امیرsays:

میخاستم شترو قصابی کنم اما بجای اول سرش ببرم شرو به قطع کردن دستش کردم یکی از دستاش قطع کردم که بدون یک دست از جاش بلند شد و شد انسان یه سنگ سه چهار کیلوی بر داشت من را بزند که فرار کردم داخل حیاط درب رابستم واز درب پشتی فرار کردم

بابک باقریsays:

سلام وقت بخیر خواب اولم اینطور بود یک گله شتر دیدم بچه شتر باشند و یکیشون قهوه ای و آخری سفید رنگ بود من گفتم چقدر سفید زیباست خواهرم تو خواب گفتش قهوه ای زیباست و پشت سر هم را می رفتند و به سمت جلو می رفتند و بیابان بود و خواب دوم من این است که اگر امکانش هست جدا تعبیر کنید یک گله شتر بودند به همراه دو ساربان که شتر نر جلو بود و شتر ماده به همراه بچش کنار همدیگر بودند و در عقب شتر نر که خونشان روی زمین ریخت و ذبح شدند و در بیابان بودش و بعد از آن من دستم را به خون شتر نر زدم و مثل چشمه آب از گردنش خون می آمد چکه چکه و بعدش تعدادی گرگ بر فراز نوک تپه مانند صدای زوزه آمد و بعد به سمت من و والدینم آمدش من و مادرم ترسیدیم فقط پدرم نمی ترسید یک غریبه هم در حال گفتگو با پدرم بود یک گوسفند هم کنار ما بودش که هفت هشت گرگ را دید به سوی شتران فرار کرد ولی پدرم بدون اعتنا در حال صحبت با فرد غریبه بودش و چشمان گرگ ها مثل هیپنوتیزم زرد رنگ شد یکجا خیره شدند البته یک گرگ هم پشت سر من هم بود و به سمت گرگهای دیگر هم آمد که ساربان با چوب فراریشون دادش گرگارو با تشکر از شما لطفا جدا تعبیر کنید سپاس

سمانهsays:

سلام دیشب خواب دیدم که عذرمیخام ۲تا خرداد سفید زیبا در خانه ما آمدند وبعد یک گوسفند چاق و خیلی گردن کلفت هم در خانه ما آمد که میخواستیم قربانیش کنیم همه میگفتیم یواش قربانی کنیم چون چاق اذیت نشه اما کسیکه آشنایماست و میخواست سر گوسفند را ببره یکدفعه سرش را جدا کرد و خیلی خون پاشید .

پریاsays:

سلام خواب دیدم یکی از بزرگان وارد شهرمون شد و جلوی پاش چند تا شتر و گوساله قربانی کردند لطفا ممنون میشم تعبیر کنید

زهرااااsays:

با سلا و احترام ...! امروز خواب دیدم تعدادی شتر و گوسفند برای قربانی کردن خریده ایم اما چیز عجیب این بود که پای شتر ها به صورت غیر طبیعی خیلی دراز بود بعد ما داشتیم میرفتیم خانه و آن حیوانات پشت سر ما حرکت میکردند و میآمدند ..اما دیگر بریده شدن سر آنها و قربانی شدنشان را ندیدم .فقط قصد داشتیم آنها را برای رضای خدا قربانی کنیم ... من در واقعیت نذر کرده ام در صورت براورده شدن حاجتم تعدای گوسفند و شتر قربانی کنم ...آیا میشود گفت آن روز نزدیک است ؟؟؟ با سپاس ♡

میناsays:

با سلام استاد چند باره تو خواب میبینم دارم برا خودم گوسفند قربانی میکنم ممنون میشم تعبیر کنید .

خلیلیsays:

سلام،،خواب دیدم،همسرم وبرادرم،شترکشتن

سهیل مهربانیsays:

سلام پدرم خواب دیده که شتر را قربانی میکنه و پدربزرکش و پدرش، که فوت شدن ازش میپرسن شتر رو حلال قربانی کرده یانه و پدرم توضیح داده و گفتن درسته . بعد یه نکته پدرم بیماره

حسن رشیدیsays:

خواب دیدم رفتم به شهر زنان و مردان نشسته بودند و منتظر چیزی بودند خیلی شلوغ بود در وسط شهر چند شتر بود و یکی از آن ها را سر بریدند و خون زیادی داشت

F.Asays:

سلام خسته نباشید . من یک خوابه طولانی دیدم راجب مسجد و عزا داری وشهید و... بود .یکی از فامیل های مادرم تصمیم داشت نذری بده. من وارد یک مکانی مانند اسطبل اسب ها شدم اما به جای اسب پر از شتر بود و یک آقایی اومد( صورتشون رو یادم نیست و در خواب ایشون رو نمیشناختم) و سر تمام شتر ها رو به ترتیب برید . اما من خونی که ریخته میشد رو ندیدم فقط تن یکی از شتران رو دیدم که بی سر بود آیا خواب من تعبیر داره؟

نیایش مبشرsays:

