شعر زیبا درباره خدمت سربازی
شعر درباره خدمت سربازی برای هر فردی که این دوران را سپری کرده است می تواند جذابیت خاصی داشته باشد. این اشعار را شاعران مختلفی که خود تجربه هایی خاص در این دوران دارند سروده اند و آن را تقدیم به همه افرادی می کنند که می خواهند این خاطره ها را برای خود یادآوری کنند.
شعر درباره خدمت سربازی یادآور خاطراتی از دوران جوانی می باشد که گاهی این خاطرات شیرین و خوش است و گاهی یادآور لحظه های ناخوشایند می باشد. این اشعار در قالب شعر نو و یا هر قالب شعر دیگری که برای شاعر و سراینده آن جالب می باشد سروده شده است.
اکنون شنو از من سخن
از زندگی و حال من
عمری که این گونه گذشت
باشد به سال چهار و هشت
داشتم نمونه پدری
اهل دل و با هنری
زادگاه پدرم کرمان بود
عاشق وشیفته ایران بود
اجداد پدرم پشت به پشت
همگی تابع دیـن زرتشت
او به سال نه و دواز قرن پیـش
پا به این دنیا نهاد از نسل خویش
چون بهار عمر از هجده گذشت
خدمت سربازی اش آغاز گشت
ارتش آن دوره بودش فروجاه
چون امیرش بود سردار سپاه
اندر آن دوره بزد او پشت پا
بر مرام و دین اجداد و نیا
او مسلمان گشت و از فامیل جدا
من نمی دانم ازاحوالات این ماجرا
بعد سربازی بشد او ارتشی
هر دمی یک جا نمود او زندگی
تا که او با مادرم گشت آشنا
بین آنها بود پیوند پا به جا
اما مادرم, آن مادر شیرزن
بود بیرجند زادگاه و هم وطن
در جنوب این دو شهر
شهری ازآخر عهد قجر
نام آن اولش دزدآب بود
چون که آب اینجا بسی کمیاب بود
زمان جنگ اول بهر تجهیز قوا
انگلیس راه آهنی بنمود بنا
چون رضاخان پا به این وادی نهاد
نام آن به زاهدان تغـییر داد
ایـن زوج از دو شهر جدا
اندر این شهر گشتند آشنا
بهره آنان ازعشق و زندگی
مـن, نکردم برایشان بندگی
دیگر آنان نباشند در برم
یادشان باشد همیشه خاطرم
کنون باشـد مـرا این زندگی
پیشه ام پیمان وکار,سازندگی
گاهگاهی کاغـذی گردد سیا
دوسه خطی درددل هست با شما
دارم اینجا بهرتان من آرزو
که رها باشید از غم و کین و عدو
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در ارتباط با خدمت سربازی اشعار کوتاه و بلندی در قالب شعرهای مختلف سروده شده است. مجموعه شعر نو سروده شده در این زمینه از زیباترین و دلنشین ترین اشعاری است که خاطرات دوران سربازی را با کلامی متفاوت بیان می کند.
