زندگینامه مهدی اخوان ثالث
مهدی اخوان ثالث متخلص به م. امید از شعرای پرآوازه ایران زمین بود که علاوه بر هنر شعرسرایی به موانست با تارنوازی هم شهرت داشت. بیشتر اشعار وی به سبک خراسانی و همچنین شیوه خود او که دارای لحن و بیان حماسی بودند، زبانزد عام و خاص است. به قطعیت میتوان گفت م. امید یکی از شعرایی بود که بیشتر آثار خود را صرف اذعان مشکلات اجتماعی مردم ایران کرد.
تولد با یک چشم
مهدی اخوان ثالث زاده 10اُم اسفند سال 1307 در مشهد میباشد. به استناد گفتههای وی، او از آغاز ولادت خود با یک چشم متولد شد. اخوان ثالث گفته: "پدر من مردی عطار بود. یک طبیب. و مادر من زنی خانه دار که بیشتر اوقات را به نذر و نیاز و دعاگویی میپرداخت. با طبابت پدر و دعاهای مادرم بالاخره آن یکی چشمم هم باز شد. وگرنه همچنان با یک چشم جهان را میدیدم."
دوران تحصیل تا شاغل شدن
اخوان ثالث خلاف برخی شعرای دیگر تحصیلات ابتدایی تا عالی خود را در همان شهر میگذراند. وی قارغالتحصیل از هنرستان صنعتی مشهد بود و پس از دو سال سکونت در دیار خود و در سن 20 سالگی قصد عزیمت به تهران کرد تا در وزارت فرهنگ شاغل شود.
پدر و مادر
پدر مهدی اخوان ثالث مردی به نام علی بود که اصالت وی به شهر یزد بازمیگشت اما پس از چندی به شهر مشهد عزیمت کرده و در همانجا نیز ازدواج میکند. وی در شغل عطاری مشغول به کار بوده است. مادر نیز زنی خانهدار به نام مریم بوده که به استناد برخی گفتهها تمام ذوق هنری اخوان ثالث به وی بازمیگردد.
ریشه نام خانوادگی اخوان ثالث
پدر مهدی مردی یزدی بود که دو برادر دیگر داشت. آنها نام خانوادگی اخوان ثالث را برای شرح اوضاع خود برگزیدند. اخوان ثالث به معنای "سه برادر" است.
هنرآموز استاد سلیمان روح افزا
یکی از فعالیتهای جدی اخوان ثالث در دوران کودکی به هنرآموزی در عرصه موسیقی بازمیگردد که در این امر استاد زبردستی هم پیشه کرده بود.استاد سلیمان روح افزا (سیمون ایمره)، موسیقیدان کلیمی به همراه فرزندش به مهدی تار میآموختند. هنرجوی استاد سلیمان روح افزا در طول دوران آموزش خود با سختیها و دشواریهای زیادی روبرو بود. وی مجبور میشد تا تار عموی خود را بردارد و آن را با عشق بیاموزد. منتها در این راه به دلیل سرسختیهای پدرش چندان موفق نشد. با این حال، چنین موانستی با عرصه موسیقیایی بعدها بر روی جزئیات وزن شعری او تاثیر بسزایی گذاشت.
سرسختی پدر با موسیقی و روی آوردن به شعر
پدر مهدی اخوان ثالث یکی از متعصبان سرسخت موسیقی بود. او به طور مداوم به مهدی گوشزد میکرد که صدای تار صدای شیطان است. پدر اخوان ثالث او را از نزدیک شدن به دنیای موسیقی منع کرد. حتی چندی برادر خود را وادار میکرد تا تار خود را دور بیاندازد و مهدی دنبال هنر موسیقی نرود. مهدی که دنیای موسیقی را با شرایط خود بسیار تنگ و سخت دید تصمیم گرفت به دنیای مکمل موسیقی و عرصه شعر روی آورد. پدر که علاقه وافری به شعر داشت، یکی از حامیان جدی اخوان ثالث در این زمینه شد که انگیزه سرودن را به او نیز بخشید.
آشنایی با بزرگان
اگرچه همکاری استاد سلیمان روح افزا و مهدی اخوان ثالث در قالب دنیای موسیقی ادامه نیافت اما در راه شعر و شاعری همچنان از وی حمایت کرد. اخوان ثالث را در راه شعرسرایی نمیتوان تنها قلمداد کرد. او معلم دیگری به نام پرویز کاویان جهرمی داشت که او را نیز حمایت میکرد. دیری نپایید اخوان ثالث به انجمن ادبی خراسان پیوست و در آنجا از نزدیک با بزرگان وقت ملاقات کرد. یکی از این بزرگان فقید خراسانی استاد عبدالحسین نصرت (منشی باشی) بود.
انتخاب تخلص از سوی استاد نصرت
وقتی اخوان ثالث به انجمن ادبی خراسان دعوت شد، آنجا با استاد عبدالحسین نصرت (منشی باشی) ملاقات کرد. استاد نصرت که برگزیدن تخلص را از واجبات شعرسرایی میدانست، از وی درباره نام تخلص پرسید. اخوان ثالث هیچ نامی تا آن زمان برای خود انتخاب نکرده بود. سپس استاد نصرت تخلص م. امید را برای اخوان ثالث برگزید. این نام یادگاری از منشی باشی است که بعدها هم روی اخوان ثالث باقی ماند.
ازدواج با ایران
مهدی اخوان ثالث در سال 1329 با دخترعموی خود به نام ایران ازدواج کرد. حاصل این ازدواج شش فرزند است. سه فرزند دختر آنها لاله، لولی، تنسگل و سه فرزند پسر آنها توس، مزدک علی و زردشت نام دارند.