سلام من یه خواب عجیب دیدم ک تو این موضوعات نیست خواب دیدم با یه خانواده ای به بهونه ی تلفن خواستن و ادرس پرسیدن اشنا شدم وسط خیابون بود بعد من و همراه خودشون بردن به سمت شغل همون فرد وقتی چشم باز کردم دو طرف خیابون و پیاده روها پره سر شتر بود و در حال قربانی کردن سر شتر بودن و شتر هم در حال صدا دادن بود زیر پاهای من خون بود و من جیغ میزدم تعبیر این چیه ؟ خیلی میترسم بد باشه میشه جواب بدین ؟ خواهش میکنم

Abbassays:

سلام خواب دیدم یه شتر توحیاط خونمون هست بعد پدرومادرم میخوان سرشوببرن که اول مادرم یکمشو میبره که من میگم زن نباید ذبح کنه حلال نیست بعد پدرم میخواد بقیشو ببره . بعدشترخیلی آرومه هیچ حرکتی انجام نمیده بعد یکی میگه این شتربخاطرحضرت محمد(ص)آرومه .ممنون میشم تعبیر کنید

رادمین امینیsays:

خواب دیدم یک فرد دائشی یک شتر را سر برید ویکی از بستگانمان از ما تقاضای گوشت کرد ولی شتر هیچ گوشتی نداشت وهمچنین یک کبوتر را دیدم که زخمی ودراب بود خیلی ممنون میشم اگه تعبیرش را بگویید

لیلا امینیsays:

خواب دیدم یک ھفتہ ماندہ ب عید قربان مادربزرگم و طایفہ بزرگ مادریم یک شتر قھوہ ای را قربانی میکنن و سر شتر خیلی پرت میشود و خونش مثل شلنگ اب میپاچد روی تعدادی و من بعد انگار برادری ک در واقعیت ندارمش میمرد و سرش جدامیشود و میفتد در بغل من من ھم بسیار بسیار از تہ دل گریہ میکنم برادر میگوید حق من رابگیر و ادرس ادمی ک اورا کشتہ است ب من می دھد

افسانه احمديsays:

سلام خواب ديدم در منزل پدر م كه فوت شده هستيم وخانه پدرم را كه وقف كرده بوديم همه اومده بودند ببينند و ما هم ناراحت بوديم كه چرا اين خونه را وقف كرديم بعد برادر جوانم كه يكسال پيش فوت كرد يه شتر براي ما فرستاده بود كه ما قرباني كنيم و ما باديدن اين شتر كه از طرف برادرم اومده بود حالمون بهترشد

محمدsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیده ام که عقب من گوسفندی میکشند و جلوی من شتر و من رفتم پیش شتریه چند تا آدم جمع شده بود

دوستیsays:

سلام بنده خواب دیدم شتر با من صحبت کرد و به من گفت منو ذبح کن چون دانشی ها میخوان من حرام بشم و من نمیخوام حرام بشم باید حلال بشم بد من خیلی کم دنبالش رفتم و دراز کشید خوابید و من ذبح کردمش تعبیر خواب من چیه؟؟

یکتاsays:

من خواب دیدم ک ی بچه شتر سفید رنگ جلوی من و یه عده از مردم سر میبرن... انگار رسم بود یه بچه شتر قربونی شه

حسین مهربانsays:

سلام در خواب دیدم یکی از همکاران من با نیت نذر، شتری را ذبح کرده، من، خودِ فرایند ذبح رو ندیدم، اما شتر ذبح شده رو دیدم. در خواب نه من و نه اون همکار قدیمی آثار ناراحتی رو نداشتیم. لطفابفرمایید تعبیر این خواب چیه؟

فاطمه خانیsays:

سلام من خواب دیدم ک پدر شوهرم یه گله شتر داره و همه‌ی انها به مریضی مبتلا شدند و پدر شوهرم انهارا به دامپزشکی برد ولی تک تک انها زنده نماند و مجبور شدیم انهارا قربانی کنیم و در ادامه همین خواب دیدم وقتی شوهرم سرگرم شدن کباب کردن گوشت های شتر هس ک به من توجه ندارد از او ناراحت شدم و امدم ولی شوهرم دنبالم میامد بعدش فهمیدم ک شوهر زن دیگری دارد ک متاهل بوده و دوست من هم هست همسنطور قبلا زن دوست خودش بود بعدش ک رفتیم در شهر برای خرید از هم جدا شدیم اما خانواده هامون ک اومدن ما جمع شدیم و رفتیم سمت ماشین شوهرم ک ماشیتش خارجی بود یعنی قبلا نداشت این ماشین را وقتی با مادرم رد شدیم مادرم گفت سوار شو گفتم بزار خودش تعرف میکنه اما رفتیم داخل ماشین یه دختر دیگمبود بهش گفتم این کیه گفتش عشق رو نمیشه مخفی نگه داشت و من هم همونجا با اون دخترو شوهرم یه دعوایی راه انداختم و بعد شوهرم به زندان رفت ما بچه دار بودیم ولی شوهر مهنکز زندانبود بچمم پیش شوهرم بود وقتی رفتم پیشش گفت بچه را ببر تعبیر این خواب چی میشع