راز و رمزهای روابط زن و مرد در زندگی مشترک
با توجه به طبیعت متفاوت و خاص زن و مرد، انتظار شباهت و یکسانی رفتار و گفتار در مورد آنها غیر ممکن می باشد. اما چگونه این دو می توانند در کنار هم زندگی مشترک خوبی را تجربه کنند و سعادتمند شوند؟براساس چگونگی طرز فکر و رفتار متفاوت زن و مرد در زندگی مشترک و تغییرات فیزیولوژیکی خاص آنها، آیا روابط پایدار و عاشقانه آنها بی نقص و پر معنا خواهد بود؟
سؤالاتی از این دست، همواره مورد مطالعه روانشناسان و جامعه شناسان متعدد قرار گرفته است. براساس نتایج این مطالعات، اگر زن و مرد در زندگی مشترک و مسائل و مشکلات زناشویی، همدیگر را درک نکنند هیچگاه رابطه ای پایدار و عاشقانه را نخواهند داشت. در این میان، آنچه اجتناب ناپذیر است تغییراتی رفتاری و گفتاری می باشد که بیش از هر چیز خود را نشان داده و به تدریج، زمزمه های طلاق و جدایی آغاز می گردد.در زندگی مشترک زوجین، همیشه حریمی وجود دارد که خاص آنها می باشد و نباید به خود اجازه حریم شکنی دهند و یا کسی را به حریم خصوصی خود راه دهند؛ چرا که عواقب آن بعد ها در زندگی مشترک زوجین خود را نشان می دهد. بنابراین زن و مرد باید بدانند برای داشتن روابط مؤثر و موفق، ناچار به حفظ حریم خصوصی خود می باشند.
در این نوشتار تلاش شده است که چارچوب حریم خصوصی زن و مرد، با عنوان راز و رمزهای روابط زن و مرد در زندگی مشترک بیان شود.
منظور از راز و رمزهای زن و مرد در زندگی مشترک چیست؟
در ارتباط با راز و رمزهای زندگی مشترک، ذهن ناخوداگاه به این موضوع کشیده می شود که آیا واقعاً در ارتباط زوجین رازها و رموزی خاص وجود دارد که شاه کلیدی طلایی برای حلمشکلات است؟ آیا با دانستن آن می توان تمام مشکلات بین زن و مرد در زندگی مشترک را رفع کرد؟ و...آنچه مسلم است این است که راز و رمزها همان چیزهای ساده ای است که همواره زوجین با آن سروکار دارند؛ اما به دلیل ساده بودن، آنها را جدی نمی گیرند و همین چیزهای ریز و نامحسوس در زندگی مشترک، پایه اصلی زندگی را بنا می کند و در واقع چارچوب و اساس یک زندگی مشترک بین زن و مرد را می سازد.از این رو با بیان این موارد قصد داریم زوجین را هوشیار کرده که ذهن آنها را معطوف به این مسائل سازیم تا با خواندن این مطلب بتوانند خود، قضاوتی درست بر رفتار و اعمال خود داشته باشند و در ادامه، با تصمیم درست و آگاهی بیشتر، راه و مسیری نو با دیدگاهی عاشقانه را برای ادامه پیشبرد زندگی مشترک داشته باشند.
راز و رمزهای روابط زن و مرد در زندگی مشترک
عاشق بودن
از اصول مهم در زندگی مشترک بین زوجین این است که همراهی و همدمی هر دوی آنها در زندگی، از شروط لازم و ضروری می باشد که متأسفانه گاه مردان از این مسئولیت مهم شانه خالی می کنند اما وقتی تلاش و مسئولیت پذیری همسر خود را ببینند مطمئناً آنها نیز برای روابط خود تلاش می کنند؛ بنابراین اکنون که به عنوان یک متأهل قرار است نقش یک همسر و همراه را داشته باشید باید بدانید همسرداری کاری آسان نیست اما انجام آن شدنی و ممکن است به شرط آنکه بخواهید. بنابراین برای این خواستن باید عاشق باشید. این به این معنی
نیست که اگر در زندگی مشترک بین زن و مرد یکی یا هر دو به اجبار تن به ازدواج داده است و عاشقانه زندگی زناشویی خود را آغاز نکرده است، از این موضوع مستثنی است. خیر، چرا که براساس تحقیقات انجام گرفته در این حوزه، برخی از عاشقی ها بعد از ازدواج شروع می شود و شدت می گیرد و جالب آنکه، خیلی پایدارتر هم می باشد.
