فرانکsays:

سلام خواب دیدم پدر خواستگارم به سمتم صلوات فرستاد(انگار از رو حس رضایت و دوس داشتن بود) و من برای مامانم با خنده تعریف کردم و از روی رضایت میخندیدیم

مریمsays:

سلام خسته نباشین استاد عزیز دیشب خواب دیدم تو ی کلاس سر میزو نیمکت نشسته بودیم ی خانومه رو تخته سیاه گف ب تعدادتون صلوات مینویسم بعد هر کی بیاد نوبتش زیرشون صلوات بنویسه همه هم باهاش صلوات بفرستن ولی فقط نوشته بود( ال) ب تعداد همه کامل ننوشته بود بعد هر کی میرف مینوشت ماهمه صلوات میفرستادیم

کریم ۷۳says:

سلام خواب دیدم من رفتم سراغ یخچالمون شب بود تاریک بود بعد انگار یچیزی تو حیاط رد شد اجنه بود بعد خانوادم بیدارشدن گفتن چیشده من حرف نزدم باهاشون صلوات بلند می فرستادم الهم صلی علی محمد و آل محمد رفتم سمت حیاط بعد رفت سمت چپ خونمون پیش خونه همسایه مث آدم بود باد بود بعد سوره ناس خوندم اینقدر سوره ناس و صلوات فرستادم که رفت رو دیوار حیاطمون ک بره بیرون منم دمپایی کهنه ای دستم گرفتم پرت کنم طرفش باخودم گفتم این سبکه بادنمیذاره بره افتاده بودم دنبالش صلوات میفرستادم تا دم در خونه رفت ک رفت ..درو باژ کردم در همون لحظه مرد همسایه جفتیمون هم رد شد ک بره خونه فک کنم یکی دیگه از خانوادش هم رد شد من صلوات چیز ک فرستادم مرده نگام کرد شنید و دید درو بستم دیگه دمپاییه فوم کهنه پاره شده بود

سمانهsays:

سلام...خواهرم دیده که برای من ۲۰۰۰ صلوات نذر کرده بوده ...و منم در ازای اون نذرش...بهش لواشک داده بودمه... مرسی از تعبیرتون..(-:

سولمازsays:

درود صبح سرم رو میز گذاشتم و خوابم برد . صدای صلوات تو گوشم می شنیدم منم همراه اونا می فرستادم . چشم افتاد به در که یه پنجره مانند داشت از اونجا یه سری دختر با مقنعه می گفتن جوابشو نده و درو باز نکن . گیج شده بودم چون اون صدا رو می شنیدم و از اونور اونا اصرار که جواب نده . سپاس

فاطمهsays:

سلام، خواب دیدم ی پسر بچه تپل و ناشناس و خوشچهره روی مبل پذیراییمون نشسته بود من با صدای بلند صلوات فرستادم، اونم همینطور صلوات فرستاد، چند بار،،،خطاب به همدیگه صلوات میفرستادیم

محدثهsays:

با سلام .من باردارم و نزدیک به زایمان .مادرم دیشب خواب دیدن که فرزندم دنیا اومده و در حالتی که تازه دنیا اومده کودک تازه متولد شده صلوات میفرستد .با تشکر از سایت خوبتون

عاطفه حياتيsays:

سلام خواب ديدم نگران خواهرم اينا بودم براي مسافرت و صلوات و پول نذر امام زمان كردم تعبيرش چيه؟

بهارهsays:

سلام. خواب دیدم یه شرکت مهندسی داخل یه برج بود که من برای استخدام رفته بودم اونجا. بعد از اینکه کارم تموم شد و اومدم بیرون یه نگاه به برج انداختم دیدم دارن روی برج جمله مادر دوستت دارم رو نما کاری میکنن. در حین تماشا با یه صلوات شمار ذکر صلوات رو میفرستادم.

دخترsays:

سلام..جزییات خوابم یادم نیست ولی یه قسمت کوچکش یادمه که یه بچه که تازه راه افتاده داشت راه میرفت و با زبان کودکانه صلوات فرستاد این خواب رو بعد از نمازصبح دیدم ..ممنون میشم تعبیر بفرمایید

نرگسsays:

سلام خواب دیدم که در حسینیه ای ختم صلوات برای حضرت زهرا بود و من ۲۱۳ تا صلوات به عدد ابجد اسم ایشون نذر صلوات داشتم و داشتم صلوات میفرستادم بهم یه علم (پرچم) دادن که اسم حضرت زهرا روش نوشته بود من از حسینیه بیرون اومدم که برگردم خونه متوجه شدم علم رو جا گذاشتم برگشتم حسینیه و علم رو برداشتم...... در ادامه همین خواب دیدم که یه خانومی یه شماره بهم داد و گفت به شماره زنگ بزن یه چیزی مثل معرف ازدواج بود شماره رو داد و رفت و من بدنبالش راه افتادم که دو تا از دوستای صمیمی قدیمیم رو دیدم که خیلی وقته ندیدمشون و از دیدنشون خیلی خوشحال شدم تعبیرش چیه؟

اتانازsays:

با سلام من دیشب ساعت1:17دقیقه با ترس از خواب بیدار شدم . یادمه توی خواب حضرت زهرا را صدا زدم و یک صلوات ختم کردم. میدونستم برای مقابله با وسوسه شیطان صلوات میفرستم و حضرت زهرا را به کمک میطلبم. وقتی بیدارشدم هم بی اختیار صلوات میفرستادم. انگار زبونم توان بیان چیز دیگری نداشت.

