اsays:

من خواب ديدم يكي از اقواممون كه فوت كردن يك طرف منزلشون داخل تهران هست اما يه طرفش يه در هست كه داخل حياط حرم امام رضا باز ميشه و من خيلي تعجب كردم و گفتم خوشبحالشون و به بقيه ميگفتم بيايد ببينيد در منزل اين حاج اقا رو به حرم باز ميشه و داخل حرم هست

گلیsays:

باسلام. سه شب متوالی خواب مادر مرحومم میبینم. شب اول خواب دیدم مادرم زنده است و برگشته به خونه میدونستم مادرم فوت کرده انگار زمان به عقب برگشته بود من دست و پای مادرم را غرق بوسه کردم و با خودم فکر میکردم از این فرصت استفاده کنم و تا مادرم بیشتر زندگی کنه. شب دوم خواب دیدم برادرم کلی وسایل جدید برای کارش گرفته انگار گلدان و خاکش بود در پلاستیکهای مشکی. خانم همسایه با سماجت میخاست از خریدها سردر بیاره و یه چهارپایه همراهش بود که مثلا اومده کمک. من نذاشتم وارد خونه بشه و بزور ردش کردم بره و مادرم تقریبا همه وسایل را داخل آورده بود ومن ناراحت بودم چرا نذاشته کمک کنم تا مرتب در اتاق چیده بشه. شب سوم خواب دیدم منزل کودکی ام هستم یه خانه حیاط دار. من از در میام داخل حیاط مادرم توالت است و در باز است همان موقع یه پسرجوان ناشناس وارد حیاط میشه من برای اینکه مادرم در اون وضعیت که نیمه عریان بود نبینه از خونه بیرون میکنم و به مادرم کمک میکنم از توالت بیرون بیاد ایشان از پا درد شکایت میکردند. میشه تعبیرش بگید؟ برام عجیب سه شب متوالی مادرم بخوابم اومده. سالها قبل قرار بود با فردی ازدواج کنم مادرم سه شب به خوابم اومد و رویش برگردوند و گفت حلالت نمیکنم اگر با این فرد ارتباط بگیری منم رد کردم

نجمه گلزارsays:

سلام.خسته نباشید.من توی اینهفته خواب چندنفر از امواتمونو دیدم و هرکدومشون باهم فرق میکرد. دیشب خواب دیدم مادربزرگ مادرم(مادرپدرشون) که سالهاست فوت کردن تازه مرده بودن وشب بود و من و مامانم و مادربزرگم وخاله ام وچندنفر دیگه از فامیل رفتیم برای مراسم عزاداری و همه گریه میکردیم وبعدم شب اونجا موندیم تاصبح بشه بریم خاکشون کنیم.مرده هم تو یه پتوی سیاه کامل پیچیده بودن...من داشتم به پسرخاله ام میگفتم فردا امتحان دارم وبخوابم صبح بیداربشم و همونجا خوابیدم...

نجمه گلزارsays:

سلام.ممنون از وقتی که گذاشتید ولی من متوجه نشدم. یعنی من عقایدی داشتم که حالا ندارم؟ یعنی باید چیکار کنمِ

Sepidehsays:

سلام خسته نباشید مادرم خواب دیده که پاگشا کردن و مادرش که فوت شده داره غذا می پزه و شوهر خواهرش که ایشونم فوت کردن تو اون جشن حضور داشتن

مریمsays:

من خواب دیدم با مادربزرگم که فوت شده بود داشتم سبزی پاک می کردم چند نفر بودیم خالم و ..بودن اما یه دفه مادربزرگم که فوت شدن باد از شکمشون خارج شد و من صداشو شنیدم ولی به روی خودم نیاوردم ممنون

Fahimehsays:

سلام وقتتون بخیر من دیشب خواب دیدم یه روحانی خیلی معروف از دنیا میره عکساشو داشتم تو خواب میدیدم ولی هیچ وقت این اقا رو ندیده بودم تا اینکه امروز تو اخبار همون روحانی رو دیدم اقای مومن امروز فوت شدن دقیقا همون عکسایی که تو خواب دیدم واز صفحه تلوزیون دیدم من اصلا تا به حالا نه اسمی از ایشون شنیده بودم نه حتی دیده بودم ممنون میشم تعبیرشو بگین

سحر.خsays:

سلام ..من یک حاجتی تو دلم داشتم که به هر امامی متوسل میشدم جواب نمیگرفتم تا اینکه خواهرم بهم گفت بیا به یک شهیدی که میگن حاجت میده متوسل شو ..شهدا هم مث انبیاء هستن و جواب میدن ..گفتم باشه و براش دو رکعت نماز خوندم و قران و صلوات فرستادم ..بعد خواهرم روز بعد رفته بود سر قبر مادرشوهرش که زنی متدین و مهربون بود ..اونجام از اون خواسته بود که به شهید بگو کمک کنه خواهرم حاجت روا بشه ..و سر مزارش یاسین خونده بود ..بعد درست شب همون روزی که سر قبر رفته بود خواب دید که مادرشوهرش در حالیکه جوونتر از زمان مردنش بوده خیلی خوشحال و بشاش داره سمت خواهرم میاد با یک سبد پر از برگ میم ..وقتی به خواهرم رسیده تند تند این برگا رو میدیخته تو دامن خواهرم و همزمان باهاش گفته شهید فلانی یعنی همون شهید که من متوسل شدم گفته که خواهرت به حاجتش میرسه و میگه از شهید بازم نقل قول کرده در رابطه با من ولی خواهرم یادش نمونده بود ولی ابنو دقیق شنیده که گفته خواهرت سحر به حاجتش میدسه ..بعد من فک کردم خواب فقط برای من بوده ..ولی خواهرم که نازا بود بعد یکماه باردار شد و این نشون داد اون برگا در ارتباط با بارداری خواهرم بوده ولی الان 6 ماه گذشته من حاجت روا نشدم ..چطور این خواب دوتا پیغام همزمان داشته ولی برای یکی شده برای یکی نشدخ..میخ ایتم ببینم نظر شما چیه..خواهش میکنم بگید ایا پیغام شهید اعتبار داره؟؟

بارانsays:

سلام وقتتون بخیر. چند ماه پیش خواب دیدم پدر بزرگم ک چند سال گیش فوت شده اومد سمتم لباس سفید تنش بود منم تعجب کرده بودم هیچ کس بابابزرگم و نمیدید انگار فقط خودم میدیدم... رفتم پیشش بغلش کردم رفتیم یه گوشه نشستیم سرمو گذاشته بودم رو شونه هاش و همش گریه میکردم... بهم گفت چته گفتم برام دعا کن... گفت چه دعای گفتم دعا کن عاقبت بخیر بشم... خواهش میکنم بگید تعبیرش چیه؟

بهارsays:

سلام من ي خاستكاري داشتم همو دوس داشتيم ولي بهم خورد اون اقا پسر بعدش فوت كرد خيلي تو خوابم مياد كلافم كرده ديشب خواب ميديدم ك دوباره دارن خاكش ميكنن من بالا سر جنازشم بعد تا من رفتم بالاسرش انكار كه بلند شد بياد سمت من ك بياد بغلم كنه ولي فقط من ميديدم ك داره مياد سمتم و بقيه اشك ميريختن واسش..ميشه بگيد چيه واقعا عذاب ميكشم هر دفعه ي خوابي ازش ميبينم

محبوبه حسینیsays:

سلام من صبح طرف های ساعت 9 خاب دیدم ک پدربزرگ زنده ام مرده خیلی براش گریه میکردم. وقتی نعش کش اوردش من دیدم چمشاش بازه انگار میدیدم داره میبینه همرو و ناراحته و تو تعجبه. من متوجه میشدم. موقع خاک کردنش با لباس شخصی خودش بود ک تو خاک بود ی کت و شلوار صورمه ای رنگ تنش بود بابامو دیدم تو قبر زیر پای بابابزرگم نشسته و کاپشنشو انداخته رو سر خودش در حال گریه کردن با باباش خلوت کرده. همچنان بابابزرگمو متعجب از کار ها میدیدم. تااینکه بابااومد بیرون قبر. دیدم تو قبر کنار بابابزرگم پراز وسایل کاغذیه مثل شناسنامه دفترچه پاسپورت پول کارت بانکی. خودش گفت اینارو چرا دادین ب من الان دیگه کارمو انجام نمیدین. انگار هیچکی نمیدید حرف میزنه. ولی من میفهمیدم. حتی تو تعجب بودم چرا بالباس خودش تو خاکه. یذره قدش ازاون حالت اصلی بلند تر شده بود و لاغر تر. انگار هیکلش برام اشنا نبود. حس میکردم توی چشاش سفیدی چشش کمی ب قرمزی میزنه. دیدم توی قبر یپاشو جمع کرده و یپاش درازه وسایل هم سمت چپ بدنش بودن. ممنون میشم تعبیرشو بدونم

اصغر asays:

سلام برادر کوچکتر از خودم دارم که اسمش خلیل هست خواب دیدم در خانه با خانواده نشسته ام که یک دفعه خواهرم آمد و گفت یکی از دوستان خلیل بهم گفت خلیل مرده و شما برای خاکسپاریش رفتید. مادرم گفت اون خلاف کرده رفته بودن دزدی بخاطر این ما چیزی نگفتیم که ابرویمان نرود و خود دولت انهارو دفن کرده و انگار من داشتم از بالا اون حادثه رو میدیدم که برادرم با چنتا از دوستاش وارد یه ساختمان شودن که پلیس آمد و همه انها را کشت و برادرم زنده زیر میز مخفی شوده بود و دنبال فرصت بود فرار کند ولی درها بسته و دروبین مدار بسته داشت و من میگفتم تا چند روز هم که شوده باید به خوش سختی بده چیزی نخوره و در زیر میز مخفی شود تا درها باز شود و مشترها که امدن یواشکی فرار کند

سحر .خsays:

سلام ..من مشکلی دارم دو ساله که درست نمیشه و مادرم از این بابت ناراحتن برام ..دیشب خواب دیدن رفتن خونه یکی از همسایه هاشون که چند سالیه فوت کرده و ایشون یک حاج خانوم بسیار متدین و مهربونی بودند ..مامانم وقتی وارد خونشون شدند دیدن ایشون یک گوشه تسبیح بدست نشستن و مامانم بلافاصله زده زیر گریه و گفته که دخترم مشکلی داره که حل نمیشه ..تو رو خدا براش دعا کن حاج خانوم ..ایشون دست رو چشماشون گذاشتن و گفتن روی چشمم ..بداش دعا میکنم و چند بار اینو گفته و حتی قول دادن مشکلم حل بشه ..خواهش میکنم بگید به معنی ی حاجت روایی هست؟؟؟

همیلاsays:

سلام من درخواب دیدم که به مادرم که فوت کردن میگم که برای بچه ی دخترم کلاه ببافن درحالیکه درواقعیت دخترم مجرده خواهش میکنم تعبیرشو بگین.ممنون از لطف شما

ترانهsays:

سلام،من یکی از دوستانم که از دبستان باهم بودیم تا به حال در سن ۲۰ سالگی در مهرماه ۹۷ از دست دادم تا به الان فقط دو بار خوابش رو دیدم چند روز پیش خواب دیدم که انگار زنده است و به دنبالش میگردن اما پیدایش نمیکنن و سراغش را از من میگرفتند و جالب بود انگاری من او را میدیدم یه کسی بود که شبیه اش بود ولی از لحاظ سن کوچیکتر شک داشتم که خودش باشه اصلا حرف هم نمیزد و فقط نگاهم میکرد،همه آن دنبالش میگشتن،ممنون میشم تعبییرش رو بگید.

کیمیا برازندهsays:

سلام مادربزرگ من به تازگی فوت شده من خواب میدیدم تویه جنگل تاریک وسط یه جاده باعصاش داره میره لباسایه سیاه پوشیده وباحالت ملتمسانه ازمن میخوادببرمش ازاونجا منم سوارماشینش کردم بابرادرم ولی همش جلوراهمون ادمایی بودن که ماازشون میترسیدیم سدراهمون میشدن

Hussainisays:

سلام پدر کلان من چند سال است فوت کرده است دیشب خواب دیدم که در خانه ما امده بود اول نشسته بود و بعد ایستاده شد و به یک نفس کشیدن ادرار کرد

عاطفهsays:

سلام من چندشب پیش خواب دیدم خانم همسایمون که فوت شدن ، تو خونه بودن و منم رفته بودم خونشون و یکی از لباسای اونو پوشیده بودم ولی همینکه چشمم به ایشون افتاد به خودم گفتم ناراحت میشه لباسش رو پوشیدم و در اوردم لباسش رو . میخواستم‌ببینم تعبیرش چیه؟ بده یا خوب؟ توروخدا جواب بدین

آرزو کلهریsays:

سلام خوب هستین .پدرم نزدیک یک ساله فوت شده مادرم خواب دید اومده خونمون لباساشو اورده بود پر از نجاست بود مامانم لباسای پدرمو گرفت براش شست .به مادرم گفت بیا کنارم بشین سرتو بزار روی پام ولی مامانم اینکارو نکرد.مادرم به پدرم گفت دوساله عید ندارم مثل حالت این بود که دوسال براش قشنگ خرید نکرده بود.میشه تعبیرشو بگین نگرانم ممنونم

سورناsays:

سلام خواب دیدم پدر مرحومم خونه ی دختر عمومه و چندیدن بار نوه ی عموم رو که متاهله ولی تو خواب مجرد بود صدا زد و گفت مولود بیا بشین اونم چادر سرش کرد و اومد تو جمعی که بودیم .

آرزوsays:

سلام من خواب دیدم مقداری گوشت گوسفند رو داریم اماده میکنیم برای کباب و همین طور میبردیم که رسیدیم خونه عموم مهمون زیادی داشتن داخل حیاط عموی پدرمو دیدم که فوت شده .زنده بود ویه کت سبز خیلی شیک تنش بود من سلامش کردم چندین بار اما اون منو ندید .رفتم داخل پیش مهمونا تقریبا همه فامیل بودن بعد فهمیدم تو این مهمونی دوتا عروس هستن که واسه مهمونا یه رقص هماهنگ خیلی زیبا انجام دادن

کیمیاsays:

سلام خدمت شما, آیا وقتی مرده خبری از آینده میده درست میگه یا نه؟ خواب دیدم دارم با پسر داداشم بازی میکنم و هردو میخندیدیم. بابام که چندسال پیش فوت شده همونجا بود و گفت :این بچه به بزرگسالی نمیرسه.بنظرتون باید این خوابو جدی بگیرم؟ برای رفع بلا هم صدقه دادم

مریمsays:

سلام وقت بخیر. خواب دیدم تو محله ی قدیممون مادر زن عموم یک اتاقی روبروی خونشون داره که قبرستان خانوادگی شونه. با هم رفتیم تو درو باز کرد دیدم مادربزرگم(8سال پیش فوت کرده) و برادرم و دونفر از بچه های فامیل که مرده ن اونجا قرار داده بودن ولی سنگ قبری نبود و همه شون به پهلوی راست حالت دراز کشیده بودن. نوه ی اون خانم هم شب ها میرفت روی یک سکو تو همون اتاق استراحت می‌کرد. تعبیرش چیه؟

مریمsays:

خواب دیدم در حیاط پدربزرگمم ودایی ام که مرحوم شده به سوی من می اید و بهم لبخند میزند ومن بعد از دیدنش ناله وزاری میکنم. واشک از چشمانم سرازیر می شود وبه بقیه که در کنارم بودند میگم من دایی ام رادیدم وانها نیز با من گریه میکنند

Fatemesays:

با سلام دختر عمه من چند سال پیش فوت کردن خواب دیدم به عمه ام که مادرش میشه میگم خدا دخترت رو رحمت کنه تعبیرش چیه ؟؟

سsays:

سلام من خواب دیدم مادربزرگم که تازه فوت شده جایی وایساده وداره منو نگاه می کنه ولی اصلا حرف نمیزد فقط از نگاهش میفهمیدم که به من به چشم فامیل نگاه می کنه یعنی انگار من بچه هاشو ..هستم به نمایندگی ازونا وخیلی از ما ناراضی بود خیلی باحالت ناراحتی ونارضایتی زیاد منونگاه می کرد ولی ناراضایتی ش از هگه بود نه شخص من در اقع خواب ندیدم قشنگ احساس می کنم که خودسون بود وروحشون بود چ ن خوابم یه حس خاصی داشت واقعی بود یعنی قشنگ احساس می کردم ومزمینم روح خود مادربزرگمه نه خواب این چه معنیی میده؟لطفا نظر منو درسایت نزارید ویرایشش کنید نمیخوام درسایت باشه وبقیه ببینن ممنونم

ارادsays:

دیشب خواب دیدم به من خبر دادن مادرم مرده بدو بدو رفتم اونجا دیدم زنده است ولی حالش خوب نبود دیگه چیزی یادم نمیاد. ممنون میشم تعبیرش رو بگید؟

راضیهsays:

سلام. من خواب دیدم مادرم که فوت کرده داره برای من و داداشم غذا میکشه و ما داریم ازون غذا میخوریم.برنج و مرغ بود.

ناهیدsays:

سلام خواب دیدم پدرم (فوت شده اند)داخل یک وان آب میباشد واز خدا میخواهم او را زنده کند خدابه عزراییل که شبیه یک مرد میانسال چاق کم مو است میگوید یک سطل اب بریز اول میمیرد بعد سطل دوم را که بریزی زنده میشود او هم اینکار را میکند و پدرم زنده میشود و عزراییل میرود و مردم برای دیدن پدرم میایند و از همه پذیرایی میکنم برای پدرم هم میوه پوست گرفته ام و میخورد ودایم میگفتم خوب شد که زنده شد و حال پدرم خیلی خوب بود ممنون که تعبیر میکنید

فتانهsays:

سلام مادرم خواب دیده مادرشوهرش که فوت شده یک مشت طلا بهش داده و گفته بچه‌ها بهش دست میزنن ،تو بگیر نگهش دار تشکر?

لیلاsays:

سلام شوهر من ۹ماه است که فوت شده یک دختر ۱۹ ساله مجرد دارم دخترم چند دفعه خواب دیده که باباش ملکی داشته مثلا باغ بزرگ میوه یا یک مغازه در جای خوب وما بعد فوتش فهمیدیم

آسمانsays:

سلام و تشکر. برادرم در سن ۱۸سالگی چندماهه پیش از دنیا رفت در صمن درس طلبگی میخوندو بسیااار مومن بود دیشب در خاب دیدم ۲تا لباس سفید برایمان آورد و گفت اینها را بپوشید و یک پارچ سفید که توش شیر بود بهم داد و گفت از این شیر بخور تا شفا بگیری اما یکی از دوستهای صمیمیم که کنارم بود شیر را گرفت و خودش خورد و من بدم آمد و دیگر از شیر نخوردم بعد عروسی خودم شد و لباس سفید را پوشیدم وشوهرم را دیدم که ناراحت بود اخه چندروزه با شوهرم قهریم.

تنهاsays:

باسلام ،مادرم یه خوتب درمورد پدرش که فوت شده دیدن واشفته شدنو براشون تعبیرش مهمه ،ایشون خواب دیدن مراسم تشییع جنازه پدربزرگمه یه صفه طویل وشلوغه مادرم راه نبود که خودشو به پدر بزرگم برسونه بعد مادرم نگاه میکنه به پاهاش میبینه یه کفش داره یه دونه نداره بعد سریع یه کفش قدیمیشو میپوشه ومیدوه وخودشو میندازه رو تخت پدر بزرگم میبینه کفن تنش نیست وصورتش غرق خونه .الان مادر م گریه میکنه ودیدن اون خواب اشفتش کرده ،پدربزرگم دوسالی هست فوت شده.ممنون میشم یه تعبیر دقیق برام بکنید به ایشون بگم.

حميدرضاsays:

خواب پدر مرحوم خود را ديدم كه از در اتاقي كه در انجا خواب بودم وارد شد تصوير محوي بود به من گفت اطلاعات كشور ده روز هست تو را در نظر دارن و بعد همديگر را بغل كرديم و از خواب بيدار شدم

ناهیدsays:

سلام .خواب دیدم مادرم میگفت پدرم که فوت شده بهش گفته نزدیک اهن نشو ممنون

ناهیدsays:

سلام در عالم رویا دیدم دارم خاکهای قبر پدرم را کنار میزنم داشتم دنبال چیزی میگشتم ولی توی دلم میگم نبش قبر نکنم میگن خوب نیست دوباره فشار شب اول قبر وارد میشه اما فقط میخوام صورت پدرمو ببینم صدای نفسهاشو میشنوم ارام ارام نفس میکشه بعد تعجب میکنم بعد از گذشت 5سال هنوز بدنش سالمه انگار تازه خوابیده بود رفتم دنبال کاری اومدم دیدم از قبر بیرون اومده و نزدیک خیابان رسیده نفس هاش گرم بود

هانیه ماهانیsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم یکی از دوستانمون زنگ زد گف امشب بیاین خونمون میخوام درباره دخترت با پسرم صحبت کنم (ازدواج) وقتی رفتیم خونشون با پسرش صحبت کرد بعدش گف پسرم یکی دیگه رو میخواد

ابتسامsays:

سلام خواب مادرم که فوت کردن دیدم با خالم و دختر خالم داشتیم کفنش میکردیم که یهو داد زد" مگه به(سلیم)نگفتم در و پرده "و از خواب پریدم سلیم برادمه منظور از در و پرده چیه؟ممنون میشم تعبیر خوابم بهم بگید

Padizsays:

درود پدرم فوت کرده خواب دیدم بهش زنگ زدم داشتم باهاش صحبت میکردم بعد از احوال پرسی بهم گفت کله پاچه که واست فرستادم خوب بود؟گفتم هنوز ندیدمش گفت چرا؟برو درستش بکن و بخورش ببین خوبه؟میخواستم تعبیرش رو بدونم ممنون

azi.ssays:

بادرود دیشب دوست صمیمی من که درجریان همه امورات ماهست خواب دیده بامادرش که فوت شده داشتن مرغ میخوردن وهمسرمن رسیده یه ظرف دستش بوده گذاشته روزمین کنارشون وگفته شب منتظرتون هستیم مهمونیدخونه ماوتعارفش کردن بااوناغذانخورده وبرگشته ...لازم به ذکره که دوست وهمسرمن هردوشکموهستن وعاشق مرغ ..باسپاس

مجید تهرانیsays:

با سلام و وقت بخیر. خواب دیدم که پدر نامادریم که چند سال پیش فوت کرده در خواب زنده بود و در خوابم فوت کرد (بر خلاف نامادریم ارتباطم در دوران حیاتشان با ایشان خیلی خوب بود) و برادر ناتنیم می خواست به درون قبر برود و مراسم دفن را او انجام دهد ولی خاله برادرم جلو آمد و یواشکی بهم گفت که تو به جای علی(برادرم) به دورن قبر برو و مراسمو انجام بده چون علی کم سن و ساله و بعدا تو روحیه اش تاثیر می گذاره و قرار بود آینه ای بزرگی که متعلق به من است با خودم به درون قبر ببرم و روی متوفی بگذارم که از خواب بیدار شدم. با تشکر از شما

پانیذsays:

سلام وقت بخیر. خواب دیدم مادرم (ایشون فوت شده) یک کاسه آورد که توش یک پماد یا مرهم بود, گفت بیا اینو بمالم به پاهات , پاهات درد میکنه. داشت اون مرهمو به پام میمالید که باخودم گفتم چه خوبه که مادر زندست وپیش ماست. توی خواب واقعا حس کردم زندست.

bahar slllsays:

سلام دیشب خواب مادربزرگمو که سالهای زیادی هستش مرده دیدم که یه جایی نشسته بود وداشت قران می خوند چون مادربزرگم درزمان زنده بودن زیادقران می خوند وقاری قران بود من به طرفش رفتم ویه بسته که گویا سوغات مشهدبود وتوش نبات بود روبهش بدم خیلی خوشحال شدمن ودید وبامن روبوسی کرد وقتی دیدمش بااین که ایشون سفیدرو بودن صورتشون تیره بود ومن گفتم چراسیاه هستن ایشون که سفیدبودن بسته رو گذاشتم پبشش ولی اصلا ناراحت نبودن

بابک باقریsays:

سلام و درود خواب دیدم که روبرویم روی صندلی شیخ رجبعلی خیاط نکوگویان را دیدم که قلمی بر دست و صورتش سمت کاغذ بود در حال نوشتن باشد همین تشکر

زهراsays:

سلام ممنون از پاسخ گوییتون من دو شب خواب میبینم ک اموات درجه یک مثله مامانم و دایی هام و پسر خالم، همگی دور هم خانه پدربزرگم جمع هستیم. تعبیر خاصی داره؟

شادیsays:

با سلام مادرم خواب دیده که در نزدیکی قبر پدر شوهرش درخت کنار بوده که در زیر سایه درخت ایستاده بوده که یکدفعه قبر مثل یک شکم بالا و پایین میره و شکافته میشه و پدر شوهرش به صورت برهنه توی قبر نشسته بوده و می‌گه من زنده ام و نمردم و می خوام بیام بیرون و یک سگ داخل قبر بوده که مامانم بش میگه این چه طور زنده هست می‌گه این با کمی از نجاست من زنده است لطفا در صورت امکان برامون تعبیرش کنید باتشکر از تعبیرهای دقیقتون

ابراهیمsays:

سلام استاد..خواب سه تاامبولانس دیدم که تودوتاجنازه بوده وسومی یکی خانمی که ازنزدیکان همسرم بوده که تقریبادوماه پیش توقربت فوت شده رواماده میکردن که بزارن توامبولاس سومی فامیلاش شوهرشم بود.درضم این خواب ظهردیدم ..تشکراگرتعبیرش بدید

ناهیدsays:

سلام برادرم خواب دیده که پدر مرحومم بهش گفته من ضامن نشدم بهت وام بدهند برات چیزی امضا نکردم تشک از اینکه تعبیر می کنید

سپیدهsays:

سلام بنده خواب دیدم پیرمردی که نميشناختم در خواب مرده بود و پیراهن سفید تنش بود که به یکباره چشمانش را باز کرد و گفت من نمردم.مرگ چه قد سخت است.تعبیرش چيه

Sarasays:

سلام چند ماه پیش برادر من فوت کرد و من چند شب پیش تصمیم گرفتم براش ی جلسه قران برای خیرات بگیرم اما ب دلایلی ب هم خورد و کنسلش کردم دیشب ب خوابم اومد ک لخت و عریان داشت برام مرغ پوست میکند.تعبیرش چیه؟

M12says:

باسلام من خواب دیدم نزدیک قبر یکی از فامیلامون ک جون بود چند وقت پیش مرد عکسشو گذاشتن سرقبرش و شمع روشن کردن با یکی رفتم سر قبرش اما دیدم باد شدید میاد و یه چیزی مثل حالت بنر جلومونه بعد انگار خالم بود گفت نگا این قبر توش مردش پیداس کنار همین فامیل ما خاک شده بود بعدش مرده چشمای قرمز و حشتناکی داشت تا نگاش کردم کلی ترسیدم بعد یکی از خاله هام داشت میومد مرده دستشو از قبر اورد بیرون یه ناخن های تیزی هم داشت خلاصه کلی ترسیدم بعد دیدم برادر اون شخصم ک کنار خواهرش فوت کرده بود سنگ قبرش عوض شده بود و قدیمی تعبیرش چیه؟ممنون

سیما مامان سپهرsays:

خواب را بعد از اذان صبح دیدم.خواب دیدم که خواهرشوهر ناتنی ام که چند ماهی است فوت شده .و قبرش انگار در خانه ای است که چراغی بالای آن روشن است.که یک دفعه مادرشوهرم که نامادری خواهرشوهرم بود را بالای قبرش دیدم و او و مادرشوهرم روی قبر نشسته بودن که می گفت به خواهرشوهرم بزار اون جاهایی از بدنت که من زدم و لکه دارن رو ببوسم و احساس میکردم که خواهرشوم بی جان بود ولی نمیگذاشت که نامادریش جاهایی از بدنش که لکه داشت را ببوسد.در زمان حیات مادرشوهرم اون بیچاره رو میزده.و من پاهاشو دیدم که تمیز بود ولی رنگشون زرد بود.لکه ندیدم.تعبریشو لطفا بفرمایین

معصوم 000says:

سلام استاد دیشب خواب دیدم مادرم درعین استراحت ک دراز کشیده بود،مرده بعد متوجه شدم که شخصی با لباس سبز خون الود و شمشیر به دست که توی خواب متوجه شدم حضرت ابالفضل عباس (ع) است بالای جنازه مادرم نشسته بود دعایی خواند و مادرم زنده شد.

معصوم 000says:

سلام استاد دیشب خواب دیدم مادرم درعین استراحت ک دراز کشیده بود،مرده بعد متوجه شدم که شخصی با لباس سبز خون الود و شمشیر به دست که توی خواب متوجه شدم حضرت ابالفضل عباس (ع) است بالای جنازه مادرم نشسته بود دعایی خواند و مادرم زنده شد.