شکست یا پیروزی؟
در مراحل بعدی زندگی مشترک با برخورد ها و گفتار هایی که طرفین از هم می بینند کم کم به خصوصیات بارز و خاص هم آگاه می شوند و با مرور زمان این شناخت بیشتر می شود و گاه با دیدن حرکت یا گفته ای از همسرتان کینه می گیرید و دچار خشم می شود و بعد احساس شکست در زندگی مشترک دارید و گاه با درگیری و دعوا و قهر کردن، ادامه خواهد داشت و در این مرحله بارها گذشته را مرور می کنید و خود را برای انتخاب نادرست سرزنش می کنید. سرخورده و غمگین دنبال راه چاره هستید. بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید و امیدوار باشید که همه چیز درست می شود. قبل از هر عمل و رفتار غیر منطقی، دلیل مشکل خود را بررسی کنید و تلاش کنید به او نزدیک شوید و روحیات همسر خود را بفهمید. پیش از هر چیزی با او صحبت کنید حتی اگر کم حرف است باز شما شروع کننده باشید و در زمان مناسب سعی کنید او را عمیقاً درک کنید تا سوءتفاهم هایی که ایجاد شده است، سریع بر طرف شود.
قدرت در دست چه کسی است؟
در مرحله بعدی از زندگی مشترک در بین زن و مرد، چنانچه مرحله قبل به خوبی درمان نشود و سرخوردگی، ناامیدی و کینه همچنان در روابط زوجین وجود داشته باشد، به مرحله سوم می رسند و هر کدام سعی می کنند که قدرت و زور خود را نشان دهند و این همان غرور کاذبی است که زندگی مشترک را تهدید می کند.
در این مرحله دو اتفاق می افتد: 1-ادامه و رفتن به مرحله آگاهی 2-عدم ادامه و مرحله جدایی و طلاق.
به جرأت می توان گفت این مرحله سرنوشت می باشد و باید به آن توجه نمود زیرا یک سر آن به ادامه زندگی و یک سر آن به طلاق ختم می شود. اما توصیه ما به شما این است که هیچگاه تسلیم زندگی نشوید و برای تصاحب خوشبختی، در زندگی مشترک بجنگید و آن را به چنگ آورید.
در این مرحله زوجین در مسائل حل نشده قبلی خود دچار کشمکش قدرت می شوند و هر کدام دوست دارند حرف خود را بر کرسی بنشانند و زور و قدرت خود را اثبات کنند. حرف های رکیک، بی احترامی، بدگویی از خانواده ها، غر زدن، بی محلی و...شدت می گیرد و گاهی متأسفانه به کتک کاری نیز می رسد. در این موقعیت فردی که هوشیار و عاقل تر است کنترل را در دست می گیرد و سعی دارد قدرت ظاهری طرف مقابل حفظ گردد و در اصل، خود سکان قدرت را در دست دارد و زندگی را بر امواج کم شدت هدایت کند تا نهایتاً بر ساحلی از آرامش بنشاند و این انتخاب با شماست که در کدام جایگاه قرار بگیرید. در صورت بی منطق بودن و در اصطلاح کوتاه نیامدن زوجین، متأسفانه به جدایی و طلاق خواهند رسید.
آگاهی
در این مرحله نیمی از زندگی زناشویی را رد کرده اید چرا که آگاهی و شناخت زوجین از هم به نهایت می رسد و زن و مرد خوب عادات رفتاری، خلقی و احساسی طرف مقابل خود را به خوبی درک می کنند و زن و مرد خود را وقف زندگی می سازند. در این مرحله هدفها مشخص شده و ادامه زندگی دلپذیر و قابل قبول تر می شود و روابط زناشویی بین زن و مرد فقط لذات جنسی نیست بلکه، لذت و همبستگی روحی و احساسی زن و مرد در این مرحله شدت می گیرد.
روابط پایدار با ازدواجی پایدار
ارتباط زناشویی معنایی دیگری خواهد داشت. بیشتر همیاری و همراهی می باشد و رابطه ای تکامل یافته بی هیچ کشمکش و توهینی. رابطه ای پایدار و متعادل را خواهند داشت و این به دلیل یکسانی آنها نیست بلکه به دلیل این است که به تفاوتهای همدیگر آگاهی پیدا کرده اند و همدیگر را آن طور که هستند قبول دارند.
گردآورنده : توپ تاپ