مراجعه به مراکز مشاوره نشانه ی ایراد در شما ، همسرتان یا زندگیتان نیست.

مردم فکر می کنند که تمامی مشکلاتشان را می یابد خودشان به تنهایی حل و فصل کنند. اما این طرز فکر اشتباه است. هر چه زودتر به این مکان ها مراجعه کنید، فرصت بیشتری برای حل مشکل خود پیدا خواهید کرد. بسیاری از افراد آنقدر دیر به مراکز مشاوره مراجعه می کنندکه دیگر مشکلشان قابل حل نمی باشد و کارشان به طلاق می رسد، حال آنکه می توانستند خیلی زودتر از این به طور جدی به حل مشکلشان بپردازند.

موارد زیر از آن دسته مسائلی می باشد که بریا برطرف نمودن آنها باید حتماً به مراکز مراجعه نمایید و از طریق این مراکز بر مشکل خود غلبه کنید:

1) اعتیاد

گاهی فرد معتاد از لحاظ خانه و مالی بی مسؤلیت می شود یا مرتکب اعمالی می گردد که خود و خانواده اش را در خطر می اندازد. بریا حل این مشکل با همسرتان گفتگو کنید و او را تشویق نمایید که به مراکز مشاوره مراجعه نماید و اعتیاد او را درمان کنید.

2) آزار و اذیت

عده ای از همسران با آزار و اذیت فیزیکی، همسر و فرزندان خود را مورد شکنجه قرار می دهند. در این گونه موارد تمامی وسایل خطرناک را از خانه تان دور نمایید و با پزشک مشاور حتماً مشورت نمایید. اگر شما و همسرتان پیوسته به یکدیگر بی احترامی می کنید و با کلام خود همدیگر را آزار می دهید، بهتر است که به نزد روانپزشک مراجعه نمایید تا موجب بروز بی احترامی هائی که برای هر دوی شما آزار دهند است نشوید.

3) غم فراموش نشده

شما ممکن است بریا از دست دادن چیز مهمی ناراحت باشید. اندوه خوردن موجب ایجاد خلل در رفتار ، انگیزه و سلامت جسمی فرد می شود. امّا در مورد اکثر مردم این حالت موقتی است و نمی توان تشخیص داد اشخاص به چه میزان در غم و اندوه به سر می برند.در هر حال اگر شما با همسرتان نتوانسته اید به این حالت افسردگی خود غلبه کنید، اکیداً توصیه می شود که با روانپزشک و عده ی ملاقات بگذارید و حتماً به نزد وی بروید.

ممکن است علل زیر چنین اندوهی در افراد شکل گیرد:

1. مرگ همسر، پدر یا مادر، خواهر یا برادر، فرزند یا دوست
2. از دست دادن شغل یا بازنشستگی
3. بیماری یا ناتوانی فیزیکی
4. ناباروری
5. از دست دادن محل سکونت به دلایل گوناگون
6. نرسیدن به آرزوها
7. از بین رفتن شوق برای انجام میل جنسی
8. کناره گیری فرزندان از شما

4) افسردگی

بعد از هر گونه شکست، غالباً تغییراتی در نوع رفتار ، نگرش انرژی نیز نتیجه همین امر می باشد. معمولاً افراد افسرده خودشان ممکن است علت بروز این ناهنجاری ها را بدانند. افراد افسرده در معرض خطرهای بسیاری هستند. علایم زیر می تواند نشانگر بروز افسردگی در شما یا همسرتان باشد:

1. بی علاقگی نسبت به کار، خانواده و فعالیتهای روزانه
2. خستگی
3. سردرد بدون علت فیزیکی
4. نداشتن دید خوبی به زندگی
5. احساس رنجش خاطر و عصبانی بودن
6. گریه کردن بدون دلیل مشخصی
7. پوچ بودن زندگی
8. بی خوابی یا پرخوابی
9. بی اشتهایی یا پر خوری

اگر شما یا همسرتان ترکیبی از دو یا چند تا از این علایم را در خود دارید، می باید به روانپزشک کراجعه نمایید. چند بیماری که از افسردگی ناشی می شود شامل: سرطان نهفته در بدن، بیماری های ویروسی، ناراحتی های عصبی، اعتیاد به مشروبات الکلی و مواد مخدّر می باشد.

بیماری افسردگی گاهی بدلیل عوارض جانبی داروها بروز پیدا می کند.بویژه داروهایی که ضد اضطراب می باشند. اگر پزشک داخلی تان متوجه شود که هیچ مشکل فیزیکی ندارید، ممکن است شما را به یک روانپزشک معرفی کند تا شما را تحت درمان خود قرار دهد.

5) مشکل حاد فیزیکی یا عاطفی فرزند

وقتی که کودک مشکل فیزیکی یا عاطفی حادی دارد، ممکن است زندگی شما به مخاطره بیفتد.

در این موارد به دنبال تشکیل گروهی باشید که می تواند شرایط خاصّ فرزندانتان را درک کند مثلاً والدینی که فرزندانشان دچار امراض فیزیکی همانند فرزندان شما هستند یا با والدینی آشنا شوید که فرزندانشان دچار ناراحتی های عاطفی و رفتاری هستند. غالباً این گروه ها موجب سوق دادن شما به منابع و متخصصانی می شوند که برای کودکتان بسیار سودمند و ارزشمند است.

