش عذابم میدهد
آری برای تو که نگاهت تا عمق بی کسی هایم ریشه میدواند
باش تا بدانی این منم
من که شکسته هزار تیشه ی نامردی ام
آری این منم منه دلشکسته خسته به تو وابسته و پروبال بسته
دلم شکسته ولی بمان نگذار کمرم بشکند
کلمات عذابم میدهند
بهانه ی تورا از من میگیرند
وزنی نمانده برای غزلهایم
برای تو مینویسم اما حیف
حیف ک دیر آمدی عزلهایم را ربودند
خسته ام از دوریت دنیا عذابم می دهد
زندگی از روی عادت هم عذابم می دهد
قصه دارو، دروغ و دوری و دیوانگی
دال اول هم درد دارد ، عذابم می دهد
من تو را گم کرده ام یا که خودت گمگشته ای
زندگی را بی تو جستن ها عذابم میدهد
چشم ها را شسته ام مانند سهرابم ولی
جمله دیدن ها ندیدن ها عذابم میدهد
من که زیبا نیستم بر چشم توهمچون بهار
خب چه گویم؟ این خزان بودن عذابم میدهد
ا ز ته خنده را دوست می دارم ولی
زخم ها و درد ها را خنده کردن ها عذابم می دهد
من تو را می خواهم و گفتن برایم چاره نیست!
می سرایم شعر را ، شعر هم عذابم می دهد
تو ای عشق ســوزان عذابم نکن
همیشه گـــریزان عذابم نکن
عـــذابم نکن آرزوی دلــم
نسیــــم شتابــان عذابم نکن
عــــذابم نکن آتش شعلـه ور
نیفشان ز چشمت به جانـم شرر
به یــاد شبــان دراز قدیم
از این خسته بی نشان در گزر
بـه یـاد شبــان پریشانگــی
خـرابـی و مستی و دیوانگــی
شبــان پر از التهـاب و غزل
در آغــوش تــو کفـتر خانگـی
شبانی که شمــع شبت بوده ام
به هـذیان دلیل تبت بوده ام
شبانی که از شام تا به سحـر
پریشانـه لب بر لبت بوده ام
به یاد شبانی که مـی خورده ایم
برای هم از عمق جـان مـرده ایم
به یاد شبانی که جان را ز عشق
برای غم هـم به لب بـرده ا یم
عــذابـم نکــن تـا حلالت کنم
همــانی کـه بــودی خیالت کنم
به پای خود از طالعت گم شوم
و راحـت ز رنـــج و ملالت کنم
این قَدَر ای عشق عذابم نکن
بیشتر از پیش خرابم نکن
خواهشِ یکریزِ دلم را ببین
آمده ام،باز جوابم نکن
تشنه ی چشمان تو هستم بیا
راهیِ دریایِ سرابم نکن
آی!نرو، من چِقَدَر گفته ام
بعدِ خودت زنده حسابم نکن
در سرِمن فکر رسیدن به توست
جانِ خودت،نقش برآبم نکن
عذابم نده
عذابم نده سخته این عاشقی
میدونی که بی طاقت و خسته ام
خیال تو از موندنم راحته
میدونی به عشق تو وابسته ام
چه زود باورم شد که مثل منی
یه طوفان که دنبال آرامشه
یه تنها كه دنیا و آدم بداش ،
واسش پست و نامرد و بی ارزشه
چقد ساده بودم ، چقدر گیج و منگ
توو این بازی بی صدا له شدم
واسه اوج پرواز بی تاب تو
توو مشت قفسها ، مچاله شدم
با من مهربون باش و عشقو ببین
بهم زل بزن ، بی تفاوت نباش
نمیدونی وقتی چشات ساکتن
چقد سخته این صحنه ی دلخراش
بذار ذووب شم از تب عشق تو
یه حسی توو عمق تنم یخ زده
دوسِـــت داره این قلب سرمازده
عذابم ، عذابم ، عذابم نده
همین جوریش یه شهر باهام بده تو سمته من باش عذابم نده
بی تو کاش این ساعت نره که کل سال با تو واسم کمه
همین جوریش یه شهر باهام بده تو سمته من باش عذابم نده
چشم به راه طاقت کمه اون بی تو ترسید و باخت از همه
نمیبینی وابستته ای دیوونه ماتم زده نمیبینی حالم بده منو به تنهایی باز عادت نده
چرا گذشته آب از سرت دلم تنگه صدا خندته
نمیبینی وابستته ای دیوونه ماتم زده نمیبینی حالم بده منو به تنهایی باز عادت نده
چرا گذشته آب از سرت دلم تنگه صدا خندته
گردآورنده: توپ تاپ