ناهیدsays:

سلام خسته نباشید خواهرم خواب دیده که بادودختردیگه که توخواب دوستش بودن دنبال پول برای بدهیشون بودن آخرشب رفتن پارک که اونجابازی شانس بکنن وپول بدهیشون جورشه ولی وقتی رسیدن پارک دیدن یه خانم نیمه برهنه که چوپانه وایساده اونجا ومردم رودعوت میکنه بشینن زیریه درخت این سه نفرهم رفتن نشستن زیردرختی که نشون میداد که یک دفعه یه رتیل جادوشده بهشون حمله میکنه اون دونفررو میبره ولی جادوگرازخواهرم خوشش میادومیذاره تاصبح اونجابخوابه فرداش خواهرم برا هرکی تعریف میکنه که شب کجابودباورش نمیشه تااینکه خودجادوگرمیادوبه خانواده میگه وبعدش خواهرم میادخونه وبه یه عروسی دعوت میشه اونجایکی ازدوستای قدیمیشومیبینه که به جای شوهرش بایه مردمسن نشسته وخواهرم میخوادکناراونابشینه ودوستش اجازه نشستن نمیده خواهرم میره حیاط واونجادوباره جادوگررومیبینه بااینکه ازش میترسه ولی کناراون میشینه وباهاش صحبت میکنه درطول خواب هم هوای کلاگرگ ومیش بود.

پریاsays:

سلام.خواب دیدم تو ی اتاق جای چند تا پیرزن مهربون رو انداختم و از اتاق بیرون رفتم و سرم لخت بود ی چادرسفید و روسری سبز سرم کردم و ی جنازه آوردند و لا اله الا الله گفتند و من چشم و گوشم وبستم اما صداشون رو میشناختم و ی سگ سیاه بی ازار سرشو رو پام گذاشت و بعد دنبال جنازه رفت تعبیرش چیه

سsays:

سلام .... اگه کسی ببینه پیش پیرزنیه که میخواد فالشو بگیره ولی بهش مثلا میگه نمیتونم نمیشه و فلانه ... چه معنایی میتونه داشته باشه. منشکر

سمانهsays:

سلام...خسته نباشید دیدم تو ماشین بابام تنهام عقب نشستمه بعد یه غریبه اومد سوار شدکمربمدشو بست که دیدم دختریه وبازم ناشناس بود و میگفت قبلا ما رو حس میکنم از رو ایکه قبلا سوارش کرده بودیمه میشناخت نمیدونم بحث داشتم میکردم یا نه باهاش...ماشینم روشن بود من هی میخواسم ترمز کنم ... درحالیکه ماشین سرجاش‌بود جلوش هم دیوار...هی میخورد به دیوار اشتباه نکنم...چون هی پامو میزدم رو ترمزو و...با حتی ترمز دستی هم امتحتن کردم نمیدونم دقیقا چرا ایکارو میکردم(ماشین نمیدونم میلغزید با خاموش میخواسم کنم ) متشکرم

Nasisays:

سلام خواب دیدم یه پیر زن زشت و غول پیکر و مریض اومد تو اتاقم رفت سر کامپیوترم و چیزایی تایپ میکرد دستاش خارهای سفید داشت فکر کردم دزده وحشت زده شدم ترسیدم مامانم صدا زدم بیاد که رفته بود بیرون خونه

ح خsays:

سلام خواب دیدم پیرزنی بسیار بد شکل و عجوزه که انگار چشم هم نداشت یا کور بود مرا تعقیب میکرد و من هرچه در حال فرار و دویدن بودم او خودش را به راحتی به من میرساند و میگفت فکر میکنی میتوانی فرار کنی ؟؟ تعبیر آن چیست ؟

وحيدsays:

اونا كمي ترسيدن و يادمه داشتم غذا ميخوردم سالاد بود و غذابرنجيو يادم ني و نزديك دختر خالم شدم از ترس و تو حياط زن داييم ماشين سنگين رد ميشد و ي درختم كند و رفت ك راش باز شه و با مادرم گفتيم چ راحتن و بعد تعريف كردم جنه پول زياد قرار شد برام بياره و ترسيده بودن و موقع خواب خيلي ترسيده بودم و يجام از پله ها ميرفتيم پايين مادرمو و اون يكي زن داييم بوديم تو راه پله سكه پول خورد بود بر ميداشتم و بعد پامو زدم ب دمپاييا جلو ي خونه ك اومد بيرون و دعوا راه انداخت و دمپاييرو پرت كرد گفت بردارين برا خودتون رفت تو منم فوش دادمو سكرو كوبيدم تو درش و از زير رفت تو اومد بيرون ترسيد مودب شد گفتم افرين صداتو بيار پايين مرد مسني بود ك خيلي كوتاه بود و نمكي بود با زن داييم اينا گرم شد و بعد يادم ني من چي پام بود و رفتيم الانم نامزدكردمو ايا خدانكرده تعبير بدي ك ندارد؟

مهتابsays:

خواب ديدم كه جلوي خونه ي خالم هستم خونه ي قديميشون ي پيرزن زيبا رو تميز اومد پيشم گفت خالتون هست گفتم نه گفت اخه هميسه براي من ماشين ميگيره گفتم خودم براتون ميگيرم تا ماشين بياد باهم كلام شديمو انگار غم منو فهميد ي برگه اي بهم داد گفت اينو هميشه پيش خودت نگهدار وقتي رفت يدفعه اون برگه پرشذ ي سري چيزا نوشته شده بود اين يعني چي؟????

زهرا حسنیsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم اتشی روشن کردم زیر درخت (به )که درخواب زمستانی بود واتش به اون زیاد ضربه نزد چون قطور بود ولی یه پیر زن اشنا از دودش برداشت وبه برخی از بچههای نوزاد فامیل که 6یا 7ماهه بودند کشید و اونا جنی میشدند خودم هم خیلی ترسیده بودم تعبیرش چیه

فدرتsays:

سلام من خواب دیدم یه دختری همراه یه پیرزنی بود،،یه دختر گستاخی که من حسابی باهاش دعوا کردمو دختر خودشو جمعو جور کردو رفت بااون پیرزن یه جای دیگه نشستن،،بعد من رفتم پیش پیرزن نشستم و کلی باهاش حرف زدمو ازش معذرتخواهی کردم،پیرزن خیلییییی خیلییییی مهربون و زیبایی بود و بهم لبخند قشنگی زده بود

راضیهsays:

سلام.من خواب دیدم کنار خیابون داشتیم با خواهرم میرفتیم.بعد یه زن ک شال میفروخت اومد سمتمون.یه شال صورتی داد دست خواهرم که نگاه کنه.بعد بدون اینکه پولشو بگیره یا پسش بگیره غیب شد.پشت سرمو که نگاه کردم دیدم داره از پشت یه ماشین میره ولی تبدیل به یه پیرزن شده.میشه بفرمایید تعبیرش چیه؟

شایانsays:

خواب دیدیم هوا تاریک بود یه چنتا پرندده اومدن رو درخت نشستن و سر صدا میکردن قیافه پرنده ها عجیب بود یکیشون قبقبه داشت مثل فلامینگو بعد یه هو از پشت دیوار یه پیر زن اومد بیرون چوب به دست با موهای سفید و ریخته و چهره یکم ترسناک اومد سمتم ترسیدم و یهو با زووز از خواب پریدم.

علیsays:

خواب پیر زن فروشنده ای دیدم از او نانی شبیه گرده خواستم ده هزار دادم بهش باهاش تا مغازه ی دیگرش رفتم تا بقیه ی پولم را دهد در راه کلی از خودم براش تعریف کردم در اخر ک رسیدیم او یه تیکه پیراشکی عروسکی اندازه کف دست بهم داد من مشغول خوردن بودم حس کردم دارد وردی میخواند منم اون لحظه متوجه شدم دارد طلسمم میکند در خواب با چوب به او حمله کردم پیراشکی را تف کردم پیر زن در حال فرار هم ورد های دیگری میخواند منم داشتم ایه الکرسی میخواندم ک یهو بیدار شدم اما پیر زن از من ترسید فرار کرد تعبیرش چیست

احمد ملکsays:

درود. خواب دیدم باخانواده تو جنگل هستیم و داریم تفریح میکنیم ناگهان یک پیرزن قدکوتاه زشت که گدایی میکرد به ما نزدیک شد و دختر کوچیکم به شدت ترسید لطفا تعبیر این خواب رو بفرمائید. تشکر

طاهره بهرامیsays:

سلام.سه بار خواب دیدم که یک پیرزن شیطانی منو آزاز میده بدنمو فشار میده و یه درد خیلی بدی توی بدنم میپیچه و از درد بیدار میشم متاسفانه از ترس دیگه نمیتونم چشامو بزارم روهم خواهش میکنم بهم بگین تعبیر خوابم چیه

سورى مرادىsays:

سلام و خسته نباشيد خدمت شما من ديشب خواب ديدم يك پيرزن مه حس خوبى داشتم با من همراه بود و اول راه مى رفت بعد يهو با ويلچرمى بردمش اينور اونور از دست يكى داشتيم فرار مى كرديم اين خانم پير مححبه بودن و يكى توو خواب به من مى گفتن كه بهش كمك كنم و من كمك كردم و با ويلچر راه مى بردمش و يه جايي به بعدشو يادم نمياد بعد يهو ديدم هيچ لباسى تنم نيست و از ترسم و فرار از دست اون ناشنتس كه دنبالم بود رفتم توو يه خونه از طريق يه پنجره چون اون خونه در نداشت لباسامو پوشيدم بعدش يه پيرمرد اومد كمكم كرد تا قايم بشم در دستشوييو باز كرد گفت پشت اين در قايم بشى امنه جات تعبيرش لطفا ببخشيد طولانى بود

