زهراsays:

سلام .. بعدالظهر خواب دیدم که مادرم خانه ای شیشه ای خریده که سرامیکاش آبی و سفید و خیلی زیبا بود در کل خونه خیلی قشنگ و بزرگی بود البته در بیداری مادرم علی رغم مخالفتها میخواد خونه رو بفروشه و یکی دیگه بخره . ممنون .

پارساsays:

سلام خواب دیدم مهاجرت کردم به تهران و بالا شهر تهران خانه ای بسیار بزرگ و مجلل اجاره کرده ام(البته در بیداری چنین قصدی را دارم و براش تلاش میکنم) و با اهل خانواده تمامیه داخل حونه رو داریم میبینیم و خیلی ذوق زده و خوشحالیم از این که موفق به این کار شدیم و یهویی دیدم اون طرف که البته خونه مانبود یه آسانسوری آتیش سوزی کوچیکی رخ داده که فوری من و برادرم و همسایه دویدیم و من با آب زیادی دارم خاموشش میکنم و آب رو به صورت داداشم و دیگران میزنم . باتشکر.

سمانهsays:

سلام . من خواب دیدم در آمارتمان بسیار بزرگ و شیک ک متعلق به خالم بود هستم و از پنجره به منظره و شهر نگا میکردم برج خیلی شیک و زیبایی بود

امراهsays:

سلام ... بعد ظهر خواب دیدم ک از امتحان دادن تموم شده ایم و به طرف خونه میرفتیم با دوستام ... ک دوتا دوستم میخواست دعوا کنه....بعد خودم را در شهر قدیمیمون میدیدم که یکی از دوست هام با پاش یه لگد میزد به شیشه ی تاکسی که میشکست بعد فرار میکرد و راننده دوست دیگرمو میگرفت میگفت باید خونشونو بهم نشون بدی .... بعد یه روحانی رو دیدم ک کچل بود و لباس هاش و ظاهرش شبیه بودایی ها بود رو به خونه ای عبادت میکرد و احالی اون منطقه وارد اون خونه (عبادتگاه)میشدن و در صف های نماز وا می ایستادن زن و مرد جدا جدا ... شعیه سنی با هم ...در صف بودن ک مادر من هم تو یکی از صف ها بود منم به صف نماز وایسادم ولی احساس کردم این نماز درست نیست و از اونجا جدا شدم... رفتم کنار عموم و پسر عموم نشستم در یک گوشه ای ... تو صحنه ی بعدی متوجه میشدم که یک خونه ی بزرگتر خریده ایم و خیلی خوشحال بودم وقتی به خونه نگاه میکردم فقط زمینش مشخص شده بود و ساخت (دیوار و .. ) نداشت که این خونه در نزدیک خونه ی ما. که احساس میکردم مال ماست بود که وقتی اونو(خونه ی فعلی) را هم میدیدم اونم ساخت نداشت فقط نقشش مشخص شده بود ساخت و دیوار نداشت...یعنی دوتا خونه (قطعه ی زمین )کنار هم بودن

سودابهsays:

سلام و خسته نباشید . خواب دیدم ک یکی از فامیلای نزدیکمون ک وضع مالی خیلی خوب و همراه با مقام بسیار بالایی داره تو حامعه( ولی همش میکه مستاجرم )صاحبخونه انداختتشون بیرون او نموقع من میگم بیاین تو خونه من بشینین تو خواب انگار ی خونه ایی داشتم ک در بالای شهر بود و خونه انگار خیلی خوب بود انگار داشتم بهشون ترحم میکردم (اینم بگم ک از دست خانوم اون اقا ک فامیلمونه خیلی دلخورم ) و من مجرد هستم . ممنون از شما

مهناsays:

سلام و درود من ديشب خواب ديدم كه مامانم اينا يه خونه خيلي شيك خريدن و ما بچه ها داشتيم وسايلشونو ميچيديم و من به مامانم گفتم من واسه خدا نامه نوشتم كه تا عيد يه خونه خيلي شيك به مامانم بده ديدي مامان خدا داد (در واقعيت مامان خيلي دلش يه خونه مرتب ميخواد و منم هميشه از خدا ميخوام بهشون بده و مينويسم )

الی مsays:

سلام خسته نباشید, ببخشید مادرم در مورد منو همسرم خواب دیده میشه تعبیر کنید مادرم خواب دیده که همسرم اومده خونه اشون اونم خوابیده همسر من رفته بوسیده ولی مامانم خودشو زده به خواب اخه انگار تو خوابش دایی ام فوت شده بوده ام بوده پیش اون خجالت کشید و اینکه در ادامه خوابش دیده که منو خودش رفتیم خرید ولی دقیقا نمیدونه چی داشتیم میخریدیم ولی موقع خرید میگه 400 تومن تخفیف گرفتیم اون پول تخفیف گرفته رو داده به من منم اون پول دادم به همسرم علتشو بهش گفتم اونم خوشحال شده از مامان تشکر کرده

زهراsays:

سلام خواب دیدم یکی از اقوام میخواستن خانه اجاره کنن و من همراهش ب دیدن خانه ها میرفتم خانه ها عجیب و بزرگ با اتاق های زیاد و البته ساخت قدیمی داشتن ک اون مخالفت میکرد از یکی از خانه ها ک میخواستیم بریم بیرون صاحب خانه یه زن و دو تا دختر که انگار انسان نبودن یا شاید مرده ب نظرم می اومدن جلو من را گرفته بودن که نزارن بیرون بزن ولی من بوسیدم ک اجازه بده بدم و تونستم به زور ازشون فرار کنم

samanehsays:

سلام خواب دیدم با همسرم در خانه ای جدید زندگی می‌کنیم که بزرگ است اما قاب عکس و تابلوهای زیادی روی دیوار آویزان بود و در باز بود یک خانمی میانسال در خانه رفت و آمد می‌کرد که بیرونش کردم همسرم گفت گشنه است و من یک ران مرغ تقریبا کوچک در آوردم که برایش بپزم لطفا تعبیر خواب من را حتما بگویید ممنون

nadiasays:

سلام. خواب دیدم سوار ماشین بودم با خواهرم رفتم پمپ بنزین. من پیاده شدم ک اون بنزین بزنه. تو محوطه مردم دیگه هم غیر من بودن. ی پیرزنی با چادر سفید و حجاب گرفته بین مردم راه میرفت و باهاشون هی حرف میزد. ی ارامشم داشت و خسته نمیشد ولی همه یا فکر میکردن گداس یا دیوونه ست. اومد سمت من گفت من مادر طبیعت و مسکن ها هستم. بهش گفتم باشه که فک کنه باور کردم بره. منم فک میکردم دیوانه شده. ولی بی ازار بود. دقیق یادم نیس چیکار کرد بعدش فک میکنم برای چند لحظه ای خارج شد ازون ناحیه. یهو زمین زیر پام کج شد تعادلمونو از دست دادیم. نمیتونستیم وایسیم خونه ها داشت کج میشد که دوباره برگشت. بعد اونجا فهمیدیم راست گفته و خونه ها و زمین رو متعادل نگه میداره. اگه نباشه خراب میشه. برگشتم خونه تعریف کردم جریانو. ماهم ی مدته ب این شهر اومدیم ولی زن عموم که متعلق ب همینجاست تو خواب گفت اره این داستانو خیلی وقته شنیدم از قدیم میدونن. اون پمپ بنزینم توی وحدته. ی بلوار وحدت داریم ولی نمیدونم پمپ بنزین داره یا نه

مهسا حسینیsays:

سلام خواهرشوهرم خواب دیده که ما خانه ای بالای یک کوه داریم و اونا مثل همیشه امدن خونمون و همسرم میره که اب بیاره ازهمسرم سوال میکنن که از رودخانه ای که از زیر خانمان رد میشه اب میاره ؟همسرم جواب میده نه از یع جای دور اب میاره چون اب رودخانه نزدیک خانه کثیف هست بعد خواهرشوهرم میگه از بالا که اب خیلی زلال و شفاف بنظر میاد .لطفا بگین چه تعبیری میتونه داشته باشه

