انوشاsays:

سلام روزتان به خیر خوابی دیده ام ممنون میشوم تعبیرش کنید در خواب خانمی از اقوام ساختمان تقریبا نیمه کاره ولی نوساز را به من نشان می دهد ومی گوید این مال یکی از اقوام است که این ساختمان نمای بیرونیش خوب بود فقط یک مقدار کار داشت وچندین طبقه بود

پارساsays:

سلام .. خواب دیدم یه پی ساختمون در حال ساخت که احساس کردم ماله خودمه و من داخل اون پی هستم و سعی میکنم ازش بیام بیرون که میبینم خاکش سسته و مرتب فرو میریزه و نمیزاره بیام بیرون . ضمنا بنده کارم در همین زمینه هستش . لطفا جواب رو بفرستید چون هرچی گشتم موضوع در رابطه با تعبیر خوابم تو سایت توپ پیدا نکردم . ممنون .

ناشناسsays:

سلام.در خواب دیدم که داخل یه خونه ۱۰ مرتبه هستم و دایی بنده هم پیش من است و داییم میگه خودتو از پنجره بنداز پایین ولی من خودمو نمیندازم و داییم خودشو پرت میکنه پایین ولی طبقه ی دو یا سه اینا از پنجرش میگیره داخل خونه میشه.بعد من همین خوابو فرداش بازم دیدم طبق همین طوری که تعریف کردم ولی این بار من بالاتر از طبقه ی ۱۰ بودم انگار طبقه ی ۱۵ بودم و بازم داییم خودشو پرت کرد تو طبقه ی ۳ اینا وایساد ولی من بازم خودمو پرت نکردم.یه زره تعجب کردم که دو شب پشت سر هم عین هم خوابو دیدم.

علىرضاsays:

درود برشما خواب ديدم به همراه همسرم روي برج بسيار بلندي هستيم ابرها زير پامونه ..همينطور كه تماشا ميكردم چنتا برج بلند هم اطرافمون در دورتر ديده ميشدن كه مثل برجي كه ما روي بامش بوديم از ابرها بالا زده بودن .

سهیلsays:

سلام، با عرض خسته نباشید، خواب دیدم همراه پدرم در حال ساختن خانه ای هستیم ساخت خانه تقریبا تمام شده بود و وسط ان خانه یک مزرعه (شبیه مزرعه برنج و سر سبز بود) وجود داشت.

هستی مرادیsays:

با سلام و خسته نباشید. من خواب دیدم که به همراه خانواده و اقوام (خانواده ی خالم که باهاشون ارتباط نزدیکی داریم) به یک آثار باستانی (که توی خواب فهمیده بودم مربوط به مصریان هست) رفتیم و توی محوطه که میخواستیم وارد سالن شیم من با تعجب همه جارو نگاه میکردم و وقتی از جلوی مجسمه ی یک فرد رد میشدم میدیدم اون مجسمه پلک میزد(پلک زدن اونارو من فقط متوجه میشدم) و ته دلم کمی ترس داشتم. وقتی وارد سالن شدیم اونجا مسئولان اون آثارباستانی بودن، در اونجا یه سفره ی هفت سین چیده شده بود که دوتا ماهی گلی (ولی سایز بزرگی داشتن) بیرون از آب افتاده بودن و مرده بودن و من واقعا با دیدنشون حالم یه جوری شد و بعد به تنگ نگاه کردم و دیدم ماهی گلی های کوچک درحال شنا هستن. بعد جلوتر رفتیم دیدم دوتا کتاب اونجا هست که یکیش یه آیه از قرآن روش بود و ما (با خانواده و اقوام) میخواستیم بخونیم آیه رو ولی نمیتونستیم. من هرچی سعی میکردم آیه رو بخونم یکی مزاحم میشد (مثلا یهو خالم قرآن رو به سمت خودش میچرخوند یا مامانم باهام حرف میزد) به نوعی مانع میشدن که آیه رو بخونم و آخرشم نتونستم اگه تعبیر خاصی داره ممنون میشم بگید

ابراهیمsays:

سلام خواب دیدم سرزدم محل کاره قبلیم که بیمارستان بوده وپشت بیمارستان که رفتم دیدم یه ساختمان بلندی چندطبقه شاید۱۵طبقه دارن میسازن البته جزبیمارستان بوده ساختمان بلنده وعده زیادی کارگرمشعول کاربودن ..لطفاتعبیرش استاد

اواsays:

سلام و خسته نباشید من خواب دیدم مقابل خانه ای ایستاده ام که در حال ساخت است و دیوار های خانه اجری هستند البته این خانه نصف سمت راست خانه ساخته شده و دیوار ها تا سقف ادامه دارند اما هر چه به سمت چپ خانه نگاهم نزدیکتر میشود دیوار ها نیمه ساز و کوتاه تر میشوند تا این که در سمت چپ خانه دیوار با چند لایه اجر است و کنار دیوار اجر هایی ریخته شده ممنون میشم واسم تعبیرش رو بگین البته در یک ماه اخیر خانه ای نیمه ساز برادرم خرید و ساخت انرا کامل کرد

امیر علیsays:

سلام صبح خواب دیدم که برادرم ماسه واجر سفالی سفارش داده که اورده اند ودر کوچه چیده اند وزیاد بود وکارگر وبنا هم بود انگار برای ساخت طبقه دوم خانه امان بود {در واقعیت پروانه ساخت گرفتیم ولی اقدام به ساخت نکردیم}ومن به برادرم می گویم ما هنوز اسکلت اهنی جوش نداده ایم این ها را چرا اورده ایی؟

پریاsays:

سلام.من خواب دیدم.که یک ساختمان بلند فروریخت.وهم چنین در خواب ديدم برادر دوس پسرم ورشکست شده.که خانواده دوس پسرم ناراحت هستن.هم چنین خود دوس پسرم فقیر شده وافسرده.که وقتی داشت از کوچه رد میشد سعی کردم یک جوری باهاش برخورد کنم تا بغلش کنم.تعبيراين خواب چيه?

حجت رضاییsays:

خواب دیدم دارم با ماشین از جایی رد میشم بعد یک ساختمان در حال احداث دیدم که راننده بهم گفت این ساختمان واسه فلانیه ...و اون فرد بچه محل سابقم بود و من شگفت زده شدم پیش خودم گفتم چقد پولداره و راننده گفت یه شریکم داره به اسم فلانی که فلان جا داره یه ساختمان دیگه میسازه و اون شریکشم من میشناختم و کمی غبطه خوردم...

نگینsays:

سلام خسته نباشید خواب دیدم خونمون سست شده ویه قسمت از سقفش ریزش کرده

نداsays:

سلام،خواب دیدم خونه بچگیم تو اتاق پذیرایی که سه تا پنجره بزرگ داشت، پرده های حریر ساده زرد رنگ بسیاااااااار زیبا بود، بعد مادرم ی پرده تزیینی حریر آبی رنگ خیلییییی زیبا که دامادمون داده بود رو زد روی یکی از پرده های زرد، بعد دوتا پرده بنفش رنگ حریر خیلی زیبا هم روی دوتا پنجره دیگه زد، هی پرده ها رو نصب میکرد و بازشون میکرد، منم عصبانی شدم گفتم اینا خیلییی خوشگله بزار رو پرده ها بمونن، روی پرده وسطی یکم تزیینات خوشگل هم اویزون بود با خودم گفتم عکس بندازم و اینا چقدر برای تولد خشگله یاد تولد خواهرم که خرداده افتادم،،،

ساراحیدریsays:

سلام دیشب خواب دیدم که ساختمان سر کوچمونو کلا ورداشتن و پر حال ساختمان ویلایی هستند ساختمان که کارش تموم شد رفتم داخلش یه خونه خیلی زیبا بو‌د با پنجره های بزرگ که وسط ساختمان هم رود پر آب بود که از پنجره نگاه کردم رود و میدیدم و تو خواب خیلی از خونه خوشم اومده بود

افسانهsays:

سلام من خواب ديدم يه ساختمون چند طبقه تقريبا قديمي و من رو ديوار وايساده بودم يهو افتاد ومنم گفتم كه برم اول اهن اشو جدا كنم .مرسي

نسیم.says:

باسلام طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق . من دیشب تقریبا نزدیکای اذان صبح خواب دیدم که داریم خونمون رو بازسازی میکنیم وپدرو برادرم مشغول به کار هستن .بعد من یک شلنگ قطور را نگه میدارم تا پدرم دستهایش را بشورد و اب تقریبا زیادی ازشلنگ خارج میشد(اب زلال) مثل اینکه چند تا شلنگ با فشار اب تقریبا زیاد کنار هم قرار بدین و همچنین وسط خوابم دیدم که چند نفر توی سالن خونمون خوابیدن ولی چون روشون رو با لحاف پوشونده بودن نمیدیدم که چه کسانی بودن و توی اتاق خودمم پدرم خوابیده و من در حال صحبت با شوهر خواهرم بودم با عرض شرمندگی از اینکه چند موضوع با هم بود ممنونم از شما و سایت خوبتون

ساراsays:

سلام خواب دیدم داخل خونه ایی هستم که دوتا بخش داره یه در خونه خودمون بود یه درم خونه صاحبخونه دوتاشم توی طبقه ی پایین کنار هم(در واقعیت خانه ی صاحبخانه همان طبقه اول است و خانه ی ما طبقه ی بالا) خلاصه مرد صاحبخانه پیرمردیست از در اصلی وارد شد و دسته گلی خشک در دستش بود بهش گفتم دوماه دیگر وقت ما تمام میشه میخواید چیکار کنید (منظور پولشو زیاد کنید رهن رو زیاد کنید یا کرایه یا..)خلاصه پیرمرد ناراحت شد و گفت این سوالهارو نپرسا نکنه نمیخواید خونه ما بمونید میخواید بگم برید از اینجا که گفتم نه نه نه دیگه هیچی نمیپرسم بعد اون رفت داخل خونه ی خودشون منم خواستم وارد خونه ی خودمون بشم که دیدم یکی از اون گلای خشکم دست منه همون موقع وارد خونه شدم داخل یکی از اتاقا کلی کمد و دراور بود که خالی بودن و نامرتب وسط اتاق شروع کردم با عصبانیت کمدارو جابجا کردن سنگین بودن پسر سه سالم هم هی میومد تو دست و پام بهش گفتم برو کنار یکی از کمدا سنگین و بلند بود موقعی که داشتم هلش میدادم سمت دیوار گیر کرد به فرش و فک کنم نزدیک بود بخوره یا شایدم گیر کرد به پسرم از خواب پریدم آهان انگار یکی از دخترای صاحبخونه هم هی از کارم ایراد میگرفت سر پسرم واقعیت بعداظهرقبل از خوابیدنم سر نماز دعا کردم که پول پیش خونه رو بتونیم بیشتر کنیم ذهنمم درگیرش نبود 2ماهی مونده به این موضوع

TehraniTaranehsays:

سلام خواب دیدم که خونه شخصی که قبلا بهشون علاقه داشتم جای خونه قبلی ما بود خونه اش از جنس پلاس بود و انگار که قسمت بالای پلاس پاره شده بود و بالای خونش یه مکعب روبیک بود که وقت هایی که ایشون خونه اش بود این مکعب رنگی بود ومی چرخید و پایش از چادر بیرون زده بود

مینا شجاعیsays:

سلام خواب دیدم از مکانی با دوستم داشتیم رد میشدیم خونه هایی با نمای خیلی شیک یکی از یکی قشنگ تر و بهتر خونه ها مثل قصر بودن نماهای طلایی رنگ و خیلی شیک که من جذب زیباییشون شده بودم و به دوستم پیشنهاد دادم کنار یکی از خونه ها وابسته عکس بگیره ممنون میشم تعبیرش بگین

عزیزیsays:

سلام خواب دیدم توساختمون ما که من یکساله ساکن هستم بادوتاخانم آشنا شدم با آسانسور به طبقه دوم رفتیم هرکدوم به خونه هاشون رفتن، من موندم و دخترم یه بالکن خیلی بزرگ مقابلم بود با چشم اندازی ازشهر که تا بحال ندیده بودم، باخودم گفتم ساختمون ما همچین چشم اندازی داشته و من خبرنداشتم؟ بعد دیدم که روستای پدری ام(که تو واقعیت جز خرابه و چندین خونه بیشتر ازش نمونده و باغمون خشکیده) از دور پیداست که خیلی تغییر کرده عین شهر شده ساختمونای بلند وآسمون خراش و مجتمع داره، خونه پدری ام پنجره های بزرگی داشت که شیشه های پنجره اش از دور به رنگ آبی دیده میشد و یک تانکر آب بالای پشت بامش بود و خانمی از اقوام انگار توش زندگی میکرد و درحال شستن لباس بود و باغمون پیدابود که سرسبز شده بود، یه ساختمونی داشتن میساختن که به شکل یک اتوبوس نارنجی بود(احساس کردم یه جای توریستی یا تفریحی داشتن میساختن) من باخودم گفتم من چطور تابحال این ساختمون بشکل اتوبوس رو کنارِ خونمون ندیده بودم؟ این صحنه ها رو داشتم به همسایه نشون میدادم که اونجا خونه پدریِ منه و این روستای ماست

فاطیsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم طبقه پایین خونه معشوقم خوابیدم و انگار فکر میکردم که من برای جهیزیم برای این خونه چندتا باید فرش بگیرم زمینش فرش بود با زمینه مشکی ..خوابیده بودم وسط حال و انگار داشتم خود ارضایی میکردم و ارضاام شدم فکر کنم اما فکر کنم اینکارو با خیار میکردم تعبیرش چیه ؟سلام وقت بخیر من خواب دیدم با مادرم توو یه شهر دیگه ام میرم مغازه بستنی سنتی فروشی یه ظرف بزرگم میدم میگم بستنی بریزه برام بستنیاش پر مغز پسته بودو معلوم بود خوشمزه بودن از بستنی کاکائویی سنتی که روش پر مغز پسته بود گفته بودم بریزه ..از همه نوعش میخواستم بگم که بریزه ولی چون کاکائویی دوس داشتم اول کاکائویی گفتم تعبیرش چیه

بهنازsays:

سلام.. خواب دیدم توی ساختمونی که مثل قصر بود رفتم و گفتم بهتره برم دنبال یه اتاق بزرگتر ..توی یه اتاق رفتم داییم میگفت مال منه اما من گفتم این اتاق رو بده به من ... اینقدر این اتاق بزرگ بود که اندازه نداشت و وان طلا داشت

ناهیدsays:

سلام.. خواب دیدم خونه مجللی را با همسرم رهن کردیم و دوتا مهمان ک یکی از انها سید بود مشغول خوردن هندوانه قرمزی هستند و خواهرم ۲ قاب عکس خیلی شیک از عکس دو تا دخترانم اورد منزل ما.. بعد پدربزرگ مرحومم ک سید بود وارد خانه شد و من ک نوه اش هستم رابا خوشحالی بغل کرد..

سوونیاsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم طبقه پایین خونه معشوقم خوابیدم و انگار فکر میکردم که من برای جهیزیم برای این خونه چندتا باید فرش بگیرم زمینش فرش بود با زمینه مشکی ..خوابیده بودم وسط حال و انگار داشتم خود ارضایی میکردم و ارضاام شدم فکر کنم اما فکر کنم اینکارو با خیار میکردم تعبیرش چیه ؟

Zairasays:

سلام؛ خواب دیدم که من و پسر ۵ ساله ام و دوتا برادرام وارد یه برج بزرگ میشیم که آسانسور نداشت و همه پله ها رو همینطور رد کردیم تا به پشت بامش برسیم وقتی بالای پشت بام رسیدیم دور تادور پشت بام همش آب بود مثل کشتی که توی دریا گیر افتاده باشه و حتی یکمی هم آب توی پشت بام میریخت برادرام گفتن روی آب دوتا سنگ واسه جا پا هس نمیای رو آب؟ من بخاطر پسرم ترسیدم و گفتم نه پسرم سرمامیخوره و موندم رو پشت بوم اما برادرام رفت رو سنگ ها و روی آب ایستادن.

لیلاsays:

سلام شوهر من چندماهه فوت شده .من در بیداری درحال ساختن خانه هستم.درعالم خواب دیدم که با داداشم رفتتیم به این خانه سر بزنیم.اتاق ها سفید شده بود پذیرایی هنوز خاکی بود نگاهم به سقف افتاد دیدم سقف ندارد با تعجب به داداشم گفتم چرا اول سقف نگذاشته اید داداشم گفت بعدا سقف آهنی میزنیم حیاط خانه یک استخر کم آب بود

بهنامsays:

سلام خواب دیدم که به همراه خانواده در حال ساخت خانه ویلایی در کنار دریا و رو به ساحل هستیم. تعبیرش چیست ؟

Sarasays:

سلام من گاهی در خواب خانه ای میبینم که بسیار شیک و مجلل و انگار من تو اون خونه مستاجرم ولی طوری زیبا پ مجلل بود که فقط دوست داشتم نکاهش کنم

سماsays:

سلام درخواب دیدم که یک خانه حیاط دار قدیمی بزرگ دارم یعنی ۴تا خونه بود ولی این ۴تا خونه بهمدیگه راه داشتن از طریق حیاطشون بهمدیگه راه داشتند بزرگ و زیبا بود.باتشکر.

نازیsays:

ببخشید خواب دیدم به یه محیط سبز برا تفریح رفتم دوستم هم توی جمع بود یه خونه خیلی شیک و تمیز و نوساز دوبلکس بود یکم بهم ریخته بود ولی بزرگ و شیک بود و مجلل رفتیم اونجا بمونیم من توی تدارک غذا درس کردن بودم و عکس گرفتن کوچه ها خاکی بودن مثل روستایی جایی بود ولی خونه خیلی شیک بود ویلایی بود

حجت رضاییsays:

سلام...خواب دیدم تو یکی از قصر های شاه هستم که سفید بود با گچ کاری های زیبا و همینطور که من قصر رو میدیدم انگار یه صدایی مثل مستند داشت در مورد قصر توضیح میداد و من خیلی تحت تاثیر قصر بودم و میخواستم بعد از خروج از اینجا واسه همه تعریف کنم و در پایان کاخ تبدیل شد به اتاق هال خونه قدیمیمون

میلادsays:

سلام وقت بخیر ، من در خواب دیدم در یک شهر خارجی هستم ، و دارم اطراف یک برج بلند و شیک راه میروم و به دنبال این بودم راهی پیدا کنم تا وارد برج شوم که ناگهان دری باز شد و من پشت سر یک نفر وارد برج شدم که بعد از چند طبقه بالا رفتن یک نفر جلوی مرا گرفت و من به او گفتم میخواهم خانه ای در این برج بخرم ، آن شخص به من گفت باید بری از یک بانک ایرانی پول بگیری و من بعد از خارج شدن از آنجا و رد شدن از یک خیابان سرسبز به بانک رسیدم اما هر کاری کردم عابربانک من وارد دستگاه نشد و من از خواب پریدم

