نگارsays:

سلام من خیلی وقت پیش خواب دیدم اومدم خارج از جو زمین و زمین از بیرون میبینم و یه نفر پادشاه کره زمینه که به اوموراتش رسیدگی میکنه که آدما اینو نمیدونن بعد به من میگه میخوای بهت یاد بدم که بعدن تو پادشاه بشی گفتم آره بعد یه چیزایی به من یاد داد و دور تا دور کره زمین میچرخیدیم ولی یه دفه از یه جای دیگه سر درآوردم انگار روی یه زمینی بودم و اون جای قبلی رو گم کردم یه نفرم اونجا داشت یه ساختمون میساخت بهم گفت میخوای برگردی جای قبلی ،گفتم آره گفت اول باید این ساختمون رو بسازی که نقشه برگشت پیدا کنی بعد منم رفتم پیشش و آجرا رو روی هم میذاشتم و بعدش از خواب بیدار شدم . ممنون

دایاناsays:

سلام من دیدم که ملکه ی فرانسه شدم و با شاهزاده فعلی فرانسه ازدواج کردم و یه دختر کوچیک ازش دارم اول دیدم که خودم اون بچه هستم و خواهرم اذیتم میکنه ومنم بدتر اذیتش کردم تا اینکه دیدم کنار شاهزاده هستم میگه یوار ماشین شو یه ماشین خیلی خوشگل خارجی بود گفتم بهش نه و دست بچمو گرفتم و توی زیر گذری آشنا داشتیم میرفتیم ترافیک بود اون با ماشین کنار من و دخترم بود و با من شوخی میکرد و منم میخندیدم که دیدم همه مردم دارن ما رو نگا میکنن و تلویزیون بزرگی در همون زیر گذر داره مارو نشون میده و بگم که با فکر کردن به همون شاهزاده خوابیدم

دایاناsays:

سلام خدا قوت من خواب دیدم بابام حدود دو تا کاسه بزرگ و پر آجیل آورده خونه یکیشون بادام زمینی بود منم داشتم ازش می خوردم چند تای بالایش اندازه یه بند انگشت بود ولی پایینی تر هاش اندازه یه انگشت کامل چند تا خوردم که ناگهان دیدم در یه مهمونی ام با ملکه سابق ایران که میخوام ازش چیزی بپرسم فکر کنم در مورد شاه بود و اونم با مهربونی داره جوابمو میده اتاق اون از اتاق مهمونا جدا بود یه اتاق سلطنتی و قشنگ

کیاناsays:

من خواب دیدم ک ملکه شدم و زن یک پادشاه ک سنش از من خیلی بیشتر و دوتا دختر دارم تو ی قصر خیلی بزرگ و قشنگ زندگی میکنم و ی جشن خیلی بزرگی تو قصر گرفته شده

الههsays:

سلام من خواب دیدم ی شاهزاده همراه پدرش به خواستگاری من آمده، و شاهزاده میگه کسی نباید چشمان تورو ببینه همش روی سری من شال میکشه و من احساس خوبی به شاهزاده داشتم

الههsays:

با سلام و سپاس از زحمات شما. من خواب دیدم که پدرم یک خانه جدید خریده و من و مادر و پدر به منزل جدید نقل مکان کردیم که بزرگتر و بهتر از منزل کنونی ماست.من در حال چیدن صندلی و مبل ها و نصب پرده خانه هستم و در منزلمان محمدرضا شاه و فرح و یک پسر حدودا ده ، دوازده ساله که فرزند آنهاست حضور دارند و کنار شومینه در حال استراحت بودند.

احمد رمضان زادهsays:

سلام من چند شب پیش خواب دیدم تویه سالن خونه مون هستم و روی موبل نشستم سمت چپ ام رئیس جمهور قبلی کشورم نشسته با هم صحبت میکنیم و‌چای و میوه خشک میخوریم و روی سرم کلاهی از جنس قرقول هست که بابام از اون کلاها میپوشید چون بابای من دوسال پیش شهید شد و ادم خیر و بزرگی در بین مردم بود بعد در خواب کسی عکس میگیره ازمون بعد خودم و اعضای فامیل که به عکس مینگریم چهره من شبیه به بابام شده حتی خودم تعجب میکنم .

علی حسنیsays:

سلام در خواب دیدم مثل فیلم پلنگ سیاه دیدم لباس فیلم پلنگ سیاه بر طن دارم و چهار نفر دوست دارم و قدرت زیادی دارم تعبیر کنید

میم قیمیsays:

سلام خواب دیدم پسری که خواستگارمه اومده بود باهام آشتی کنه بهم یک عالمه طلا داد از وسطش یه تاج بزرگ آورد گفت بزار سرت میخوام ملکه ام بشی تعبیر چیه؟

نداsays:

درود بر شما خواب ديدم با يكي از دوستانم درجايي مشغول به كار هستيم كه شاهزاده ويليام (شاهزاده انگليس)در حال عبور از انجا من را ديد من برايش دست بروي سينه سلام دادم كه شاهزاده هم به همون حالت وبالبخند جوابمو داد بعد ديدم شاهزاده بعدازان ابراز عشق وعلاقه ميكنه و من هم ميگم شماهمسر داري ولي شاهزاده ميگفت من عاشقتم وبدستت ميارم و ميخواست منو به اغوش بگيره وببوسه وشوخي ميكردوازم حمايت ميكرد(البته اينم بگم من متاهلم)

ساحلsays:

سلام خواب دیدم یه پرنسس هستم بین مردم میرفتم و هر کسی کوتاهی میکرد یا وظیفشو درست انجام نمیداد بهش تذکر میدادم و احتمالا مواخذه میشد و در اخر بهشون میگفتم پرنسس هستم