ارزوsays:

سلام من خواب دیدم خونمون به مدرسه تبدیل شده از این موضوع خوشحال بودم پرده ها عوض شده بود دفتر مدیر مدرسه داشت و من هم به دنبال ایجاد نظم در اونجا بودم ممنون میشم تعبیرشو بگید

ساراsays:

سلام خواب دیدم یه واحد آپارتمان شیک خریدیم نه بزرگ بود نه کوچیک خوشگل بود همسایه بغلی اومد خونه ی ما زنش کمکم کرد کابینت هاشو با کف زیاد دو تایی میشستیم رفتیم تو کوچه یکی از همسایه هامون یه عالمه لباسای کهنه شو داد به من که بپوشم

ساراsays:

سلام خواب دیدم یه واحد آپارتمان شیک خریدیم نه بزرگ بود نه کوچیک خوشگل بود همسایه بغلی اومد خونه ی ما زنش کمکم کرد کابینت هاشو با کف زیاد دو تایی میشستیم رفتیم تو کوچه یکی از همسایه هامون یه عالمه لباسای کهنه شو داد به من که بپوشم

پریsays:

سلام بر شما چند ماه پیش خوابی دیدم که اونموقع با شما آشنا نشده بودم و همیشه راجع به بخشی از این خواب با دیده تردید نگاه میکردم که چه تعبیری داره. خواب دیدم صاحب خانه ای بزرگ هستم یکی از خواهرانم اومده بود پیشم و بهم گفت که چه خونه بزرگی داری و من داشتم براش از بزرگی و زیبایی آن براش تعریف میکردم اینکه از چند جهت به بیرون در خروجی داره و اینکه سقف خونه به شکل گنبدهایی بود و اینکه طبقه بالا هم داره. خودم وقتی به طبقه بالا رفتم سالن بزرگی بود که صحنه ی وحشتناکی را دیدم پسربچه ای را در حالت نشسته دیدم که مرده بود و معلوم بود چند روزی از مرگ اون میگذره حالت نشستن او دقیقا مثل عکس دوران کودکی یکی از داداش هام بود و خیلی از این وضعیت اظهار ناراحتی کردم همون موقع متوجه حضور دایی و زن دایی ام شدم و به زن دایی ام اعتراض کردم که چرا جسد این کودک اینجا مونده اگه الان بهش دست بزنیم جسم ش از هم میپاشه و زن دایی خیلی خونسرد به من جواب داد که اشکالی نداره اینم به دو تا جسد دیگه که هستند دفن میکنیم و من از این وضعیت خیلی ناراحت بودم. بعدش در همان طبقه دایی ام و زن دایی ام برای من در حال ذخیره آب بودند به طوریکه تعداد زیادی بطریهای یک لیتری آب را در دبه های بزرگی می ریختند جنس بطریها و دبه های آب بسیار مرغوب بود و آب بسیار شفافی بود و دایی ام بهم گفت کاری کردم که با بی آبی مواجه نشی. البته این نکته رو هم بگم که در عالم واقع قبل از این خواب خواستگاری با واسطه دایی و زن دایی ام داشتم که نتیجه ای نداشت... و برای این مورد خیلی در درونم سختی کشیدم . بابت محبت تون سپاسگزارم.

الهامsays:

سلام و عرض ادب . خواب دیدم که رفتم محل کار قدیمیم و اوضاع بر خلاف سابق اروم بود و رییسم انگار از بودن من راضی بود بعد یکی از مشتریای قدیمی که قبلا از من خوشش میومد اسممو صدا زد و بعد من دیدم بامامانم دارن بهم اس ام اس میدن و به مامانم میگف من میخوام دخترتو و من دیدم تو خواب که انگار چند ساله حواسش ب من هست و تو خونه قبلیمون اومده . خونه قبلیمونم تو ذهنم فرش نداشت و خالی بود فقط ی کاناپه بود و اون موقعی که ناراحت بودم اونموقعها کنارم بوده ولی من متوجه نمیشدم بعدش دیدم یک دفعه وارد یک اپارتمان شدم که راهرو داشت ولی خیلی خوشگل بود فک میکردم مال همسرمه ولی یکی انگار بهم گف که نه این اپارتمان مال خودته. ???

سماsays:

سلام خواب دیدم به شهر و خونه ی اپارتمانی منتقل شدیم و خیلی خوشهال بودم اون اپارتمان خیلی بزرگ بود..در واقعیت هم دوس دارم ب شهر دیگه بریم..یه جایی نوشته بودن تعبیرش خواستگاره

علیرضا ایمانیsays:

سلام خواهرزاده بنده برای من خواب دیده که خانه ای خیلی بزرگ خریده ام که دارای ۷یا ۸ اتاق خواب است و وسط آن نیز امامزاده است، تعبیر ان چیست، من متاهل هستم

الههsays:

سلام خواب دیدم قصد خرید خانه داریم ولی سردر گم هستیم کجا بخریم و چه خانه ای باشه من دوست داشتم خانه ویلایی بخریم و با شوهرم به دنبال خانه مناسب بودیم و محله ها رو میگشتیم درضمن من خیلی خوشحال بودم که صاحب خانه میشویم

فاطمهsays:

سلام خواب دیدم در زمینهای کشاورزی پدرم خانه ی بسیار بزرگی وجود دارد که متعلق به خاندان پدریم و عموزاده هام هست که همه در اون موقت ساکن هستند و زندگی میکنند در میانه ی خوابم مادر خاستگار سابقم رو دیدم که وارد خونه شد و من منتظر بودم که سمت من بیاد و سلام کنه ولی وارد نزدیکترین اتاق شد و با آدمای اون اتاق شد و سلام احوال پرسی کرد و بدون اینکه به من نگاه کنه از در خارج شد و بیرون رفت و درنهایت تمامی اهالی اون خونه که اقوام پدریم که ما و اقوام پدریم بودیم همگی به سر چشمه ی بزرگی رفتیم ولی پدرم نیامد و در خانه خواب بود

حانیهsays:

سلام من خواب دیدم که خونمون رو عوض کردیم و خیلی هم بزرگ بود و در حیاطش مثل مدرسه ها چند تا دستشویی هست و مهمان هم اومد همه تعجب میکردند که خونتون چرا دستشوییش اینجوریه

صدیقهsays:

سلام و ادب خدمت شما، خواب دیدم همسایه طبقه بالامون قصد فروش خونه رو داره و من رفتم تا خونشونو ببینم و درصورتیکه شرایطش خوب باشه بخریمش ، خونه رو که دیدم خیلی خوشم اومد همه چیش عالی بودخیلی خوشحال بودم و به صاحبخونه گفتم خونه رو به کس دیگه ای نفروش و برای من نگهش دار ، اونا هم قبول کردن

فاطمهsays:

سلام وقت بخیر من دوباری هست که خواب دیدم پدر مادرم که در حال حاضر مستاجر هستیم خونه خریدیم بار اول که دیدم همین خونه که تووشیمو خریدیم ..امروز ظهرم دیدم که یه خونه خریدیم توو اشپزخونش داریم با پدر پادرو برادرم ناهار میخوریم انگار خونش خیلی خوشگل بود تعبیرش چیه؟ممنون

Msays:

با سلام.. من دیدم که یه خونه خریدیم که مادرم خیلی ازش تعریف کرد و پسندیده بود .. من اولین بار بود پامو تو این خونه جدید میزاشتم و رفتم که حیاط پشتی رو ببینم .. دیدم که حیاط کف و دیوارهاش از گچ سفید رنگ و تمیز لعاب کاری شده و رنگ ابی خیلی کم رنگ و نیلی دقیقن یادم نیست تو رنگا بود انگار.. بعد دقیقا رو بروی حیاط به جایی اینکه دیوار باشه کوه بود ینی چسبیده بودیم به کوه که یه گورستان کوچیک با سنگ قبرهایی از گچ سفید و لعاب کاری شده بود و من گفتم این چه جاییه اخه !چرا باید خونه ای خرید کرده باشید که به قبرستان باز میشه؟ دورو برمونم خونه ی دیگه ای هم نبود و خیلی تو ذوقم خورد و ناراحت بودم

manizhesays:

سلام من خواب دیدم الان دوباریه که خونه خریدیم البته مجردم من . دیدم که پدرم خونه ای که در حال حاضر مستاجریم توش رو خریده..دیروزم دیدم که توو اشپزخونه ی یه خونه ی خوشگل و انگار بزرگ که برای خودمون بود داریم با خانوادم ناهار میخوریم تعبیرش چیه؟

علیsays:

سلام _درعالم خواب دیدم با مادرم در شهر خودمان در یک قطعه زمین ایستاده بودیم که این قطعه زمین روبری خیابان بود و شهردا برای فروش گذاشته بود و مردم هم امده بودند نگاه میکردند که مادرم بهم میگفت اگر پول داشتم میخریدم یه خرده چمن یا سبزی داخل زمین میرختم برای زمانی که ادم حوصلش سر میره میامدم داخل زمین و مادرم میگفت تمام زمینها رو دارند میکند خونه نه یه فضای سبزی و نه تفریگاهی خلاصه من هم تو دل به خدا میگفتم ای خدا یه پولی برسون تا بتونم این زمین رو باسه مادرم بخرم تا بکنه یه فضای سبزی باسه تفریح کنار زمین هم یک خانه قدیمی بود که یک درخت داخلش بود پر از گنجشک که یکی از همون مردمی که انجا وایساده بود میگفت تا پدرم را بیارم اینجا گنجشک زیاد هست بزند

محمدsays:

سلام . در عالم خواب دیدم با مادر در یک قطعه زمین روبرو خیابان که شهرداری برای فروش گذشته بود ایستاده ایم و مردم هم امده بودند برای دیدن زمین فروشی که مادرم بهم میگفت اگر پول داشتم این زمین رو میخریدم و فضای سبز میکردم که وقتی حوصله ام سر میرود بیام اینجا و مادرم میگفت تمام زمینها رو دارند خونه درست میکند نه فضای سبزی ونه جای تفریحی هیچ همه شوده فقط خونه و من هم از ته دلم میگفتم ای خدا کمکم کن یه پولی به دست بیاورم تا این زمین رو برای مادرم خریداری میکردم و کنار زمین هم یک خانه قدیمی بود که در حیاط خانه درختی بود که پر از گنجشک بود و یک مردی که آنجا ایستاده بود میگفت پدرم را بیاورم تا گنجشک شکار کند

مهساsays:

شخصی هست دوستش دارم اما مدتیه بیخیالش شدم بهش فکر نمیکنم خواب دیدم سوار ماشینم با اون هوا تاریکه تو کوچه های خاکی رانندگی میکرد و سریع میرفت رفتیم ی خونه دیدیم که طبقه اولش ی زن و مرد که چیزی نداشتن زندگی میکردن مثه پارکینک بود و طبقه بعدی ماله ما بود که خیلی قشنگ بود و بزرگ اون اقا منو اورده بود بهم نشون بوده انگار تو خواب نامزد بودیم بعد دوباره سوار ماشین شدیم رفتیم ی خونه دیگه اون خونه کامل ماله خودمون بود و خیلیم زیبا بود بعد دیدم پیش مامانم هستم بهش گفتم رفتیم این خونه ها رو دیدیم خیلی خوب بودن و اغراق هم کردم مامانم هم میگفت اون که طبقه پایینش کسی هست بهتره اینطوری دور و برتون کسی هست تنها نیستید تعبیرش چیه؟

مینا.نsays:

دم صبحی خواب دیدم مادرم (که فوت شدن) اومد و منو با خودش برد بنگاه املاکی, گفت منتظر شوهرت نباش, بیا بریم, خودم برات خونه پیدا می کنم. و من بیدار شدم. (مادرم با ظاهر حدود ده پانزده سال قبل از فوتش بود.)   چند ساعت بعد که خوابم رو اومدم واسه شوهرم تعریف کنم, او گفت که اتفاقا او هم خواب مادر خودش رو دیده که بهش گفته تو هنوز با این سن و سالت خجالت نمی کشی که خونه نداری! و همین.

میکائیلsays:

در خواب دیدم که خانه ایی آپارتمانی ولی قدیمی و بزرگ و زیبا در طبقات بالا دیدم ک بخرم تعبیر این چیست؟

مصطفی خسرویsays:

سلام خسته نباشید خواب دیدم تو یه محله ک میشناختم ی خونه با خونه خودم معاوضه کردم از خونه خودم بزرگتر بود ولی من میگفتم مثلا امنیتش پایینه باید دیواراشو بلندتر کنم

فاطمهsays:

سلام روز بخیر..خواب دیدم تو یه خونه جدید هستم..این خونه نسبت ب خونه الانمون خیلی خیلی بزرگتر بود...چند طبفه با تعداد اتاقهای خیلی زیاد.خب برا ما خیلی بزرگ بود برا همین هنوز خیلی از اتاقاش خالی بود وبدون وسیله.منم فقط با تعجب از این اتاق ب اون اتاق میرفتم انگاری تمومی نداشت.با خودم فک میکردم ک حالا ک اینقدر اتاق داریم بهتره یکی ازاینارو انتخاب کنم ووسایلمو ببرم اونجا تا فقط شخصی مال خود خودم باشه.انتخاب برام سخت شده بود آخه یکی از یکی قشنگ تر بود از نظر تزیینات اتاق یعنی گچ کاریاش.از پله ها رفتم پایین خواستم زیززمینم ببینم ک متوجه شدم مامانم کلی وسایل شیک و جدید اونجا نگه میداره.گفتم وای مامان چرا از اینا استفاده نمیکنه آخه از بس قشنگن.جلوتر ک رفتم بین وسایل چند تا گاو هم دیدم نمیدونم برا چی بود ولی جالبیش رنگ اونا بود ک سفید و صورتی و رنگهای شادی داشت(گاوها واقعی بودن).ترسیدم خواستم برم بیرون ک متوجه شدم زیززمین انگار ی دنیای دیگه س.انگار هر دری باز میشد ی دنیای دیگه بود مثلا ی قسمت متوجه شدم کل منطقه رو تا یک متر اب پوشونده.آبشم بسیار زلال بود.یهو همه آب تو زمین فرو رفت و همه چیز مشخص شد..ی سری ادم ک درگیر‌بودند و در حال جنگیدن.ک یکیشون متوجه من شد و من خودمو پشت ستون های بزرگی ک اونجا بود قایم کردم.تیری ک ب سمتم پرت کرد خورد ب ستون و منم دیدم بهتره فرار کنم و شروع ب دویدن کردم ک بیدار شدم..عذر میخام برا‌طولانی شدنش

زهراsays:

سلام من خواب دیدم که نامزد کردم و نامزدم اپارتمان برای من خریده تعبیرش چیه؟

ناهیدsays:

با سلام.. خواب دیدم خونه مجللی را با همسرم رهن کردیم و دوتا مهمان ک یکی از انها سید بود مشغول خوردن هندوانه قرمزی هستند و خواهرم ۲ قاب عکس خیلی شیک از عکس دو تا دخترانم اورد منزل ما.. بعد پدربزرگ مرحومم ک سید بود وارد خانه شد و من ک نوه اش هستم رابا خوشحالی بغل کرد..

