منظور از آشنایی یا خواستگاری چیست ؟
آشنایی به عبارتی همان خواستگاری است . از آنجا که در جامعه سنتی ، خانواده ها یکدیگر را می شناختند و اکثر مردم به نوعی با هم آشنا بودند ، آشنایی چندان معنا نداشت . اقتضای آن زمان ها این بود که از بین آشنایان به خواستگاری یک نفر بروند . اما در جامعه کنونی که اکثر افراد یکدیگر را نمی شناسند و تحرک اجتماعی افزایش پیدا کرده است . به نظر می رسد که آشنایی یک نیاز جدی باشد . از قدیم ما ایرانیان معتقد بوده ایم که ازدواج بهتر است با یک فرد دیده و شناخته انجام گیرد . بسیاری از ما ایرانیان در این سالها به ازدواج خویشاوندی روی آورده ایم چرا که ازدواج با خویشاوند ، ازدواج با یک فرد دیده و شناخته است . اما واقعا تا چه زمانی می توانیم برای ازدواج دیده و شناخته به ازدواج خویشاوندی روی آوریم . ازدواج خویشاوندی شرایط ژنتیکی دشواری را برای نسل آینده فراهم می سازد و مشکلات ژنتیکی را به ارمغان خواهد آورد . پس به نظر می رسد که برای دیده شدن و شناخته شدن و انجام ازدواج دیده و شناخته باید به دنبال راههای دیگری باشیم . نیاز جامعه امروز ما دیده شدن و شناخته شدن است .
خواستگاری ، درخواست ازدواج از یک فرد آشناست اما اگر آشنا نبودیم اگر غریبه بودیم چه باید بکنیم ؟ آشنایی نیاز جامعه شهری ماست که مردم اکثرا یکدیگر را نمی شناسند . اکثرا غریبه اند ، آشنایی به طور طبیعی در سال های گذشته در بین مردم شهرها و روستاها پیش می آمد . آدم ها یکدیگر را یا به طور مستقیم یا به طور غیرمستقیم می شناختند ، از یکدیگر دور نبودند و اکثر افراد ، دیده می شدند. اما امروزه در پهنه ی شهرهای چند میلیون نفری چه کسی ، چه کسی را می شناسد ؟! خانواده های پرارتباط کاهش یافته اند . روابط انسانی در شرایط ویژه ای به سر می برد . اگر یک نفر درونکرا باشد و عزلت گزین در بین انبوده جمعیت دیده نخواهد شد . آنچه امروز مانع دیده شدن و شناخته شدن است انبوه جمعیت است و سست شدن روابط سنتی انسان ها از قبیل خویشاوندی و پا نگرفتن روابط مدرن و جدید ، انسان ها در یک جامعه ی بدون ساختار به حال خود رها شده اند . پارک ها فضای آشنایی و شناخت شده است و ملاک آشنایی در پارک و خیابان هر چه باشد به نظر عمیق و اصیل نمی آید . خانواده به عقب رانده شده و روابط انسان ها بدون شکل و خیابانی شده است ، بدون عمق و بدون ریشه و بدون تاریخچه ، انسان ها با یکدیگر آشنا نیتسند.
انسان ها غریبه هایی هستند که بدون عمق با هم آشنا می شوند . یک آشنایی سطحی یک آشنایی بی مایه ، یک آشنایی نسنجیده و بی قید ، ازدواجی که از این گونه آشنایی برخیزد می تواند ازدواجی سطحی و بی قید و غیرمسئولانه باشد . ریشه ها سست شده است و مردمان بی ریشگی را دارند . ارتباط با خواهر و برادر و خویشاوند سست شده و درختان تنومند اصیل به یک گیاه یک ساله فروخته می شوند . موضوعات جنسی و لذت آنی محور شده است و ازدواج به عنوان سرآغاز یک نسل و یک تبار و یک ماندگاری هزاران ساله به فراموشی سپرده شده است . تمتع جنسی و لذت آنی اعتقاد اکثریت مردمان بی اعتقاد شده است . درختچه های چند ماهه ی ارتباط جنسی بر درختان تنومند یک نسل که در هزاره ها جاری است ارجحیت یافته اند . همه چیز سرعت گرفته است ، همه چیز تند شده است و همه چیز به تندی و سرعت باید به لذت منتهی شود . انسان وقار خود را از دست داده است و بازگشت به اجداد حیوانی را تجربه می کند.
منظور از آشنایی چیست؟!
