در تمام مذاهب و تمدن ها ازدواج پیمانی مقدس محسوب می شود که هم زن و هم مرد را به یکدیگر متعهد می کند و با تمرکز بر یک زندگی مشترک آرامش را به طرفین اهدا می نماید .در گذشته که سن ازدواج در پسرها و دخترها پایین تر بود معمولا بزرگترها تصمیم گیری های اصلی را انجام می دادند و دختر و پسر را سر سفره‌ی عقد می نشاندند .امروزه که جوانان از آزادی عمل بیشتری برخوردارند و تصمیم نهایی را خودشان می گیرند در این امر سهل انگاری می کنند به همین خاطر میانگین سن ازدواج خیلی بالا رفته است و این مسئله باعث ایجاد مشکلاتی در خانواده ها و همچنین در جامعه شده است .

امروزه یکی از دلمشغولی های اغلب خانواده ها ازدواج دختر و یا پسرشان می باشد و چون در امر ازدواج پسرها باید پیشقدم شوند پدرو مادر هایی که فرزند پسر دارند بیشتر با این مشکل درگیر هستند به این صورت که اکثر خانواده ها پسری بالای 30 سال دارند که با وجود داشتن تمام امکانات تن به ازدواج نمی دهد .

* دلایلی برای ممانعت پسران از ازدواج :

وقتی پای صحبت پسران می نشینیم و از آن ها دلیل ازدواج نکردن شان را جویا می شویم ، گاه پاسخ هایی می شنویم که حق را به آن ها می دهیم و گاه دلایلی می آورند که فقط از نظر خودشان قانع کننده است ، در ادامه به این دلایل اشاره می کنیم .

- آزادی در داشتن رابطه هایی خارج از قالب ازدواج :

وقتی پسری به راحتی و بدون پذیرفتن مسئولیت قادر باشد با دختری رابطه برقرار کند و نیازهای عاطفی و جنسی خود را تامین نماید طبیعتا از ازدواج و تعهد اجتناب خواهد کرد .پسرها در مورد اینکه تجرد را ترجیح می دهند ، می گویند : دختری مناسب خودم پیدا نمی شود ، می ترسم ازدواج موفق نداشته باشم ، دخترها توقعات زیادی دارند و ... که این دلایل بیشتر جنبه‌ی بهانه دارند .

- خصوصیات جوانانی که تن به ازدواج نمی دهند :

اگر بخواهیم در این مورد پسرها را دسته بندی کنیم ، می توان گفت دو دسته متمایز وجود دارند ، دسته‌ی اول که آرمان گرا می باشند و تمایل به ازدواج دارند و اغلب از طبقه‌ی متوسط اجتماع می باشند که متاسفانه به علت نداشتن شغل مناسب از لحاظ مالی قادر به تشکیل خانواده نیستند و اما دسته‌ی دوم که اغلب از مرفهین جامعه می باشند و به علت تقلید از روش زندگی غربی و به قول آن ها پیشرفته ، از نظر معیارهای خانوادگی بی بند و بار به حساب می آیند و ارزشی برای مذهب قائل نمی شوند و همچنین حاضر نیستند آزاد بودنشان را با پذیرفتن مسئولیت از دست بدهند و تن به ازدواج نخواهند داد .ناگفته نماند دسته‌ی سومی هم وجود دارد که بدون در نظر گرفتن مشکلات شغلی و اقتصادی احتیاط را کنار می گذارند و با دلگرمی خانواده ها اقدام به ازدواج می کنند که تعداد این پسرها کمتر از دو دسته‌ی قبل است .

- پسرها نسبت به دختران بدبین هستند :

وقتی پسری رابطه هایی خارج از هنجارهای اخلاقی دارد به دخترها بدبین خواهد شد و برای انتخاب همسر آینده‌ی خود دچار تردید می شود .دیدن دخترهایی که تن به رابطه های خلاف شرع می دهند و برای ارتباط با پسرها هیچ محدودیتی ندارند باعث خواهد شد که پسران به چشم بدی به یک دختر نگاه کنند و به بیانی همه را به یک چشم می بینند .متاسفانه معیارهای اجتماعی کشورمان نیز به گونه ای است که اکثر روابط را به هر شکلی برای پسرها قبول دارند در صورتی که همان روابط برای دخترها ناشایست قلمداد می شود .این معیارها در جامعه از طریق خانواده ها و همچنین زن ها مورد تایید و پذیرش می باشند و انتشار می یابند .اغلب پسرها وقتی دنبال مورد مناسبی برای تشکیل خانواده و ازدواج هستند ،  شرایط را این گونه عنوان می کنند که دختر مورد نظرشان باید چشم و گوش بسته باشد و به هیچ وجه تجربه‌ی رابطه‌ی جنسی نداشته باشد و چون خودشان این طور نبوده اند احساس می کنند چنین دختری پیدا نمی شود و این ضرب المثل گویای احوال شان است که : کافر همه را به کیش خود پندارد .

