سید محمد ضیاsays:

سلام و خسته نباشد من خواب دیدم یه جای شلوغ در حال خواندن نماز هستم و به بچهای کوچک قران و نماز خواندن یاد میدم بعد خواب دیدم همراه یکی از کارگرامون که سنی هست و لباس سفید بلند پوشیده رفتیم حرم امام حسین من بهش گفتم بیا بریم‌ اول پیش حضرت ابولفضل اجازه بپرسیم زیارت کنیم بعد میایم زیارت امام حسین که اون رفت تو حرم و هرچی صداش زدم جواب نداد ممنون میشم تعبیرش کنید

محبوبه بsays:

با سلام. من خانمی ۳۳ ساله هستم. چند وقت پیش خواب دیدم با دختر عمو و یکنفر دیگه که یادم نیست کی بود تو خرابه هایی بودیم که زیارتگاهی ام اونجا بودو داشتیم دنبال جایی برای مستقر شدن میگشتیم تا بریم زیارت. الان با دختر عموم صحبت کردم اونهم خواب دیده بود همراه من و یکنفر دیگه که یادش نیست تو خرابه های سوریه بوده

روياsays:

سلام من خواب ديدم كه يه عده از هم دانشگاهيام منو اذيت و مسخره كردن بعد همينجور كه گريه ميكردم يه مسيري رو ميرفتم تو راه خيلي شلوغ بود و انگار چند تا حالت ضريح امامزاده بود كه همه مردم دورشون بودن اينقد كه ناراحت بودم همه اينا رو رد كردم رسيدم به يه جا كه تابلو زده بود به سمت حرم حضرت زينب يا حضرت معصومه يادم نيست دقيق و يه پله به پايين داره ،خواستم برم بعد گفتم بابام منتظرمه وقت نيس كه يهو چادر سياهي كه سرم بود گير ميكنه به پله برقي از يرم در اومد( در واقعيت چادري نيستم)و من رفتم تو مسير حرم كه خيلي شلوغ بود تو خواب به خودم ميگفتم انگار طلبيده بايد برم ديگه تو مسير بودم كه يه دختر كه تو خواب ميشناختمش اومد پيشم و از خواب با همون حالت گريه پريدم اگه ميشه لطف كنيد تعبيرشو بگيد

سید علی محمد موسویsays:

سلام خواب دیدم که وارد حرم حضرت زینب شدم همین طور که چشمم به گنبد افتاد گریم گرفت ولی هر کاری کردم زیارت کنم نتونستم دستم نمی‌رسید یعنی من روی طبقه اول وایساده بودم ضریع بالا تر بودش . تعبیرش رو لطف میکنید بگید

پریاsays:

سلام.خواب دیدم ی حرم کوچیکی هست گفتند حدم حضرت رقیه هست و من همراه مردم دست به حرم میکشیدم و دورش میچرخیدم و دستم رو روی کفشم کشیدم تعبیرش چیه

حجت رضاییsays:

خواب دیدم اطراف حرم حضرت زینب دارم با مدافعان حرم افغانی پرسه میزنم که دقیقا یادم نیست اون اطراف ساختمان های مخروبه بود یا ساختمان در حال احداث ...اما یادمه ما خطر داعش رو احساس میکردیم..بعد خواب دیدم جنازه رهبر عزیزمون آقای خامنه ای رو اوردن بردن داخل حمام شستن و بردن برای تشییع و من خیلی ناراحت شدم...ممنون میشم تعبیرشو بگید

فاطمه مقدمsays:

سلام. خواب دیدم داخل محوطه ای هستیم و در حال خواندن نمازیم.قبل از شروع نماز چشمم به گنبد و حرمی می افتد کسی بهم میگه اینجا قم و بری زیارت وارد حرم میشم اما روی یکی از مقبره ها نوشته عقیله بنی هاشم . میدونستم اونجا حرم حضرت زینب و یک مقبره کنار هم حضرت رقیه است. داخل حرم نمازم رو میخونم و بعد از نماز دوباره سمت مقبره حضرت زینب میرم و کلی گریه میکنم. کنارم هم خواهرم که فوت شده و مامانم هم هستن. میشه لطفا تعبیرش رو برام بگید.

