پردیسsays:

سلام بابام خواب دیده که اومده خونه (البته تو خواب خونه خودمون نبوده) دیده دم خونه و خونه همسایه کلی شلوغه و فامیل و اقوام جمع هستند، یه خونه آقایون یه خونه خانم ها، پرسیده چی شده بهش گفتم مگه نمیدونی بابات فوت کرده، بعد شروع کردن به گریه کردن، بابامم گریه می‌کنه. (پدر بابام حدود ۱۱ ساله فوت شدن)

سارا محمدیsays:

سلام . همسرم خواب دیده برای مادرم که دو سال قبل فوت شده ایندفعه توی یک خونه مراسم خیلی خوب داریم میگیریم . و من و ایشون داریم به همه غذا میدیم و مراسم برگزار میکنیم . تعبیر این خواب چی میتونه باشه ؟ ممنون میشم ج بدید

پرنیاsays:

سلام.خواب دیدم با دو دختر غریبه دوست بودم و یکیش گفت بیا بریم ختم دخترخالم من گفتم چرا مرد گفت مریض بودهیچ کدوم ازغریبه ها رو نمیشناختم رفتم ختم و بعد بلند شدم اومدم بیرون دسته اومده بود و من از بین دسته ها رفتم و خیرات ساندیس نون.برنج به مردم دادم و ی سفره بزرگ انداختم و ی نفر دعای توسل میخوند تعبیرش چیه؟؟

نسیsays:

سلام.خواب دیدم درمجلس ختم یه جوان ک در عالم واقعیت نمیشناسم ولی در خواب از بستگان دور بوده شرکت کردم و مجلس هم در مسجد بود لباس من مناسب ختم نبود شلوار سفید ومانتو و شال قرمزسرم بود.مادر دوست پسرمم اونجا بود و باهم ب وسیله همین شخصی ک فوت شده فامیل هستیم(البته در خواب خود اون شخص واسطه فامیلیه ما نمرده بود یکی از اقوامش بود)من رو در مسجد ک برای ختم رفته بودیم ب مادر ایشون نشون دادن و گفتند ک این دختر هس ک میخوایید برید خواستگاری خانم رفتن اشپزخانه مسجد و شروع کردن ب حرف زدن ک لباسش مناسب ختم نیس و ....ک من هم شنیدم رفتم کنارشون و از یخچال یک سیب برداشتم و دادم بهشون و گفتم امدن من ب اینجا خیلی اتفاقی شد و از جای دیگه ای امدم و امکان برداشتن لباس ختم نداشتم درسته ک سن من ب ختم نیس ولی چون جوان بود ناراحت شدم و برای صوابش اومدم...میخواستم ببینم تعبیرش چیه؟

علیsays:

با سلام خواب دیدم در مراسم ختم مادر دختری که عاشقش هستم و چند سالی هست که ندیدمش برای گفتن تسلیت شرکت کردم. وقتی دیدمش و تسلیت گفتم گریست و من هم گریستم. بعدش بلند شد و به سمتم اومد و یه جورایی ازم دلجویی کرد و از من خواست به خاطر اینکه ازم دور شده او را ببخشم. بعدش هر دو از اینکه بعد از چند سال دوری از هم دوباره همدیگر رو می دیدیم در عین ناراحتی، خوشحال بودیم و اصلا همدیگر رو ول نمی کردیم.یه جورایی در آغوش همدیگه بودیم.(جلوی همه) هوا هم تاریک و سیاه بود. و همه مشکی پوش...ولی خودش خیلی تغییر کرده بود و خیلی زیبا به نظر می رسید.حتی منو به بقیه هم معرفی کرد و گفت که بهم علاقه مند هستیم و میخواهیم با هم ازدواج کنیم. لطفا تعبیرش رو برام بگین، با تشکر...

لیاsays:

سلام خواب دیدم همسایمون مجلس ختم دارند یه وانتی اومد و 50 تا چلوکباب داد که من بدم به همسایمون، من هم در زدم و دختر همسایمون درو باز کردن و تحویل گرفتن ، اما قبل از من پسر همسایمون اومده بود دنبال داداشم و با اون رفته بودن یه مقداری زیادی چلو کباب خریده بودن! و از کسی که این چلوهارو به من داده بود متعجب بودن. ممنون از لطف شما

نرگسsays:

سلام من خواب دیدم برای فوت مادربزرگ یکی از آشناها توی خونه قدیمی پدربزرگم جمعیت زیادی که همه سیاه پوشیدن جمع شده خود پسره هم داره میوه میخره من عاشق این پسرم ولی به من بی اعتناست . دونفر مرد هیکلی و بزرگ هم میان و تمام کفش های رو بغل میکنن به زور و سختی با هول از بین جمعیت رد میشن میبرن من به مامانم میگم مامان من لباسم رنگیه کفشم مشکی نیس میرم خونه لباس مشکی بپوشم مامانمم با من میاد تا لباس و کفش مشکی بپوشیم و بریم خونه خود صاحب مرده ختم برگزار شده. یه پسره هم سر کوچه تو مغازه داره لباس اتو میکنه و یه اهنگ زمزمه میکنه. ممنون

لیلاsays:

سلام من خواب دیدم مراسم ختم برادرم هست(دور از جونشون) خونه قبلی ما شلوغه و همه سیاه پوشیده بودن مادربزرگ زن داداشم خیلی بیتاب و هربار گوشه ای خلوت میکرد،من میخواستم شیرینی بردارم که نزدیک بود بیفتم که خواهرم خندید منم دیدم آقای جوانی داره به من نگاه میکنه منم الکی خندیم و بردم که شیرینی رو به مادربزرگ زن داداشم بدم دیدم نیست همون موقع عموی بزرگم وپسراش اومدن که ما شروع کردیم به گریه ولی من اشکم نمیومد فقط ضجه میزدم ولی پدرم چشماشون قرمز و اشکی بود ممنون میشم تعبیر بفرمایید

سعيد مsays:

سلام پدر بزرگ بنده ٢ هفته پيش فوت كرده خواب ديدم در مسجدي مراسم ختم ايشان است و داريم از مردم پذيرايي ميوه و شام ميكنيم من خودم بعد از پذيرايي نشستم و حسابي ميوه و غذا خوردم در حال خوردن غذا از خواب پريدم خواب رو در روز جمعه و بعد از ظهر ديدم پدر بزرگ بنده دقيقا ٢ هفته پيش روز جمعه فوت كرده است لطفا تعبيرش را بفرماييد باتشكر