مریمsays:

سلام وقتتون بخیر? من خواب دیدم خونه بودم بعد بادو تااز دوستام میخواستیم بریم ی ویلای بزرگ که خیلی شبیه یه قصر بود تو ی جنگل خیلی خوشگل بود هوا تقریباگرگ و میش بود وجنگلم با دختای افرا پر شده بود میخواستیم بریم اونجا تو خواب حس میکردم اونا مال منه! دوستم گفت صبر کنید بعد رفت سراغ سری قبر که خالی بودن علامت صلیب روشون بود بعد دوستم تو چهار یا پنج تاشون ی چیزی شبیه کلیدو مینداخت بعد اومدم دم خونه ما یه سری عکس بردیم پشتش اسم ی ادم نوشته شده بود دنبال اون ادم میگشت

بهزادsays:

سلام من چندین باره خواب خونه پدربزرگ دختر خالمو میبینم دختر خالم قبلا اون جا زندگی میکردن ولی الان جای دیگری رفتن من خیلی عاشق دختر خالم هستم ولی خوب هیچ وقت نتونستم احساسمو بهش بگم بیشتر اون پرده های خونه بابابزرگش یادمه که از تو حیاطش معلوم بودن یعنی بیشتر از تو حیاط به خونشون نگاه میکردم

کورشsays:

سلام ممنون میشم اگر بفرمایید تعبیر خواب من چیه : خواب دیدم داخل یه ساختمان بزرگ هستم که همه مشغول ساختن آن هستند من هم در ساختن آن سهیم بودم از راهنمایی شما کمال تشکر را دارم

لیلاsays:

سلام در شب ۱۷ ذی حجه بعد نماز صبح خواب دیدم که کسی که خیلی دوستش دارن و رابطه مون قطع شده ، آمده و منو برد جایی و بعد اون اتاق من پله داره سه تا و تو خواب پله ها برای اون زیاد شد و نتونست بیاد بالا و دماغ من خوبه مدل عقابی نیست تو خواب دماغ مدل عقابی میدیدم و می گفتم شبیه یه کسی هست و باید عمل کنم .تصمیم نهایی گرفتم.شب قبلم خواب دیدم اتاق کلا فرشها خیلی زیبا شدن و گل های ابی و قرمز خیلی قشنگی داشتن کلا خیلی زیبا شده بود.

هدیsays:

سلام خواب دیدم با شوهرم بالای یه ساختمان بلندیم که اطرافمون پرساختمون بود که برای ما ازهمه بالاتر بود مادرم هم یکم پایینتربود که متوجه شدیم اون طبقه ای که ما هستیم آهسته داره میچرخه و منظر بسیار زیبایی ازجمله دریا قابل رویت بود و ما هیجانزده بودیم.

بی نامsays:

سلام و وقت بخیر . من خواب دیدم که ما روی زمین خودمان یک خانه کوچک اما فک کنم تو خواب محکم بود داریم و چند عموی دیگرم در حال ساخت یک خانه هستند که ابتدا کوچک است و سپس ان رابزرگ می کنند . این خانه را با مواد بسیار سبک می سازند که شراکتی هستش این زمین که روی ان خانه درست می کنند و پدرم به انها می گوید چرا این خانه را اینجا ساخته اند

جوادsays:

سلام و خسته نباشید !خواب دیدم در زمین خاکی ای ک حس میکردم قبلن خونه ای قدیمی بوده (مالکش رو هم مشناختم) و تخریب کردن و ستون ها و سقف ی ساختمان جدید رو هم زده بودن !بسکتبال بازی میکردیم !ی جورایی هم از اینک اون خانه های قدیمی رو خراب کردن لذت می‌بردم در خواب ! ممنون میشم

الهامsays:

با سلام و خسته نباشید. من دیشب خواب دیدم ک به یه ساختمان خیلی بزرگ و زیبا ک متعلق به خانواده دوست نامزدمه دعوت شدم و من از بیرون به اون ساختمان بزرگ و بلند نگاه میکنم و میرم بالاترین و اخرین طبقه ک اون آقا هست و دوست معشوقه ام به من میگه ک با هاش ازدواج کنم ک من قبول نمیکنم و برمیگردم خونه خودم.

فاطمهsays:

سلام خسته نباشيد. خواب ديدم من و پسر فاميلمون داخل يك ساختموني بوديم كه منتظر كسي بوديم و بهم ميگه صبر كن تا اون آقا بياد بعد يكم صبر ميكنم بعدش ميبينم اون آقايي كه منتظرش بوديم استادم بوده يعني استاد دانشگام بود بعد در اون ساختمان باز ميكنم و از بالا به ساختمان نگاه ميكنم كه چه ارتفاعي داره و نزديك بود بيفتم يعني داشتم ليز ميخوردم ولي نديدم كه بيفتم . اينم بگم در بيداري اين استادم غيرمستقيم بهم ابراز علاقه كرده و من توجهي نكردم. اين خواب ١٢ ظهر ديدم تعبيري داره؟ ممنون ميشم تعبيرشو بگيد.

مهسانsays:

سلام. من ئوران نوجوانی و تقریبا بخشی از جوونیم رو تو یه خونه ویلایی گذروندم، و الان حدودا 15 سالی میشه که اونجا نیستیم و بعد از اون 3 تا خونه عوض کردیم .اما من همه خوابایی که تو خونه باشن رو تو اون خونمون میبینم همیشه یعنی اگه خوابی تو خونه بببینم حتما تو اون خونه ویلایی هستش و قبلا بیشتر میدیدم که بیشتر فامیل یا ادمهای مهمی هم هستن اونجا ولی الان میبینم که خودمون اونجاییم.مثلا خواب میبینم رفتیم مسافرت و ویلامون دقیقا همون خونست.میشه علتشو بفرماییید چون خیلی برام مهم شده.ممنون از شما

بیتاsays:

سلام وقت شما بخیر ممنون از پاسخگویی تون?? من خواب دیدم یه عمارت بزرگ سفید سنگیه که روی نماش لبه های پهنی داره مثل یه پلکان سنگی با شیب عمودی که چنتا از همکارام دارن ازش بالا میرن و من هم پشت سرشون میرم وسط راه هم میترسم هم خسته میشم میخوام منصرف شم برگردم پایین که یکی از همکارام که جلوتر از من داشت میرفت بالا (که تو بیداری خیلی با هم رفاقت خوبی داریم و خیلی هم باسواده و موفقه تو کارش) بهم گفت اونطرف پله هست میخوای تو برو ازونجا بیا بالا با خودم میگم چطور اینا دارن میرن منم میرم با هر سختی بود منم خودم رو رسوندم بالای بالا بعد انگار اون بالا یه مراسم ختمی بود رفتیم (هیچ چیزی از مراسم عزا و جمعیتی ولی توی خوابم نبود انگار خیلی بی سر و صدا بود فقط تا رسیدم بالا یکی گفت اینطرف بیاید و فهمیدم که مراسم ختمی هست که برای اون رفتیم بالا ولی هیچی ندیدم یا یادم نمیاد) و بلافاصله از یه سمت دیگه که پله های معمولی بود همه اومدیم پایین تعبیر این خواب چی هست؟؟ باز هم ممنونم از شما❤️?

مریم گلیsays:

سلام من صب ساعت ۷-۸خواب دیدم که خونه ی قدیمیمون ک توش زندگی میکردیم و خریدیم و مادرم یکی از اتاقاشو به ی گروه قالی باف اجاره داده دور تا دور اتاق قالی گذاشته بودن و زنا میبافتن مامانم میگفت ما هم اجارشو میگیریم هم حقوق دارم ... تعبیرش چیه!؟

نازیsays:

سلام خواب دیدم همکارام تو حیاط خونه ام یک خونه چوبی زیبا ساختند. (البته خونه فعلی ام حیاط دار نیست). ممنون میشم تعبیرشو بگید

زهراsays:

سلام خواب دیدم با خانواده وارد یک خانه چوبی که چهار گوشه هم نیست وارد شدیم و سفره انداختیم و... . ممنونم از سایت توپ تاپ .

سلامsays:

سلام وقت تون بخیر یه خوابی دیدم دیدم که دارم به خونمون نگاه میکنم ملک ماست و حیاط ماست ولی یه خونی دیگه داشت ساخته میشد انگار بزرگتر از خونه که داریم داشتیم میساختیم کار گر ساختمانی مشغول بکار بودن به خودم میگفتم خونمون کی تغییر دادیم تا اینجا پیش اومدیم

عاطفهsays:

سلام وقت بخير خواب ديدم كه يه عمارت بزرگ داريم من و خانوادم تو بالكن عمارت ايستاديم و همه فاميلا با گل پايين عمارت به ديدن ما اومدن و خيلي خوشحال بودن از اين كه ما صاحب عمارتيم..خيلي عجيب بود كه بين بستگان ما اقاي حشمت فردوس ك تو فيلم ستايش بازي ميكنه هم بود و ايشون اول از همه ايستاده بودن با دسته گل..