نرگسsays:

دوستم خواب دیدن که : تو خواب گفتم هر چی صلوات میفرستم انگار نه انگار در خواب یکی از آشنا ها گفت صلوات و مستقیم بده به پیامبر خودش میرسونه دست خدا

ف.بsays:

با سلام من این خواب حدود ساعت 7/5 تا هشت صبح امروز نهم ماه رمضان دیدم .درعالم رویا همسرم رو خواب دیدم که من وایشان دوسال هست که ازدواج موقت شرعی داریم .لازم به ذکر هست ایشون(همسرم) انسان مومن و معتقدی هستن به من درعالم رویا گفتن ازت می خوام یه کاری انجام بدی پرسیدم چی گفتن صلوات بفرست پرسیدم برای چی تو خواب همسرم گفتن برا یکی از دوستانم که الان مریض هست گفتن دوستم خیلی وقت بود می خواست ازدواج کنه قسمت نمی شد حالا که ازدواج کرده تو کما هست ومریضه .بعد همسرم یه کاغذ بهم نشون دادتوش راجع به اون اقا نوشته بود که یک جمله ش این بود که انگار این دنیا یه فرصت کوتاه برای ذکر وعبادت برای او بود.میشه لطف کنیدتعبیرشو بگیدممنونم

ف.بsays:

با سلام من این خواب حدود ساعت 7/5 تا هشت صبح امروز نهم ماه رمضان دیدم .درعالم رویا همسرم رو خواب دیدم که من وایشان دوسال هست که ازدواج موقت شرعی داریم .لازم به ذکر هست ایشون(همسرم) انسان بسیار مومن و معتقدی هستن وهمواره من رو به رعایت تقوی ودرستکاری توصیه می کنندهمسرم به من درعالم رویا گفتن ازت می خوام یه کاری انجام بدی پرسیدم چی گفتن صلوات بفرست پرسیدم برای چی تو خواب همسرم گفتن برا یکی از دوستانم که الان مریض هست گفتن دوستم خیلی وقت بود می خواست ازدواج کنه قسمت نمی شد حالا که ازدواج کرده تو کما هست ومریضه .بعد همسرم یه کاغذ بهم نشون دادتوش راجع به اون اقا نوشته بود که یک جمله ش این بود که انگار این دنیا یه فرصت کوتاه برای ذکر وعبادت برای او بود.میشه لطف کنیدتعبیرشو بگیدممنونم

یکیsays:

سلام مادر بزرگم تازه مرده این خوابم بعد اذان صبح دیدم خواب دیدم یکی از آشناها مون ک خانم خوبیه کنار سر مادر بزرگم نشسته دستشم گذاشته زیر سرش بعد منم اونورشم یهو مادر بزرگم ب نفس افتاد ی چیزی گف خوب یادم نیس ب همون آشناهمونم گف نمی دونم دخترم مادر ی همچین چیزی اون جواب نمی داد گفتم بهش بگو بله بد گف مادر بزرگم با خوشحالی جواب داد بعد با اون ناتوانیش یواش یواش ب راه افتاد اول پاشد با اسا بد بدون اسا خوشحالم بود بد رف بیرون اتاق دوباره اومد بلدددد گف بر محمدو آل محمد صلوات بد بلد همه بلد صلوات فرستادن منم انگار داشتم می فرستادم کبلد شدم از خواب ممنوننننمیشم جواب بدینننن:)))

فرزانهsays:

سلام.من خواب دیدم ماه رجبه همین ۱۳رجب.دوستانم روزه بودن و ما برای افزاری دعوت بودیم.تو خواب خودم خواب دیدم۲تا پسرم فوت شدن(من بچه ندارم در واقعیت)وقتی بیدار شدم داشتم وقت اون سفره افطاری گریه میکردم.که یکی از اشناها اونجا بود گفت من دوتا از پسرهام فوت شدن.منم به دختر عمه ام گفتم ببین پس خواب من به ایشون خورده.اون وقتی که داشتم برا پسرام گریه میکردم یه صدا که میدونستم امام علی هست همش تو گوشم تکرار میکرد ۳تاصلوات بفرست همه چی حل میشه.

مریمsays:

سلام من خواب دیدم که دوستم حدود هفت هدار و خرده ای صلوات فرستاده بود

ابوالفضلsays:

سلام پدر بزرگم فوت شده من در خواب دیدم ایشون با خط خوش صلوات را بر روی یک برگه مینویسند و من هم صلوات را خواندم و از روی دلتنگی برای ایشان گریه کردم