نازیsays:

سلام دیشب خواب دیدم برای پدرم که فوت شده یه مراسم تو خونه گرفتیم خیلی مهمون داشتیم خانواده پدرم از خانواده من جدا نشسته بودن من جلوی هر دو خانواده شمع و جا شمعی گذاشتم جمعیت زیاد بود پذیرایی زیادی داشتیم من میزبان بودم از میوه ها سیب سرخ یادم هست و از غذا پیراشکی گوشت ممنون از لطفتون

میرزاییsays:

سلام.خواب دیدم مراسم ختم عمه ام هست در یک خونه.واقعا چندوقت پیش فوت شدن.درمراسم ،عموی بزرگم پیراهن سفید وشلوار مشکی تنگ وچسبان پوشیده بود که من تعجب کردم گفتم چراسفید پوشیده باید برعکس مشکی میپوشید واصلا اهل اینجور تیپ زدنا نیست عموم.موهاشم کم پشت وبلند شده بودن.ازطرفی عمو کوچیکم همونجا میگن مریض شده وبیمارستان هست من برای ملاقاتش میرم بعد مادرم میاد میگن میخاد مرخص بشه یک آن عمومو کنارخودم میبینم بهش میگم توکه خابیدی چطور الان سالم کنارمنی!بعد دوباره مادرم میره کاراشو بکنه برای ترخیصش.تعجب میکردم چراهم کنارمنه هم توبیمارستان خابیده ومرخص نشده.آخرشم انگار به مراسم ختم عمه ام نمیرسیم

میم قیمیsays:

سلام.من امروز صبح خواب دیدم دوست پسر دوستم مرده بهمون اعلامیه اش رو دادن و ما رفتیم مراسم ختمش. در صورتی که دوستم اصلا دوست پسر نداره و مجرده. تعبیر چیه؟

نفیسهsays:

با سلام خدمت شما و تشکر، خواب می دیدم که برای مادر بزرگم که پارسال فوت کردن یک مجلس ختم دوباره گرفته شده ی جایی که تلفیقی از خونه خودشون و مسجد بود و با اینکه می دونستم مجلس ختم دوباره اس و بقیه هم می دونستن همه گریه می کردن، دوس پسرم هم توو این مجلس اومده بود با لباس سفید و خیلی زیاد گریه می کرد، و وقتی که می خواستن با یک قوری برای مهمونا چای بریزن قوری روی مهمونا چپه شد و من خیلی تلاش کردم که این اتفاق نیفته تعبیرش چیه؟

لیلاsays:

خواب دیدم وارد یک مراسم شدم نمیدونستم مراسم کیه فقط همه فامیلامون هم اونجا بودن تعبیرش چیه ؟لطفا بگین

مسعود متقیsays:

سلام، من خواب دیدم که از مسافرت برگشتم و دیدم داخل کوچه همسایه بغلی پارچه سیاه زدن و نوار قران گذاشتن برای مرده ان خانه

میم.قیمیsays:

سلام من خواب دیدم من و دوستم رفتیم توی تابوت خوابیدیم تعبیر چیه؟

نسيم ٦٧says:

سلام وقت بخير من خواب ديدم با همسرم تو يه مجلس ختمي هستيم كه مادرم و مادربزرگم خيلي گريه ميكنن و مشكي پوش بوديم بعدش با همسرم مجلس رو ترك كرديم وقتي تموم شد.ساعت يه ربع به ٦ صبح پريدم از خواب تعبيرش چيه؟

نسيم٦٧says:

ممنون از وقتي كه گذاشتين ببخشيد در رابطه با تعبير خواب من ميخواستم بدونم كه اينكه منو همسرم بعد از اتمام مجلس ختم اونجا رو ترك كرديم و لباس مشكي كه مخصوص عزا هست تن داشتم روي تعبير تاثير منفي نداره؟ممنون از پاسخگوييتون

مرضيه صبوريsays:

سلام خسته نباشين.من خواب ديدم تو يه مجلسي هستم دقيق يادم نيست كه مجلس ختم بود يا يه مجلس ديگه صندلي گذاشته بودن اگه مجلس ختم هم بود نميدونم مال كي بود فقط خانواده مادريمو اونجا ديدم خاله و دايي و ..... ( شما فرض كنيم لباس عزا هم تنمون بوده يادم نيست دقيق فرض هم كنيم اينجوري بوده) من براي مامانم جا باز كردم نشستيم بعد زن داييم اومد من بهش بوتمو داده بودم بپوشه وقتي برام اوردش پوشيدمش ديدم پاشنه يكيش شكسته و پاشنه نداره.تعبيرشو ممنون ميشم بگين با تشكر

اشکانsays:

سلام خواب دیدم که وارد خانه میشوم و لباس سیاه بر تن داشتم و جمعیت عظیمی در خانه ناراحت بودند و عمه ام که به تازگی پسره جوانش را از دست داده از همه بیشتر ناراحت تر است و وارد خانه که شدم همه ناراحت بودند گویا من مریضی داشتم لا علاج اما آن لحظه از جانب یک اقوام انگار شفا یافتم و غرق در خوشحالی شدم و از او سپاس گذاری میکردم و اینکه عمه ام که پسر جوانش را از دست داده بود اورا هم دیدم که آن جا ورزش میکرد نشانه چیست؟

عادل احمدیsays:

با سلام پدرم ۱۸ساله فوت شده بعداز نماز صبح خواب دیدم تازه فوت شده ودر مسجد برایش ختم گرفتیم و غذا زرشک پلو با مرغ میدیم جمعیت زیادی آمده بودن ومن نگران بودم نکنه به همه غذا نرسه .آیاخوابم تعبیر داره ؟ممنونم

مرضیهsays:

سلام. در خواب وارد یه اتاقی شدم و از اقایی که پشت میز نشسته بود درخواست میکردم بزارند من در مجلس ختم افرادی که در سالن تشکیل میشه شرکت کنم و ورود بی اجازه من بدون دعوت مشکلی نداشته باشه.