مهریsays:

سلام خسته نباشید من با شوهرم قهرم شاید طلاق بگیریم خواب دیدم میخوام یه چیزی ببرم خونه مادرشوهرم وقتی میرم از جلو در خونه خودمون که رد میشم میبینم خونه من خالیه هیچ کدوم از وسایل من تو خونه نیست و‌مادر شوهرم داره کارای بنایی می‌کنه تو خونه من .من دیگه نمیرم‌خونه مادرشوهرم و بر میگردم. ما‌با ماذر شوهرم تو یه کوچه هستیم در واقع با هم همسایه هستیم

الهامsays:

سلام .خواب دیدم ک از حیاط خونمون دارم یه ساختمان خیلی بزرگ همه تیراهناشو بسته بودن کلی کارگر داشتن درستش میکردن و به قدری بزرگ بود ک من همین طور به اون ساختمون خیر بودم و توی خواب حس میکردم اون ساختمون برای من میخواد باشه در اینده. ببخشید من در واقعیت یه ازمون خیلی مهم در پیش دارم ک براش زحمت کشیدم ..چن بار دیدم تو این مدت خواب دیدم روی بالاپشت بومم.ولی خواب این ساختمون و اولین باره دیدم.

ساراsays:

سلام دیدم خونمون رو گذاشتیم برای فروش مشتری هم پیدا شد منم دوس داشتم فروش بره مشتری شروع کرد به تمیز کردن خونه تا وسایل بیارن اما بعد دیدم انگار خونمون خراب شده پله هاش دیواراش بیرون خونه رفتم دیذم کل خونه های شهر داره خراب میشه بیرون خونمون بودن گفتن چند دقیقع دیگه میریزه رفتم داخلش و طلاهای دخترم و خودم رو برداشتم و دویدم بیرون اما خونمون نریخت اما از داخل یکم خراب شده بود

حجت رضاییsays:

خواب دیدم بهمراه شوهر همه و عمه ام رفتیم سر یه ساختمانی که نیمه کاره بود و بسیار بسیار پهناور و بلند و شوهر عمه ام میکفت داره اینجارو میسازه که بیاد اینجا طندگی کنه و منم امتداد اون محله رو دیدم و فقط ۳ تا ساختمان بجز این اونجا بود که اونا هم بلند و نیمه کاره بودن و من خیلی شگفت زده بودم از این کار شوهر عمه ام

الهامsays:

با سلام و وقت بخیر خواب دیدم در منطقه پایین شهر چند نفر از اهالی اونجا برام یه خونه نقلی درست کردن با باغچه، که اونجا مثل اینکه دانشگاهی بوده که من اونجا درس میخوندم،و میگفتم خوبه گاهی اوقات که صبح زود کلاس دارم شب میمونم اینجا و صبح میرم دانشگاه،درضمن توی باغچه برام دو سه تا نهال هم کاشته بودن مثل اینکه یکیش نهال توت بوده،ممنون میشم تعبیر بفرمایید.آهان ضمنا فراموش کردم بگم مثل اینکه نهال توت سفید بوده

فاطمهsays:

سلام خسته نباشین ممنون ازسایت خوبتون. من خواب دیدم واردیک خانه ی نیمه ساخته ی جدیدوتمیزشده ام.وشال من بنفش بود وشب بودوتاریک به همراه دوست صمیمیم وشوهرش. ولی شخصیت واقعی که اونادارن بااینی که توخواب دیدم کاملافرق داشت چون درحال موادکشیدن بودشوهرش. و ناگهان غیرمنتظره افرادی داخل خانه میشوندومن میام دراتاق ومیبندم میگن اینجاچه میخواین چه نسبتی دارین میگم بادوستم وشوهرشیم شناسنامه میخواین ببینین بعدمیگن پس شوهرخودت کو. گفتم شوهرم سرکاره.میگم دروبازمیکنم ولی شمانبایدباماکاری داشته باشین وی جورایی باهم به توافق میرسیم تعبیرش چیه

ه_فsays:

سلام پسرخاله ی من دربیداری درشمال یک زمین دارد،من دیشب خواب دیدم انگار که مثلا نظر بامنه ومن باهاش ازدواج کردم وداشتیم تواون زمین ساختمان میساختیم ووسایل خیلی لوکس میخردیم ومن میگفتم تراسش حتما روبه دریا باشه.

ویدا عمادیsays:

یکی از دوستانی که خیلی وقته ندیدمش و اقا هم هستن خواب دیدن من در یک برج بسیار شیک و لاکچری واقع در طبقه ۲۳ برج هستم و مثلا اونجا محل کارمه. و کلی مراجعه کننده دارم .این اقا هم برای مراجعه کاری اونجا بوده و یک موجود زنده ای که احتمال دادن حیوان باشه مثلا گربه همراه داشتن که با دیدن من از تعجب بسیار اون موجود زنده از دستشون میوفته ولی اسیبی نمیبینه. این خواب رو ساعت ۴:۳۷ دقیقه صبح دیدن. موقع بالا امدن از برج هم ۴ اسانسور وجود داشته که نگهبان بهشون گفتن از اسانسور دومی سمت چپ استفاده کنن. نه تنها برج بلکه کل اون شهر پر از برج ها و ادم های لاکچری بوده. و در نهایت شهر به کوه ختم میشده. و اینکه من پشت میز ریاست بودم و بسیار زیباتر و قد بلند تر از خود واقعیم بودم

اسراsays:

سلام من ساختمانی بزرگ وبا شکوه دیدم که بایکی از همکلاسی پارسالم که پسر بودوپسری دیگر هم بود که او را نمی شناختم ما باهم هرجا میرفتیم هم کالاسیم در آنجا ظاهر میشد وبا چهره ای پراز خشم سرش را تکان میداد

امیرsays:

خواب دیدم توی یه بنای مخروبه بودم، بعد دختر مورد علاقه م ( ولی با من نیست) اونجا بود و بهم لبخند قشنگی میزد. بعد من توی خواب به خودم گفتم خب این دیگه تعبیرش خوبه!! رفتم توی سایت ها چک کردم دیدم دقیقا ابن سیرین مورد من رو با شباهت خیلی زیادی نوشته بود و نوشته بود توی این خواب تعبیر برعکسه!! بعد من به خودم گفتم یکمی دیگه جزییات خوابو یادم بیارم شاید تعبیرش خوب شد و اومدم توی یکی از سایت های تعبیر خواب، طوری مطلب رو بنویسم که هم دروغ نگفته باشم و هم تعبیرش خوب در بیاد...آخرش یه سری چیزایی نوشتم ولی پاکش کردم.

سارا کریمیsays:

با سلام و تشکر از وقتی که برای پاسخگویی میزارید چند روز پیش خواب دیدم که در خانه ی پدریم که الان ارثی به جامانده از پدر خدابیامرزم هست، هستیم پدرم با وانتی اومده بود که پشت وانت پر از حفاظ آهنی بود و یه کارگر آورده بود و به کارگر داشت میگفت که این حفاظا رو دور تا دور خونه بزنید همینطور لامپای بزرگی آورده بود و میگفت با فاصله ی مشخصی بزنیدش دور تا دور خونه تا روشن بشه و حتی یکیش که روشن بود داد دستم تا به اون کارگر نشون بدم کجا بزنه بعدم خواهرم گوشت و پیاز خریده بود و من داشتم سر گاز درست میکردم تا همه ی خانواده دور هم غذای خوشمزه ایی بخوریم ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگید در مورد این خونه موضوعی هست که چند وقتی هست خاطرمون رو ناراحت کرده و الان هیچکدوممون توی این خونه زندگی نمیکنیم توی خوابم هم هوا تاریک بود

سوگلsays:

با سلام خواب دیدم خانه قدیمی کاه گلی داشتیم که شوهرم داده بود به کارگران تا از نو گل مالی و نوش کنن و منمبه شوهرم گفتم چرا گچ نمیکنی که سفید بشه اونم گفت کاه گلی خوبه واسه زمستون گرمه،تعبیرش لطفا

کتایونsays:

سلام، چند شب پشت سر هم خواب میبینم منو نامزدم تو خونه دایی م هستیم و من همش استرس دارم یه وقت ازم نپرسن این اقا کیه همراه ت اوردی ش، در بیداری نامزدم تا حالا نیومده خونه دایی م و این خونه رو اصلا ندیده، میخواستم بدونم چرا همیشه تو خونه دایی م میبینم که باهم هستیم نه جایی دیگه، تشکر.

پ.نsays:

سلام، خواب ديدم ابتدا تو يه ساختماني كه تازه تموم شده بود هستم تو لابيش بودم بعد اومدم بيرون از يه ساختمون در حال ساخت سر دراوردم هر كاري ميكردم بيام بيرون نميتونستم همه جا در حال ساخت بود و هيچ راهي نداشت خيلي عصباني بودم كه سازنده چرا مخل رفت و امد همه شده بالاخره با بدبختي يه راهي واسه خروج پيدا كردم دم در ديدم كه يكي با سازنده داشت بحث ميكرد كه همه اهالي كوچه شاكي هستن ضمنا سازنده رو ميشناختم يكي از اهالي محله قبلي بود كه توش زندگي ميكرديم

مرضیه شsays:

درود خواب دیدم طبقه پنجم یاششم ساختمانی همراه همسر وفرزندم خواب بودم از خواب بیدار شدم به قصد کنجکاوی از جایم بلند شدم تا دور واطرافم را ببینم طبقه ای که درآن خوابیده بودیم طبقه چندم ساختمان نیمه کاره بودفقط جای اتاقها تفکیک ومشخص شده بود ساخت آن نیاز به تکمیل ( گچ وسرامیک و....) داشت از بالا پایین رو تماشا کردم کبوترها مشغول دانه خوردن بودند...( البته در بیداری هر روز به پرنده ها وگنجشکها غذا میدهم)

سمیهsays:

سلام یکی از اشناهامون هست با دختری که دوستش داشت خیلی وقته رابطشون قطع شده خواب میدیدم که مادرم اشنامون همراه دختره حین خارج شدن از خانه جلو درب دیده و اومد خانه برای ما تعریف کرد منم رفتم پیش مادرش و گفتم که دختره را یواشکی پسرت به خونه اورده مادرش در ظاهر میخندید ولی میفهمیدم که از درون خیلی ناراحت شد