ساراsays:

سلام پدرم چند ساله فوت شده خواب دیدم اومده خونه نگران منه از من پرسید دخترم میخوای چیکار کنی اینقدر بدهی داری گفتم بابا دانشگام تموم شده دیگه کار میکنم بدهیمو میدم نگران نباش علی هم قراره بیاد خواستگاریم بعدش یه بالش زیر سرش گذاشتم درگوشش گفتم بخواب درست میکنم همه چیزو بعدش نون لواش که خیلی تازه نبود خوردم خودم تعجب کردم گفتم چراخوردم من که روزه هستم

سارا کریمیsays:

با سلام و تشکر از پاسخگویی تون تقریبا از یکسال پیش هر از گاهی خواب خانه ی پدریم که کودکیم در آنجا سپری شد رو همراه با کوچه و خانه ی یکی دیگر از همسایگان رو که تقریبا چند خانه با خانه ی ما فاصله داشت رو بطور مرتب میدیدم توی خوابهام همیشه تاریک و ترسناک بود توی یکی از خوابها یادمه خانه پدریم چسبیده بود به خانه ی این همسایمون و ما از بالا پشت بوم راه داشتیم به این خونه همسایه (در واقعیت خانه همسایه از خانه های روبرویی کوچه و همینطور چندین خانه آنطرفتر است ولی در کودکی با بچه های آن خانه بازی میکردیم و رفت و آمد داشتیم) خالاصه به طرق مختلف اون خونه رو میدیدم و البته همیشه خونه ی خودمونو همراه اون خونه میدیدم در خانه ی پدریم مادربزرگم سالهاست که زندگی میکنه چند وقت پیش زن خانه ی همسایه که به شهری که من الان در آن ساکنم مسافرت میکند و در نزدیکی اهواز تصادف میکنه و میمیره وقتی خبر فوتش رو شنیدم بسیار ناراحت شدم و بخاطر دیدن خوابهام ترسیدم چون توی خواب خونه ی خودمونو با اونارو یه جا میدیدم بیشتر از 4 یا 5 بار این خوابهارو در عرض تقریبا یکسال داشتم میدیدم باز امروز صبح خواب همون کوچه رو دیدم با مادرم توی کوچه بودیم که از خونه ی همسایه زنی آمد بیرون که خاله ی بچه ها بود یادمه خاله خانم خیلی خوشکل و زیبا و جوان بود ولی تو خوابم به زنی هشتاد ساله میخورد و بسیار ناراحت مادرم باهاش شروع کرد حرف زدن و قدم زدن به مادرم گفتم من نمیتونم بیام ولی مادرم با اون زن شروع به رفتن و صحبت کردن کرد و ازم دور شد توی خوابم از دخترش پرسیدم که بهم گفتند از فرط ناراحتی خودش رو وقف کار کرده آیا باید از بابت مادرم دچار نگرانی بشم؟؟

هالهsays:

سلام خواب دیدم توی خواب دارمبا نامزدم تلفنی صحبت می‌کنم یه یکباره تلفن قطع شد ‌دیدم که چراغها خاموش شده وهیچکدام روشن نمی‌شود از ترس تاریکی به سمت درب ورودی دویدم که درخیلی بزرگی بود ولی قفل بود و من نتوانستم بازش کنم داشتم کمک میخواستم که ناگهان یکنفردر رابرایم باز کرد و چراغهارا روشن کرد وهمه جا روشن‌تر از قبل شد ناگهان دیدم دریک هتل شبیه به قصر زندگی می‌کنم و همه جا خیلی مجلل و زیبا بود

ناهیدsays:

سلام چند دفعه تو یک هفته خواب برایم تکرار شده که پدر شوهر مرحومم اومده و میگه حلال کن منو مادر شوهرتو (مادر شوهرم زنده هستند)سر خاک هم رفتم گفتم من حلال کردم ولی باز خواب دیدم که حلالیت می طلبید میگف تو نمیدونی پشت سرت چیا گفتیم ممنون از تعبیر شما

فاطمهsays:

باسلام خواب دیدم پدر بزرگم که سال پیش فوت کردن(امروزم مراسم سالشون هست) تو اتاق خودش نزدیک در نشسته بردارم هم دراز کشیده بود،وقتی دیدمش چون میدونستم که مرده صداش کردم اونم گفت بله پیشش نشستم داشتم گریه میکردم و اسمشو صدا میکردم،برادرم گفت اقا دیگه مرده نمیاد،ولی من توجه نکردم باز گریه کردم برادرم بلند شد تا اونم ببینه ولی اون نمیدید،فقط من پدر بزرگمو میدید ، لباس پدربزرگم سفید بود شلوارش کوتاه بود مثل شلوارک بود،همینطور که داشتم گریه میکردم حال پدربزرگم داشت بد میشد طوری که دیدم افتاد رو زمین تعبیری داره؟!

شیماsays:

با سلام. مادرم خواب پدر فوت شده ام رو دیده که اومده خونه برادر مادرم(زمان دختر بودن مادرم پیش برادرش زندگی میکرد حکم خونه پدری برای مادرم داره البته برادر ماردم الان مرده و اون خونه هم فروش رفته)و میره حموم و بسیار خوشحاله مادرم بهش میگه تو که مرده بودی چرا الان اینجایی ولی پدرم هیچ چی نمیگه فقط خیلی خوشحاله در ضمن تمام خواهر و برادرهای پدرم هم تو اون خونه بودن و مادرم بهشون میگفت نگاه کنید برادرتون زنده است ولی کسی نمیبینتش مادرم هم به پدرم میگه ازت میترسم کسی نمی تونه ببینتت ولی من میبینمت. لطفا تعبیرش کنید این خواب رو یه شب قبل از روز سالگرد پدرم میبینه

رویا حیدریsays:

سلام و با عرض خسته نباشید من موضوع خوابمو 8خرداد مطرح کرده بودم ولی هنوز جواب تعبیر خوابمو نگرفتم..ممنون میشم جواب بدید..

فرحنازsays:

سلام خواب دیدم که پدر شوهر مرحومم دیشب به خوابم اومد وبهم یک گردنبند طلا هدیه داد.وسی قبلش هم پدربزرگ مرحومم بهم مقداری پول داد.تعبیرش چيه.

S.ghsays:

باسلام .من خواب دیدم بیمارستانم زایمان کردم ولی هیچ دردی احساس نمیکردم بابت بعد جراحی که شدم بچه ام پسر بود .لطفا از تعبیر خوابم منو اگاه سازید

امیرحسین محمدیsays:

سلام من چند شب پسش خواب پدر فوت شدم رو دیدم که حالش بد بود و مریض احوال بود بعد میدونستم که مرده منو برد یه جایی مثل یه ساختمون ک پر از ادم توش بود یهو چراغا خاموش شدن و فقط چن نفر با قیافه های عجیب و غریب مثل خوک و اسب و خون آلود اومدن تو اسانسور من و پدرم تو اسانسور بودیم و پدرم میگفت که یکم پول بده من اون دنیا پول ندارم گفتم پس فاتحه هایی ک میفرستیم چی میشن؟ گفت همه اینا الکیه نه خدا وجود داره نه بهشت همش دروغه بعد یهو پدرم تبدیل شد به یک شیطان آتشین من ترسیدم و فرار کردم و بعد یکی از دوستام که یجورایی زیر آب زن و آدم فروشه دیدم اون گفت ببخش منو داداش این شیاطین دنبالت بودن من نقطه ضعفتو بهشون گفتم. گفتم خودشونو شبیه بابات کنن. همون لحظه داشتم فکر میکردم ای بابا من ک بابان آدم خوبی بود اوت که تو بهشته من چقد احمقم بعد فرار کردیم و باغ بونای اونجا ک خبری ازین موضوعای شیاطین و نداشتن مارو گرفتن فک کردن ما گلا درختایی ک کاشتنو کندیم. مرسی که گوش دادین چن وقتیه خیلی درگیرم بفهمم تعبیرش چیه

نجمهsays:

سلام خسته نباشید من خواب عمه ام که چندماه پیش فوت کرد دیدم که خیلی جوان شده بود و یک سینی کاهو بهمون تعارف کرد و من یک برگ کاهو برداشتم و خوردم،،،ممنون میشم اگر تعبیر داره

اصغریsays:

سلام داییم تازه داره نامزد میکنه،خاب دیدم تو یه خونه هستیم،داییمینا بچه دار شدن،و همه بخاطر این موضوع جمع هستیم،من داشتم خونه رو جارو میکردم(با جاروبرقی)مرتب میکردم،بعدش نمیدونم چی شد،دیدم همه چی بهم ریخت همه جا کثیف شدو همه از اون خونه بیرون اومدن؟

اصغریsays:

سلام خواب دیدم تو قبرستونیم ک زمینشو بابام وقف کرده بود،زیاد بزرگ نبود،منو بابامو مامانم وایساده بودیم و به مرتب بودن قبرها نگاه میکردیم،و بابام نظارت بر همین موضوع داشت، و خداروشکر ارامشم داشت ؟ترسناک نبود

سمیراsays:

سلام مامانم خواب مادربزرگم رو دیشب دید البته مادربزرگم هشت ساله فوت کرده خواب دید اومده یک مقدار پول داده به مامانم میگه این پول رو بده به سمیرا یعنی من مامانم هم پول رو ازش گرفته آورده داده از طرف مامان بزرگم به من تعبیرش چیه؟

مینا شجاعیsays:

سلام خسته نباشین من دوتا خاله ام فوت کردن صبی خواب میدیدم که خبر دادن یکی از خاله هام که چند سال پیش فوت کردن تو خوابم دوباره گفتن فوت شده خیلی ناراحت بودم رفتیم خونه خاله بزرگم که ایشونم فوت کردن تو بغلش گریه میکردم ولی حس میکردم و تو فکر این بودم که اون خاله ام گفتن فوت شده چند سال پیش فوت کردن انگار میدونستم ایشون قبلا فوت کردن و گریه میکردم تعبیرش چیه

اصغریsays:

سلام خواب دیدم،پسری از اقوام،مرده(البته زنده هستن)و منو داییمو چند نفر دیگه سر کوچه ی داییمینا هستیم،داییم داره این شخص و سر کوچشون دفن میکنه(فقط داییم این کارو انجام میده و ما نگاه میکنیم)و میگه این مرده رو یه مشهدم بفرستم،اصلا مرده رو ندیدیم فقط اسمشو میگن فلان شخصه،(زمان خوابم دم ظهر بوده)؟

ساراsays:

سلام.وقتتون به خیر. من دیشب خواب دبدم عمه پدرم که خیلی سال پیش فوت کرده اند، زنده هستند و کمی جوانتر از زمان پیریشون.به همراه پسر و دختر و نوه هاشون میان خونه ما.‌من خیلی تعجب میکنم.چون تو خواب میدونم که ایشون فوت کردند. راستش در زمانی که زنده بودند هم زیاد به خونه ما نمیومدن و ما رفت و آمد نداشتیم. (شاید فقط در حد دید و بازدید عید) .ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید.‌

بارانsays:

مامانم خواب دیده برادرم که چندماه پیش فوت شد با کفن و تابوت گذاشتن یه طرف بعدش نمی ذاره فامیل صورتش باز کنن یهو خودش نگاه میکنه می بینه سر برادرم از تابوت زده بیرون کفنش برمیداره می بینه زنده است میگه تا متوجه بشه که مرده و کفنشو در اوردم فوری بردیم حموم هی به بابام میگفته به امیر حسین نگی که مرده می ترسه یا نگی مجلس گرفتیم

موناsays:

سلام من ساعت ۸ -۹ صب خواب دیدم زنداییم که فوت شده اومده خونمون مهمونی لباس خیلی شیک تنشه تو خوابم انگار عید نوروز بود میگه میخواستم دعوتتون کنم خودش نمیدونست مرده ولی منو مادر خواهرم که میدونستیم بهم نگاه کردیم که وای میخواسته دعوتمون کنه بعدش دیگه نیست شد و از بیرون صدای جشن و پایکوبی میومد یه عده که نمیشناختیمشون داشتن شادی میکردن

Yasaminsays:

سلام وقتتون بخیر دوسته من خوابی دیده برای من ک ظاهرا من توی شهر دیگ زندگی میکردم و و وقتی سقط جنین کردم خونه خودمون تو شهر خودم بودم و دومین سقط جنین من بوده و اومده بوده دیدنه من و حال خوبی هم نداشتم اگ میشه تعبییر کنید ممنونم.

Shirinsays:

سلام خواب دیدم دزدی کرده بودم از بانک و باید پای راستمو از زیر زانو برای مجازات قطع میکردن و به شدت ناراحت بودم و بخاطر عصبی بودن با پدرم دعوای بدی کردم ممنون میشم تعبییر کنید

ساراsays:

سلام خواب دیدم به خونه خالم که مسافرته میرم و در خونشون قفل نشده و من و دوست پسرم به داخل خونه میریم و میبینم که سگشون روی پله ها توی کریر که با اون حمل میکننش هست و قیافش تغییر کرده و وحشی تر شده وقتی وارد خونه شدیم یکی یکی اتاق ها رو گشتیم که دوست پسرم متوجه شد که توی اتاق یک فرد مرده هست ولی من نگاش نکردم و اون مرده مادربزرگ خالم بود که در واقعیت هم فوت شده و به اون یکی اتاق میریم و باز من نمیبینم ولی اونجا هم دو فرد مرده هست که غریبه هستن ممنون میشم تعبیرش رو بگید

حسینsays:

سلام پسری مجرد هستم. چند شب هست که یک خواب را میبینم که جنازه ای روی داربست درخت انگور حیاطمان هست ممنون از پاسخ گویی شما

الهام جعفریsays:

سلام خدا قوت مادر بزرگ من حدود پانزده ساله به رحمت خدا رفته ولی دیشب دوباره خواب دیدم بهمون زنگ زدن و خبر مرگش رو گفتن کلی تو خواب گریه کردم با تشکر و خسته نباشید

مهینsays:

سلام خواب دیدم پشت دیوار خانه مان آدم کشی شده و جنازه ی حداقل 15 پسر بچه ی دبستانی در دو پشته روی هم انداخته شده که همه از گردن بریده شده بودند... من بسیار دلسوزانه میگریستم و به خاطر انها از دیگران مدد میخواستم که به پلیس تماس بگیرید و یا ببینید نفس میکشند یا خیر ... و در قسمت قبلی خوابم دیده بودم که کسی که نمیدانم که بود در وسط خانه مان فریاد کمک میکرد در خوابم این شخص را مادرم مشاهده کردم سپس آن شخص تبدیل به یکی از شاگردانم شد

فاطمهsays:

سلام خواب مادربزرگ مرحومم ر دیدم که در کنار خواهرم ایستاده بودند و داشت نون میپخت مادرم و پدرم با کمی فاصله ازونها بودن ولی فقط لباس مادربزرگ مرحومم و خواهرم آردی بود ... فک کنم خواهرم داشت کمکش میکرد نون بپزه

آسمانsays:

سلام در خاب ببینی شخصی که فوت شده زنده است و یکی از گوشهایش را بریده اند چه معنی دارد؟ تشکر

کیومرثsays:

باسلام خسته نباشید.بنده خواب دیدم مرده ام ودونفر من هدایت میکنند اولش ی اقابود که نمیدیدمش ولی همراهیم میکرد درهمون حال روح ی مرده دیگه من اذیت میکرد،انگاری کشته بودنش چون اعضای بدنش پراکنده بود،این روح میخواست اذیت ازارم کنه ولی اون اقای که من همراهی میکرد مراقبم بود.از انجاگذر کردیم ب ی خونه رسیدیم که دیدم ی خانم چادری منتظر من بود که ازم مراقبت کنه ،انجا چشمم ب مادربزرگ خدا بیامرزم افتاد نشسته بود ی بچه پنج الی شش ساله کنارش بود انگاری منتظر دختر دایی ام بود،من باتعجب اینهارو نگاه میکردم،که اون خانوم ب اقای که همراهم بودگفت وقتش من ی دفعه روی زمین خوابیدم خانم میگفت هرچی میگم تکرار کن،ی کمی از اب دهانش مالید روی گلویم ومیگفت ان المرسلات مرسلات ومن تکرار کردم روح از بدنم جدا شد در صورتی که قرص ماه میدیدم پیش خودم گفتم تمام شد من مردم که دوباره روح برگشت توجسمم باز ماه میدیدم .که از خواب بیدار شدم،خیلی نگران هستم ممنون میشم از شما درضمن متاهلم خانم هستم

سحر رحیمیsays:

سلام دیشب خواب پدرم که 4روزه فوت کرده دیدم اومده خوابیده تو حال و سرتا پاش آنقدر گرمه که دستمو میزنم به پیشونیش از شدت گرما نزدیکه دستم بسوزه خواهشا تعبیرشو بگید خیلی ناراحتم

فریباsays:

سلام خواب دیدم پدرم که فوت کرده فرمانده لشگری شده که خودش نمیجنگد اما لشگریانش آماده جنگ می‌شوند و من که بالای قله ایستاده ام باخودمیگویم لشگر پدرم کم است شایدشکست بخورنداما یه صدایی بهم می‌گوید نه لشگر پدرت قدرتمند هستند

صبا اسماعیلیsays:

سلام من بعد از اذان ظهر خواب دیدم ک در خونه نشستم و شخصی ک نمیشناختم رو به روی من برای من سوره یاسین میخوند و من گوش میدادم تعبیر این خواب چی هست؟؟

صبا اسماعیلیsays:

سلام دوستم خواب دیده ک میخواستن منو زنده زنده خاک کنن و دوستم بالا سرم نشسته و گفته باخودش ک میخوان منو واقعن زنده زنده خاک کنن؟! بعد دوستم گفت ک مشما میپیچونده دورم ک سردم نشه. تعبیر این خواب چیه؟؟

صبا اسماعیلیsays:

سلام دوستم خواب دیده ک میخواستن منو زنده زنده خاک کنن و دوستم بالا سرم نشسته و گفته باخودش ک میخوان منو واقعن زنده زنده خاک کنن؟! بعد دوستم گفت ک مشما میپیچونده دورم ک سردم نشه. تعبیر این خواب چیه؟؟

ساراsays:

سلام من خواب دیدم خونه مادربزرگم در حال تدارک غذا برای شوهر دختر خالم که مرده بودیم بعد من داستم قاشق هارو اماده میکردم انگار یکی از قاشق ها برای شخص مرده بود بعد خالم بهم گفت که بعدش دست رو بشور ممکنه سمی باشه بعد دیدم شوهر دختر خالم پیش سفره بین دختر خالم و پسرش نشسته اونا در حال خوردن بودن ولی مرده چیزی نمیخورد و من باهاش چشم تو چشم شدم و میدونستم که مرده و تو اون جمع فقط من میتونستم ببینمش

شریsays:

سلام خسته نباشین من خواب دیدم یک گله گوسفند دیدم یکی از گوسفندها با پلاستیک و طناب بشکل لباس پوشیده بود و نگاهش به من بود دختر خواهر وقتی خواست از حصارا بره سمت گوسفندا یک گوسفند با لگد زد و پرتش کرد

لیلاsays:

سلام خواب دیدم که شوهرم از اون دنیا برگشته وشراب فروشی میکند من غصه میخوردم که این پول را میخواهد خرج بچهام کند

ابتسامsays:

سلام خواب دیدم تو ماشین با چندتا از دوستام و فامیلا داشتیم جایی میرفتیم که یه تصادف تو جاده اتفاق افتاله بود و مردم همه خونی و بعضیا مرده بودن و نامزدم که پشت سرمون بود رو یه اسبی سوار شده بود که جثه اسبه مثل شتر بود گفتن اگه دستگیرش کنن عقدتون نمیکنیم ممنون میشم زود خوابمو تعبیر کنید خیلی میترسم از این خواب

فاطمه کریمیsays:

سلام من خواب مادرم که به تازگی فوت شده رو دیدم تو خواب میدونستم که فوت شده بهش گفتم مامان مگه تو نمردی گف من تو یه جسم دیگه برگشتم پیشت.بعد انگار منو برد تو دنیای خودش یجا بود زمین صاف مث بیابون همه ادما درحال رفتو امد بودن اما بعضی ادما روح بودن بعضیا جسم.

ناهیدsays:

سلام خواب دیدم یکی از برادرهایم یک شیشه را شکست بعد که خرد شد پاشید به سمت پدر مرحومم که نشسته بود ولی هیچ خراشی سر و صورت پدرم برنداشت ممنون از تعبیر شما

میناsays:

سلام.من خواب دیدم که اقوام و خانواده ام رفتن تفریح و من تو جمع اقوام و خانواده تازه وارد شدم و شروع به سلام و علیک کردن باهمشون رسیدم به یه اقایی که تقربیا خوشحال بود یکی از اقوام که نامحرم من بود، فوت کرده بود ولی تو خواب زنده بود به من گفت بیا من که نمیتونم ببوسمت ولی بیا بو کنمت..منم رفتم بعد برگشتم.بعد نشستم کنار مامانم.تعبیرش چیه؟ممنون.

زهراsays:

سلام من تقریبا یه سال پیش خواب دیدم عموم که فوت کرده توی خونه خودش زنده است و مثل چند ماه قبل از فوتش مریض هستند و سه تا از برادرم برای عیادتش رفته بودندویکی از برادران داشت برای ما توضیح میداد که رفتم خونه عمو تنها بود و گفت دریچه های اتاقم شکسته درستش کنید ومن هم وقایع رومیدیدم ویکی از برادرم که در زمان حیاتش به عیادتش رفته بود الان وارد خونه نشده بود و عموم گلایه میکرد که بهش بگید من حلالش نمیکنم اگه نیاد خونم من نخواستم اینجوری بشه میخواستم رفت وآمد داشته باشیم تقصیر من نبوده ومن اصلا توی خواب حس نکردم فوت کردن و حتی وقتی از خواب بلند شدم هم تا چند لحظه فکر میکردم عموم زنده است بعد از چند لحظه که فهمیدم فوت کردن خیلی ترسیدم وخیلی گریه کردم عموم قبل از مریضشون با ما رفت وآمد نمی کرد وبعد از فوتش با اینکه همون یکی برادرم کلی برای مراسم یادبودشون زحمت کشید خانواده عموم بی محلی کردن و برادرم خیلی ناراحت شدن و چند بار به برادرم گفتم برن براشون فاتحه بخونن و حلال کنن ولی برادرم خیلی به دل گرفته

فاطمهsays:

سلام و سپاس خواب دیدم در منزل همسایه ی پدرم که زنش دو سال پیش فوت شده جمع شده ایم ولی ان خانم هنوز زنده بود و ظاهرا همه می دانستیم مرگش نزدیک است و برای دیدنش رفته بودیم. یکی دو نفر از نزدیکانش هم در حال گریه کردن بودند. نامزد برادرم هم که در سهر دیگری است همراهمان بود.(در عالم واقع مادرم با نامزدی شان مخالف بود) وقتی برگشتیم خانه پدرم دیدم نامزد برادرم دارد تلفنی به برادرم می گوید ادکلن را او برایش نخریده بلکه خواهرهایش خریده اند. ادکلن خوش بویی بود که خیلی ملایم بود و برادرم خیلی زیاد به کت شلوارش زد. همه اعضا خانواده ام در خواب حاضر بودند ولی چیز زیادی از رفتار آنها در یادم نمانده است.

اعظم .آsays:

باسلام من خواب دیدم میرفتیم رستوران جلوی درش یک درخت بود روش پر ازگنجشک که سخنگو بودند وواقعیت حرف دل ادمهارو‌ میدونستندومیگفتندکه مثلا فلانی دروغ میگه اسم درخت «تغار‌» بود.بعدداشتم ازخواب بیدارمیشدم یک صدایی بگوشم‌ رسید «اون درخت مشکل گشاست.»اون گنجشکهاهم تامنو‌دیدن شروع کردن یک لحظه همگی باهم بحرف زدن.لطفاتعبیرشوبفرمایید

صبا اسماعیلیsays:

سلام من نزدیکای ساعت ۱۰ صبح بود ک خواب دیدم با خانواده رفتیم مسافرت و معشوقه من ک پسرخالم باشه هم اونجا بود من و پسرخالم برای گرفتن شربت به بیرون رفته بودیم ک در راه از بقیه متوجه شدم ک قبل از من زن داشته و اون رو به دلیلی ک فقط خودش میدونست تنها گذاشته و بعد عاشق من شده ک میگفت به همون دلیل منم باید تنها بزاره تعبیر این خواب چیه؟؟

صبا اسماعیلیsays:

سلام من نزدیکای ساعت ۱۰ صبح بود ک خواب دیدم با خانواده رفتیم مسافرت و معشوقه من ک پسرخالم باشه هم اونجا بود من و پسرخالم برای گرفتن شربت به بیرون رفته بودیم ک در راه از بقیه متوجه شدم ک قبل از من زن داشته و اون رو به دلیلی ک فقط خودش میدونست تنها گذاشته و بعد عاشق من شده ک میگفت به همون دلیل منم باید تنها بزاره تعبیر این خواب چیه؟؟

فروغsays:

سلام وقت بخیر ،مامانم چند روز پیش خواب دید داییم که زندانی هست از زندان آزاد شده و پدربزرگش که فوت کرده پیششون نشسته و بهش گفتن امضا کن به جای امضا نوشت محمد دورشم گل کشید و دست خطش خیلی قشنگ بود مثل اینکه با نی کشیده باشه

مریمsays:

سلام و خدا قوت دیشب بعد از ۱۸ سال خواب عموی خودم رو که با همان غرور در دوران زندگیش بود بالای سر مزار خود ایستاده دیدم درحالی که خیلی گریه میکردم از او سراغ مزار پدر خودم رو گرفتم تا اینکه در خواب خودم یادم امد که جای پدرم کجاست و لحظه ای که رسیدم روی مزار افتادم و تا میتوانستم گریه کردم . دیروز هم برای سربازی آش پشت پا پخته شده بود که در این مجلس ختم انعام رو که عکس پدرم داخل آن چسبیده بود بوسیدم و شروع به قرائت ختم کردم که در حین نفس گرفتن برای شادی روح پدرم صلواتی می فرستادم که دراین چند روز هم فاتحه و خدابیامرزی برای پدرم به خاطر کارهایی که انجام دادم گفته میشد . از شما تقاضا دارم تعبیر خواب بنده رو بفرمایید

جوادsays:

سلام خسته نباشین! من خواب دیدم که عمویم (دختر عمویم یک سالانه بوده شهید شده) تو باغ عموی کوچکم که تازه خریده، نوه ی تازه به دنیا آمده اش رو در آغوش گرفته و براش آواز می خواند و توی باغ اون رو می گردوند، لطفا بگین که تعبیرش چیه؟؟؟ ممنون!

شهرزادsays:

سلام خسته نباشین من خواب دیدم تو خونه باغ دوستم هستم یه مرده اونجا بود که انگار من کشته بودمش و می شناختمش می خواستم یه جوری ببرمش بیرون که کسی نفهمه ولی طوفان و باران شدید بود نمی شد رفت

فاطمهsays:

سلام من خواب دیدم خواهرزاده ام که تو واقعیت سه ماهی می شه مرده، زنده است ولی پدرش مرده تو حیاط مدرسه تو صف بود منم پیشش بودم و از همه بچه ها می خواست به پدرش درود بفرستند چون مرده‌ (پدرش تو واقعیت زنده است)

اصغریsays:

سلام ببخشید خواب دیدم با مامانمو ددتا از خاله هام رفتیم خونه ی قدیمی پدر بزرگم( ک الان نو ساختنش،خونه ی قدیمیشونو تو خواب دیدم) و اینکه همسایمونم هست ،من میگم الان خونه خراب میشه سقف میریزه زمین باز میشه، همینجوری نشستیم هیچ کدومم اتفاق نیفتاده ولی استرس داریم

ساراsays:

سلام خواهرم مجردهستن و خواب دیدن شوهر خواهرم که فوت شدن شیرینی های زیادی واسمون آورده و با اصرار خواهرم رو با خودش میبره ولی چهره ایشون شبیه همسر سابق من بوده.

فاطمهsays:

سلام و ممنون از راهنماییتون. من جدیدا زیاد خواب می بینم قبلا به خوابهام زیاد اهمیت نمی دادم تا اینکه پارسال خواب دیدم باد خواهر زاده مو برد و من هرچی گشتم پیداش نکردم. چند روز بعد از اون خواب خواهرزاده ام یه مریصی سخت گرفت و یه سال نگدشته بود که فوت کرد.همش ۸ سالش بود. الان خیلی دلتنگشم و با اینکه مرتب خیرات می دم اما زیاد براش گریه می کنم. مامانم می گه این گریه باعث ناراحتیش می شه دلیلش اینه مامانم خواب دیده خواهرزاده ام تو یه جای خیس خوابیده بهش می گه برو اونور بخواب می گه نه اینجا رو خاله خیس کرده منم جای دیگه نمی رم همینجا می خوابم . می گه چند بار هم این خوابو دیده. لطفا بگید تعبیر خواب مامانم چیه ؟ بازم ممنونم ازتون.

صبا اسماعیلیsays:

سلام من خواب دیدم ک با نامزدم رفته بودیم دربند و سوار تله سی یژ شده بودیم و نامزدم به شوخی شروع کرد به تکون دادن اون و کابین ما از قلاب جدا شد و داشتیم میفتادیم و من به نامزدم میگفتم چیکار کنه ک موقع سقوط کردن کمترین آسیب رو ببینیم تعبیر این خواب چیه؟؟

Zahrasays:

سلام خسته نباشید.من تقریبا نزدیکای صبح بود که خواب دیدم به یک کشور خارجه به همراه خانواده سفر کردم می‌خوام بدونم تعبیرش چیه ممنون

فاطمهsays:

سلام من به تازيگي مادرم رو از دست دادم و خواهرم از راه دوري از مسافرت أمده و ديروز بعد از نماز صبح خواب ديدم كه مادرم زنده شده و به خواهرم ميگويد برو كه هديه مي ايد أيا اين خواب تعبيري دارد

حيدر نsays:

با سلام ديشبخواب ديدم كه در حالت خواب نيمه شب صدايي شبيه هواپيما من وخانمم را از خواب بيدار كرد با عجله امدم جلو پنجره ،اول به خانمم گفتم صداى هواپيما بوده بعدكه از پنجره نگاه كردم ديدم ماشين بزرگى شبيه كاميون جلو در پارك كرد وپدرم روى ويلچر و مادرم همراهش از ماشين پياده شدند و به داخل ميايند انها سالها قبل فوت كرده اند من سريع بطرف در رفتم. منتظر بالا امدن اسانسور ماندم كه بيايند ولى از خواب بيدار شدم لطفا بفرماييد تعبير خواب من چيست با تشكر فراوان از مدير محترم

جواد محمد نژادsays:

خواب دیدم مامانم وخواهرم از مسجد اومدن خونه وگفتن که امام زمان در فلان روز ماه میخواد در یکی از روستاها که با ما چند کیلومتر فاصله داره میخواد ظهور کنه حتی اسم روستا رو هم گفتن من خیلی خوشحال شدم و نفس راحتی کشیدم لطفا تعبیرش چیه

Fsays:

ما خونه قدیمی و گلی داشتیم که اونو فروختیم ولی در حال حاضر تا زمان موعود ساکنیم. عمومم نزدیک دو ساله که فوت شده. حدودا ساعت شیش و نیم صبح این خوابو دیدم عموم جلوی در خونه با ماشین ماکسیما مشکی و برادرم با ماشین رانا مشکی میان و ماشیناشونو پارک میکنند در صورتی که اصلا ماشیناشون مدل بالا نبوده در واقعیت. با خودم حسرت خوردم و گفتم همه پیشرفت میکنند به غیر از ما . . تعبیر از نظر شما چیه؟

زهراsays:

با سلام چند وقت پیش خواب یکی از اقوام نزدیک که فوت شده رو دیدم تو خواب نمی دونستم در قید حیات نیست داشتم براش خوابی که راجع به خودش دیده بودم تعریف می کردم یه بلیز زمان حیاتش داشت بهش می گفتم با اون بلیز خوابت دیدم ولی خیلی برق می زد بلیزت دوبار گفت خیر باشه خیر باشه ایشون خانم بودن با تشکر از سایت خوبتون

حناsays:

با سلام دوستی داشتم که کمتر از دوساله فوت شدن....ما تازه به شهر دیگه ای نقل مکان کردیم حدود ۱ماهه،زن برادرم که میاد خونه ما مهمانی خواب دیده که خانواده ی دوستم که مرحوم شده مهمانی اومدن خونه ما (خونه ی که تازه نقل مکان کردیم اونجا)و یه دختر کوچیک هم دارن، تعبیرش چیه....ممنون میشم

علیsays:

سلام برشما،امروز ظهر خواب دیدم که مادر بزرگم اومده خونه پدرم و مریض بوده و داشت گریه میکرد و من بهش گفتم صبر کن تا پدرم بیاد بهت پول بده و بری دکتر و یهویی بیدار شدم. تعبیرش چیه؟ ممنون از شما

فاطمهsays:

سلام و سپاس خواب دیدم در جایی اقوام ما و همسرم جمع بودیم و هده ای که عرب زبان بودند به آنجا آمدند و جلوی در به پیشوازشان رفته بودم. یکی یکی وارد شدند همه چادر مشکی سر داشتند ولی دیدم پیرزنی چادری رنگ روشن سر داشت و خیلی شبیه به مادربزرگم بود که چند سال است فوت شده. جلوتر رفتم و وقتی شروع به فارسی حرف زدن کرد مطمئن شدم خودش است چون بقیه مهمان ها عربی حرف می زدند. خیلی حس خوبی داشتم که دوباره مادربزرگم را می دیدم. وسط مجلس مادربزرگم بلند شد و رفت پایین. سریع رفتم به مادرم گفتم مادربزرگ را دیدم و همگی رفتیم به دیدنش ولی او رفته بود و همه گریان و غمگین شدیم. یادم است بچه های خانواده ی ما و آن مهمانان داشتند با هم بازی می کردند.