صادق موسویsays:

با سلام پدر بزرگ من حدودا ۳ ماه است که فوت شده... و من شاید ۱۰ بار تا حالا خواب های مشابه و تکراری میبینم.. خواب میبینم که در خانه ی پدربزرگ مرحومم آشنایان زیادی به مجلس ختم امدند و گاهی غذا خیرات در همان خانه بین اشناها پخش میکردیم... همه ی خواب های من این است...همه اش تکرار

مهديه محمديsays:

سلام (من دختري مجرد هستم)،خواب ديدم خيلي از عزيزان خودم رو از جمله پدر و مادرم و همسرم و كساني ديگر فوت شده اند و من به همراه نوزادي كه انگار فرزندم بود(متوجه نشدم دختره يا پسر)و دائما در بغلم بود تو يك خانه ي بزرگ كه گويا براي پدر شوهرم بود بلند بلند گريه ميكنم و خودم رو ميزنم...و بيشتر كساني كه امده بودند در ان مجلس ختم رو نميشناختم و اقوام شوهرم بودند كه اصلا حال من و فرزندم برايشان مهم نبود،اما يه مرد جوان بود كه دل داريم ميداد و من نميشناختم و اين اصلا براي اذماي اون جمع خوب نبود ... احساس از دست دادن بهترين هاي زندگيم مادر و پدر و همسر و تنهايي در ان جمع و با يه بچه نوزاد كه فرزندم بود ممنون ميشم تعبيرش رو بگين با تشكر

امیرحسینsays:

سلام من دیشب خواب دیدم که در مراسم ختم کسی که نمی شناختم در مسجد شرکت کرده بودم.وچند جوان که از بچه های محل بودند و من انها را می شناختم در این مراسم به شدت گریه وزاری می کردندولی معلوم بود برای فوت شخص دیگری که در اثر تصادف فوت شده بود گریه می کردند لطفا تعبیرش را بگویید

نرگسsays:

سلام من دیشب خواب دیدم در مراسم ختم کسی که نمیشناختم شرکت کردم. از هم محله ای های همسرم بود که دارم ازش جدا میشم. یه خانومی منو اونجا دید با پسرش بودن( یه مرد جوان) و طوری رفتار میکردن انگار خیلی از من خوششون اومده. در راه برگشت تا در خونمون باهام اومدن. تعبیرش چیه؟

آریوsays:

سلام.من دیشب خواب دیدم با یه نفر که میشناختمش داشتیم می‌رفتیم مراسم ختم به نفر که نمی‌دونستم کیه.بعدنشستیم یه نفر پیشم نشست وآیه الکرسی میخواند منم باهاش می‌خوندم میخواستم ببینم تعبیرش چیه.دم صبح دیدم این خواب وهواگرگ ومیش بود.ممنون

سمیهsays:

سلام من خواب دیدم در مراسم ختم کسی هستم که نمی شناختم و مدام زنهای سیاه پوش زیادتر میشدند. میرفتم نزدیکشان به امید اینکه آشنا باشند اما هیچکدام آشنا نبودند. و شیون و گریه سر میدادند طوری که از صدایشان گوشم درد گرفت.

حنا صالحیsays:

با سلام،خواب دیدم مراسم یادبودی برای مادربزرگ دوستم که مادر شهید هم بودن، و قبلا فوت شدن توی خونه ای که ما قبلا سالها توش زندگی کردیم و الان دیگه اونجا زندگی نمیکنیم، برگزار شده خونه در حال خونه تکونی بود و دیوارها خالی از قاب و پرده بود، یه خانم سن بالایی هم نوحه خوند که دوستم به من گفت این مادر دختریه که داداشم بهش علاقه داره ولی با ازدواجشون مخالفه،تعبیر این خواب چیه

مریمsays:

سلام من خواب دیدم رفتم خونه یه آقایی ناشناس توی محله خودمون برای مراسم چهلم برادرش تا از طرف پدرم پیراهن رنگی بهش کادو بدم. وقتی رسیدم برادرش خیلی ناراحت بود و یه خانم بهم گفت اصلا نمیشه طرفش رفت. یه دفعه دیدم همون آقای عزادار با چوب زیربغلش بلند شد و خندید و با همه روبوسی کرد.منم جرات کردم و جلو رفتم و کادو را بهش دادم و توضیح دادم از طرف پدرمه. یه دفعه عصبانی شد این چیه کادو میدید برو بیرون.منم از خونه اومدم بیرون و همون خانم همراهم اومد بهش گفتم یکی از دوستام (اسمش خاطره است) برادرشو اعدام کردند اینجوری نمیکرد که این رفتار میکنه تازه همون یه برادر را داشت. بعد از خواب بیدار شدم و یادم افتاد که خاطره اصلا برادر نداره. تعبیرش چیه؟ خدای ناکرده واسه دوستم اتفاقی میافته؟

نسيم ٦٧says:

با سلام.برادر شوهر من وقتي ١٣ سالش بوده فوت ميكنه من اصلا نديدمش امروز صبح خواب ديدم كه مادر شوهر و پدر شوهرم با يه پسري كه شبيه برادر شوهرم بود يا نميدونم شايد خود برادرشوهرم بود كه فوت كرده داشتن ميرفتم سفر دبي بعد كه رفتن تو فرودگاه همسرم اصرار كرد كه منم ميخوام باهاشون برم اجازه بده كه برم من اصرار كردم كه نه ولي گوش نكرد و رفت از خواب پرديم دقيق يادم نيست كه بعدش برگشت يا رفت.تعبيرش چيه خيلي نگرانم ممنونم و خسته نباشين

وsays:

سلام خواب دیدم یکی از زنان فامیل که زن مومنی هم هست فوت شده و در مراسم عزای او شرکت میکنم و زیاد هم گریه میکنم .

نسيم٦٧says:

با سلام.برادر شوهر من وقتي ١٣ سالش بوده فوت ميكنه من اصلا نديدمش امروز صبح خواب ديدم كه مادر شوهر و پدر شوهرم با يه پسري كه شبيه برادر شوهرم بود يا نميدونم شايد خود برادرشوهرم بود كه فوت كرده داشتن ميرفتم سفر دبي بعد كه رفتن تو فرودگاه همسرم اصرار كرد كه منم ميخوام باهاشون برم اجازه بده كه برم من اصرار كردم كه نه ولي گوش نكرد و رفت از خواب پرديم دقيق يادم نيست كه بعدش برگشت يا رفت.تعبيرش چيه خيلي نگرانم ممنونم و خسته نباشين

امیرمحمدsays:

سلام خواب دیدم که به سالن غذا خوری با چند نفر از فامیلامون رفتیم اما مرده رو نمیشناختیم و در اون مراسم برخی میومدن میرقصیدن بعد میرفتن در آخر هم گفتن غذا برای ما نمانده و همه برگشتن اما من باز ب تالار برگشتم ریدم مرغ سالم غذا خیلی هس و هر جا میرفتم چند تیکه میخوردم خواستم ببینم تعبیر ان چیست ؟ممنونم