ستارهsays:

سلام خواب دیدم تو پذیرایی خونه هستم و بامامانم صحبت میکنم در می زندد وقتی میام تو هال می بینم که یکی از فامیلام که تو واقعیت دل خوشی از خودش و خونوادش ندارم تو اتاقم رفته بی اجازه رفتم بیرونشون کردم از اتاقم دیدم دختر بزرگش که از من بزرگ تره چند سال اونم تو اتاقمه اونم بیرون کردم به پدر مادرم گفتم این مردک چطور بی اجازه وارد اتاقم شده که مادرم که عصبانی شد پدرمم که رو در وایسی زیادی داره کلا باهاش هیچی بهش نگفت ولی عصبانی شد!گذشتو مادرم رو کاغذ دختره دیگش که همسنمه ی چیزی با خط قشنگ خودکار آبی آسمونی نوشت دختره با مامانم دعوا کرد که چرا نوشتی منم عصبانی شدم گفتم سر مامان من داد میزنی و تا میخورد زدمش:)

حسین نادرسرشتsays:

سلام خواب دیدم مادر زنم داره خونه رو می فروشه میگم چرا می خوای بفروشی میگه می خوام یه خونه یه طبقه بسازم. البته کسی دیگه تو فامیل یه خوابی مانند این دیده بود که می خواد از خانه خود برود یه طبقه خونه واسه خودش بسازه لطف کنید تعبیر خواب منم بگید با سپاس

منsays:

سلام خواب دیدم تو یه ساختمان نیمه کاره هستم و لب تابو تبلتم رو با خودم برده بودم که خیلی برام ارزشمند بود یهو ساختمان شروع کرد به خراب شدن و من دویدم اومدم بیرون که اسیب نبینم ولی لب تابو تبلتم موند تو ساختمون و از ناراحتی شروع کردم به گریه کردن و زار زدن که یهو دیدم تبلتو لب تابم سالمه و روی خرابه های ساختمونه خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم و برشون داشتم و رفتم

مائده خسرویsays:

سلام چند شب پیش خواب دیدم وارد یه قصر قدیمی میشم و به همراه مردی که تو خواب میشناختمش ولی در واقعیت نمیشناسمش داشتیم به بناهای قصر نگاه میکردیم انگار ما قبلا اونجا زندگی میکردیم و خاطره های که تو قصر داشتیم رو تعریف میکردیم

..says:

سلام من چند ماه هست که خونم نرفتم دیشب خونمو یه لحظه خواب دیدم که رفتم تو خونه بخاری روشن بود دمای خونه هم گرم بود خونه هم تمیز و مرتب بود انگار که زندگی توش جریان داره

پریاsays:

سلام خسته نباشید.خواب دیدم وارد یک محله شدم که در آنجا ساختمان های بلند با نماهای زیبا و خاص در حال ساخت بودند.تعبیرش میکنید.ممنون

دلارامsays:

سلام خواب دیدم توی یه خونه هستم که از بس بزرگ و پر اتاق و پر پیچ و خمه که اصلا نمیتونی اتاقی که مثلا لباسامو توش دراوردم پیدا کنم خونهه خیلی اتاق داشت و تو در تو بود مال من نبود ولی انگار منم توش زندگی میکزدم مثل خونه پدری که مال من نیست ولی منم توش زندگی میکنم

Neda nabisays:

سلام. خسته نباشین. من خواب دیدم خونه دایی بابام بودم طبقه دوم تو تراس داشتم پایینو میدیدم‌. بعد توی دوتاتراس از دوتاسمت خونه. ی سمتش ب ی حیاط خیلی بزرگ تقریبا ۵۰۰ متری ک کفش ی مقدار چمن کم پشت بود دورتادور دیوار و ی در اهنی بزرگ ک باز بود .بعد ی سمت دیگه تراس از بالا نشسته بودم ی عده تو حیاط پایین حلقه زده بودن میچرخیدن. من نگاهشون میکردم.گوشمم فقط میشنید ی مرد ب زنش هردوتا جوان بودن میگفتن ک منو برا کسی خواستگاری کنن. تعبیر میشه بگید ممنونم

نگارsays:

سلام وخسته نباشید خواب دیدم مدرسه دوران بچگیم رفتم طبقه بالاش شبیه یه عمارت بزرگ بودمن فکرکردم مسجده بافرش های ابی خیلی بزرگ بودولامپ های زیادی داشت که همشون روشن بودن دیدم دخترعموم اونجاس بادوستاش تعبیرش چیه؟

میم قیمیsays:

ببخشید من خواب دیدم محله ی شهرآرا هستم بعد یه عالمه ساختمون جدید ساخته بودن بدون روکش نمای زیر بود ولی آدم توش زندگی میکرد،بین اون ساختمونها یه عمارت بود برنگ آبی فیروزه ای که سردرش دو تا کله ی شیر رنگ برنج بود که خیلی قشنگترش میکرد،من ساختمون رو دیدم گفتم این خونه چقدر نسبت به خونه های دیگه درست درمونتره، گفتم حتمن اینها پولدارن،که رسیدم به یکی از خونه ها که نما نداشت رفتم توی بالکن اش یه پرده ی حریر بلند داشت که باد میرفت زیرش د اون بالکن نرده نداشت من میترسیدم یوقت نیوفتم،بعد دوست قدیمیم رو دیدم بهم دست داد،یه مدل عجیب دست داد،تعبیرش چیه؟ممنون

لیلی قاریsays:

عرض سلام و خسته نباشید من خواب دیدم بی خانمان شدیم با خانواده ام منظور همسر و فرزندانم ودر منزل خاله ام که فوت شده ان بودیم وانگار میخواستیم اونجا بمونیم که همسرم گفت بریم دوتا از اتاق مدرسه روبروی خانه خالم بود زندگی کنیم و من قبول کردم و اونجا سرایدار شدیم وناگفته نماند که سریع حمام هم رفتم در جای جدید چه تعبیری داره خواب من..! ممنون از پاسخگوییتون

zzzzzzsays:

سلام و عرض ادب ببخشید من خواب دیدم در یک برج هستم و روی ویلچر ظاهرا خونم طبقه 6 برج بود بعد سوار آسانسور شدم دکمه 6 رو زدم از فردی که توی آسانسور بود پرسیدم الان آسانسور کدوم طبقه داره میره گفت 120 توی طبقه 120 هم از ویلچرم پیاده شدم و میتونستم بدون ویلچر هم باشم ولی یادمه توی خواب میگفتم موقت هست و برای اینه که پاهام خوب شه از ویلچر هم استفاده میکنم ولی مواقع اضطراری میتونم پاشم از روی ویلچر خلاصه همون طبقات بالا پیاده شدم که با پله برم و به آسونی هم با ویلچرم از پله ها بالا پایین میکردم ! بعد توی یکی از همین راه پله ها روی حالت طاقچه مانند یه سری عکس یا روزنامه از فردی که خیلی دوسش دارم و همیشه فکرم مشغولشه دیدم چنان با ویلچر از پله ها بالا رفتم و حتی انگار از دیوار هم بالا رفتم که بتونم اون مجله یا عکس و ببینم ولی افتادم یادم نیست عکسم با خودم برداشتم یا نه اما دیدم اون عکس و بعد بلند شدم از جام و ویلچر و خودم و جم و جور کردم 3 نفرم اومدن کمکم بعد خودم و دم در ساختمان دیدم ولی کفشامو توی یکی از طبقات جا گذاشته بودم و مصمم بودم برم پیداش کنم ! ( من قبل از این خواب ، یه خواب دیدم که یه پسری که اونم من و دوس داره توی خوابم بود بعد بیدار شدم گفتم خدایا چرا من خواب این پسر و میبینم چرا خواب فردی که دوسش دارم و نمیببنم که اون خواب بالا رو دیدم کلا فکرم مشغول فردی که دوسش دارم بود که خوابیدم و اون خواب و دیدم) من خیلی خیلی عذرخواهی میکنم بابت طولانی و درهم بودن تعریف خوابم میخواستم بدونم اصلا این خوابا تعبیر داره یا خوابای الکی هست و در آخر تشکر میکنم از سایت خوبتون که قبلا هم یکی دوبار برام تعبیر خوابم و فرستادید

..says:

سلام خواب دیدم رفتم خونه خودمون رفتم اتاق خواب دیدم هیچ کدوم از وسایل اتاق نیست تخت و.... اتاق خالی بود شوهرم تو حیاط داشت یه چیزی می شست که ازش پرسیدم وسایل اتاق کجاست یه چیزی گفت ولی یادم نیست چی گفت

Ssssays:

سلام من خواب دیدم برج های خیلی بلندی هست که البته عجیب بودن انگار لوله های بزرگ بزرگ رو در کنار هم چیده بودن و ساختمون شده بود و ته برج رو از بلندیش نمیدیدم یا توی هوا مه بود. رنگ همه برج ها مشکی بودن . و من از اون مسیر پر از ساختمون باید عبور میکردم . توی خوابم هی میگفتم نکنه بریزه روی سرم .ولی هیچ اتفاقی نیافتاد و یکی هم باهام بود که جلوتر از من دوید و رفت حتی نفهمیدم کی بود بهش گفتم باهام بریم اون رفت اون مسیروو و من هم کم کم میرفتم و به همه جا نگاه میکردم .( در واقعیت از اشیاع بزرگ وحشت دارم . مثل بالون در آسمان )