نجفیsays:

سلام درخواب دیدم که درخانه بودم بعدش ملکه امد اونجا وگفت باید بری بعدش ملکه رفت بیرون منم بعدا پیش ملکه رفتم یک دفعه تو چشم های هم نگاه کریم واحساس عشق بهم داشتیم منم دستای اورو بوس کردم

فرزانهsays:

سلام..من یک بانو هستم ...من دیشب خواب دیدم سمت یه ملکه رو از یه خانم دیگه گرفتن و اون سمت رو به من دادن که تو یه دژ یا یه شهر نظامی بود یه صندوقچه جلوی من گذاشتن که متعلق به من بود و داخل اون صندوقچه انگشتر و زیور آلات و تاج های طلا و نقره بود که من یکی از تاج ها رو روی سرم گذاشتم و یک انگشتر رو به انگشت دست چپم کردم و قرار بود از مردم اون دژ یا شهر محافظت کنم که در همین حین از خواب پریدم

فرزانهsays:

سلام من یه بانو هستم.. من پریشب خواب دیدم که سمت یه ملکه رو ازش گرفتن و به من دادن من خودمو توی یه دژ یا قلعه نظامی دیدم صندوقچه ای رو که به من به عنوان ملکه داده بودن رو باز کردم که داخلش پر از تاج و انگشتر طلا و نقره بود من یکی از بزرگترین و پر شکوه ترین تاج رو روی سرم گذاشتم و و در مقابل اون ملکه ی ظالم که بود ایستادم و اونو سربازا بردن بدون اینکه من چیزی بگم انگار یه فرد ماورایی مثل خدا اینکارا رو کرد من ندیدم کی بود که سمت اونو به من داد و من ملکه شدم ، خلاصه انگشتری به انگشت دست چپم و باشکوه ترین تاج رو روی سرم گذاشتم و لباس خاصی تنم بود که یادم نیست وظیفه من محافظت از او دژ و مردمش بود که در همین حین از خواب پریدم

تاراsays:

با سلام. فقط اینو بگم از بس خواب حقیقی بود الان که ساعت ۰۲:۳۰ بامداده از خواب بیدار شدم و دارم این پیام رو براتون میفرستم. خواب دیدم ملکه انگلیس و خانمی از همون خانواده سلطنتی (از خواب که بیدار شدم فهمیدم دختر که ندارند حتما عروس بزرگترشون بودن) در یک مهمانی حاضر شدند و مشخصا کنار من و خواهرم آمدند و بابت اشتباهی در پذیرایی از مهمانان جشن باهامون صحبت میکردند و خواهرم منو مقصر جلوه داد ولی آن خانم محترم و ملکه گفتند درست است که اولش اشتباه کرد ‌ولی خیلی درست اشتباهشو مدیریت کرد و ازمن تشکر کردند که آبروداری کردم توی اون جشن!! منم با احترام ازینکه بهم اعتماد کردند و امور جشن رو به من سپردن ازشون تشکر کردم و بعد در راه رفتن ملکه انگلیس که بسختی قدم برمیداشت کمکش کردم!!! یهو از خواب بیدار شدم و پیج شما رو توی اینترنت پیدا کردم که تعبیرشو بفهمم. ممنون

پریsays:

سلام من شب خواب دیدم سفر مشهد رفتم که در اونجا دوستم را دیدم باهاش احوال پرسی کردم بعد دوست چندتا بیرق بهم داد که گفتم اینا رو ببر مال تو ودر همان هنگام یک جوان با کت وشلوار قرمز قشنگ تنش بود که بهش می گفتن شاهزاده و که داشت دنبال یک ملکه برای خودش می گشت که من سعی می کردم بیرق ها رو بردارم که بچه دوست من دستم بود که نمی شد بردارم که دوستم هم یک سری وسایل کمکم داشت می آورد که رفتم سراغ همون جوان گفتم ببخشید میشه کمک کنید این بیرق ها رو ببرم مال مسجد هست اون جوان یک ماشین خیلی شیک مدل جدید داشت که دیدم یک جوان زیبا در ماشین نشسته بود ودر آیینه به خودش نگاه می کرد وبه من لبخند می زد که قبول کرد کمکم کند منم بیرق ها رو گذاشتم داخل ماشین که سوار شدم که رفتیم در اب که بریم شهر موت دیدم که دوستم روی تپه ایستاد که در حین بدرقه ما بود که افتاد داخل آب با بچه اش گفتم بریم دوستم را نجات بدهیم که اومدیم دوستم رو از آب کشیدیم بیرون که تن دوستم وهمسرش پراز شپش شده بود که کمی از اونا روی چادر من ریخت که من به دوستم گفتم برو اونا رو بشور من هم چادرم را تکان دادم که بعد رفتم خانه همون دوستم دیدم موهایش سفید شده که من ازش پرسیدم شپش ها رو تکوندی گفت اره کمتر شدن ولی صورتش از وجود شپش ها قرمز شده بود ممنون اگه تعبیر کنید

پریسsays:

سلام من خواب دیدم همسر عزیز مصر شدم باوجود اینکه زن های زیادی دور وبر عزیز مصربودن اما منا سمت راست خودش نشوند و ب عنوان همسر خودش معرفی کرد و برام شراب قرمز تو جام طلا ریخت و من از عزیزم مصر یه پسر حامله بودم.ممنون میشم جواب بدین.