مهتابsays:

سلام.در واقعیت شخصی به من قول ازدواج داده. خواب دیدم که همین شخص با پدربزرگشون که فوت کرده سر یک سفره بودن که به پدربزرگش میگه باید برام بری خواستگاری. پدر بزرگش یه تیکه نون سمتش پرت میکنه و با خنده میگه من خیلی خوشحال میشم مخصوصا وقتی که عروسی نوه هام باشه

پریاsays:

سلام وقت بخیر دیشب خواب دیدم مادر بزرگ مرحومم نشسته بود و یک بچه کوچک در حالیکه یک شاخه درخت سبز دستش بود روی پا مامان بزرگم و تو بغلش نشست لطفا ممنون میشم تعبیر کنید

نازانsays:

سلام من خواب دیدم که تو خونمون رو مبل نشسته بودم دامادمون و مامانم هم نشسته بودن پیشم توی دست مامانم دوتا کبوتر بود مامانم به من گفت بیا نگاشون کن ببین چه قشنگن من گفتم نه نمیخوام گفت بیا بعد من رفتم پیش مامانم وکبوتر ها رو نگاه کردم بعد من تو حیاطمون رو نگاه کردم دیدم پر از کبوتر بود اکثر کبوتر ها دو رنگ بودن به رنگ‌های سفید و مشکی البته قهوهای رنگ هم توشون بود اما اونهای که دست مادرم بودن خیلی خوشرنگ ‌زیبا بودن وبا کبوتر های توی حیاط فرق داشتن

...says:

سلام خواب دیدم منو شوهرم نون پختیم من اصلا حواسم نبود به زن عموم تعارف نکردم وقتی داشتم از کنارش رد میشدم تیکشو بهم انداخت که یه بسم الله نگفت مثل اینکه به گوش مامانم رسیده بود بهم تذکر داد که باید تعارفش میکردی بعد خودش یه نون لواش برداشت وبرد به یکی که مرده ومامانم بهش دایی میگفت بده اونم وقتی مامانمو دید از بیماریش نالید ومامانمم بهش گفت چقدر لاغر شدی اونم یه لقمه از نون مامانمو برداشت وخورد من نگاهمو از اونا برداشتم متوجه شدم مامانم عینک پدربزرگ خدابیامرزمو برداشته و تمیز کرده منم گفتم نیازی نیست چون کسی نیست که ازش استفاده کنه. ممنون میشم تعبیرشو بگین

رضا كوشاsays:

با سلام در خواب عموى خودم را كه حدود ده سال پيش فوت كرده بود ديدم البته آنزمان ما همسايه طبقه پايين ايشان بوديم درخواب ديدم كه عمويم از بالكن طبقه بالا من و دوستم را در بالكن طبقه خودمان ديد و از من و دوستم با روى خوش طلب سيگار كردمن هم لبه بالكن رفتم و به ايشان دادم درحاليكه سيگار را مى خواستم به ايشان بدهم ميخواست منرا هم بالا ببرد كه نرفتم تعبيرش را محبت مى فرماييد . ممنون

Zairasays:

سلام خواب دیدم مسافر اربعین حسینی بودیم، و تو خونه یکی از فامیل که تازه فوت شده که در خواب در کربلا بوده. به شوهرم گفتم که سه روزه توی این خونه ایم باید راهی کوفه بشیم منم یه آه بلند کشیدم که اون شخصی که فوت شده بهم گفت آه نکش و تو دستش یه لیوان پر آب بود و کاملا زلال به شوهرم گفت اینو ببر و توی مسیر ا این لیوان استفاده کن. خواست به شوهرم بگه بعد استفاده این لیوان رو برگردون اما من حرفشو قطع کردم ولی باز منظورش رو فهمیدم.

سورناsays:

با سلام،من دیروز با مادرم دعوام شد سر مخالفتش با خواستگارم منم کلی فحش به مادرش یعنی مادربزرگم که فوت شده دادم،،،شب لومد تو خوابم اولش یادم نیست چی بهم گفت ولی اخراش چیزی گفت شبیه این جمله چون دقیق یادم نیست؛گفت شر میشه دردسر میشه ازدواجت باهاش منظورش مخالفت خانوادم و دعوا و جنگ و ابرو ریزی بود؛،،،،منم اخرش گفتم اخرش بهم میرسیم یا نه ؟به زور از زبونش کشیدم که بگه آره ،،تا اخر مکثی کرد و گفت اره قسمتته،،از خواب پریدم بعدش،،،خیلی نگرانم تعبیرش چیه

حيدر نيكوپورsays:

سلام خسته نباشيد خواب ديدم دارم رانندگى ميكنم و پدر مرحومم بغل دستم نشسته از يك جاى سرسبز رد شديم بمن گفت همينجا بايد مى پيچيدى جاده فرعى مزرعه انطرف بود من گفتم پدر زودتر ميگفتى رد شدم ولى باشه دنده عقب ميرم كه عقب امدم و ديدم جاده خيلى باريك هست پياده شدم و پياده رفتم ولى ديگر پدرم نبود از راه باريك رد ميشدم و خيلى شلوغ بود وچند دختر چينى هم در حال رفت وامد بودند و عده اى حوان ايرانى با كامپيوتر كار ميكردند من به يك رود خانه رسيدم كه پل نداشت يك بشكه بريده بود من برداشتم داخلش رنك پلاستيك سفيد بود شستم و ميخواستم يا ان پلى بسازم كه از خواب بيدار شدم لطفا تعبير خواب مرا بفرماييد

هدیهsays:

سلام، من دیشب خواب دیدم مادربزرگم که ۶ ماه فوت شده، سر سجاده نشسته در حال ذکر گفتن با تسبیح هست، من هم میرم جلو با خوشحالی هی بهش میگم دعا کن با هم بریم مشهد زیارت مثل دفعه پیش که رفتیم خلوت بود خوب زیارت کردیم

سحرsays:

سلام من دیشب خواب دیدم که پدربزرگم که ۱۴ ماه پیش فوت شده تو خونشون دراز کشیده پتو روشه وقتی میبینمش زود میرم پیشش هول هولکی روبوسی میکنم باهاش خیلی هم خوشحالم اونم میخنده بعد بهش میگم منو میشناسی میگه اره و اسممو میگه وتمام

فریباsays:

سلام من خواب دیدم یجایی بودیم شلوغ بود مثلا مثل جشنو اینا که برای اماما میگیرن. ی خونه ی خیلی بزرگ باغ مانند. بعد من ی لحظه رفتم تو ی اتاقی چیزی بردارم تو خواب اون همین اتاق خودم بود یهو دو نفر از در اتاقم ی مرده با تابوت اوردن داخل ک دورش بزنن ببرن منم چون میترسم سریع دولا شدم از زیر تابوت مرده هه رد شدم رفتم بیرون.

سوگلsays:

با سلام ممنون از سایت خوبتون آیا خبر دادن مرده از آینده تو خواب حقیقت دارد؟ چند روز پیش با مادرم سر مخالفتش با خواستگارم بحثم شد منم کلی فحش به مادرش (مادربزرگم که سالها پیش فوت شدن)دادم ،شبش اومد تو خوابم با چهره ای خوشرو و از مخالفت خانوادم گویا میگفت مثلا گفت که این ازدواج اخر خوبی نداره منظورش دعوا و جنگ و مخافت بود ،بعدش اخرش ازش پرسیدم اخرش چی میشه بهم میرسیم یانه و در حالیکه اصرار داشتم که بگه آره اونم مکثی کزد سرشو پایین انداخت ولی چهرش حالت ناراحت شد و گفت آره ،بعدش از خواب پریدم تعبیرش چیه نگرانم خیلی ?

5M2says:

باسلام . من مادر بزرگم 8ماهه فوت شده داییم خوابشو دیده که داییم داره فرشاها رو رو پشت بوم میشسته بعد ی مرد قد بلند کمکش میکرده که نمیشناخته اونو ی دفعه مامانجونم اومده رو پشت بوم ب داییم گفته پشت فرش هارو تمیز بشور یادش نیست داییم که مامانجونم گفته برامهمونا تمیز بشور یا مهمون دارم تعبیرش چیه؟ممنون

آی تکsays:

سلام خواب دیدم به دلیل بزرگ کردن راه قبرپدرم که نزدیک چهل روزه فوت کرده دارن نبش قبرمیکنن وقتی پدرمو برمیدارن همونجوری مونده سالم و رنگ چشماشم شفافتر شده و زنده هست وهمه تعجب میکنن که چجوری سالم مونده اینهمه مدت و زنده بعد همه میریزن سرش کفنشو پاره میکنن به عنوان تبرک میبرن که باایمان بوده که اینجوری مونده، تعبیرش چیه ممنون

مینا شجاعیsays:

سلام خسته نباشین خواب دیدم تو باغی هستیم که همه اقوام پدریم دور همیم وومیخوایم بریم مراسم ختم عموم ولی عموم که چند ماه پیش فوت کردن تو خوابم زنده بودن و داشت آماده میشد شلوار سفید پاش کرد انگار که میخواد بیاد مراسم خودش ممنون میشم تعبیرش کنین

Zano7says:

خواب ديدم ک نوه های عمم تو خواب دیدم (یکشون شهیدشده و اون یکی مرده) شهيد شده تودستش اصلحه (تفنگ بود) و خیلی عصبانی بود و می‌خواست بهم شلیک کنه.. منم از شدت ترس تو دستشویی قایم شدم.. و اونا دنبالم اومدن.. تو خواب بهش گفتم ک تو نمیتونی بهم شلیک کنی.. بعدش داداشم اومد بمن گفت این اصلحه واسه حفظ جان ماست.. ممنون میشم تعبیر کنید

روشاsays:

سلام استاد خواب دیدم انگار دختر یکی از اشناهامون خونشون کنارخونه مابود اما تو خونه ما تو حموم مرده ها رو میشستن و تو تابوت میزاشتن تو راپله و سبد سبد سبزی میشستن واسه مراسم میزاشتن تو خونمون بعد من ناراحت بودم ک چرا تو حموم خونمون میشستن و میگفتم اب مرده نریزه زیر پامون تو خونه خیلی اشوب بود خوابم? ممنون میشم از تعبیرتون

مریمsays:

سلام خسته نباشید مادر بزرگم که ۹۴ سالشه دیشب خواب دیده که پدر بزرگم که سی چهل سال پیش فوت شده به خوابش اومده و گفته بیا بریم مادربزرگمم گفته من نمیام دستم درد میکنه با تشکر

الههsays:

سلام من خواب دیدم که کسی که خیلی دوستش دارم و یک فرد معروفی هست تو یجا باهم ملاقات میکنیم ایشون در واقعیت خواننده هست و من به کنسرتش رفتم توی کنسرت برقا میره و من میرم بک استیج تا ببینمش وقتی دارم میرم همسر رئیس کنسرت رو میبینم و ازش خواهش میکنم که منو ببره پیش اون و اونم بهم میگه که کجاست و من وقتی میرم کسی توی اتاق نبود و اتاق تاریک بود و اون خواننده چراغ قوه گوشیش رو روشن میکنه و من بهش نزدیک میشم و تا میخوام که باهاش حرف بزنم بر میگرده و به هم میخوریم چند دقیقه ای بهم نگاه میکنیم و این ی جور نگاه عاشقتونه بود،(من در واقعیت خیلی ایشون رو دوستدارم ولی ایشون منو نمیشناسن) اهان من توی خواب بهش گفتم منوتو متولد ی روز هستیم،(در واقعیت من و اون متولد ۱۱مهر هستیم)و من اینو توی خواب بهش گفتم و اون خیلی خوشحال شد. خیلی دوست دارم تعبیرشو بدونم❤️

....says:

سلام... دیشب خواب دیدم داشتم برای مادربزرگم که فوت کرده کفش می پوشیدم ی کفش سفید که تو ذهنم این بود چه کفشهای راحتی ....که ی نفر گفت دایی براش گرفته... بعد ی لحظه پوشید و در آوردش کفش و اومد روی فرش وایساد . اگر تعبیر خاصی داره ممنون میشم بگین

مرضیهsays:

سلام. مادر من ۱۱ سال پیش فوت شدند توی همون سانحه خواهرم زهرا هم معلول شد. خواب دیدم توی حرم امام رضا هستم نشستم جلوی ایوون طلا توی صحن انقلاب البته دختر عمومم کنارم نشسته بود. همینجوری که نگاه ایوون طلا می کردم یهو مادرمو دیدم که نشسته روی یک تخت مثل تخت بیمارستان. روسری سرش بود. سرمه زده بود. گفت جای زخم من که هنوز خوب نشده( توی یک سانحه تیر خوردن و خونریزی قلبی شدند و بعد هم فوت شدند) هی می گفت من که جای زخمم خوب نشده اما خیلی برای زهرا ناراحتم. خیلی برای زهرا ناراحتم. یهویی چشمم افتاد به درختان نارنج که پر از شکوفه بودن چند تاشو چیدم اینقدر خشکل بودن. باز ی لحظه چشمم افتاد به ی جایی که پر از بوته های سبزرنگ بود و من چند تاشو چیدم. ممنون میشم تعبیر کنید.

فاطمهsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم پدربزرگم که یکسال و چند ماهه فوت شدن برام سجاده پهن میکنه که نماز بخونم،تعبیری داره؟

عضراsays:

سلام مادرم دیشب خواب دیده بود در یک عروسی از قومی که بود همه رفته بود به جز از فامیل ما. مردم می گفت ما را رفتیم بعد برنج با خود بسیار زیاد اوردیم مادرم شکایت کرد گفت چرا برای من نیاوردی بعد عمه اش که چند سال پیش فوت کرده بود امد گفت خیره من بدای تو دو تا یرنج میاورم منتظر بودم که از خواب برخاستم

عضراsays:

سلام مادرم دیشب خواب دیده بود در یک عروسی از قومی که بود همه رفته بود به جز از فامیل ما. مردم می گفت ما را رفتیم بعد برنج با خود بسیار زیاد اوردیم مادرم شکایت کرد گفت چرا برای من نیاوردی بعد عمه اش که چند سال پیش فوت کرده بود امد گفت خیره من بدای تو دو تا یرنج میاورم منتظر بودم که از خواب برخاستم

حسابداریsays:

سلام چند روز پیش یکی از اعضای فامیل دور من فوت کرد و من دیشب خوابش رو دیدم که عروس شده و من برای عروسیش رفته بودم آرایشگاه

Nazaninsays:

سلام مادر بزرگم۱۲ روزه فوت شده اومده به خواب خالم با یه چادر مشکی خیلی عصبانی بوده و خیلی زیبا.خالمو کشیده زیر چادرش و گفته چرا دامادم اومده منو تو خاک تکون داده و از این مساله عصبانی بوده با توجه به اینکه پول اون قبرو سالها پیش دامادمون داده میخاستم‌ ببینم تابیرش چیه؟به خالم پول داده و گفته اینو برو قند بخر .لطفا کمکمون کنید تو تعبیر این خواب

سپیدهsays:

سلام. من خواب مادربزرگمو دیدم که مرده. قبل مرگش خمیده بود. اما تو خواب سرحالتر بود اما گرسنه‌ش بود و پی گاز وایساده بود، تخم مرغ درست کنه، بعد با گوشه‌های تخم مرغ بازی میکرد.

راداsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم یه پارچه سفید دستمه وتوش چندتا جسد هست فک کنم چهارتا بودن من این جسدارو میزارم روی سقف ماشین بعد یه بچه میمون از تو خونمون میره تو کوچه من میرم و برش میگردونم تا براش اتفاقی نیفته وقتی بر میگردم میبینم یه گربه خیلی بزرگ اندازه سگ رو سقف ماشین کنار جسدا نشسته و یه تیکه از بدن جسدو میکنه ومیخوره من میرم جلو تا گربه رو فراری بدم که میبینم گربه خیلی بزرگو وحشتناکه و خودم فرار میکنم بعد یکی بهم گفت چرا جسدارو ول کردی رفتی بهش گفتم به خاطر میمونه اون دفعه به خاطر اینکه کنار جسدا موندم یه میمون دیگه اسیب دید اینبار رفتم این میمونه نجات بدم که اتفاق قبلی نیفته ولی با ول کردن جسدا ،جسدا اسیب دیدن نمیدونم چیکار کنم

تبسمsays:

سلام من چند شب پیش خواب دیدم از جای امدم در حویلی ما بسیار وسایل جدید و زیاد بود پرسیدم از کی است گفت از همسایه ما از این جا می رود بلکه در حقیقت ما هیچ همسایه نداریم بعد فرادیش باز از مدرسه امدم دیدم بسیار مهمان است بعد شب شد دیدم از دست دندان دردی خواب نمی رفتم بعد دیدم پدر کلان من که و فات کرده بود اند یک سوزن دعا کرد داد من بالای دندان خود گذاشتم درد اش کم شد و خواب رفتم فردا برخاستم به مادرم علاوه که در خواب بودم خواب میدیم به مادرم گفتم پدر کلان من امد و این سوزن را داد بعد مادرم گفت این از همان پیسه های دعا کرده بود که برای پسر های اش که زنده بود داده بود این همان پیسه است که برای تو سوزن گرفت بخاطر دندان دردی تو

تاراsays:

سلام و احترام. مادر من سالها پیش وقتی نوجوان بودم فوت شده دخترم عقد هستش در خاب دیدم مادرم آمده و دنبال کارهای عروسی و رزرو تالار و... برای عروسی دخترم هست

محمدsays:

سلام پدر و مادرم هردو فوت شده اند که در خواب می دیدم مادرم سر حال است و برای مراسم پدرم که می گویند فوت شده کار می کندولی پدرم هم حضور داشت که با خودم گفتم پدر که هنوز زنده است پس چرا می خواهند برایش مراسم بگیرند وپدرم کمی از حالت چشم هایش معلوم بود که گویا خسته است و یا بیمار احوال است که کنار اونشستم دستش را دور گردنم انداخت من هم سرم را به دست او تکیه دادم که حس خیلی خوبی در ان لحظه داشتم می خواستم تعبیر این خواب را بگویید با تشکر

رها جعفریsays:

سلام خواب دیدم پدرم که تازه فوت شده اومده تو اتاق خودش ماهم داریم همونجا رو فرش وموکت که انگار حمومه حمومش میکنیم من و دوتا از داداشام خوب با آب میشوریمش از شدت دوست داشتن پشتشو بوس میکنم تعبیرش چیه؟

_Tinasays:

سلام خسته نباشید تو مراسم یکی از بستگان دور بودم یه بسته ای دستم رسید توش یه بسته چایی خشک و لیمو ترش بود و من تصور کردم که اینو کنار گذاشته بدن به کسی که براش روضه میخونه و منم این حرفو به دیگران زدم به من جواب دادن که چایی به این خوبیو بدین من،من پولشو بدم

ساراsays:

سلام دیدم پدر بزرگم که فوت شده همراه عموم‌ داره میاد خونه پدرم بعد دیر کردن پدرم زنک زد گفتن رفتن رستوران دارن میان.پدرم گف پدر بزرگت فلان جان بشینه وقتی اومد منم کفتم باشه از اون چندتا صندلی یکیش رو براش میزارم بعد گف نه یه صندلی دیکه بود اونو براش خودم میبرم و برد تا آماده کنه.ممنون از تعبیرتون

نازیsays:

سلام. من خارج از کشور و از خانواده ام دور هستم. دیشب خواب دیدم پدرم رو تو تصادف از دست دادم. با ماشینش ته یه دره سقوط میکنه. خیلی کم گریه میکردم(این واسم خیلی عجیب بود) و توی مراسمی که براش گرفتیم فقط من و دوتا از خواهرام بودیم.بقیه خواهر و برادرا نبودن. مراسمش خیلی بد بود، جوری که فقط خرما برای پذیرایی بود.خرماهای کثیف و به هم ریخته. مکان مراسمش دقیقا همونجایی بود که چند ماه پیش تو یه خواب دیگه واسه پسرعموم که اونم فوت شده دیده بودم. دققققییییقا همون جا. همون خونه یِ گِلی و خرابه. بعد من و خواهرم میریم خرما و شمع و چای و ربان مشکی میخریم و تا برمیگردیم که قبل از نهار هم بود بیشتر مهمانها بلند میشن، خداحافظی میکنن و میرن. انگار از نحوه ی پذیرایی یا یه چیزی ناراضی هستن. مراسمش خیلی بد و بی عزت بود. بعدش هم که برمیگردیم خونه، دوتا داداشم افتادن به جون هم و دارن دعوا میکنن یه جوری انگار بعد از بابا همه چیز به هم ریخته. ممنون از تعبیرتون.?

نداsays:

سلام پدربنده پانزده روز که به رحمت خدارفته اند ...دخترخاله ام نزدیک اذان صبح خواب میبیند که پدرم ازسفرکربلا ۱۰۰عدد تسبیح باتربت کربلا و۱۰۰ عدد چفیه سبزرنگ سوغات اورده اند ومیگویند اینو بدید به فامیلا ....همینطور درخواب میگه حالم خیلی خوبه و خوشحال بودن ومیگفتن امام حسین منو شفاداده لطفا تعبیر بفرمایید

لادنsays:

سلام ساعت شش ظهر خواب دیدم عموم که مهر امسال دو ساله از بین ما رفتند از بیرون (خرید) میان و با حالت خستگی میاد میشینه رو مبل و خرید هاش رو هم میگذاره میگم سلام عمو میگه سلام دخترم میشینم رو پاهاش بوسش می کنم من رو می بینه خیلی خوشحال می شه منم خیلی به وجد اومده بودم بهش میگم عمو یه قولی به من می دی با این حال که می دونستم مرده اما بهش گفتم . گفت چه قولی گفتم این که زود به زود بیای به خوابم گفت باشه بعد دیدم یکهو ناراحت شد نفسش رو بیرون داد گفتم چی شده خیلی از حرفاش رو نشنیدم فقط این یک تیکه رو شنیدم که گفت یادم رفت به مغازه داره بگم خرید ها رو ببره پیش مادربزرگت. مادربزرگم خیلی وقت هست فوت شده گفتم این که ناراحتی نداره خودت بعدا می بری

شیدهsays:

سلام مدیر عزیز و گرامی وقتتون بخیر راستش دیشب خواب عجیبی دیدم خواب دیدم در یک مسجد من مشغول به کار شدم و نظات و اشپزخانه دست من بود توی خواب در دل خود میگفتم خوبه همینجام نمازمو میخونم یک لیوان اب دستم بود مادربزرگ که از دنیا رفته جلوی من امد و اب رویش ریخت معذرت خواستم و بوسیدمش ولی عصبانی شده بود و منو وسط مسجد کشاند و جنی وارد بدنم کرد من حسابی ترسیده بودم و سوره ناس را میخواندم تا از بدنم خارج شد ولی به صورت گربه همان اطراف بود

محمد امین سعیدsays:

سلام من خانمم دیشب خواب دیده ک وسط یک جاده هست و یک کامیون بنز 10تن میزنه بهش و از روش رد میشه و میمیره بعد میزنه دوباره زنده میشه خون هم نمیبینه بطوریکه رد لاستیکای کامیون رو احساس میکنه روی پاهاش افتاده و بیدار میشه هم چنین احساسی داشته. ممنون میشم ک وقت میذارید مچکرم. التماس دعا

نسرینsays:

با سلام خواب دیدم در یک مهمانی خیلی بزرگ که کلی آدم هم بود یک دفعه تکه بزرگی از دندان بالام شکست که دیدم سیاه هست بعدش داشتم فکر میکردم که حالا چطور با دندان شکسته غذا بخورم

asalsays:

سلام.وقتتون بخیر .من خواب دیدم که چهار تا مرد دارن دنبالم میکنن و یه جایی نزدیک زادگاهم منو محاصره کردن بعد یکی از اونا دستامو بست منم رو کردم به سمت حرم امام رضا و گفتم یا امام رضا همونجوری که دستامو بست دستاشو ببند .اون کسی که دستامو بسته بود بغض کردو دستامو وا کرد .این خواب و چند باره دارم میبینم میشه بگید تعبیرش چیه.ممنونم

کوکبsays:

خواب دیدم مادر بزرگم که مرده اومده خونه مون لباسهای مرتب پوشیده من و مادرم نشسته بودیم اون خوشحاله وما هم خوشهالیم ولی خیس عرق شده بود دست و پا وشانه او را میبوسم ولی صورتش را نمی بوسم تعبیرش چیه

کوکبsays:

سلام خسته نباشید... برادرم خواب دید که پسر همسایه مون کفشای آبی پوشیده هر کاری میکند که بندش را ببندد نمیتونه آشغال میگیره پاکش میکنه که ببنده باز هم آشغال میگیره تعبیر چیه تشکر

امينsays:

سلام متشكرم ازوقتي كه به مااختصاص ميديد.خواب يكي ازدوستانم روديدم كه نزديك به يك سال ودوسه ماهي هست درسانحهزتصادف فوت كردخواب ديدم كفنش روبازكردن اول چشمانش روبازكرد بعدبلندشدماهم نمي خواستيم بيادبيرون واوبرنميرگشت به كفنش يايه جوارايي به سردخانه ياقبرس يكي ازدوستانم كه يادم نيست كدومشون بودبايك چوب زد توي سرش وديدم دستش روگرفت اماروش رو برگردوندنميدونم ميخواست چي بگه اما من درجوابش گفتم براي قيامت اما بازقبل ازاينهايك بسته دلارروازم گرفت برد باخودش .متشكرم

ghsays:

سلام پام شکسته تو گچه دیشب خواب دیدم پدرم ک فوت شدن یه کت و شلوار رنگ روشن پوشیده بودن و اومده بودن به خوابم تو خواب هی ناله میکردم پامو به پدرم نشون میدادم گفتن باید گوسفند نذر کنی و بعدشم چند تا ظرف گوشت اونجا بود و دورش شلوغ پدرم گفتن برا این گوشتا اومدم بابا میشه تعبیرشو بگین لطفا

سمیرا شادsays:

سلام خواب دیدم یه دختری که تووانزلی گم شد طفلی پیدا نشد سرنخ ازش پیدا کردن ازش تو یه سرد خونه تو یه باغ سرایدار اون سرد خونه باعث قتل اون طفلی بود که دزدیده بودش وقتی ازش جنازه اون کودک و بعد از سالها جویا شدن گفت کشتش با گوشتش حلیم درست کرده داده به مردم البته من تو این مورد ربودن بچه ها هم وسواس فکری دارم

نرگسsays:

سلام. من خواب دیدم پدربزرگم که تازگی فوت شدن شب قبل از فوتشون از بین همه نوه ها به من گفتن کنارشون باشم و منو بغل کردن و باهام حرف زدن. من به ایشون گفتم نمیخوام تنها باشم و منو با خودتون ببرید اما چیزی نگفتن و من گریه میکردم. و صبحش پدربزرگم فوت شده بود

ابتسامsays:

سلام وقت بخیر و تبریک اعیاد قربان و غدیر خواب دیدم یه کفن دستمه و ایستادم منتظرم مردم از اتاقی بیان بیرون هرکی میومد کفن پوشیده بود من قبول نمیکردم برم تو اتاق منتظر بودم خالی بشه که خودم بپوشم نمیخواستم کسی تنم کنه و داییم پیشم بود میگفت تو این باغ یبار یه ماری بود هر کی نیش بزنه خوشبخت میشه الان هم هستش و همچنان کفن دستم بود و منتظر خالی شدن اتاق

smohammadisays:

با سلام و خسته نباشید من بعد از نماز صبح خواب دیدم که در حالی که داشتم با گوشی صحبت می کردم دختر خالم اومد پیشم ویه رو سری خیلی خوشگل آورد وبهم داد و گفت که عیدت مبارک من با اشاره بهش گفتم صبر کن تا تلفن قطع شه که ازش تشکر کنم و اینکه نمیدونم منظورش از عید چه عیدی بود.. از قبل به خاطر پاسخگویتون ممنونم ...

طاهره باقریsays:

سلام ، خواب دیدم دختری جوان از شیشه قطار بیرون افتاد ومرد ومن چمدان لباس او را برداشتم ولباسش را پوشیدم و با خود گفتم بهتر است این لباس ها را ب خیرات بدهم ، ودختر را بردیم خانه و رویش را پارچه پوشاندم و از ترس خوابم نمی برد و به شوهرم گفتم این را ببر تحویل بده

بهارsays:

سلام خواب دیدیم که در یک باغی بودم که مرتفع بود پدرم که فوت کرده است اومد پیش من بعد ایشون سردشون بود و من بلافاصله کت خود را دراورده و به ایشون دادم وبعد پدرم بسیار خوشحال شد و تشکر کرد و من رفتم

فاطمهsays:

سلام خسته نباشید من و دوستم یه شب میخواستیم روح دوست منو که چند سال پیش فوت شده با روح پدربزرگ دوستم رو احضار کنیم و باهاشون حرف بزنیم ولی احضار نشدن همون شب دوستم خواب دیده که پدربزرگش با لباس سفید و دوست من که بر اثر تصادف فوت کرده با همون صورت زخمی و خونی بعد از تصادفش اومدن و توی یه اتاق خالی خالی که فقط دو تا صندلی بوده نشستن و پدربزرگ دوستم به دوستم گفته اینکارو نکنید و دوست من هم که فارسی بلد نبودن به دوستم یه چیزایی با عصبانیت می گفته که اون زبونش رو متوجه نمیشده فقط گفت مدام اخم میکرده و با لباس های قهوه ای رنگ هم تنش بوده و بشدت هم عصبانی بودن بنظرتون حالا ما باید چیکار کنیم تعبیر این خواب چیه مگه ارواح بر اثر احضار انقدر عصبانی میشن؟

لی لیsays:

با سلام و وقت بخیر. مادربزرگم در خواب دیده پدربزرگم به من پیشنهاد داده مهلت خونه اجاره ای الان توش زندگی میکنم رو تمدید کنم (و خونه دیگه ای رو اجاره نکنم ) و بعد دریافت پول پروژه ای که کار کردم از این خونه دربیام و واسه خودم خونه بخرم. تعبیر این چه میتونه باشه؟ با تشکر از راهنماییتون

مرسمsays:

سلام خواهرم پارسال فوت شده و من دیشب خواب دیدم که لباسی مشکی تنشه و رژلب قرمز زده و گفت که منتظر شوهرمم(شوهرشون در قید حیاته )که بیاد باهم بریم بیرون

فریده فریدsays:

با سلام من خواب دیدم که مادرم که فوت کردن از حمام بیرون اومدن ولی با من قهر بود و حرف نمی زد ولی لباس ورزشی زیبایی داشت از فکرم گذشت که برم یه لباس زرشکی ازش بگیرم و برم باشگاه ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید.