مجتباپروینsays:

سلام و درود بنده خواننده و آهنگساز هستم. در کنار آثار عاشقانه و اجتماعی که منتشر کردم، چندین آهنگ مذهبی نیز برای ائمه اطهار منتشر کردم که بخاطر یکسری از حاشیه‌ها که بعداً برام پیش اومد و‌ مردم گفتن که وابسته به جایی هستم و از ارگانی پول گرفتم، در حالیکه همه این آثار رو با هزینه شخصی و عشقی که به ائمه اطهار داشتم، بدون هیچ چشم‌داشتی خوندم؛ مدتیه که تصمیم گرفتم جهت جلوگیری از چنین حاشیه‌هایی، از این پس در زمینه مذهبی کاری منتشر نکنم. قبل از تولد امام حسین و حضرت ابوالفضل نیز یکی از مداحان که منو میشناختن ازم خواستن جهت ساخت یک آلبوم برای محرم کمکش کنم که بخاطر همین حاشیه‌ها درخواستش رو رد کردم. اما خواهرم خواب عجیبی رو در شب تولد امام حسین دیده درحالیکه اصلا از این مسایل و گفتگوی بنده با اون مداح محترم خبر نداشته که از شما میخوام تا راهنماییم کنید. خواهرم در رؤیا خواب می‌بینه که: "داشته از طریق تلفن‌همراهش یکی از آهنگهای بنده رو که برای حضرت رقیه خونده بودم گوش میداده که کاور آهنگ نیز عکسی از دختر بچه‌ای کوچک بوده که در آغوش یک زن نقاب‌پوش آرام گرفته (به تعبیر خواهرم اون دختر بچه حضرت رقیه بوده). در همین حین یک مرد ناشناس و زیبارو که از سادات نیز بوده جلو میاد و با تعریف از آهنگ و عکس کاور، از خواهرم میخواد تا اگر ممکنه آهنگ رو برای گوشی ایشون هم بفرسته تا گوش بده". این خواب با وجود پیشنهاد اون مداح عزیز برای آهنگسازی آلبوم ویژه ماه محرم، توو روزایی که مقارن با ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل بوده اما من درخواستشو رد کردم؛ چه تعبیری میتونه داشته باشه؟ مجتباپروین

علیsays:

سلام وقتتون بخیر ، مادر ۲ بار پشت سر هم خواب دیده که پدرم بلیت سفر زیارتی سوریه خریده با مادرم بره که مادرم گفته تازه از مشهد اومدیم پول نداریم و...که پدرم گفته بلیت خریدم باید بریم.ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید.

تیناsays:

سلام خواب دیدم سفری داشتم که در آن واحد مقصدم سه کشور بود.یا بهتر بگم سه شهر یکیش کربلا بود با این تفاوت که حرم امام حسین داخل حیاطی بود و یه حرم کوچیک داشت .منم توریست بودم محل اقامتم هم جایی مثل یه تخت دو طبقه بود ولی اطراف وسقفش پوشیده شده بود دقیقا مثل یه مستطیل که میشد دراز بکشی و ارتفاع خیلی کوتاه داشت. کشور دومی هم سوریه بود ولی کشور سومی رو یادم نمیاد .اینم یادمه که پیاده بودم البته راه سخت و دور و درازی نبود انگار از یه مرز که رد میشدم میرسیدم به یه کشور دیگه.

