عکس نوشته یه وقتایی هست برای پروفایل
یه وقتایی دلم میگیره واسه چیزایی که بوده و دیگه نیست ! عکس نوشته ، متن و یا تصاویر پرفایلی مختلف با موضوع یه وقتایی ، احتمالا برایتان آشنایی داشته باشد ، چرا که ممکن است چندین بار به چشمتان خورده باشد ! اما در این مطلب گلچینی از عکس های نوشته دار و زیبای تهیه شده در مورد این مضمون را تهیه دیده ایم که در ادامه شاهد هستید...
یه روزایی هست ، آدم اینقدر حالش خوبه ، که هیچ اتفاقی نمیفته ، حال خوبشو خراب کنه ! از این روزا واسه همتون آرزو میکنم
اگه یه روزایی یه چیزایی شدنیه و میشه ولی تو نمیخوای اونارو ، حواست باشه یه روزایی میاد که تو خیلی چیزا رو میخوای ولی دیگه نمیشه !
********************
********************
********************
********************
********************
********************
********************
********************
********************
********************
یه وقتایی هست که خیلی بی خیال میشی . به خودت میگی هر چه بادا باد . روزاتو یکی یکی مثل دیروزت پشت سر میزاری و ته دلت به امید یه خبر خوش . یه خبری که بتونه تکونت بده . یه اتفاق نو . یه روز خوب . یه وقتایی هر چی صبر کنی هیچ چیز عوض نمیشه حتی خودت رو هم اگه تغییر بدی آب از آب تکون نمیخوره و یه خبر خوب با یه خبر بد واست مساوی میشه . بی تفاوت میشی مثل سیب زمینی . احساس رو توی کیسه زباله سر کوچتون میزاری و میشی یه آدم منطقی که مو رو از ماست میکشه و دیگه هیچ چیز نمیتونه خوشحالت کنه . اون چیزایی که یه روز واست آرزو بود ، حالا کم ارزش ترین چیزن واست . اگه داشته باشیشون کنج ذهنت افتادن و اگه هم از دستت برن به خودت میگی دنیایی نیست و بیخیال . یه وقتایی قشنگ ترین لحظه ها واست شکستن تخمه های توی جیبت میشه . میشکونی تخمه ها را با ولع تمام . انگار تخمه ها مقصر ترینن . یه وقتایی نوشیدن یه لیوان چای از دست مادرت برایت بهترین لحظاتند و وقتی چایت تمام میشود ، ته دلت خالی می شود که چرا تمام شد و چرا تو را با خلوتت جدا کردند . یه وقتایی میشینی تا فیلم ببینی و وقتی نوشته های آخر فیلم میاد تازه میفهمی که میخواستی فیلم ببینی . یه وقتایی همه غم هاتو توی سنگی جای میدی که توی دستت آماده ی پرتابه و تا جایی که قدرت داری توی آب رها میکنی . یه وقتایی توی خیابون با تمام وجود میزنی زیر سنگ جلوی پاهات . انگار همه ی عالم مقصرن و تو بی گناه . یه وقتایی خودت با خودت لج میکنی . یه وقتایی مرغت واقعا یه پا داره . یه وقتایی همه دنیات تظاهره . یه وقتایی همه دنیات یه نقابیه که جلوی صورتت نصب کردی . یه وقتایی همش تظاهر به بی تفاوتیه . یه وقتایی واقعا یه وقتی نیست .
یه وقتایی که خوشحالم، حضورت کم شده از یاد...
یهو یادت میشه طوفان، چشام بارونشو میخواد!