عزیزsays:

سلام من پسرم رو که چند سال پیش فوت کرده بود رو تو خواب دیدم که بهم گفت که از زندان آزاد شدم و وضع ظاهری مناسبی هم داشت ممنون میشم تعبیرش رو بگید

رقیه محمدیsays:

سلام من دیروز نهار خواب دیدم شوهرم که در واقعیت فوت کرده تو آب رودخونه روستامون غرق شد

آرامsays:

سلام خواب دیدم یکی فامیلامون که یک ماهه پیش فوت کرده تو یه کارخونه بود و یه دفعه آمد با لباس تمیز گفت من ۲۰۰ یا ۳۰۰ درست نشنیدم بدهکارم به کسه دیگه گفت

دریاsays:

سلام خواب دیدم توی مسیری دارم راه می رم یهودی یه چیزی که نمی دونم چی بود یه مو جودی یا نیروی خاصی بود ذهنش باز می شد و هرچه بدی بود می بلعید و چیزای خوب بجاش می دیدم از گیاه و جانور گرفته تا آدمی زاد حتی خواهرم که در بچگی فوت شده بود دیدم که زنده است ولی توی یه جایی مثل قبر سر باز تمیز می خوابه نه اینکه مرده باشه صورتش سفید و موهای مشکی نازی داشت در واقعیت بور و مو طلایی بود من خوشحال و احساس راحتی می کردم که چیزای بد از بین میرن

کبریsays:

سلام دخترمجرد٢٧ساله ايي هستم كه خواب ديدم:رفتم دكتر،تونوبت بودم! دكتريه مردي بودبدون روپوش واصلانم به مكان اونجانميومدكه مطب باشه.دكتراول سه تادختره رومعاينه كردوبعدنوبت من شد،رفتم جلووگفتم گلوم درد،امااون دندونام رونگاه كردوگفت اگه اين دوتادندون مشكل سازشه خيلي بده!اون سه دخترهمينجورنگاه دكترميكردن امااون بي اهميت بودبه اوناوبهم گفت دوست داري كاركني،گفتم آره! گفت فرداساعت شش صبح اينجاباش تاباهم بريم بين يه عالمه تخم مرغي كه پوستشون شكسته،منم كلي خوشحال شدم وگفتم عاليه. تومسيربازگشت به خونه بودم كه شوهرخاله ام روديدم وگفتم ازفردابايدساعت شش صبح اونجاباشم وبرگشتم كه مسيرروبهش نشون بدم،ديدم اونجابالاترين نقطه است وديدم كلي راه هست كه بايدبرم(اگه شفاف تربگم يعني انگاردامنه كوه بودم وبايدميرفتم نوك قله)بعدپيش خودم گفتم ساعت چندبيدارشم كه شش اونجاباشم ؟وترس داشتم كه نكنه ميخواد بلايي سرم بياره.

نازیلاsays:

سلام خسته نباشید. خواب دیدم که همه فامیل می تونیم روح مرده هارو ببینیم، بعد من روح سه تا مرده رو می دیدم که فوق العاده ترسناک بودن و از شدت ترس توو خواب به خودم می پیچیدم بعد اون ارواح تبدیل شدن به سه تا بچه و پدرم بهم گفت اینا بچه های مرده فلانین و من به خدا التماس می کردم که دیگه روح مرده هارو نبینم خواستم بدونم تعبیری داره این خواب چون خیلی ترسناک بود برام.

حمیده حداد یsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم که تو حیات خانه امان نشسته بودم ولی اون انگاری خانه امان نبود بعد پدر شوهرم در رو باز میکنه و خبر تصادف شوهرم با موتور رو میده و مادر شوهرم لباس مشکی پوشیده خیلی گریه میکنم خودمم البته تو خوابم باردار بودم لطف کنید تعبیرش رو بگید ممنون میشم

مریم هستم eeesays:

باسلام و وقت بخیر. من پدر بزرگرم که چندساله فوت شده رو برای اولین بار تو خوابم دیدم. یه فضای خیلی شلوغی بود که خودمم نمیدونم دقیقا چه جایی بود که ورودی و خروجیش سرسره مانند بود، من میخواستم پدربزرگم که بیمار بود و از اون فضا ببرم بیرون، بغلش کردم و از سرسره سربالایی میخاستم با شدت برم بالا ک رسیدم بالا اما دوباره سرخوردیم پایین و پدربزرگم گریه میکرد، من دوباره تلاشمو کردمو بلاخره موفق شدم ببرمش بیرون و پدربزرگم خیلی خوشحال شد. لطفا تعبیرشو بگین ممنون

زهراsays:

سلام. دیشب خواب دیدم که پدر بزرگم تازه فوت کرده ( در حالیکه خیلی سال پیش فوت کرده) و ما داریم تو خونه امون براش مراسم میگیریم. تو خونه یه سفره بسیار بزرگ پهن کردیم و تنوع غذایی خیلی زیادی هم داریم. ادمای زیادی از فامیل و آشنایان هم امدند و در این مجلس خیرات برای پدربزرگم و غذا خودن حصور دارند. البته این دومین بار هست که من این خواب رو میبینم. ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید. آیا باید خیرات بدم براش ؟

فاطمهsays:

سلام من خواب دیدم که تو خونه ی پدرم خونه ی قدیمیش رفتم و مادر خدابیامرزمم هست مادرم یک نوراز تو بغلش هست و تو حیاطشون هم کلی انجیر بود انجیر های تازه از درخت به نظرتون تعبیرش چیه

فرشتهsays:

سلام خاب دیدم ی جایی مثل خرابه و بیابون با عمه ام داریم میریم،بعد ی عده غریبه گردو ریختن زمین(باپوست،واون گردوها برا مابود)من و مامانم رفتیم مغزشو در بیاریم ولی همش خراب بودن (اب بهشون نرسیده باشه اونجوری بودن) بعد ول کردیم اومدیم،دوباره داشتیم با عمه ام راه و میرفتیم دختر داییمو دیدم(۵سالشه) از یه تپه مانند میخایم رد شیم ،اون نمیتونه،من میگیرم ردش میکنم (همینجوری ذهنمو مشغول کرده) تعبیرش چیه؟؟؟ممنون

کوکبsays:

سلام خسته نباشید برادرم برای بانک قبول شده بود نفر اول بود مساحبه داده قبل از اینکه جواب مساحبه اش بیاد خواب دیدم همین برادم که قبول شده بهم میگه من قبول نشدم میگم یعنی چه اینگار رقیبش قبول شده میگه بهم گفتن اگر ۴ میلیون بدی خودت قبولی.. . اینگار رقیبش این رقم را داده تا قبول شده ....الان جوابش اومده قبول نشده تعبیرش چیه ... جوابم را کامل بدید... تشکر از سایت خوبتون

فاطمه صادقیsays:

سلام خواب ببینی پدر فوت شدهات باهات قهر شده وخودکار طرفت پرت میکنه تعبیرش چیه

فاطمه صادقیsays:

سلام خواب ببینی حاج آقا بهجت آمدن خوابت وبا سنگ وکلوخ میزندت چه تعبیری داره ومن در خواب از ایشان سوال میکردم من به معشوقه ام میرسم ایشان به جای جواب منو باسنگ میزدن

خدیجه شفاعیsays:

خواب مادربزرگمو دیدم اما صورتشو ندیدم.چهرشو اصلن نمیبینم.صحبتی باهاش نمیکنم ولی.حرفم نمیزنه باهامون.لطفن تعبیرش رو بگین

سحرsays:

سلام ... خسته نباشید ... کل خوابم یادم نیست ولی یادمه در یه جای جدید حضور اقوامم رو حس میکنم و متوجه میشم پسر عموم که در آستانه ی سالگرد فوتش هستیم ، سعی داره با ترفند و گول زدن ما درب خودرویی رو باز کنه و اون رو به سرقت ببره ( مرحوم در زمان حیاتش و در نوجوانی به علت اعتیاد ازین قبیل کارها میکرد) . سپس عموم رو دیدم که خیلی رنجور و ناراحت نگاهش میکرد.... و مرحوم برای تبرئه ی خودش بهم گفت همش تقصیر بابامه ! . در نهایت عموم رو دیدم که به خواب رفته بود و مادرم رو دیدم که نوزادی رو در رختخواب داشت ... گویا نوزاد فرزندمادرم بود و دل درد داشت و مادرم بی خوابی میکشید و در حال نگهداری از اون نوزاد بود .... به نظر نوزاد پسر میومد ....

ژالهsays:

سلام وقت بخیر.من خواب دیدم بابام که در قید حیات نیست.سالم و سرحاله با یه ماشین سفید که مام سوارش بودیم مارو برد سر خاک خودش خودش رانندگی میکرد.فک میکنم پیرهن خودشم سفید بود دقیق یادم نیست.رفتیم سر خاکش من فاتحه می خوندم و قبر و میشستم خواهر و مادرمم بودن..بعدش نمیدونم خونه بود ماشین بود یا قطار دیدم پدرم روشو از من برگردونده و هرکاری میکنم بمن نگاه نمیکنه انگار قهر بود هعی اینطرف و انطرفش رفتم گفتم چرا بمن نگاه نمیکنی من کلی کار خوب برات انجام دادم اما بازم نگاه نکرد.تو دلم گفتم شاید با داداشم قهرم با من حرف نمیزنه.بهش گفتم باشه با پسرتم اشتی میکنم بمن نگاه نکن.بعدش نمیدونم نگاه کرد یانه..میشه تعبیر کنید.یعنی چرا از من دلخور شده بابام؟.

فاطمه صادقیsays:

سلام خواب ببینی که سر خاک پدر فوت شده گریه میکنی تعبیرش چیه پدرم یکسال فوت شدن من سر خاکش گریه میکردم

مsays:

سلام خواب ديدم پدر مادرم و برادر بزرگش كه خيلي فبل از تر از اينكه من بدنيا بيام فوت شدند يعني من نديدمشون براي شوهرم اومده بودن خواستگاري ما شيش ساله ازدواج كرديم

فاطمهsays:

سلام من خواب برادرم که فوت شده رو دیدم که رو سر دختر داییم تف میکنه خیلی نگرانم ممنون میشم تعبیرش کنید

هدیsays:

باسلام. من مادر بزرگم فوت شدن خواب دیدم که مث حالت بیهوشی ک قبلا داشتن نمیتونست حرف بزنه وهوشیار کامل نبود بعد یه دفعه دیدم غش کرد و از هوش رفت من ی بطری اب داشتم اول اب ولرم ریختم توصورتش بازم بهوش نیمد بعد اب یخ ریختم صورتش بهوش اومد تعبیرش چیه ممنون.

ژالهsays:

سلام من خواب دیدم عمه ام که چند سال پیش از دنیا رفته سالم و سرحال و خندان اومد خونه ی ما،من و مادرم میدونستیم اون فوت شده اما خودش فکر میکرد زنده است.مام دلمون نیومد بهش بگیم اما از اینکه اومده خونه ما تعجب میکردیم.عمه ام میگفت من همینجوری میگردم و هر جا دلم خواست میرم به هر کی دلم خواست سر میزنم چند بار خواستم به شما سر بزنم نشد ایندفعه اومدم.مادرم خواست با گوشی ازش عکس بگیره اما عکسش نیفتاد.من تو خواب اینجوری متوجه بودم که خیلیا از عمه ام خواستن عکس بگیرن اما اون تو عکس نمیفته.من یک عکس با گوشیم ازش گرفتم واضح تو عکس افتاد بعد خواستم فیلم بگیرم نشد.

S shirsays:

باسلام ببخشيد من چند ماهي است مادرم فوت شده است و ديشب خواب ديدم كه كل اقوام و اشنايان در حرم امام رضا براي مادرم مراسم گرفته ايم و خودم خيلي گريه ميكرديم كه ناگهان ديدم مادرم از ان سمت دارد مي ايد و من رفتم او را بغل كردم و همه او را ديدند تعجب كردند و بعدش همه رفتند و من به مادرم گفتم اينجا حرم امام رضا است دعا كن و خدارو شكر كن حالت خوب است و به دنيا برگشته اي تعبيرش چيه؟ ممنونم از شما

م.م2says:

باسلام. من خواب دیدم زندایی مادربزرگم فوت شده درصورتی ک زندس بعد خالم ب مامانم خبر دادک مرده. بعدا رفتیم قبرستان دیدم دارن با هلکوپتر مرده رو میارن اما مرده رو ندیدم. بعد ی دوتا مراسم بود اونجا یکی مراسم این و یکی دیگشم نزدیک قبر مامانجونم مراسم بود وصندلی چیده بودن و همه هم مشکی پوش بعد از نرده های قبرستان یه پیر مرد با یه پسر جوان اومدن ک ساز بزنن و یه چیزی تو مایه های شیپور گفت میخوام دل اینارو شاد کنم که نشسته بودن بعد گفتم بده ب من ساز بزنم اما نداد.بعد دیدم داییم تو اون جمع ک رو صندلی نشسته یه پارچه سبز دور گردنش بود و بما نگاه میکرد تعبیرش چیه؟؟

ابتسامsays:

سلام خواب دیدم پدربزرگ عروسم از کربلا اومده و به عروسم یه گردنبد طلا داد و بهش گفتم مواظبش باش گمش نکنی گردنبد خیلی قشنگ بود

M3says:

باسلام مامانم خواب دیده ک مامانجونم ک مرده .یه دستمال سفید بالای پیشانیش بسته و هی ب مامانم میگه ببین من تب دارم مامانم میگه دستها شو گرفتم داغ بودن یکم تعبیرش چیه؟با تشکر

م.م.says:

باسلام و تشکر. اگر مرده ای به بچه خود شیر بدهد تعبیرش چیست.ممنون

فاطمهsays:

با سلام خواب دیدم پدر بزرگم که یکسال و چند ماهه که فوت شدن تازه میخواییم بداریم تو قبر وفقط یکی از خاله هام براش گریه میکنه بقیه خیلی عادی برخورد میکنن

غفوريانsays:

با سلام ، حدود دو سال پدرم فوت شدن، پسرخالم خواب ديدن، كه از سه تا چهار راه رد شدن سر هر چهار راه پدرمو ديدن البته پسر خالم با ماشين بوده و پدرم بدون وسيله چهارراه سوم نگه ميداره از پدرم سوال ميكنه اون دنيا چطوره، ضمن اينكه پدرم چاق بوده و اصلا دندون نداشته تو خواب، بعد ميگه اونجا خيلي گرمه و بعد پسر خالم ميندازه رو زمين چندين بار ميپره رو شكمش ميگه اين كار و با ما ميكنن ، بعد هم ميگه خيلي حسرت اين دنيا و ميخورم ميخواستم خواهش كنم تعبير بفرماييد

حنانه رحیم مفردsays:

خواب دیدم رفتم در خونه همسایه میخواد نذری بده به یکی دیگه بعد من بهش میگم بده به من تا بهم میده اماانگار ناراحت که بهم میدش اماشوهرش خوشحال بعدمادرشوهروخواهرشوهرش ازم میپرسن چقدبوده بهشون نمیگم که چقدبوده نذری که بهم دادزن همسایه صدهزارتومان بود

سعيدsays:

باسلام خدمت شما بنده چند ماهي است مادرم به دليل بيماري به رحمت خدا رفته اند امروز صبح خواب ديدم همان طور كه قبل مرگش در بيمارستان بستري بود دوباره زنده شده و در بيمارستان بستري است و بيمار است و دكتر در اخر گفت دو روز ديگر مرخص است. تعبيرش چيه ممنونم

ساراsays:

سلام زن داییم خواب دیده زن داداش مرحومم گفته به محمد بگید لامپ خونم عوض کنه خفه شدم با این لامپ، لامپ شبیه شب خواب بوده

Faezehsays:

۱ سلام داماد برادر بابابزرگم خواب دیده که بابا بزرگم با پدر زن و بردار خودش که مردند در بر سر گودالی نشسته بودند ولی پایین نبودند و اون زرف هم بالاتر از این سه نفر بوده بابا بزرگم کلاهش کج بوده بهش گفته چرا کلاهتو درست نمی کنی بابابزرگم هیچی نگفته فقط یه لبخند زده تعبیرش چی میشه ۲ مادرم هم خواب دیده که بابابزرگم باجمعی از مرده ها جمع بودند و دست بابا بزرگم یه هندوانه بوده که روش دستمالی گذاشته به هندوانه نگاه می کنه و لبخند میزنه بابابزرگم تازه فوت شده توی خواب هر کسی هم میاد اصلا حرف نمیزنه یافقط لبخند میزنه این نشونه چیه یعنی از ما ناراحته که اصلا حرف نمیزنه

فاطمهsays:

سلام ببخشید من خواب دیدم پدرم که خیلی وقت پیش فوت کرده جنازش داخل آمبولانس با چندتا جنازه دیگه هست و من و چند نفر دیگه سعی در زنده کردنش داریم

فاطمهsays:

سلام ببخشید من دو سه روز پیش هم خواب دیدم پدرم که فوت شده میاد کنار من و خواهرم میشینه و هیچ حرفی نمیزنه و به هیچ کسی نگاه نمیکنه و مدام و چندین بار هی میره و میاد و هر وقت که میاد انگار یه چیزی وارد جسم من میشه که آخر سر خسته میشم ازش و پا میشم میرم

خاطرهsays:

با سلام این خواب رو همسرم دیده ممنون میشم تعبیر کنید . البته پدر همسرم حدود ۵ سال هست فوت کرده همسرم خواب دیده که پدرش در یک تابوت هستن وقتی ایشون بعد گریه و زاری پارچه رو تابوت رو کنار میزنن .می ببینن دهان پدرش کاملا باز هست و روی سینه پدرش پر از گوجه فرنگی ریز یا له شده است ممنون بابت تعبیر

مرجان رحمتیsays:

خواب دیدم پدرم(که ۵سال پیش فوت کرده)تو خونمون داشت ظرف میشست ومنم پیشش بودم و بهش گفتم بده من بشورم و نذاشت بعد اومدم پذیرایی دیدم عموم ( که سر ارث و میراث باهاش درگیری داشتیم) اومده خونمون و من هرچی از دهنم دراومد بهش گفتم که دست از سرما بردار هرچی گفتی همونو کردیم وفلان و جالب اینجاس که بابام هیچ واکنشی نشون نداد که بسه هیچی نگو و...و اتفاقا همون روز قرار بود مامانم و خواهرم برن به قم ومن تو حواب هی بهشون میگفتم پاشید برید دیرتون میشه

نیکاsays:

سلام یکی از نزدیکانم خواب دیدن که پدر بزرگم که سه سال قبل فوت شدن پنچ انگشت شون مار گزیده و نگران مادرم هستن و میگن مادر من خیلی ناراحته و همش گریه میکنه و اینو چند بار میگن

Sarasays:

سلام من خواب دیدم مادربزرگم یه ماشین سفید نیمه فوریل سوار بود راننده بود من و پسر خواهرم رو میرسوند هر جا میخواستیم خیلی عادی بود و حرفی هم نمیزد یه جا رفتیم پسر خواهرم پیاده شد بعد من باز سوار شدم که برسوندم خونه یکی از اقوام یهو دیدم یه جای پیاده شدم اونم رفته هیچکس نبود نزدیک غروب بود گفتم اینجا کجاست حالا چیکار کنم هیچکس نبود عین چند پله زیاد بود رفته بودم پایین یهو دیدم یه مردی داره دو میزنه میاد طرفم از ترس دو زدم رفتم بالا با پای برهنه یهو دیدم خیابون است ماشین رد میشه خودم و انداختم وسط خیابون داد میزدم کمک کمک چند تا ماشین رد شدن یهو بیدار شدم

علیsays:

سلام ، صبح بخیر مادرم دیشب خواب دیده که خواهر پدرم که سال های پیش رحمت خدا رفته اومده خونه مون و گفته که نون محلی برای همسایه هام میخوام،مادرم رفته توی فریز نگاه کرده نون هایی که مربوط به چند روز پیش بود خراب شده بودن ولی نون هایی که دیشب آماده کرده به خواهر پدرم داده. البته خارج از خواب اینم بگم که ما نون محلی هم می پزیم .تعبیرش چیه؟ممنون از شما

sabasays:

با عرض سلام مادرم دیشب خواب دیده که پدرش مرده درواقعیت پدر مادرم چند سال که فوت کردن

یک مادرsays:

سلام وقتتون بخیر. من دیشب خواب دیدم کنار مزار پسرم هستم ، خانومها و آقایان زیادی اونجا بودند . من در حال گریه بودم که به من میگفتن پسرت با این خانوم که سیده هستند کنار هم هستن گریه نکن ، بعد نگاه کردم ، دیدم کنار مقبره یک شهیده که اسمش سید جواده ، هوا شب بود ، بارون میبارید ، ولی روی بیشتر قبرها داربست زده بودن که بترون بهشون نخوره ، ولی به من میخورو بعد گفتن بیا زیر اینا بمون خیس نشی ، بعد چشمم افتاد به مزار پسرم و اون سیده خانوم که تطرافیان میگفتن سرپرستیشو به عهده گرفته و من همچنان ناراحت و گریان ، تعبیرش چیه ؟؟، آاآه که داغ عزیز چقدر سخته

Fatemehsays:

پدرشوهرم مرده بود توخواب حس میکردم داره پامو میکشه ماهم خواب بودیم چندبارهمین کارو کردبه شگل زشتی در اومد از ما زور گیری میکردبعدبه پای من ی دستمال قرمز بست گفت به این کاری نداشته باشین دوتا بچه داره در صورتی که من سه تا بچه دارم به‌نظرتون تعبیرش چیه؟

لsays:

سلام روز بخیر من خواب دیدم که پدربزرگ مرحومم روی پشت بام خونشون داره اذان میگه و او در زمان حیاتش هم ۷۰ سال اذان میگفت حالا تعبیرش چه میتونه باشه بعد از مرگشون؟

فاطمهsays:

سلام من برادرم چند ساله فوت کرده دیشب خواب دیدم که قبرشو باز کردن( تو خواب حس کردم که پدر مادرم هر هفته که میرن سر خاک قبر برادرمو باز میکنن) داخل قبرش خیلی بزرگ بود انگار ۳ متر در ۲ متر بود، کامل استخون شده بود، و اینم حس کردم که جنازه رو چرخوندن۱۸۰ درجه ( در صورتی که نچرخیده بود فقط حس کردم) و برای اینکه تو این چرخش تو قبر جا بگیره پاهاشو تیکه تیکه کرده بود و بعد دوباره چیده بودن

پرستوی کوچکsays:

متن اصلاح و کامل شده خواب بالا: خواب دیدم وارد یک کلیسا شدم و یک خانمی که یک دختر بچه کوچک در بغل گرفته بود و حرکت میداد و برایش دعا میخواند و یک بقعه شبیه امامزاده داخل کلیسا بود که سبز رنگ و پرنور بود من به اطراف نگاه میکردم دیدم که پدرم که کمتر از یکسال است فوت شده صورت و سبیلش را کامل اصلاح کرده و خوشحال است و صورتش گل افتاده ولی دستهایش از مچ بهم دیگه بسته شده بود بهش گفتم بابا چرا دستاتو بستن دستاش باز شد با لبخند و خوشحالی دستامو گرفت و گفت برای اینکه تو برای دیدن من و دیدن خود من نیومدی ولی من گریه کردم و براش از ناراحتیهایی که اطرافیان برام به وجود آوردن حرف میزدم

لیلاsays:

باسلام،من خواب دیدم،هنرپیشه مردی که به تازگی فوت شدن،دارن با خوشحالی میان طرف من، بعد دست انداختن گردنم و باهاش همراه شدم، رفتیم یه جا مجلس ختم بود انگار،ولی نمیدونم چه کسی، باهم حلوا خوردیم ،حرفم میزدن ولی یادم نیس چی میگفت،تعبیرش چیست؟ با تشکر

MMsays:

سلام خدمت شما ببخشيد من مادرم چند ماهي هست فوت كردن و يكي از اقوام خواب ديدن مادرم سوار ماشين شاسي بلند سفيد رنگ هستن و يه ظرف پر از آب هم دستش هست و شخصي كه اين خواب رو ديده ازش پرسيده اين ظرف چيه!! در جوابش گفته اين ظرف آب رو حضرت خضر بمن ميده هميشه و گفته حالم خوبه فقط نگران فرزندم هستم. ممنون ميشم تعبيرش رو بگين

لاوینsays:

سلام روزتون ب شادی. خانواده ی ما چند وقته پشت سر هم خواب مرده میبینیم. مادرم خواب دیده که پسر عموش ک فوت شده هی دنبالش میکنه و بهش میگه من دوست دارم باهام ازدواج کن. خودم خواب دیدم که دایی پدرم که فوت شدن تو خواب اومدن خونه ی ما تو حیاط نشستن و من خوش آمدگویی کردم ک گفت باید منو ببوسی دخترم ،بوسیدمشون که دستشو آورد بالا گفت باید دستتمم ببوسی که من از رو لباس شونه شونو بوسیدم تو خوابم توالتی ک تو حیاط بود اینقدر مدفوع توش بود که راهش بسته بود و من هی آب میریختم که باز بشه.تعبیرش چیه لطفا؟؟؟؟

احمدیsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم رفتم قبرستون بعد انگار دوستم هم بودش اونوقت یه ماشین اومد ما سوار ماشین شدیم یکم رفتیم جلو بعد دوستم پیاده شد از ماشین ولی من سوار ماشین بودم چند نفر دیگه هم سوار شدن بعد مقصد ماشینه هم مقبره حضرت زهرا بود از اونجا داشتیم می‌رفتیم بقیه هم انگار اومده بودن بدرقه امام خامنه ای هم بودش. همینجور داشتیم می‌رفتیم که از خواب بیدار شدم

ساراsays:

با سلام اگر ممکنه تعبیر بفرمایین پدرم به تازگی فوت شدن وچند شب پیش خوابشون رو دیدم که مطابق عادتشون مشغول نرمش هستن وبا وجود زانو دردشون در زمان حیات مثل جوونا پله ها رو با چابکی بالا میرن با خودم میگفتم آگاه نیست که از دنیا رفته وبعد در کنار خونه مون که در شهرستان واقع هست مادر خانم همسایه مون رو دیدم که با لباس وروسری مشکی نشستن.ایشون 20 سال پیش فوت شدن. ودیشب هم درخواب خانم دیگری از همسایه در شهرستان بودند که انگار مشکی به تن داشتند ودرست ایشان را ندیدم. که به خانه امده بودند وبه مادر بزرگم میگفتند می خواهم بروم وکار دارم .هردو حدود 20 و15 سال است که فوت شده اند در کل دیدن اموات با این فاصله کم از فوت پدر نگرانم کرده واینکه چرا مشکی به تن داشتندو در خانه در شهرستان بودند یاداوری میکنم که چندی پیش خوابی مربوط به کلاغ وتعمیر خانه مان در شهرستان تعبیر فرمودید با تشکر

نگار فرخ روزsays:

با سلام،من خواب دیدم که پدربزرگم که پارسال فوت کردن یه گوشه آروم نشستن و من در حالی که میدونم در خواب فوت شدن با خودم میگم چه پدربزرگ خوبی بود ودلم براش میسوزه که فوت شده،وپدر بزرگم دست میکنه تو جیبش وبه من اول یه شکلات میده من برمیدارمش،بعد دوباره یکی دیگه میده من برمیدارمش،بعدیکی دیگه درمیاره ولی میخواست اونو باهم شوخی کنه بهم نده،ولی دوباره مثل اینکه بهم داد

لیلیsays:

سلام و خسته نباشید پدرم فوت شدن من خواب دیدم پدرم سیبیلهایش سفید بود ورنگ مشکی کرده بود هم موهاشو و هم سیبیلهاش رو میشه لطف کنید تعبیر خوابم رو بگید

جواد کاظمیsays:

سلام خواب دیدم ماه محرم هستش و پدر زنم (که ۶ ساله فوت کردن)تو خواب مثل اینکه اززندان آزاد شده بود خیلی خوشحال بود و به همه شیرینی پخش میکرد

اکرم طاهریsays:

سلام خواب دیدم باعموم که سر ارث و میراث باهم حرفمون شده توخواب داشتیم دعوا میکردیم بعداز اون رفتم به اتاق دیدم پدرم(که۶سال پیش مرده) روتخته توخواب مثل اینکه تازه مرده بود ولی چندروزی بود توخونه نگه میداشتیم ومن پیش خودم گفتم حتما اگه بهش دست بزنیم گوشتش فرومیره ومن اونقدر گریه کرده بودم که چرا پدرمن باید میمرد و این به ذهنم اومد که یجا خونده بودم اگه ۷۰ بار سر مرده سوره حمد بخونیم زنده میشه و من میخواستم همین کارو بکنم بعدش رفتم بیمارستان که اعتراف کنم پدرمو من کشتم بعدمنو با چندتای دیگه بردن یجایی که نور بد هم داشت ودلگیر بود و بعدش گفتم من دروغ گفتم که پدرمو کشتم ومن رو آزاد کردند نمیدونم تعبیر داره یانه این خوابو بعداز نماز صبح دیدم

بهارsays:

سلام من پدر بزرگم سال ها پیش فوت کرده دیشب خواب دیدم بهم یه بسته خودکار رنگی و مقداری پول داد تعبیرش چی میشه؟

Sarasays:

با سلام خواب دیدم مادربزرگم و مامانم تو اتاق با چند نفر دیگه نشسته بودن کولر روشن کردم هر کاری میکردم که باد کولر به مادربزرگم نخوره شاید سردش بشه هر طرف میچرخوندم میدیدم باد بهش میخوره دیگه دیدم جاش عوض کرده بازم باد بهش میخورد

....asays:

سلام من درخواب خواب میدیدم ک پدربزرگم ک چن ساله فوت شده اومده نشسته خونه خالم ومنم رفتم پیشش نشستم ومیدونستم ک مرده ودارم خواب میبنم بهم چن تانصیحت میکرد ولی هیچ کدومو یادم نموند ک یهوازخوابی ک توخوابم بود پریدم ولی یهو دیدم پدربزرگم باعجله وارد اتاق شد وگفت من هنوز همه حرفاموبت نزدم باید زودتربرگردم دوباره نصیحت کردوبازم یادم نموندمنم سوالایی ک توبیداری خیلی دوس داشتم جوابشونوبدونم ازش پرسیدم چون میدونستم اون چون تواسمونه ازهمه چی خبرداره سوالاموک پرسیدم درجواب فقط چشاشو اروم بست وسرشو به پایین تکون دادمث علامت تایید به نظرتون تعبیرش چیه

آناهیتا خرم دلsays:

با سلام خدمت مدیر سایت پدرم سالها قبل از ازدواجم فوت کردند و خواب دیدم که خودم و یکی از فرزندانم منتظر پدرم جلوی در خانه ایستاده ایم البته نه منزل کنونی.ماشین پدرم درب منزل می ایستد و پدرم میگه شما بشینید تو ماشین تا بیام و من و فرزندم خوشحال هستیم ک قرار است همراه پدرم باشیم ولی ماشین شروع به حرکت می کند بدون راننده تا مسیری میرود و بعد خودش می ایستد پدرم سوار ماشین میشود و بهش میگم که پدر ما نخواستیم که حرکت کنیم ماشین خودش حرکت کرد پدرم میگه میدونم و پشت فرمان میشیند دوباره شروع به حرکت میکنیم و درب خانه می ایستد و به ما میگوید پیاده شوید و من رو به پدرم میگویم مگه نمیخواستی ما رو با خودت ببری میگه حالا نه. توی خواب فرزندم به سن و سال الانش نیست و تقریبا کودکی ده ساله است

باباییsays:

سلام من دیشب خواب یکی از اقواممون رو دیدم که پسرمومنی بود وسالها پیش درجوانی فوت کرد خواب دیدم که باخانواده رفتیم خانه ی مادرشون مهمونی بود وابگوشت مرغ درست کرده بودن این پسرهم بود وسرسفره نشسته بود بعد برگشتیم وقرارشد خانواده ی اونا بیان خونه ی ما ولی وقتی اومدن دیگه پسرمرحومشون نبود من خیلی تعجب کردم گفتم پس جواد کجاست؟رفتم دنبالش بگردم انگار ناپدید شده بود سوار یه ماشین شدم برم دنبالش که میخواست منو ببره روی بلندی ولی وسط راه پیاده شدم همش دور یه دریاچه دنبالش میگشتم ولی نبود ناپدید شده بود.