بهارsays:

سلام . خواب دیدم یه پیرزن زشت اومده خونمون که با دعوا وکتک زدن از پشت بام پرتش کردم پایین نگاه کردم دیدم که فقط تکه های لباسش مونده بود و اثری از جسمش نبود تعبیرش چیه ؟

زهراقاسمیsays:

سلام خسته نباشیدمن خواب دیدم باخونوادم تویه خونه نشستیم توی روستامونیم بعدیه پیرزنی میادجلوی درخونمونوجارومیکنه خیلی مهربون بودومنوهم خوب میشناخت کلی باهم حرف زدیموخندیدیم این تعبیرش چیه؟

Mohamadisays:

سلام من خواب دیدم داشتم میرفتم سمت خونه ی فامیلمون که عروسیش توش بود هیچکس بیرون خونه نبود از پشت درخت ها یه زن دیدم که داشت میدویید بیاد سمتم من دیدمش اومدم تندتر بدوام تو گل افتادم زمین اومد پیشم منو برگردوند یه طرف صورتش کج بود و خیلی زشت و لباس مشکی پوشیده بود بهم گفت همه توخونه هستن و چقد خوبه فقط تو بیرونی و میتونی بگی بسم الله الرحمن الرحیم و همینجور نزدیک پهلوم شد و بوسید من تو خواب سعی کردم بیدار شم گفتم بسم الله الزحمن الرحیم و بیدار شدم،میشه لطف کنید تعبیر خوابمو بگید.

مرضيه صابرىsays:

الان سه شب است ( البته نه بصور متوالى) خواب مي بينم يك پير زن و پيرمرد ناشناس ولى بسيار مهربان و دوست داشتنى يك گوشه اى ايستادن و من و نگاه مى كنند بعد پير زن با مهربانى ولبخند به من نزديك ميشه و به آرامى به گونه ام بوسه مى زنه و پير مرده كناريش هم با لبخند و حركت سر اين كار را تاييد مى كند... حس خيلى خوبى بهشون داشتم و با اين كه اصلا نمى شناختمشون ولى هر دو را دوست داشتم .... فقط نسبت به تكرار شدن اين خواب دلم مى خواهد بدونم تعبيرش چيست ؟ متشكرم

مریم ترکمنچهsays:

سلام. خواب دیدم یک پیرزن مهربون پیشم بود و منم نمیشناختمشو کمکش میکردم اونم منو خیلی دوس داشت موقعی که میخواست بره اومد بغلم کرد صورتمو بوس کرد و یه جوری که مثلا نفهمم تو جیبم چیزی ریخت. بعد این که رفت جیبمو نگاه کردم دیدم چند تا سوزن میخی و یک دونه هم سوزن انداخته منم از ترس این که نکنه جادو باشه همشو داشتم میریختم دور و لباسمو میتکوندم. این تعبیرش چیه.؟

نجمهsays:

سلام.وقتتون بخیر.خواب دیدم تو یه ماشین سمت راننده نشسته بودم و یه پیرزن کنارم نشسته بود. انگار سوارش کرده بودم بهش کمک کنم همینجور که باهم حرف میزدیم یه پیرزن دیگه داشت رد میشد باخودم گفتم به اونم کمک کنم.درماشینو بازکردم وبهش گفتم مادر اگه میخوای نون بردار . اونم از توماشین دوتا برداشت باتردید گفتم اگه میخوای بیشتر بردار که اونم همه نون هارو برداشت و یه پلاستیک هم رو نون ها بود که فکر میکردم پنیره.اونم برداشت منم ناراحت شدم وپیاده شدم که فرار کرد. دنبالش کردم وبهش رسیدم و خواستم از تو سبدش پلاستیک خودمو بردارم که دیدم توسبدش پر از دارو و قرص و شربته و پلاستیک منم توش دارو بود.برداشتم و تو راه برگشت میگفتم نکنه الان برگردم اون پیرزنه هم رفته باشه و یه چیزی برده باشه که وقتی رسیدم هنوز تو ماشین بود...

فاطمه كوشش افكارsays:

سلام.من خواب ديدم ي پيرزن زشت اومد خونم ي دور زد تواتاق مدفوع كرد ب رنگ قرمز و رفت

فاطمه كوشش افكارsays:

ممنونم.من چندشب پيششم خواب ديدم بچمو بردم دستشويي بعد ديدم همسرم تو خونم داره ادرار ميكنه ومن هي دادميزنم چرا اينجوري ميكني ممنون ميشم تعبيرشو بهم بگيد واين كه اين خوابم باخوابه پيرزن ك اومدخونم مدفوع كردمرتبطه يا ن..

نفس احمدیsays:

سلام من دوبار خواب پیرزن با چادر دیدم اولی فرشته بود اما قیافه ی خوبی نداشت ولی خوش صحبت بود و منم میشناختمش و باهاش خوب حرف میزدم و ازش چیزی میخاستم انگار چادرشم سبز بود دومی منو بخاطر لباسم که بی حجاب بودم سوار هلیکوپتر کردن و بردن پیش یه پیرزنه ک اونم قیافش ترسناک بود ولی خیلی مهربون بود و منم باهاش خوب حرف زدم و چادرشم سفید بود با گلای مشکی منو ول کردن میخاستم برم که تو حیاطش یه سگ سفید و سیاه دیدم هی میچرخید و میدونستم هیچ ازاری نداره ولی باز ازش میترسیدم چون کلا از حیوانات میترسم تعبیرشو میگین مرسی?

حمیده غلامیsays:

سلام باردار هستم خواب دیدم یه پیرزن سیاه پوش سیاه رو وزشت بم طلا داد

سیماsays:

سلام من خواب دیدم یه پیرزن ناشناس باهام حرف می زد ولی من وقت نداشتم آخر سر شمارمو بهش دادم و رفتم

حسین جمالیsays:

سلام خواب دیدم که خواستیم از خونه خارج شیم و توی حیاط متوجه حظور یکی از پسرای فامیل شدم که هرچی صدا زدم منو نگاه نکرد و به سریع رفت به سمت زیر زمین و غیب شد این پسر فامیل رو دوباره دارم مشاهده میکنم و هردو بار صدا میزنم توجه نمیکنه,من و مادرم به سمت زیر زمین رفتیم و با اینکه همیشه درو قفل میکنیم از داخل اما در باز بود و من وارد شدم چراغ زیر زمین هم کار نمیکرد و با فلش گوشی وارد شدم یه دفعه متوجه شدم یک پیر زن با لباس سیاه و قدی کوتاه دو تا کیسه سفید با خودش حمل میکرد و قصد فرار داشت اما من صداش زدم دو بار و وقتی برگشت از وحشت صورتش از خواب پریدم .لطفاااا تعیبر خواب رو بگید ممنون

S.vsays:

سلام. من خواب دیدم یک پیرزنی کمرش خمیده بود در خیابان دستم را گرفت و کمرش راست شد و لباسم را بالازد و کمرم را دید ومیگفت توو زیبا هستی و اگه این کارو بکنی فلان میشع و ازاین چیزا بعدش من میخواستم بهش پول بدم پولو ک دادم پولوبه سمتم پرت کرد غیب شد. تعیبرش چی هست؟

فاطمهsays:

سلام...وقتتون بخیر...من دیشب خواب دیدم که تو یه خونه دیگه بودم...انگار خونه مادربزرگم بود درحالی که در عالم واقع خونه مادر بزرگم اونجوری نیست و مادر بزرگم فوت شدن...دیدم مادر بزرگمم بود ولی بدون روسری اما سه تا پیرزن ناشناس دیگه که چادر سرشون بود هم اونجابودن ...قیافشون ترسناک نبود ولی نمیشناختمشون ...انگار از اقوام بودن...بعد دیدم پسری که دوسش دارم و چهار ساله ازش جدا شدم هم اومد اونجا...قرار بود شب رو اونجا بمونیم...با من حرف میزد شوخی میکرد و من منتظر بودم حرفی از اینده و ازدواج بزنه تا دوباره با هم ارتباط داشته باشیم...اما دیدم هیچ حرفی دراین باره نزد و منم با خودم گفتم که فردا برمیگردم خونه ...ممنون میشم اگر اگر تعبیری داشته باشه راهنماییم کنین

سمانهsays:

سلام..دیدم سوار ماشینم البته بنظر خودم رانندش نبودم ولی هربارش میدیدم یهو پیرزنی با چهره ی زشتی با مقنعه ی تقریبا قرمز مانندی جلو چشام میومد ولی هر بارش ما از دستش مسیر رو باز ادامه میدادیم و اون ندیدم بتونه آسیبی به ما بزنه و البته هیچ حالت حمله ای نداشت...متشکرم از لطفتون

mitra.farajzadahsays:

سلام خواب دیدم در خانه ای قشنگ بودیم پیره زنی هم انجا بود و فلج بود روی صندلی بچد منم ناخواسته نفهمیدم فلج است بلندش کردم دیدم نمی تواند با ایستد بعد از ۲بار تلاش دیدم روی پایش ایستاد و خوب شد تعبیرش چیه?

