گام 1: این آرزو را کنار بگذارید که همسرتان شخص دیگری شود

باید انتظارات و درخواست تان مبنی بر اینکه همسر قبلی تان منطقی تر ، مسئول تر ، یا والد بهتری شود کنار بگذارید . در مواردی باید بپذیرید که همسر سابق تان این گونه است : شخصی که گوش نمی کند ، به آسانی عصبانی می شود ، غیر مسئول است ، به شیوه ای که شما می خواهید فرزند پروری نمی کند ، یا مواد مخدر و مشروبات الکلی استعمال می کند . موردی وجود ندارد که زوج سابقتان را برای آنکه چه کسی است سرزنش نمایید . سعی کنید بی خیال شوید . مثل این است که از چراغ قرمز راهنمایی عصبانی شوید . واکنش نسبت به چیزهایی که نمی توانید تغییرشان دهید را متوقف کنید.

این به آن معنا نیست که نباید خودتان را در برابر نتایج حاصل از عدم مسئولیت پذیری همسر سابق تان محافظت کنید یا آنچه را که می توانید انجام دهید تا اجرای توافق های قانونی را تضمین نمایید . همچنین این به آن معنی نیست که رفتارهای غیرمئولانه یا غیرهمیارانه را ندیده بگیرید . اما همین که پذیرفتید چیزی را نمی توانید تغییر دهید ، یاد میگیرید که واکنش های عاطفی را متوقف کنید . می توانید طرح های پشتیبان داشته باشید ، خودتان مسئولیت های فرزند پروری بیشتری را بر عهده بگیرید ، یا ترتیبات فرزند پروری وابسته به هم کمتری داشته باشید . برای مثال : اگر همسرتان اوقات شما را با فرزندانتان به این ترتیب خراب می کند که ( فراموش می کند) چیزهایی را که لازم دارند همراه آن ها بیاورد ، به جای آنکه عصبانی شوید ، از آن اقلام مهم ، وسائل دیگری تهیه کنید و در منزل خودتان نگه دارید.

گام 2 : از رفتارهای ناسازگار فاصله بگیرید

به منظور تغییر در واکنش هایتان ، باید بتوانید گامی به عقب بردارید و به عوض واکنش کورکورانه صرف ، به رفتار دیگر توجه کنید . شما باید نه به عنوان یک شریک ، بلکه به عنوان کسی بیش از یک مشاهده گر خودتان را کنار نگه دارید . برای ایجاد افصله عاطفی چندیدن راه وجود دارد .علاوه بر این باید آماده باشید که واکنش نشان ندهید ، تصورات ذهنی هم می تواند مفید واقع شود . یک روش این است که تصور کنید در داخل یک محفظه پلاستیکی تخم مرغی شکل نازک محاصره شده اید . قبل از مواجهه با همسر سابقتان که انتظار می رود ملاقاتی دشوار و خصمانه باشد ، چشم هایتان را ببندید ، چند نفس عمیق بکشید ، و تصور کنید که این محفظه شما را در بر گرفته است . خود را در مرکز این محفظه ، امن و محافظت شده ببینید . از داخل محفظه مشاهده کنید که همسر سابقتان چه می گوید یا چه می کند ، انگار از درون یک پنجره به او نگاه می کنید . این نوع تصور ذهنی می تواند سیستم عصبی مرکزی شما را آرام کرده و جدایی و فاصله ای را فراهم آورد که به شما وقت بیشتری بدهد تا در جواب تان تامل کنید . هر گاه با عصبانیت کسی مواجه هستید ، این تکنیک می تواند مفید واقع شود .