ناهیدsays:

سلام خواب دیدم میخوایم بریم ختم دایی مادر شوهرم که‌ در واقعیت زنده هستن از یه جایی که سرسبز بود مثل جنگل از یه سراریزی هم باید پایین می رفتیم که پله های بزرگی ساخته بودن که پایین‌اومدن ازش سخت بود یا می پریدی که من ترسیدم و گفتم من نمیتونم بپرم دلم میخولست یکی دستمو بگیره تا من بپرم پایین هوا هم بارانی بود

مسعودsays:

سلام من خواب دیدم که با رقیبای کاریم دعوا میکنم و همه شونو زدم و از اون خونه بیرون اومدم رفتم دیدم که محل کارم تغییر کرده و کارم رفته به یه جای دورتر که شاید 160 کیلومتری دورتر از جای اصلیش و رفته به روستای مادربزرگم رفتم اونجا کار کنم همینکه کلنگ رو بلند کردم کار کنم مردم اونجا بودن و نتونستم کار کنم بعدش یه جاده اونجا هست که زیاد شلوغ نیست ولی تو خابم شلوغ شده بود ماشین زیاد میومدو میرفت بعدش یکم رفتم اونورتر دیدم که مراسم ختم یکی از اهالی اون منطقه ست که (در واقع ده روزی میشه فوت کرده) و خانوادی من و خودم هم اونجا حضور داشتم و همه نارحت بودن و منم با هر کی سلام میکردم باهام سرد بودن و خوب تحویلم نمیگرفتن! بعدش دو سه بار دیدم از یه جایی یکی خودشو انداخت پایین دره فکر میکردم خودکشی میکرد بخاطر مرگ اون یکی که مراسم ختمشه. مراسم ختمم در مسجد نبود بلکه نزدیک محل کار من بود در خواب. تعبیرشو لطف کنید ممنونم

???says:

سلام اول يه توضيح بدم بعد خوابمو بگم ما یه همسایه داریم که دکتر چند تا پسر داره خواب دیدم مراسم عذاداری این دکتره بوده نصف مهمونای عذاداری تو خونمون بودن نصفشم تو خونشون همه ناراحت بودن خواب دیدم یه دختر ۱۰ ساله پیشم بود خیلی تمیز و قشنگ بود میگفت نوه اش هستم برا مرگ پدربزرگش ناراحت بود بهش گفتم که دختر کودوم پسرشی گفت اونی که دکتر منم بهش گفتم همونی که دانشجوی پزشکی تو ترکیه بود(واقعیت داره) بهم گفت اره بقیه پسراشم تو خوابم بودن ممنون ميشم اگه تعبیرشو بگین???

مهرانsays:

خواب ديدم از پله ها پايين رفتم عموم رو بغل كردم و ايشون هم منو بغل كرد مراسم ختم مادر زن ايشون بود (سال هاست فوت كردن)با مادرم رفتيم ايشون رفتن زنانه منم مردانه همش ميگفتم كاش گل ميخريديم حالا عيبي نداره مراسم بزرگه بعدا ميفرستم خونشون دسته گل.....

مهرانsays:

خواب ديدم از پله ها پايين رفتم عموم رو بغل كردم و ايشون هم منو بغل كرد مراسم ختم مادر زن ايشون بود (سال هاست فوت كردن)با مادرم رفتيم ايشون رفتن زنانه منم مردانه همش ميگفتم كاش گل ميخريديم حالا عيبي نداره مراسم بزرگه بعدا ميفرستم خونشون دسته گل مادرم گفت تا ساعت ٩ بشينيم من هم به ساعتم نگاه كردم ديدم يك ساعت و خورده اي ديكه ٩ ميشه و بايد بشينيم

ساجده خسرویsays:

سلام خسته نباشید من دیشب خواب دیدم مراسم گرفته بودم توی خونه خودمون واسه فوت پدربزرگ دوستم که گمونم دوسالی میشه فوت کردن .همه هم میومدن حتی خونواده خود دوستم یعنی دختراشو اینارم دعوت کرده بودم ولی توی این مراسم من یه لحظه چشمم خورد به خاله پدرم.ایشونم 6.7 ماهی هست از دنیا رفتن میشه تعبیرشو بگید؟؟

يااللهsays:

بسم الله با عرض سلام و درود روز بعد از مبعث پيامبر در خواب مشاهده كردم كه مبعث پيامبر و هنگام اذان صبح ميباشد و من هم مقدار زياد شربت پرتقال و شيريني در منزل آماده كرده ام كه بعد از نماز صبح آنهارا در مسجد پخش كنم. ميخواستم لطفا تعبير خوابم را بدونم . با تشكر فراوان

علی حسینیsays:

با سلام دیشب خواب دیدم با پدر و مادرو خواهر و همسرم در مراسم عزاداری یکی از بستگان همسرم شرکت کردیم اول در مسجد و بعد در خانه شان. پدرم و مادر و خواهرم از شهرستان آمده بودند پیش ما و از اینکه تا رسیده بودند اینجا مجبور شده بودیم به ختم برویم کمی ناراحت بودند.

Hadissays:

سلام من ١ماه پدر بزرگم فوت شده و خواب دیدم که توو خونه خودش مراسم گرفتن و خونه و حیاط پر ادم با لباس مشکین یه دختر بچه ٨ساله از اشناهامونم روو سکو از حال میره و من داشتم به هوش میاوردمش انگار یه بچه کوچیکم بغلم بود پسر بچه بود تعبیرش چیه ؟

نسيم٦٦says:

با سلام و خسته نباشيد.من متاهل هستم يادم نيست دقيقا چه ساعتي اما صبح زود از خواب پريدم.خواب ديدم با چندتا از دوستاي دوران دبيرستانم رفتم بيرون بعد از اونا جدا رفتم رفتم عروسي يكي از دوستان دوران دانشجويي كه مدت خيلي زياديه ازش خبري ندارم اون موقع متاهل بود زمان دانشجويي.با يكي از دوستام شب عروسي رسونديمش تا خونه اش يادم نبست اما فكر كنم لباس خودم مشكي بود مامانم اومدن دنبالم گفتن اينجا چكار ميكني چرا موندي تا اين موقع.تعبيرش چيه؟

Nazgolsays:

سلام..پدرم خواب دیدن برادرشون که مرده برای پدر و مادرشون که هر دو فوت کرده درخانه خودش مراسم یادبود گرفته..تعبیر این خواب چیه؟