حذام قیاصوندsays:

خواب من:خواب دیدم تو یه آپارتمان بزرگ اثاثر کشی کردیم که حالت دوبلکس داشت من تو خواب تعجب کردم چه جوری با پول کمی که داشتیم این آپارتمان خریدم صاحب قبلی آپارتمان خونه بود پدر تو خواب بوووود تو خونه که میدیم ترایش آشپزخانه پذیرایی همی چی داشت ولی تو خواب خوشحال بودم ولی نه زیاد

لیلاsays:

بسم الله الرحمن الرحیم با صلوات بر محمد و آل محمد باسلام دیشب ۲۹ شوال بعد نماز صبح حوالی ساعت ۸ صبح تا ده صبح خواب دیدم،که در خونه بزرگی هستم مثل خونه خواهر نامردم که حالت گچ بری گرد و جدید هست و فرش نداشت فرش کردیم با نمد و بعد مثل اینکه حرم امام رضا ع بود و بعد فرش ها ش شد مقل فرش آنجا ولی صبح که بیدار شدم فرش مثل اتاق روبرو خونمون بود فک میکنم ولی تو خواب به نظر فرش حرم امام رضا ع میومد و داشت من میبوسید، و دهن که باز کردم زبون ش امد زبانم میکشید میخواست در بباد من پشتت و با دستم میمالیدم و باعث شد زبانم در نیاد در ضمن مثل اینکه خیس بود و آدم یک میکرد تو حموم تا پشت گردن لخت بود با تشکر از سایت و مدیریت محترم سایت.

Simasays:

با سلام و احترام من خواب دیدم که علاوه بر خونه ای که داشتیم،یک فردی ک تو خوابم ادم مهم و سرشناسی بود یک خونه رو به من بخشیده بود خونه قدیمی بود،اینطوری که محوطه جلویی متعلق ب همون شخص مهم و قسمت پشتی رو ب من داده بودند ،خونه قدیمی و حیاط داری بود ولی همه بهم میگفتن چ خونه ای بهت دادن و همه حسرتش رو میخوردند هرکسی توی خوابم میشنید خونه دارم اصرار داشت بیاد با من زندگی کنه و اخرش یکی از دوستامو قبول کردم بیاد پیش من باشه و باهم زندگی کنیم ممنونم

نجیبsays:

سلام چند شب پیش مادر کلان مادری ام من در خواب دیده بود که پدرم یعنی داماد اش خانه جدید خریده بود.بعد مادر کلان ام به مادرم گفت چرا وقتیکه خانه خریدی برای من نگفتی.مادرم گفت من هم خبر نداشتم.بعد خانه نو را مبارک کرد و کمی شکایت هم کرد چرا خبر ندادی و خانه نو اش یک سالون و سه اتاق داشت که هر کدام شان قالین فرش کرده بود بعد دختر کلان داماد اش روی سالون را با کمبل فرش میکرد

صدیقهsays:

سلام من خواب دیدم برادرم بازنش از شهرستان اومدن و آپارتمانی رو تو ساختمون ما خریده بودن، مادرم هم خونه ی ما بود، من رفتم خونه برادرم که تازه خریده بود رو ببینم، خیلی دلباز و خوب بود و به دلم نشست، همسرم هم اومد خونشون، دیدم همگی از خونه بیرون رفتن و فقط من و همسرم تو خونشون موندیم و همچنان احساس خوبی داشتم، همسرمم خوشحال بود

مجيد يزدان پناهsays:

در واقعيت خانه اى پسنديدم كه مستلزم فروش خانه مان است و هنوز موفق به فروش نشده ايم و البته مقدارى پول كم داريم اما در خواب ديدم كه خانه ى مورد نظر را خريده ام و چقدر بزرگتر و بهتر از ان چيزيه كه در واقعيت ديدم و حتى قسمت نشيمن و ميز ناهار خورىِ بزرگى گذاشتم و هنوز فضاى كافى و بزرگى برا نشيمن دارم و توى خواب به خودم ميگفتم چقدر اينجا بزرگتر از ان چيزيه كه فكر ميكردم و بسيار خوشحال بودم لطفا خواب من و تعبير كنيد

sepsays:

سلام ، اخیرا یکی از بستگان در مورد من خوابی دیده که بنده یک خانه بسیار شیک و مجلل خریده ام ، ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید

ندامقدسsays:

سلام به تازگی خوابی دیدم که به همراه خواهرم وارد آپارتمان نوسازی شدم که تقریبا تمام شده هست ولی هنوز تیغه های نهایی بین واحدها کشیده نشده از هر قسمت که خوشم میاد میگن این برای واحد بغلی هست با سردرگمی نهایتا حدود اپارتمان مورد نظر رو پیدا میکنم که حدود ۵۰ یا ۶۰ متر هست به نظرم اتاق خواب خیلی کوچک میاد به طوری که تخت دو نفره درش جا نمیشه و سالن هم بسیار بد نقشه کم کم که فکر میکنم به نظرم میرسه که میشه با چیدمان و کمی تغییرات وضع رو بهتر کرد انگار مجبور به خرید این اپارتمان هستم با شک ونگرانی خرید رو قبول میکنم تا این که همسر خواهرم من رو به آشپزخانه میبره و میگه بیا تراس رو هم ببین درب تراس رو که باز میکنم وارد یه بالکن بسیار بسیار بزرگ میشم که حدود ۳۰۰ متر مربع هست و بسیار لوکس و عالی از شدت خوشحالی گریه میکنم و میرقصم ... در ضمن من مجرد هستم خونه برای شخص خودم ندارم و منزل پدرم زندگی میکنم و به خرید خونه هم فکر نمیکنم و به ندرت هم خواب میبینم.

ساراsays:

سلام من دیدم بردارم خانه ای جدید ساخته و‌رفتن و آن خانه پر از وسایل شیک بود و حیاط باغ مانندی داشت .وسایلش رو نکاه میکردم و میدیذم بغضی از آن ها را مشابه وسایل من خریده .اما زنش و‌خودش طبق معمول واقعیت که بسیار نسبت به مادرم و من و خانواده ام سرد و بی تفاوت هستن در خواب هم بودن و مادرم بسیار ناراحت بود و دیدم پدرم جایی رفته که مادرم بهش زنگ زد و پدرم گف من دیکه آخرای عمرم هستش .

ایلینsays:

سلام من خواب دیدم خونه بزرگ و ویلایی مادربزرگمینا رو من و دوستم دوتایی خریدیم از بابت خریدش رضایت مندیم اما یکم از ازش میترسیم چون خونه ویلایی بزرگه حیاطش مثل یه باغ پر درخته

نگارsays:

من ساكن شهرستانم و خانوادم تهران، ديشب كه آمدم تهران اين خواب را ديدم: اومده بودم تهران، صبح كه بيدار شدم كل دكوراسيون و وسايل خونه تغيير كرده بود و من شب قبل متوجهش نشده بودم، توى خواب فكر ميكردم وسايل عوض شده ولى خود خانه هم عوض شده بود، دكوراسيون شيك و نو و به سبك مدرن يعنى مطابق سليقه خودم بود، خانه پر نور و روشن، يه ضلع خونه با درهاى چوبى سراسرى از نشيمن جدا شده بود و پشتش سرويس و آشپزخانه و اتاقهاى ديگه بود كه من نميديدم. يك قسمت كه در باز بود و ميز و آينه ظريفى توش بود و خواهرمو درحال بند انداختن ديدم و تعجب كردم كه چطورى ياد گرفته! انتهاى خانه، اتاق خواهرم بود، خالى و نيمه تاريك، با ٦-٥ پله دو قسمت شده بود و يكى از كمدهاى دكوراسيون قبلى توى اتاقش بود كه كهنه شده بود و درش رو كه باز كردم ديدم سه تا در نازك روى همديگست( ضمنا خواهرم داره ازدواج ميكنه). دكوراسيون به رنگ سفيد، طوسى و كرم روشن بود. در آخر خوابم يكى از فاميل دور رو ديدم كه در مخل كارم در قسمتى شاغله و آدم بدجنس و زير آبزنيه، با لباس سفيد ناجورى با آدم ديگه كه نميشناختنش در آشپزخانه درحال آشپزى بود. من توى خواب همش با خودن فكر ميكردم پدرم پول اين دكوراسيون مدرن رو از كجا تامين كرده.