میناsays:

سلام خواهرم خواب دیده اونو دوستاش تو یه خرابه دارن شلغم درشت وذرت شانسی پیدا می‌کنن موقعی برداشتن اوناکنار یه تپه خاکی یه پیرزن میبینن که قیافش اصلا معلوم نیست و سیاه پوشه جلو تر از اون یه مار میبینن ولی مشخص نبوده رنگش

الههsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم یک پیر زن مهربان و ناشناس درخواب که خوش اخلاقم بود رو به طور اتفاقی پیدا میکنم انگار خوشحال بودم با خودم میگفتم چه خوب از این به بعد بییایم شمال میایم خونه این پیر زن! مهمان نواز بود یجورایی ما مهمونش بودیم با ما خوب بود بعد من دیدم جلوی در خونه شروع میکنه مثل صوفیا میرقصه من هم تماشا میکردم و یجورایی حس میکردم یه نفر که میشه روحمایت و کمکش حساب باز کردو تو خواب میدا کردم پیر زن قیافه ش هم خیلی پیر نبود حدود ۵۰ بود و سرحالم بود مرسی از وقتتون

حجت رضاییsays:

با درود ....خواب دیدم دو تا پیر زن با لباسهای شبیه لباسهای روستاییان دارن میرم و وبا غصه و با غم و با یک حالت مظلومانه ا ی دارن اسم علی و نقی و ...رو صدا میزنن و دلم کمی داسشون سوخت

هدیهsays:

سلام من خواب دیدم ک تو خونمون از ی پیرزن غریبه مراقبت میکنم پیرزنه هم خیلی مهربون بود بعد اخر سر واسم دعای عاقبت ب خیری کرد وقتی بیدار شدم اذان صبح داشت میداد

الهام سلمانیsays:

سلام من چند وقته همش خواب میبینم یه پیرزن خوشکل پیشمه که خیلی خواستنیه منم همش بغلش میکنم و بوسش میکنم لباشو میبوسمو لپاشو خیلی بغلش میکنم و دوست دارم کمکش کنم

فاطمهsays:

سلام دیشب خواب دیدم یه پیر زن زشت اومد داخل حیاط خیلی ازش ترسیدم چادر سیاه سرش بود

خانم صsays:

سلام خواب دیدم به مراسمی دعوت شده بودم که یه نفر اومدوگفت یه پیرزن تو حیاط خونه ات هست، من رفتم و یواشکی از لای در حیاط نگاه کردم دیدم یه پیرزن با قیافه ترسناک تو حیاط زیرآفتاب دراز شده ، ازش ترسیدم انگار که جن باشه، رفتم و عده ای از خانمها رو جمع کردم و همگی رو به خونه ام بردم تا اگراحیاناََ پیرزن بهم حمله کرد از خودمون دفاع کنیم، دیدم یه نفرگفت اون پیرزن مهربونه و قصد حمله نداره و تازه مادرامام حسن(ع) هست، همینکه اسم امام حسن(ع) رو شنیدم احساس کردم اینکه مادرش به خونه من اومده باشه سعادتیه که نصیب هرکسی نمیشه، هیچکدوممون بهش نزدیک نشدیم

امینsays:

سلام،خوابی دیدم که برخلاف اکثر خواب ها جزئیاتش رو کامل یادمه،تو یه محیط آشنا بودم و در حال فرار از دست یه پیرزن که تقریبا سرحال بود با قیافه ای زشت و زننده و کریه و موهای ژولیده و کثیف،یه عجوزه ی به تمام معنا که چشمان آبی داشت ویه لباس قرمزتیره و خز مانند که از سنگینی روی زمین کشیده میشد و با یه حالتی عصبانی و چشمای کاملا زاغ با یه چاقو که تو دست راستش بود در حال حمله به من بود بعد از این که کاملا به من نزدیک شد از خواب پریدم...

G.yaghootisays:

سلام خسته نباشید.. من خواب دیدم یه پیرزنی که تو بیداری هم دیدم تو خواب چهرش خیلی وحشتناک تر شده بود و میخواست با من روبوسی کنه ولی من از دستش فرار.میکردن و اونم دنبالم.میومد ولی نتونست به من برسه و.باهام روبوسی کنه.ممنون

مریمsays:

باسلام ممنون از وقت شما من دیشب خواب دیدم یه خانم پیر ناشناس که خیلی هم شاد نبود ، برای من یه غذای بسیار خوشمزه درست کرده بود خیلی خوب بود خوش طعم و رنگ و خوشبو مثل گوشت مثل ماهیچه و من اصلا انتظار نداشتم . دیدم در خونه رو میزنن من دررو باز کردم و توی یک سینی نسبتا بزرگ غذا رو به من داد، ممکنه تعبیرشو بفرمایید؟ با تشکر ?

افسانهsays:

سلام من خواب ديدم كه يه پيرزن زشت و سالخورده اومده بود ومنم افتادم روش تا اونجا كه تونستم باهاش دعوا كردم به نظرتون تعبيرش چيه؟

علیsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم از درختی ک در خانه ای هست از بیرون میرم بالا پیرزنی در خانه بود گفت کجا و من امدم پایین گفتم شاید نامحرم باشه در خانه ولی پدرم ک چندسالی فوت کرده در ان خانه دیدم و امد گفت چرا امدی بالا و ی کاسه انجیر بهم داد یادم نیس گرفتم یا ن بعد از چند دقیقه بهم خرما داد و گفت بخور دیگ یادم نیس و قسمتی از خوابم ک یادم میاد شکمم ازش پارچه ای زده بود بیرون یک سانت کشیدمش بیرون ب اندازه کف دست دسمال پارچه امد بیرون و سوراخی در شکمم بود ک چندتا مورچه مشکی کوچک امد بیرون ازش

Sonasays:

سلام خسته نباشيد من ديشب خواب ديدم خونه ي يكي از دوستانم بودم تو يه شهر ديگه خونه خيلي شيكي بود ولي من حس ترس توش داشتم يه پيرزن ناشناس با كمر خميده رو ديدم صورتش تپل و تيره و چادر مشكي سرش بودبودكه تا ميخواستم بهش سلام كنم گفتم من ديشب خوابتونو ديدم اونم گفت خودم اومدم تو خوابت بعدش فهميدم كه اون جادوگره و دنبالش ميگشتيم تو خونه كه بيرونش كنيم ديديم زير رختخوابا قايم شده بود

Fatemesays:

سلام وقت به خير خواب ديدم چهار تا از ادمايي كه ميشناسمشون تووي اسانسور بودن و يه نور ابي رنگ توو اسانسور بود كه يه نفر داشت ازشون عكس ميگرفت

نسیمsays:

سلام. من خواب دیدم یکی از همسایه هامون که پیرزن خیلی مهربونیه و دوسش دارم و جدیدا شنیدم مریضیش خیلی بدتر شده رو تو خیابون دیدم . منتهی لباس مشکی تنش بود و خیلی لاغرتر از واقعیتش هم بود. میخواست جایی بره یکی داشت هلش میداد ولی نمیتونست ببرش منم اومدم کولش کردم به سختی بردمش ، جایی شبیه بانک بود که اخرشم پله داشت و همه میدیدن چقدر برام سخته ولی کس دیگه ای برای کمک نیومد بالاخره رسوندمش و رفتم. نه اون چیزی گفت نه من فقط رسوندمش و رفتم.تعبیر خاصی داره؟

آی نور سیاوشیsays:

سالها پیش خواب دیدم که روی پشت بام منزل پدربزرگم هستم شب بود من وسط پشت بام نشسته بودم و مامانم تکیه داده بود به دیوار و خانمی که دوست ماست و در کلاس های قران با مامانم دوست هست روی پله ی پشت بام یهو پیرزنی که لباس سیاه عربی پوشیده با چهره یی به شدت زشت و چروک و ترسناک کنار من آمد پیرزن خیلی درشت اندام بود چندبن برابر هیکل ما شبیه غول بود من از دو طرف بدنم دو تا بال درآوردم و پرواز کردم به سمت آسمان وقتی بالا رفتم نگاه به پایین کردم تا نگاه کردم پیرزن چراغی که دستش بود رو کمی حرکت داد تا ازش دود خارج شد و اون دود رو سمت من فوت کرد اون دود به من خورد و افتادم پایین کنار پیرزن بعد پیرزن شروع کرد به عربی حرف زدن به صورت قل قل و بهم گفت به فارسی که تو تا آخر عمر بیوه می مونی(من اصلا ازدواج نکردم حتی عقد و نامزدی هم نداشتم نه اون موقع نه حالا)مامانم خیلی گریه کرد اون دوست مامانم آمد کنارش و گفت نگران نباش این چه حرفیه خدا بزرگ ه و من از ترس چهره ی پیرزن که واقعا سیاه و زشت بود به خودم می لرزیدم امیدوارم که تعبیرش خیر باشه هیچکس نتونست تعبیر کنه

Aminsays:

سلام من پسر مجردم هستم و در واقعیت دوست دختر دارم که قصدمون ازدواجه، دیشب خواب دیدم با یک پیرزن دارم ازدواج میکنم و پیر زن لباس عروس پوشیده بود و زشت هم نبود میشه تعبیرشو بگین؟ ممنونم.

فاطمه درویشیsays:

عصر این خواب را دیدم که من و خاله و خواهرم در روستای مادریمان هستیم و یک پیر زن با ما هس با اینکه از او میترسیدم اما از او فرار نمیکردم و یک قران جلویم باز بود انگار با یک فردی ک دوستش دارم داشتم چت میکردم از طریق قران اون پیر زن قران رو از من گرفت ب من نمیداد و منم میخواست بگیره اما فرار کردم ب و خواهرم گفتم برو از اون بگیر بعد من رفتم تو حمام ک دست پیر زنه بهم نرسه دیدم دوتا موش اونجاس یکی بزرگ و یکی کوچیک

ابوالفضلsays:

با سلام.درخواب برای بار دوم پیرزنی را دیدم که برای رهایی از یک ساختمان التماس میکند گویا زندانی شده بود این بار که خواستم کمکش کنم وارد ساختمان شدم و به او گفتم بیا از این طرف که من دو آشنا هم همراه دارم برویم تا نجاتت بدهم ولی ناگهان چهره ملتمسانه پیرزن عوض شد و طوری تغییر کرد که گویا میخواهد طبق میل او ،او را نجات دهیم وسط از خواب پریدم.

