نازیsays:

سلام خواب دیدم توی شهر یه شتر خیلی بزرگ نخودی و دوتا میمون سیاه خیلی بزرگ زنجیر کرده بودن توی شهر میچرخوندن از ترس رفتم توی یه کوچه بمبست رفتم روی دیوار ایستادم که صاحبشون آورد گذاشت شتر زیر دیوار زیر پای من که آروم نشست و خوابید از روی دیوار روی کمرش پریدم آمدم پایین و وقتی به پایین رسیدم دیدم میمون ها هم اروم شدن آزاد و کوچولو رفتن خوابیدن ممنون از لطفتون

Alireza agsays:

با سلام و احترام خواب دیدم میمونی کوچک رو خالم داره زنده زنده پوستشو میکنه و تا اخرین لحظه هم تلاش میکرد برای زنده موندن وقتی کامل پوستش کنده شد مرد البته این میمون کوچیک بود از خالم پرسیدم برای چی کشتیس گفت برای اینکه گوشتشو با زعفرون قاطی کنیم طعم بگیره بخوریم

بختیار احمدیانsays:

با سلام، خواب دیدم یک میمون سیاه بزرگ از پایین ساختمان یکباره جهید و به طبقه چندم خانه ای با ارتفاع زیاد که من و مادرم آنجا بودیم آمد و نشست و ما را نگاه میکرد . خیلی ترسیدم و به مادرم گفتم تکان نخورد وگرنه حمله میکند. پشتم را به او کردم و به دنبال جایی برای مخفی شدن از دست او. لطفا" تعبیر بفرمایید چون در شرایط فوق العاده بحرانی روحی بدلیل دو مشکل بزرگ اقتصادی بسر میبرم . متشکرم

ساراsays:

سلام خواب دیدم یه میمون سیاه با بچه ش روی صخره هستن منو مادرم باهاشون حرف زدیم بهشون موز دادیم به مادرم گفتم برگردیم نیومد من خودم از روی درخت ها کم کم از صخره رفتم پایین یه رودخونه بود که یه تنه ی درخت توش بود از توی رودخونه هم رد شدم یهو صدای مادرم که کمک میخواست اومد رفتم کمکش از رودخونه ردش کردم ترسیده بود

ساراsays:

سلام خواب دیدم تنهایی رفتم پارک شهربازی یه وسیله بازی بود که میچرخید رفتم سوار شدم یه پسر بچه هم بود گفتم خاله بیا باهم سوار شیم صندلیش برام تنگ بود اما نشستم یه کم چرخید بعد مثل سرسره رفتیم پایین ولی بقیه راه و خودم با پاهام هول میدادم دوتایی مونو کل پارک و دور زدیم وقتی رسیدیم دیدم صندلی بزرگتر هم هست با خوشحالی رفتم نشستم دیدم خواهرم میگه آبجی گوشت بخور دوتایی گوشت و گذاشتیم تو دهن که خیلی بدمزه بود توش مو بود خواهرم گفت گوشت میمون هستش منم تا شنیدم بشقاب گوشت و ریختم

شینازsays:

سلام ..من دیشب خواب دیدم که قاطی مردم بودم بعد هر کی داشت پتو و نمیدونم یسری چیزا بر میداشت و حرکت میکرد و بعد دیگه گفتن خب باید استراحت کنیم و من گفتم چه خبر شده گفتن دیگه همه چیز تموم شدچون بهمون حمله شده منم گفتم خب چرا میرید دور میخوابید من رفتم گفتم که جلو بخوابیم که بدون درد بمیریم که یهو همون موقع یه عالمه مثه گله میمونای بزرگ سیاه و گوریلای بزرگ سیاه که همشون به اندازه دایناسور بود حمله کردن و همه رو تیکه تیکه کردن و من یکی رو هم یه چوب تو دست یکیشون بود محکم زد بمن و تمام استخونام شکست مثه کتلت شدم و بسختی داشتم نفس میکشیدم که میگفتم تو رو خدا یه بار دیگه بزن من بمیرم ولی نکرد و رفت و ورودشون هم با صدا بود و عصبانی بودن ...لطف میکنید تعبیر خواب اینجانب رو بگید .تشکر