زهراsays:

با سلام و خسته نباشی دشب خواب دیدم یکی از آشنایان که مردی بسیار محترم هست شغلش هم مهندس یک شرکته. خودش و خانوادش در خانه پدر من مهمان بود ایشان یک پسر دارند که در خواب من یک دختر داشت با کلی طلا من به اون یک لیوان اب دادم و در هنگام رفتن دیدم سوار موتو شدن و رفتن و من به مادرم گفتم چطور دخترش این همه طلا داشت و اینا سوار موتور شدن مادرم گفت زنش خسیس و بد اخلاق ولی در بیداری زنش هم خوبه و در یک لحظه دیدم رفتن در یک خانه زندگی می کردن که یک اتاق که دو تا پله داشت وارد می شدی به هم ریخته وفقیرانه بود دخترش گفت پدرم میخواست تعذیه حضرت ابوالفضل و بازی کنه ما پولدار بشیم مادرم نذاشته من هم در این خواب یک مانتو زیبا مشکی با کلی حجاب داشتم ولی یک چیزی ریخت و پایین مانتوم ی کم کثیف شد که رفتم عوض کنم با تشکر و

Asays:

سلام خسته نباشد من خواب دیدم که به همراه خاله ها و عمه ها و پدر مرحوم خود در شهری پیشرفته در جستجوی خانه می گردیم و واحد اپارتمانی را پیدا میکنیم بزرگ و زیبا ولی بیرون خانه نمی کاره و نما ساختمان هنوز نکردند و من هم به همین دلیل از این خانه خوشم نیامد ولی مردم مرا رازی کرد گفت اشکالی ندارد حالا که مادرت پسندیده قبول کن من هم قبول کردم ولی به یه شرط که تراس خانه را سرامیک کند(نماکند)پدرم هم قبول و این کار را کرد بعد هم واحد اپارتمان را که دو درب برای رفتن به راه پله و آسانسور داشت را یکی از درب هارا که بدون استفاده تر است را پدرم با اجر و سیمان کور کرد گفت یک درب کافی است و هنگام خارج شدن کنار درب حیاط که دیوار سوراخ بزرگی داشت را پدر مرحومم درست کرد باتشکر

سوداsays:

با سلام و خسته نباشید و سپاس از تعابیر زیبای شما من دیشب خواب دیدم منزل بزرگی داریم و خیلی باشکوه بود خودم در خواب متحیر بودم و میگفتم پدرم عجب خانه ای خریده. منم دیگ بزرگی پر از آب کرده بودم و با کاسه ازش آب برمیداشتم و ورودی منزل را داشتم میشستم ورودی پر از پله های سرامیکی شیک بود.

نازنینsays:

سلام خواب دیدم قصد خرید زمین یا باغ داشتیم رفته بودیم مکانش را ببینیم اونجا دیدم یکی از آشنایان خریده بودن و تو ملک نشسته بودن..‌گفتم اونا هم اینجا خرید داشتن....

شیلاsays:

سلام خسته نباشید .خواب دیدم که مردی از اقوام برای بچه هایم زمینی در روستای زادگاه پدریشان خریده که هتل یا مکان تفریحی بنا کند وبه اسمشان سند زده وانها امضا کردند وکیلش امد پیش من وبه من خبرداد ومن هم تشکر کردم ممنون از تعبیرتون

رها نعمتیsays:

سلام من خواب دیدم ی خونه خیلی بزرگ دیدیم همراه مادرم ک میخواستیم بخریمش خیلی مجلل و قشنگ بود اپارتمان هم بود خیلی خوشمون اومده بود موقع خریدن صاحب خونه منصرف شد و نداد ....

صدیقهsays:

سلام خواب دیدم من و همسرم بعنوان خونه ی دوم قرارشد آپارتمانی را بخریم ، خود خونه رو ندیدم ولی خودمونو داخل پارکینگ اون خونه دیدم و قراربود بریم خونه رو ببینیم، مکانش هم خیلی خوب بود

Elisays:

سلام و وقت بخیر، چندین بار درخواب دیدم واحد آپارتمانی فعلی مان تبدیل به یک منزل شخصی بزرگ و شیک شده چندین اتاق و چندین حمام و سرویس داره و واقعا برام سواله که چه تعبیری داره،ممنونم

مرجان قاسميsays:

همسرم خواب ديده كه به خانه اي بزرگ حياط دار رفتيم و صاحب دو فرزند دختر و پسر شديم و يه ماشين مدل بالا هم داريم و زندگي خوب و پر از آرامش داريم

آرزوsays:

سلام وقت بخیر خیلی عذر میخوام من نمیدونستم برم کدوم قسمت واسه تعبیر خواب خونه مجلل هرچی گشتم پیدا نکردم دو شب پیش خواب دیدم وارد یه خونه ی شدم و فوق العاده زیبا و مجلل بود ولی نه از نوع جدید از نوع کلاسیک و کاخ اشرافی ؛ و من مات و مبهوت داشتم نگاه میکردم و نمیدونستم خونه ی چه کسیه چیزی که برام عجیب بود سقفش بود فوق العاده بلند بود ....

سsays:

سلام خواب دیدم خالم یه واحد آپارتمان خریده آپارتمانش خیلی شبیه خونه ای بود که من دوسال پیش اونجا مستاجر بودم کمی کوچیک بود ودر حال چیدن وسایل آشپزخانه بودیم و خونه یه مدل بود مثل دو واحد به هم چسبیده واحد دیگری خیلی بزرگتر بود نسبت با واحد خالم و انگار اون واحد من بود و میترسیدم مرز خونشو ندونه بیاد سمت حال و پذیرایی خونه من بعد که از خونه با مامانم و خواهرم بیرون اومدم منظره ی اسکله زیبا و دریایی آرام میدیدیم که خیلی زیبا بود در واقعیت خونه ای که مستاجر بودم اینطور منظره ای نداشت

Tsays:

سلام من دیشب خواب دیدم تو حیاط خونمون یه باغچه هست و من در حال آب دادن به درختها و گلهای باغچه ام بعد که بیشتر آب دادم دیدم خاک باغچه شسته شد و ریخت پایین و دیوارهای یه خانه ویران شده دیده شد.یعنی زیر باغچه ی خونمون یه خونه ی بزرگ بود که دیوارهاش همه با مصالح امروزی ساخته شده بود ولی خونه ویران شده بود ولی دیوارهاش محکم و استوار بود با کاشیهایی به رنگ سفید و یاسی لطفا بفرمایید تعبیر این خواب چیه؟

احمدsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم در منزلم دوستانم مهمانند. همسایه بالاییم که در خواب از آشنایان بود داشت شیشه می‌کشید که بعد از اینکه دعواش کردم به سرعت رفت و وسایلش رو هم جمع گرد. انگار طبقه بالا هم مال من بود. رفتم دیدم خونه خیلی شیک تر و بزرگ تر از مال منه! با خانمم داشتم مشورت میکردم ک بریم بالا یا نه! واحد خودمون هم از اینی که الان داریم توش زندگی میکنیم بزرگ تر بود

زهراsays:

سلام خواب دیدم یه خونه خیلی بزرگ دارم که وسط خونه پله های زیادی داشت خونموم در پشتی داشت و باز بود به دخترم اونجارو بست که دزد نیاد تو خونه و داخل کمدمونم الگوهای دخترمو دیدم که اونجا بود و کسی دس نزده بود بعد بدو بدو با دخترم از پله ها ی خونه رفتیم بالا و از خونه خارج شدیم

مینا محمودیsays:

سلام . شب گذشته خواب دیدم به همراه خانواده و فامیل وارد خانه ای شدیم که مال ما بود ولی نمیدونم اجاره بود یا خریده بودیم ی آپارتمان کوچک و دراز ولی نوساز بود . و من خیلی ناراحت بودم از کوچیکی خونه و دائم غر میزدم که خیلی جامون تنگه ولی از طرف دیگه خودمو دلداری میدادم که فامیلها برن باز بهتر میشه

Nrgssays:

سلام،خسته نباشید استاد،یکی از دوستانم خواب دیده با خانوادش به ویلای ما در شمال رفته ،ویلا توی برج واخرین طبقه با استخر وامکانات کامل بوده ،در حقیقت مایک ویلای ساده در شمال داریم،لطفا تعبیر بفرمایید،سپاسگذارم

F.gsays:

سلام خواب دیدم داخل یک خانه بسیار زیبا با همان موارد ایده ال دوست داشتنی خودم خوشحالم و چرخ میزنم مادرم نزدیک میشود و میگوید خانیمان قشنگ‌ است؟ و من مسرورانه جواب مثبت میدهم و همه جای خانه را میبینم در بالای خانه یک اتاق خیلی کوچک بود که در بزرگی داشت و من تعجب کردم از کوچکی اتاق و داشتن پنجره و در بزرگ آن ولی اینقدر فضای خانه عالی بود که در ان اتاق فسقلی را بستم و خوشحال در خانه میچرخیدم به نظر یک خانه دوبلکس بود دقیق نفهمیدم آپارتمانی بود یا نه ولی بسیار داخلش حس امنیت داشتم.