Yahya Hadidisays:

من خانومم خواب دیده یک پیرزن سیاه پوش دل و روده شو داره از بدنش میکشه بیرون و اونم شروع به جیغ زدن میکنه ممنون می شوم تعبیر کنید

کریمیsays:

سلام. خواب دیدم با مادرم و خواهرم رفتیم جنگل یه جای خیلی خوب فرش پهن کردیم و مامانم نشست من میخواستم با خواهر زاده م بریم تفریح که چند نفر از دور داشتن به ما نزدیک میشدن یه پیرزن که موهاشو ریخته بود جلوی صورتشو یکمی قوز داشت با یه مرد جوون به ما نزدیک شدن اون مرد هی عکس میگرفت، پیرزن صورتش سمت ما بود ولی چشاش ینی کل صورتش دیده نمیشد همشو مو پوشنده بود فقط یکمی از دماغش بیرون زده بود یهو یه ما خیلی بزرگ انداخت سمت من. حتی وقتی بیدار شدم حس کردم نشسته کنارم و داره نگام میکنه. ممنون میشم تعبیرشو بگید

سونیا دسترنجsays:

خواب دیدم با مامانم میام داخل یه خونه قدیمی متروکه یه الاغ پیر داخل خونه بود که بلندش کردیم که برا وقتی رفت یه پیرزن اومد داخل و کنار جوب آب داخل خونه نشست یه کاسه داد به من و خواست آب بریزم روی سر و صورتش منم ریختم. تعبیرش چیه؟

فاضلیsays:

سلام .من خواب دیدم من وخانواده همسرم وهمسرم به عطاری رفته بودیم اما پیرزنی پشت دیوارپنهان شده بود ومارونگاه میکردچندبار این کارش وتکرارکردانگار از درماندگی وترسم لذت میبرد وفتی ازش پرسیدم از طرف کی هستی گفت مادربزرگت

رعناsays:

سلام چند شب پیش خواب دیدم زن میانسال وحشتناکی در کنار قبر ها خانه دارد چشم هایش کاسه خون است و مادر بزرگم او را می شناسد و با او وهمسرش رفت و آمد می کند از قبل او را می شناخته

فرزانهsays:

سلام خواب دیدم یه جایی نزدیک خونمون ب مقدار زیاد مربای به درست میکنن منم رفتم چشیدم ازش ک متوجه شدم لواشکه و خیلی خوشمزه بود،اونجا شلوغ شده بود و میخواستن جمع کنن لواشکها رو،من دلم میخواست یکم ببرم واسه خانوادم ک یه پیرزن مهربون روستایی قد کوتاه اومد بهم یکم لواشک و نون تازه داد

الاsays:

سلام من چندبار (حدودا 3 بار) خواب دیدم که هر وقت دارم از دست کسی فرار میکنم یا کسی داره تعقیبم میکنه میرم خونه یه پیرزن تنها و اون همیشه بهم کمک میکنه و منو قایم میکنه (صورتشو یادم نیس ولی شکل خونش و مکانش همیشه ثابته) همیشه هم یه جا مخفی داره جدیدا هم اپدیت شده بود یه دکمه میزد و دیوار سفید خونه کنار میرفت و پشتش یه اتاق مخفی بود?(قبلا اینجور نبود تو کمدش یه جا مخفی داشت)

امیرعلی نوریsays:

سلام ووقت بهدخیر .خواب پیرزنی رو دیدم ‌که ناتوان بود و من ازش پذیرایی کردم ...با سبزیجات تازه ...انگار مادربزرگم بود که سالها ست ازدنیا رفته ...ولی اصلا شبیه مادربزرگم نبود اون هم تو خواب خیلی چیزها به من داد که دقیق یادم نیست چی بود منو رسوند خونه ووقتی ازش خواستم تنها برنگرده بهم اجازه ی همراهی نداد ..تو بخش دیگر خواب دست به دست خواهرم دیدمش باهمون لباسها خواهرم اصرار داشت بهس کمک کنه و پیش یه دکتر برده بودمش آوردش پیشمون بمونه وقتی وارد شد تو حیاط من و مامانم خیار شور مینداختیم ....تعبیر خواب چیه ؟

شیدانقی نژادsays:

خواب دیدم در نزدیکیای دهاتمون باوماشین میریم و خانواده خودم هست ی پیرزن هست ک نمیشناسم ولی ب من تکیه کرده ی جن نفر دیکه هم هست ک نمیشناسم تویی راه ی ماشین کامیون سیاه جلومون چپ میکنه میوفته جلومون دوباره ی ماشین دیگه میخواد از پیچ رد شده دوباره چپ‌میکنه و خیلی نزدیک ما توقف میکنه و بعد هوا ک روز بود تاریک میشه و زلزله میاد شدید تویی این زلزله ک ب فکر جون خانواده خودم هستم پیززنه هم انگار امیدش منم و ب من تکیه میکنه.میشه بگین تعبیرش چی میشه؟

زهراsays:

سلام خسته نباشید. من خواب بسیار لجیب و طوللنی ای دیدم کع بخشی از اون پیر زنی قرار داشت، نمیدونم اون طوری که من فهمیدم، این بود که دوستانم برای مرگ یک نفر وارد کلیسایی شدن، اونجا یک پیر زنه زشتی که لباش راهبه ها تنش بود، بود. داخل دستش یه ظرف بود که با دست دیگه داشت اونو هم میزد. وقتی من وارد شدم به چشمای من با تمام وقاهت نگاه کرد و بلند یه سری جمله می‌گفت که باعث شد من بترسم و قلبم درد بیاد، درواقع قللم بیاد تو دهنم(اخرش کنایه بود)

زمانیsays:

خواب دیدم سالاد الویه درست کردم توی پیش دستی روی صندلی عقب ماشین روی بلندی گذاشتم، توی یه کوچه ای رسیدم،دیدم دست یه زنه یه نونه، یه پیر زن. گفتم حاج خانم شام خوردی؟ اون بدونه اینکه نگاه کنه منو، گف: دخترم شام درست کرده برام،رف توو خونه. حالا از اول یه پیر زنه دیگه کنار در یه خونه ای وایساده بود این صحنه رو دید، من داشتم از توی کوچه دور میزدم اومد جلومو گرفت گفت: هر روز پول 10 تا خمیر بده به نانوایی ها، با قنادی ها هم در ارتباط باش. با یه حالت لبخند گفت من خوده خدا هستم... تعبیرش چی میشه؟

نیلsays:

سلام مدیر عزیز میشه خواب من رو هم تعبیر کنید ... خواب دیدم شب بود توی یه پارک بودم بابام گفت برو لامپ های پارک رو روشن کن اما پیداش نکردم و پدرم خودش لامپ ها رو روشن کرد بعدش توی پارک یه آبنمای خییلی بزرگ شبیه آبشار بود که آبش یهو سر ریز کرد و داشت مقداری روی زمین جاری میشد بعدش من بدون دلیل خاصی نمی خواستم پام توی آب جاری که به سمتم میومد بره (عمقش خیلی کم بود) از قسمت هایی از زمین که خشک بود می دویدم و از پلکان سنگی بالا می رفتم وسط راه یه پیرزن چادری روی پام نشست و خوابید و این برام خوشایند نبود و سنگینی پیرزن رو روی پام احساس می کردم و م به خاطرش جبور شدم بشینم روی پله.

Shohrehsays:

سلام خواب دیدم با یه پیرزن که نمیشناختم دارم دعوا میکنم.و مامانمم طرف اونو میگیره.من میزنمش اونم‌منو میزنه.خیلی رفتارمون باهم بد بود.پیرزن بی نهایت پررو و دریده بود.ولی در اخر مادرمم فهمید که حق بامنه و یه جورایی روی پیرزن و کم کردم

nfssays:

خواب دیدم دوتا پیرزن که یکی از اونا خیلی زشت بود اومدن خونمون و رفتن دست و صورتشونو شستن و وضو گرفتن و با وجود این ک ما راضی نبودیم اومدن تو یه بچه کوچیک هم همراهشون بود نمیدونم میخواستن نماز بخونن یا ن

فرهادsays:

سلام ، خواب دیدم با دو تا از رفیقام تو جاده ی منتهی بە باغی مسابقه دو گذاشتیم من دمپایی پام بود و بعد ندانسته پامون رو گذاشتیم تو زمین کشت شدەای ، از زمین بیرون اومدیم نگاه کردم همە جا زمین کشت شده مرتب و کشتش بالا اومدە بود بە باغ رسیدم صاحب باغ کارت عابر بانکشو بە من داد چند تا پیرزن نشستە بودن یکیشون سلامم کرد با اسم منو میشناخت من نمیشناختمش فقط میدونستم کارگر اون باغە و رفتم کنار خالەم کە تو اون جمع بود نشستم، ممنون

Mrymsays:

سلام خواب دیدم که یک ماشین داشتم و منتظر بودم دوستانم بیایند تا آنها را به خانه برسانم اما هنگامی که دوستانم آمدند یک خانوم دیگر رفت و پشت و فرمون نشست و دوستانم را به خانه هایشان رساند بعد به خانه ی خودش رفت و از ماشین پیاده شد و پس از مدتی دوباره به ماشین برگشت و من را به خانه رساند و انگار که من تاکسی سوار شده باشم هنگام پیاده شدن میخواستم مبلغی را به راننده بدهم اما ناگهان متوجه شدم راننده یک پیرزن زشت و بسیار ترسناک با صورت کشیده و افتاده است از ماشین پیاده شدم و پس از گرفتن بقیه پولم در را بستم که به طرز ترسناکی پیرزن صورت خود را به شیشه ماشین چسبانده بود و به من زل زده بود من سریع به خانه رفتم اما یک بار که به پشت سرم نگاه کردم دیدم پیرزن همچنان با سر کج شده به من زل زده است و ناگهان با سرعت به سمت آمد این خواب و چند بار تو این مدت دیدم و واقعا از این پیرزن و این اتفاق میترسم.