جوادsays:

سلام خواب دیدم که تو کوهستان یه گوریل خیلی بزرگ دنبالم کرده و من فرار میکنم و هر سوراخی که میبینم میرم اونجا و باز فرار میکنم تا اینکه رفتم داخل یه غار و دیگه ندیدمش و از خواب بیدار شدم ممنون میشم تعبیرش رو بگید

م.عsays:

سلام من یه نفر رو که تو بیداری میشناسم تو خواب دیدم که یه بچه میمون سیاه بود که به اسم اون شخص صداش میزدم و انگار اون بود .(اون شخص خانوم هست )بچه میمون رو پاهام بود و من میخواستم ازش مراقبت کنم و یه نفر گفت یه لحظه بده ببینمش و من بهش دادم و بعددکه بهم پس داد مثل عرویک بود و واقعی نبود (تو اتومبیل نشسته بوده .صندلی عقبش بود ) لطفا تعبیرش رو بفرمایید ممنون

علی عنایتیsays:

سلام.من خواب دیدم که تو جنگل ۴/۵تا گوریل بزرگ بودن اول یکم ترسیده بودم وحشت داشتم اما نزدیکشون شدم مثل آدما رفتار میکردن حرف نمیزدن ولی عجیب بود نگاهشون تو جمعشون که نشسته بودن منم رفتم و نشستم ترس عجیبی تو دلم بود ولی اونا هیچ عکس العملی نشون نمیدادن جز نگاه متفکرانه کردن به من.امکانش هست بگین تعبیرش چه هست

هانیهsays:

سلام.من خواب دیدم تو خونه بودیم و مراسم بود انگار دورهمی و جشنی چیزی بود ک به هم کادو میدادیم وقتی تموم شد چندتا گوریل سیاه امده بودن که همش یکیشون میومد طرف من اما کاریم نداشت. یهو انگار میخواست باهام رابطه برقرار کنه و من فرار کردم و اون عصبانی شد و فقط میخواست بگیره منو.منم فرار میکردم تو خونه همسایه ها میرفتم قایم میشدم اما منو پیدا میکرد.واز ترس باز فرار میکردم هر جا میشد میرفتم. تو حالت عادیش کوچیک بود اما وقتی منو میدید عصبی میشد بزرگ میشد و چندبرابر میشد.قد و هیکلش. خلاصه بالاخره خونه یه غریبه قایم شده بودم و اونا کمکم کردن ک منو پیدا نکنه که یهو دیدم دوتا شدن اما کوچیک شده بودن.وقتی منو پیدا نکردن و آروم شدن رفتن.و چند نفر امدن اروم بردنشون خونه منم باماشین دنبالشون رفتم مطمئن شم رفتن خونه. ولی خودم دیگه خونه نرفتم ک.منو نبینن

مرضیهsays:

سلام. خواب دیدم که یه میمون بزرگ که حالت گوریل داشت با دختر داییم آمیزش کرد و باکرگیش رو بین برد. و من و خواهرش هم تو اتاق بودیم و با دستمال براش پاک کردیم. و ما هم تو اتاق شاهد آمیزششون بودیم و حالت تجاوز داشت. البته دختر داییم قبلش هم خودش منتظر این نشسته بود که یه آقایی بیاد و اینکارو انجام بده؛ تا با هم ازدواج کنند. ولی یهو بجای یک آقا یک میمون اومد و اونکارو کرد. و من کلی دلم براش سوخت که شوهرش یک حیوان باید بشه.. تعبیر این خواب چی میتونه باشه؟ دختر داییم تو واقعیت حدود ده ساله ازدواج کرده و یه بچه هم داره

رویاsays:

درود برشما من خواب دیدم ساختمان روبرو یه میمون سیاه بزرگ روی بامش نشسته و دو نفر قصد دارم اونو بگیرن خیلی لباس شیک داشتن میمون رو بیهوش کردن و آوردنش خونه ما که با ماشین ببرنش به شوهرم هم گفتن برو ماشین رو بیار تا ببریمش ممنون میشم تعبیر شو بگین

زهراsays:

سلام من خواب دیدم خونمون پر از گوریل هایی به رنگ قهوه ای روشن شد تعبیر چیه؟

ملیح مقدمsays:

سلام و سپاس از تعبیر خواب شما. من خواب دیدم قرار هست یک باغی رو بخرم که بهم نشون میدادن، هوا کمی تاریک بود و باغ سرسبز و شاخه های درختان توی هم فرو رفته، شاخه ها رو کنار زدم روی برخی شاخه ها میمون های خیلی کوچیک نشسته بودن، بدون تحرک و فقط نگاه مبکردن، 4 تایی میمون روی شاخه ها بود، میشه بگین تعبیرش چیه

علی احمدیsays:

سلام من خواب دیدم که یک گوریل سیاه بزرگ که از ساختمان هم بزرگ تر است به این ور آن ور میرود وناگهان جلوس ساختمان ما توقف میکند و با یک انگشت شیشه پنجره مارا میشکند ودائم مارا تهدید میکند و میترساند

شیریsays:

سلام وقتتون بخیر من خواب دیدم توی حیاط خونمون یک دسته میمون سیاه و وحشی با یک گوریل بودند، اون گوریل آروم بود و بیشتر انگار اسیر میمون ها بود، میمون ها سعی می کردند وارد خونمون بشن مامانم میخواست اجازه بده بیان داخل من نذاشتم در رو بستم چند بار دست آوردن داخل و چیزی که پشت در میذاشتم رو بر می‌داشتند تا اینکه مامانم حرفم رو باور کرد منم خودم وایستادن پشت در تا نیان داخل اونقدر موندم تا خودشون رفتند. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

شیواsays:

سلام خسته نباشین. خواب دیدم یه بچه میون سیاه داشتم از دستم فرار کرد دوباره یکی دیگه پیدا کردم هم خوشم میاد ازش هم می ترسم بگیرم دستم اونم از دستم فرار کرد گفتم بهش اشکال نداره دوباره تنها میشی بر میگردی.

نادیاsays:

درود بر شما،خانمی مجرد هستم،دیشب خواب دیدم ،که یه میمون بزرگی تو خونمونه ،خونمون تاریک بود ،این میمون مدام با من بازی میکرد من تمایلی به بازی کردن با این میمون نداشتم ،سینم هم پر از شیر بود ،شیرم غلیظ بود و میمون ازش میخورد. ممنون میشم تعبیر بفرمایید.

الیsays:

سلام من خواب دیدم از سوراخ در حیاط خانه بچگی هام بیرون نگاه میکنم ،یه گله گوریل سیاه در حرکتن ،و متعجب هستم که چقدر زیادن فکرشو نمیکردم که این همه گوریل تو منطقه ما هست و بعد از گوریل ها یه گله فیل حرکت کردن و از جلوی خانه قدیمی ما عبور میکنن

farsays:

سلام من یه گوریل بزرگ و سیاه ۱۰ متر بود تو خوابم دیدم داخل خونمونه و همش دنبالم میکنه و من فرار میکنم وهرجا میرم جلوم در میومد اخر میپرم خونه همسایه وتا بالای سقف میرم بعد از خواب میپرم خیلی میترسم واسه اینه حمله نکنه به عزیزانم دنبال خودم کشودم چیکار کنم الان این خوابو چند سال پیش هم باهمین جزئیات دیده بودم

ناشناسsays:

سلام،من خواب دیدم که از دوستام جدا شدن وبا چنتا میمون بزرگ دوست شدم دوستای منم با چنتا میمون دوست شدند ولی میمون هایی که دوستانم با آن دوست شده بودند هم بزرگ و هم سیاه و وحشی ودوتا بودند میمون من به من گفت که آن میمون ها بی رحم اند وقراره که دوستانت رابکشند و من میخواستم هر طور شده دوستانم را از دست آن میمون ها نجات دهم