Sahrasays:

با سلام و عرض ادب و احترام من خواب ديدم چند شب پيش كه هممون خونه مامان بزرگم كه فوت شدن جمع شديم، تمام بچه ها و نوه هاشون بودن، (مامان بزرگم أواخر عمرشون نياز به پرستاري داشتن و رو پا نبودن خودشون) اونجا هم دقيقن نياز به مراقبت و پرستاري داشتن و همه جمع شده بوديم كه شور كنيم، بحث اينجا بود كه الان كه مامان بزرگ نميتونه راه بره و كارارو انجام بده چيكار كنيم، كلي صحبت كرديم، آخرش مامان من گفتن كه بهتره هر شب يكي از نوه هاي پسر بياد و پيشش بخابه، روزا هم كه دخترا هستن، ترتيب رو هم مشخص كردن، همه خوشحال و راضي بودن از نظري كه مامانم داد،

سلطانیsays:

سلام من خواب دیدم که پدرم( که یکساله فوت شدن) مردن و توی خونه دفنشون کردیم ولی صدای ناله شو شنیدیم و از خاک بیرونش اوردیم.فرداش پدرم به خاطر یه اشتباهی که خودمون انجام دادیم مرد و خاکش کردیم.میشه لطفا تعبیرش کنید؟ اینم بگم که الان نزدیک جلسه ی تقسیم ارثه که هی عقب میوفته و تشکیل نمیشه.

N.hsays:

خواب دیدم پدرم ( که ۵ سال پیش در اثر سرطان فوت شدن) از بیمارستان مرخص شدن و امدن خانه و ما از ایشان به گرمی و خوشحالی استقبال کردیم ایشان بسیار خوشحال بودند و به مادربزرگم(مادر مادرم) گفتن برام دعا کنید چون دعای مادر گیراست و من خیلی از دیدن چهره خوشحال پدرم و فهمیدن خبر خوب شدن مریضیشون خوشحال بودم

اصغریsays:

سلام.دختر خالم ۱۵سالشه،خواب دیدم یهو بچه شد، و بعدش جاشو کثیف کرد،من بردم جاشو عوض کنم، بعدش رفتم تو یه خونه ای با خالم(ک مادر اون بچه نیست،ی خاله دیگم) افتادم دعوا،خالم بعدش یه حرفهایی زد ک با مامانم افتادم دعوا، بعد نشستیم دوتایی با مامانم گریه میکردیم الان فکرند آشفته کرده؟!!!!

نهال محمدیsays:

سلام وقتتون بخیر من دیشب خواب پدرم را که چند سال پیش فوت کردند رو دیدم ولی چهره ایشان بسیار زشت بود مثل فردی که به دلیل سوختگی چهره اش تغییر کرده است و من از صورتشان وحشت کردم و چون از ابتدای خواب هم دم در خونه بودند بعد از نگاه کردن به من و حشتم ازشون در را باز کردند و رفتند البته من در کنار خانواده در پذیرایی بودم با دادن ظرفی به مادرم سرم رو بالا آوردم که ایشونو دیدم ولی انگار فقط من ایشونو دیدم چون با دیدنشون و وحشت زدگیم دیگر متوجه بقیه افراد در منزل نشدم.

واحدsays:

سلام خسته نباشید.پدر مرحومم به خوابم اومد و یه وسیله رو بهم داد وگفت تو ثروتمند میشی وگفت وقتی ثروتمند شدی خیرات من یادت نرود.

m..ysays:

سلام خواهرم خواب دیده یکی از اقواممون که 6 ساله فوت کرده و من بهش علاقه داشتم اومده و خواهرمم اسم منو بهش گفته اونم تا اسم منو شنیده اشک تو چشماش جمع شده و رفته تعبیر خوابش چیه؟ با تشکر

فاطمهsays:

سلام خسته نباشید ما چند وقت پیش یه مراسم آل یاسین نذر کردیم حالا یکی از هم محله ای های ما خواب مادر بزرگمو دیده که فوت شده خواب دیده که همین هم محله ایمون ال یاسین داشته و کیک هایی که میخاسته بده خراب بوده نصفشم سالم بوده مادر بزرگمم بهش گفته من اینارو نمیخام هم محله ایمونم گفته باشه بشین تا برم از مغازه کیک سالم بیارم اخه مغازه داره تا رفته بیاره و اومده دیگه مادربزرگ من اونجا نبوده میخاستم ببینم تعبیرش چیه ممنون

محدثهsays:

سلام خواب پدر بزرگم که فوت شده رو میبینم اما هر وقت میخواستم باهاش صحبت کنم میخوابید

ن.داوریsays:

سلام خواب دیدم نگین انگشتر شیشه ای مانند مثل در نجف و الماس از انگشترم جدا شدا بود ولی رکابش هنوز تو دستم بود در. نیاوردم، دنبال گشتم نگین پیداش کردم ولی شک داشتم همون نگین هست یا نه، به نظرم از نگین قبلی بزرگتر و قشنگتر بود شاید هم خودش بود. مطمین نبودم ولی قصد داشتم همون بذار رو رکاب انگشتر و سفت نگه داشته بودم تا راهی پیدا کنم تعبیر. لطفا با سپاس فراوان?

F_alsays:

سلام، وقتتون بخیر، من دختری هستم،میخوام تازه نامزد کنم،دیشب خواب دیدم که دوستم که نه سال پیش فوت شدن اومدن به خوابم وهمه میگفتن نمرده بودن میخواستن اونو به یکی از فامیلشون بدن به خاطر همین تو کما نگه داشتنش ویک نفر دیگه رو بجاش خاک کردن بعد چون اون فامیلشون ازدواج کرده به همه گفتن زندس دوست منو راز زنده بودنش رو به همه گفتن دوستم تو خوابم حافظ‌ رو از دست داده بود تو خوابم هر حرفی میزدم باهاش جواب نمی‌دهد، اونموقع که دوستم فوت شد دختری 12 ساله بود اما دیشب تو خوابم موهاش رو یه رنگ خوشگل زده بود وبیرون بود ویه ور زده بود میخواستم ببینم تعبیر این خواب چیه؟

سپیدهsays:

سلام روز بخیر پدر من فوت کردن و من خواب ایشون و دیدم که توی سالن دارن فیلم تماشا میکنن و حالشونم خوب بود اما ما هم میدونستیم ایشون فوت کردن بعد طلاهای مادرم توی اتاق بودن تا پدرم اومد بالای سرطلاها اونا تبدیل به نقره شدن.بعد من به کمر پدرم تکیه داده بودم براش گریه میکردم و میگفتم تو پدرخوبی بودی.میشه تعبیرش و بهم بگین‌.ممنونم

آناهیتا خرم دلsays:

با سلام چند وقت پیش خواب دیدم که یکی از دوستام مدام پیغامی میده که من برم به دیدارش و وقتی رفتم تو کلاس درس خودش و یکی از دوستای مشترکمون که دوست خیلی صمیمی اون بود هم اونجا بود ولی روی یک نیمکت جدا کلاس درس خالی بود و جز ما سه نفر کسی نبود و اون ازم خواست که برم مدرسه ای که اونا درس میخونن درس بخونم و گفت بیا اینجا من تنهام گفتم تو که هاجر پیشته گفت نه تو بیا و وقتی نگاه هاجر کردم سرش رو انداخت پایین و دوستم دوباره ادامه داد گفت اینجا خیلی بیشتر بهمون میرسن من گفتم نه من جای شلوغ رو بیشتر دوس دارم و توی ذهنم میگفتم همه نگران من هستن (بیشتر هم مادرم مدنظرم بود) این میگه بیا پیش من بمون و از مدرسه خارج شدم من این خواب رو زمانی که خبر تصادف و تو کُما رفتن دوستم رو شنیده بودم دیدم و خودم چند وقت بعدش عملی داشتم ک نیاز به بیهوشی داشت میخواستم بدونم ربطی بهم دارن و کلا تعبیر خوابم چی میشه و دوستم بعد از کما فوت کرد.

رویاsays:

با سلام و عرض ادب - حدود یکسال دو تا از اقوام(خاله و دختر خاله )فوت کرده اند-در خواب دیدم با کلید درب منزل خاله ام را باز کرده ام قبل از اینکه داخل شودم دیدم دختر خاله ای که در قید خیات است از پله ها بالا میاید در ب را با اضطراب و سختی دوباره قفل کردم تا نفهمه میخواستم بی اجازه وارد خانه شان شوم - ازش پرسیدم خواهرت (دختر خاله ی دیگم که فوت کرده ) چکار میکنه - گفت جمعه ها سر کار میره در بانک استخدام شده و من در خواب میدانستم که در اون دنیا این چنین شغلی داره ولی اصرار داشت بگه نمرده است---اما خاله ام را پرسیدم جواب سربالا داد و گفت بردیمش جای دیگه اینجا پله داشت و نمیتواست رفت و امد کند-اگر خوابم تعبیر مهمی داره بی زحمت تعبیرشو بگین - سپاسگذارم

رویاsays:

با سلام در خواب دیدم پدرم در بیمارستان قسمت مراقبتهای ویژه بستری است-و دونفر از اقوام (یکی از خاله ها و دختر خاله دیگرم که این دو نسبت مادر و فرزندی ندارند ) که بتازگی فوت شده اند در بالای سر پدرم ایستاده اند بدون هیچ حرفی - ممنونم اگر تعبیرشو بگین

عاطفه حبیبیsays:

سلام وقتتون بخیر من برادرم تازه فوت کردن خواب دیدم که به بهشت زهرا رفتیم و چند در داخل بهشت زهرا هست که من به خانواده ام میگم اگر از اون یکی در میرفتیم درست بالای مزارش درمیومدیم وقتی به سر مزارش رسیدیم دیدم که خودش کنار خاکش نشسته ومن بهش میگم تو که از خاک اومدی بیرون از کجا میدونی قبله کدوم سمته که نماز بخونی میگه قبله همون سمته که خاکم کرده بودن و دوباره بهش میگم تو که خاکت کرده بودن چجوری نماز میخوندی تو جواب بهم گفت وقتی خاکم کردن اومدم بلندشم سرم خورد به سنگ دوباره خوابیدم وخوابیده نمازم رو خوندم.میشه لطفا تعبیر این خواب رو برام بگید تشکر

طاهره مالکیsays:

سلام تو رو خدا تعبیرش کنید. خواب دیدم همسایه مون خدا بیامرز(شوهر گوهر خانوم) میگه چهارتا عروس  آوردم واسه داداشات انتخاب کنن انگار من دارم باهاش یه معامله ایی میکنم میرم قایمکی عروسارو دید میزنم که تو راه پله ی اونیکی همسایه مرحوممون (آقا نبی) نشستن پشت پرده رو کنار میزنم  میبینم دوتاشون چاقن و سبزه و معمولی اون دوتای دیگه ریزه و سفید و خوشگلن مثل ژاپنی ها  داداشم جلیل رو  میبینم که داره از سر خیابون میاد میبینم اون دخترارو همسایه مون داره با خودش میبره رو دستاشونم یه شماره ایی هست اون دوتا ریزه ها شماره ی سیزده و چهارده داشتن مثل شماره هایی که با کش بسته بودن به دستشون مثل شماره هایی که به پای میت میبندن برمیگردم سمت کوچه داداش فوت شده م علیرضارو میبینم که داره کفشاشو میبنده  میگم علی شماره سیزده و چهارده رو خواستی انتخاب کن جلیل اون خوشگلارو برمیداره واسه تو هیچی نمیمونه ها میگه خیالت راحت و میره پی عروسا بعد میبینم دارم سفره رو با دستمال پاک میکنم که خرده نون زیادی توشه میگم چه کاریه جمع میکنم میبرم سمت انباری محلمون تکونش بدم که یهو باد میبرتش بعد با خودم میگم عروسارو کحا بردن حتما بردن سر خاک میبینم سر کوچه بابام و مادربزرگ خدا بیامرزم دارن میان میگم بابا علی رفت دنبال عروسا دیدیشون گفت پشت سرشون بری بهشون میرسی مادربزرگم دستشو گذاشته پشتش یه حالت متفکری داره و شالبند قرمز همیشگی شو بسته و چشاشم سرمه کشیده اما بابا انگار کمی غمگین و فکریه و یکمم حالت طلبکار میگم شاید رفتن سر خاک علیرضا   بعد میبینم سمت دیگه ی انباری پر از قبره بدون سنگ قبره یه کیک سفید دستمه و سر یکی از خاکا نشستم و دارم  میبرمش در حالیکه میبرمش از زیر کیک یه سری کاسه های سفید میاد بیرون انگار عین پایه ی کیک گذاشته بودن زیر کیک یه کیک سفید با تزئین عروسی بود تا حالا این حجم از مرده هارو تو خواب ندیده بودم تو خواب با خودم میگم حتما علیرضا نذر کیک میخواد و بیدار میشم بلافاصله تایپ کردم تا چیزیو یادم نره میدونم طولانیه ادمین اما خواهش میکنم سپاس

asays:

سلام. خواب دیدم که دارم عکسای پدر مرحوممو میبینم. تو عکس داخل سوراخه تنه درختی بود(سوراخ مثل لانه پرنده گان بود) و پدرم بسیار نحیفو لاغر بود(مثل وقتی که بیمار بود و فوت کرد). سرش و یکی از پاهاش از تنه درخت مقداری بیرون بود.در عکس آخری بیرون از سوراخ بود(درختی در کار نبود) و بهتر و چاقتر بود

زریsays:

سلام من تقریبا سه ماه میشه که برادرمو رو در یه سانحه از دست دادم و تا الان چندین بار خوابشون رو به شکل های مختلف دیدنم که نشون میده کسی که تو صانحه تصادف مرده برادرم نبوده و اون الان زنده است و دوباره برگشته، حتی یه بار پدرم رو خواب دیدم که به من میگه اصلا نگران نباش برادرت زنده الان میاد و اون کسی که مرده بود یه شخص دیگه است.

اصغریsays:

سلام خواب دیدم یه جا انگار عروسیه ولی خبری از جشن نیست ولی ما داریم آماده میشیم، من به مو خیلی حساسم و موی زیاد و دوست دارم،رفتم جلوی آینه دیدم موهام از پشت کوتاه و ازجلو تاس شده،دستمو گذاشتم جلوی سرم و یهو بیدارشدم؟؟؟؟

مارالsays:

سلام خدا قوت مادر بزرگم در خواب پدر مرحومم که داماد ایشان میشن رو دیدن که در خواب پدرم جوان بود و. با کت و شلوار آبی روشن و بسیار مراب و به مادربزرگم گفتن که مواظب خودتون باشید.تعبیرش چیه؟ عذر میخوام من هم دیشب در خوتب دیدم در اسانسور در حال بسته شدن بود اما میخواستم مانع بشم اما زورم نرسید و نوک انگشت شست دست راستم لاش گیر کرد و نتونستم بکشمش بیرون و. اسانسور حرکت کرد و وقتی در باز شد دیدم تیکه ای از گوشت نوک انگشت شست دست راستم کنده شده و. مقداری خون اومد تعبیر اینم لطفا بگید

حمیدsays:

سلام من خواب دیدم رفته بودم خواستگاری مامانم با مامان دختره دعوای شدید شد گیسو گیس کشی ولی بعد ازدعوا مادردختره سفره غذا انداخت من به مادرم گفتم بریم تا کمی ابااز اسیاب بیوفته گفت نمیرم غذا میخورم مادرم سر سفره نشصت البته ناگوفته نماند دختره ۳ماه پیش خواستگاریش رفتین بهم خورد در قواقیت

بارانsays:

سلام.من متاهل هستم . خواب دیدم با پسرعموم که خیلی کوچک تر از منه حلال شدم و حتی داشت به رابطه جنسی کشیده میشد ولی من چون همسر دارم تو خواب فکر میکردم این گناهه و من همسر دارم بعد از این به عموم گفتم و عموم گفت اون عقد اشتباه بوده و تو محرم پسرعموت نیسی تعبیرش چی میشه؟ممنون

فاطمهsays:

سلام.من مدت ۱ساله با برادرم قهرم.دیشب خواب دیدم که با خانواده همسرش دعوا میکنم ولی وقتی میرم خونشون با همون حالت قهر آشتی میکنم با همسرش بعد به یه مهمونی میریم وقبل اینکه برادرمو ببینم پیام میداد بهم که خوشحاله و یکی از پیام هاش که یادمه این بود که نوشته بود تو تو این ۱سال گریه نکردی منظورش برای قهرمون بود.میشه تعبیرش رو بگید.تشکر

فاطمهsays:

باسلام ببخشید دامادم دیشب در خواب پدر مرده خود رو دیده بود که مرده و او را برده بودن درون غسالخانه ودو هفته کامل اونجا بوده بعد یهو زنده شده بود وگفته چرا منو دوهفته اینجا گذاشتین که از گشنگی وتشنگی هلاک شدم و ایشان از دست همه ناراحت بوده خواستن بدونن تعبیر خوابشون چیه پدرشون چندساله مرده ممنون

مرضیهsays:

با سلام خواب دیدم در اتاقی هستم خاک آلود اونجا تعدادی آدم بود بچه ای رو با طناب از سقف آویزان کرده بودن و یکی با چهره ی پلید آن را با چاقو میزد و آخر کشت من از ترس خواستم فرار کنم ولی در قفل بود و آن مرد کم کم به سراغ ما هم میومد من شیشه ی بالا ی درو شکستم و فرار کردم و بقیه هم دنبال من فرار میکردن ولی آنها دنبالمان بودن من از پله ها بالا میدویدم میدونستم اگر خودمو به بالا برسونم آنجا سرسبز است و آن آدمای پلید اونجا نمیتونن منو بگیرن. خوابم ترسناک بود و قبل از ۵.۵ صبح

حکیمهsays:

سلام خواب دیدم پدربزرگم ک فوت کرده زنده هست و سرجای همیشگیش درازکشیده و فقط من میدیدمش ومادرم ک کنارم بود نمیدیدش ، میدونستم مرده و همش میگفتم این شیطانه این شیطانه وپشت مادرم قایم میشدم وترسیده بودم

پریسا ابراهیمیsays:

سلام خسته نباشید ساعتای 4 صبح خواب دیدم که 5 تا از امواتم که قبلا فوت شدند(هم زن و هم مرد)روی سنگ غسالخانه شسته شده بودند و کفن بر تنشون بود و پدربزرگم نیمه جون بود و داشتند استخوان کنار لنگش رو در میاوردند و پدربزرگم در حالت بیهوشی ناله میکرد بعد من از صدای گریه ی خودم بیدار شدم ممنون از سایت خوبتون

....says:

با سلام و احترام دو ماه است که پسر عمه ام فوت کرده. امروز خواب دیدم زیارت امام رضا(ع) رفته بود. پیش من آمده و گفت سفر تمام شد. منظورش رو از اتمام سفر نمیدانم. پیشاپیش از پاسخگویی شما سپاسگزارم.

بارانsays:

سلام.من خواب دیدم که ۱بچه گنجشگ و ۱بچه اردک پیدا کردم البته تو خواب بچه اردک رو ی چیز دیگ میگفتن هر۲تاشونم انگاری که زخمی بودن تعبیرش چیه؟؟

فاطمهsays:

سلام.من خواب دیدم که تست بارداری انجام میدم و منفی میشه وقتی به همسرم میگم همسرم تو خواب باهام دعوا میکنه و میگه تو که میدونی منفی میشه واسه چی تست میزنی تعبیرش چی میشه؟

سحريsays:

سلام خواب ديدم دختر خالم كفش خريده ولي ميخواد عوضش كنه

سمانهsays:

خواهرم دیده اقای همسایمون با پدر مرحومش (که مرد خیلی مومنی بوده تو بیداری) ایستاده بودن و درحاله نگاه کردن به خواهرم بودن

سحريsays:

سلام خواب جوجه كبك ديدم كه همش تو دستمه خيليم خوشكل بود و خواب ديدم يك انگشتر طلا وان يكاد خريدم

یکتاsays:

سلام و خسته نباشید من خواب دیدم پدربزرگم که سالها پیش فوت کردن داشتند به مردم چلوگوشت میدادند و انگار نذری بود و جالب اینجا بود که اصلاً تمامی نداشت و غذا خیلی زیاد بود تعبیرخواب این خواب چیست؟ با تشکر

بارانsays:

سلام.مادر من خواب دیده برادرم که باهاش مدتی قهرم یه بچه بهش داده و گفته که مال منه و به مادرم گفته بده بهش مادرمم گفته خودت بهش بده و اون بچه رو ب من داده تعبیرش چیه؟؟

....says:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم که پدر شوهرم که الان۴ساله فوت کرده یه چک۵۰هزارتومنی به من داد و و یکی دیگه به دختر بزرگم و یکی دیگه به دختر کوچیکم تعبیرش چیه؟

غزلsays:

سلام. خسته نباشید من پریروز خواب دیدم که جلو در خونه مادربزرگم ایستاده ام و یک زن حامله روبروی من میایسته و بچش رو به دنیا میاره بچش دختر بوده و به سرعت شروع به رشد میکنه ولی یک دست نداشته فردا شبش هم خواب میبینم که من و مادرم تو خونه مشغول صحبت بودیم و پشت و جلو مون پنجره هست از پنجره پشتی یه مار سبز به داخل پرت میشه ولی ما نمی ترسیم مار میخواهد به من حمله کنه که مادرم میگیرتش و از پنجره رو به رویی پرتش میکنه بیرون مار از پنجره بیرون میره و تمومی نداشته چون خیلی بلند و بزرگ بوده

مهربانيsays:

سلام وقت بخير خواب ديدم كسي از ارگاني جايي به سراغم اومدن و ازم خواستن به ٥ بيمار از نظر مالي كمك كنم، و در حال فرم پركردن و امضا بودم، و نكران اينكه چجوري از كجا بيارم كمك كنم و از طرفي خوشحال كه دست كسي رو بتونم بگيرم لطفا تعبير بغرماييد

مهربانيsays:

سلام همسرم خواب كاسه و بشقاب چيني ابي رنگ خيلي قشنگ ديده كه با هم ظاهرا مشغول خريدش بوديم تعبيرش چي ميشه؟ ممنون

فرشتهsays:

سلام خواب دیدم،رفتیم یه جا میگن شاه عبدالعظیمه، ولی صحن و اینا نبود فقط یه قبر معمولی بود که فاتحه میخوندیمو عین زیارتگاه بوسش میکردیم،بعد اونجا داشتن نون پنیر سبزی میدادن من فقط نگاه کردم نخوردم، بعد رفتیم بیرون ،میگن عروسیه داداشته، ولی خبر ازبساط عروسی نبود ،خالم یه لباس اورده جلوی لباس مشکی و پشتش سبز بود من با تعجب فقط پوشیدم با خودم میگفتم من همچین مدلی نمیخاستم؟ ممنون بابت تعبیراتون

Nrgsays:

سلام وعرض ادب.من یک ساختمان ساختم که درحال حاضر منتظرم که به فروش برسه تا چکهام پاس بشه،خالم خواب دیدن یه کپه خاک هستش که من به خالم میگم خاله آب بگیر گرد وخاک نشه ومن وپدر مرحومم مشغول کارو جابجایی این کپه خاک هستیم،لطفا تعبیر بفر مایید

احمد جونsays:

با سلام و احترام من خواب دیدم‌در مراسم ختم پسر عموی جوانم‌هستیم که کمتر از یکماه پیش فوت کرده که به درب منزل بیرون از حیاط رفتیم بیرون از حیاط مادربزرگم که بیش از ۱۳ ساله که فوت سر یک‌موضوعی که یادم‌نمیاد گفت منم میگم که فلانی و فلانی بیان خونه من زندگی کنن (اسم یکی از افراد برادرم، اسم یکی پسر یکی از دایی های من و فکر میکنم اسم یکی از دایی های من که پدر این پسر داییم‌نیست را آورد) و من‌در آنی حالتی که پسر داییم‌فوت کرده باشه بهم دست داد و زدم زیر گریه. اگر لطف کنید تعبیر کنید ممنون میشم.

بهارمهدی پورsays:

سلام من خواب دیدم پیش مادر بزرگمم ک فوت شده باهاش حرف میزنیم خیلی حس حال خوبی دارم و میگم ایدفعه تا رفتنش باهاش وقت میگذرونم اونم درباره امانتی چیزی بهم میگه بعد میریم حیاط سیب هست سیب میخورم میگ اینارو من چیدم بعد همه چی عوض شد ایدفعه برادر فوت شدم اونجا بود تموم خانواده من داشتم واسه برادر اون یکی برادرم بادکنک اینا اماده میکردم اونم گفت اینقدر زحمت کشیدیم الان نیاد و عصبانی میشد یه ماجرا های دیگه ای با برادرام داشتم ک یادم نمیاد

سوگلsays:

با سلام من چند ماهه ازدواج کردم که خانواده شوهرم رد جریان ازدواج ما نبودن یعنی پنهانی ازدواج کردیم ،زن همسایه مادرشوهرم (که فوت شدن)خواب دیدن مادرشوهرم کیک دستش بوده و گفته عروس خوب و زیبایی که چشماش هم رنگیه اومده تو خانوادمون (درواقعیت من با این مشخصات) تعبیرش چیه لطفا ؟شوهرم قبل تعریف کردن خواب زن همسایه واسه سر مزار مادرش هم کیک خریده بود، تعبیرش چیه،لطفا

a.bsays:

سلام امروز بعدازطلوع افتاب بودکه خواب دیدم رفتیم جایی شبیه به قبرستان یادم نیست که کسی فوت شده بودکه انجابودیم یانه.ولی ایستاده بودیم که مرده ای اوردن ومیخواستن به خاک بسپارندلی تعدادتشییع کنندگانش خیلی کم بود وهمه ی کسایی که اونجابودن دلشون سوخت وبرای تشییع کردن نشستن نزدیک مرده بعدازاون دوباره یه مرده ی دیگه اوردن که فقط دونفرمردی که قبرمیکنن دنبال اوبودن وهیچ تشییع کننده ای نداشت بعدکه اومدن اونو از روب روی ماببرن کمی کفنش خوردبه سر مامانم که من سریع کاری کردم که بیشترازاین نخوره که دستم که به کفنش خورد خیس بود بعدمرده روگذاشتن روی زمین که بزارنش داخل قبرکه یه دفعه مرده پاشد ویه دخترجوان بود وبعضی جاهای بدنشم لباس داشت به رنگ سرخابی بعداین دختراصرارداشت خاکش کنن ولی همه بهش میگفتن توزنده ای ولی قبول نمیکرد ومیگفت من الان میمیرم وقتی بزارینم داخل قبربعدگذاشتنش داخل قبرولی دیگه یادم نمیاد چی شد ممنون میشم تعبیرش کنید

مریمsays:

سلام خواب دیدم پدربزرگم که فوت شده به شوهر خالم که ایشونم فوت شده کفش خودشو داشت قرض میداد که تو یه مراسم بپوشه شوهر خالم داشت جلوی اینه امتحانش میکرد و خودشو با کفش میدید دوباره تو همون خواب ما یه عالمه فندق اطرافمون بود مادربزرگمم که فوت شده کنارم بود ما که میخوردیم ایشون یه دونه که من برداشتم از دستم گرفتش من براش از شکاف فندوق شکستم بهش دادم و خوردش دو تا بهش دادم یه نارگیلم داشت که بهمون نداد برداشتش.