تکنیکی که برسمون در کتابش پیشنهاد کرد این است که تصور کنید به افراد بدقلق از سر دیگر دوربین دو چشم نگاه می کنید ، که آنها دور و کوچک به نظر می آیند . یا سعی کنید در مورد آنان در قالب نقاط ضعفشان فکر کنید . برای مثال مانند یک نوزاد با هیکل درشت یا به عنوان یک روح گمشده . این گونه تصویر سازی ها چشم انداز متفاوتی از افراد بدقلق به شما می دهد و واکنش های خود به خودتان ر آرام می کند ، که در غیر اینصورت ممکن است بخشی از بالا گرفتن مشکلات شود . هر چه بیشتر خود را از طرف مقابل منفصل کنید ، با درگیر نشدن در مسئله می توانید روند رو به رو شدن با مسئله را تغییر دهید .

گام 3 : سعی کنید در مورد رفتار طرف مقابل ، جریان را کمی از دید طرف مقابل ببینید

رفتارهای همسر یا همسر سابق تان که شما را عصبانی می کند یا شما آنها را مشکل می یابید را یادداشت کنید . درک تان را از این رفتارها را به طور خلاصه بنویسید . سعی کنید خودتان را جای همسر سابق تان قرار دهید تا دریابید چرا او به آن ترتیب عمل می کند . هر ذره کوچک از درک مشکل ، نکته مناسبی را در اختیار شما قرار می دهید که می تواند به شما کمک کند تا عکس العمل های تان را تعدیل کنید.

گام 4: راهی برای از عهده شرایط برآمدن طراحی کنید

آمادگی محور موفق تر بودن است . شما باید راهی بیابید که وقتی همسرتان کینه ورز ، بی ادب و بدقلق است . بتوانید حریف او باشید . وقتی بتوانید این نوع رفتار را پیش بینی کنید ، کنترل بیشتری خواهید داشت . شما چندین عبارت تمرین شده و راه هایی برای پاسخگویی نیاز دارید که وقتی رفتارهای ناسازگار از کنترل خارج می شوند ، بتوانید از آنها استفاده کنید.

فهرستی از آنچه همسرتان انجام می دهد و باعث عصبانیت شما می شود تهیه کرده و واکنش های خودتان را هم در موقعیت هایی که این رفتار ها اتفاق افتاده است ، بازبینی کنید.یک برگ کاغذ تمیز بگیرید و آن را به دو ستون تقسیم کنید . در یک ستون پاسخ هایی باشد که در گذشته موثر واقع شده اند . ستون دیگر پاسخ هایی باشد که در گذشته کارا نبوده اند. سه مورد از آنچه که در ستون موثر بوده است آمده و می تواند امیدبخش ترین بوده باشد را انتخاب کنید . در مورد اینکه چگونه می توانید این پاسخ ها را در آینده به کار برید ، فکر کنید . آنچه که قرار است در جلسه بعد در مواجه با چنین رفتارهای ناسازگاری بگویید را تمرین کنید . مواجهه با همسر سابقتان که در آن بازنده هستید اما سپس کنترل اوضاع را دوباره بدست می گیرید در ذهنتان تصویر کنید 

برای انجام این تمرین یکی از موکلان کشف کرد که وقتی مجبور بود به مناسبت شغلش تغییری در برنامه ایجاد کند ، همسر سابقش وقتی کافی برای بودن با بچه ها در نظر نمی گرفت ، و کم اثرترین پاسخ این بود که او را تهدید کند که آنچه بر سرش توافق کرده بودند را ، نواهد پرداخت . همسرش به او گفته بود که به جهنم که نمی دهید و تهدیدش کرده بود که او را به این دادگاه می کشاند . پاسخ موثرتر وقتی بود که به همسرش پیشنهاد کرد در برابر هر خواسته ای چیزی به او پیشنهاد کند . ( برای مثال ، وقتی او به همسرش اجازه داد که در نوبت او همسرش بتواند برای روز شکرگزاری با بچه ها باشد ، یا پول کاپشن بچه ها را بدهد) آنها پس از این مذاکره ، برای چند ماه با هم کنار آمدند.

تهیه کننده : توپ تاپ