زهرااااsays:

با سلام و احترام ...! خواب دیدم امروز صبح که در حیاط خانه ی قدیمیان ( خانه ی کوچک وقدیمی که الان آنجا ساکن نیستیم ) هستم ...رو به روی پشت بام در حیاط دستشویی کرده بودم و داشتم خودم را خیلی ببخشید با اب آفتابه میشستم یهو در همان حال بودم که دیدم رو به رو بر بروی پشت بام .ریئس جمهور چین به تنهایی نشسته و‌دارد با مهربانی مرا نگاه میکند و تعظیم میکند .من چیزی نگفتم و فقط نگاهش میکردم .رفتم بروی باکلن و ان طرفتر دیدم حضرت عیسی و تعدادی از مردان که از شخصیتهای مهم بودند در اطراف خانه ی ما جمع شده اند .ریئس جمهور چین نیز همچنان در پشت بام خانه بود ...با سپاس ♡♡♡

معصومهsays:

سلام وقت بخیر دیشب خواب دیدم رفتم دیدن ملکه انگلبس ، که بسیار شاد و سرحال بود ، روی یک تاب وسط قصرش نشسته بود و من گوشه ی سالن منتظر اذن ورود به اتاق ملاقات، هر چند وقت یکبار منو زیرچشمی نگاه میکرد لبخند میزد لباس آبی روشن با کلاهی زیبا داشت و چهره تی بسیار شاداب ،بعد من بلند شدم یک ویترین بود که پر از عکس بود شروع کردم نگاه به عکسها ،عکس خانواده سلطنتی از بچگی تا الان و عکس ملاقاتهای ملکه با افراد مختلف حتی زنی چادری و همسرش غرق عکسها بودم که ملکه بلند شد گفت احسنت منتظر بودم ببینم به این ویترین توجه میکنی یا نه ، توجهت یعنی نشون میده ارزشمندی ، بعد رفتیم داخل اتاق ملاقات خبلی گفتیم و خندیدیم و عالی بود همه چیز ،بعد موقع برگشت دیدم بین مقامات کشوری دیگه درگیری شده و مردم دارند بهشون میخندند منم رفتم شروع کردم خندیدن بعد هم دور شدم و با حس عالی از ملاقات ملکه رفتم سمت خونه و با حسی عالی بیدار شدم ، الان هم که به خواب فکر میکنم حسم بییار بسیار عالیه.پیشاپیش متشکرم از تعبیر شما

رزاsays:

سلام من خواب دیدم یه جایی هستم دوتا مجسمه شاه و ملکه که از طلا ساخته شده بودن رو قایمکی برداشتم یه جور دزدی تعبیرش چی هست

فاطمهsays:

سلام من خواب دیدم زن پادشاه شدم

یاسمنsays:

من خواب دیدم که یه پادشاه و ملکه هردو از مقام پادشاهی و ملکه خارج شدن و توی یه خونه عاشقانه با هم زندگی میکردن و خیلی عاشق هم بودن

یاسیsays:

سلام،من خواب دیدم که جانشین ملکه انگلستان شدم و قاضی شهر برام لباس های زیبا اورده و من خیلی خوشحالم، و به همسر فعلی خودم میگم که اصلا نمیتونم باور کنم که به این جایگاه رسیدم و او هم ازین موضوع بسیار خوشحال است.بعد همینطور که روی صندلی ام نشسته ام نوزاد(دختر) بسیار زیبایی رو بغل من میدهند و میگویند که تو ازین به بعد مادر این کودکی و من میگویم که من خودم باردار هستم( چون در واقعیت باردارم) اما برای این کودک هم مادری میکنم.امکانش هست تعبیرش رو بهم بگید؟ با تشکر

اميرحسين مظاهرىsays:

با سلام خدمت استاد معظم ديشب درخواب ديدم با يكى از پادشاهان عرب و همراه با مادرم و چند نَفَر از همراهان پادشاه بر سر سفره اى از غذاهاى لذيذ دريايى و ناشناخته هستم در ابتدا پادشاه مارى را كشت و دور انداخت سپس شروع به خوردن كرديم سپاسگزارم از لطفتون

اميرحسين مظاهرىsays:

با سلام خدمت استاد معظم ديشب درخواب ديدم با يكى از پادشاهان عرب و همراه با مادرم و چند نَفَر از همراهان پادشاه بر سر سفره اى از غذاهاى لذيذ دريايى و ناشناخته هستم در ابتدا پادشاه مارى را كشت و دور انداخت سپس شروع به خوردن كرديم سپاسگزارم از لطفتون

اميرحسينsays:

با سلام خدمت استاد معظم ديشب درخواب ديدم با يكى از پادشاهان عرب و همراه با مادرم و چند نَفَر از همراهان پادشاه بر سر سفره اى از غذاهاى لذيذ دريايى و ناشناخته هستم در ابتدا پادشاه مارى را كشت و دور انداخت سپس شروع به خوردن كرديم سپاسگزارم از لطفتون

تاراsays:

سلام من دیشب خواب دیدم با یک مردی حرف میزنم بهش میگم اگه منوپادشاه بشم تورو وزیر خودم میکنم ولی اگه تو پادشاه بشی منو میکشی انگار اونم حرف منو تایید کرد ومن پادشاه شدم واونو وزیر خودم کردم بعدش داشتم درمورد کشور باهاش صحبت میکردم وبهش گفتم چقد خسارت از جنگ بهخانه ها واردشده واونم گفت پانصد میلیون خونه خراب شده دیگه یادم نمیاد چی بهش گفتم ولی فکر کنم گفتم که اون خونه ها را برای مردم میسازیم

kiasays:

باسلام خواب ديدم ملكه انگليس امده و ميخواهد مرا ببيند پدرمادر وهمسرم دركناري ايستاده اند وميگن ملكه برات هديه كيف دستي اورده برو هديه ات رو بگير وازملكه تشكر كن بعد ديدم بااكراه نزدملكه رفتم ودستهاش رو بوسيدم وبعدروبوسي كرديم باهم ولي من تودلم ملكه ررو فحش ميدادم كه خدا نابودتون كنه وكيف رو گرفتم كيف بزرگ آبي رنگ بود وملكه گفت مقداري جواهرات و تزئيني بدل تو كيف هس خواستي برشون دار .