هرگز اجازه ندهید که نیازهای فرزند بیمار یا ناتوانتان شما را از رسیدگی به بقیه ی افراد خانواده و خودتان باز دارد. اغلب فرزندانی که نیاز به مراقبت های ویژه دارند، مشکلات زیادی  بر زندگی مشترک وارد می کنند. ممکن است مجبور به فشارهای مالی و عاطفی زیادی شوید که تأثیر نامطلوبی بر خانواده تان می گذارد. شما و همسرتان می باید مراقب تأثیر کوتاه و بلند مدتی که این موقعیت بر زندگی شما می گذارد باشید. ممکن است فرزندان دیگر از اینکه فرزند بیمار شما بیشتر مورد توجه است، خوشحال نشوند. در این مورد بهتر است که به یک مرکز مشاوره مراجعه کنید تا از رهنمودهای آنها کمک بگیرید.

6) عدم توانایی در حل اختلافات زناشویی

تمامی زن و شوهر ها با یکدیگر اختلاف نظر دارند. آنهاییکه می گویند اختلاف ندارند، غالباً احساسات حقیقی خود را بروز نمی دهند یا آنکه زندگی مشترکشان به گونه ای است که ارتباط صادقانه در آن به چشم نمی خورد.

بیشتر زوج های موفّق آنهایی هستند که می توانند با احترام با یکدیگر بحث و گفتگو کنند، به دنبال راه حل بگردند یا قبول کنند که گاهی اوقات ممکن است به توافق نرسند.

زوج هایی که در حل اختلافشان دچار مشکل هستند یا یکی از همسران یا هر دو به طور کل قادر به گفتن احساسات و عقاید خود نیستند یا آنکه همواره نسبت به یکدیگر ایراد می گیرند، به طور قطع در برقراری ارتباط دچار مشکل بزرگی می باشند که می باید از روانپزشک یا مشاوره کمک بگیرند.

7) وقتی که تصمیم به طلاق گرفته اید.

زوج هایی که به بن بست رسیده اند معمولاً دیگر با همسرشان مشورت نمی کنند. اما طلاق گرفتن پیش از تلاش در جهت برقراری ارتباط عاطفی کاری اشتباه است.

بهتر است قبل از طلاق با مشاور یا روانپزشک مشورت نمایید تا بتوانید فرصت بهتری برای واقعیات زندگی مشترکتان و اشتباهات خود داشته باشید. با این کار شانس بیشتری جهت برقراری ارتباط بعدی خود دارید.

جلسات مشاوره باعث عقب افتادن طلاق می شود چون به همسران فرصتی داده می شود تا درباره ی تصمیم شان بیشتر فکر کنند و پیامدهای احتمالی این عمل را در مورد خودشان در نظر بگیرند. حتی اگر زن و شوهری سرانجام تصمیم به جدایی بگیرند، با مراجعه به مراکز مشاوره، این مسأله خیلی آرام تر و راحت تر انجام می شود، زیرا طرفین با اندیشه قبلی به چنین کاری دست می زنند.

اجازه ندهید که روند طلاق از آنچه که باید طولاتر شود. طلاق تجربه ای است که می تواند بدترین اثرات را بر روی شخصیت شما بگذارد . قبل از آنکه دچار جنگ و دعوا شوید، به دنبال راه هایی باشید که بتوان برای اکثر مشکلات راه حلی پیدا کرد. البته طلاق ، برای بسیاری از زوجها بهتر ین راه حل است. به شرط آنکه از مراکز مشاوره و سازمان هایی که در این رابطه تأسیس شده است و یا افرادی که آگاهی کاملی دارند کمک بگیرند.

با چه کسانی می توان مشاوره کرد؟

در جامعه تعداد کثیری از مراکز مشاوره وجود دارد. البته از نظر نوع و چگونگی با یکدیگر فرق می کنند. به غیر از مراکز مشاوره افراد دیگری نیز وجود دارند که می توانید از آنها کمک بگیرید و پیشنهادهای آنها برای شما می تواند کمک بزرگی باشد که شامل:

1. دوستان و آشنایان مطمئن مشاوران خوبی برای گوش کردن به حرف های شما هستند و مشورت کردن با آنها هیچ هزینه ای در برندارد. هیچ گاه حمایت عاطفی دوستان و خانواده تان را نادیده نگیرید. چرا که این افراد شاهد وضعیت زندگی شما هستند و بنابراین خیلی بهتر می توانند به شما کمک کنند.
2. افراد روحانی نیز به درد دل های مردم گوش می دهند و آنها را راهنمایی می کنند. بویژه آنهاهییکه جهت برطرف نمودن مشکلات زناشویی مردم تربیت شده اند، می توانند طرف مشورت خوبی بریا زوج ها به حساب آیند.
3. گروه های مشاوره به زوج هایی که با مشکلاتی نظیر مرگ یکی از عزیزان و یا ناباروری روبرو هستند کممک زیادی می نمایند. بیشتر این گروه ها سازمان هایی هستند که به طور رایگان یا بسیار ارزان قیکت به مردم خدمات می دهند. این مراکز پایگاه های بسیار سودمندی هستند و مردم را با افرادی آشنا می نمایند که مشکلات متشابه آنها را دارند.
4. روانپزشکان، روانشناسان، مددکاران اجتماعی، پرستاران، مشاوران ازدواج و خانواده، مشاوران مسائل جنسی و دیگر افراد متخصص می توانند به افرادی که مشکلات دارند و یا در مرحله طلاق هستند کمک نمایند و انها را راهنمایی کنند.
   

تهیه کننده: توپ تاپ