یه وقتایی که تو نیستی، نفس آهسته میگیرم
همون موقع هوای تو، به سر می افته می میرم
یه وقتایی دلم میخواد، سرم رو شونه هات باشه
ولی انگار تو میخوای، دلم بی تکیه گاه باشه
یه وقتایی تموم میشم، نمی فهمی که آزردم
نگاهم میکنی اما نمی بینی، کم آوردم
یه وقتایی مث حالا دلم از دست تو خون ِ ه
چشام پر موج اشک اما لبم واسه تو خندونه
یه وقتایی همش میخوام دلم بی غصه عاشق شه
ولی انگار در آغوش غم عشقا بزرگ میشه
یه وقتایی دلم میخواد که چشمات روبروم باشه
ولی این رسم عشقه که یه عاشق زار و تنها شه
یه وقتایی... یه وقتایی، چقدر غمگین و دلگیرم
واسه یک لحظه دیدارت دلم می پوسه می میرم
یه وقتایی که از دستم رها میشه نخ امید
خسی میشم تو طوفان و دلم می لرزه مثل بید
یه وقتایی که نه... حالا، دلم زخمی رسوایی
تموم اعتبارم رو ازم می دزده شیدایی
یه وقتایی تموم میشه تمام واژه های غم
ولی بغض گلوگیرم نمیشه ذره ای هم کم
چی میشد باز برگردیم، به اون روزای شیدایی
نه رفته باشی از پیشم، نه من هم دوش تنهایی!
دلم میگیره از دنیا
یه وقتایی...یه جورایی
یه چیزایی یادم میاد...
یه حرفایی...یه روزایی
یه حس گنگ و نامفهوم میاد میپیچه تو خونه
کجایی دفتر شعرم...!! بازم امشب دلم خونه!
یه حالی دارم انگاری دلم از زندگی سیره
به هرسازی که میرقصم...
دلم آروم نمیگیره!
یه جورایی دلم تنگه...نمیدونم برای کی
دلم پر میشه از غصه...نمیدونم برای چی
دلم میخواد یه وقتایی ...
برم تو کوچه ها گم شم
تمام آرزوم اینه یه روزی مثل مردم شم
یه جاهایی تو این شهره که شادیهامو میگیره
از اون جاها که رد میشم...
دلم بدجوری میمیره
یه بغضی پشت چشمامه از این اندوه پی در پی
چشام میباره گه گاهی...
آخه دلداگی تا کی؟!
یه وقتایی...یه جورایی دقیقا مثل امروزه
یه جایی گوشه قلبم هنوزم داره میسوزه
یه چیزایی یادم میاد...
یه حرفایی...
یه روزایی...
یه جاهایی...
یه وقتایی هست...
دلم میخواد بهت فکر کنم
واست شعر بنویسم و از تو بگم
یه وقتایی هست...
چشمام از یاد تو خیس ِ خیس میشه
دلم میخواد از درد ِ این دوری بمیره
یه وقتایی هست ...
که برام زندگی بدون تو معنی نداره
دلم میخواد دستاتو بگیرم و بهت بگم دوستت دارم
یه وقتایی هست ...
توی فکرم حضورتو کنارم حس میکنم
همه ی حرفای نگفتمو باهات درد و دل میکنم
یه وقتایی هست ...