سيماsays:

خواب ديدم كه دختر عموي مرخومم تازه فوت شدن و مراسم در منزل ما برگزار شده و همه اهسته گريه ميكنند

۱۲۳says:

سلام برشما.حدود یک هفته ای هست که دایی ام فوت شده و در شهرستان ختم گرفتن .پدرم قصد داشت یاد بودی در شهرخودمان بگیرد و نشد یه سه روزی است همش خواب ختم میبینم که احتمالا ما گرفتیم و انگار یه عدد از دست شخصی گرفتم و نمیدونم کی بود داییم بود یا کس دیگه و امروز دوباره خواب دیدم مراسمی که میخواستیم رو گرفتیم و مامانم میگه یکی از اقوام که به اوهم دایی میگیم میخواد منو ببره با خوشحالی و میگه ۵ ام منه. من دست مادرم رو میکشم از اون مجلس در صورتی که اون شخصی که دایی میگیم زندس .

anisasays:

سلام من خواب دیدم با دختر عموم و مامانم و زن عموهام سیاه پوشیدیمو میریم خونه پدربزرگم که چندوقته فوت شده انگار توو خواب تازه فوت شده بود هوا تاریک بود توو حیاطم رفتیم دختر عموم بلند گریه کرد با خالم بعدم من بغض کردم تعبیرش چی میشه

سارا حیدریsays:

سلام امروز بعد از ظهر خواب دیدم که تو یه مراسم ختم هستم که نمیدونم کراسم کیه ولی همه خونواده مادریم بودن من زیاد نموندم فقط یه لجظه دیدم که نامزد سابقمم اونجاست و از جلو من رد شد‌و‌من تعجب کردم که این اینجا چیکار میکنه بعدشمن رفتم تو جمع دوستام داشتیم با هم خوش‌میگذروندیم که یه اهنگ به اسم نامزدمو خوندن منم شروع کردم فیلم گرفتن که واسش بفرستم

اسراsays:

سلام وقتتون بخیر من امروز خواب دیدم که مراسم ختم پدربزرگمه و خونشون خیلی شلوغ بود همه نشسته بودن ولی سیاه تنشون نبود خیلی بعد بین اونا یه اقایی بود که چندسال پیش یه مدتی باهم بودیم و منو میخواست والان ازدواج کرده دیدم توو خواب اونجاس و موهاش سفید شده تقریبا و بلند شده و بسته موهاشو من نگاش میکردم اونم همینطور بعد میگشتم زنشم ببینم که دیدمو گفتم زنش چقد زشتهه بعد حس کردم برادرم با کسی داره بحث میکنه رفتم لبه پنجره دیدم چندتا پسر بچه پسر جوون دارن با داداشم بحث میکنن بعد داد میزنم سرشون توو خواب و یکم دور میشن بعد بابام میره داداشمو میاره توو تعبیرش چیه

sanazsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم که ظهر .خونه بابابزرگه تازه فوت شدمم بعد مراسم تموم شده و همه سر سفره شام میخوردن بعد انگار عروسی یکی از بچه ها بود میخواستیم اماده شیم همه من بخاطر نبود پدربزرگم یدفه بغض میکنم گریه میکنم تعبیرش چیه ؟

یه دخترsays:

سلام من خواب دیدم در یک خانه ناشناس مراسم ترحیم کسیه که من نمیشناسم و فقط دیدم زنی جیغ میزد و میگف پسرمو برگردونین فک میکنم قبلش قبرستون رو هم دیدم که زن رو زمین نشسته بود همه لباساش خاکی بود از طرفی نمیدونم تو همون خواب بود یا دوباره خواب دیدم(ولی فک میکنم همون جا تو همون خونه تو یه اتاق بودم)که با کسی که قبلا باهاش روابط پیچیده ولی مجازی داشتم دوباره حرف میزنم و پرسید پس چرا رفتی و من میخواستم جواب بدم که بیدار شدم. لطفا بگین تعبیرش چیه

جوادsays:

با سلام من خواب دیدم مراسم ختم پدربزرگ زن عموم هستش.مراسم تو مسجد بود و خیلیم شلوغ بود.من پاشدم و لیوانای خالی چای رو جمع کردم و بردم آشپزخونه کنار سماور بزرگ تو آشپزخونه مسجد.یه مقدار آتیش ریخته بود رو در سماور و داشت میسوخت ممنون میشم تعبیرشو بگید

فریما آریانsays:

با سلام من خواب دیدم به همراه دوستم در مدرسه ای که دیگه در آنجا تحصیل نمیکنم مشغول تحصیلیم و برای دوستام کیک پختم و بهشون دادم و یه فعالیتی که معلم ازم خواسته بود رو چندبار انجام ندادم ولی معلم متوجه اش نشد و دوستام حواسمو از درس پرت میکنن بعد مدرسه با دوستم رفتیم برام بستنی خرید تو راه برگشت به مدرسه نزدیک مسجد استادی که عاشقشمو دیدم جوری که بشنوه بلند گفتم بریم مسجد بقل مدرسه نماز بخونیم که تصویر بزرگ دو تا از دوستای درسخونمو دیدم که فوت کردن و بقل مسجد زدن خیلی شلوغ بود همه لباس مشکی پوشیده بودن رفتم داخل اول برادر بزرگمو دیدم گفتم کی مرده گفت یه سیدی بعد برادر دومو دیدم و حرفی نزدیم جلوتر روبه رو مسجد یه خونه چوبی سوخته دیدم که میگفتن خونه سیده بوده و توش فوت کرده و از خواب بلند شدم. در ضمن من الان کنکوریم و استرس کنکور رو دارم ، تعبیرش چی میتونه باشه؟ ممنون میشم پاسخ بدید.