زینبsays:

سلام خواب دیدم که پدر بزرگم قرار بود بیاد خونه ی ما. البته پدربزرگم خیلی وقته که مرده ماهم یعنی پدر و مادرم تافهمیدن که پدر بزرگم میخواد بیاد خونه ای ما خونه رو مرتب کرده بودن اتاق فرش انداختن منم کمکشون کردم پشتی انداختن بعد انگار با عمه هام قرار بود بیاد عمه هام نمردن حالا نمی دونم باعمه هام می خواست بیاد بعد خونه رو مرتب کرده بودم تمیز کرده بودم بقیشو یادم نمیاد بعد انگار بادکنک دستمه بادکنک داشتم فوت میکردم انگار بادکنک دیگه باد نمیشد تا همین قدر باد نمیشد بعد از خواب بیدار شدم تعبیرش چیه کامل بگین ممنون

Shohrehsays:

سلام خواب دیدم دخترخاله ام که خیلی وقته فوت کرده اومد به من گفت بیا خونه ی دخترم نذری میدن.بریم اون رفت منم با اینکه خونش پله داشت میخواستم بپرم از سکو و برم‌که یه اقایی گفت از پله برو.رفتم داخل خونش دخترخاله ام دختراش مادر ویکی دونفر دیگه ام بودن.نشستیم و حرف زدیم .هیت هم از جلوی در رد میشد عزای امام حسین بود.دخترخاله ام یه جوری غریب بهم نگاه میکرد ممنون

م ....9says:

سلام.خاله ام خواب دیده مادرشوهرش اومده ب خوابش بعد خالم میدونسته ک مرده ولی مرده گفته من زندم وخالم گفته از شب اول قبرت بگو اونم گفته هیچی فقط ی قران بهمون دادن تعبیرش چیه ممنونم

.....says:

سلام.من خواب دیدم یه پسر جوانی و تپل که نمیشناختمش فوت کرده و پسر خاله ام و مطمعن نیستم بابام و چند نفر دیگه داشتن وارد قبرش میکردن ک ی لحظه دیدم ی صدایی اومد رفتم پیش قبره دیدم سر مرده خورد به یه سنگ و خون اومد بعد مرده خودشو میاورد جلوتر که جاش داخل قبر بشه تعبیرش چیه؟

سمیراsays:

سلام وقت بخیر؛ من دوماهه که نامزدم فوت شده و سر کار بر اثر حادثه فوت شدن؛ دیشب خواب دیدم مراسمم چهلمش هست و قبرش در ردیف گلزار شهداست؛ تعبیرش چی میتونه باشه ؛ ممنونم

rezasays:

سلام من خواب ديدم باجناقم كه غوت كرده اومده تو خوابم جوون و خوشحال بود اومد پيشم گفت يكي از مغازه هاشو كه خاليه بدم اجاره اگه ميشه تعبيرشو بگيد ممنون

shaylinsays:

سلام دایی بنده این خواب رو دیدن خواب دیدن که مادرشون که دوماهی میشه فودت کردن و دایی ایشون که چند سالی میشه فوت کردن و کلاه ولباسی سفید و تمیز تنشون بوده به همراه چند نفر دیگه که بعضی در قید حیات هستن در یک باغ بزرگ و سرسبز هستن و دیگی پر از غذا روی گاز قرار داره و مادرشون به همه تعارف میکردن که بیاید و ازین غذاهابخورید و دایی من هم خودشون اونجا بود و همش مادربزرگم بهشون تعارف غذا میکرون که بیاید بخورید

مهربانيsays:

سلام وقت بخير، هرزگاهي خواب ميبينم كه با برادر كوچيكترم در حال شروع رابطه جنسي هستم، ديدن اين خواب برايم عجيب و ناراحت كننده است.ديشب مجدد خواب ديدم كه برادرم از من درخواست دارن ولي اين دفعه من ممانعت ميكردم بر خلاف گذشته. لطفا تعبير بفرماييد

Sarasays:

با سلام من خواب دیدم خونه مادر بزرگم که فوت کرده خیلی وقته بودم عروس خواهرشوهرم(البته مادر بزرگم میشه عمه مادربزرگش) با دخترش اومدن تا مادربزرگم دیدش گفت زود باشین همه چی بیارین براش من یه کاسه اجیل کردم توش گذاشتم رفتم از اتاق دیگه یه کاسه اجیل بیارم هر چی میریختم میدیدم کمیش خالی میشه کاسه چینی بود دیدم زیرش کمی سوراخ داره از اونجا میریزه تا رفتم کاسه اجیلی ببرم دیدم مادربزرگم یه سفره ای بزرگی انداخته همه چی روش گذاشته البته خواهرم پیشش بود اینقدر سفره قشنگ و رنگی بود دورتا دورسفره موز و خیار و سیب اینا دونه دونه گذاشته بود وسط هم شیرینی و همه چی گذاشته بود گفتم به این زودی سفره به این قشنگی انداختین خیلی زیبا بود رو سفره لطفا بگین تعبیرش چی میشه ممنون

علی علیزادهsays:

سلام در عالم خواب رفته بودم خانه عمه ام که فوت شوده بودکه ناگهان دیدم از پایین پله ها عمه ام بالا می آید بدون رو سری و من گفتم عمه تو که مردی کمی ترسیدم ولی جلو رفتم و همدیگر را بغل کردیم

گلزارsays:

سلام. مادرم خواب دیده ک در هر دو راه پله ما باز است و گله از گوسفندان جلو در خانه هستند گوسفندان میخواهند فرار کنند مادرم همراه با دامادمان خواسته اند جلوی فرار آنها را بگیرند اما نتونستن. همچنین خواب دیده که میان دوتپه است که آنجا تعدادی زیادی قبر وجود دارند و مادرم ناراحت بوده

علی علیزادهsays:

سلام.رفته بودم خانه عمه ام که فوت شوده که ناگهان دیدم عمه ام از پایین پلها بالا می آید بدون روسری و من کمی ترسیدم و به عمه ام گفتم که تو مردی و جلو رفتم و همدیگر را بغل کردیم

Panizsays:

سلام وقت بخیر. خواب دیدم توی اتوبوسم ومعلوم نیود کجا میرفتم. یهو متوجه شدم مادر و پدرم ( هر دو قبلا فوت کردن) صندلیهای جلوتر نشستن. رفتم پیششون. با بابام به هم سلام کردیم و من بوسیدمش و بغلش کردم, ولی وقتی از بغلش جدا شدم دیدم اون بابام نیست بلکه خواهرمه.

سهیلاsays:

خواب دیدم یک نفر از اون دنیا اومده پیش من و خواهرم و با ما حرف‌ میزنه درمورد اون دنیا. اون یک نفر تو خوابم آشنا بود ولی الان نمیدونم کی‌ بود‌. بعد میگفت تو اون دنیا مثل همینجا زندگی‌میکنی‌ کار میکنی و.... فقط فرقش اینه که ابدیه. گفتم چطوری با هم حرف میزنید؟ گفت فارسی و من خیلی تعجب کردم. بعد به خواهرم گفت میخوای خودت بیای و ببینی؟ گفت قول میدم ببرمت و زود برت گردونم. گفت ی سکته میزنی و با هم میریم اون دنیا رو نشونت میدم و برمیگردی همینجا. من هی مخالفت میکردم. میگفتم مامان دق میکنه شوهرت ناراحت میشه. اون ی نفر گفت ک نه! قبل اینکه اونا متوجه بشن من برش میگردونم.

Ftmesays:

سلام خسته نباشید.کسیکه دخترم دوسش داشت دوهفتس فوت کردن.خواب دیدم دخترم با مرده ۳۰ قدم میخاد راه بره و برگرده.خیلی نگرانم تعبیرش چی میشه

مریمsays:

من خواب دیدم به پسری که علاقه دارم رسیدم و ی پسر ۵یا۶ساله هم داشتم تعبیرش چیه

ساحلsays:

سلام من خواب دیدم امام خمینی رو یه سنگ بزرگ مر مر سفید نشسته بود و دوتا مرد هم کنارش نشسته بودن و داشتن باهاش صحبت میکردن و من هم رفتم باهاشون صحبت کردم و ایشون رو سرم دست کشیدن

احسانیsays:

سلام خسته نباشید.۳ هفته ای هس کسیکه دوسش داشتم فوت کرده خواب دیدم تا چهلمش ارزوی مرگ میکنم با گریه و زاری.

پریساsays:

سلام من کمی قبل از اذان صبح خواب دیدم.که یه دعانویسی بمن میگه تو صاحب۵تا بچه دوقلو میشی. بعدشم تو کوچه بودم.دستم یه هلوی بزرگ ابدار و رسیده بود با یه گردوی بزرگ که پوست سبزم داشت. هلوی بزرگ رو خودم خوردم.گردوی سبز گنده رو دادم به پسر همسایه.انداختم تو چمنا تا برداره.گفتم از بالای در بنداز خونمون.تو چمنا گم شد.

انسیsays:

با سلام پدر دوستم کمتر از یکسال است به رحمت خدا رفته . خواب دیدم که چند نفر هستیم با ماشین رفتیم خونه شان که در جاده قم بود ( در واقعیت اینطور نیست و در خواب تعجب میکردم ) پدرش در خانه بود حالش خیلی خوب بود انگار اصلا نمرده بود لباسش مثل همیشه بود داخل خونه شان خیلی مهمان بود انقدر که نمیشد نشست و همه سرپا بودن و دائم تعدادی کارگر در حال و بردن و آوردن وسیله در طبقه بالا بودند که باعث شده بودن همه جا شلوغتر به نظر برسه پدر دوستم خدا بیامرز با یه پارچه نوشته زد به دیوار که روش نوشته بود جمعه ها خونه من نیایید من جمعه ها مهمون زیاد دارم داریم طبقه بالا رو آماده میکنیم برای زندگی کردن یکی دیگه اینجا خیلی شلوغ میشه . من نوشته رو خوندم خجالت که کشیدم که جمعه مهمان شدم و باعث دردسر . داشتم می رفتم که خواهر دوستم ی بسته به من داد موقع رفتم ببرم به اون آدرس بدم نگاه کردم دیدم ادرسش خیلی دوره برای شهرستان خوی هستش ولی رودر بایستی کردم چیزی نگفتم

لیلاsays:

با سلام، من خواب دیدم یکی از بستگانی که چندسال پیش فوت کردن رو دیدم،بعد با دیدنش شوکه شدم،گفتم مگه شما نمرده بودین؟ پس زنده بودین؟ بعد به شدت گریه میکردم،بعد خندید و گفت الان ناراحتی که من زنده ام؟ ظاهرش مثل همون موقع ها بود فقط روی گردنش یه تیکه گوشت اضافه داشت، چه تعبیری دارد؟ ممنونم

ساراsays:

با سلام ،برادر من دو تا زن داره که زن اول بخاطر وجود زن دوم در حاله طلاقه در حالیکه برادرم راضی به طلاق نمیشه،،،،دیشب خواب دیدم مرحومه مادرم که بتازگی فوت شده اومد تو خوابم و بهم گفت پای همین برادرت شکسته برید بهش سر بزنید ،تعبیر چیه لطفا

سوگلsays:

با سلام ،شوهرم یه حق ناسی گردنشه که هر چی از طرف حلالیت میطلبه به هیچ وجه حاضر نیست ببخشه و حلال کنه ،شوهرم مشکلی دقیقا مث مشکل همون طرف براش پیش اومده،،،چند شب پیش خواب دیده ایت الله بهجت تو خوابش اومده و بهش گفته تا بخشیده نشی مشکلت حل نمیشه تعبیرش چیه با تشکر

مریم گودرزیsays:

سلام من خواب خواهرم رو دیدم که اومد به خوابم و گفت که مادر بزرگم که فوت شده اومده به خوابشو گفته که بنده بیماری تیفوس میگرم ، و خواهرم گفت چهره مادربزرگم سفیدبوده وبعدش دوباره خواب دیدم انگار ازدواج کردم و اون طرف خیلی خوشش از من میاد و میخواد پیشم بخوابه و من خجالت کشیدم نزاشتم نگاش که کردم برادرم بودلطفا تعبیر خوابم رو بگید ممنون

ساراsays:

با سلام ،برادر من دو تا زن داره که زن اولش بخاطر وجود زن دوم میخواد طلاق بگیره،چند شب پیش مرحوم مادرم به خوابم اومد و بهم گفت برید به برادرت سر بزنید پاش شکسته ،،،،تعبیرش چیه لطفا با تشکر

ف۰مsays:

سلام خواب دیدم از خاله ام خواستم تا مرا عروس خود کند( در حالی که دز واقعیت خاله ام پسر مجرد ندارد )خاله ام قبول کرد مادر بزرگم که در واقعیت فوت کرد در خواب دیدم در بستر مرگ است ولی از رختخواب بیدار شد تا برای عروسی من ارایش کند بعد دیدم درون یک لگن نسشته ام و جلوی انها و داماد حمام میکنم و خجالت میکشم که انها به بدن برهنه من نگاه میکنن بعد من و داماد امیزش داشتیم و من اب منی داماد را دیدم داخل وسیله جلوگیری کاندوم دز واقعیت من قبلا متاهل بودم والان مجرد و در خواب من از داماد چند سال هم بزرگتر بودم

زهرا شریفیsays:

سلام با عرض ادب ببخشید من خوابم یک موضوع دیگه هست خواب دیدم در یک جایی جمع هستیم که پر از زنها هست و مادرم هم اونجا هست یک پسر که به تنوع طلبی شهرت داره اومد پیشم و خواست باهاش باشم و من عکس العمل سریع نشون دادم و با مشت زدمش بعد اون هم منو زد اونقدر کتک خوردم و کتک زدم که بالاخره پسره دستش و رو قلبش گذاشت و دیگه کتک نزد و بعد رفت و جالب اینجا هست که نه مادرم و نه زنهای دیگه اصلا کمکم نکردن یه جوری بهم نگاه میکردن که انگار مقصر منم و بعد مدتی دوستام اون پسره رو نشون میداد که هی اون همجنس گرا هست تعبیرش چه میشه ؟

پرهام عرشیsays:

یک روز از برج میلاد افتادم پایین و روی هوا معلق ماندم وهمه بادهان باز نگاه می کردند

خان قیصرsays:

سلام مجموعه ای از نور در خواب دیدم که پنج تا شعله دارو و سه تا از آن شعله ها مجسم شده و تا از ان دارد پرواز می کند . بیدار که شدم متوجه شدم اسم علی و حسین بر زبانم جاری بود

غزلsays:

سلام خسته نباشید خواب دیدم با یک آقا و دو تا بچه که انگار هم بچه های من بودن و هم نبودن وارد یک خونه شدیم و من به اهالی آون خونه گفتم شما سید آل هاشم هستید ؟؟ گفتند بله ما از نوادگان پیامبریم (من در واقعیت نمی دونستم که آل هاشم ها سید هستن و از نوادگان پیامبر وقتی از مادرم پرسیدم متوجه شدم ) منم گفتم ولی یکم رنگ و بوی پیامبر رو ندارید و از خونه بیرون زدم وقتی به آون مردی که همراهم بود نگاه کردم متوجه شدم یک لباس سبز تنشه و یک پرچم سبز دستش وقتی پرسیدم چی شده گفتن میخواهد نقش امام حسین رو تو تعزیه بازی کنه وقتی به تعزیه رفتیم مردم شروع کردن تو محرم آهنگ خوندن و رقصیدن منم با عصبانیت از اونجا خارج شدم . خوابم خیلی حالت واقعی داشت و من بیش تر چیز ها رو احساس میکردم .

فاطمهsays:

سلام خواب دیدم پدر بزرگم که یکسال و نیمه فوت شدن تو خونه خودش بود منم اونجا بودم بهم گفت که من دیگه رفتم ( منظورش این بود که از دنیا رفته)میخواستم برم طبقه ی بالای خونه پدربزرگم ولی میترسیدم پدربزرگم اومد تا همرام بیاد و نترسم از پله ها داشتیم بالا میرفتیم اگه تعبیری داره لطفا بفرمایید

ساحلsays:

سلام یک خواهرم خواب دیدبابای خدا بیامرز آمد چند تکه طلا داد بهش گفت ماله تو بعد خواهرم چند تکه برداشت چند تکه بهش پس داد. تعبیرش چیه ممنونم ازتون

اتانازsays:

با سلام من روز پنج شنبه عصر خوابیدم حدود ساعت5خواب دیدم قصد برگشتن به خانه را داشتم برادرم که سالهاست فوت شده باپسر جوان خوش سیمایی پایین اتوبوس ایستاده بود بمن اشاره کرد و گفت خواهرم را بتو میسپارم لطفا اون شخصی که اذیتش کرده را پیدا کن و بکش من خیلی نگران اون شخص شدم همه یادگاریها و عکس و نامه هایش که حاوی ادرس بود را پاره کردم و توی جوی اب ریختم که از بارش باران ایجاد شده بود اما انگار فایده نداشت و ان جوان ادرس اون پسر را بلد بود فقط خودم را بخانه رساندم اما هر چقدر زنگ میزدم پدرم خواب بود و برای بازکردن درب عجله ای نداشت . من در خواب بشدت ترسیده بودم که همه بفهمن آن پسر بمن اسیب زده و بلایی سرش بیاد.از ابرو ریزی ترسیده بودم. (در واقعیت پسری باعث ازار من شده و دلم را شکسته و‌ برادرمم هم از ان جوان خواست دقیقا همین پسر را بکشه)

مهرنوش نمازیانsays:

سلام من اقا هستم و بتازگی همسرم را از دست داده ام همسرم به خوابم اومدند و سیاه به تن داشتند و لاغر شده بودند و ازمن تقاضای پول داشتند ظاهرا برای مراسم خودشون سیاه پوشیده بودند و از من برای برگزاری مراسم خودشون پول میخواستند که ابرومندانه برگزاربشه منم بهشون پول دادم ممنون میشم که تعبیر کنید

حکيمهsays:

سلام خسته نباشيد همسر بنده که فوت شده و من خواب ديدم در همان بيمارستان که فوت شدند ناگهان به هوش آمدند و در گوش خواهرشان زدند و چون تعادل نداشتند بنده دست ايشان را گرفتم و به دستشويي بردم و درآنجا شلوار خود را خيس کردن.

مهرنوش نمازیانsays:

سلام من برادر شوهرم فوت شده اند خواب هفته بعدی چهلمشون میشه میدیدم که خواهرشوهرم که مجرد هستش میگه که برادر شوهرم که فوت شده را کشته و ناراحته از من درخواست کمک داره که مخفی کنیم جنازه رو کشون کشون اون و بردیم تو اشپزخونه تاخاکش کنیم که خاک کم اوردیم و با پول روشو میپوشوندیم بازم ممنون میشم که تعبیر کنید

Mona.rsays:

سلام من خواب دیدم.دختر عمویم ک زنده است.مرده.و ما زفتیم سر خاکش منو خواهرم و مامانم رفتیم سر خاکش.و دختر عمویم انگار از روی قیز تصویر داشت و باما حرف می زد.ازش پرسیدم داخل قبر چطوریه؟سختت نیس؟گفت چجوری بگم اخه..قبزه دیگ.کلی بااهم خاطره سازی کردیم و دلداریش دادیم ک عیب نداره ماهم میایم ی روز پیشت.همون موقه عمه م ک زنده ست.هم روح شده بود اومده بود اونجا و گفتیم عمه کحا بودی.گفت هیجی میخام برم دعای رب(یادم نیس دقیق) بخونم باز برم اونور .انگار میخاس بااین دعا سبکتر بشه برای رفتن ب اون سمت برای تقاص و اینا.چیه تعبیرش؟مرسی

سوگلsays:

با سلام مادربزرگ من چندین سال پیش فوت شده ،دیشب خواب دیدم که فوت شدن و پدر مادرم رفتن جنازشو بیارن ،رفتم داخل ماشین جنازه توی کفن پیچیده شده بود وقتی کفن را کنار زدم دیدم کله پاچه گوسفند بود ولی بدنش ندیدم با تشکر

...says:

سلام خواب دیدم کسیکه مرده باهام قهره منم گریه میکنم که باهام قهر نباش نکن اینطوری بعدش بغلم کرد گف ما بهم میرسیم بهت قول میدم.صدای قران میومد یه اقای خوش صدایی میخوند سوره خیلی برام اشنا بود ولی نتونستم بفهمم کدوم سوره س.ممنون میشم تعبیر کنید

لعیاsays:

سلام استاد ، من خواب دیدم یه همکارا که خانم هست یه جعبه شیرینی خامه ای کوچک دستش بود و به من تعارف کرد من بهش گفتم این شیرینی مناسبتش چیه . گفت مال اقای فلانیه ومن توی خواب یکیش را برداشتم و یادم نیست که خوردم یا نه، لطفا تعبیر بفرمائید

مریمsays:

سلام . مادرم در خواب دیده که مادربزرگش که فوت کرده مامانم رفته خونشون و اومده و باز رفته پیشش چیه تعبیرش؟

مریمsays:

خواب دیدم مادرمشون گاو دارن که دوقلو زاییده در صورتی گاو ندارن، بعدش گوساله های دوقلو بعددمدتی دو تا دختر بچه دوقلو بودن که زیاد رشد کردن

فاطمهsays:

سلام خواب دیدم که جایی مهمونی بودیم شب بود با خانواده ام بعد پدربزرگم ک فوت شدن هم با مادر بزرگم ک زنده هستن با یک ماشین اومدن من رفتم جلو در پدر بزرگمو می دیدم ولی بقیه نمی دیدن بغلش کردمو چرخیدیم بعد یهو جوری کوچیک شد مثل بچه دو ساله توی دستام گرفته بودمش ولی من تعجب نکردم داشتم باهاش حرف میزدم گفتم پسرت فلانی. حکومت رو به دست گرفته البته من همچین عمویی ندارم اینو توی گوشش اروم گفتم خندیدن مادربزرگم تشک خودشو و پدربزرگمو و منو دختر دایی ام تازه عقد کرده) رو توی خیابابون انداخته بود اول برا عمه ام رو انداخته ک من گفتم عمه ام پیش عموهام بابام و شوهرش توی یه اتاقن تشت ها همه قرمز بودن بعد وارد خونه شدیم روز شده بود هیچکی پدر بزرگمو نمی دید من می دیدم پس من رفتم دنبالش ک بیاد تا مراسم شروع بشه چون منتظرش بودن

رزsays:

سلام داداشم خواب دیده قبر پدرم رو سنگشو در اوردن داخل قبر انگار یک اتاق بوده داخلش کلا نورانی بوده و لامپ روشن بوده.تعبیرش چیه؟؟؟؟

Parisays:

سلام وقتتون بخیر . من خواب دیدم دارم با ماشین از کنار پرتگاهی عبور میکنم و بعد ماشین و نگه میدارم و به سمت اون پرتگاه میرم . در کنار پرتگاه همه قشر ادم ایستاده و در روی زمین جنازه هایی وجود داشت که از مرگشون سالها میگذره و من از کنار جنازه ها رد میشم و به کنار پرتگاه میرم وقتی به پایین نگاه میکنم دریا رو میبینم که خیلی ابی رنگ هم بود میشه تعبیرش رو بگید ممنون

امیرsays:

سلام من بعد ظهر حدود ۲ الی ۳ ساعت خوابیدم و خواب دیدم دارم از مدرسه برمیگردم تو راه نزدیک خونه یه عالمه وسیله دیدم و رفتم داخل خونه و از مادرم پرسیدم اینجا چه خبره گفت پدرت کاری راه انداخته که درآمدش عالیه (پدرم فوت کرده) من گفتم شما که حقوق دارید می خواهید چی کار گفت آخه با این گرونی میشه رفتم تو حیاط و یکباره پدرم را دیدم که مشغول بود میگفت ببین پسرم یکاری راه انداختم و آرامش خیلی بالا

هدیهsays:

سلام من خواب مادربزرگ مرحومم رو دیدم تو خوابم زنده بودن و مهمان منزل ما بود من نمی دونستم فوت شده ولی دلتنگی عجیبی براش داشتم نشسته بودم تو خونه من بغلش کردک گفتم مامان خیلی دوست دارم کاری هست بتونم بکنم برات گفت یکی از عمه هامو دعوتش،کنید گفتم اون همش،به ما تیکه می اندازه اذیت می کنه گفت می دونم سرش درد می کرد تماس گرفتم به بابام مه بیان ببریمش سرم بزنه انگار اونا یه خونه ی دیگع داشتن مونده بودن اونجا تو خوابم من مجرد بودم مادربزرگم بردم خوابندم گفت شام نمی خوزم یه سلندویچم کنارش بود براش ژلوفن اوردم هر کار کردم نخورد گفت بخوابم خوب میشم خوابم تعبیر داره ؟من قبلنم خوابشو دیده بودم همیشه زنده می بینمش ولی تک کلمه ای باهام حرف می زد این دفعه زیادتر صحبت کرد

محمد خsays:

با سلام امروز صبح بعد از نماز صبح خواب دیدم داخل یه اتاقی از خونم هستم مشغول کاری یک دفعه پدر بزرگم بهمراه پدر پدر بزرگم که هردو سالها برحمت خدا رفتن وارد اتاق میشن در این موقع من یه مقدار کارمو انجام میدم سپس میرم پیششون و دست میدم و رو بوسی میکنیم البته من میدونم که مردن و منم خوابم حتی بخاطر اینکه میگن به مرده در خواب نزدیک نشی بهتره یه مقدار خودمو زود جمع میکنم در این وسط از پدر بزرگم پرسیدم بعد از برحمت خدا رفتن چشد ، که بیدار شدم *ضمنا من زمانی که پدر بزرگم زنده بود خیلی باهاش دوست بودم

هدیهsays:

می بخشید تو خوابم یه تخت خوابم بود که تو واقعیت نداریم مادربزرگم رفت توی اون تخت روشم کشید خوابید

Mahroosays:

با سلام من هراز گاهی خواب خونه پدر بزرگ مادربزرگم را می بینم که سال89 فوت شدن اون شب خواب دیدم که در خانه شان باز است وگویی اسباب های خانه شان راجمع کرده بودن نه مبلی بود نه چیزی مادر بزرگم را دیدم که برتخت خوابیده احساس کردم مریضه صداش کردم نگام کرد گفتم تنهایی دیدم پسر عموم کنارش نشسته مشغول درس خوندن هست یا خیلی شب ها شده پدر بزرگم را می بینم در مجلس غریبه با آدمهای ناآشنا نشسته وبه من لبخند میزنه و دست تکون میده تعبیرش چی می تونه باشه خیلی ممنون

Hadissays:

سلام. مادرم خواب دیده تو جاده با کامیون درحال رانندگيه بعد چپ میکنه ولی ماشین بصورت صاف می‌ایسته و واژگون نمیشه ،،مادرم میاد بیرون بعد خاله هام و پدربزرگم که فوت شده چندین سال پیش ، میان ببینن چیشده ، بعد پدربزرگم به مادرم میگه بیا بشین توماشین، بعدم باهم میرن... لطفا تعبیرشو بهم بگید خیلی نگرانم

Hadissays:

سلام. مادرم خواب دیده تو جاده با کامیون درحال رانندگيه بعد چپ میکنه ولی ماشین بصورت صاف می‌ایسته و واژگون نمیشه ،،مادرم میاد بیرون بعد خاله هام و پدربزرگم که فوت شده چندین سال پیش ، میان ببینن چیشده ، بعد پدربزرگم به مادرم میگه بیا بشین توماشین، بعدم باهم میرن... لطفا تعبیرشو بهم بگید خیلی نگرانم

سوختانلوsays:

سلام من خواب دیدن که پدر بزرگم که فوت کرده درون قبر بود ومن خیلی گریه میکردم چشمانش لایه سیاه و کبود بود از گوشهاش خون اومد واینکه دیدن خواب فوت کسی که زنده است تعبیرش چی هست درحالی که گریه هم میکردم ممنونم که تعبیرش کنید

علیsays:

سلام من خواب دیدم یکی از اقواممان که فوت شده به در منزل ما آمده و به من می گوید برو از خانه من پول بگیر و حالشان خوب بود. درحالی که بنده از ایشان هیچ طلبی ندارم.

هدیهsays:

سلام، خواب دیدم عموی مامانم که ۵ سال اینطورا فوت شده اومده خونمون. خونمون مهمان های دیگه هم هستن. عموی مامان هم کت شلوار مشکی تمیز پیراهن سفید پوشیده من از دیدنش شوکه شده بودم و فقط گریه میکردم و به پسرشون گفتم دلم برای عمو تنگ شده بود و عمو هم فقط لبخند میزد.

سوختانلوsays:

سلام خواب دیدن مردن شخصی که نمرده و زنده است چه تعبییری داره

امیر حسینsays:

سلام و درود فراوان خواب دیدم خانمم که زنده هست مرده و انداختنش توی الکل کنارشون هم پدرم که سالهاس مرده اونم بود با خودم گفتم پدرم که خیلی وقته مرده ولش کن بزار خانمم دربیارم بیرون ببینم چی شده توی الکل خشکش زده بود مثل مرده خانمم از الکل درآوردم بیرون بدون اینکه سرفه کنه و نفس نفس بزنه هنگام خارج شدن از الکل زنده شد و گفت ببین ببین دیدی من انرژی خدایی دارم و هیچ وقت نمی میرم . ممنون میشم تعبیر خوابمو بگین

غsays:

باسلام .من چند روز پیش خواب یکی از دوستما دیدم که فوت کرده 1 ساله تو خواب بهم گفت دلت چی میخواد جدیدا داشتم بهش میگفتم بعد دیدم رفت ی سبد اورد یه کیف خیلی خوشگل و ی شاخه گل قرمز گذاشته بود تو ی سبد و اومد داد بهم گفتم من ک نگفتم برام بخر چرا زحمت کشیدی گفت تو گفتی دلت اینارو میخاد برام اوردی دیگ هیچی نگو بعد دیدم ی پیرهن استین کوتاه سبز با خال مشکی پوشیده بود و دراز کشید رو شکمش باهام حرف میزد تعبیرش چیه ممنونم؟

مهرناز رضاییsays:

من ماه آخر بارداری هستم خواب دیدم نوزاد دماغ خیلی بزرگی دارد مثل دماغ میمون ولی چشمانش زیباست و رنگی هست لطفا تعبیرش را بهم بگویید

پیمانsays:

سلام خواب دیدن فرد زنده ای که مرده باشد بعد در خواب دوباره زنده شود چی میشه تعبیرش چیه ممنونم

کوکب موسویsays:

سلام خسته نباشید... خواب دیدم فلاکس چای پشت بام خونه قدیمی الان اون خونه را نداریم داخل دستم آرام افتاد ولی شکست نعبیرش چیه؟

سمیراsays:

سلام وقت بخیر؛ من نامزدمو(پسرخاله ام)۴ماهه از دست دادم؛ دیشب اومده به خواب مادرش وبهش گفته که به سمیرا(من)بگو چرا اینقد دعوت میکنی مگه تو جا داری آخه؟!/میخام بدونم منظورش چی میتونه باشه؛ من خیلی سعی دارم براش قدم خیر برمیدارم ؛ روزه دعا و خیرات و صدقه میفرستم؛ میتونم منظورش این باشه؟

سیماsays:

سلام.خواب دیدم ازخونه دراومدم میخواستم جایی برم یهو تو کوچه مون سیلی ملایمی اومداولش خیلی کم بود بعد یه کم کم بیشتر میشد و ازپشت سرمن می اومد اولش گفتم کمه منو نمیبره همین که به من رسید من افتادم ویه کم غلت خوردم و خودمو گرفتم و پاشدم دیدم در همسایه مون بازه هراسان رفتم تو حیاطشون گفتم سیل اومده خونه اونا هم کفه ونگران بودم سیل بیاد توخونه بعد دیدم یه طرف خونشون بلندتراز سطح زمینه هم زمان چند نفردیگه اومدن توخونه از ترس سیل و عمه ی منم باهاشون بود مثلا عمه ام مهمون ما بود ومن گفتم اخه مگه مجبور بوده الان بیاد بیرون تو این اوضاع توخونه ی ما میموند بعد همگی رفتیم تو اون اتاق که امن بود.تعبیر لطفا

ز....نsays:

مادرشوهرم (یک دوماه بعد فوت شان این خواب را دیدم) رو دیدم که مانند فرزندی بیمار روبروی من(که عروسشان هستم) گذاشتند و کسی صدا زد بیایید مادر رو بشوریید و من دوست نداشتم او را بشورم انگار در خواب خودش رفته حمام و تمییز هست و سرحال بود و نمی توانست سخن بگوید. از دور صدا زد بیا (مادرشوهرم مرا صدا زد ) گفتم بیا بریم حمام .ولی مراحل حمام را ندیدم ولی دوست داشتم دخترش او را حمام ببرد یک مجلسی رو دیدم در همان جا .مجلس بزرگی بود. نه مادرشوهرم رو دیدم نه کسی را. گفتند بیا زیارت عاشورا بخون و روضه هم بخون(چون من مداح هستم) منکه هیچوقت در روضه هام صحبت نمیکنم گفتم خواهرا من وقتی برای زیارت عاشورا ندارم (چون واقعا زمان روضه خوانی رو نداشتم در عالم خواب) بعد روضه خواندم و تمام .