Saeid.ssays:

سلام.دم صبح بعدازاینکه نمازصبح خوندم مجددخوابیدم ودرخواب دیدم رفتم خونه مادربزرگم وعموم وخانمش هم اونجابودن خواستم باعموم روبوسی کنم گفت سرماخوردم روبوسی نکن بعدخانمش ایستاده بود یهویه نوزاد از زیرچادرش دراورد وبه عموم دادنوزادلباس تنش بود وقنداق نداشت بعدمن گفتم قدم نورسیده مبارک چرانگفتین حدقل بیایم خونتون دیدنش بعدازخواب بیدارشدم.لطف کنین تعبیرش روبرام بفرستین ممنون.

SAsays:

سلام.من خواب دیدم یه پیرزن زشت بهم حمله میکنه و در حالی که روی کمرم نشسته یه چیزی به عربی میگه منم آیات قران میخونم ولی فایده نداره.بعد که میره میفهمم طلسم شدم و اتفاقات عجیب تو خواب میفته ولی به خانوادم میگم و باور نمیکنن‌.در ضمن این خواب رو بعد از ظهر دیدم یعنی تعبییر داره؟

Benyaminsays:

با سلام ببخشید من خواب دیدم که ی پیرزن که کمی زشت بود از من درخواست کرد که با هم شام بخوریم و من هم رد کردم در هین در خواست های پیر زنه دو تا پیرزن دیگه هم او مدن تعبیر چی می شه چیز بده یه

رحمن دوستیsays:

دوستم خواب دیده یه پیرزن اومده بود خونه ام هرچی که درست کرده بودم میخوردشون حتی دخترم کیک تولدی داشت اون رو ازش گرفت .دوستم مهمونم بوده براش مرغ درست کرده بودم. پیرزنه هی دور میخورد تو خونه هرچی میدید میخورد.(خواب یکی از اشنها ها که خانومی هست و دوستش این خواب درباره اش دیده) ممنونم

سید علی مسعودیsays:

با سلام و عرض احترام خواب دیدم منتظر اتوبوس بود ایستگاه سه تا پیر زن دیگم منتظر بودن یعنی کنارم داداشمم پیشم بود و عجله داشتیم برای رفتن یکی از سه پیر زن که دتاشون پشت به من بودن با چادر مشکی یکیشون سبد دستشون بود که نزدیک من شد یهو اتوبوس رید من یه حس بدی داشتم میخواستم سوار اتوبوس بشم رفت یه سئوال بپرسه گفتم نمیتونم وقت ندارم بردارم گفت سریع سوار شو منتظره رفتم که برم یهو گردن منو با فشار گرفت و کل صورت بطور عجیبی تغییر کرد بصورت وحشتناک چشماش به رنگ پر رنگ نارنجی اتشین در اومد همین طور که گردنمو گرفت با صورت تند مثل کاغذی که روی اب حرکت میکرد حرکت میکرد منو هی کوچه به اون کوچه میبرد همینطوری که گردنمو گرفته بود و ناسزا بهم میگفت و در حال حرکت خیلی خیلی وحشتناک بردارمم هم دنبالم میدوید با سرعت اما فایده ی نداشت و من رو به راهی که خودش تایین کرده بود میبرد تنها کاریم که میتونستم بکنم فقط تو چشماش نگاه میکردم که اعصبانی ترش میکرد

ناشناسsays:

سلام ، خواب دیدم که با دخترم رفتیم میوه فروشی و دخترم دلش آلبالو خواست یه آلبالو شسته نشده برداشت و خورد . من هم یه هلو خیلی رسیده بود برداشتم تا اومدم ببرم پیش میوه فروش که حساب کنه از بس رسیده بود خودشو ول کرد. میوه فروش که یک پیرزن خیلی خوش اخلاق بود برام کشید و پولش رو گرفت. گفتم یه مقداری آلبالو می خوام اصرار داشت که صندوقی بخر و من گفتم نه کم می خوام.تو خواب افصل آلبالو و هلو بود .وقتی رفتم آلبالو بریزم تو پلاستیک دستم تو خوراکی های دیگه می رفت و آخرش نفهمیدم آلبالو خریدم یانه.

Shokofe bahmanifarsays:

سلام خواب دیدم .تو اتاقی خوابیدم با صدای ۲ زن از خواب بیدار میشم که در مورد من و دوست پسرم صحبت میکنن.میرم ببینم که کی هستن.و وقتی دیدمشون ۲پیر زن حدودا ۶۰ ساله هستن.منو میبینن قربون صدقم میرن و میگن دوست پسرت خیلی دوستت داره و وقتی خوابی تمام حواسش پیشه توء و نازت میکنه.من چیزی نمیگم فقط گوش میدم و دستش یه کاسه شعله زرده.و اسمشون مریم و فرشته بوده.گویا من خونه مریم خواب بودم و فرشته برای مریم شعله زرد آورده بود

Vafasays:

سلام خواب دیدم یک پیزن که اصلا من کارش نکردم خیلی سرم غرمیزدومن ازش دورمیشدم وازقیافش میترسیدم انگارسه تاپیرمردبی ریخت صداکردومنونشون میدادانگارمیخواست بیان ومنواذیت کنن اما دسشون ب من نرسید ومن ازشون دورشدم

هالهsays:

سلام وقت به خیر دیشب خواب عجیبی دیدم خواب دیدم با خواهرم داریم سوار اتوبوس میشیم خواهرم سوار میشه من جا میمونم پولم دستم خواهرم خیلی میدوئم همین طور در حال دویدن وارد یه کوچه میشم یه خانم پیر خمیده میبینم داره دنبالم راه میافته یه جورهایی لبخند داره یه نفر میگه نزار نزدیکت بشه وگرنه ولت نمیکنه تو که نمیدونی این کی هست من بازم میدوئم هر جا هست میبینمش .بعد سوار یه ماشین میشم یه آقا جوون رانندس میگم ممنون میشم من و برسون خونه پولشو بعد میدم سوار ماشین میشیم سر کوچه پیادم میکنه ولی بازم توهم ا‌ون خانوم پیر رو داشتم البته زن بدی نبود اصلا انگار احتیاج به کمک داشت ولی خیلی پیر و خمیده اولش میخواستم بدم سمتش ولی انکار یکی میگفت نرو ترس عجیبی از دیدنش بهم دست میداد

aryansays:

سلام ، خواب دیدم یە پیرزن فلج رو ویلچر تو خونمون بود بیرون اومد روی پلەها کمکش کردم و پیرزن رو رو دستهام گرفتم در این حال کە روی دستم بود بالای پلەها مدفوع کرد،تشکر

سلامsays:

سلام من حاجتی دارم که سالهاست هنو براورده نشده این خوابم مربوط میشه به سالها پیش حدودا خواب دیدم که صف نماز هممون خانومیم من قصد داشتم پیش نماز شم دیدم یه پیرزنی چنان داره تو جمع سرو صدا راه میندازه مثل سلیطه ها که تو چرا پیش نماز بشی منم چون کلا مظلومم هیچی نگفتم رفتم همون صف اول نشستم همین در کل تو این چند سال خواب پیر زن زیاد میبینم هربارم دیدم به حاجتم نرسیدم لطفا اگر علت یا مانعی داره یا بدون تعبیر بهم بگید اگر تو این خواب دیدید بگید تا بتونم مانع زندگیمو از بین ببرم مممنون

آهوsays:

سلام خسته نباشید؟ درواقع مامانم خواب دید که پیرزنی کنارش نشسته و میگه بهش که نذر امام رضا کن برای دخترت که شوهر خوب پیدا کنه.این خواب نشانه چیه؟

Anasays:

سلام من يه حاجتي دارم براي دخترم و مدام دعا ميكنم خواب ديدم يه جايي بودم يه خانوم غريبه اي بهم گفت اين كفشارو بپوش ولي من قبول نميكردم گفتم ميـخوام با كفشا خودم برم و با كفشاي خودم رفتم تـو رآه يه پيرزن با عباي عربي و قد كوتاه يه كتابي دستش بود انگار كتاب دعا بود بازش كرد بهم گفت اينو بخون ولي من تـو خواب نفهميدم دعا چيه هرچي گشتم دنبالش كه بپرسم ديگه نديدمش

عسلsays:

سلام، من چند باری این خوابو‌ دیدم که یه پیر زن غریبه و مریض احوال به خاطر شدت پیری ، پیش خانوادمه و من ازشون میپرسم کیه میگن این مامان بزرگ باباته ، وقتی میپرسم که چرا من نمیشناسمشو تا الان ندیده بودمش تا الان کجا بود جواب میدن که تو سالمندان یه کشور خیلی دور میموند. امروز دوباره همین خوابو دیدم و این بار سرگذشت اون پیر زن رو برام مامانم کامل برام تعریف کرد (تو خواب)چون یه سرگذشت خیلی بدی تعریف کرد و خیلی اذیت شده بود من تو خواب کلی گریه کردمو وقتی بیدار شدم دیدم واقعا دارم گریه میکنم. تعبیر این خواب چیه؟

سجاد بیژنیsays:

سلام و خسته نباشيد برای سایت خوبتون، من خواب دیدم که درحال قدم زدن در خیابان بودم و قبل آن یک نفر به من گفت که سر راه پیرزنی را خواهی دید،و واقعا هم سر راه دیدم و آن پیرزن درخواست کاری را از من کرد و من قبول نکردم و سرعت قدم زدن خودم را زیاد کردم و پشت سر خود را نگاه کردم دیدم او برگشته و دنبال من می آید و سرعتش را زیاد کرده،و من شروع به دویدن با سرعت هرچه تمام کردم و پيرزن از من خیلی عقب ماند و محو شد و همین ک دید من خیلی از او فاصله گرفتم راه خود را دوباره پیش گرفت و رفت ،تعبير این خواب چیه?