هر ارتباطی که بخواهد شکل بگرید نیاز به یک آشنایی دارد . دو نفر هم جنس که بخواهند با هم ارتباط دوستانه و یا ارتباط کاری داشته باشند نیاز به اشنایی دارند . هر چه ارتباط برای ما مهم تر باشد ، توجه و دقت به آشنایی بیشتر می شود . وقتی شما می خواهید شریک اقتصادی ، انتخاب کنید اهمیت آشنایی کاملا بیشتر از وقتی است که با کسی می خواهید به سینما بروید ، یا وقتی با کسی می خواهید هم خانه شوید ، اهمیت آشنایی بیشتر از وقتی است که می خواهید با او چند روز به مسافرت بروید . در ازدواج شما با یک نفر در بالاترین سطح شریک خواهید شد . با او هم خانه می شوید ، از او صاحب فرزند خواهید شد ، با خویشاوندان او خویشاوند خواهید شد ، شریک اقتصادی او خواهید شد و با او روابط عاطفی و جنسی خواهید داشت . اهمیت آشنایی برای ازدواج ، بالاترین اهمیت ممکن است ، چرا که حتی در سطح ژنها نیز شراکت خواهد داد و صاحب فرزند خواهید شد.
در آشنایی ما بررسی می کنیم ، تاریخچه ی فرد را به دست می آوریم ، رفتارها و گفتارهای او را زیر نظر می گیریم و به احساسات درونی خود توه می کنیم و همه ی اینها را مبنای ادامه یا عدم تداوم ارتباط قرار می دهیم . متناسب با اهمیت ارتباط ، آشنایی اهمیت می یابد . اگر فردی به دنبال یک ارتباط بدون هدف باشد شاید چندان به آشنایی اهمیت ندهد . اما اگر کسی به دنبال یک ارتباط هدفمند باشد ، قطعا به آشنایی اهمیت می دهد . بنابراین هدف در آشنایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نوع ارتباط را مشخص خواهد کرد.
در اینجا وقتی ما از آشنایی صحبت می کنیم ، منظورمان آشنایی با هدف ازدواج است . زمانی که هدف از آشنایی ، ازدواج باشد نوع آشنایی با زمانی که هدف امر دیگری باشد ، متفاوت است . داشتن هدف ازدواج به این معنی است نیست که پس از آشنایی ، حتما باید ازدواج کرد بلکه فقط قصد و نیت مهم است . قصد ازدواج به این معنی است که این ارتباط ، برای فرد مهم است ، چارچوب دار است و بی قید و باری به هر جهت نیست . فردی که قصد ازدواج دارد یعنی پذیرفته است که زیر بار مسئولیت برود ، پذیرفته است که خودش را در چارچوب ازدواج قرار دهد ،از ارتباط صمیمانه نمی ترسد و به سنت ازدواج پای بند است.پذیرش ازدواج ، سطح بالایی از مسئولیت پذیری و پختگی را می طلبد . فردی که ازدواج را می پذیرد و دشواری های آن را به جان میخرد ، به خودش اعتماد دارد ، به جهان هستی اعتماد دارد و از تشکیل خانواده نمی ترسد . مسئولیت پذیری ، اعتماد و صمیمیت ، قصد و نیت ازدواج را در انسان ها برمی انگیزد و به راستی چنین انسانی از آن که زیر بار مسئولیت نمی رود ، اعتماد ندارد و از صمیمیت می ترسد ، متفاوت است.
فقط گفتن و بیان قصد ازدواج به این معنی نیست که فرد نیت ازدواج دارد بلکه چند نشانه وجود دارد که عملا قصد و نیست فرد را از آشنایی نشان میدهد . نیت و قصد ازدواج را عملا می توان با نشانه های زیر متوجه شد .
الف- فردی که قصد ازدواج دارد در دوره آشنایی ، تقاضای ارتباط جنسی نمی کند.
ب- فردی که قصد ازدواج دارد ارتباطش را از خانواده مخفی نمی کند.
ج- فردی که قصد ازدواج دارد زمان آشنایی را بیش از اندازه طولانی نمی کند .
د- فردی که قصد ازدواج دارد سعی در بدست آوردن اطلاعات دارد و تنها به تبادل احساسات بسنده نمی کند.
با توجه به آنچه که گفته شد تعریف ما از آشنایی به قرار زیر است:
آشنایی فرایند تبادل اطلاعات و احساسات بین دو نفر از جنس مقابل به منظور تصمیم گیری برای ازدواج است.
تهیه کننده : توپ تاپ