سیماsays:

سلام خواب دیدم مامانم عزاداره وبقیه واسه عرض تسلیت اومدن من بااونایی که اومده بودن احوالپرسی نکردم مامانم قراربود بره تویه اتاق که خونه بهداشت بود انگاری محل کارش بودبه من گفت درو قفل کن وتوبرو نمیخواد بیای واسه مراسم منم دوتا پیکنیک که دم در بودو گذاشتم داخل ودرو قفل کردم ومیخواستم کلیدو بدم به داداش کوچیکم که درهمین حال بیدارشدم ممنون میشم تعبیرشو بگین

محمد59says:

با سلام خواب دیدم درخانه مراسم ختم هستم نمیدونم خانه کی بود وفامیلها همه وارد میشدن درخانه ویک لحظه پدرم هم دیدم نشسته (البته پدرم 4ساله فوت شده) تعبیرش لطفا بگید با تشکر

ابراهیمsays:

سلام استاد.ظهربود.خواب دیدم تومراسم فامیلای خانوادگی داشتم پذیرایی میکردم جمعیت زیادی بوده ..غذاهم میدادیم ومنم پذیرایی میکردم ازوسط جمعیت که داشتم ردمیشدم .ودرحال پزیرایی بودم یکی ازفامیلا دورمون که ۷سالی هست فوت کرده ادم خیلی چاقی هست فکرکردسلام نکردم بش اومدازپشت دستشه دورکمرشکم انداخت وسلام کردکه من معذرت خواهی کردم گفتمش سلام کردم هواست نبود.لطفاتعبیرش

Mahasays:

با سلام. بنده خواب دیدم که به مراسم عذاداری یکی از فامیلان رفتیم(که من نمیدانستم به مراسم عذاداری چه کسی یا کدام یک از نزدیکان رفته ایم) و در مسجد همه نماز را به جماعت برپا کردیم. فرش ها پر بود و همه روی فرش نشسته بودند و منتظر اقامه نماز بودند اما من به دلیل نبودن جا روی زمین بدون فرش نشسته و نمازم را خواندم(البته به صورت نشسته اما اواسط آن بلند شدم و ادامه ی نماز را ایستاده خواندم). و هر کس من را می دید برای من دلسوزی می کرد و دلسوزی خود را هم نشان می داد. تعبیرش چیست؟

Mansursays:

با سلام و خسته نباشد دیشب خواب دیدم که بیرون قدم میزنم میبینم که تعداد از مردم جام شدن داران وارد اتاق میشن برای خوردن غذا چون خیرات است من ام وارد اتاق میشم غذا میارن روی سفره برای هر یک نفر پرس غذا میده برای من غذا نمیده ای خجالت میکشم که چرا برای من غذا نداد میبینم این شخص که خیرات کرده و غذا توض میکرد صاحب کار قبلیم است به من نگاه میکنه اما برای من غذا نمیده با خود میگم خیراتش قبول نمیشه چون چون برای مه غذا نداد من خیلی خجالت میکشم بقیه داران غذاشن را میخورن من یک گوشه دراز میکشم تا مردم غذا بخوران تمام شوند اما خیلی خجالت میکشم میشه برام تعبیرش کنید

سارا کریمیsays:

سلام مدتی ست در خوابهایم خودم را در محلی میبینم که نمیدانم کجاست ولی عده ایی سیاه پوشیده و ساکت نشسته اند انگا. محل عزاداری یا فاتحه خوانی برای مرده ای ست امروز هم خواب دیدم مادرم به مجلس فاتحه خوانی میخواهد برود و فامیل با ماشین دنبال مادرم آمده اند و او را سوار کددن و رفتن

فلاحsays:

سلام خسته نباشید مادربزرگ همسرم هفته پیش فوت شدن و یکی از دختراشون خیلی بیتابی میکنن من دیشب خواب دیدم ک مجلس ختمی برای مادربزرگ همسرم گرفتیم و همین خانوم ک عمه همسرم میشن از نرده های طبقه بالا خودشون رو ب حیاط پرت کردن مثل خودکشی کردن و میگفتن ک مادرشون گفته بپر من بغلت میکنم وقتی پرت شدن من رفتم سمت جمع ب همه گفتم و عزاداری بالا گرفت تعبیرش رو میشه بگید لطفا

شمسهsays:

سلام من دیشب خواب دیدم که در مسابقه ای ورزشی شرکت کردم و برنده شدم،در راه بازگشت از کنار مراسم ارتحال امام خمینی گذشتم. ودر مجلس ختم خواهر خانمم که 5 سال پیش فوت شده بود شرکت کردم و سپس در مراسم شادی که خویشاوندان در آن حضور داشتند شرکت کردم. اما به علت اینکه همسرم مرا از خواب بیدار کرد نتوانستم ادامه خواب را ببینم

لیدا ایمانیsays:

سلام ببخشید من خواب دیدم یک مجلس ختمی شرکت کردم توی مسجد و مجلس ختم در حال برگزاری هست و من در حال نماز خواندنم داره صدای روضه خوانی قرآن میآید البته دور از جونم تو عالم خواب در حین اینکه دارم نماز میخونم فکر میکنم من یک بیماری خیلی بد گرفتم که بزودی میمیرم و همش با خودم در حین نمازم میگوییم که چند وقت دیگه منم میمیرم برای منم اینطور مجلس ختم برگزار میشه.

شبنمsays:

خواب دیدم از اقوام زنداییم دوتا از خواهراش با مادرش وخواهر زاده اش فوت کردن و من در مراسم ختم آن ها شرکت داشتم وسفره ای دراز برای ختم آن ها انداخته بودن تعبیرش چیه

افسانهsays:

سلام من خواب ديدم تو مراسم سالگرد مادر بزرگم تو خونه مون هستيم اما خلوت بود وعمه از يه شهر ديگه اومده بود واسه مراسم كه عمه ومامانم داشتن گريه ميكردن و درد دل ميكردن و عمه ام به مامانم گفت مثل اينكه تو خونه ما قرار بود اتيش بگيره اما نشده و داشت از مامانم ميپرسيد كه اين اتقاق چرا قرار بوده اينجوري بشه و منم ناراحت بودم و بهشون نگاه ميكردم و گوش ميدادم تعبيرش چيه ؟ممنون

زهرهsays:

سلام خواب دیدم در خانه ای در محل زندگیمان که من صاحبش رو تا بحال ندیدم مراسم عزاداریه. من و چند تا از همسایه ها و چند غریبه توی یکی از اتاقها بودیم و توی ظرفی ماهی در حال پختن بود، یکی از همسایه هامون(در واقعیت در یک رستوران کار میکنه و پدو مادرش رو از دست داده) یکم از ماهی رو جدا کرد تا بخورم و بگم پخته یا نپخته، پر از تیغ و بخار پز بود و من با اکراه کمی خوردم. کمی بعد یکی از همسایه ها که میشناختم( دختر این خانم در واقعیت به تازگی عقد کرده) به خاطر اینکه هنوز غذا آماده نیست بلند شد که بره، از مادرم پرسید تو هم میای؟ که گفت نه و اون خانم با دو خانم دیگه رفت. نهایتا تو باغ خونه شام خورده شد و من در حالی که عجله داشتم (چون مشغول کمک کردن بودم) کمی غذا خوردم و در همون حین دو تا پیش خدمت ظرف ها رو از روی میزها جمع میکردند و من با افرادی که می‌رفتند خداحافظی میکردم. همه هم سیاه پوش بودیم. پیشاپیش ممنون