مهدیsays:

سلام و درود. دوره ورای ساعت ۳ و نیم بود ک خواب دیدم با یک پیرزن ناشناس و بد چهره دارم نزدیکی میکنم بعد به آلت خودم که نیگا میکنم میبینم دوره ورش کلا یه ماده ی خمیری و کثیف هسش بعد میرم اونور تر یکی دیگه میره با پیره زنه نزدیکه میکنه. من کلا حالم بهم خورد خلاصه از این خواب. تعبیرش کنین ممنون میشم استاد

مهدی نقی پورsays:

سلام خواب دیدم یه پیرزن تو پشت بوم ما نشسته ومن‌بهش میگم بروپایین‌واون نمی ره پیرزنی که چادرسیاه سرکرده بود واومدتوخونه ی من دوتاحلقه انگشتربهم داد میشه بگین تعبیرش چیه ممنون

مهدی نقی پورsays:

خواب دیدم تو خیابونم کلی هم پول ریختن توخیابون من دارم جمع میکنم خیلی هم خوشحال میشدم ۳میلیون پول جمع کردم از خیابون تعبیرش چیه ؟؟

مریمsays:

سلام من خواب دیدم با یک پیر زن که هیچ نمی شناسم قدم میزنم آهسته آهسته طرف خانه پیر زن هم بسیار مهربان معلوم میشود لطفا تعبیر اش را بگوید!

احمدبخشیsays:

سلام،خواب دیدم پیرزن زشت واجوزه ای به من چسبیده وبا من صحبت میکند،ازاومی ترسیدم وسعی میکردم از او جداشوم ولی نمی توانستم،آخرازاو جداشدم.میخواستم سراودادبزنم که از من فاصله بگیردولی نمیتوانستم صدایم رابلند کنم وآرام صحبت می کردم.

حدیثsays:

سلام وقت بخیر.خواب دیدم میخواستیم به پسر بچه ای بی پناه کمک کنیم.اما وقتی درو بروش باز کردیم و داخل خونه اومد تبدیل به پیرزنی وحشتناک شد ک بهمون با هیزم حمله میکرد .هر چی به سرش میزدم هم نمیمرد!تعبیرش چیه؟ممنونم

رحمتیsays:

سلام من سه روزه پشت هم خواب میبینم ی پیرزن میاد خونمون ک میخاد بمونه وه من نمیذارم ک بمونه خونمون و میگم ک باید بری حتما....دیشب دیدم همون پیرزن رو همسرم از تو قبرستون با کفن اورده بود خونه و وقتی اوردنش زنده بود و داشت میگفت بذار بمونم خونتون و من قبول نمیکردم لطفا بگید تعبیرش چیه من خیلی استرس گرفتم

احسان خدامرادیsays:

خاب دیدم دو پیرزن که یکی معلوم نبود و یکی پیرزنی سفید با ابرو هایی خیلی کم بهم نگاه میکرد و با جیغ های بلند دنبالم بود سوار ی ماشن مثل وانت بودن منم سوار ی متور بعدفر مون متور من درست نمی تابید و ی جا قفل کرد پیر زن با جیغ زیاد داشت بهم میرسید که از خاب بیدار شدم

عاطفه رهبرsays:

با سلام من خواب دیدم زنگ ورودی خونه رو یکی زد من در که باز کردم با یه پیرزن که کل صورتشو گرفته بود ومعلوم بود خیلی زشت وکثیف وبد قواره هست پشت در هست من ترسیدم خواستم در ببندم که نیاد تو ولی به زور وارد خونه شد یهو چادرشو و روسری شو برداشت خیلی زشتر وحشتانکتر شد موهاشم خیلی ژولیده بود من خیلی ازش ترسیده بودم به زور از خونه انداختنش بیرون ولی میخواست دوباره به زور خودشو از در تو کنه که من نمیذاشتم بعد یهو از ترس بیدار شدم ممنون میشم تعبیرش بگید

Sarasays:

سلام من خواب دیدم که من با خانواده به گردش رفتیم و کمی زود تر غذا رو درست کردیم و به پیاده روی رفتیم وبعد که برگشتیم یه پیرزن گدا و ناشناش داشت غذا های ما رو میخورد و غذای رو درست کرده بودیم رو طوری که خورده بود که دیگه قابل خوردن نباشه. ممنون میشم تعبیرش کنید🙏🙏

سیده دیبا عباسیsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم که در محله ای گم شده ام و با دویدن تند به سر کوچه خودمان میایم وپیرزنی را جلوی در خانه یمان میبینم که هی میگوی(خواهش میکنم در را باز کنید بخواطر خودتان ومن و...هی به در میکوبید ) او ومن با او هیچ حرفی نزدم وقتی زنگ خانه را زدم او زود تر از من داخل شد ویک راس میخواست ب زیر زمین خانه یمان برود و من میخواستم جلویش را بگیرم که کیسه ای ب من داد و گفت ب من دست بزن ووقتی به او دست زدم او غیب شد با ترس گریه ب خانه یمان رفتم همه انگار خود را برای سفری اماده کرده بودند و پدرم را ب زیر زمین بردم او کیسه را گزاشته بود و خود رفته بور در کیسه پارچه قرمزوکیسه وکیسه چای بود. ببخشید اگر این خواب دارای معنی است منون میشم که پاسخ بدید

خانم فاطیsays:

سلام میش بم بگید من خال دیدم ی پیر زن حالا خعلی پیر بود ی ختم جنازه بودیم ک من ارای‌ میکردم هعی چنتا مرد بم میگفتن آرایش نکن زشته بااین ک ما مسافر بودیم فقع داشتیم رد می‌شدیم ععَز اونجا دیگ من رفتم اونور ک ا چشم دور آرایش کردم بعد اومدم ی پیر زن اومد بم پول داد مبلغ خوبی بود گف بیا دخترم قدیما ما اینکارو میکردیم واس جوانان دیگه خالمم مامانمم نشسته بودن هعی تعارف کردم گفتم زيادةه25 هزار داد ولی میگف بیا بابا 4 هزاره ما هعی می‌گفتیم 25 هزاره آخرش گفت عب نداره عب نداره آخرش رفت نشست پیش مامانمو خالم منم رفتم نشستم پیشش دستم انداختم دور گردنش میخاسم بوسش کنم گفتم ممنون

ستوده درودگرsays:

سلام من چند روز پیش یک خواب دیدم که اگه میشه برام بگید نشونه از چیست من خواب دیدم : من و یک مرد در قایقی نشستیم البته اون قایق موتوری بود حالا رفتیم برای نجات یک نفر اون یک نفر توی یک کشتی بود اون مرد که همراه من بود البته مرده هم ناشناس بود حالا مرده رفت بالای کشتی دیدیم از توی یکی از درهای کشتی آتیش بیرون میاد . اون مرد رفت دره رو از جا کند یه دفه یه زن اومد بیرون مرده اومد دره رو بزاره سر جاش زد دختره افتاد توی آب دختره دست منو یه دفه گرفت قیافه خوب و خوشگلی هم داشت هم دختره ، هم مرده خب حالا یه دفه گرد آب شدو دختره رفت توش مرده یه دفه به من گفت این بدتر شد به محض اینکه دختره رفت توی گرد آب دستش به من گیر کرده بود یه دفه یه پیرزن ناشناس و ترسناک و سیاه پوش که ناخوناش خیلی بلند بود مثل یک شبه که معلوم هست از دستم کشید بالا و ناپدید شد من اصلا نترسیده بودم و بخاطر اینکه نترسیدم تونستم یه کاری بکنم خوب مرده پرید توی قایق و به من گفت دست دختره رو ببر و بیا بریم من بهش گفتم نه باید یه کاری بکنم اون موقع یه دفه دیدم یه ماسک اکسیژن که دوسر داره توی قایقه من اونو ورداشتم یه دفه به مرده گفتم تو سریع برو بعدش من پریدم توی گردابو یه سر ماسک اکسیژنو دادم بهش یه سرشم خودم زدم بعد یه جوری بود که من میتونستم ذهن اونو بخونم و همینطور اون یه جور توی ذهنم بهش گفتم آروم باش این گرداب مارو به یه جایی میبره دیگه اون هم آروم شد به محض اینکه آروم شد یه دفه یه نور سفید اومدو همه جا سفید شد من و اون دختره چسبیده بودیم به هم یه دفه دیدیم افتادیم توی سحرا همین جوری داشتیم اینور و اونور رو نگاه میکردیم که یهو گرد باد شد که همون طوفان باز به دختره گفتم آروم باشد طوفان مارو یه جای دیگه میبره رفتیم افتادیم توی طوفان همین جور میچرخیدیم توی طوفان که باز هم دوباره همه جا سفید شد یه دفه دیدیم افتادیم توی جنگل من زیر پامو دیدم یه دفه گفتم اینجا مردابه دختره گفت چیکار کنین گفتم از اون درخت بریم بالا رفتیم بالا یه دفه یه پیر مرد و همون زنه داشتن اونجارو میگشتن و ما رو ندیدن من شنیدم میگفتن اونا کجا رفتن ؟ باید اونا رو بکشیم دختره خیلی ترسیده بود اونا رفتن دختره بیهوش شد میخواست بیوفته که من گرفتمش آروم آروم از درخت اومدم پایین دختره هم کولم بود وقتی رسیدم زمین برای من خیلی عجیب بود اصلا زمین مردابی نبود یعنی خشک بود سریع دوییدم و همین جور میرفتم پاهام سست شده بود دختره روی کولم خیلی سنین بود همین جور عرق میریختم ولی باز گفتم تا اینجاش اومدم پس بقیه هم باید برم همین جور میدوییدم یه دفه همه جا سفید شد هیچی معلوم نبود تا اینکه یه دفه دیدم توی شهر فرود آمدم انگار توی یه شهاب سنگ بودم شهاب سنگ به زمین برخورد کرده و ناپدید شده تمام مردم از من عکس میگرفتن یکی ازم سوال میپرسید یکی فیلم برداری میکرد و همین جور چیزا من به اون دختر که روی کولم بود گفتم بیدار شو چند بار بهش گفتم تا اون بیدار شد اون مرده که همرام بود اونجا بود خیلی خوشحال بود همین و خوابم تموم شد راستی توی خوابم اون مرده و دختره رو میشناختم اسمشون هم بلد بودم وقتی بیدار شدم اسمشون از یادم رفت اصلا من توی دنیای بیداری با همچین آدمایی نه روبه رو شدم و نه دیدمشون

*says:

سلام خسته نباشی میشه لطف کنید جواب بدید ممنون میشم. من ساعت ۹ صبح خواب دیدم که یه پیرزن خیلی پیر و مریض بستری بود اون پیرزن سنش از صد سال بیشتر بود احساس کردم که سالهاست بستری بوده و میخواست که دیگه برگرده خونش،اون پیرزن میخواست با همه قدرتش از سر جاش بلند شه که موفق شد،من خیلی تعجب کردم که پیرزن مریض بتونه بلند شه. از من کمک خواست که ببرمش پیشه دکتر خودشو معاینه کنه و منم کمکش کردم و بردمش پیشه دکتر، دکترم بهش گفت چرا این همه مدت آنژیوکت تو دست و پاتون بوده باید زود زود عوضش میکردی اونم گفت کاره شماست نه ماله من خلاصه دکتر آنژیوکت رو در آورد و دست و پاهاشو پانسمان کرد منم رفتم کارای مرخصی شو انجام بدم که دیدم یه چند تا از آشناهای منم اونجا بودن که اونا هم داشتن پول بیمارستان اون پیرزن رو حساب میکردن که پول کم اوردن من گفتم بقیه پول رو من میزارم،پول رو دادم و برگه مرخصی رو امضاء کردم... (و اینکه پول من از همه بیشتر بود و اون پول شهریه مدرسه پسرم بود که دادم). توروخدا جوابم رو بدید ممنون میشم.....

رقیه یوسفیsays:

سلام و درود من خواب دیدم مجلس ترحیم یک پیرزن ثروتمند و از خانمهای بنام شهرمون فوت شده ولی من نمیشناختمش ،ولی تو مجلس ترحیمش بودم، تعبیرش چیه؟

رقیه یوسفیsays:

سلام و درود من خواب دیدم مجلس ترحیم یک پیرزن ثروتمند و از خانمهای بنام شهرمون فوت شده ولی من نمیشناختمش ،ولی تو مجلس ترحیمش بودم، تعبیرش چیه؟

Fereshtesays:

سلام خواب دیدم ک ی جشنی بودیم و من برای کاری رفتم و دوباره نتونستم اون محل جشنوپیداکنم.گشتم و پیرزنی رودیدم ک خمیده بود ازش پرسیدم گفت بیا ببرمت منو داشت میبرد اونجا ک فهمیدم داره اشتباهی میره و کلک میزنه بهم بهش گفتم داری دروغ میگی و رفتم توی سوپری کنارمون ازش آدرسو پرسیدم و مطمئن شدم ک داره اشتباه میره بهم حمله کرد و منم زدمش اونم منو زد و میگف دارم میبرمت پیش(پیش یکی از دشمنام ).جیغ زدم و فرار میکردم ک با عصاش زد توسرم

بهناز رحیمیsays:

سلام خواب دیدم که شب بود و همه خوابیده بودن یه سروصدای زیادی اومد که من رفتم سمت حیاط و روی بالکن از دور یه پیرزنیو دیدم که خیلی وحشتناک بود اما ازش نمیترسیدم و مطمعن بودم که جن دیدم سریع چوب برداشتم و دنبالش کردم و تا میخورد میزدمش اما اونم سعی میکرد جلومو بگیره. تعبیرش چی میشه ممنون میشم بگید؟

اتنا رادsays:

سلام من چند وقتی هست خواب پیرزنی با موهای سفید که توش رگه های سیاه داره و لباس سفید بلندی پوشیده من نشناختمش وقتی تو خواب میبینمش فقط نگام می کنه هیچی نمی گه گاهی صورتش خوشحاله بعضی موقع ها ترسیده یا ناراحته با نشونی هایی که به مامانم دادم می گن که مادربزرگ پدرت این شکلی بوده چند باری هست این خواب رو دیدم خواستم بدونم تعبیری داره و یا چرا؟

فاطمه مومنیsays:

خواب دیدم یه پیرزن تو خیابون کنار جادس خیلیم ترسناکه شبیه رابعه ها لباس پوشیده بود من سوار یه ماشینم که رانندش اجازه نمیده درو ببندم و پیرزن دنبالمون میدوید اخرش که از ماشین پیاده شدم پیرزنرو یجا دیگه دیدم که دیگه باهام کار نداشت فقط وقتی داشت میرفت داد زد میدونی تجمع یعنی چی من چون میترسیدم جواب ندادم دیدم داد زد میپرسه باتوام و من جواب دادم یعنی جمع شدن که در جوابم گفت ادم وقتی زندس کسی براش جمع نمیشه ولی وقتی میمیره همه جمع میشن

خزان محمدیsays:

سلام من خواب دیدم تو ی خانه پیرزن هستیم همه با خانواد و اون پیرزن انگار ی نسبتی با ما داره اما ترسناک بود بدش میگیم زود تر بمیر تا خونش مال ما بشه یک دفه ی زن میاد میگه اینجا مشکل داره میگه بچه های من اینجا مردن ماهم خیلی ترسیدیم که تصمیم گرفتیم بریم اون پیرزن فهمید تو بیداری هرگز هم چین زنی ندیدم

مژگانsays:

سلام

مژگانsays:

من امشب خواب یه پیرزن ناآشنا را دیدم که ظاهرش پوست و استخوان بود و مردم روستامون میخواستن بکشنش،مادرم اون رو بالای پشت بام بلندی برد و انداختش پایین .منم تو خواب داد میزدم مادر اینکارو نکن و تو خواب میگفتم تو اون دنیا مادرم دیگه جاش خوب نیست.پیرزن افتاد رو زمین و مرد ولی خون ندیدم اصلا.وقتی پیرزن رو میشستن ،من داد میزدم خدایا چقدر زیباست لباس سفید و روسری سفید و به یه پیرزن خوش رو و مهربان که بهم لبخند میزد و ظاهر زیبا تبدیل شد ولی همه میگفتن چی میگی اینکه پوست و استخونه.فهمیدم که فقط من این صحنه رو میبینم و بقیه همون پیرزن لاغر و بدبخت میبیننش. لطفا کمک کنید تعبیرش چی میشه؟؟

Erfan Mohajerisays:

با سلام مادرم خواب دیده پیرزن بسیار زشت و عجوزه ای پشت در خانه ما آمده و کفش من و مادرم و پدرم را برداشته تعبیرش چیست

بهزادsays:

سلام وقتتان بخیر من تقریبا اصلا خواب نمی دیدم تا اینکه بعد از سالها امشب یک خواب عجیبی دیدم من در خواب دیدم که یک پیرزن عجوزه و پسر عجوزه را دنبال می کنم که رفتند بالای درخت ، منم یک چوب دستی پیدا کرده و رفتم بالای درخت ، در بالای درخت با چوب کتک میزنم و پسر را از درخت به پایین انداختم ، پیرزن عجوزه را هم با چوب می زدم ولی در نهایت چوب را از دستم گرفت !!! بعدش من با دست و مشت ، پیرزن عجوزه را می‌زدم خواستم بدونم که تعبیرش چیه

ریحانهsays:

من خواب دیدم که یه زن پیر با موهای قرمز میگه که من پسرم ۲۷ساله ش هس بیا ازدواج کن مامانم میگفت نزار صورتتو بیبینه نفرینت می کنه ولی همه حرف های پیرزن کلک بود میخواست منونفرین کنه لطفاتعبیر خواب رو برام بگید

سامانsays:

سلام ،خواب دیدیم پیر زن و سگ سیاه که دستی پیر زن بود به سمتم حرکت‌میکنن ترسیدم آرام آرام فرار کردم دنبالم میامدن و پیز زن قصد تُف انداختن بروی من داشت و من انگار لال شده بودم پمیتونستم حرف بزنم کمک بگیرم فقط فرار میکردم ولی نتونست اخر تف بریزه روی من.