محسنsays:

سلام پدرم خواب دیده یه خونه بسیار مجلل و زیبا ساخته است و در حینی که کارگران و بنا مشغول کار هستند مادرم گوسفندی را در کنارش دارد ناگهان گوسفند از دست مادرم فرار می کنند و کارگران گوسفند را دوباره می گیرند و پدرم تصمیم میگیرد که گوسفند را قربانی کند و حالت نذری بدهد ایا تعبیری دارپ

Masomesays:

سلام بعد از ظهر خواب دیدم یه خونه پیش خرید کردیم ، با همسرم پایین ساختمان ایستاده بودیم نگاه میکردیم کارگر ها مشغول کار بودن و ما می‌گفتیم چند سال اینجا رو پیش خرید کردیم هیچ پیش نرفتن . بعد رفتیم وقتی برگشتیم به نظرم ساختمان رو ساخته بودن تموم شده بود

حجت رضاییsays:

خواب دیدم وارد یک پروژه عمرانی شدم که بعضی جاهاش کاملا مطروکه شده بود و بعضی جاهاش در حال مطروکه شدن بود و مشخص بود خیلی نو و جدید بوده و تازه ساخته شده ولی بر اثر سو مدیریت و سو استفاده کاملا داره مطروکه میشه و من به بغل دستیم گفتم ببین دولتمردای بیشرف چجوری پول بیت المال رو حیف میکنن و در هنگام خروج دیدیم که دارن یک قسمت کوچک خراب شده ای رو سرامیک میزنن و دوبار میسازن که یکی از فرماندهان سپاه هم اونجا بود و بعد یه بنده خدایی بهش گفت چرا پولها رو حیف میکنید و اونم گفت شما که نمیدوکی نپرس و یه توضیح کوتاهی بهش داد

پریساsays:

سلام وقتبخیر . من خیلی این خوابو میبینم که تو آپارتمانی هستم که خونموم طبقه های بالاییه ولی خونه خودموم در بیداری طبقه اوله و درخواب آپارتمان شبیه آپارتمان خودموم نیس تو خوابام یا تو پارکینگم یا تو حیاطم دارم ساختمون رو نگا میکنم یا دارم از پله ها میرم بالا و با همسایه ها هم صحبتی دارم حالا این دفه اینجوری خواب دیدم که به ستون پارکینگ تکیه دادم نشستم همسایموم( همسایه واقعی موم که آقایی هستن)میاد میگه خانواده شما چند نفرن من میگم ۵ نفر بعد بهش میگم اشتباه گفتم ما ۴ نفریم برادرم که ازدواج کرده رفته و خیلی اصرار کردم که اشتباهی گفتم بعد خودم رو داخل خونموم دیدم که دارم از داخل خونه خودموم خونه همسایه بغلی رو میبینم که خونشون میخواد آتیش بگیره مامانم میگه کمکشون کن بعد نمیدونم چی شد بعد تو پارکینگ بودم که برادرم داشت با تلفن صبحت میکرد راجب یه خواستگاری بعد همسایموم (همسایه واقعی خودموم ) بهم گفت یه همسایه جدید اومده ،که خونشون تو همکف بود یا زیرزمین اینجا هم درست یادم نیس رفتم خونشون یه زن و شوهر جوان که انگار تازه ازدواج کردن بودن نقشه خودنشون رو قشنگ یادمه از در وارد یه حال خیلی کوچیک شدم همونجا وایسادم با هاشون حرف زدم راجب نقشه خونشون ۲ در قدیمی کنار هم تو حال بود گفتن خونموم خیلی کوچیکه ۴۰ متره بعد همراه با خانمه رفتم، بقیه خودنشون رو دیدم از یه راهرو کوچیک رد شدم وارد یه اتاق شدم که سالن پذیرایی بود و خیلی بزرگ بود مرتب و تر و تمیز مثل خونه های قدیمی بود باچند تا فرش قرمز پوشیده شده بود مبلمان هم ته سالن بود و خیلی از دیدن اون سالن لذت بردم تودلم گفتم خونشون که خیلی بزرگه چی میگن خونموم کوچیکه، بعد از سالن در اومدیم یه راهروی بزرگ و پهن بود که شلخته وار بود وارد آشپز خونه شدیم من همش نگران بودم که چون خونشون پایینه سوسک ببینم که کف آشپزخونشون یه خرمگس مرده دیدم یه زنبور گاوی گنده مرده هم دیدم یه حشره مرده سیاه بزرگ هم دیدم که نفهمیدم سوسک بود یا زنبور بود بعدش ازشون سه تا قالیچه کوچیک خریدم یکیش سفید بود یکیش قرمز بود یکیش هم فکر کنم نارنجی بود بعد مامانم گفت خیلی هم خوب نیستن انگار یکیشون رو نگه داشتم دوتاشون رو بردم پس دادم. واقعا معذرت میخوام از اینکه طولانی شد. مرسی

سانازsays:

سلام من خواب دیدم که درخانه ای هستم که تاحالاآنجانبودم مهمان آمده بودوازشان پذیرایی میکردم مهمانان هم اکثراپسربودندسرویس بهداشتی خانه رفتم بسیارشیک چیده شده دارای کمدولوازم بهداشتی داخل سرویس بهداشتی بودانواع اقصام ادکل وچیزهای دیگرفقط دیدم که درکف زمین درمشمبامرغ خام هم آنجابودفهمیدم که آنجاشسته بودندگفتم چون باکتری داره مرغ خام حتماآنجاشسته اند بیرون رفتم دیدم یکی ازدوستان خانوادگی ماهم اومده بودبادخترش وهمسرش یک دیس بزرگ جلوی من ومامانم گذاشت گفت بفرماییدخواب عجیبی بودمن تاحالاتواون خونه نرفتم تعبیرش چیه مرسی.

سsays:

سلام من خواب دیدم یه جایی مثل خونه هستم که درش درقدیمی خودمان است درآهنی خودمان که الان عوضش کردیم بعضی قسمت های پایین در رانبستم وفقط بالاهایش رازدم ودررابستم نشستم درخانه این درمابرای حیاطمان بودولی الان یجایی بودم انگارکه درب خانمان میشدآن در تعبیرش چیه

موناsays:

سلام من دیشب خواب دیدم تا توی خونه سابق پدری ام هستم همراه با پدر و مادرم و قراره تعمیرش کنیم و اونجا زندگی کنیم من خیلی هیجان داشتم بابام یه سری ابزار آورده توی که اون سنگ های تزئینی که به صورت 5 سانتی روی دیوار کار شده بود را بکنه ولی تصمیم گرفتم من خرابش کنم با یه ذره فشار همشون کنده میشدن بعدش رفتیم سه تایی ناهار بخوریم و همش برانامه ریزی میکردیم که خونه را به چه شکلی تعمیر کنیم، بعدش یهو من رفتم خونه مادر بزرگم.

Ssssays:

سلام من خواب دیدم یک جایی مث زیرزمینم و دورم یک چهار و پنج مورد مرغ و جوجس که یکی دونه سمت پنجرس و کج و کج و کثیف شده بود یکدونا جوجه پشت دره دوتا سمت راستن که یک مرغ پر ندار و یک جوجه کثیف طوریم بود انگار خیس بود و داشت بال میزد کم کم و خشک شده بود و حالش کم کم رو به بهبودی بود و پشتمم مرغ های سالم و جوجه سالم که یکیش صداش میومد اونم سالمه بود حس کردم‌میخواد حمله کنم و دویدم سمت در و اونم دوید. درم قفل بود سریع بازش کردم و چون در دستگیرش سمت راست در بود مرغ از ترس اینکه لای پشت در گیر کنه پریدنش شد سمت بغل من و منم از ترس بیدار شدم . خیره انشالله 🙃

مریمsays:

سلام خسته نباشید.من دیشب خواب دیدم که زن دایی ام داره تعریف میکنه که یکی از دختراش رفته خارج واون یکیم میخواد بره و زن داییم طبقه بالای یه ساختمون وایساده بود که نزدیک بود پاش لیز بخوره منم میخواستم بهش بگم کارای منم واسه خارج جور بکنه.

حسن زادهsays:

سلام.من خواب دیدم ک پدر و مادرم یه خونه مدل قدیمی با اتاق های بزرگ خریدن و این خونه خیلی قشنگ و تمیزه و فامیل ها اومدن که اون خونه رو ببینن و من توی خواب به خودم میگفتم که به اقایی که در واقعیت میخوام باهاش ازدواج کنم بگم که این خونه رو از خانواده من اجاره کنه و با هم اینجا زندگی کنیم حتی اتاق خوابمونم توی خواب انتخاب کردم ممنون میشم تعبیر بفرمایید

رویاsays:

سلام. خواب دیدم از دست دوتا دزد با دوستم فرار کردم از دیوار بالا رفتم و تنهایی فرار کردم. شب بود و همه جا تاریک. خودمو در حال بالا رفتن از ساختمونه خشک و خشنی دیدم که داخلش فقط پله اهنیه. بالا رفتم تا انتها. خودمو تنها در بالا ترین قسمت ساختمون دیدم ک ارتفاش از بقیه ساختمونا بالاتر بود. همه جا تاریک بود از ارتفاش ترسیدم یه راهی پیدا کردم ک بیام پایین. بعدش با دوستانم رفتیم تویه رستوران و مشغول خوردن خوراکیای شیرین و خوشمزه شدیم. خیلی ممنون

Nazaninjwsays:

سلام خسته نباشید من صبح خواب دیدم که رفته بودم پشت بام خونمون و درس میخواندم مشغول درس خواندن بودم که یهو نگاهم به پایین انداختم خانمان از نظر ارتفاع خیلی بلند تر شده بود و سرم گیج رفت و خواستم از بالا بیفتم پایین ولی خودم را نگه داشتم با زور و دیدم که خانه در حال حرکت از هر ان ممکن بود بیفتم و ترس داشتم و از خواب بیدار شدم ممنونم که خوابم را تعبیر میکنید

نگارsays:

سلام خسته نباشید من بعد نماز صبح خواب دیدم از پنجره ی اتاقم به بیرون نگا میکردم که چن تا ساختمان بزرگ در حال ساختن اسکلتاش گذاشته شده بود وکامیوت و اینا میومدن..

