جملات انگلیسی درباره خدا و ترجمه آن
These days I’m strange nostalgia
...I do not know my friends are separated from God
این روزهـــا عجیب احساس دلتنگی میکنم
نمیدانم از دوستانم جدا مانده ام یا از خدا...
Right now the sky now
And when you created
And you’re the strongest available
And loves you,
About everything given to you
...Thank
...God love you
همین حالا رو به آسمان کن
و از آنکه تو را آفریده
و تو را نیرومندترین موجود هستی قرار داده
و تو را عاشقانه دوست دارد،
از بابت هر آنچه به تو داده
تشکر کن . . .
خدایا عاشقتم . .
God
You are my refuge
When the roads with all the vast
....Be tight
خـــدایا
تو پناه منی
وقتی راهها با همه ی وسعتشان
تنگ می شوند...
Always remember, if you see beggars
You did not tell your heart’s right … give or not to lie … one good or bad or
Close your eyes and called me to go begging when God
He’d hire himself out at him this questions
Unannounced eyes and give you
همیشه یادت باشه ، اگه گدا دیدی
هیچوقت تو دلت نگو راست میگه یا دروغ…بدم یا ندم…آدم خوبیه یا بدیه
چشماتو ببند و کمکش کن تا وقتی رفتی گدایی پیش خدا
خدام تو دلش این سوالا رو از خودش نپرسه
چشماشو ببنده و بهت بده…
...God
...Our world is you people
! There is a condition called “low gain”
... God and you experience that you cannot
Good for you
خدایا …
تو دنیای ما آدما …
یه حالتی هست به نام ” کم آوردن ” !
تو که خدایی و نمیتونی تجربش کنی …
خوش به حالت … !
Do not ever take your eyes from the sky
Because God lives
Sew eyes to see God as the sky
keep your head up
... do not doubt
God does not hide from you
He is the most interesting!
هرگز چشمانت را از آسمان بر ندار
آنجایی که خدا زندگی می کند
آنقدر به آسمان چشم بدوز تا خدا را ببینی
سرت را بالا بگیر
شک نکن . . .
خدا خودش را از تو پنهان نمی کند
او دیدنی ترین است!
... I’ve seen God…Believe me
In the evening humming
Shadow
Beach
... I’ve seen God…. Believe me
The dancing fish in water
... In the reflection of sunlight on the water
... I’ve seen God…Believe me
من خدا را دیده ام باور کنید
در غروبی دلکش
زیر سایه
لب ساحل
من خدا را دیده ام باور کنید
در رقص ماهی در آب
در انعکاس نور خورشید در آب …
من خدا را دیده ام باور کنید
... My God
Hands that are mine
No one, at least not me
خدای من …
دستانت که مال من باشند
هیچ کس مرا دست کم نمیگیرد!
... I’ve prayed to God that
Slow something inside me sound like that: do not be afraid!
... Losing to the re
Are not
دست به دامن خدا که میشوم…
چیزی آهسته درون من به صدا میاید که: نترس!
از باختن تا ساختن دوباره…
فاصله ای نیست…
... God will air every time I
No!
... Every time I remember that God will
... My body was shaking
... Not of God
From myself!
... Satan the Devil became more
... You steal my eyes
... I saw fear in the eyes of God stuck
هر بار که دلم هوای خدا کرد …
نه !
هر بار که خدا یاد دلم کرد …
تنم لرزید …
نه از خدا …
از خودم !
که از شیطان هم شیطان تر شدم …
نگاهم را می دزدم …
مبادا چشمم در چشم خدا گیر کند …
گردآورنده : توپ تاپ