Sarasays:

سلام من خواب دیدم یه مکانی تفریحی بودیم شب بود و خیلی خلوت بود داشتم میرفتم انگار پادشاه اونجا رو دیدم با خواهرش بودن میرفتن من خیلی جلوتر از اونا میرفتم حس خیلی خوبی داشتم انگار میخواستم توجه اشون جلب کنم تا اینکه به مکانی رسیدم ایستادم دیدم پاد‌شاه و خواهرش ازسمت دیگه رفتن به طرف ماشینشون

امیرحسینsays:

سلام خواب دیدم که پای تخته سیاه کلاس دارم نقاشی میکشم نقاشی یک شاهی رو هم دیدم یکی از معلم ها هم داستان شاهی رو تعریف کرد یهو من خودمو شاه دیدم در میدون جنگ که لشکری رو فرماندهی میکردم که دو برابر لشکر مقابل بود و فرمانده لشکر دشمن هم کسی بود که من واقعا ازش متنفر بودم.خلاصه جنگ رو اونا شروع کردن و با تمام قوا حمله کردن من هم دستور تیراندازی دادم به سمتشون که نتیجش این شد که سه سرباز دشمن و فرماندشون زنده موندن به سربازان دستور حمله دادم و خودم نیزه برداشتم تا فرمانده دشمن رو خودم بکشم فرمانده رو زخمی کردم و اون سوار اسب سیاهی شد و فرار کرد من هم سوار اسب سیاهی شدم و به دنبالش رفتم برای اینکه متوقفش کنم به پای اسب دشمنم نیزه میزدم این باعث شد اسب دشمنم سریع تر حرکت کنه و فاصله از من بیش تر بشه برای اینکه بهش برسم نیزه ام رو به اسبم نشون دادم تا بترسه و سریع تر حرکت کنه (نمیخواستم ابدا به اسبم آسیب برسونم)کمی جواب داد اما دشمنم از دور شد و بهش نرسیدم.

زهرا ناجیsays:

سلام خواب دیدم که دارم کم کم برای ملکه شدن و ازدواج با پادشاه اماده میشم مادرم هم سرش یه تاج دیدم توخوابم

مریمsays:

سلام تا الان سه تا خواب دیدم ک بسیار منو تحت تأثیر قرار دادن ، اول خواب دیدم ک ملکه شدم و روی تخت پادشاهی در کنار پادشاه نشستم و بسیار حالم در خواب خوب بود و آرامش داشتم فضا و محیط و مردم و حتی خودم غرق در عشق بودیم دوم خواب دیدم ی جای بی نهایت زیبا سرسبز و در کنار آبشارها و‌درخت ها هستم و صاحب نوزاد دختری بسیار زیبارو شدم در حالیکه در واقعیت من نامزد دارم و هنوز ازدواج نکردم سومین خواب این بود ک ب قعر آب دریا فرو‌رفتم‌ و درست لحظه ای ک احساس میکردم دیگه میمیرم یک تصمیم کوچک گرفتم و کاری انجام دادم و ب‌روی‌ آب اومدم در واقع نجات پیدا کردم بدون اینکه ذره ای اذیت شم . ممنون میشم تعبیر کنید

میناsays:

سلام. من یک بانو هستم. مادرم خواب دیده در کنار ملکه فرح پهلوی نشسته بودم. ممنون میشم تعبیر کنید

ل.اsays:

سلام وقت بخیر. شب خواب دیدم به جایی هستیم و یه گراز دنبالمون هست ولی از دستش فرار کردیم بعد رفتم یه خونه ای که برای ولیعهد عربستان بود و به خاطر من یه مهمونی گرفته بود و سفره خیلی بزرگی رو زمین پهن بود و داخل مجمع های بزرگ برنج و کشمش بود و میگو و به چیزی شبیه قیمه که سیب زمینی نداشت ولی گوشتهاش به صورت رولی و بزرگ بود و لپه هم داشت و برا من یه بشقاب بزرگ پلو و کشمش کشید و یه میگو رو پاک کرد داد و خوردم که خیلی خوشمزه و شیرین بود و از خورشت و پلو هم خوردم کنارم نشست و ازم پرسید غذا چطور بود من گفتم از 100 درصد 80 تا 90 خوب بود و خیلی محبت آمیز باهام رفتار میکرد و از من خوشش اومده بود و دستش و انداخته بود دور گردنم و بعد خواهرش اومد و منو به اون معرفی کرد.

میم قیمیsays:

[11/03, 22:10] Maman Mob: در سجده می خواستیم خدا فرزندانمون را در مصیراسلام قرار بده صبح با حال خاصی بیدار شدم گفتم بگم بهتون چی فکر میکنی در بارش [12/03, 03:18] Monaghaiemy: الان از خواب پریدم. خواب دیدم خامنه ای اومده بود خونمون،حالت قهوه خونه ای نشسته بود ناراحت بود هیچی هم نمیگفت،من اما میدونستم با خانومش و پسرش دعواش شده بخاطر کرونا،به مامانم اومدم گفتم خودشم باورش نمیشه که جهان درگیرش شده،الان با مهتاب (دوستم که ایتالیاست)حرف میزدم بهم گفت اینجا اگه کسی برای هر کار غیر ضروری بره بیرون جریمه و دستگیر میشه خیلی اوضاع بدتر از ایرانه،اینو که به خامنه ای گفتم گفت نمیدونستم خدا خیرت بده بهم گفتی،داشتم خودکشی میکردم عملی که توی اسلام حرامه،پس باید صبر کنم به امر خدا. که پریدم از خواب. و اخبار دوستم از ایتالیا رو قبل از خوابن دوستم بهم گفته بود ولی همون اخبار رو توی خوابم دیدم،ضمنا دوست مادرم هم شب قبل به توهینی که مردم به رهبر میکردن یک خواب راجع به رهبر دیده بودن برای ما تعریف کردن،ولی معمولا این ساعت خواب تعبیرش صحیح هست،لطفا کمکمون میکنید،واقعا ممنون