یه روز یادم میره هستی، یه روز دستاتو کم دارم
یه روز بی فکر تو خوابم ، یه روزی از تو بیدارم
یه وقتایی پر از خندم، یه وقت از گریه تر میشم
یه وقتا دوری از ذهنم ، یه وقت نزدیکتر از پیشم
یه وقتایی ازت خستم ، یه وقتا روبه روت هستم
یه وقتایی نیازت نیست ، یه وقتا خیلی وابستم
یه روز خوشحالم از دنیام، یه روز دلخسته از رویام
یه روز تنهایی رو میخوام ، یه روز تنها تورو میخوام
یه وقتایی میگم شکرت ، یه وقتایی میگم کم بود
یه روز راضیمو قانع ، یه روز مینالم از کمبود
یه وقتا بنده ی کامل ، یه وقت گم میشه ایمونم
تو اون لحظه که محتاجم ، فقط قدرت رو میدونم
یه روز همپایه هم میشیم، یه روزی نیستیو تنهام
همونجاس که بهم میگی، دارم هر روز تورو میپام
یه روز آروممو خوشحال ، تو هم همرنگ من میشی
یه روزایی حالم خوش نیست ، عجیب دلتنگ من میشی
وقتي ميگي چرا نيست رو لبهات لبخندي
با اين که خوشحالي اماتوچشمات غمگيني
نمي دوني کوه بودن پيش تو چقدرسخته
يه دردهايي هست که تو نميفهمي
حرف ها را گاهي بايد به دست تقدير داد
تلخي رفتنو به شيرينيه بودن ترجيح داد
زندگي مثل ورق هاي خالي دفتر خاطراته
هرکسي تو نوشتن سرنوشتش نقش داره
ولی باز از اين زمونه گله داريم
شايد يادمون ندادن بنويسيم بيسواديم
يا دير شد نتونستيم ازنو روزگاري نو بسازيم
یه وقتایی دم رفتن
باید وایسی تا که شاید
یه چیزی مانعت باشه
یه حسی رو به روت وایسه
نذاره سردشید از هم
دوباره تو دلت جاشه
یه وقتایی دم رفتن
بزار راه گلوت باز شه
بگی دلواپسش هستی
بفهمه که دوسش داری
تموم زندگیت اونه
چشاتو رو همه بستی
یه وقتایی دم رفتن
تو چشماش زل بزن تا خواست
چمدونش رو برداره
توو آغوشش بگیر محکم
تا حس کنه بازم عشقو
که بازم دوستت داره
یه وقتایی دم رفتن
بزار حرفاش مثه تیری
به سمت تو سرازیر شه
همون لحظه که آروم شد
در گوشش بگو اخه
بدون تو مگه میشه
یه وقتایی دلت بدجوری میگیره
واسه چیزایی که حالا براش دیره
یه حرفایی که گفتن رو دلت میخواست
ولی نگفتی و حالا شده یک راز
دیگه سخته بگی رازی رو این روزا
چه تلخه زندگی با درد افسوسا
روزای خوبی رودادیم کامروزوبجاش داریم
دیگه مرد آرزوهامون زبسکه ما گرفتاریم
پشت دیوارسنگی غرور پوچ آدم ها
یه قلب زندونیه با درد باورها
که روزی نه زیادم دور
میزد عشق و رفاقت رو مداوم شور
یه وقتایی تموم آرزوهات،
یهو روی سرت آوار میشه!
یه وقتا همدم یک مرد تنها،
فقط یک کوچه و سیگار میشه!
یه وقتا توی قلب ِ بی قرارت،
غم و غصه شبیه خار میشه!
تمام آرزوی توی قلبت،
یه وقتا حسرت دیدار میشه!
یه وقتا بی خیال غصه هاتی،
یه اسمِ آشنا تکرار میشه...
یه حس تلخ و مبهم از جهنم
یهو توی دلت بیدار میشه!
یه وقتایی قفس میشه، جهانت
تنت سالم، دلت بیمار میشه!
می خوای پاشی، بری تا آرزوهات
همه درها ولی دیوار میشه!
یه وقتایی همه راه های دنیا
برای مردنت هموار میشه...
همون آدم که روزی عاشقت بود
یه وقتایی طناب ِ دار میشه!
یه وقتایی دلم تنگه
واسه یه خواب رویایی
یه ساحل تو دل دریا
ماه و فانوس دریایی
یه وقتایی توی قلبم
یه موجی رنگ میپاشه
توی ساحل احساسم
صدف تو قلب دریاشه
یه وقتایی میگم ای کاش
بشه دنیای من رنگی
به دور از بغضُ کینه
غم و کابوس دلتنگی
دلم میگیره وقتی که
بیدار میشم از رویا
میبینم که خواب بوده
همه احساسم از دنیا
گردآورنده: توپ تاپ