م شsays:

سلام خواب ديدم خانه اي كه نيمه تمام بود رو در حال ساختن و مرمت كردن بوديم با همسرم

سانازsays:

سلام خواب دیدم توپذیرایی یه خانه هستم بایک پسرکه غریبه نیست پدرش باپدرم دوست است مادرش هم بامادرم دوست هستند منوآن پسردرخانه باهم بودیم تنها تعبیرش چیه

راضیsays:

سلام خواب دیدم مرد همسایه مان که در ته کوچه زندگی میکند یک طبقه خانه با نمای زیبا بالای خانه خود انداخته و برای پسرش زن گرفته من به طبقه بالایی خانه شان میروم (با اینکه در واقعیت هیچ وقت نرفتم به خانه آنها) و به پسرش و همسرش که دختر زیبایی بود تبریک میگفتم و برای خانه هم ماشاءالله و به سلامتی و از این حرف هامیگفتم تعبیری دارد؟

Zahrasays:

سلام .ساعت ۲.۵۰دقیقه بامدادخواب دیدم پسرم جلوی یه ساختمان وایستاده که یکهوساختمان میریزه.فقط انگارمعجزه میشه اونجاکه پسرم هست فقط چیزی نمیریزه.من زودپسرم وبرمیدارم ومیبرم.بعدتوخواب چندتاازاشناهارودیدم.که پسرم یکیشون روبااسم کوچیک صدامیزدپیرزن هست ومن نمیذاشتم.بعداون دیدم که مادرم کنارپسرم درازکشیده ومیگه تاصبح تب داشته.منم ازوحشت کرونافقط بچه روبرمیدارم ببرم دکتر.اخه من خودم کارمندبانکم.خیلی استرس دارم بچه هام ازطرف من اسیبی نبینن وخدای نکرده کرونانگیرن.پسربزرگم مشکل کلیه داره یه کم.حتی به سرم زده کلااستعفابدم.نمیدونم تاثیرافکارخودمه یاخدامیخوادچیزی بهم بگه.مرسی

Skysays:

سلام.خسته نباشید. من مجرد هستم.خواب دیدم در خانه ی آقایی که بهش علاقه دارم هستم.خودشون خونه نبودن ولی من میدونستم که اون جا اتاق اون آقاست.یه پوستر هم اونجا دیدم که اسم و فامیل اون اقا داخل پوستر کنار اسامی دیگه بود.و مطمئن شدم که اتاق ایشونه.یه اتاق ساده بود و لباس های اون آقا رو دیدم‌ و چون یک سالی هست ایشون رو ندیدم و دلتنگشون هستم‌،تو خواب دلم میخواست لباس هاشون رو بو کنم.روی دیوار یه چیزی شبیه تابلوی تزیینی دیدم که یک شاخه گل خشک شده داخلش بود و با نقاشی و چیزهای دیگه تزیین شده بود و شبیه تابلو به دیوار زده شده بود.(اون گل رو دو سال پیش خودم به اون آقا هدیه داده بودم)و تو خواب داشتم به این فکر میکردم که گلی که بهشون دادم رو بعد از خشک شدن دور ننداختن.بعد که از خونه بیرون اومدم داییم رو دیدم درست یادم‌نیست ولی انگار اون هم اونجا یا یه طبقه ی دیگه زندگی میکرد و پرسید که اینجا چه کار میکنم‌.منم گفتم که اینجا خونه ی فلانیه و از قبل میشناسمشون. چند بار دیگه هم خواب دیدم که تو خونه ی آقایی که بهش علاقه دارم هستم.و تو بعضی از خواب هام ایشون خونه بودن و تو بعضی دیگه خونه نبودن ولی من میدونستم اونجا خونه ی ایشونه‌. ممنون میشم تعبیر کنید.

یلداsays:

سلام خواب دیدم که یک ساختمان که قبلا داشتیم یعنی خونه قدیمی قبلیمون آهن سقفش زده بیرون ونزدیکه بریزه رو سرمون که من ندیده بودمش پدرم که فوت شده اونو به من نشون داده وگفت اگر پول داری تعمیرش کن وگرنه سقف میریزه رو سرتون

مریمsays:

سلام خواب دیدم ک داشتم از پله های خانه مادر بزرگم بالا میرفتم و دیدم ک نوه های مادر بزرگم جلوی من بودن و بعد ک بالاتر رفتم دیدم که خانه مادربزرگم اینجا نبود.تعبیرش چیه؟؟؟؟

سانازsays:

سلام من خواب دیدم تویه خانه بسیارشیک وگران قیمت باامکانات بسیارزیاددردسشویی آن خانه رفتم حتی شیرهای آن ازقورباغه طلاکوب شده بودوحمام آن بسیارشیک بوددرکل خانه ای باامکانات بالابودمن درآن خانه ازدسشویی استفاده میکردم که متوجه شدم عادت ماهیانه نیزشدم البته واقعاوقتم شده وامروزوفرداست که بشم ولی آن خانه بسیارشیک بودوحس میکردم آن خانه متعلق به من است چون یک پسرآشنانیزدیدم وگفتم بیاداخل وخانه راببین انگاری که خانه مال خودمه البته ولی الان مجردم وباخانوادم زندگی میکنم تعبیرخوابم چیه ممنون میشم بگین دستتون دردنکنه.

بهارsays:

سلام دو روز پشت سر هم خواب دیدم خانه ای بزرگ وجدید خریده ایم ودر حال چیدمان آن همراه پدر ومادرم هستیم یکی از خانه ها دوبلکس بود یکی دیگش آپارتمانی بزرگ ممنون میشم تعبیر ش رو بگید

علیsays:

با سلام خیلی موقع خواب بابام خدا رحمت اش کند میبنم.... پدرم چند سال است فوت شده. ولی همه اش در حال فعاليت میبنم یه روز دارد خانه برایم درست میکند. یگ بار دیدم خانه که فعلاً در ان زندگی میکنم. دارد رنگ ابی میکند همه در حال کار کردن میبنم.. بیشتر ساختمان های کهنه مشغول تعمیر است که برای ما اماده میکند. یا صاحب خانه را با خودش اورده یا توسط کسی دیگه برای ما میسازه... ممنونم

سانازsays:

سلام من خواب دیدم باپدرومادرم بودم یه خانه روازبیرون دیدم که گویی خانه خودمن بودولی من مجردم وباخانوادم زندگی میکنم حتی پدرم هم دیدوگفت این خانه توست فقط ازبیرون خانه رادیدیم تعبیرش چی میشه

مونا احمدیانsays:

سلام من خواب دیدم با خانواده تو یه ساختمان سفید ویلایی و دوطبقه بودیم خیلی هم خوب بود و شاید برای استراحت یا مسافرت اونجا رفته بودیم، بعد یهو مسوولین اونجا با یه چیزی مثل یه لودر شروع به تغییر مکان اونجا دادن و با سرعت همه تو ساختمون بودیم و رو هوا داشت حرکت میکرد و یکم میترسیدم بیافتم و با مامانم رو تراس بودیم و دست هم رو گرفتیم ولی خیالم راحت بود که اونها یی که دارن ساختمون رو جابجا میکنند مطمن هستند و بالاخره ساختمون و به جای جدید منتقل کردند که خیلی بهتر بود و خوشحال اومدیم بیرون و شروع به گشتن کردیم

مرضیهsays:

با سلام دیشب خواب دیدم سه تا خونه دارم و رفتم خونه ی مادرم بچه ام دنیا اومده بود و یکساله شده بود بچم شیر میخواست و من تو اون مدت اصلا به بچم شیر نداده بودم و فکرم این بود که شوهرم سرکاره کیو بفرستم براش شیرخشک بگیره. تعبیرش چیه.

...says:

سلام خواب دیدم توو خونه ی صاحب خونمون هستیم بعد یه طرف خونشو مبل چیده بود که قشنگم بود وباخودم گفتم چه باسلیقست یه طرف دبگه رو هم لحاف پهن کرده بود وچهارگوشش بالش گذاشته بود ممنون از تعبیرتون

شعبانیsays:

سلام . . مادر بنده خواب دیده در یک خانه بزرگ است که مال خودش است اما فرسوده و قدیمی است تعبیرش چیست . . ممنون از پاسخگویی تان

م .مsays:

سلام اگر امکان داره تعبیر خوابم رو بفرمایید.پدر بنده مرحوم شدن درخواب میدیدم باپدرم داریم خانه پدری رو تعمیر میکنیم ورنگ میکنیم کارمون داشت تموم میشد که دیدیم یهو دیوارها و سقف شروع کردن به ریختن ، هردو دویدیم وبا زحمت خودمون روبه بیرون ازخونه رسوندیم درحالی که من به شدت گریه میکردم و به پدرم میگفتم همه زحمتهات به بادرفت وخونه خراب شد.