الهامsays:

سلام ببخشید من در خواب دیدم در خونه ی پدر عمه ام هستیم و در اونجا مراسمی بزرگ هست بعدش من و مامانم سه پیرزن رو دیدیم که کاملا با حجاب بودن و با ردیف نشسته بودن بعد یهو همه ناپدید شدن و فقط من پدربزرگم و عمه ی بابام موندیم و عمه ی بابام بحث ازدواج من با پسرش رو آورد اما من با این ازدواج مخالف شدم لطفا تعبیرش رو بگین

sanasays:

سلام من خواب دیدم که به خونه همسایه رفتم که تو واقعیت هیچ رفت و آمدی با اونا نداریم توی خونه اونا دعوا بود و ی‌ پیرزن نشسته بود که چهره ی غمگینی هم داشت من اونو آوردم خونه خودمون بعد چند لحظه اونو بغل گرفتم و توی بغلم به این طرف و اون طرف حملش میکردم تعبیرش چی میشه؟

هلیا کارگرsays:

من خواب دیدیم داخل یک بوستان پر از گوجه و میوه بودم و از میوه ها واز گوجه ها میخوردم تعبیرش چیه

هلیا کارگرsays:

من خواب دیدیم داخل یک بوستان پر از گوجه و میوه بودم و از میوه ها واز گوجه ها میخوردم تعبیرش چیه

هلیا کارگرsays:

من خواب دیدم صبح بود یکی درخونه مونو زد در خود به خود باز شد و یک پیرزن سر سفید آشنا اومد داخل اتاقم پیش خودم و مامانم و به من گفت سبزی برام نیاوردی والان خواستم بدونم تعبیرش چیه

ریحانهsays:

سلام من دو روز پشت سرهم هستش که دارم خواب پیرزن میبینم خواب اولی این بود که درحالی که داشتم از کوچه ها بالا میرفتم یه پیرزن زشتی که سیاه پوش بود کنار من داشت از کوچه های شیب دار بالا می‌رفت و خواب دومم هم این بود که دیدم پیرزن از من خوشش آمده و قصد بدی دارد تعبیرش چیست ؟؟؟

صالح کشاورزsays:

سلام کمکم کنید ! من خیلی کم خواب میبینم. اما در خواب دیدم پیش پیرزنی رفتم که گویا میشناختمش ! دلتنگش بودم و کلی گریه کردم طوری که بالشم خیس بود. در همین حین لباسش را در آورد و با اینکه بالاتنه اش لخت بود ، اصرار میکرد من لباسش را به عنوان هدیه ببرم و دست خالی نروم قبول نکردم و بیدار شدم .

هنا مرادیsays:

سلام خواب دیدم چند بار پیرزنی فقیر ازم کمک میخواد منم بهش میدادم بعد دیشب دوباره خوابشو دیدم ایندفعه ازم پول نگرفت فالمو گرفت دستام گذاشت تو دستاش گفت داری چیکار میکنی با خودت زندگیت خونه

منتاناsays:

سلام من خواب دیدم با دوستم یه جای بزرگی شبیه مسجد بودیم که یه دختر پسر همدیگرو بوسیدن و یه پیرزن کور شروع کرد به تیکه حرفای خیییلی زشتی زدن حرفای جنسی که منم دست دوستمو گرفتم تا سریع از اونجا بریم بیرون پیرزنای دیگه ام اونجا بودن ولی کور نبودن فقط این کور بود حالا وقتی رفتیم بیرون اون پیرزن گفت وای اشتباه کردم که این حرفارو زدم

ستایشsays:

سلام خواب دیدم به مسافرت رفتم بعد اونجا یه خونه ای بود که توش یه پیرزن تنها نشسته بود کشی پیشش نبود من رفتم بهش کمک کردم وسایلاشو اوردم یه گیاهی ام توی یه گلدون داشت به اون آب دادم گیاهه میوه داشت معنیش چی میشه پیرزن خیلی باهام مهربون بود

نفسsays:

من تو خواب دیدم که باساختمان های زیبا نگاه میکنم و میگم یه روزی منم از این ها خواهم داشت و ناگهان پیر زنی دیدم ک سمتم اومد لباس های پاره و موهای پریشان ترسناک بود بهم گف چی میخای خواسته هامو گفتم گف همشون برات اتفاق میوفته تعبیر چیه؟

آکامsays:

سلام من خواب دیدم که با خواهرم از خانه بیرون اومدیم بعد یک پیرزن زشت با یک کودک زشت به ما حمله منم یه چاقو تو جیبم داشتم با اون از خودم خواهرم محافظت کردم لطفا بعبیرش چیه

نفسsays:

سلام خواب دیدم یک پیرزن که نمیشناختیم با عمم اومدن خونمون بعدشم یه دختر اومد چندتا پارچه سیاه اوورده بود از عمم پرسیدم این کیه چیکار دارع بعد معرفیش کرد گف پیرزنه میگه هممون باید بمیریم تعبیرش چیه

Fatemesays:

سلام.من خواب دیدم با دوستم داخل ماشینش بودیم بعد تو ی بیابون انگار بودیم جاده خاکی بود ی ماشین سنگین کنارمون بود دوستم میخاست ازش سبقت بگیره ک ماشین هی میومد سمت ما و انگار میخاست بزنه ب ماشین از اون ک رد شدیم جلو تر دیدم بهمون سنگ پرتاب میشه سمت ماشین ک ی دفعه دیدیم ی پیرزنِ.قیافش دقیق یادم نیس اما فکر کنم زیاد جالب نبود.ک ما هم از ماشین پیاده شدیم و فکر میکنم ک ب سمتش سنگ پرتاب میکردیم.خیلی ذهنمو درگیر کرده تعبیرش چیه؟

مائده احمدیsays:

سلام من خواب پیرزنی را دیدم که مرا دنبال کرد و سپس بالا اورد و از بالا اورده ی خودش خورد این به چه معناست؟

پریاتیموریsays:

سلام من دیشب خواب دیدم ی پیرزن خیلی وحشتناک روبروم بود و داشت من و خیلی ترسناک نگاه میکرد با چشمای ابی خیلی وحشتناک بود انقدر وحشتناک ک با گریه از خواب بیدار شدم این خواب و چند بار دیگه هم دیدم خواهش میکنم بگید تعبیرش چیع؟

زهرا فلاحsays:

تعبیر خواب ترسیدن از پیرزنی که بار هیزم به پشت دارد در حیاط منزل پدری (که در آنجا خرده های هیزم ریخته و حال و هوای ترسناکی دارد) چیست؟

الف حsays:

سلام خواب دیدم جایی نشسته بودم و یه پارچ اب جلوم بود از اون اب داشتم میخوردم ناگهان یه پیرزن لاغر و سیاه اومد و ظرفشو بطرفم گرفت منم از اون پارچ براش اب ریختم ولی دیدم اب تو اون ظرف شیری رنگ شد بعد پیرزن اون اب رو روی بدنم ریخت طوری که کلا خیس شدم و یچیزی هم گفت... تعبیرش چیه

ایداsays:

سلام من خواب دیدم پیرزنی با صورتی بهم ریخته و زشت بالا سرمه و دو دستش را برام دارز کرده و گدایی می‌کنه من خیلی میترسم و گریه میکنم و جیغ میزنم

ممدsays:

سلام خواب دیدم که پیر زنی ک نمیشناسم خونه بود بعد گفت بیا .... بعد منصرف شد و بعد گفت واژن من و لیس بزن منم انگش کردم در واژن و لیس زدم لطفا بگید تعبیرش چیه

شادیsays:

سلام خواب دیدم داخل مزون عروس رفتم همه جا تاریک بود لامپهارو روشن کردم تا یه لباس عروس سفید انخاب کنم یه مهتابی رو که روشن کردم خراب بود و از لای اون مهتابی یه چیز وحشتناک دنبالم کرد و من فرار کردم شبیه یه زن پیر زشت قد کوتاه بود هنوزم ترس تو دلم هست

زهرا حsays:

سلام وقتتون بخیر من سالیان زیادی هست که پیرزنی رو توی خواب میبینم و همیشه هم این پیرزن مانع از رفتن من به مقصدم میشه زشت و کریه نیست ولی پیرزن خیلی پیریه.و همه مواردی هم که خوابشو دیدم توی خواب مسافربودم به سمت مقصد یا دیدار شخص عزیزی.لطفا برای من تعبیرش کنید

مهیsays:

من خواب دیدم که تو حیاط دوستم جلوی در حیاطشون وایسادم بعد که میخاستم در دسشویی رو باز کنم برم دسشویی و وقتی که در دسشویی رو باز کردم دیدم اونجا به جای دسشویی انباریه یه انباری تاریک که وحشتناک پله میخورد میرفت پایین بعد یهو رومو بر گردوندم دیدم یه پیرزن با موهای سفید و چشای تیله ایه ابی گردنمو گرفت و گفت خوابایی که میبینی حقیقت دارن مراقب خودت باش

مریم فرهیsays:

خواب دیدم پیرزن خوب و پاکدامنی به من خبر داد اگر فلان قرص رو بخورم صاحب بچه میشم یعنی چه ؟