زهراsays:

سلام من دوشب پیش خواب دیدم شاهزاده هستم یعنی فرزند شاه دیشب خواب دیدم آدم معروف و محبوبی هستم میخواستم ببینم تعبیرش چی میشه با تشکر

لاوینsays:

من دیشب در خواب دیدم که با محمد رضا شاه پهلوی ازدواج کردم و در خواب ایشان با لباس های بسیار زیبا و یک کلاه بسیار زیبا و گران قیمت در خانه ما بودند من از این ازدواج خوش حال نبودم و در خواب با معشوق خودم ( واقعا رابطه بین من و او وجود دارد ) حرف میزدم و همش نگران بودم که شاه نفهمد ....

ماریاsays:

سلام عرض ادب من چند ماه پیش خواب دیدم پادشاهی که ایرانی بود ولی من نمیشناختمش منو از میان چند دختر که خیلی زیباتر بودن انتخاب کردبرای ملکه شدن و تن من لباسای باشکوهی پوشاندنو بردنم برای پادشاه وبا او همبستر شدم وباز همین دیشب خواب دیدم یکی شبیه به همون پادشاه ایرانی منو ملکه کردو لباس های گرانقیمتی به تن کردم و باهم شروع به سلطنت کردیم من به در هردوخوابم خیلی خوشحال بودم ممنون میشم راهنماییم کنید

Rozsays:

سلام خواب دیدم وضعیت کشور یه جوریه که پسر شاه قبلی اومدن کشور و داره انتخابات برگزار میکنه وکسی هم زیاد بهش گیر نمیده. و منم با شاهزاده که خیلی از سن واقعیش جوونتر بود صحبت میکنم. ومیدونستم متاهل هستن ولی از صحبت کردن باهاش احساس خوبی داشتم و تو دلم میگفتم کاش مجرد بود. خیلی راحت باهم حرف میزدیم

ملیسا صمدیsays:

سلام من خواب دیدم همسر پادشاه شدم و به عنوان ملکه انتخاب شدم لباس های فاخر و ارایش زیبایی داشتم که میخواستم همراه با پادشاه به جایی برم در ببن راه ما ایستادیم پیاده شدیم تا در جایی همو ببیوسیم اما هر جا که میرفتیم نفر بود ولی یادمه در اخر همو بوسیدیم میشه تعبیر خوابم رو بهم بگید؟

فsays:

سلام خسته نباشید.خانوم هستم من خواب دیدم ولیعهد انگلستان و همسرشون و دخترشون به عنوان مهمان به منزل ما اومدن و جو خوبی هم داشت خوابم. چه تعبیری میتونه داشته باشه؟ پشت کنکوری هستم و درگیر یه رابطه عاشقانه پیچیده و طولانی هم هستم که این اواخر کلی مشکل ایجاد شده.

فsays:

سلام خسته نباشید.خانوم هستم من خواب دیدم ولیعهد انگلستان و همسرشون (پرنس ویلیام و کیت میدلتون) و دخترشون به عنوان مهمان به منزل ما اومدن و جو خوبی هم داشت خوابم. چه تعبیری میتونه داشته باشه؟ پشت کنکوری هستم و درگیر یه رابطه عاشقانه پیچیده و طولانی هم هستم که این اواخر کلی مشکل ایجاد شده.

Rsays:

سلام من خواب دیدم که ملکه سابق ایران با نوه هاش مقنعه پوشیدن و منم با اونها تو یه اتاق هستم و باهم صحبت میکنیم انگار از یه خونواده ایم خیلی راحتیم باهم تعبیرش چی میشه؟

مسعود.باستانsays:

سلام..چند وقت پیش خواب دیدم ترامپ و خانم ایشان در روستای ما دقیقا روبروی خانه قدیمی پدربزرگم و کنار خانه دایی مادرم..تو خانه یه مرد که تقریبا فقیر هم هست و زمین خانه اش مربوط به فامیلهای بندس.با هم بودیم و من لباسهای شیک پوشیده بودم و دقیقا سر پا بودیم.مقداری با هم حرف زدیم خصوصا زن ترامپ و حالت یه قرارداد بود...که دو طرف اوکی گفتیم و سر پا تو یه درب که دقیقا میدانم کجای اون خونه س.با هم دست دادیم و من خوشحال بودم .لطفا تعبیرش کنید اگر تعبیر مشخص داره...متشکرم

Ghazale Boroumandsays:

خواب دیدم که با شاهزاده فرانسه می‌رقصم و بعد ازدواج می کنیم و صاحب فرزند میشیم

محمود حسینیsays:

خواب دیدم خانه دوستی مسن سال هستم که خدمت ملکه انگلیس میکرده بود و در خانه ایشان را باز کردم دیدم ملکه و همسرش و فرزند پسرش آمدن با دیدار ایشان و ملکه تبسمی بر لب داشت و وارد شدن به دیدار دوستم رفتن و بعد من به یاد دارم که ملکه رو کول کردم

شهابsays:

سلام من ۱۷ سال دارم و دیشب در خواب دیدم که با یک پسر ۱۷ ساله درگیر شدیم و من هم با زانوم زدم به سینش و اون همون لحظه افتاد.من از ترس از محل دعوا(شهر بازی سرپوشیده)بود اومدم بیرم و بصورت دوان دوان رفتم اون ور خیابون که خودم رو یک دفعه داخل حیاط کاخ دیدم و دیدم که محمد رضا شاه بهمراه یک فرد دیگه اونجاست. به طرز خیلی دوستانه ای اتفاقی که افتاده بود رو به شاه گفتم،اون هم منو برد به داخل کاخ و سپس به اتاقی رفتیم در داخل اتاق کمدی بود که درونش ۲ تا کتاب قدیمی بود اونارو همونجوری بهم نشون داد (بازشون نکرد فقط همینجوری دیدم) و اومدیم بیرون.

💖شقایق💖says:

سلام. من خواب دیدم که ملکه و همسر امپراطور در دوران تاریخی کره جنوبی شدم. و دختر عمویم هم همسر امپراطور بود که من خیلی دوستش داشتم و همه وزیرها همیشه به من احترام میگذاشتن ولی از دختر عمویم خوششان نمیامد و به من میگفتن که بهتره ازش دوری کنید ولی قبول نکردم. و اینکه من علاقه زیادی به امپراطور داشتم. تعبیرش چیست؟

Poopaksays:

سلام، مدیر محترم گروه خواب چیزی نیست که ما انسانها تعبیر کنیم چون خواب و رویا یکی از راه‌های سخن گفتن خداوند با ماست. لطفاً مطابق میل خود تعبیر نکنید...خواب رو فقط یک معصوم یا کسی که می‌تونه به علوم الهی مسلط باشه تعبیر کنه و لا غیر..توی قرآن هم بارها درمورد خواب و رویا اشاره شده و فقط معصوم اونو تعبیر میکنه مثل خوابی که عزیز مصر دید و یا خوابی که حضرت ابراهیم دیدند.

ssssays:

سلام من خواب دیدم که می خوان من و بعنوان ملکه یه جایی که مقل کوه بود معرفی کنن و اونجا هیچ پادشاهی نداشت یعنی کسی که حکومت می کرد ملکه بود ، حتی تاج گذاری هم کردم ولی من فرار کردم و نخواستم که ملکه باشم

زهراsays:

خواب دیدم که شاهزاده رضا پهلوی افتاده دنبالم و منم توی کسوت زنش هستم تو کالبد زنش از دستش فرار کردم رفتم یه رستوران که انگار شیرازم بود.در رستوران از پشت قفل شد و رضا پهلوی نتونست به من برسه.اون میگفت بیا من می گفتم نه.بعدم ناامید شد رفت بعد فهمیدم که در رستوران قفلش خراب بوده.بچه ها بهم گفتن بعد یه جایی باز بود با کمک بچه ها از رستوران بالاخره بیرون اومدم

آتنا فتحیsays:

من خواب دیدم پا دشاه شدم البته دختر هستم ☹

خاطرهsays:

سلام من خواب دیدم منو وبچه هام ازخانواده سلطنتی هستیم وداریم تمرین تعظیم کردن رو انجام میدیم

خاطرهsays:

سلام من خواب دیدم منو وبچه هام ازخانواده سلطنتی هستیم وداریم تمرین تعظیم کردن رو انجام میدیم

Nafassays:

سلام ، من خواب دیدم که روی یه یه کوهم که بالای کوه قصره و روبه روی کوه یه کوه دیگه ایقدر این دوتا کوه سر سبز و قشنگ بودن که وقتی روی لبه کوه وایساده بودم برا نگاه کردن منظره اصلا ترسی از افتادن نداشتم به دوربرم که نگاه کردم کنار لبه ها سمت راستم یه اتاقک کاه گلی بود که در نداشت سمت راستمم یه استخر که با سنگای بزرگ که به خاطر رطوبت زمان زیاد خزه زده بودن آب داخل استخرم زلال زلال بودش به خودم که نگاه کردم ، انگار میدونسوم که لباس ملکه کره تنمه یهو بادشاه اومد و گفت اگه می خوای باهات هم بستر بشم باید برام یه سوسک داخل اون کلبه هه بکشی به ندیمه ای هم که برای خدمت به من آورده بود گفت مراقبش باش ، داخل کلبه فقط یه سوسک بود بقیش حشره هایی نصف سوسکه بودن ، هرکاری کردم که سوسکرو بکشم نتونستم آخرسم اومد رو دامنم نشست و از ترس خودم از کلبه اومدم بیرون ، گفتم گور بابای پادشاه زدم دوتا هشره کوچیکو کشتم شبش پادشاه انگار بام همبستر شده بودش و فرداشم رفتم داخل استخره شنا کنم انگار از اینکه ملکه شدم ناراحت بودم 😕 میشه بگین طعبیرش چیه ؟؟ لطفاااااا

Alonesays:

خواب دیدم که محمدرضاشاه پهلوی و زنش فرح باخوشحالی ازم استقبال کردن و علت رفتن من به شهردیگه رو واسه درس پرسیدن و گفتم بخاطر فراموش کردن عشق..دقیقا یادم نیس چه اتفاقاتی افتاد ولی بهم گف مث ی پرنسس رفتارکن موهامم موخوره داره ولی توی خواب بهم گف موهات موخوره داره بزن تابتونی موهای قشنگتری داشته باشی..تعبیرش چیه🥺

Alonesays:

خواب دیدم که محمدرضاشاه پهلوی و زنش فرح باخوشحالی ازم استقبال کردن و علت رفتن من به شهردیگه رو واسه درس پرسیدن و گفتم بخاطر فراموش کردن عشق..دقیقا یادم نیس چه اتفاقاتی افتاد ولی بهم گف مث ی پرنسس رفتارکن موهامم موخوره داره ولی توی خواب بهم گف موهات موخوره داره بزن تابتونی موهای قشنگتری داشته باشی..تعبیرش چیه🥺

یسنااحمدوندsays:

سلام من متاهلم ولی خواب دیدم که یه ملکه ازمن خواستگاری کرد لباس ملکه رودان من پوشیدم وکلی جواهرات بهم دادن وگفتند ازاین به بعدتوهمسرشاهزاده وملکه ایرانی...توی قصربزرگی بردن منو یه مهمونی بزرگ گرفتن وروزبعدگفتن اماده شوهرم مراسم رژه نظامی رفتم ورژه سربازهارومقابل خودم وشاهزاده میدیدم خیلی حس خوبی به شاهزاده داشتم درست مث حسی که به‌ همسرم دارم دوسش داشتم بعدبهم گفتن که یه نوزادتوی قصر داره بدنیامیادکه نوه پادشاهه...تعبیرش چی میتونه باشه

رها خالقیsays:

با عرض سلام و خسته نباشید ، خواب من تقریبا خیلی عجیب بود ، خواب دیده بودم که در جهان دو بُعد وجود داره و من توی بُعد حال هستم (یعنی زمان حال) بعدش من توی یه جنگل یا میشه گفت یه جای خیلی عمیق من اون یکی بعد جهان رو پیدا میکنم یه مثل یه در هست وقتی درو باز میکنم وارد بعدی میشم یه به دوران سلطنت بریتانیا و پادشاه آرتور مربوط میشه . بعدش پادشاه ارتور از من خوشش میاد و ازم میخواد ملکه بریتانیا بشم و بعدش من یه دختر به اسم سوفیا بدنیا میارم که به مناسبت تولدش یه قانون توی بریتانیا وضع میشه یه همه ی پادشاه ها فقط می تونن یه ملکه داشته باش. بعدش برای بار دوم یه دختر بدنیا میارم و بعدش موقع بدنیا اومدنش فوت میکنم . (که میشه گفت اون زمان از خواب بیدار شدم)

Neginsays:

سلام من خواب دیدم یجایی مثل بیمارستان هستم،و در خواب آریامهر و بانو فرح هم اونجا بودن و با کمی صحبت متوجه میشم ک من دختر اونا هستم و اونا هم منو تازه پیدا کردن و جشن میگیریم،من انگار نگران خانوادم هستم در بیمارستان، ولی از دیدن شاه و ملکه هم در کنارم خیلی خوشحالم. میشه تعبیرش رو بگید

ریحانه مرادیsays:

میشه اینو برام تعبیر کنید:(من در خواب دیدم که کسی با صدای خودم میگفت؛ یو پنسیس مینیز وای بعد از جستجو فهمیدم که یو یعنی تو ، پنسیس یعنی پرنسس ، مینیز یعنی زمان و وای هم میشه آخ ) الان نمیدونم تو پرنسس زمان آخ چیه؟ یکی از دوستام گفت که این کلمه شاید جابجا گفته شده و میخواد یه حرفی رو به تو برسونه.

رهاsays:

سلام و درود و وقت بخیر تشکر از سایت خوبتون اگر میشه لطفا خواب من رو تعییر کنید 🙏 خواب دیدم که قرار هست که ملکه بشم و صاحب قدرت و نفوذ زیادی هستم و یک کاخ یا قصر خیلی زیبا زندگی میکردم و با همه افراد اونجا مهربان بودم . اما در تمام طول خواب ، بچه ی خیلی کوچکی بود که من مسئول محافظت از اون بودم ولی دیگران به سمتش سنگ های درشت پرت می‌کردند و نسبت به اون بچه خیلی خشن و بی رحم بودند و هر دفعه بچه که قادر به راه رفتن و صحبت کردن نبود (ولی قادر به درک همه مطالب بود و همه مطالبی که میگفتم رو درک میکرد) در آغوش من بود و من اون رو نجات میدادم و در آخر هم خیلی به ایشون وابسته شدم.

رزالیsays:

سلام من خواب دیدم ملکه انگلیس در سن جوونیشه، چند تا برگه ک توش امضاش هست بهم میده تا اونو ویرایش، و نگارشش کنم. تعبیرش، چی میشه ممنون میشم پاسخ بدین

جوادsays:

سلام من در خواب دیدم که ملکه ایران برگشت و من با یه چند نفری بودیم که در یک اتاق خواب قدیمی او بودیم ما همه به او احترام گذاشتیم وارد اتاق که شد یه چند تا وسایل برداش مثل یه چند تا سنگ بزرگ قیمتی اونارو برداشت یهو همه رفتن بیرون منهم به همراه ملکه در اتاق ماندیم چندتا سنگ کوچک قیمتی داد و باهم از اتاق رفتیم بیرون یهویی ملکه با بقیه ناپدید شد

سوزان احمدیsays:

سلام خسته نباشید من امروز خواب دیدم که همسر پادشاه هستم و با لباس سفید و گل گلی توی دشت کویر بودم پادشاه اول از من کمی عصبانی بود اما با دیدن من دوباره خشمش از بین رفت و انگار من برای دعا کردن برای پادشاه به اون کوه اومده بودم تعبیر این خواب چیه

مینو کریمیsays:

خواب دیدم فرح دیبا اومده خونه ما و همراه خودش یه خیاط آورده و من لباسی که خیاط برام دوخته دارم پرو میکنم. لباس خیلی زیبایی بود و فقط مونده بود که بلندیش رو تا بزنن. و فرح مربت ازم میپرسید از لباست خوشت اومده و من میگفتم که خیلی لباس قشنگیه. و لباس واقعا زیبا بود.