مریم کsays:

سلام. دوستم خواب دیده که باهواپیما باهم رفتیم سوریه و من بهش گفتم من قبلا اومدم اینجا چقدر تغییر کرده و بعدشم رفتیم استخر و خیلی ام خوش گذشته بهمون. تعبیر خوابی برای منم داره؟

آ.زsays:

سلام. من خواب دیدم که یه مکانی هست دادم زیارت میکنم مثل بقیه جاهای زیارتی ضریح نداشت ولی حرم بود.خلوت بود. گفتم ببینم اینجا حرم کدوم امامه که انقدر خلوته و آدم قشنگ میتونه زیارت کنه؟ گفتن حرم حضرت رقیه.زیارت می کردم. تعبیرش چیه؟

ناشناسsays:

سلام مادربزرگم خواب دیدن که همراه من و مادرشون رفتیم سوریه زیارت حرم حضرت رقیه و سکینه مادر بزرگم به من گفتن مقنعه نداریم من هم با نخ و سوزن مقنعه دوختم و دادم بهشون تعبیر خواب چیه در ضمن من یه حاجت خیلی بزرگ داشتم که به شدت براش دعا کردم و توسل به 14 معصوم ولی رهاش کردم

شیرین زرعیsays:

سلام مادرشوهرم زمانی که منو همسرم کربلا بودیم خواب دیدن که همسرم از سوریه برمیگردن و من بچه دارم و پسری بغلمه . شوهرم طلبه هستن و مادرشون تو خواب ملبس دیدتشون.

خیراللهsays:

سلام بنده خواب دیددم در کنار ضریح سبز رنگی ایستادم و سردار سلیمانی هم در کنار ضریح هستند و نام مبارک حضرت رقیه را صدا میزنن

مریمsays:

سلام من خواب دیدم ک با خواهرم بار سفر به سوریه برای زیارت بصورت پیاده بستیم.وهنگام خروج از دره منزل دسته مادر وبرادر ومادر بزرگم را بوسیدیم و راهی سفر شدیم و دراوایل راه چن نفر را دیدم ک یک سنگ ب پایم زدند اما ب راه ادامه دادیم ک از خواب بیدار شدم

لیلاsays:

سلام.خواب دیدم که مادر شوهرم به سوریه سفر کرده.وما در منزل ایشان بودیم.که یه نفر گفت سه نفر هستن که از تو بدگویی میکنن ونميزارن نامزدت به سمتت بیاد.در بیرون منزل جایی سر سبز و استخر دار وزيبارو می دیدم.تعبیرش میکنید.

امیرحسینsays:

سلام . خواب دیدم سوار یک ماشین بودم یک نفرم پشت ماشین نشسته بود راننده موقع رانندگی خوابش برد . ماشینو بزور نگهداشتیم پیاده شدم دیدم حرم حضرت زینبو از دور که بالایه ابر ها بود از دور خم شدم و سلام دادم تعبیرش چیه

الههsays:

سلام.من خواب دیدم به همراه خانواده رفتیم بیرون از ماشین هامون پیاده شدیم و بخشی از راه رو پیاده رفتیم رسیدیم به جایی که میگفتن حرم حصرت زینبه ولی شبیه زیارتگاه نبود موقع برگشت به سمت پدرم شلیک شد و اونو به بیمارستان بردند.ومن ومادرم به دنبال پدرم میگشتیم تا اونو پیدا کنیم.ومن گریه میکردم و به شوهر خواهرم میگفتم چرا اینجا مارو آوردی که این اتفاق افتاد.

t.msays:

سلام خواب دیدم با مادر و اشناها رفتیم حرم حضرت رقیه خیلی هم خلوت اس رفتم کنار ضریح یکم جلوتر در ضریح بازه و من یه دختر بچه میبینم ک میگن حضرت رقیه اس یه دستمال خیس میکشم رو سرشون برای تبرک . من میرم پیش مادرم هرچقدر میگم من حضرت رقیه رو دیدم باورشون نمیشه تعبیرش چیه.

