سsays:

سلام...اگه کسی خواب ببینه دختر همسایشو مرده بعد خاکش کردنه و یه مار زنده هم روش گذاشته یعنی چه (نمیدونم یا تو قبرش یا روقبرش گذاشتن)

ف.محمدیsays:

با سلام و خسته نباشید ساعت ۲.۴۵ شب از خواب پریدم و به علت این خوابی که عرض خواهم کرد بشدت گریه میکردم که این کامنت رو برای شما دارم میذارم ممنون میشم پاسخ بدید خواب دیدم خبر فوت پدرم رو درحالی که سرکار بودم بهم دادن و خیلی حالم بد شد وقتی به خودم اومدم تو خواب میفهمیدم که دارن پدرم رو دفن میکنن اما من نمیتونستم سرم رو برگردونم که این صحنه رو ببینم فقط صدای بیل و پر شدن قبر رو میشنیدم و عموم که بالا سرم ایستاده بود و درختچه های اطراف قبر رو میکند و هی فاتحه میداد و منو این کارش عصبی میکرد ولی بازم بخاطر اینکه انگار شوک بودم نمیتونستم حرفی بهش بزنم وقتی صدای بیل تموم شد سرم رو برگردوندم که دیدم قبر پر شده و روح پدرم بالای قبر ایستاده و داره بخاطر کارای عموم حرص میخوره و میگه تو زنده بودنم ۱ ساعت نمیومد بمونه حالاالان که مردم نمیذاره بره و بعد مادرم رو دیدم در حالی که گریه میکنه به پدرم میگه علی یعنی اینا واقعیه یعنی دیگه نمیبینمت؟ و پدرم در حالی که بغض کرده شروع میکنه و میگه واقعیه و من خیلی دوستت داشتم همیشه از زحمتات ممنونم و... ولی مادرم نمیشنوه و نمبینه انگار روح پدرم رو ولی من میدیدم ولی انگار پدرم منو نمیدید چون مقابل گریه های من هیچی بهم نمیگفت حتی نگاهم نمیکرد انگار حضورم رو درک نمیکرد و از خواب پریدم پیشاپیش ممنونم از تعبیرخواب ان شا الله که خیره خیلی حالم بده

خاطرهsays:

با سلام خواب پراکنده ای دیدم از چهار قبر خالی خواب دیدم فردی در محلی که چهار قبر خالی بود ایستاده و داره تعدادی اسکناس که در دست داره می شمارد . من از فاصله دور می دیدمش ...با ناراحتی و گلایه گفتم....اون با این کار قبر چهار نفر رو‌ کند و ادامه دادم حالا خوب است که داره قبرها رو می ببینه و می‌دونه عاقبت هر کسی مرگ هست اما باکی از کاری که کرده نداره و گریه میکردم .اما اون فرد همینجوری در حال شمارش اسکناس بود و روی قبرهای خالی یه لحظه دیدم دسته گل های گذاشت. این مابین باز خواب های دیدم که مربوط میشه به زلزله های خفیف که نه بهم صدمه ای زد نه مرا ترسوند در آخر دیدم که دخترم بهم گفت برای صحبت کردن یا هشدار عملکرد اون فرد که کنار اون چهار قبر اسکناس می شمارد میرود.‌تا این مسئله رو حل کند ممنون میشم از تعبیر خواب ...در ضمن پدر همسرم چند سال پیش فوت کرده و پنج فرزند داره که الان فرزند پسر کوچکتر به شکلی عهده دار تقسیم زمین های کشاورزی پدر شده .

جواد صدیقیsays:

سلام خوبید من خواب دیدم رو قبر چندتا مرده خاک بوده ولی از نصفه بیشتر منم یه بیل برداشتم خاکا دوروبرشا ریختم رو قبرها بعدش دو نفر هم اونجا بودن کمک اونا هم خاک رو دونفرکه مثل اینا کم بود خاکشون ریختم و بعد از تموم شدن گفتن این دوتا قبر مال دو شهیدن میخوام تعبییر کاملشا بدونم ممنون

مبیناsays:

سلام دو شب خواب قبر می بینم یه بار دیدم سر قبری نشستم و فاتحه می خوانم دیشب هم خواب دیدم ۹قبر که بر روی هر قبری روح آن ها نشسته و دو تا روح که یک مرد و یک زن بودن به من نگاه می کنن من چهره زن رو به طور واضح دیدم و خیره کنان بهم نگاه می کرد لطفا تعبیر کنید..

محدثهsays:

سلام چون که مرتبط با خریدن قبر مطلبی توی سایتتون ندیدم مجبور شدم اینجا کامنت بزارم من خواب دیدم که مادرم قصد خرید قبر برای خودش رو داره و داداشم هم داره بهش کمک میکنه که بخره. مادرم هم چادر سیاه پوشیده بود. تعبیرش چیه؟

Baharsays:

سلام اگ درواقعیت یه پسری ادمو بخواد ولی نماز بخونم ک اصلا نیاد خواستگاری ودقیقا همون شب خواب ببینی اون پسر بایکی دیگ ازدواج کرده وجفتشون مردن ودوتا قبر خالی ببینی برای اون زوج کندن وفقط خانواده ی من باشنو اون پسر تعبیرش چیه؟ممنون

Behnamsays:

سلام، خواب دیدم ک بر قبر پسر عموم (ک ب تازگی فوت کرده و جوان بوده ) خاک میریزم ب اندازه ای ک پر شود و با شدت زیادی در خواب گریه میکردم ، تعبیر خواب ؟؟؟؟

Fatemehalahyarisays:

سلااام وقت بخیر. ببخشید من خواب دیدم که داریم رو دوتا قبر خالی خااک میرزیم که بعدش سبزی بکاریم میشه بگی تعبیرش چیه؟

مهدی فتحیsays:

سلام خواب دیدم که همه فامیلام داشتن قبر من رو میکنند و من را داخل قبر گذاشتن و روح من داشت نگاه به فامیلام میکرد تعبیر خواب این چیست؟؟

هدیهsays:

سلام و درود خواب دیدم توی غسال خانه هستم . شوهر دختر خالم ک فوت شدن رو آورده بودن اونجا. دو تا جنازه دیگه هم تو کاور آورده بودن ک میخاستن بعضی از اعضاء جسد ها رو به جسد شوهر دختر خالم پیوند بزنن. تو خواب فک میکردم که اینا همه مردن این کار چ سودی داره ولی ب نتیجه ایی نمیرسیدم. از اون دوتا جنازه بوی تعفن میومد. بعد موقع دفن کردن ک شد دیدم دختر عموم داره قبر رو پر میکنه تقریبا دو سوم قبر پر شده بود ک ب دختر عموم گفتم بزار من کمکت کنم خسته شدی. بعد بیل رو ازش گرفتم و مشغول پر کردن قبر شدم