عسل حامیsays:

دوستم الان کربلاست. اونجا خواب دیده خواهرشوهرش بهش گفته برای نوشین ( من ) دعا کن میخواد خونه بخره.

Parisasays:

سلام من دیروز صبح خواب دیدم که ما از خونه ای که الان توش هستیم و بزرگه داریم اسباب کشی میکنیم به خونه قبلیمون که خیلی کوچیکه . من ناراحتم و مدام گریه میکنم که وقتی ی خونه بزرگ داریم چرا باید بریم تو خونه کوچیک . حالا رفتیم تو خونه کوچیکمون من خیلی ناراحتم دوستم اومده خونمون مامانمش هم اومده من خیلی ناراحت و خیلی خجالت زدم که چرا اومدیم تو این خونه کوچیک و تنگ که حتی جا نداریم کسی رو دعوت کنیم مامان دوستم وقتی میاد تو خونه تعجب میکنه که این چه خونه ایه یکم میشینه و زود از اونجا میره ... میشه تعبیرشو بگم بگید ذهنمو خیلی مشغول کرده . ممنونم

احمدsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم که خونمون که هستیم درحال ساخت بود و ظاهرا یکی میخواست بالاش بسازه سریع ستونها شو درست کردن و ما که پایینش بودیم ته خونه چند تا ستونش که پایین تر بود ستونهایش کامل نبود خراب بود وکامل نشده ومن میترسیدم طبقه بالا که داره میسازه بخاطر همون ستونها خراب شه خونمون به بابام میگفتم درستش کن وگرنه روسرمون خراب میشه بالایی خودم هم به لحظه تو همبن حال خوردم به دیوار وساختمون تکون بدی مثل زمین لرزه خورد. ممنون از شما وسایت خوبتون

مریم بانووووsays:

با سلام یک سالی دنبال یه آپارتمان مناسبم که داداشم بخره امروز صبح خواب دیدم منو مامان و خواهرم رفتیم یه خونه چهارطبقه دیدیم که خوشمون اومد ولی گفتم همسایه جلویی ممکن بسازه طبفه دوم خوب نیست نورش کم میشه تاکید داشتم طبقه سوم رو بگیریم ولی طبقه دوم چندتا پله میخورد میرفت تو حیاط و این باعث تردیدم شده بود که دوم بهتر با مامان رفتیم طبقه سوم از بالا نگاه کردیم متوجه شدم که روبروی این خونه یه رودخونه هست با آب زلال خیلی از ویوش خوشم اومد ولی یهویی سقف و نگاه کردم مثل سقفای قدیمی تیر چوبی بود ولی تمیز و قهوه ای متمایل به قرمز درخشان بود. ممنون میشم تعبیر خوابمو بگید

صدیقهsays:

باسلام خواب دیدم آپارتمان کوچک خودمان را فروخته ایم و آپارتمان بزرگتری خریده ایم و خونه تخلیه شده بود و من از همه چیش راضی بودم فقط یه تغییراتی باید انجام میدادم، جای آشپزخونه رو دوست نداشتم که بنظرم اگر به قسمت دیگر خونه منتقلش میکردیم مناسبتر و بهتر بود و خونمون بزرگتر هم میشد، و قصد داشتم یه بالکن هم درست کنم، توواقعیت میخایم به شهرخودمون بریم برای ادامه زندگی.

زهراsays:

سلام خواب دیدم یه خونه خیلی بزرگ دارم و در خونه بازه و همه از بیرون داخلو نگا میکنن شب بود و برای دخترم تولد گرفته بودم و منتظر مهمونا بودم یه بار از پله های خونه بالارفتم یه بارم پایین اومدم و رفتم واسه تولد میوه بگیرم

Minminsays:

سلام با تشکر از شما دیشب خواب دیدم با یه گوریل ازدواج کردم و با هم رابطه ی زناشویی داریم.خیلی سرچ کردم متاسفانه چیزی یافت نکردم.تعبیرش چی می تونه باشه؟

شهلاsays:

سلام. من و همسرم به خاطر دخالت های خانواده اش چند ماهه از هم دور هستیم و تکلیف زندگیمون معلوم نیست. دیشب خواب دیدم شوهرم یه خونه سه طبقه گرفته بود و اسباب اثاثیه رو هم خودش چیده بود. خونه نه خیلی بزرگ بود و نه خیلی کوچیک. ولی بابت داشتن اتاقهای زیاد خیالم راحت بود که برای مهمونهایی که میان خونمون مشکلی نداریم. تو فکر عوض کردن چیدمان خونه بودم که از خواب پریدم.

مرضیهsays:

با سلام من دیشب خواب دیدم خونه ی نو خریدیم طبقه چهارم کمی بزرگتر از این خونمون و اثاث نو و جدیدی هم چیده بودیم من تو خوابم از ارتفاع بدجور میترسیدم بخاطر همین رو تراس نمیتونستم برم. تو خوابم شوهرم یه ماشین دیگم داشت.

shaylinsays:

سلام و خسته نباشید خدمت شما میبخشید من خواب دیدم که قصد خرید خونه داریم و مادر و پدرم به من گفتن که برم و خونه رو ببینم من برای دیدن خونه که رفتم دیدم یه خونه خیلی بزرگه و وقتی رفتم داخلش دیدم مثل قصر هست ینی یه عالمه راهرو و اتاق و راه پله های بزرگ داشت قشنگ بود ولی من داخل خواب ازینکه بخوایم بخریمش زیاد راضی نبودم چون فکر میکردم زیادی بزرگه و سنگ کاری هاش یکنواخت و شبیه هم هست لطف کنید خوابم رو تعریف کنید

حامد محمد تبارsays:

با سلام خدمت مدیریت محترم سایت شب خانومم خواب دید که یه آپارتمان بزرگ خریدیم (خودمان هم آپارتمان داریم) و اون آپارتمان تازه خریده را اجاره دادیم به پسر عمویمان .خانومم از اینکه آپارتمان خریده بودیم خیلی خوشحال بود. با تشکر

میم قیمیsays:

خواب دیدم خانواده ام یک خانه خیلی بزرگ خریده بودند آشپزخانه اش ۸۰یا۱۰۰متر بود،و این خانه سمت کرج هم بود جاده ی کرج،و تازه اسباب کشی کرده بودیم،در خواب خواهرم یعنی تازه ازدواج کرده بود ولی ما هنوز اتاقمان یکی بود،دو تا تخت یک نفره د ر اتاقمان بود،و در آشپزخانه داشتیم کار میکردیم و من هنوز داشتم وسیله های خانه قبلی را بر میداشتم که خواهر و مادرم گفتن چیزی از اون خونه قدیمی نمیاریم میخوایم اون خونه رو بکوبیم اونا هم قدیمی شدن و بعد نگاه کردم دیدم تمام وسایلای خونه جدید نو هست مثل یخچال لباسشویی گاز،مبل،تخت،فرش و همه چی،تعبیرش چیست،ممنون

فاطمه مهقانیsays:

خواب دیدم قصد خرید اپارتمان در جنگل رو دارم و ببر و پلنگ نزدیکم هستن یکجا پلنگ دنبالمون کرد . چند روز پی در پی برای خرید خونه میرفتیم که سازنده تقریبا اکثر خونه هاش ویو جنگل بود و یک بار سه تا گوسفند جنگلی میگیریم میاریم خونه

مهساsays:

باسلام و خسته نباشید.خواب دیدم پدرم یه واحد آپارتمان خیلی بزرگ طبقه پنجم در بالاشهر تهران خریده.بعد همه خانواده اونجا رفتیم تا خونه رو ببینیم.سه چهار تا راه داشت برای رسیدن به طبقه پنج که ما سوار آسانسور شدیم.بعد از ایوان خونه که بیرون میومدی یک کوه بزرگ بود که کمی برف نشسته بود ولی دامنه اون سبز بود حتی روی ایوان هم حالت چمن بود و گلدون های زیبایی داشت که ما مدام میگفتیم اینجارو پر گلدون میکنیم.خونه زیبایی بود.در بیداری قصد خرید خانه نداریم...ممنون

نهال اصغریsays:

سلام خواب دیدم به یه خونه نو و بزرگ و تقریبا نو ساز اساس کشی کرده بودم (خونه رو خریده بودیم).چند نفر از دوستام هم داشتن کمک میکردم وسایل رو بچینیم

Alireza Ketabchisays:

سلام و عرض ادب من شغلم مشاور املاک هستش. دیشب خواب دیدم که یکی از رفیقای سازندم بهم میگه اگر اون ملکی که میخوامو برام جور کنی ی ملک رو در منطقه الهیه تهران بنامت میزنم. که ارزش ملکش ۲۰ میلیارد تومن بود. لطف میکنین تعبیرشو بهم بگین. ممنون میشم

مهشیدsays:

سلام من خواب دیدم که یک خانه ی خییییلی بزرگ دوبلکس داریم که سقف های خیلی بلندی مثل کلیسا که روش نقاشی داشت و ستون های خیلی بزرگ طلایی... خونه پله هم داشت با حفاظ های خیلی قشنگ طلایی با سنگ سفید بعد اتاق من یک طبقه پایین خونه بود کمدم پرررر از لباس های رنگارنگ مجلسی کارشده به همراه کفشاشون...یک قفسه پر از کتاب داشتم که خیلی هم ذوقشون رو میکردم همه چیز خونه سفید بود و کمد و تختمم سفید بود کتابا و قفسه کتابا هم سفید بود و روی تختم هم یه نور آفتاب خورده بود بعد حتی پرده های اتاقم سفید بثدن و اتاقم خیلی پنجره داشت تو این خواب حس میکردم پدرم ساخته و پسر خالم هم اومده بود باز دید خونمون. من دختر ۱۶ساله هستم.

رزان برهانsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم ک دوس دخترم ی خونه ویلایی داشتن و این خونه حیاطش باغ داش وسط باغ ی رود میگذش دوس دخترم بم میگف ک کنار رود وایسا برات چنتا کاغذ میفرسم نمیدونم چی کاغذا نوشته بود یکی از کاغذا نقطه قرمز تووش نوشته شده بود من وسط رود وایمسادم تا کاغذاش بیاد بعد یهو در باغشون باز میشد و ماشینشون میومد توو منم از ترس اینکه خونوادش منو ببینن میومدم بیرون مامانش رانندگی میکرد و دوس دخترم با مامانش و یکی ک غریبه بود پیاده میشدم مامانش بهم چپ نگا میکرد و اصن محل نمیداد اما دوس دخترم میومد بم دس میداد حالمو میپرسید ( حالا توو واقعیت برا این دوستیمون خونوادش مخالفن) اونی ک غریبه بود مامانش میگف بچمه و مریضم بود.. بعد تلفنم زنگ میخورد و مامانه دوس دخترم صداش میکرد میگف ب این پسره بگو بیاد تلفنشو ببره منم از خاب بیدار میشدم..😔😔میشه لطفا تعبیرشو بگید

حسینsays:

با سلام.در خواب دیدم که جلوی یه خونه هستم بعد یکی گفت مادرت این خونه رو خریده.بعد من ورودی خونه رو نیگا کردم دیدم ورودی خونه اندازه یه اوتاق کوچیک هسش بعد تو دلم گفتم چه خونه ی کوچیکی.بعد داخل خونه ک شدم ورودی رو رد کردم دیدم چه خونه ی بزرگی بعد خیلی خدش حال شدم جوری ک از شدت خوش حالی یه زره گریه کردم.

سانازsays:

سلام خسته نباشید خواب دیدم ک پدرم یه واحد از آپارتمان خیلی بزرگ و شیک رو خریده جوری بزرگ هست ک سالن های این آپارتمان و حیاطش ک توش مغازه ها و دکان هایی زدن و داخل همین سالن و پاگرد ها و حیاط جشنی برپاست و ب این ساختمان چندین درو آسانسور برای ورود و خروج بود جوری ک من یکبار برای ورود از آسانسوری دورتر از واحدی ک داشتیم سوار شدم و مسافتی رو پیاده طی کردم تا ب خانه مان رسیدم و متاسفانه در راه با یک دخترو پسری ک باهم بودن برخورد کردم و دعوایم شد ومجبور ب عذرخواهی شدم و قسمتی را هم دیدم ک از مغازه ها خرید میکردم و با مادرم و مادر نامزدم از جشن لذت میبردیم البته در واقعیت من با نامزدم قهر هستیم و میانمان شکرآب هست ممنون میشم تعبیرشو بگید

avasays:

سلام باتشکر فراوان از سایت خوبتون دیشب مادرم خواب دیدند که یکی به ما خانه ی خیلی بزرگ مجلل وبسیار مرفهی باتمام وسایل بسیارزیبا وگران قیمت داده به طوری ک مانند کاخ ها بوده وحتی مامانم گفتن وسیله ها انقدر زیاده که کمی از اونو میدم به دخترم برای جهیزیش درصورتی که من هنوز مجرد هستم که چندتااقا اونجا بودن یکیشون میگ برای جهیزیه هرچی میخواین فقط بنویسید روکاغذ بعدش یک زن وشوهری که پسرشون بخاطر ازدواج من وخودش ک نشدم چند ماه پیش باعث دلشکستگی من ومامانم شدن وبااینک گفته بود میاد خواستگاری من رفت وزن گرفت اونجا بودنو وهاج وواج خونه رو نگاه میکردنو میگفتن اینجارو کی بهتون داده البته زنو شوهر خودشون به هم میگفتن مامان من تو خواب دیدن اینم بگم که زنوشوهره فامیلمون هستن وپدر منم چندسالی هست فوت شدن ممنونم اگه تعبیرشو بگین

رویاsays:

باعرض سلام و سپاس از سایت بی نظیرتون.در خواب دیدم بدون اطلاع خانه حیاط دارمونو فروختیم و در حال هرید یه واحد اپارتمان هستیم.اولبن اپارتمانو که دیدیم خریدیم و در ژبقه ششم بود که فکر کنم اخرین طبقه بود.با اسانسور خیلی سریع اسبابارو اوردن و چیدن.ولی بعد مدت چند روز من احساس دلتنگی بهم دست داد و گفتم خونه قبلیمونو میخام.من در اینجا دلم میگیره.حداقل جایی رو میخریدین که به پارک یا مراکز خرید نزدیک باشه.منطقه ی اپارتمانی که خریده بودیم از منطقه ای که در بیداری زندگی میکنم بهتر بود و بالای شهر محسوب میشه.اما من ناراضی بودم.با تشکر از تعابیرخوابها.سپاسگزارم.