اکرمیsays:

سلام دیشب خواب دیدم همراه با خانواده رفتیم به سوریه همگی شوق زیارت داشتند ولی من از ترس نیروهای داعشی اصلا زیارت بهم نچسبید.و درخوابم شهر اصلا امن نبود و خلوت بود.و من رو مامور حرم داخل راه نداد نمیدونم چرا ولی بعد که از راه دیگه ای وارد حرم شدم قبر حضرت زینب سنگ نداشت و زن ها روی سنگ قبر پارچه ای مشکی پهن کرده بودند‌.قبر ۴بانو دیگه هم بود کنار قبر ایشان که یکیش حضرت خدیجه بود.این صحنه رو که دیدم دلم ریخت‌‌. وقتی از خواب بیدار شدم شرمنده شدم که همیشه آرزو مکه و کربلا داشتم اما سوریه واقعا بهش فکرنکرده بودم.تعبیر خوابم چیه؟ فکرمیکنم از من دلشکسته هستن.

فاطمه نsays:

سلام من دیشب ب چنتا بچه فقیر کمک کردم بعد مامانم شبش خواب دید رفتیم سوریه و رفته بودیم سر قبر حضرت زینب و دعا میخوندیم تنها هم بودیم.تعبیرش چیه؟

هیچsays:

سلام من خواب دیدم که بهم خبر دادن پدر و مادرم قراره بزودی برن سفر سوریه و وقتی خودم با پدر و مادرم صحبت کردم راجع به این موضوع کاملا نارضایتی خودمو از سفرشون گفتم ولی اونا مصمم بودن که حتما برن مخصوصا مادرم تعبیرش چیه ؟؟

Monasays:

سلام طاعات و عبادات قبول خواب دیدم من و اعضای خانواده ام سوار یه قایق بودیم ،کم کم اب کم شد و قبر هایی معلوم شدن،من گفتم اینجا قبرستانه،بعد یه قبر بزرگ معلوم شد(مزار حضرت رقیه )پیاده شدیم دور قبر ایستادیم،من از ته دل گریه میکردم و اشک میریختم و بقیه با تعجب نگاهم میکردن،بعدش رفتیم مسجد اون شهر که همه عرب بودن میشه تعبیرش رو بهم بگید

mahla moammadysays:

سلام من خواب دیدم همراه بادوستم اعزام شدیم برای مدافع حرم شدن در سوریه وخوشحالم بودیم خیلی .تعبیرش چیه؟؟؟

ساره تابانیsays:

سلام من حدود سه ساله متارکه کردم ولی همسر سابقم مدام اصرار به برگشتن من میکنه دیشب خواب دیدم ایشان روبه برادرشون در حضور من گفتند چهارشنبه آینده ما (یعنی من و همسر سابقم)میریم سوریه!درخواب منم راضی بودم واصلا جدا نشده بودیم،ازطرفی خانه خیلی بزرگ و زیبایی داشتیم که به ایشان گفتم احمد چقدر خونمون قشنگه!لطف کنید بفرمایید تعبیر خوابم چیه

نفسsays:

سلام من خواب دیدم روزی که بلیت گرفتیم و میخوام با مادر بزرگم برم سوریه هوا خیلی توفانیه و رعد و برق میزنه اما همچنان ادامه رفتن میشدیم تعبیرش چیه؟!

الهیsays:

سلام.من در خواب دیدم که با خانواده همراه همسر،پسرودخترم به حرم حضرت رقیه رفته ایم . و وقتی که به حرم حضرت رقیه رسیدیم به همسرم گفتم قرار بود حرم حضرت زینب بریم واینگار تعدادی پاسدار با لباس سبز هم اونجا بودن درصورتی که من اصلا نمیدونستم قبر حضرت رقیه کجا است و این خواب را یک شب قبل ازشهادت حضرت رقیه دیدم

zarisays:

سلام خواب دیدم همراه عروسم به سوریه رفتیم ولی اجازه زیارت نمیدهند وما در بازار مشغول خرید بودیم

