ریشه اختلافات زناشویی چیست؟
هیچ زن و شوهری نمی توانند ادعا کنند با هم اختلاف نداشته اند یا ندارند. همه زوج ها با یکدیگر اختلاف دارند، منتها آن فرق می کند. هر قدر دنیای پیش از ازدواج زوجین با هم متفاوت باشد، میزان اختلاف آنها هم بیشتر می شود.
نمونه هایی از تفاوت زن و شوهر که ریشه در زندگی پیش از ازدواج دارد:
1- تفاوت زادگاه و محل پرورش
بیشتر مشاورین معتقدند باید از شهر و دیار خود همسر برگزید. بدین ترتیب اختلاف فرهنگی کمتری پیش می آید.اما در همه ازدواج ها این نکته مراعات نمی شود. داشتن دو فرهنگ متفاوتو بالطبع آموخته های متفاوت موجب عدم همخوانی سلیقه و عقیده می شود. زیرا سرانجام دوره عشق و عاشقی سپری می شود و هر یک از زوجین ناخودآگاه به فکر می افتند از سنت ها، عادت ها و عقیده های خود و والدین خود دفاع کنند.
2. تفاوت شخصیت
بدبین و منفی باف خوشبین و مثبت اندیش
ترسو شجاع
کرو و کم گو پررو و پر گو
سرد و دیرآشنا و مردم گریز گرم و زود آشنا و مردمدار
فاقد اعتماد به نفس متکی به نفس
زودرنج و حساس خونسرد و راحت
بی ظرفیت و کم جنبه با ظرفیت و پر جنبه
3. تفاوت فضای کانون خانوادگی و نحوه تربیت بیش از ازدواج
4. تفاوت امکانات
5.تفاوت در نحوه آشپزی خانواده
6. تفاوت در سنت ها و مراسم عروسی
در ایران عزیز رسم هایی وجود دارد که هر یک به دلیلی باب شده اند و اهمیت یافته اند از جمله دادن شیربها، تعیین مهریه، آوردن جهیزیه، خرید لباس دامادی از سوی مادر عروس، شاباش دادن، اهدای طلا و جواهر سر سفره عقد به عروس و سرانجام دادن سیسمونی. وافاداری به این رسم ها تا جایی مفید است که موجب بگومگو و اختلاف نشود.
7. اختلاف نظر در میزان محبت به فرزندان
8. اختلاف سن زیاد
کارشناسان و مشاوران ازدواج معتقدند اختلاف سن زن و مرد باید بین چهر تا شش سال باشد و فاصله سنی بیشتر موجب می شود زوج به زندگی دو نگاه متفاوت داشته باشند. در نتیجه اختلاف سلیقه و عقیده شدید به ویژه در امر تربیت فرزندان پیدا می کنند. البته موردهای استثنایی هم وجود دارد که به رغم اختلاف سن زیاد، زن و شوهر با هم تفاهم کامل زندگی می کنند. این دسته آگاهانه و با توجه کامل به شرایط فرد مقابل اقدام به ازدواج کرده اند. بنابراین پیشاپیش خود را برای اختلاف احتمالی اماده کرده اند و می کوشند برخوردی مناسب داشته باشند.
9. اختلاف سطح تحصیلات
به طور معمول میزان تحصیل زن و شوهر یکسان است. اگر هر دو بی سواد باشند، هیچ یک بر آن دیگری فخر نمی فروشد و از این بابت کمتر مشکل پیش می آید. اگر هر دو از تحصیلات بالایی برخوردار باشند، بازهم اختلاف چندانی بینشان پدید نمی آید زیرا غرق کارشان هستند. گرچه رابطه عاطفی آنها گرم و داغ نیست اما بگومگویی هم ندارند. دسته سوم کسانی هستند که سطح تحصیلاتشان به هم نزدیک است. معمولاً اینها نیز از این بابت دچار اختلاف نمی شوند. بنابراین روی سخن با کسانی است که اختلاف سطح تحصیلاتشان فاحش است؛ یعنی یکی دانشگاه رفته و اهل مطالعه است اما دومی تحصیلات کمی دارد و از مطالعه عادی هم سرباز می زند. هر چه از ازدواج چنین زوجی می گذرد، بیشتر از هم فاصله می گیرند و از میزان مراوده و گفتگوی شان کاسته می شود. و اگر زندگی شان از هم نپاشد، تقریباً جز مسائل روزمره خانوادگی با یکدیگر ندارند.
نویسنده: توپ تاپ