F8says:

سلام من خواب ديدم كه سوار ماشين هستيم قرار بود قبل از اينكه بريم مراسم عزاداري امام حسين ، اول بريم مراسم عزاداري پدر يكي از همكار هاي مامانم كه تو خونه ي خودشون گرفته بودند. وقتي وارد خونه شديم خونه ي ويلايي دوبلكسي بود كه اتاق اتاق بود و وارد يكي از اتاق ها شديم .تقريبا لباسهايي كه صاحبان عزا پوشيده بودند رنگي بود اومدن جلو و بهمون مدام خواكي هاي مختلف رنگي رنگي تعارف ميكردند من يكم برداشتم كه يهو الان يادم نيست دقيقا چه كسي بود ولي برام به مقدار خيلي زيادي شيريني گذاشت كه روي ميز پر شد و دوباره كه ميخواستند تعارف كنن من گفتم ببينيد چقدر دارم ديگه نميشه كه اصرار كردن و من مجبور شدم بردارم .بعد پيش خودم گفتم چه طوريه كه انقدر راحت با اين مسئله كه اقوامشون فوت كرده برخورد ميكنن كه ميگم خب براي اينه كه اون اقا سن خيلي زيادي داشته و خيلي پير شده بود بعد ميبينم كه داريم ميريم مراسم عزاداري امام حسين (توي خواب شبي بود كه امام حسين رو به شهادت رسونده بودند) توي راه دسته هاي عزاداري رو ميبينيم بعد وارد يه مسجدي ميشيم كه بيرون مسجد ميز بزرگي گذاشته بودند كه آش ميدادند همينطور كه منتظر بوديم عزاداري شروع بشه مامانم گفت كه بيا اين اش امام حسينه از اين اش بخور كه من دو قاشق از اش ميخورم

F8says:

سلام من خواب ديدم كه سوار ماشين هستيم قرار بود قبل از اينكه بريم مراسم عزاداري امام حسين ، اول بريم مراسم عزاداري پدر يكي از همكار هاي مامانم كه تو خونه ي خودشون گرفته بودند. وقتي وارد خونه شديم خونه ي ويلايي دوبلكسي بود كه اتاق اتاق بود و وارد يكي از اتاق ها شديم .تقريبا لباسهايي كه صاحبان عزا پوشيده بودند رنگي بود اومدن جلو و بهمون مدام خواكي هاي مختلف رنگي رنگي تعارف ميكردند من يكم برداشتم كه يهو الان يادم نيست دقيقا چه كسي بود ولي برام به مقدار خيلي زيادي شيريني گذاشت كه روي ميز پر شد و دوباره كه ميخواستند تعارف كنن من گفتم ببينيد چقدر دارم ديگه نميشه كه اصرار كردن و من مجبور شدم بردارم .بعد پيش خودم گفتم چه طوريه كه انقدر راحت با اين مسئله كه اقوامشون فوت كرده برخورد ميكنن كه ميگم خب براي اينه كه اون اقا سن خيلي زيادي داشته و خيلي پير شده بود بعد ميبينم كه داريم ميريم مراسم عزاداري امام حسين (توي خواب شبي بود كه امام حسين رو به شهادت رسونده بودند) توي راه دسته هاي عزاداري رو ميبينيم بعد وارد يه مسجدي ميشيم كه بيرون مسجد ميز بزرگي گذاشته بودند كه آش ميدادند همينطور كه منتظر بوديم عزاداري شروع بشه مامانم گفت كه بيا اين اش امام حسينه از اين اش بخور كه من دو قاشق از اش ميخورم

مهدی صبحیsays:

دو خواب در دو شب پی در پی ۱- خواب دیدم با چند نفر در حال تقسیم مقدار زیادی اسکناس های صد دلاری هستیم و یه ساک کامل از این اسکناس های ۱۰۰ دلاری مال من شد و در ان لحظه به نحوه خرجکرد و سرمایه گذاری در تجارت و کار فکر میکردم ۲- خواب دیدم با لباس قرمز وارد یک مجلس ختم و عزاداری شده ام و بعد از ورود مادرم به رنگ لباسم تذکر داد که این چه رنگیه پوشیدی..از مجلس ختم و عزاداری خارج شدم

ازادهsays:

چند وقت هست همش خواب میبینم در مراسم ختم هستم تو خونه خودمون یا مسجد برگزار میشه همه هم هستند ( البته به تازگی خواهر جوونم فوت شدن ۳ ماه شد) اما تعبیر خواب دیشب من زمانی وارد خونه شدم همه مهمان ها بودن و منکه آمد بیام داخل سالن یدفعه دیدم حجاب سرم نیست با بلیز و شلوار بودم تندی برگشتم تو اتاق کسی منو نبینه ( قبلا بی حجاب بودم ۵ سال شد حجاب دارم ) بعد در و باز میکنم به خانومی ک همیشه میاد کمک ام بهش میکم برام روسری و عبا مو بیار بعد یکی از اقوام میاد چادر مشکی قشنگی سرشون بود رو به من میدن البته این خانم بی حجاب هستنذ میگه سرت کن گفتن خودت چی چه چادر قشنگی میگه من اینطور هم میتونم باشم ( خواهر این خانم هم تازه فوت شدن 4,5 ماه میشه

م.نsays:

با سلام و احترام من مدت يك سالي هست كه با اقايي در ارتباطم و قصد ازدواج داريم. خواب ديدم با خواهرم منزل ايشان هستيم كه پدرشون يكدفعه مياد داخل و من رو ميبينه اما چيزي نميگه فقط چهرش خوشحال ميشه،بعدش من و خواهرم از منزلشون بيرون ميايم و حين بيرون اومدن ما خانواده ايشان با لباس هاي مشكي وارد ميشن و جمعيتي تو خونه با لباس مشكي به سوگ ميشينن در حالي كه پدر ايشون لباس سفيد كدري به تن داشتن، و همونجا راجبه من با مادر ايشان صحبت مي كنن. جمله اي كه استفاده كردن هم "صورتش مثل نور ماه بود". اقايي كه من با ايشان در ارتباطم هم مدام لبخند به لب داشت اما مادرشون كه اينو شنيدن شوكه شدن و هيچي نميگفتن، بعد از خواب پريدم تعبيرش چيه..؟