اتانازsays:

سلام من خواب دیدم که جنازه شهید اوردن و‌من از خاک چکمه های این شهید صورتم را مسح میکشم این شهید یا ابوالفضل ع بود یا وهب ، حتی لباسهاشونم شبیه لباسهای جنگ کربلا بود و میدونستم جای دیگه دفن شدن و الان منتقل میشن به جای دیگه و شخصی با وسیله ای شبیه تلفن همراه دستوراتی برای تدفین این شهید از حضرت مهدی دریافت میکردن و بشدت مشغول دعا بودن منم خواستم با حضرت صحبت کنم که همه خواسته های قلبی که بعد نماز همیشه میگم توی ذهنم عبور کرد و شرم کردم به اقا بگم اما حسی بهم گفت مهدی فاطمه میفرمایند دعایت را شنیدیم و اجابت میکنیم..کفنی هم بود که روش سوره یاسین نوشته شده بود. تعبیر خواب چیه؟

مبیناsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم توی یه مهمونی هستم و اونجا یه خانمی داشت ب خانوادش میگفت که انگشتر طلامو گم کردم من تا خواستم برم پیش کسی دیدم افتاده جلو در برش داشتم و گذاشتم تو کیفم و ندادم بهش همش تیکه تیکه تو هر جای پول پیدا میکردم برش میداشتم کیفم پرشده بود از پول

محمد مهدیsays:

سلام مادر بزرگ من مرده چند روز پیش پدر من دید که مادرش که یعنی مادر بزرگ من که مرده اومده در خوابش که تو یه خونه با هم بودند مادر بزرگ من به بابام میگه دنبالم بیا و بابام میره میدن تو یه زیر زمین که یه دفعه چند تا جن میان مادر بزرگم رو با خودشون میبرند بعد بابای من از جن ها ترسید؟

موسویsays:

سلام خسته نباشید... پدر بزرگم چند سالی هست که مرده خواهرم خواب دیده که زنده است فوت کرده قراربود که عمو یم براش مراسم بگیرد ولی یک هفته گذشته هنوز مراسم براش نگرفته تا زن عمو براش اهمیتی نداردپدرم به زن عمو گفت خودم تو خونه خودم براش مراسم میگیرم... تعبیر چیه؟

سانازsays:

سلام خواب دیدم خاله ام که فوت کرده است در خواب فرش میشوید و همه اقوامم که آنها نیز فوت کرده اند دور هم جمع شده اند و پاهایشان را در آب زلال گذاشته اند و من هم پیششان هستم با یک بچه به بغل! مادرم که فوت کرده است نیز آنجا بود او بچه را از من گرفتو بغل کرد بوسید و بعد بچه را به من داد و بعد من جمعشان را ترک کردم تعبیرش چیه ؟ تعبیر فرش که مرده میشوره چیه؟

سونیاsays:

سلام و درود برشما همسرم خواب دیده که من توی خوابش فوت کردم پدرش هم مرده بود تو خوابش بوده که اونم تو خواب مرده بود و هردو تاییمون کنار هم گذاشته بودن همسرم منو بلند می‌کنه من زنده میشم ممنون میشم تعبیر خواب همسرم بگین.

اصغریsays:

سلام خواب دیدم فامیلمون اومده جلوی در،یه پسر ۸ماه دارن،من گرفتم محکم دارم بوسش میکنم و اون میخنده؟ راستش تعبیر پسرو دیدم زده بودغم،نظر شما چیه؟

ناشناسsays:

سلام من پسری رو دوست دارم که پدرش مرده تقریبا دوسه سال پیش خواب دیدم که پدرش داشت با یه پیرمرد نورانی که انگاری راننده تاکسی بود حرف میزد انگاری ازش چیزی میخواست .من توی خواب فک کردم داره واسه من که به پسرش برسم دعا میکنه یه همچین چیزی همش دنباله پیرمرد بود درست یادم نیست پیرمرد هم انگاری میگفت باشه وایسا تا ببینم وازاین‌چیزا

حنااsays:

سلام خسته نباشید من چند روز پیش بعد از اذان نماز صبح یه خوابی دیدم .خواب دیدم طلاق گرفتم . عاشق یه مردی شدم که کسی راضی نبود با اون باشم و همو خیلی دوست میداشتیم .بهم پیشنهاد ازدواج میده ولی من قبول نمیکنم چند روز بعد میرم دیدنیش میبینم اون مرد فوت شده همه دارن گریه میکنن و دارن جنازشو با تابوت میبرن منم خیلی گریه میکنم میرم طرفش گریه کنان و روشو برمیدارم و گفتم تو رو خدا نرو من باهات ازدواج میکنم و این حرفا بعد یه دفعه اون مرد زنده میشه و منو میگیره تو بغلش منم بغلش میکنمو گریه میکنم .بعد میریم خونشون ولی خانوادش راضی نبودن و من رو خیلی اذیت میکردن .ولی اون مرد برام یه خونه ی قدیمی میخره اولش فکر میکنم خیلی تجملاتی باشه ولی خونه ای حیاط دار بود که یه تعدادیم زندگی میکردن که فکر میکنم خدمتکار این خونه بودن که دررون یکی از اتاق ها دار قالی بود و روی این دار یه لباس بود که اون اقا گفت میخوام خودت تمومش کنی لباسی گشاد بود که باید برای خودم اندازه و تنگ میکردم ولی در کل کنار این مرد خیلی خوشحال بودم ببخشید طولانی شد ممنون میشم تعبیرش رو بگید؟

علیsays:

سلام. خواب دیدم که در اتاق کوچکی بودیم. من و زنم و پسر مرده ام که چند ماه پیش مرده و دختر کودکش. پسرم که قبلا فوت کرده روی صندلی نشسته بود سرش پایین بود. به مادرش(زن من) گفت بیا. مادرش بلند شد و رفت توی یک اتاق دیگه (از این اتاق که ما بودیم خارج شد و از کنارمان رفت). فقط من و پسر مرده ام و دخترش موندیم. دختر کودکش هم بلند بلند می خندید. تعبیر چیه؟

Fatemehsays:

سلام خسته نباشین پدر بزرگ من پارسال فوت کرده الان مادربزرگم خواب دیده ک پدر بزرگم دوباره فوت کرده تعبیر این خواب چیه؟

بتولsays:

سلام خسته نباشید بنده خواب دیدم خواهر دیگ آبگوشت را هم میزند و قصد این بود میهمانی بود همه دعوت بودند بعد برادر بنده که فوت شده اند با همسرشان درب خانه بودند از ایشان پرسیدم شما مگر فوت نکرده ای گفت چرا و من گفتم حالت چطور است گفت خوبم و بعد زن داداشم گفت من بروم بچه(منظور بچه کوچک بود) را از خانه بیارم این در حالی است که فرزندان برادرم بزرگ هستند.

مهسا احمدیsays:

باسلام و خسته نباشید خدمت شما . من امروز صبح خواب پدرم که چند سال هست برحمت خدا رفته دیدم که داشت با مادرم مجامعت میکرد و من داشتم اونا رو می‌دیدم خواستم تعبیرشو بدونم سپاسگزارم

زهراsays:

سلام من خواب دیدم دایی بنده که در بیمارستان است روی تخت خوابیده و مردی که لباس سیاه بر تن دارد و چهره او مشخص نمی شود دست بر سر او میکشد و بعد میرود.

Taherehsays:

سلام بنده خواب دیدم که یکی از آشناییانمان که فوت شده اند با برادرم چیزی را جمع می کنند و بعد مرا صدا زدند و گفتند مردم گرفتار شده اند و هیچ کس نیست که به من یک لیوان دوا بدهد و بعد دفتری را به من دادند و من صفحه های آن را شمردم 60صفحه بود ولی برگه های آن سفید بود و چیزی در آن نوشته نشده بود.

مهسا احمدیsays:

باعرض سلام مجدد و با تشکر از شما و سایت خوبتون . چند مدت پیش هم خواب دیدم پدرم که چند سال هست برحمت خدا رفته کنارم نشسته بود و دست تو شلوارم میکرد مادرم هم داشت نگاهمون میکرد و خیییلی ناراحت شد و گریه کرد بیشتر از روی حسادت و اینکه پدرم منو بیشتر از خودش دوست داره خواستم بیزحمت تعبیر اینو هم لطف کنید بگید خییییلی خییییلی ممنووون و سپاسگزارم

محیsays:

سلام من خواب دیدم شوهر خواهرم که فوت شدند حالشون خوب نبود مثل وقتی که زنده بودند و خواهرم بالای سرایشان نشسته بود و من داشتم حدیث کسا میخواندم بعد به خواهرم گفتیم برود حدیث کسا بخواند و رفت یک جایی که دعا بود و گریه میکرد و شفاعت شوهرش را میخواست.

امیر علی خمسهsays:

سلام خسته نباشید من خواب میدیدم پدر فوت شده ام به خانه ما آمدن ومن برایش یک کاسه عسل آوردم ایشان خوردن

صبا نادریsays:

سلام مامانم در خواب دیده است که کفش های نو و راحتی خریده است که با انها دوست در برف راه برود و همینطور خاله ام آنجا است و هی به او می گوید چه کفش های زیباییست و پدر و زن عمویش که به رحمت خدا رفته اند خیلی خوشحال هستند

الهامsays:

با سلام من دیشب مادرم خواب دیده که مادر بزرگش و پدر بزرگش از زیارت اومده بودند ، و دست مادرم را کشید و روبوسی کرد و گفته دلش تنگ شده بود ، میشه تعبیرش را بگید ،ممنون از شما

کلیsays:

سلام،خواب دیدم مادرم که فوت شده دوباره مرده واوراکفن کردیم ویک سجاده بزرگ روش انداختیم البته جنازهش خیلی بزرگ بود ومادرم داشت از خودش سوره ایت الکرسی می خواند

Shabnamsays:

خواب دیدم مادرم که فوت شده از یه جایی دقیقا نمیدونم یا خانه سالمندان بود یا بیمارستان ؛اورده بودنش خونه بعد وقتی دیدمش تمام بدنش کبود بود نوک سینه اش بریده بود و جای بخیه روش بود قسمتی از موهاشو کچل کرده بودن پشت گردنش پاره شده بود قسمت راست صورتش کل پوست و گوشت صورتش کنده شده بود و اویزون بود(کامل جدانشده بود فقط از پایین بریده شده بود) ولی خودش خیلی عادی و اروم نشسته بود وقتی من گریه میکردم و گفتم این چرا اینجوری شده یکی بهم گفت این چیزا عادیه و برای درمانشه بعدش یکی دیگه بهم گفت این دیگه اخرشه(حالا دقیقا نمیدونم منظورش این بود که دیگه بعداز این میمیره و عذاب نمیکشه یا اینکه اخرین درمانشه و خوب میشه و احساس میکنم بیشتر اولی باشه)

فاطمهsays:

سلام من دیروز چهلم مادر بزرگم بوده دیشب خونش خوابیدیم خواب دیدم اومده بهم میگه مادر حمید (خواستگارم ک رد کردم) قبول کن بعد رفت روی تختش نشست مامانم گفت فکنم دوباره حالش،بد شده یهو تمام بدنش بی حس شد واز خواب بیدار شدم

حsays:

سلام خسته نباشید. من خواب دیدم که پدرم بهم گفت : به خواهرت بگو یه قبر برای خودش بخره (پدرم سالها پيش فوت شده) آیا خواهرم طوریش میشه ؟؟؟

عذاب وجدانsays:

سلام . وقتی که پسر عمم فوت شد خواب دیدم که بهم میگه این قبر مال یکی دیگه اس که منو داخلش گذاشتین این خواب چه تعبیری داره؟ بعد از اینخواب هم دیگه به خوابم نیومد

علیsays:

سلام من خواب میدیدم یکی از هم شهری هامون که سالهاپیش مرده رو توی تابوت داریم میبریم یهو زنده شد

رز ابیsays:

سلام . دیشب خواب دیدم اقاجونم داره نماز میخونه بعد داییم رادیو رو روشن کرد داشت قران میخوند من ی حالی شدم صدا قران و گوش کردم و ناراحت شدم بعد دیدم اقاجونمم زنده اس در حال حاظر ی حالت برانگیخته ای داشت گفت من دیگ روزا اخرمه تعبیرش چیه؟

M Sadeghisays:

با سلام. شب گذشته در خواب دیدم ، من در کنار هر دو مادر بزرگم که فوت کرده اند هستم. ظرفی شیرینی وتنقلات جلوی دست من است. مادربزرگ مادری ام خووش بر می داشت و میخورد. به مادربزرگ پدری ام شیرینی تعارف کردم نخورد.به عمه ام که آنجا نشسته بود اشاره کرد که به او بدهم. تعبیر خوابم چه می تواند باشد. تشکر

نداsays:

سلام ..پدرم ۶ماه هست که مرحوم شده اند ..یکی از بستگان دور ما که مداح هست والبته قاری قران خواب پدرم رادیده اند ..خواب دیده که پدرم در جایی سرسبز مشغول ساختن خانه ای بودند که به جای سیمان از نقره برای چیدن اجرهای ان استفاده میکردند اما درحال ساختن خانه بوده که خانه خراب میشود به فامیل مامیگوید به فرزندانم بگو به من سربزنند من خانه را باید بسازم درخواب پدرم خوشحال بوده درعالم واقع ماهمیشه برایش خیرات میکنیم وحتما هرپنج شنبه سرمزارش میرویم ایا خواب تعبیردارد ایا پدرم پیغام یا درخواست خاصی برای مادارد ...لطفا تعبیر بفرمایید

اsays:

سلام پدرم خواب دیده که توی جشن عروسی هست وپدرم توی جیبش پرازاسکناس پنجاهی هست ومادربزرگ هام هم هستن وبه پدربزرگم که فوت شده چندتااسکناس میده اول یکی میده بعددوتای دیگه میزاره روش ممنون میشم تعبیرشوبگید

سحرsays:

سلام دم صبح خواب مادربزرگم که فوت کردن رو دیدم خواب دیدم اومدن پیشم و من بهش میگم مامان بزرگ میخایی به پرنده ها غذا بدی؟ اونم میگه آره دستش رو میگیرم و میبرمش کف دستش یه مشت ارزن میریزم یه عالمه کبوتر میان و ما بهشون ذا میدیم لطفا تعبیرش چیه؟

زینبsays:

سلام حدود۵سال پیش پسرعمم خاسگارم بود خیلی خاطرم میخواست میگفت یابامن یانمیزارم ازدواج کنی که متاسفانه بعد یکسال فوت کردامشب اومد خوابم پسرعمم چهارشونه و مغرور خشن بود ولی امشب توخوابم که دیدمش ن خشن بود نه مغرور انقدچهرش مهربون دلنشین بودکه من پشیمون شدم میگفتم کاش باهاش ازدواج میکردم همین ینی ممکن ازم دلخور باشه چن عاخه همیشه مامانم میگه اگ باهاش ازدواج میکردی اون دعوانمیکرد نمیمرد!ینی مرگ این چیزارو میپرسه؟

نسرینsays:

سلام. خواب دیدم در یک مراسم شبیه بله برون خانواده عمویم هستم، که یک دفعه عموم که 10 سال پیش فوت کرده رو می بینم که روی صندلی نشسته با کت و شلوار و پیراهن مشکی، (در خواب اصلا فکر نمی کردم که فوت شده) . عموم به محض اینکه من سلام می کنم با خوشحالی از روی صندلی بلند شده و محکم من را در آغوش می گیرد و من خوشحال از دیدن عموم بعد از مدتها با هم شروع به گریه کردن می کنیم . من عموم را خیلی دوست داشتم. و فقط آن لحظه فکر می کردم که عموم چقدر پیر شده

آرزو کلهریsays:

سلام خوب هستین من صبح خواب دیدم که خونه پدربزرگ مرحومم هستیم همراه مادرم و خواهرم فامیلا هم بودن همه دور هم جمع شده بودیم برادر مرحومه پدربزرگم میخواست نقش عروس بازی کنه به من گفت تو لباس دامادی بپوش داخل کمد لباسای پدربزرگم بود دوتا جعبه کیکم بود که برای دخترخالم بود لباس پدربزرگمو پوشیدم بعد میگفتم پدربزرگم نمرده زنده شده خواستیم برنامه رو اجرا کنیم خواهرم نذاشت گفت نمیخواد میشه تعبیرشو بگین خیلی نگرانم ممنونم

Saharsays:

روزتون بخیر خواب دیدم ی یخچال نو و جدید تو خونمونه بعد گفتم این یخچال مال مانیست که کی اونو پر از چیز کرده بعد مامانم که فوت شده گفت من پر کردم ،بعد گفت باشه خالی میکنم فقط با ی دستمال تمیزش کنه ،درب یخچال رو که باز کردم پر از مواد غذایی بود

رضوانsays:

سلام خسته نباشید من صبح خواب دیدم که رفتم لب ساحل و پام توی آب بود بعدش دیدم که دارن از توی آب جنازه در میارن و میارنشون بیرون میندازنشون منم ترسیدم از آب اومدم بیرون بعد گفتن که انگار اینا رو کشتن و توی آب انداختن تعبیرش چیه؟

سمیراsays:

سلام وقت بخیر؛ من ۴ماهه پسرخالم فوت شده؛ دیشب به خواب زن همسایشون اومده تا خیلی گشنه اس و درخواست نون کرده؛ و به زن همسایه گفته یه کاغذخودکار بیار یچیزی بگم بنویسی و بدی به مادرم؛ تعبیرش چی میتونه باشه؛ چندروز پیش هم برادرش خواب دیده که عروسی داداشش که رحمت خدا رفته و بسیار جشنش شلوغ بوده

rahasays:

سلام وقت بخیر من امروز خواب دیدم شب و من خونه پدبزرگم بودم بعد میام برم به همسایه یچیزی بدم یه سگ جلو در بود کاریم نداشتا ولی ترسیدم نرفتم همینجوری جلو در بودم که یدفه چندتا مرد با چوبو با دعوا اومدن جاو در همون همسایه یکم دادو بیداد کردن ولی من صداشونو نمیشنیدم بعد درشونو باز کردن و هیچ دعوایی نشدیدفه جمعیت کم کم داشت زیاد میشد یدفه یه اقای جونی شروع کرد به خوندن و نگاهش به من بود .یدفه دیدم مامانم بابا بزرگمو که توو واقعیت فوت شده اورد بیرون که اون مجلسو ببینه نمیتونست خودش راه بره ولی چهرش خندون بود تعجب کردم دیدمش یکی از پسرای همسایه بابا بزرگمو بغل کرد برد توو جمع چرخوند بعد من گفتم بده بابابزرگمو اذیت میشه بعد ازش گرفتم اندازه یه بچه ۶ ماهه شده بود و داشتم میبردمش خونه که اذیت نشه ولی وقتی بغلم بود انگار واقعا پسر بچه ی ۶ ٧ ماهه بود .. اون اقایی که خوانندگی میکرد موقع رفتن کارت ویزیتشو داد به من و بعد اون چندتا اقای دیگه ام کارتشونو دادن بهم تعبیرش چیه؟از اون اقای خواننده ام حوشم اومده بود

مهينsays:

خواهر ناتنی من خواب دیده که پیش مادرم که فوت کردند رفته ( مادر ایشان نیست ) و مادرم گفته که این شماره منه بدیده به مهین ( یعنی من ) که با من تماس بگیره

اصغریsays:

سلام خواب دیدم دارم میرم جایی.ولی کفش پام نیست. فقط جورابهای سفید پامه.دختر همسایمون اومده میخنده میگه تو چرا کفش نداری.من داشتم ب جورابهام که سفید بود نگاه میکردمو میرفتم.؟؟؟تعبیرش چیه ؟ممنون سپاس

نرگسsays:

سلام و عرض ادب مادر بزرگ من به رحمت خدا رفتن خواب دیدم وارد اتاق شدم همه صدام میزدن میخواستم برم سمت مادر و پدرم که صدام میکردن بعد صدای مادر بزرگم رو شنیدم که میگفت بیا اینجا کنارم من رفتم و از خوشحالی دیدنش دستاش رو میبوسیدم مادر بزرگم به من گفت میخوام بهت بشارت اومدن ماه رمضان رو بدم من گفتم مبارک باشه و هر دو خوشحال شدیم بعد نمیدونم ایشون گفتن یا خودم میگفتم که پس باید نمازم رو شروع کنم ایا این خواب تعبییر خاصی داره ممنون میشم مثل همیشه برام تعبییر کنید یک دنیا ممنون از وقت و انرژی و محبتی که برای همه ما میگذارید دلشاد و سلامت و در پناه خدا باشید

rahasays:

سلام وقت بخیر من امروز خواب دیدم شب و من خونه پدبزرگم بودم بعد میام برم به همسایه یچیزی بدم یه سگ جلو در بود کاریم نداشتا ولی ترسیدم نرفتم همینجوری جلو در بودم که یدفه چندتا مرد با چوبو با دعوا اومدن جاو در همون همسایه یکم دادو بیداد کردن ولی من صداشونو نمیشنیدم بعد درشونو باز کردن و هیچ دعوایی نشدیدفه جمعیت کم کم داشت زیاد میشد یدفه یه اقای جونی شروع کرد به خوندن و نگاهش به من بود .یدفه دیدم مامانم بابا بزرگمو که توو واقعیت فوت شده اورد بیرون که اون مجلسو ببینه نمیتونست خودش راه بره ولی چهرش خندون بود تعجب کردم دیدمش یکی از پسرای همسایه بابا بزرگمو بغل کرد برد توو جمع چرخوند بعد من گفتم بده بابابزرگمو اذیت میشه بعد ازش گرفتم اندازه یه بچه ۶ ماهه شده بود و داشتم میبردمش خونه که اذیت نشه ولی وقتی بغلم بود انگار واقعا پسر بچه ی ۶ ٧ ماهه بود .. اون اقایی که خوانندگی میکرد موقع رفتن کارت ویزیتشو داد به من و بعد اون چندتا اقای دیگه ام کارتشونو دادن بهم تعبیرش چیه؟از اون اقای خواننده ام حوشم اومده بود

Maryamsays:

سلام این خواب رو یک آقای برام تعریف کردند که شما تعبیر کنید فقط این که خودش این خوابو ندیده در واقع مادر خانم برادرش این خواب رو دیده خواب اینه : این آقا جنازه ی پدر خودشو داره حمل میکنه و اون گورستان میبره بیرون و اونجا هیچ کی آشنا یا فک و فامیل نیست غریبه اند همه در ضمن این آقا راستکی پدرشان فوت کردند

لیلاsays:

با سلام، آیت الله بهجت رو تو خواب دیدم،ازم پرسیدن، ثروت زیادش خوبه یا کمش.منم در جواب ایشون گفتم فرقی نداره فقط از راه حلال باشه، ایشون خوشحال شدن و تشویقم کردن و گفتن آفرین،البته ایشون مرجع تقلید بنده هستن،ممنونم

شیدا خیاطیsays:

باسلام و تشکر فراوان . مادرم خواب پدر مرحومم رو دیدن ،پدرم ۱۵ سال هست که مرحوم شدند.خواب دیدن که پدرم ۵ تا انگشتر طلا به مادرم دادن ،ممنونم از تعبیرتون .

مريمsays:

سلام من خواب ديدم كه پسر داييم كه ٢ ساله پيش فوت شده دوباره مرده، يعنى توى خوابم تازه فوت شده بود ممنونم

مهربانيsays:

سلام خواب ديدم يه سنجاب قهوه اي دارم حالا نميدونم ماله خودمه يا انگار توي قفسي بود درشو باز كردم كه توي حياط بازي كنه، حواسم بهش بود گفتم اون گوشه حياط نره كه اونجا موش داره يدفعه رفت و موش ها يكي از كف پاشو كندن،متاهلم تازه ازدواج كردم

منصورsays:

سلام.من چند روز پیش خواب دیدم شوهر عمه ام که ده سال پیش فوت کرده از لای انگشتانم که باز میکنم میبینمش که بسیار شیک لباس پوشیده و من وقتی اونو می بینم جلوی گریمو نمیتونم بگیرموگریه دارم میکنم همینجوری اشک از چشمان میریزهو حالا باز امشب خواب دیدم که بچم بغلم بود و داشتم باهاش بازی میکردم و خونواده اون مرحوم پسر وزنش بودن ومن منتظر بودم که اون بیاد و وقتی باز اون اومد من رفتم جلو به پسرم زیاد محل نداد ورد شد ومن باز اونو دیدم باهاش نمیدونم روبوسی کردم یا بغلش کردم ولی از دیدنش خوشحال بودم وباز مثل اون شب همینجوری گریه می کردم واز چشمام اشک می ریخت.در ضمن ایشون که فوت کردن در زمان حیات آدم بسیار صاف وساده و مهربونی بودن ومن وبقیه همه ایشونو دوست داشتیم.

زهرارنجبرsays:

با عرض سلام و درود..مادرشوهرم بیست روز پیش به رحمت خدارفته تا الان چندبار خوابهای عجیبی دیدم..دیشب خواب دیدم مادرشوهرم زنگ زده به یکی از دخترای فامیل ومیگه منتظر دخترشه که بیاد خونه و بپرسه نهارچی دوست داری؟ برات درست کنم وهمگی ما متعجب بودیم که اونکه مرده پس چطور زنگ زده ولی خواهر شوهرم نرفت خونه...بعدش زنگ زد به خودم گفت من زنده شدم واز قبرم خودم بتنهایی دراومدم بیاید دنبالم من وهماروسم رفتیم دیدیم از قبر دراومده و تکیه داده به برادرشوهرم نشسته روزمین ویکی از پاهاش درازه ویه چادر گلدار روی شونه هاش بود وسرش مقنعه مشکی بود درحالی که مادرشوهرم هرگز تحت هیچ شرایطی مشکی نمیپوشید وبدمیدونست..من وهماروسم بلند بلند حمد خدا رومیگفتیم که چطور مرده زنده شده وخودش ازقبرش دراومده...لطف کنید خواب من را تعبیر بفرمایید

اصغریsays:

سلام خواب دیدم جلو در خونمون بچه محلمون(مرد) زعفران اورده.بعد عمه ام و عموم هم خونمونن.میگن به ماهم بدید. بعدش رفتم زیارت.نه گنبددیدم نه ضریح. فقط حیاطش بود که میگفتن نجفه.زمین حیاط و بوس کردم خواستم برم ضریح .گفتن دیر میشه .ازخواب بیدارشدم.(البته زمان خوابم ظهربود.ساعت یک اینا).ممنون و سپاس

Rezasays:

با سلام یک روز بعد از ظهر در حالی که روزه بودم خواب دیدم در کوچه ای راه میرفتم و به دنبال خانه برای خرید میشگتم یکی از اقوام تازه درگذشته را دیدم که در کوچه ای راه میرفت که من او را دیدم ناراحت بود و به من گفت اگر به دنبال خانه ای خانه ی من مال تو یا من اینجا برایت خانه گرفته ام آیا تعبیر بدی دارد؟ ایا رفتنی ام؟ :( من تا آن روز هر شب برایش ایه الکرسی موقع خواب میخواندم البته در مراسمش ختم اش شرکت نکردم ولی برایش سوره تبارک را به محض خبر فوتش خواندم ایا اینها برایش مفید نبوده ؟

شيرازيsays:

سلام خسته نباشيد ببخشيد خواب دیدم یه شخصی که فوت شده اومده خونه ما بعد از احوالپرسی ازش خواهش کردیم که خونه ما بمونه. گفته باید برم خونه شلوارم رو بردارم .تعارف کردم شلوار منو بپوشه گفته نه من شلوار كردي نميپوشم و شلوار خودم رو میخوام. ممنون ميشم تعبيرش كنيد

مهربانيsays:

سلام وقت بخير، خواب ديدم توي كشوي لباس همسرم چند تا لباس نو زير مردانه هست كه من تا حالا نديدم و تعجب ميكنم كه چرا اينارو نديدم لطفا تبير بفرماييد

asays:

سلام امروز بعد از ظهر خواب دیدم دوتا کوپه آسفالت داغه داغ آوردن ریختن بالای دو تا قبر تو مزار. یکی از قبرها فکر کنم مال پدر مرحومم بود و یکی دیگه مال عموی مادرم (دو تا قبر پیش هم بودن) پدرم و پسر عموی مادرم مشغول هم زدن آسفالتها بودن و پدرم مرحومم به پسر عموی مادرم میگفت چطور هم بزنه. من یه لحظه دیدم پسر عموی مادرم با جسارت و یه حرکت، کل آسفالتها رو هم زد. من صداش کردم و گفتم میسوزی، نکن این کارو. بعد دیدم پدرم که عینا همین حرکت رو انجام داده بود، از فرط گرمای آسفالت بیحال شده بود، رو زمین طاق باز دراز کشیده و پاهاشو بالا گرفته بودن..

اعظمsays:

سلام و خسته نباشید شوهر خواهر شوهرم فوت شدند و من خواب دیدم ایشان در یک شیرینی فروشی هستند و حالشان خوب است و یک دست کت و شلوار به تن دارند در خواب انگار شیرینی فروشی برای ایشان بود.

مریمsays:

سلام من خواب دیدم که با برادم که فوت شدند و همسر او سه نفری نشسته بودم و برادرم داشت میگفت که چه خوب شد رفتیم قشم ( با برادرم و همسر ایشان و شوهرم بدون بچها رفتیم چندتا وسیله برای جهزیه دخترهامون بگیریم ) در خواب مشخص بود برادرم فوت شده و داشتند درمورد مسافرت اون روز می گفتیم و زن داداشم داشت گریه میکرد من و داداشم به او گفتیم گریه نکن الان که برادرم اینجا است.