رویاsays:

با عرض سلام.در خواب دیدم که یهویی در حال اسباب کشی به یه واحد اپارتمان در طبقه ششم هستیم.این اپارتمان در منطقه ی خوب شهر قرار داشت .و من ناراحت بودم و میگفتم من در اینجا دلم میگیره.همون خونه حیاط دارمونو میخوام.با تشکر

اسما یوسفیsays:

سلام من چند شب پیش خواب خونه ای قدیمی ولی بسیار بزرگ و سرسبزی رو دیدم جزئیاتش یادم رفته ولی من توی خونه راه سختی رو رفتم و چیز مهمی رو بدست اوردم ک همه تحسینم میکردن دیشب هم خواب دیدم ک ی خونه ی قدیمی ولی خیلی بزرگ و شیک ک طبقه پایینش چند دهه مغازه بود ولی طبقه بالا خونه ای بسیار بزرگ بود ک من اول به پدرم گفتم ک میخوام این خونه رو بخرم بعد خریده بودمش و داشتم توش وسیله میچیندم . میخوام بدونم تعبیرش خوبه یا بد . ممنون

شادی رحیمیsays:

سلام خسته نباشین من خواب دیدم ما خونه مونو عوض کردیم درواقع از طبقه ی دوم رفته بودیم طبقه سوم من رفتم جلو پنجره و از ارتفاع لذت میبردم رو به روی خونمون یه خونه بود که یه زن خیلی خوشگل جلو پنجره اش بود و سینه هاشم مشخص بود که خیلی سفید و قشنگ بود (من خودم دخترم) و من خواستم پرده رو بکشم که دیدم یه پرده سبز پاره گوره گیپور داشت که افتاده بود و قابل استفاده نبود. و اینکه تو خواب در خونه رو قفل کردم.

سیماsays:

سلام خواب دیدم برادرم همین خونه ایی که منو شوهرم الان تووش مستاجریم به قیمت ۱۵میلیون خریده من خوشحال بودم از اینکه خیالم بابت اینکه صاحب خونه آشناست احساس میکردم توو خونه ی خودمم ممنون از تعبیرتون

مرجانsays:

سلام خواب دیدم که یک خانه کوچک قدیمی خریدم که زیاد باب‌میلم نبود

مرجانsays:

سلام خواب دیدم یک آپارتمان کوچک و قدیمی خریدم که من زیاد راضی نبودم

ز.کریمیsays:

سلام.من در خواب بعد از نماز صبح دیدم همسرم بدون نظر من خانه ای خریده و وقتی به آنجا اسباب کشی کردیم متوجه شدم که آن خانه را قبلا دیده ام.خانه ای قدیمی و دو طبقه که ما در طبقه دوم بودیم و در انتهای یک کوچه بن بست قرار داشت.حتی پارکینگ نداشتیم و برای خرید ملزومات مجبور بودیم سوار اتوبوس شویم و من در خواب خیلی ناراحت بودم و مدام از کاری که همسرم انجام داده بود گریه میکردم.

مارال،says:

سلام من خووب دیدم بابام داشت یه اپارتمان میساخت بلد منو برد نشونم بده وقتی وارد شدم دیدم یه اپارتمانه نقلی و جمع جوری و خیلیم قشنگه رفتم تو اشپزخونه کابینتای خیلی قشنگو جدیدی داشت من تا حالا اصلا ندیده بودم مثلش

امیر سرکانیsays:

سلام من مادرم خواب دیدن برای من لباس ماشین و موبایل خریدن تعبیر خواب چیست ممنونم

سامی راماsays:

سلام من خواب دمه صبح خواب دیدم کنار رودخونهایی که به دریا میریزه ایستادم و میبینم که اون منطقه خیلی رشد کرده و تصمیم میگیرم یه خونه بزرگ اونجا بخرم،چون فکر میکردم این منطقه خیلی قابل پیشرفت و من با خرید خانه حتما اوضام بهتر میشه،اب دریا صاف و تمیز و اروم بود،خیلی جای قشنگی بود واسه زندگی،میشه تعبیرشو بگین

حجت رضاییsays:

دیدم داخل یک اپارتمان جدید و خیلی خوب و تقریبا نو هستم بهمراه مادرم و اونجا خونه جدید ماست و من خیلی سورپرایز شدم که داریم اینجا زندگی میکنیم

فاطمهsays:

سلام درخواب دیدم به من وحی شده خیلی پولداری ومن گفتم بایدخانه وماشین وهرچی دلم میخواد بخرم اماهمه چی بایدمجلل باشکوه باشه بعدباخودم گفتم اگه پول کم اومدچی من که مقدارپول نمیدونم بعدگفتم عیبی نداره خانه میخرم وماشین اگه پول کم آمد وسایل خانه کمترمیخرم یدفعه دیدم یه خانه بزرگ مجلل وباشکوه به من نشان میدهندوخریده بودندبرام یک مانکن که صورت نداشت صدامردانه داشت قدبلنداومدبهم گفت اگه ازخانه خوشتون اومده بگین چه وسایلی بخریم بعدگفت طبقه بالاهم داره وقتی ازپله هابالارفتم پشت سرم اومداینقدرخانه بزرگ وشیک بودامانمدونم چراناگهانی ازعظمت خانه وتنهابودنم بامانکن ترسیدم سریع به طرف پله ها برگشتم بهش گفتم برای طبقه بالاخریدانچنانی نکنیدبیشتربرای پایین خریدکنیدچون توفکرخودم میگفتم پول هرچندکم بیادازوسایل کم میکنم بایدخانه وماشین داشته باشم

mnazhsays:

سلام مادرم سه روز متوالی خواب خانه میبینه دوبار بعد از ظهر خواب دید یک بار هم دیشب..یکبار خواب دیده یک خانه شیک و بزرگ اجاره کردیم یکبار خواب دیده کسی که از آشنایان هست خانه ساخته و ما میخواستیم یک طبقه شو بخریم یکبار دیگه هم خواب دیده که توی محله قبلیمون قصد اجاره کردن خانه داشتیم

پریساsays:

درود.خواب دیدم همسرم خانه ای خریده بزرگ وویلایی تقریبا ساختش قدیمی بود اما توی ی خیابون گرون و شیک بود ی حیاط بزرگ داشت و خود خونه اش جادار وعالی خلاصه هرچیزی ک من برا داشتن خونه آرزوشو داشتم تو این خونه فراهم بود نقشه میکشیدم کدوم وسایلو کجای خونه بچینم توی خواب خیییلی ذوق داشتم همش ناباورانه می گفتم ینی اینجا مال ماس؟! خدایا شکرت .. مادرم برادروخواهرمم پیشم بودن اونام خوشحال بودن .میشه بفرمایید تعبیرش چی هست.سپاسگزارم

فاطمه احمدیsays:

سلام من چندتا خواب دیدم 1:خواب دیدم با یه اقایی غریبه میرفتیم خونه ببینیم بخریم اون کسی که خونه میخواست نشون بده اشنا بود اپارتمان بود خونه ولی کوچیک بزرگ اش ندیدم ‌2:خواب دیدم با کسی که دوستم یعنی دوست پسرم باهام دستت یه بچه را گرفته بودیم میرفتیم منزل بچه پسر بود رفتیم تو یه مجتمع من دم در فامیل دیدم وایسادم جربحث کردن بعد رفتم در خونه اون طرف زدم دیدم دوست پسرم یه دختر اورده توخونه

رهاsays:

سلام خواب دیدم به خانه جدید و زیبایی نقل مکان کردیم برادم در حال چیدن وسایل بود من فقط نگاه میکردم گفتم خونه قشنگیه سه تا اتاق هم داره اتاق روبرو یه تخت خوای دو نفره توش بود پنجره بزرگ داشت پدرم که تازگی فوت شده توی اتاق داشت کتاب می خوند گفتم این اتاق رو بدیم به مامان بابا نور خوبی هم داره

فریمامحبیsays:

سلام من دیشب خواب دیدم خونه سه طبقه توی ورامین خریده بودیم هر طبقه مجزا ۶۰یا۷۰متری برای پدرم من و برادرم البته توی خواب مشکلی با اندازه خونه نداشتیم

میلاد مفخمsays:

من خواب دیدم میخواستم خونه کوچکی بخرم رو به دریا ، یه جای بکرو سر سبزو قشنگ ولی پولم کم بود