- ازدواج در سنین بالا :

در امر ازدواج فاکتور سن ، نقشی تعیین کننده دارد به این صورت که ازدواج در سن مناسب نه خیلی کم و نه خیلی زیاد به آسانی و با اطلاعات صحیح صورت خواهد گرفت ، همان طور که ازدواج زود هنگام که بیشتر تحت تاثیر احساسات می باشد معمولا با مشکل و شکست مواجه می شود ، ازدواج دیرهنگام نیز به خاطر روابط اجتناب ناپذیر با جنس مخالف قبل از آن ، دچار سوء ظن ها و بدگمانی هایی خواهد شد و مقایسه‌ی آن روابط با رابطه‌ی زناشویی فعلی کشمکش هایی را بین زوجین ایجاد خواهد نمود .اگر پسرها در سنی مناسب و قبل از ورود به رابطه با جنس مخالف ازدواج نمایند ذهن آرام تری دارند و راحت تر تصمیم خواهند گرفت .

- شرایط روحی و شرایط محیطی :

اگر پسری در شرایط خانوادگی پر تنش و پر از بحث های خانوادگی رشد یافته باشد و یا فرزند طلاق باشد ، این اتفاقات طبیعتا در روح و روان او تاثیر منفی خواهد گذاشت به طوری که ترجیح می دهد مجرد بماند و ازدواج نکند .پسرانی که از لحاظ روحی مشکلی ندارند اما از لحاظ شغلی در امنیت نیستند و گرفتاری مالی دارند و خانواده نیز قادر به پشتیبانی از آن ها نیست هم در امر ازدواج دلسرد می شوند و می ترسند اقدام به تشکیل خانواده نمایند .

* راه حل هایی برای رفع مشکل ازدواج در پسران :

در درجه‌ی اول باید با آموزش مهارت هایی در دوره‌ی نوجوانی به پسران و دختران خطرات رابطه با جنس مخالف و پیامدهای آن را گوشزد نمود و محدودیت های این ارتباطات را نیز متذکر شد تا به صورت ریشه ای بتوان این مشکل را برطرف نمود . در این رابطه خانواده ها نیز نقش بسزایی دارند به این صورت که لازم است با فرزندان خود ارتباطی صمیمانه داشته باشند و در عین حال رابطه‌ی آن ها را با دوستان و همچنین جنس مخالف مورد نظارت قرار دهند و هنجارهای اخلاقی را در این مورد برایشان بیان نمایند و اهمیت ویژه‌ی ازدواج را نیز متذکر شوند .پسری که با جنس مخالف خود رابطه داشته و نسبت به دخترها بدبین است که نمی تواند همسری مناسب برای خود انتخاب نماید و به همین دلیل تن به ازدواج نمی دهد نیز می تواند با مراجعه به مشاور و روانشناس برای رفع این مشکل کمک بگیرد .پسرانی که از لحاظ موقعیت شغلی در تنگنا هستند اگر دختری هم سطح با طبقه‌ی اجتماعی خانواده شان پیدا کنند طبیعتا توقعات کمتری دارد و می توانند به آسانی تشکیل خانواده بدهند و یا اگر دختر مورد نظرشان نیز شاغل باشد با کمک یکدیگر مشکلات مالی را برطرف کرده و زندگی مشترک را آغاز خواهند نمود .اگر وضعیت اقتصادی و اشتغال جوانان نیز بهبود پیدا کند سن ازدواج به میانگین مناسب خود می رسد و پسرها با خیالی آسوده تن به ازدواج می دهند .

در این مقاله به بررسی دلایلی که باعث می شود پسران از ازدواج امتناع نمایند پرداخته شد ، همان طور که دیدید مهم ترین دلیل ، ارتباط با جنس مخالف خارج از قالب ازدواج می باشد و شرایط اقتصادی نیز در مرتبه‌ی دوم اهمیت قرار می گیرد ، این موضوع معضلی اجتماعی می باشد که سلامت روحی و جسمی جامعه را به خطر انداخته است .

مدت زمان لازم برای مطالعه‌ی این مطلب حدود 6 می باشد .

گردآورنده : توپ تاپ