رویدادی تلخ
یکی از وقایع تلخ که بر روی م. امید تاثیر غم انگیزی گذاشت، واقعه فوت دختر آخر او تنسگل بود. این دختر پس از تولد و به فاصله 4 روز از دنیا میرود.
چاپ اولین مجموعه اشعار ارغنون
بیشتر سبک اشعار مهدی اخوان ثالث در سالهای اولیه به سبک کلاسیک بازمیگردد. وی پس از قصیده سرایی به سبک خراسانی، مثنوی و غزل روی آورد. پس از چندی وی با چاپ و انتشار اولین مجموعه اشعار خود تحت عنوان "ارغنون" که ته مایه آن اجتماعی و عاشقانه بود، به همگان نشان داد که در سرودن اشعار کلاسیک تبهر منحصر به فردی دارد. مجموعه اشعار ارغنون در سال 1330 چاپ و منتشر شد.
زندانی سیاسی
م. امید را میتوان در شمار شعرای دیگری که در گیرودار حوادث پیش از انقلاب دستگیر و روانه زندان شدند، قلمداد کرد. او که پیش از انقلاب از مخالفان سرسخت رژیم پهلوی بود، پس از چندی به عنوان زندانی سیاسی حبس شد. اگرچه در طول این مدت بارها از وی خواستند تا تعهدنامهای را امضا کند تا آزاد شود اما همچنان سرباز زد. این وقایع ناخوشایند به قدری برای م. امید سخت بود که وی بعدها با سرودن شعر "نادر یا اسکندر" گفته یک دم تصور کرده مادرش خواستار گرفتن تعهدنامه است.
آشنایی با نیما یوشیج
آشنایی با نیما یوشیج و نحوه نگرش از دریچه نگاه وی یکی از نقاط عطف کارنامه مهدی اخوان ثالث به شمار رفته است. تاثیر این موضوع را میتوان حتی از فاصله گرفتن اخوان ثالث نسبت به سبک خراسانی و رو آوردن به شعر نو نیمایی متوجه شد.
چاپ دومین مجموعه اشعار زمستان
دیری نگذشت که مهدی اخوان ثالث با چاپ دومین مجموعه اشعار زمستان در سال 1334 بر سر زبانها افتاد. او که به واسطه آشنایی با نیما به شعر نو روی آورد، طی مصاحبهای گفت: من هم از آثار نیما الهام گرفتم و هم خودم برداشت کردم.اگرچه مجموعه اشعار زمستان حال و هوای نیمایی دارد اما همچنان میتوان شاهد پیوند م. امید با اشعار کلاسیک در سبک مثنوی و غزل نیز بود. تحولات حاصل از موانست نیما در اشعار م. امید نشان از نگاهی نو دارد. هنوز که هنوز است آثار به جا مانده از م. امید در مجموعه اشعار زمستان او خاص و قابل تعمق میباشد.
شباهت قاصدک م. امید و داروگ نیما
م. امید بعد از مجموعه اشعار ارغنون و زمستان خود، مجموعه اشعار دیگری نظیر آخر شاهنامه (سال 1337) و ازین اوستا (سال 1344) را چاپ و منتشر کرد.نکتهای که در تمام آثار مهدی اخوان ثالث به چشم خورده، شباهت جزئی یکی از آثار زیبای او با نیماست. شباهت شعر قاصدک ِ م. امید در مجموعه اشعار آخر شاهنامه و شعر داروگ نیما همواره بدیهی بوده است. این دو شعر دارای یک وجه، موضوع و جهت گیری اجتماعی هستند که هردوی آنها نیز از باوری عامیانه نشئت گرفتهاند. این دو شعر با یک مضمون واحد که به امید در قهقرای ناامیدی اشاره دارند، نشان از همبستگی انکارنشدنی م. امید و نیما نیز دارد.
فوت لالۀ م. امید
درست در اوج شهرت م. امید، به فاصله چند سال اتفاق ناخوشایند دیگر وی را عزادار کرد. دختر اول م. امید در رودخانه کرج غرق شد و این اتفاق غم انگیز روح وی را خدشه دار کرد.
انتشار برخی کتابها
در سال 1357 برخی کتابهای دیگر مهدی اخوان ثالث تحت عناوین درخت پیر و جنگل، بدعتها و بدایع نیما یوشیج، آوردهاند که فردوسی، دوزخ اما سرد، در حیاط کوچک پاییز در زندان، زندگی میگوید اما باید زیست و ترا کهن مرز و بوم دوست دارم چاپ شده و منتشر شدند.
انزوا
مهدی اخوان ثالث شاعری منزوی نبود اما شرایط بر او تنگ شد. اگرچه در سال 1358 در انتشارات فرانکلین سابق مشغول به کار شد اما پس از چندی بیکار هم شد. از این رو، بیشتر این سالهای م. امید در تنهایی و انزوا گذشت. میتوان گفت در این سالها آثار جدیای از وی به جا نماند.
سفرهای خارجه
تنها فعالیت مهدی اخوان ثالث در سالهای آخر عمر به دعوت خانه معاصر فرهنگ آلمان بازمیگردد. پس از آن به کشورهای دیگری نظیر فرانسه، انگلستان، دانمارک، سوئد و نروژ سفر کرد. او در این سفر تنها نبود. علاوه بر همسرش، برخی از دوستان وی نظیر دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، اسماعیل خویی، ابراهیم گلستان، رضا مرزبان و... حضور داشتند.
خاموشی ابدی
مهدی اخوان ثالث در روز 29اُم تیر ماه سال 1369 به ایران بازگشت. دیری نگذشت که وی در بستر بیماری افتاد. بیماری جان م. امید را سخت گرفت. و به فاصله کوتاهی از بازگشتن به ایران در تاریخ 4اُم شهریور ماه سال 1369 در گذشت.
تهیه کننده : توپ تاپ