شعر درباره خدمت سربازی در قالب شعر نو
بو کشیدم بوی واکسن بوی آش
از تنت آید مشامم ای داداش
یاد آن روز کذایی آمدش
یاد آن دژبان و قد و قامتش
یاد اول شب، کلاغ پر، لوبیا
این کجاست من آمدم بابا بیا
یک بدو و دو بایست و سه بشین
ای خدا حقم نبود میدان مین
گشت شب افسر نگهبان و تفنگ
حفظ میهن با دلی همچون پلنگ
ایست در شب، رمز شب از یاد رفت
هر چه تشویقی بود بر باد رفت
پست و پست و هفته ها آفتاب رفت
کل آزادی دو سال در خواب رفت
در یگان تسبیح و چوب خط می کشی
اربده ، توپ و تشر را می چشی
هر دو روزی در نبود و بود و نیست
فکر دلداری ولی خب چاره چیست
با وجود این همه سختی ولی
شد چه سربازی خوش آب و گلی
جیم زدن از شامگاه و صبحگاه
جنبشی در انتهای خوابگاه
دور هم ها تخمه و شاه و وزیر
گل یا پوچ، نون بیار کباب بگیر
عهد و پیمان و قرار وقت سحر
پیچش از نظم و نظافت بی خبر
رقص هایی از لری، کرد، آذری
لهجه ها و گویش و خود باوری
کل کل و شوخی، چه کادر و یقلوی
می کند دنیای ما را خسروی
شب نشینی و چاخان، عشق تتو
شام آخر می رویم جشن پتو
برگ ترخیص و دو ده امضای ناز
می کند دنیای دیگر بر تو باز
شاید آید ظاهری کوته سخن
گر چه می شد مثنوی هفتاد من
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مجموعه اشعار سروده شده در ارتباط با خدمت سربازی از احساسات درونی شاعر سرچشمه می گیرد. این اشعار در ادبیات ما جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهند و توسط شاعران خوش ذوق و قریحه با بیانی زیبا سروده شده اند.
شعر درباره خدمت سربازی
وقتی که تو سربازی ، در سنگر تنهایی
یک نیمه شب بی روح در عالم بدحالی
پوتین عرق خورده، یک قمقمه آب گرم
دیوانگی مطلق، در فکر خودآگاهی ( خدا، گاهی)
چشمی که نمی خواهد یک لحظه بماند باز
با اسلحه نحس و مسئولیت واهی
درگیری خود با خود در حیرت این بازی
می کاهد و می شوید ، افسار شبانگاهی
توصیف تو را گویم در یک قدم از لحظه
شاید که به صبح آید
پایان چنین راهی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یکی از زیباترین اشعاری که می تواند هر خواننده ای را تحت تاثیر قرار دهد، شعر درباره خدمت سربازی می باشد. اشعاری که در ارتباط با خدمت سربازی سروده شده اند دارای مضامین متفاوتی می باشند.
من سربازم
کوله بارم پر غم
خاطراتی پر درد
با نگاهی مبهوت به دستان سردم
که به جای دستان تو
کلاش را می فشارد
درون پاس نگهبانی...
آری گلم بعد تو من هم
یار جدید جسته ام
بعد تو درآغوش او به صبح می رسانم هرشب را
بعد تو او پر کرده است دستان تهی ام را
بعد تو او هر شب پاک می کند اشک هایم را
بعد تو او پر کرده است چشمان مبهوتم را
همان کلاش سربازی....
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بسیاری از شاعران خدمت سربازی را از شیرین ترین خاطرات دوران جوانی می دانند و آن را در قالب شعری زیبا و با احساس توصیف کرده اند.
عجب دوران شیرینی است سربازی
به یاد روزهای سخت آموزش
به چپ چپ ها و راست راست ها
به دست فنگ ها و پا فنگ ها
به خط شید زود سربازا
رژه رفتن ، به پیش حالا
بدو الان بشین حالا
قدم موزون و آهسته
همه پا درد ، بدن خسته
به شب های که پست داشتیم
و با پوتین رو تخت خواب می رفتیم
و بیدار باش می شد زود
و ارشد داد می زد که
بلند شو آقا جان زود
و آنکارد کردن تخت و پتو هامون
نظافت های صبح زود
به یاد روز های بی تکرار
و "سریز های خود مختار "
به شب های که قبل از خواب و خاموشی
وحید باز معرکه میزاشت
و می خوندیم و می رقصید
برای هر چی می خواستیم تو صف بودیم
برای یک نخ سیگار تو کف بودیم
و سهم هر نفر یک پک...
مرخصی ساعتی
و شوق رفتن به شهر
عجب روزهای سختی بود
ولی شیرین از هر چیز
که تا امروز حس کردیم
همه آسود از دنیا
و فارغ از غم دنیا
جناب سروان بمانی، قاسمی یادش بخیر
و سردار میر حسینی ،پادگان خاتمی
یادش بخیر ....
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گردآورنده : توپ تاپ