یاسsays:

سلام و درود،من دیشب خواب دیدم که چندین بار شاه و ملکه به خونمون اومدن برای مهمونی،توی خواب خیلی حس خوبی داشتم

دلاوریsays:

در خواب دیدم که پسری زیبایی بود و کوچک در بغل دارم او همراه من آمد و در بغل من به خواب رفت من لباس محلی شهر خودم را به تن داشتم وارد اتاق شدم لباس مهدعلیا ایران ایران زمین بر تن داشتم و همسرم هم پادشاه بود هم غریبه بود و هم آشنا دست من گرفت این طرف و آن طرف من با بر روی تخت پادشاهی نشاند و به من گفت آقای خوشحال بله را گفتم

صدفsays:

سلام من دیشب خواب دیدم که شهبانو فرح پهلوی و مسیح علینژاد و یکی از همکاران که قبلا مدیر من بودند به خانه ما آمده اند . شهبانو لباس سبز رنگی پوشیده بودند و مسیح هم انگار از باغچه سبزی هایی چیده بود و داشت خرد میکرد که احتمالا یک نوع غذا درست کنه و شهبانو هم داشت نگاه میکرد و رفتارش خیلی با وقار بود و منم داشتم انتخاب میکردم که توی کدوم استکان و سینی براشون چای ببرم و خلاصه توی یک سینی نقره قدیمی مادرم تو استکانهای کمر باریکی که داشتم چای ریختم با شکلات بردم پیششون و از خواب بیدار شدم. لطفا بگید تعبیرش چیه؟

زهراsays:

سلام. روزتون بخیر . من قبل اذان صبح خواب دیدم که ملکه هستم. و گرفتار دشمن شدم.بعد دیدم که پادشاه برای نجات من به تنهایی با کالسکه ای اومد . من خیلی گریه میکردم و ترسیده بودم.لطفا تعبیر کنید برام.

بیژنsays:

سلام‌من خواب دیدم پادشاه شدم و زنم عین ملکه ها لباس‌های خوشگل پر از یاقوت پوشیده بود و پشت سر من راه می‌رفت

دریا دلیsays:

خواب دیدم تو یه مهمونی هستم‌ همه شادن به گرمی دارن با‌ هم صحبت میکنن منم ایستاده بودم که یهو دیدم نور پهلوی با مادرشون یاسمین پهلوی کنارم‌هستن نور به گرمی به‌گرمی با من صحبت میکرد و دست داد با من و به گرمی احوالپرسی کرد با من

نسترنsays:

خواب دیدم فرح پهلوی و شاهزاده رضا پهلوی اومدن خونه پدربزرگم. که چند سالی هست فوت کردن و خونه شون درش بسته س(حتی تقسیم ارث هم نشده) خیلی شلوغ بود .مردم خوشحال بودن و خونه های مختلف دعوتشون میکردن به صرف غذا حتی یکی از آشناها که فوت کردن.خونه پدربزرگم آبگوشت جوجه بود.

مرتضی رsays:

باسلام،من خاب دیدم در کشتی بزرگی هستیم،،و محمدرضا شاه ایران،باهمسرش،روبروی من هستند و در باره من حرف میزنند و بمن میخندن،،نزدیک شدم برای عرض احترام سلامی عرض کردم،در حالیکه در دستانم دستمال و پارچه ای بودکه مال شاه بودبعد شاه و همسرش هردو را ازدستم گرفت و دستمال را با مشورت همسرش با چهره خندان به من هدیه داد،،خاهشمندم تعبیر فرمایید،،ممنون و متشکرم

ماهدهsays:

من در خواب دیدم که میخواستم برم یک مسابقه که دم در ورود ملکه سابق ایران رو دیدم که خیلی با من احوال پرسی کرد وقتی میخواستم بليط بگیرن ،من نداشتم و ایشون چند تا بليط داشتن یکی رو به من دادن .وقتی رفتیم برای تماشای مسابقه ایشون برای من جا باز کردن و من کنارشون نشستم . بعد ناگهان به شهر خودم یزد اومدم ،بليط من و ملکه سابق ایران رو ،روی یکی از دیوار های یزد نصب کرده بودن و مردم عکس میگرفتن

مهرشاد محرمیsays:

خواب دیدم با پادشاه محرضا شاه پهلوی و بانو فرح هستیم و اقا پهلوی در یک مکانی نشانی یک شی ارزشمندو ته یه خانه متروکه بهم میده و در بیداری و واقعیت هم همانجا واقعا یه خونه متروکه وجود دارد تعبیر خواب من چی میشه خیلی ممنون میشم پاسخ کامل بدهید

مهرشاد محرمیsays:

خواب دیدم با پادشاه محرضا شاه پهلوی و بانو فرح هستیم و اقا پهلوی در یک مکانی نشانی یک شی ارزشمندو ته یه خانه متروکه بهم میده و در بیداری و واقعیت هم همانجا واقعا یه خونه متروکه وجود دارد تعبیر خواب من چی میشه خیلی ممنون میشم پاسخ کامل بدهید

روشناsays:

من دیشب خواب دیدم بهم میگن پاشو بیا مملکت داری کن تو پادشاهی ..بهشون میگم نع من نیستم..خیلی اصرار میکنن که هستی و من تفهمیدم بعدش جی شد

جوادsays:

با سلام من تو خواب دیدم که پادشاه با چهره گشاده از پله ها اومد پایین و به من یک فقره چک امضا کرد و داد تعبیرش رو لطف میکنید ممنون