ممکن است شما نیز در طول زندگی خود در بعضی از لحظات حساس یا سرنوشت ساز عبارت کوتاه بی قرارم را زیر لب زمزمه کرده اید ، این یک احساس یا یک حال نامعلوم است که ممکن است در بعضی از کارها یا تصمیمات و یا حتی در برخی از رابطه های عاطفی به انسان دست بدهد ، عکس نوشته و متن های زیبایی را با مضمون بی قرارم در این پست از توپ تاپ شاهد هستید.

خدایا بیقرارم،بی قرارم
خدایا جز تورا من کس ندارم
خدایا عاشقم،آزرده حالم
بکن شاد این دو را" روح وروانم"
خدایا از همه برتر تو هستی
منم آن عاجز وشوریده حالم
خدایا مرحمت از توست لیکن
کجاست آن عشق بیچون وچرایم
خدایا پرده پوش اسرارم تو هستی
ولی من عامل افشاء رازم
خدایا هر چه گویم یا نگویم
تویی آن عالم بی انتهایم
خدایا آن دل صافم سیاه شد
کجا رفت آن سفید بی سیاهم
خدایا عهد بشکستم،شکستم
تویی پیوند بند عهدهایم
خدایا آخر این رویم چه باشد
منم بیرو با عالم گناهم
خدایا هر چه کردم تو ببخشای
تویی بیننده سرّوخطایم
خدایا بیقرارم بی قرارم
بکن رحمی به این دو اشک وحالم
خدایا این محمّد بندی عجز
خطاکاره ببخش ای یار جانم

ای قرار دل من، بی تو بی قرارم من
درگلستان غمت ،باغبان زارم من
چه میشود گذری،گلستان خود بنهی
شود منورازان نور ،انتظارم من
هوار میکشم ازدوریت،هرآنشب وروز
تورابه صاحب یاهو،که درهوارم من
چونی دلم زند آهنگ ناله،دلبرخویش
شروع هران چوشود،عالم خمارم من
قسم به مطرب میخانه،ساغرملکوت
قسم به کعبه نه بت خانه،بیقرارم من
درفراق غم تو،دل درون سینه بسوخت
باقری چشم به راه است،جان نثارم من

بی قرارم... دست از سرم بردار کمی در خوردن خون دلم تفریط کن وای چه میدانی با دل غمناکم چه کرده ام
بی خیال من شو
تابوت احساس به روی شانه های سنگ سرد شده
به لحد نرسیده ،تلقین شده
که دیگر مرده
با من بیگانه شو
لبهایم چند صباحیست میزبان سکوت شده
با میهمان نا خوانده اش به ناچار می سازد
دست از سرم بردار
دیگر بر سر راهم پرسه نزن بی خیالت شده ام
وای ...
وای...
وای...
دروغ نجوا کردم با قلمم
بی خیالت نیستم
ای همه آرامش من
در روزهایم اسم تو جاریست
روزگار من خوب است!!!
مکن باور
بیقرارم بیقرارم
باورم کن

تو در قلب من یکه تاز غمی
همیشه برایم تو یک مرهمی
کجا رفته ای بیقرارم هنوز
برایم بمان تا بمانم دمی

گل باغم بهارم،دردمندم
قرارم،بی قرارم دردمندم
نگارم،گلعذارم،سبزه زارم
غمینم بی نگارم دردمندم
تو دریایی ومن ساحل چه حاصل
سر وصلت ندارم، دردمندم
اگر روزی رسد بر قبله ی تو
سر شکری گذارم دردمندم
تو انجا پادشاه روم خوبان
من اینجا زنگبارم،دردمندم

بی قرارم
واسه چشمات
برای سردی دستات
مثل یه برگی که دیگه ٬
زرده و میترسه از باد
بی قرارم
واسه اون بغض تو حرفات
واسه ی حس جدایی
که می بینمش تو چشمات
واسه اون شرم و حیایی
که پر تو حرف ٬ رو لبهات
بی قرارم٬ آرزومه٬ آرزومه
که بشه بگیره دستات ٬
دستامو ٬ شاید که لبهات
ببره شرمش و از یاد
که بشه بغض صدات
حل بشه تو هرم نفس هات
بی قرارم ٬ آرزومه تو رو از این بی قراری
دربیارم .

برات بی قرارم تا وقتی نباشی
با شعرام میخونم که باید تو باشی
تو هر شام تارم به یاد نگاهت
می گردم پی تو واسه روی ماهت
نرو از کنارم که بی تو می میرم
توی عشق پاکت بذار جون بگیریم
نذار اشک چشمام به یادت بباره
توی اوج غمهام به یاد نگاهت
نذار تا سکوتت رولبهات بمونه
آخه حرف عشقو چشامون میخونه
بذار با تو باشم تاوقتی که هستم
آخه من به عشقت دلم را ببستم

بیقرارم ، مث ماهی کـه تنـش خــورد به خـاک
بیقرارم ، مث بــرگــــــــــی که دل و داده به باد
بیقرارم ، مث اشکــــــی که دیـگــه رفته زه یاد

امشب زبی وفایی،دلداربی رقیب است
این قلب بیقرارم ازخنده بی نصیب است
بیمار روی اویم ،مرهم نمیگذارد
ای وای اگربداند بوسیدنش طبیب است
صدزخم اگرگذارد،یاجان زتن درآرد
بردیده میگذارم،چون هدیه ی حبیب است
فرهادروزگارم،شیرین من کجارفت؟
صدبیستون که سهل است،گروصل اونصیب است
جانم فدای رویت،آرام جان تویی تو
بی شوق روی جانان،جانم چه بی شکیب است
باچشم خود ،نگارم،کردی تو بی قرارم
چشمت چه هابه من کرد،حقا که دل فریب است

بی قرارم بی قرار،
بی قرار لحظه ها
آن چنان در گیر خاطراتم،
وای حواسم نیست
چه دقیقه ها گذشت،
چند روز گذشت
، نمی دانم
ولی دوست دارم ساعت از دست رفته را
باختم ولی چه شیرین بود با تو بودن
،همه از خیالم بود
کاش هر دو بی قرار بودیم
شاید وقت اضافه ای هم داشتیم

گردآورنده: توپ تاپ