فرزانه حیدریsays:

سلام خواب دیدم ابتدا یه بره خیلی خیلی بزرگ غول آسا داره سمتم میاد ولی وقتی نزدیک میشه میبینم یه میمون سیاه بزرگه من از اون محیط دور شدم ولی اون میمون با همراه میمون های دیگه اومدن تو شهر و من به دنبال پناهگاه میگشتم و یه جایی هم برای مخفی شدن پیدا کردم

حسن چاوشانsays:

سلام خواب دیدم که یهو از پنجره اتاق ی کلاغ وارد خونه شده ولی وقتی اومد داخل دیدمی میمون سیاه شبیه اورانگوتان بود رفتم سمتش که در خونه رو باز کنم بره بیرن ولی فرار کرد رفت توی اتاق من هم رفتم تو حیاط خونه و چندین بار مادرم رو صدا میزدم وبعدش از ترس بیدار شده بودم لطفا تعبیر این خواب رو واسم توضیح بدید

بهروز سیاهپوشsays:

سلام .من خاب دیدم من و سه تا از داداشای کوچکترم داخل یک خانه بودیم بعد داخل حیاط خانه یک میون بزرگ سیا بود ک میخاست برادرهای کوچکمو ببره .مثلا انگار نمیتونست به من و بزرگترا اسیب بزنه و فقط به دوتا از برادرای کوچکم ک جسه کوچک داشتن میتونست اسیب بزنه .بعد خیلی مکارانه به ما حمله میکرد .اما همون شب من با عصبانیت و پرخاش گری با خاهرم رفتار کرده بودم و همون دوتا برادرمو هم سرزنش میکردم و حرفای بدی بهشون میزدم .خاهرم دنبال پول برادران کوچکمه .ایا اون میمون من بودم یا خاهرم .یا شوهر خاهرم ک امد و دید خاهرم گریه کرده و متوجه شد ک تقصیر من بوده ؟؟؟

مهدی زارعsays:

من خواب دیدم رفته بودم یه پارک جنگلی ، که درختاش انگار ، بهش تناب وصل بود ، وقتی نگاه بالایه سرم کردم کلی میمون سیاه بالایه درختا بود ، بعد یکم که جلو رفتم یه میمون سیاه از یه مغازه قیلون فروشی ستا ذغال خرید بعد یکم که جلوتر رفتم دیدم آدمه نشسته ، بعد میمونه داره جوجه درست می‌کنه/ این خوابم اصلا تعبیر داره؟! من فکرمیکنم که این همه میمون سیاهی که دیدم به معنی جن هس!

م خsays:

سلام ودرود من خواب دیدم یک میمون سیاه بزرگ دنبال منوشوهرم کرده بود شوهرم من گرفت به کولش ومیدوید اون میمون هم دنبال ما میدوید وچنگ می انداخت تعبیرش چی میشه

نیماsays:

سلام خواب دیدم مردم یه میمون سیاه بزرگ رو گرفته بودن و انداختنش تو یک چاه و با سنگ سار کشتنش ک صدای شکستن استخوان هایش از ته چاه می اومدـ بعد دوباره یکی دیگه آوردن فک کنم بچه ش بود اونم انداختن و کشتنش

سان فادصsays:

درود و تشکر از شما برای سایت زیباتون بنده خواب دیدم یک میمون سیاه بزرگ در حال آمیزش با یک حیوان جثه کوچک و بالا تنه میمون پایین گوسفند در حال آمیزش هست و میمون سیاه به شدت فشار آورد تا این که حیوان گوسفند مانند تلف شد و بعد پرتش کرد و وحشیانه به طرف خانه ای ما و دنبال خواهرم آمد و نه من نه برادر ها نتوانستیم جلویش را بگیریم ممنون میشم تعبیر بفرمایید چون خواهرم خواستگار داره.