فاطمه محمدیsays:

باسلام و خسته نباشید و تشکر پدرم فردی بسیار متدین بودن که چندساله فوت شدن و قبلا مدیر بانک بودن و ما بچه هاشون همه ازدواج کردیم ما سالهای قبل مدتی در خانه های سازمانی زندگی میکردیم و بچندوقت پیش خواب دیدم به ایشون خونه ی بسیار بزرگ و زیبا دادن که همه با هم میخوایم داخلش زندگی کنیم و پدرم هم بودن و ما خوشحال بودیم مجددا خواب دیدم ازشون پول میخوام برای سفر و ایشون با شوخی و سخت این پولو به من دادن و بیشترشو به خواهرم دادن همون شب مجدد خواب دیدم داخل عمارت بزرگ و قدیمی با وسایل قاجاری هستیم و قراره من و خواهرم با خانواده هامون هرکدوم داخل یک اطاقش زندگی کنیم و مادرپدرم که فوت شدن مشغول پخت و پز تو یه اطاق دیگه بودن و اطاق خواهرم خیلی بهتر از ما بود و من دوست داشتم اون اطاق مال ما می بود . اکثر شبها پدرم و خوابرمیبینم بعنوان حامی و محافظ خودم و اخیرا مادرشونو میبینم .ممنون میشم تعبیرش کنید

ش.عsays:

با سلام، خواب دیدم رفتم برای خرید خانه با مادر و خواهرم یک خانه مبله که طبقه بالای یه آپارتمان بود هرچی که داخل خانه می گشتیم و اتاقها را نگاه می کردیم من هیجان زده میشدم و میگفتم این همون خانه ای هست که میخواستیم هرچی جلوتر می رفتیم تعداد اتاقها، آشپرخانه ها همه زیاد می شد تا اینکه رسیدیم به یک بالکن با وجود اینکه آخرین طبقه بود یه فضای سبز خیلی زیبا با یه حوض کوچیک بیرون بود که به خیال خواب حیاط خانه بود. و بعد داشتم به کسی که خانه را به ما نشون میداد سر قیمتش بحث می کردیم. ممنون میشم تعبیرش کنید.

زهرهsays:

سلام و خسته نباشید من خواب دیدم از پشت یک کوه ساختمان ها و تندیس هایی مثل تخت جمشید بیرون میان و و دوباره محو میشن و در اهر همه چی به شکل اولیه اش برگشت .من کمی ترسیدم و سرم گیج رفت

شیرینsays:

سلام پدرم چهار ماهه فوت شدن، سه شنبه ظهر خواب دیدم دوتا خونه داریم و بابام تو خونه دوم زندگی میکنه که خالی نمونه، مامانم گفت برم ببینم غذا داره یا نه، از راه سخت و خاکی گذشتم و به یک لابی شیک رسیدم از یه در باریک گذشت م، خونش اونجا بود، وارد شدم تاریک و شلوغ بود، یکم که گذشت با دوتا پسر اومد خونه و چندتا نون سنگک تازه هم دستش بود، گفتم غذا داری؟ به ته دیگ نونی طلایی اشاره کرد و گفت اینا هست، منم بهش گفتم صبر کن مامان برات غذا میاره

مرجانsays:

سلام روزتون بخیر ممنون از پاسخگویی خواب دیدم با همسرم رفتیم تو یه محله نمیشناختیم یهو ۵ ۶ تا ساختمون جلو چشم ما شروع کرد به فرو ریختن اما کامل نریختند

Deli farkondesays:

سلام خواب دیدم یه ساختمانی سه طبقه شیک ونوساز که طبقه دومش من انتخاب کرده بودم وخانوادم اون دو طبقه وزیاد چیزی یادم نیست ولی دوبار انگار این خوابو دیدم هردوشم فرق داشتن ولی ساختمان یکی بود

ساراsays:

سلام من خواب دیدم ساختمونه افتاد یکی گفت الله اکبر تو خواب من چن نفر به غیر از خودم حرف میزنن

امیرحسینsays:

سلام. خواب دیدم در کوچه مان در حال کندن پی برای ساختن آپارتمان هستند ناگهان آپارتمان کناری متأثر از کندن پی ، کج میشود و در حالت فرو ریختن قرار می‌گیرد به طوری که ماشین های داخل پارکینگ در حالت زاویه ۴۵ درجه قرار می‌گیرند. اما وقتی نگاه دقیق تری به ساختمان انداختم اصلاً آسیبی به آن وارد نشده بود و تنها کج شده بود. گویا همه اهالی آن محل رو ترک کرده بودند و می‌خواستند با جرثقیل ساختمان را به جای اول بازگردانند ممنون میشم تعبیر ش رو بگید

افسونsays:

باسلام. خواب دیدم با دخترم که سیزده ساله هستش دست به دست از یک ساختمان شاید بیست طبقه ای از روی بالکن همینطور بالکن به بالکن بالا مرفتیم. در همین حین پاروی سر خیلی از مقامات میگذاشتیم. ومیرفتیم بالا وخیلی راحت وبدون اینکه بترسم ویا خسته بشیم میرفتیم بالا. بالا که رسیدیم. یک بلواری دیدم. چند تا جوونک دیدم. وجاریم دیدم با دخترش که دانشگاه کرمان قبول شده. دیدم واز من پرسیدن چطوری اومدی من تعریف کردم. که چطوری امدم. وراه برگشت پرسیدم. ودخترش گفت چطوری برگردیم. وخیلیییی راحت امدیم. جای که میخواستیم باشیم. رسیدم ممنون

افسونsays:

باسلام. خواب دیدم با دخترم که سیزده ساله هستش دست به دست از یک ساختمان شاید بیست طبقه ای از روی بالکن همینطور بالکن به بالکن بالا مرفتیم. در همین حین پاروی سر خیلی از مقامات میگذاشتیم. ومیرفتیم بالا وخیلی راحت وبدون اینکه بترسم ویا خسته بشیم میرفتیم بالا. بالا که رسیدیم. یک بلواری دیدم. چند تا جوونک دیدم. وجاریم دیدم با دخترش که دانشگاه کرمان قبول شده. دیدم واز من پرسیدن چطوری اومدی من تعریف کردم. که چطوری امدم. وراه برگشت پرسیدم. ودخترش گفت چطوری برگردیم. وخیلیییی راحت امدیم. جای که میخواستیم باشیم. رسیدم ممنون

موسویsays:

سلام خسته نباشید....الان خانه بسیارفرسوده‌ داریم...خواب دیدم خانه نو ساز ساخته ایم دو اتاق هست فرش کردیم خیلی خوشحال هستم میگم بعدا میتونیم اطرافش بزنیم دستگاه بشه ۲تا از عمه هام اومدن خانه مون اونا هم خوشحال هستن.....تعبیرش چی میشه....تشکر

Nadiyasays:

سلام، خواب دیدم خواهرم یه ساختمان در حال ساخت چندین طبقه و بلند رو بهم نشون میده، انگاری که زیر بناش خیلی کم بود باریک بود، اولین چیزی ک بعد دیدن اون ساختمان گفتم این بود که: جوری باریک و بلند که اگه باد شدید باشه میریزه. ممنون میشم تعبیرش کنین واسم

صدف رنجبرsays:

سلام من خواب دیدم که در یک خانه ی قدیمی (خراب نبود اصلا) حضور داشتم که در دنیای واقعی اصلا اونجا نرفتم ... روی ایوانش ایستاده بودم که از بالا چشمم افتاد به عشق الانم که با دوستاش داشت از کوچه رد میشد ... سرمو که آوردم بالا دیدم که خواستگارم (چندین سال هست که میشناسمش) روی ایوان خانه ی روبرویی ایستاده که به من لبخند میزند (آن خانه هم قدیمی بود "خراب نبود" )

حکیمه علوانیsays:

سلام وقتتون بخیر من خواب دیدم که خانواده شوهر سابق خواهر شوهرم یه ساختمان ساختن۳۰ طبقه بعد یکی آمد بود ساختمونهای رو آتش زده بوده و کل ساختمان تو اتیش بوده و حال شوهر سابق خواهر شوهرم یه عده می گفتن مرده یه عده می گفتن وخیم و اون شخصی که ساختماونشون رو آتش زده بودند داشت خودش و زنش آتش می زده و شراره های اتیش رو تو خونشون دیدم

هیچکسsays:

من خواب دیدم دارم تو خیابون میدوم و بعدش ی ساختمان رو دیدم وقتی واردش شدم ی نفر که ظاهرا مرد بود منو زندانی کرد و نمیزاشت بیرون برم ولی بعدش خوانوادم اومدن و منو نجات دادن... چند شبه این خوابو میبینم و اگه میشه میخوام تعبیرش رو بدونم

جمال ساعدیsays:

خواب دیدم ساختمانی که چندسال پیش ساختم ،لوله داربستی آهنی زیادی که واسه اجرای نما بسته بودیم همش ریخت پایین.ولی هیچ خسارتی واردنشدونماهم تکمیل شده بود

دنیا ،مsays:

سلام روزتون بخیر ،ممنون میشم خوابم رو تعبیر کنید، نزدیک ۵ صبح خواب دیدم به آسمون نگاه کردم و هلال ماه رو دیدم پسر کوچکم تو بالکن نشسته بود و من سعی داشتم به صورتش نگاه کنم چون هر ماه همین کار میکنم و بلاخره صورتش زو دیدم و حس خوبی داشتم روبروی خونه رو نگاه کردم یه کاخ سفید و بسیار زیبایی رو دیدم و تو دلم گفتم یعنی میشه این ماه به قشنگی این کاخ بشه برای من و پسرم،،،ممنونم از لطفتون