مرجانsays:

سلام خواب دیدم شبه مهمون هس خونه ، یهو پدرم که مرده اومد خونه دید مهمون هس رفت خونه مادربزرگم.بعدش دیدم من شام آبگوشت پختم خواستم برم پدرم صدا کنم که بیاد ولی از ترس اینکه برم و ببینم پدرم اونجا نیس نرفتم.بعدش دیدم که من خوابم و توخواب قفل کردم و مامانم هی صدا میزد منو بعد تو خواب من بیدارشدم دیدم مادرم گریه میکنه و میگف خواب دیدم سیل اومده و همه جا خراب شده و دیدم خواهرمم داره گوش میکنه و ترسیده

nnsays:

سلام من همین امروز صبح بین ساعت 7 تا8 صبح یه خوابدیدم . البته با حالت بدی خوابیده بودم و شب قبلش هم خوب خیل کم خوابیده بودم . خوابم بیشتر شبیه کابوس بود .... شوهر خالم که مرده اومده بود و میگفت دیگه گفتم بیام سری به خونوادم بزنم ک یهو اول دست خواهرم وکشید ببره با خودش بعد دست خودم ولی اجازه ندادیم و رفتیم تو ی اتاق بعد از پدرم کمک خواستم و رفت باهاش صحبت کنه و از خواب پریدم

سحرsays:

سلام من خواب دیدم مادر بزرگم که سالهاست فوت کرده تو خواب داره برای من گریه میکنه

نسرين عدالتsays:

سلام ببخشيد خواهر يازده ساله من ب تازگي فوت کرده و مادرم خيلي بيقراري ميکنه و دلش ميخواد از اوضاع و احوال و سرنوشت خواهرم آگاه بشه خواستم ببينم شما ميتونين منو راهنمايي کنين خواهرم يکدفعه بطور نامعلوم فوت کردن و هنوز جواب کالبدشکافيش نيومده

فرزانsays:

سلام من خواب دیدم پدرپزرگم که فوت کرده تو خوابم زندست و آلزایمر گرفته 😓

Arezoosays:

سلام خواب دیم جایی شبیه به بیمارستانم با یکی از دوستام ولی چادری که تو امامزاده ها سر میکنیم سرمونه برای بیرون اومدن از اون ساختمون باید زیر دوس هوا می ابستادیم که دورش حوض آب بود . وقتی وارد حیاط شدیم مادربزدگم که سالها پیش فوت کرده رو دیدم که نشسته روز زمین اونجا هم مثل حیاط امام زاده هاست منم دارم از دور نگاهش میکنم لباس و روسری مشکی سر کرده داره مثل عزاداری کردن به سینه میزنه و حسین جان میگه به من نگاه میکنه و نگرانه .پدرم خیلی شبیه مادر بزرگمه تو خواب دیدم که مادربزرگم بلند شده و داره تند تند تو حیاط راه میره و لباسهای پدرمو پوشیده یا شبیه لباسهای بابام بود و اونجا خیلی شبیه بابام شده بود.

لیلاsays:

سلام شوهر من دوساله فوت شده،،،دیشب خواب دیدم محکم زد تو دهنم که زخم شد

جاویدsays:

سلام و احترام .پدرم دوسالی که به رحمت خدا رفتن وخودم چندتا گرفتاری کاری دارم و خواب دیدم پدرم نشسته تو اتاقش و میگه من کار جاوید رو درست میکنم . ممنون میشم تعبیر بفرمایید.

تبسمsays:

با سلام.امروز قبل نماز صبح مادرم خواب برادرشون و عموشون رادیدن که هردو امسال فوت شدن.خواب دیدن که یه خیابان پهن و بزرگ بوده و هم داییم و عموی مادرم انطرف خیابان بودن و ماشین هم خیلی رفت و امد داشته بعد مادر من خواستن برن اونطرف خیابان پیش برادر و عموشون که عموی مامانم به مامانم میگه شما اینجا نیا برگرد برو مامانم به عموش میگه شما چرا اینجایید میگه از بس به ما چیزی خوندن اومدیم اینجا.تعبیرش چیست.ممنون

...says:

سلام .خواب دیدم برا مراسم نامزدی دخترم و عشقش ک فوت کردن اماده میشیم و مادر پسر قرار مشاوره گرفته و من تو دلم میگم باز این مخالفه داره ادا میده.

ف.ملکیsays:

سلام دیشب خواب مادربزرگ مرحوممو دیدم. گلگی میکرد که: از بس گوشت قرمز نخوردم استخوانهای گردنم پیدا هستن. ممنون میشم خوابم رو تعبیر کنید

مهرنوش جعفریsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم من به همراه خانواده خودم و خانواده خواهرم و مادرم جا انداختیم که بخوابیم و از طرفی پسرم و شوهرم یه استکان مشروب خوردن و من ناراحتم که اونا دارن مشروب می خورن که دیدم شوهر خالم که فوت شده یه گوشه زمین جای خشک خوابیده و گریه می کرد و من رفتم سمتش بغلش کردم و بلندش کردم و گفتم چرا جای خشک خوابیدی و اونم گفت کاری به کارم نداشته باشید من جام خوبه و انگار قهر کرده بود و من بغلش کردم و خواهرم که عروس شوهر خالم هست پتو انداخت و جاشو درست کرد و من از شوهر خالم پرسیدم جات خوبه گفت اره الان جام خوبه دیگه بی زحمت تعبیر این خواب رو به من میشه بگید؟ ممنون

فاطمهsays:

سلام من خواب محسن حججی رو میدیدم که به زور دارن منو میبرن تو یه اتاق دیگه میگن بیا محسن حججی کارت داره منم نمیرفتم به زور اخر بردن رفتم داخل از اون در اهنی اما اتاق نبود همه جا خاکی بود مثل شلمچه بودش بعد یهو دیدم محسن حججی اومد اما بدنش نیست فقط سرش اونم یه متر بالا تر از زمین بود که پیش بند یا زهرا ام داشتش منم بالا رو رو به صورتش نگا میکردم خاکی بودش داشت باهام حرف میزد میگف دخترم حجاب رسالت منه و همینطوری نصیحت میکزد اما فقط همین جمله حجاب رسالت منه رو یادمه بعد نصیحت دوباره برگشتم و اومدم جای قبلیم پشت همون در اهنی بقیه همه بهم میگفتن تو دختر محسن حججی هستی ها

کریم۷۳says:

سلام خواب دیدم دوستم که یکی دوساله فوت شده و جوان هم بود..اومد پیشم بعد سلام احوال پرسی میدونسم ک فوت شده بهش گفتم اون دنیا چطوره واست گفت عالیه بعد پول یخورده داد بم گفت بذار صندوق پس انداز معنیش چیه ممنون میشم بگید

کریم۷۳says:

سلام خواب دیدم دوستم که یکی دوساله فوت شده و جوان هم بود..اومد پیشم بعد سلام احوال پرسی میدونسم ک فوت شده بهش گفتم اون دنیا چطوره واست گفت عالیه بعد پول یخورده داد بم گفت بذار صندوق پس انداز معنیش چیه ممنون میشم بگید

.....says:

سلام. یکی از اقوام جوان چند وقتی فوت کرده. خواب دیدم زنده شده و قراره با هم بیرون بریم. گفت بذار به مریم(زن واقعی خودش) بگم لباس ها رو بشوره. منم گفتم خوب کاری میکنی حقشه چون وقتی تو نبودی پدر و مادرتو خیلی اذیت کرد. لطفا تعبیر بفرمایید.

سانازsays:

سلام خواب دیدم در یک مهمانی بزرگ در یک تالار هستم و کفش نو مشکی به پا دارم من کفش را در اوردم و یه جا گذاشتم برگشتنی وقتی کفش ها را پوشیدم دیدم یکی کهنه شده ینی انگار یکی یه لنگه از کفش منو با کفش خودش که عین هم بودن ولی کهنه تر عوض کرده ، تعبیرش چیه؟

حمید چمانsays:

سلام . من خواب دیدم یه غروب داشتم میرفتم قبرستان یکی از دوستام که چن ماه پیش فوت شده بود . بالای قبر که رفتم دیدم اون پاینه میگفت منو بچرخونید دستم افتاده زیم جام خوب نیست مرده های اون قبرستانم اومده بودن بالا سرش ازم کمک میخاست خیلی هم ترسیده بود ولی بازم نگام میکرد میخندید .

مارالsays:

سلام خدا قوت. دیشب خواب دیدم خاله بزرگم که بسیار انسان درست و پاکیه از دنیا رفتن و میدونستم رفتن بهشت.و من خیلی اصرار داشتم با ایشون حرف بزنم برای همین کلی دعا میکردم تا با ایشون بتونم صحبت کنم و زمانی ک میخوابیدم وارو اتاقی ک خالم حضور داشت میشدم و کلی با ایشان دردو دل میکردم و ایشان با گرمی جواب میدادن.چند شب به این منوال گذشت تا اینکه احساس کردم با این کارام احتمالا حوصله خالمو سر بردم که رهاش نمیکنم.سری اخر تمام تلاشمو گردم و اینبار در بیداری وارد اون اتاق شدم و به خالم گفتم چطور من دعا میکنم در این اتاق ب روم باز میشه و سریع قبول میشه؟گفت خودت چی فکر میکنی؟گفتم چون یتیمم؟با سر جواب مثبت داد.تعبیرش چیه؟

سانازsays:

سلام من خواب دیدم پدربزرگم که2سال مرده زنده شده ومن بغلش کردم گریه میکنم جوری بغل کرده بودیم هموهنوزم دارم حسش میکنم تعبیرش چیه

شبنمsays:

سلام من خواب دیدم که مادربزرگم که به تازگی هم فوت شدن به خواب بنده اومدن درحالی که دراز کشیده بودن روی زمین و به پهلو و خنده برروی لب های شان بود نوزادی چند ماهه پسر در اغوش خود داشتن و اون نوزاد هم میخندید

Faezehsays:

سلام من تقریبا هرشب دارم خواب مجلس ترحیم برای مرده میبینم،یکی دوشب خواب دیدم اون کسی که مرده دوستم بوده بقیه شب ها خواب دیدم اون کسی که ‌مرده مادر بزرگم بوده(البته در حال حاضر ،هم دوستم هم مادر بزرگم فوت شدن)انگار که مادر بزرگم مرده و همه فامیل تو مراسمشیم حتی وقتی مرده دوستم بود علاوه بر فامیل های خودش توی مراسمش فامیل های ماهم بود، میشه بگین تعبیرش چیه که هرشب خواب مجلس ترحیم میبینم؟

ستارهsays:

سلام من خواب دیدم مادر شوهرسابقم آب خونشون کرم داره ومن نشونش دادم و بش گفتم نباید ازش بخورید بعدکمی رفتم جلو دیدم شوهرسابقم مرده چنتا مرد دوروبرش هستن..من جلو رفتم و کنارش نشستم و رو لباش بوسیدمش و تا بوسیدمش اون زنده شد وبیدارشد گفت شناختم تویی..تعبیرش چیه(من سه ماهه ک طلاق گرفتم)

بهارsays:

سلام خسته نباشیم دیشب بعد از خوندن نماز صبح خواب دیدم که دارم فیلم سینمایی نگاه میکنم درباره چند تا جوون غواص که در آخر شهید شدند و پایان فیلم عکس واقعی شونو نشون داد ومن خیلی منقلب شدم مخصوصا که بعدش فهمیدم اونروز روز گرامیداشت اون ها بود بعد با خواهرم آماده شدیم و رفتیم جایی که از اون ها تقدیر میکردند یه جایی که نزدیک به آب بود نمیدونم دریاچه یا چی ولی این جوری بود که اولش کم عمق بود و به تدریج پر عمق میشد اکثر مرد ها توی قسمت کم عمق آب یا کناره های آب وایساده بودند منم ناخودآگاه شروع به حرکت کردم و توی آب رفتم اما موهام بدن شاتل و روسری بود اما هیچ کس توجهی به این موضوع نداشت همون طور پیش رفتم تا به قسمت عمیق آب رسیدم و خودمو دو بار درو آب رها کردم که بعدش خواهرم اومد بهم گفت که بیا بیرون دیگه وگرنه مریض میشی و منم ناخودآگاه یادم افتاد که اونروز (تو خواب نه در حقیقت) باید غسل کنم میشه بگید تعبیرش چیه؟ممنون میشم

Maryam nasrsays:

سلام من پدرم که فوت شده خواب دیدم که انگار زنده بود وبا مادرم و خواهرم به طور اتفاقی دیدمش که پدرم تا منو دید فرار کرد از من

اصغریsays:

سلام خواب دیدم من رفتم خونه ی یکی از اقوام . که دوتا بچه ی اول و سوم ابتدایی داره و زن خودش حامله بود انگار ماه های اخرش بود چون شکمش بزرگ بود؟؟؟ راستش تعبیر حاملگی رو خوندم جالب نبود.خواستم از شما بپرسم . حامله بودن شخصی از اقوام یعنی چی؟ ممنون و سپاس

مریمsays:

سلام خواهرم خواب دیده که مادر بزرگ مرحومم داره موهای منو شونه میکنه ممنون میشم تعبیرشو بگید

علیرضاsays:

سلام. خسته نباشید. پارسال یکی از عمه های من فوت کردند. دیشب خواب دیدم که خونه پدر بزرگم ،پدر بزرگم کارت عابر بانک خودشو بمن داده که نزدیک به عیده و برم براشون ۱۰ کیلو شیرینی در ۱۰ جعبه یک کیلویی بگیرم. تا اومدم برم عمه ی فوت شده من اومد خونه بابابزرگم(پدرشون) و گفت عمه برا منم میشه بگیری،گفتم بله میگیرم و میارم. اصرارش بر این بود که پول بده ولی وجه نقد تو کیفش نبود. ولی از طریق گوشی برام ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومن واریز کرد. میشه لطف کنین تعبیرشو بمن لطف کنید؟؟

ستارهsays:

سلام من خواب دیدم مادر شوهرسابقم خونشون یه شیرآب دارن که آب کثیفی میده بیرون و میریزه تو وان منم باسبد آب برداشتم (شبیهغربالگری) و باقاطی یه چیزایی کرم داشت ومن نشونش دادم و بش گفتم ببین کرم داره نباید ازش بخورید اونم شیرآب رو بست بعدکمی رفتم جلو دیدم شوهرسابقم رو تخت هستش و مرده و چنتا مرد اطرافش بودن.من جلو رفتم و کنارش نشستم و رو لباش بوسیدمش و تا بوسیدمش اون زنده شد وگفت شناختم تویی..تعبیرش چیه(من سه ماهه ک طلاق گرفتم)

مریمsays:

سلام من دو ساله که پدرم فوت شده خواب دیدم اومده در آپارتمان زده من از پنجره دیدمش گفتم بیا بالا اومد بالا گفتم بابا تو زنده‌ای گفت اره من زنده‌ام نمردم مادرت و خواهرت منو پنهان کرده بودن جناب مدیر پدرم چه پیامی در این خواب برای من داشت با تشکر

حsays:

سلام خسته نباشید. حدود 15سال پیش،، وقتی که پدرم فوت کرد،چند شب بعدش مادرم خواب دید((که پدرم گفته :من زنده ام کمکم کنید ))،،تعبیر این خواب چی بوده؟؟ آیا ممکنه که واقعا زنده شده بوده؟؟

مرصیهsays:

من خواب دیدم که دور از جون خواهرو مادرم فوت کردن هردو در قید حیاتن و من دارم گریه میکنم و تو عالم خواب بالای سر قبر مادرم ازش میخوام کمکم کنه و حاجت و خواسته ما بهش میگم بعد یهو تو عالم خواب مادرم دوباره زنده میشه و خواهرم نه و میبینم دوتا بچه پسر میان سمت من و میگن تو مادرمونی و‌من محردم و ازدواج نکردم تعبیر این خواب چی میشه

زهرا عارفsays:

باسلام چند روز پشت سر هم خواب بابام که مرده رو میبینم امروز هم دیدم به من میگفت شلوارم رو درست کن گفتم بزار اونجا برات درست میکنم تو خواب به من میگفت تو درست نمیکنی الکی میگی میگفتم نه بزار درست میکنم

Mahdiesays:

سلام الان سه شب هست که خواب می بینم مامانبزرگم که فوت شدن پیشونیم رو می بوسه...هر هفته میومده تو خوتبم ولی یه سه چهار هفته ای میشه که نیومده بود تو خوتبم خیلی ازش خواهض کردم تا بیاد و الان سه شبه که خوابش و می بینم؟چه تعبیری داره؟

ملیکاsays:

سلام من 18 سالمه یه نفری هست ک من خیلی دوسش دارم سنش از من خیلی بیشتره اما دوسش دارمخیلی ادم محترمی هستن استاد ریاضی هستن من اخرین باری ک با ایشون کلاس داشتم 15 سالم بود 3 ساله هم ندیدنشون و 1 ساله حتی بهشون نه زنگ زدم نه چیزی خواب دیدم توی کلاسم ویهو وارد کلاس میشه من میرم میچسبم ب دوستام منو میبینه لبخند ملیحی میزنه منم لبخند میزنم همین خیلی ذهنم درگیر شده

عسلsays:

سلام من پدرم که فوت کرده دیدم که با تعداد زیادی مرد دستنبند زدند ودارند می برند زندان

ملیکاsays:

سلام خواب دیدم سر قبر پدر بزرگ و مادر بزرگم هستم وروی قبرشان یک پارچه سیاه است ویک شمع سفید روشن ‌من احساس دلتنگی شدید نسبت به آنها دارم ویک احساس پشیمانی

صدفsays:

سلام مامان من دم صبح خواب ديده حدود يه ماه پيش خواب ديده كه از روي پله هاي چوبي كه با طناب وصلن داره ميره پايين ؛ مامانش ( كه در واقعيت زنده س ) يه گوشه نشسته و مامان بزرگش( كه فوت شده در واقعيت) يه گوشه ديگه نشسته و دايي مامانمم يه گوشه ديگه ؛؛ بعدش مامانم از پله ها ميره سمت مادربزرگش و اونو بوس ميكنه و مامان بزرگش ، مامان من رو هول ميده عقب ميشه تعبيرش كنيد.

تبسم مهرsays:

.سلام و خدا قوت. خواب دیدم پدر بزرگمرو که نشسته بود و لبخند رو لباش بود.من خوشحال شدم ایشون رو میبینم.پدر بزرگ م چشماشون رنگ روشن بوداما تو خواب خیلی روشنتر مثل یه تیله براق و زلال بود.پدر بزرگم بهم گفتن از مامانت بپرس #اذیت هارو فرستادی؟مامانم گفت: نه.بعد گفتن برو یه کاغذبیار بنویسم.خواهر رفت دو تیکه کاغذ کوچیک آورد که چرب بود،هر کاری کرد نتونس روش بنویسه‌‌.بعد گفت عیب نداره پشت دوتا #ناقوس می نویسم.آخرش من گفتم؛ اقا جون میشه برای من دعا کنی، آخه من نوه شمام، من از نسل شمام.اینارو که میگفتم گریه م گرفتو از خواب پریدم.ممنون ازشما

مریم.جsays:

باسلام در خواب دیدم مادرم که مرحوم شده میخواهند با خاله ام و شوهرش بروند جایی.مادرم پشتش به من بود و در حالی که یک دختر تپل مپل خوشگل بغلم بود و در خواب دختر خودم بود بهشون اصرار میکردم که نروند و من تنها و بی کس میشم ولی اونها بی توجه به من رفتند و من را تنها گذاشتند.البته مادرم در قید حیات نیست ولی خاله ام و شوهرش در قید حیاتند و خودم هم یک فرزند پسر دارم و دختر ندارم و حدود چند سالی هم میشه که از همسرم جدا شده ام.ممنون میشم برام تعبیر کنید.

محمد رضاsays:

سلام و درود.خواب دیدم به همراه همسر و فرزندم و مادر بزرگم که هنوز زنده هست (یعنی مادر مادرم) و مادرم که پنج ساله فوت شده داریم میریم سفر.تو راه جایی برای استراحت وایسادم بعد از استراحت ماشین روشن نشد تعمیرکار اومد و گفت موتور ماشین ایراد داره و به اصطلاح شاتون زده...ماشین رو بردیم تعمیرگاه مکانیک گفت چون مسافرید زود راهش میاندازم و شروع کرد و زود هم تمام شد و گفت شاتونهاش هم درست کردم که خیلی خرجت نشه ولی در عالم خواب به این فکر بودم که من ماشینم گارانتی داره چرا اومدم تعمیرکار بیرون...در همین حین ماشین‌م درست شد و یارو پول هم نگرفت و ما به مسیر ادامه دادیم.خواهشمندم برام تعبیرش کنید.درود بر شما

Somisays:

با سلام خواب دیدم در یک خیابان جنازه یه خانم ۷۰ ساله که لباس سیاه به تن داشتند رو پیدا کردم،آنرا در ماشینم گذاشتم وتا یک روز به کسی نگفتم (انگار حکومت نظامی بود و میخاستم کمک کنم ولی نمیدانستم چجوری) فردای آنروز با برادرم به کلانتری رفتم ،پسر آن خانم خیلی ناراحت دنبال مادرش میگشت و عکس گمشده ها را نگاه میکرد،من قضیه را گفتم و جنازه را تحویل دادم،و دیدم که چند نفره اورا تشییع میکنند.

راضیهsays:

سلام من این خواب و چندین و چند بار دیدم مادربزرگم و که مرده توی خواب میبینم که زنده هست و من توی همون حالت خواب همش شک میکنم میگم این که مرده بود یعنی یه جورایی همیشه توی خوابم زنده هست اما باهامون یا اصلا مراوده نداره یا نمیریم ببینیمش یا مریضه و توی خونش هست و همون هین و بین هی به خودم میگم مگه تا الان زنده بود و ما نمیدونستیم !!!

سعیدsays:

درود بر شما. خواب دیدم همراه با یکی از دوستان در نزدیکی منزل خودمان هستیم که یک ساک بزرگ میان راه گذاشته شده بود. دوستم کنجکاو بود که ببینه داخل ساک چی هست. دوستم کمی از زیپ ساک رو باز کرد دیدیم دل و روده هست. من چشمم به سمت دیگر ساک افتاد که شفاف بود و داخل ساک قابل رؤیت بود. دیدم جسد انسانی که سرش له شده بود و دیگر اعضاش هم داخل ساک بود. به دوستم اطلاع دادم و گفتم فکر کنم دوتا جسد توش باشه بعد اون زیپ ساک رو بست. دوستم ترسیده بود چون من میخواستم به پلیس زنگ بزنم. چون ساک با دست اون باز شده بود. بعدش اون قسمتی که دستش به ساک خورده بود رو پاک کرد و ساک رو به چند کوچه دورتر از اون محل برد و گذاشت. ممنون میشم تعبیر خواب رو بفرمایید. سپاس

Rahasays:

سلام ؛ ببخشید ک وقتتونو میگیرم من تقریبا یه ساعت پیش یه خوابی دیدم ؛ تو خوابم داشتم میرفتم سوپرمارکت خرید کنم . فروشنده قیمت چیزایی ک خریدم رو خیلی گرون حساب کرد و بعد بحث کردنم باهاش ، بهم نزدیک شد و دست میزد بهم . و بم گفت قبول کنم ک باهاش رابطه داشته باشم . منم شروع کردم به گریه کردن و از اونجا رفتم . تو راه دیدم تشییع جنازس . نمیدونم تشییع جنازه کی بود و اینکه مامانمم اونجا بود . بعد اونم رفتم خونه و با گریه به داداشم گفتم ک دیگ از اون سوپرمارکت خرید نکنن اونم بم اعتنایی نکرد ‌. و اینکه وقتی از خواب پاشدم دیدم چشام از گریه خیس بودن

غزل قلی بیگیsays:

سلام خواب دیدم مادرم یک چاقوی کوچک بدون دسته داره و سعی داره اول من و بعد خودش رو بکشه هر چی بهش میگفت منصرف نمی شد از این کار مادر بزرگم هم در خونمون بود و پای تخت خوابیده بود هر بار که مادرم چاقو رو نزدیک میآورد مادر بزرگم قل میخورد زیر تخت و من دآد میزدم بیدارش میکردم و وقتی بیدار میشد میپرسید چی شده و من میگفت هیچی رفته بودی زیر تخت و مادرم نمی تونست اون لحظ بهم نزدیک شه این کار چندین بار تکرار شد ممنون

معصومsays:

سلام.مادر من چهار سال پیش فوت شدن.و من دیشب (دهم ماه رجب) خواب دیدم که روز مادره و من رفتم سر خاک ایشون و یه مردی از من پرسید که اگه اجازه می دین نبش قبر رو انجام بدیم(تو خوابم انگار نبش قبر رسم هر ساله روز مادره اون قبرستون بوده و این مرد کارش همین بوده ) و من گفتم خب چون برا همه برا شادیه اون شخص مرده تو این روز انجام می دین؛پس انجام بدین.وقتی اون مرد نبش قبر رو انجام دادن؛ مادر من رو به شکل یه بچه خیلی خوشکل از قبر بغل کردن و بیرون آوردن و من خیلی خوشحال بودم که مادرم زندست و خیلی متعجب بودم که چطور به شکل بچست.مادرم به شکل همون بچه بلند شد راه رفتن و بعضیا که تو قبرستون بودن و برا روز مادر اومده بودن سر خاک ترسیده بودن و دوست نداشتن مادرم بهشون دست بزنه.اما مادرم من و یه خواهر کوچیکترمو لمس کردن.من تو خواب فقط به این فک می کردم که نکنه چون از قبر بیرون اومده نجس باشه.و یه لحظه تصور بزرگ بودن مادرم به شکل خیلی خوشکل و با چشمای سبز(مادرم چشماشون در واقعیت قهوه ای بود) و در یک امامزاده که نمی دونم کجا بود برام تداعی شد.و اینم بگم تو خوابم انگار قبرستون مادرم اون قبرستونی که الان توشه نبود.و اینم بگم من که هر سال روز مادر سرخاک مادرم می رفتم نتونستم امسال همون روز برم؛چون مهمون داشتم و چند روز بعدش رفتم.و اینکه من تازه چند روزه متوجه شدم که باردارم.اولین باره که باردار شدم.لطفا تعبیر خوابمو بهم بگین.

سلمازsays:

سلام مادرم خواب عمه ام که چهارسال پیش فوت شده رو دیده که توی جمع نشسته بود و عمه ام هم توجمعشون بود بعد به خوابش که دیده بود عمه ام باردار بود و ازش پرسید بچه ات چیه گغت دختره تو خواب عمه ام با لباسای سرتا پا مشکی بود اما چهرش هم خوشحال نبود

حسینsays:

سلام،خواب دیدم ی پیرزن مرده(نمیدونم کی بود) اونو کنار قبرش گذاشته بودن دورش پر از ادم بود بعد همه ادمها از کنارش رفتن همه میگفتن ما میریم که برای این مرده نماز میت بخونیم ولی مرده همونجا کنار قبر بود،بعدش که همه ادمها رفتن که نماز میت برای همین مرده بخونن، دو تا از دوستام پیرزن مرده رو انداختن تو قبر و روش خاک ریختن

آرتانsays:

باسلام .. خواب دیدم من و همسرم تو کوه تو بلندی هستیم و پسر عموم که یکسال پیش جوون فوت شده داره از بالای کوه با موتور پرشی با سرعت متوسطی از کنارمون رد شد و اصلا انگار که مار و ندیده . البته من نرسیدم زنگ بزنم تسلیت بگم و اینکه درحال حاضر پیگیر ارثیه ای هستیم که این خانواده هم شریکند درش . متشکرم .

Radinsays:

سلام ببخشیدمن پدرم فوت شده دیشب خواب دیدم که به منومادرم یکی میگه که جاشوعوض کنیم یعنی همون جای که پدرم به دنیا اومده همونجا دفنش کنیم مادرم توقبرپدرمو بلندمیکنه میزاره تو یه قبردیگه تو کفن بود پدرم منم روشو میپوشونم جاشو مرتب میکنم خیلی نگرانم میشه تعبیرشوبگید

میناsays:

سلام خواب دیدم که پدرم که فوت شده روی صورتش جوش‌های قرمز است و می خواهد منو به مأمورها تحویل دهد که مرا دستگیر کنند من با مادرم فرار کردیم لطفا تعبیرش چیه بده یا نه

لیلیsays:

سلام وقت بخیر،،عمه ی پدرو مادرم یه ۴۵روزی میشه که فوت شده یکی دوشب قبل ازچهلمش اومدبه خوابم به من میگفت به مادرت بگو من اینجاهیچ لباسی ندارم که خودموبپوشونم توخواب هم هیچ گونه لباسی به تن نداشت وکاملا لخت بود لطف کنید بفرماییدیعنی چی مفهومش چیه؟؟ ممنون میشم.

لیلاsays:

سلام خواب دیدم جلو در داشتم ماشین‌ می‌شستم که یک مرد پیر معتاد اومد اونجا نشناختمش بعد دیدم پدرم که فوت کرده هستش بعد شناختمش که نصف پتو منو کشید رو خودش که من پتو ازش گرفتم

Mmsays:

سلام خسته نباشید من یه خوابی دیدم که قبل اذان بود دقیقا خواب دیدم هوا طوفانی شده و من میخوام برم بیرون لباسارو از رو بند جمع کنم و میرم بیرون اسمونو میبینم خیلی خیلی وحشتناکو سیاه بود و خیلی طوفان بود ولی طوفان به من کاری نداشت که یدفه از خواب میپرم

Zahrasays:

سلام.خواب قبل اذان صبح دیدم.که به خونه پدربزرگ ومادرگم که فوت شده ان رفتم.انگارکه میخوام برم مسافرت ورفتم ازشون حلالیت بگیرم.مادربزرگم که حلالم میکنه .میرم پیش پدربزرگم.میگم دعاکن به خاطرهمه گناهام خدامنوببخشه.اونم یه کارت بانکی درمیاره ومیره جلوتروبه نشونه صدقه دراوردن چندبارمیچرخونه‌.وبه منم میخنده.تعبیرخوابم رولطفابگید.مرسی.

لیلیsays:

سلام شبتون بخیر،،،تقریبادوماه پیش عمه ی پدرو مادرم فوت شد،،یکی دوشب قبل ازچهلمش خواب دیدم اومده به خوابم وبه من میگف به مامانت بگولباسام برام تنگن لباسای گله گشادمیخوام،،بعدش انگاراومد پیش مامانم بعدمامانم براش لباس آورد ولی بازم براش تنگِ تنگ بود و یقه ش هم بازبودخیلی،،بعدانگارپسرش هم براش لباس آورده بود بازم براش تنگ بودن ازاون شب تاالان نگرانم لطف کنیدبفرماییدتعبیرش چیه چیکاراز دستم برمیاد براش انجام بدم؟؟ ممنون وسپاس

آsays:

سلام من خواب دیدم مادربزرگم که فوت شده یه جای خیلی قشنگ زندگی میکنه یه اتاق قشنگ و دنج داشت منم رفتم پیشش یه مدت زندگی کردم و خیلی خیلی ارامش داشتم حالم خیلی خوب بود اونجا یه چشمه نزدیک خونش بود بهم گفت از این اب بخور دخترم هم پیشم بود چون اونجا خیلی احساس ارامش داشتم گفتم من برنمیگردم و دخترم رو سوار یه ماشین فرستادم خونه خودم نرفتم ممنون میشم تعبیرشو بگید

زهراsays:

سلام خواب دیدم پدربزرگم ازم خواست ازبین خدا و والدینم اولویت بندی کنم.بعد در حالیکه ارایش صورت میکردم و ب اینه نگاه میکردم گفتم اول خدا بعد والدینم..اما اون گفت اشتباهه و باید اول والدینو بعد خدا باشه...ممنون میشم تعبیر کنید.

اکرمsays:

سلام من پدرم 6ساله فوت شده ولی دیشب خواب دیدم تازه مرده ومجلس عزاش بودصدای شیون میومد ومنم داشتم لباساش روپهن میکردم رو طناب لباساش همه پاره پوره بود ومن ناراحت بودم وشیون میکردم تعبیرش چیه؟

احسانsays:

سلام من خواب دیدم استاد فقه ودین من که سال ها پیش مرده جایش خیس است ومن وچند نفر درحال خشک کردن جای او هستیم تعبیرش چیست