‌برندکامsays:

سلام و علیکم بنده خواب دیدم در یک اتوبوس هستم با انسان دیگه ای ک اصلا نمیشناختم ی آقای طلبه یا همون آخوند باما بود انگار همسر یکی از خانما بود گفتن کجا میریم آقاهه گفت میریم سوریه و خانما موندن جیغ بزنن برگردیم سوریه خطرناکه و ی آقای دیگه گف مگه میخوایم بریم جنگ آخه بعدش انگار رسیدیم آقای طلبه رف مسجد و بقیه در حال نماز بودن بعضی از نمازگزارن جوان چیریک پوشیده بودن کاپشن چیریک . و دوجوان اول صف وقتی آقای طلبه رو دیدن که امد از نمازشون زدن و اومدن برایه سلام و همینجور بلند میگفتن سلام حاجاقا . وقتی میخواستن بقیه برن سجده اوناهم هجوم اوردند برایع سلام و این شد که بیدارشدم

سید جمال الدین حسینیsays:

من خواب دیدم تو یه خونه ای رفتم یه اسب سفید هست که میگن این اسب امام حسین(ع) هست و بعدش منو به خونه ای دیگه میبرن که حضرت رقیه خواب هست و پدر و مادرم هم هستند که میگن بلند صحبت نکن که حضر رقیه خواب هست

رضاکدیورsays:

سلام من سه روزی هست اومدم جاتون خالی زیارت امام رضا .دیشب داشتم تنها با ماشینم تو بلوار امام رضا میرفتم و روزه ی خانوم جان زینب رو با دل و جون گوش میدادم وقتی اومدم خونه خوابیدم خواب دیدم که دو تا از اشناهای نزدیکم ولی یادم نمیاد کی بودن ولی خاطرشون برام خیلی عزیز بود داشتن میرفتن سوریه یه عالمه جمعیتم بودن من هرکدومو بغل کردنم و تو بغلشون به شدت گریه میکردم گریاهام جوری بود که حس میکردم خواب نیست واقعیه و واقعا بعداز خواب حس سبک شدن میکردم وقتی گریه میکردم بهشون میگفتم اگه شهید شدید منو شفاعت کنید و کلمه های دیگه که از شدت اشک های من و حرف هایی که بهشون میزدم بقیه همه بلند گریه میکردن شما میتونیدبگید تعبیر این خواب من چی میشه

اسرا شریفیsays:

سلام من در خواب دیدم به همراه مادرم به سوریه میرفتیم و آنجا جنگ بود و هیچکس نمی‌توانست به حرم برود من خودم یادم نبود ولی از مادرم پرسیدم ما چند دفعه به حرم رفتیم گفت ۲ دفعه من و۱ دفعه تو یعنی چی ؟

حسین رستگارsays:

باسلام خواب دیدم سوریه بهمراه خواهر و پسرم سوریه رفتیم و من از راه دور به حرم حضرت زینب سلام دادم و وارد حرم حضرت رقیه شدم و رفتم بالای قبه ی حضرت در پست بام و دیدم خیلی کثیف است و با آب از بالا تا پایین شستم و تمام خاکها و آشغالها را جمع کردم . جالب اینجا بود که جایگاه حرم حضرت رقیه در خواب من یک خرابه بود و مانند آثار باستانی قدیم بود و هیچ چیزش شبیه بارگاه و حرم نبود و من اصلا داخل ضریح نشدم و از بیرون فقط نظافت کردم.

گمنامsays:

خواب دیدم سوار اتوبوس شدم و به یک جایی رسیدم که گفتند حرم حضرت رقیه است وقتی این را گفتند ناخودآگاه فقط گریه کردم و دست روی یک قبری که مال حضرت رقیه بود میکشیدم و پدرم آمد و گفت باید بریم و من همچنان گریه میکردم تعبیرش چیست ؟