عکس نوشته درباره عهد و پیمان برای پروفایل

نوشته شده توسط مدیر · در۱۹ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۰۰.

درود ، عکس نوشته و متن های کوتاه زیبا و مفهومی را در این مطلب از توپ تاپ با موضوع عهد و پیمان بستن با همدیگر را شاهد هستید ، که با کیفیت خوب و مناسب برای پروفایل طراحی شده اند ، تصاویر مربوط به قول دادن ، متعهد بودن و یا بستن عهدهای همیشگی برای اکثر مردم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

*********************

میرسد از جانب خدا... مصلحت هایی که ارزویت بود قول،قول

به چشام قول دادم کسی رو جز نو نبینم

بهم قول بده وقتی حالت خوب نیست دور نشی ازم. عادلانه نیست...با هم خندیدیم ولی تنهایی گریه کردی.

*********************

*********************

*********************

*********************

من بهترین نیستم ولی قول میدم ترو با تمام قلبم دوستت داشته باشم

من مثل تو و تو مثل من چشم به راه ما چشم به راه مردی از کوچه ی ماه بگذرد دوباره جمعه را صرف کنیم: ندبه، گریه،عهد، فرج... باز گناه

*********************

وقتی که چشم مست تودل را زتنهایی ربود
وقتی که مژگان تو زد تیری به عشق وتاروپود
من کشته مهرو وفای تو شدم
سرگشته کوی ولای تو شدم
من عهد پیمان با دلم بستم که دلدارت شوم
تازنده ام همراز وغمخوارت شوم
وقتی که مهر در دلت چون برف کم کم آب شد
چشمان من در انتظارت خشک اشک نایاب شد
وقتی که شب از راه رسید
دل از وفا و عهد تو شد ناامید
من ماندم و صحرای عاری از صفا
آهوی سرگردان وتنها درمیان بیشه ها

این که بستی و شکست آن عهد پیمان، درد دارد
این که هستی در پی تحلیل و برهان، درد دارد
فکر کردم مرهمی بر زخم هایم می گذاری
این که پاشیدی نمک را لای زخمان، درد دارد
بر سر این سفره بودیم، لقمه ای نان و نمک بود
این که خوردی و شکستی این نمکدان، درد دارد
نیش عقرب گر خوری ، از طبع ذات است
این که خنجر میخوریم از دوستداران، درد دارد
درد ما را نیست درمان, نیست پایان الغیاث*
این که تو هستی طبیب و خط درمان، درد دارد

دست را باید به پیمان راه داد
هرچه کینه هرچه بغض آمد سریع بر باد داد
مهر ورزید و کلامت پاک بود
گر نباشد ریگ می شود بی باک بود
عهد پیمان را نباید بازگفت
پیر میخانه بسان راز گفت
یادت آید در بهار روزگار
در همان روز ، ماه و سال
یادت آید برهمه گشتی نهان
یادت آمد یاد داری آن زمان
فصل پاییز بهترین فصل است عزیز
می تکاند خاطراتت را چه ریز

تو گفتی برم فراموشت کنم من
عشق تو را از دل بیرون کنم من
با آن همه خاطره چگونه فراموشت کنم
عهد کردم با تو بی وفایی نکنم
به جز عشق تو هوس عشق دگر نکنم
تو خواستی فراموشم بکن
چشماتو ببند بی وفایی پیشه کن
من هستم بر عهد خود اُستوار
چگونه بشکنم این عهدُ پیمان
با خون خود کرده ام امضاء طومار عشق را
میمانم بر عهد خود وفادار تا پای جان