عکس نوشته دل نبند که تهش تلخیه
دل نبند...به آدمی که وقتی سرش شلوغ شد هم خودش رو گم میکنه هم تو رو....آلبوم عکس نوشته های غمگین ، زیبا و عاشقانه در مورد دل نبستن یا وابسته نشدن در انواع مختلف روابط عاطفی را در این مطلب از توپ تاه شاهد هستید که به همراه گلچینی از متن ها تهیه گردیده است ، در ادامه برای دیدن و دانلود تصاویر همراه باشید....
دل به کس بستن حــــــــــرام است این زمـــــان
دل نبند جانم اسیرش می شوی با حکم جـــــــان
می دهــــــــــــی در راه او هــــر روز و شـــب
از برایش جـــــان و مال، اندیشه و وقت گــران
جز نگـــــــــاه و حســـــرت و آه و خیـــــــــــال
هیــــــچ دُرّ و دینــــــــاری بدست نــــاری ز آن
تو در ایـــــــــام جوانـــی کسب و کار خود ببند
تا به وقتش لیلی و خســرو شوی ای نور جان
من نگــــــــویم عشــــــــــــــق را از تَـــــن بِدَر
حرف مـــن اینســــــت، وقتـــــش را بــــــــدان
گر تو یابی نیــــــــــــمه ات با عــقل و جــــــان
در کنـــــــــــــارش زندگـــــــــــی گردد جِنــــان
دل نبند به آنچه داریو هست امروز
که آنچه داشتی دیروز، نیست امروز
آن باغبان که گل پروراند
بهارش گذشتو پاییز و زمستان گل نماند
نه کاخ فرعون ماند، نه فرعونیان
نه حسرت بخور، نه حرص از زیان
نه دنیا بماند ،نه دنیاییان
که کنج قارون ز موزه برند قارونییان
من پر از زخمم و خسته ، تو پر از دوا و مرهم
من مثِ یه برگِ زردم ، تو مثِ یه قطره شبنم
من پر از حرفِ نگفته ، تو پر از شعر و ترانه
من مثِ خزونِ زردو ، تو یه حسِ شاعرانه
من پر از سیاهیِ شب ، تو پر از نور مثِ خورشید
من پر از یأسم و تردید ، تو پر از شادی و امید
من یه شاخه ی شکسته
تو ولی سروِ بلند
پس به این خسته ی تنها
عزیزم تو دل نبند
من یه رودخونه ی خشکم ، تو یه دریا پره آب
من یه واژه ی حقیر و تو هزار هزار کتاب
من مثِ یه قابِ خالی ، تویِ کنجِ دنجِ انبار
تویی نقشِ برگِ آخر ، رو تنِ کبودِ دیوار
من یه شعرِ سر نداده ، تو یه آوازِ قشنگ
تو مثِ یه قرصِ ماهو ، من شبیه ِ یک پلنگ
من یه شاخه ی شکسته
تو ولی سروِ بلند
پس به این پلنگِ خسته
عزیزم تو دل نبند
.. هرگز
خانه یِ عشق را
با آجرِ عاقلانه ها
بنا نکرده اند !
... پس
به برجِ عاجِ احساس هایِ حسابگرانه ات
عاشقانه دل نبند !
چشم هایم در غمت بارانی است
بی تو این حال و هوا شیطانی است
یاد دارم که تو گفتی دل نبند
جای من در قلب تو مهمانی است
محرمی نیست برای این دلم
بعد تو این گریه هام پنهانی است
تا که رفتی از کنارم تو بدان
چشم هایم در غمت بارانی است
دل نبند بر من مهربانم دل نبند
من در این دنیا میهمانم دل نبند
من که از هست ها هم دل کنده ام
از عشق هم سخت پشیمانم دل نبند
دل نبـــــند تا که دلت را نشکنند
تورا از سنگ ها ترسانم دل نبند
گرچه دل کندن ز تو آسان نبود
لیک من سیر زین خوانم دل نبند
سخن تو سخن برگ و گل است
من گرفتــــار خـــزانم دل نبــند
من بارها این جمله با خود گفته ام
شب ها تا سحر در نهانم : دل نبند
راحت به دیگران دل نبند
رازهایت را فاش نکن
چون بعدا چنان زمینت میزنند که خودت حبران میمانی
گردآورنده: مهرداد افشاری