عکس نوشته در مورد بی انصافی برای پروفایل
با دیگران منصف باشید و بعد تا زمانی که با شما منصفانه رفتار نکرده اند ، فاصله خود را با آن ها حفظ کنید ! آلبوم عکس نوشته های زیبا و جدید این مطلب از توپ تاپ اختصاص دارد به موضوع (بی انصافی کردن ) ، بصورت کرات دیده شده که مخصوصا در بعضی از روابط عاشقانه یکی از طرفین در حق دیگری انصاف را رعایت نمیکند و همین مسئله باعث بوجود آمدن دلخوری های زیاد می شود ، در ادامه همراه باشید....
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
*******************************
فقر
آتشی است که خوبیها را میسوزاند
وثروت
پرده ای است که بدیها رامی پوشاند
چه بی انصافند
آنانکه
یکی را می پوشانند به احترام داشته هایش
ودیگری را می سوزانند
به جرم نداشته هایش
بی انصاف ببین چه بر سر دلــــــم آوردی...
من که قبلا حتی نمیتوانستم انشای دبستانـــم را بنویسم....
حالا در چشـــم به هم زدنی متن عاشـــــقانه تحویل مخاطبــــان عام میدهـــــم! ...
خوب استعدادم را کشــــف کردی..
ولی ترجیـــــح میدادم پنهان میمانــــد....
وزگار لعنتی
هر سازی که زدی رقصیدم
بی انصاف..!!!
یک بار هم تو به ساز من برقص
ببین
دلم چه شوری میزند !!!!تاییدلطفا...
وقتی دلت با خداست،
بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند...
وقتی توکلت با خداست،
بگذار هر چقدر میخواهند با تو بی انصافی کنند...
وقتی امیدت با خداست،
بگذار هر چقدر میخواهند نا امیدت کنند...
وقتی یارت خداست،
بگذار هر چقدر میخواهند نارفیق شوند...
بگذارهرچقدرمیخواهندپشت سرت حرف بزنن.
.همیشه با خدا بمان.
انصاف نیست
رفتن آدمها با خودشون باشه
فراموش کردنشون با ما . . .
یاید رفت تا دلتنگی ها تنبیه شوند
انگار برای رسیدن به تو به ناچار باید رفت
کوله بارم را بسته ام
ولی انصاف نیست....
رفتن همیشه سهم من شده است...
وقتي حالت خوب نيست و داري قدم ميزني
رسيدن
انصاف نيست...
اصلا نمى خواهم بخوابم دیگر
تو در خواب هایم عجیب مهربانى...
و این انصاف نیست
که در بیدارى هایم
چوب چپ بودن خواب هایم را بخورم فقط!
انصاف نیست …
دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را روزی هزار بار ببینی،
و آنقدر بزرگ باشد
که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی !
صبر کن بی انصاف
محکمه آن طرف است
این طرف یک طرفه است
فصل ییلاق همین الان است ؟
تو خودت می گفتی:
"گله را کوچ مده "
پس چه شد بی انصاف
فرق چوپان دروغین با تو چیست؟
ما که خود می دانیم
تا به قشلاق ، چهار فصل باقی است!
ما که خود می دانیم
باغ وارونه ی شهر
زیر این باغچه ی خانه ی توست
پس چرا...
استغفرا... .
صبر کن بی انصاف
کاش می شد
قبل از رفتن
فداکاری کنی
می نویسم خستگی را از غرور ِ تو و این انصاف نیست
می زند تقویم نو ساز مرور ِ تو و این انصاف نیست
چهره ی غمگین و لنز ِ رنگی ِ چشمم ببین
دلخورم از دست ِ سرد ِ بی سرور ِ تو و این انصاف نیست
در میان خنده و آه ِ عروسک وار خود جا مانمده ام
نقش بازی میکنم در این حضور ِتو و این انصاف نیست
نازنینم ،برگ برگ ِدفتر ِ شعرم نوشتم نام تو
گم شدم در قافیه های ِظهور ِ تو و این انصاف نیست
لحظه ی تحویل ِ سال و سفره ی ِهفت سین ِ دل
مانده جای ِرد ِ پای ِراه دور ِ تو و این انصاف نیست
بی انصاف
من که مرده بودم!
چرا بالا سرم شیپور زدی ؟
که رستاخیزاز سر انگشتانم آغاز شود
بی انصاف
انقدر به خودکارم حسادت نکن
دلم برای جفتتان اندازه ی هم تنگ شده
حق با توست
ما هردو بزرگیم
عاقلیم
تحصیل کرده ایم
ارسطو را می شانسیم
افلاطون را
هابز را
کانت را
انقدر فلسفه نباف
بی انصاف نا سلامتی من شاعرم
گرداورنده: توپ تاپ