ناهیدsays:

سلام خواب دیدم منو خواهرم و مادرم داریم میریم ختم این مراسم هم مال اقوام شوهر منه ولی نمیدونم ختم‌ کی بود مراسم هم تو حسینیه بود ما که میرسیم حسینیه خواهرشوهرم به من میگه کتاب های ختم قران رو بین مردم پخش کن ما سه تا پیدا می کنیم که خواهرم‌پخش میکنه منم باز داشتم میگشتم پیدا کنم اما پیدا نکردم مراسم هو تموم شده بود همه میرفتن منم میخواستم برم که سه تا روسری دستم بود هر سه رو از رو هم سرم کردم که روسری آخر نارنجی بود بهم خیلی هم‌ میومد

هانیهsays:

با سلام خواب دیدم..میخوام برم دندانپزشک رفتم دیدم فوت شده و تومراسم ختمش شرکت کردم..حلوای زعفرانی گذاشته بودن برداشتم..بعد جاهای دیگه کاکایویی بود منم کاکائویی دوست داشتم. تو جاهای مختلف برداشتم خوردم..تقریبا سه چهار تا حلوا خوردم...مجلس ختم خونه یا مطبشون بود...ممنون

الههsays:

باسلام.من خواب دیدم که خاله ام فوت شده و تو مراسمش شرکت کردم.در واقعیت خاله ام بسیار به من علاقه منده ودر خواب هم با اینکه من جز کوچکترین اعضای فامیل هستم انگار تو برگذاری مراسمش نقش مهمی داشتم.و وقتی همه کارهارو تدارک دیدم موقع اومدن مهمان هاشد دیدم همراه خودم لباس مشکی مناسب نیاوردم.سه لباس به رنگهای دیگه همراهمه با یه چادر نماز (که در واقعیت همین خالم بهم هدیه داده)ومن در نهایت همون چادر نماز رو سر میکنم.

زهرا الساداتsays:

سلام من خواب دیدم انگار قسمت پایین پایم شکسته بود و گچ گرفته بودم ولی اصلا درد نمی‌کرد و پدرم به من دو عصا داد که با این راه بروم میخواستم بروم مجلس ختم. سر راه خاله ام را دیدم و به او گفتم پایم شکسته. وارد مجلس ختم شدم هیچ کس آشنا نبود و به همه کسانی که جلو بودم می‌چرخیدم و تسلیت میگفتم. در ذهنم خانمی بود با حجاب و می‌دانستم او فوت کرده اما این خانم اصلا اشنا نبود و کسی انجا به من گفت :او یعنی( کسی که فوت کرده) خیلی تو را دوست داشت. هر از گاهی وقتی تسلیت میگفتم پایم را زمین می‌گذاشتنم و راحت بودم و اصلا درد نداشتم. در ضمن این روزها حال روحیم اصلا خوب نیست. خواسته ای دارم و بسیار مضطرب اجابت این هستم

الیsays:

سلام و خسته نباشید من خواب دیدم خونمون مراسم عزاداریه و یه عده میخوان بیان به ما تسلیت بگن. ولی ما گریه زاری نمیکردیم مث این بود یه فامیل دوری فوت کرده ولی میخاستن بیان خونه ی ما واسه تسلیت. من پتو کناره های اتاق نینداختم ک مهمونا بشینن ولی همون موقع میدیدم ک فرشا جارو نشده س و حرص میخوردم تو خواب و میگفتم کاش دیر بیان ک من اینجارو جارو کنم ولی انگار دم در بودن

ترانهsays:

سلام . خداقوت . شب جمعه نزدیک اذان صبح خواب دیدم که برای پدربزرگم که دوازده روز از مرحوم شدنش میگذرد مراسم ختم گرفتیم و ماه در این مراسم ختم حضور دارد و یعنی واقعا ماه در خانه ی پدربزرگم در مراسم ختمش حاضر بود . میشه لطفا تعبیرش را بیان کنید ؟

محدثهsays:

سلام من خواب دیدم که مادر بزرگم که ۱۶ سال پیش فوت شده دوباره براش مراسم ختم گرفتن در منزل قدیمی پدرم که همون موقع ای که مادر بزرگم فوت شد تو اون خونه مراسم عذاداری بود.عده ای جمع بودن و اروم اروم گریه میکردن.ادامه خواب دیدم دوباره مجلس ای مثل نامزدی هست بدون رقص و ساز ولی بگو و بخند داشت

Mahsasays:

سلام من ساعت بین ۱۰تا۱۲ظهر خواب دیدم نتیجه کنکورم اومده که زیاد ازش راضی نبودم بعد به مراسم ختم یکی از همشهریامون که تازه فوت شده بودن وامروزم خاکسپاری بود رفتم وتوی مسجد وبسیار شلوغ بودوبعد از اون با مادر معشوق قدیمیم به سر خاک رفتم در بین راه خواهر وخود معشوق که لباس آبی پوشیده بود به ما پیوستن وما سوار ماشین شدیم اما سر قبر نرفتیم وباهم کلی حرف زدیم وبا کودکی بازی کردیم که از مادر معشوق قدیمیم بود ودر آخر همسرم هم به ما پیوست که منو کمی اذیت کرد ومعشوق قدیمیم از ما عکس گرف.اگه تعبیری داره ممنون میشم جوابمو بدین باخودم گفتم شاید تعبیری نداشته باشه اما ذهنمو به شدت درگیر کرده بود ممنکن میشم تعبیرشو بگین

Hesamsays:

سلام من خواب دیدم یک نفر فوت کرده و ما در تالار غذا میخوریم. عمویم بغل دست خواهرم نشسته بود و سیگار می کشید(عموم سیگاری نیست)پدرم اونورتر بغل چند نفر با خوشحالی غذا میخورد. من خیلی ناراحت بودم و غذا نمی خوردم و عموم گفت اتفاقی که پیش اومده غذاتو بخور بعدشم بابام گفت چرا غذا نمیخوری بعدش از خواب بیدار شدم. (این خواب رو دو روزه میبینم و پدرم مریض هستند ممنون میشم تعبیرشو بگین)

فریبا عبدلیsays:

سلام‌خسته نباشید من چند وقته همش خواب که مادربزرگم حدود۶ماه هست فوت کرده براش مراسم ختم میگیریم و من و‌مادرم گریه میکنیم حس خوبی ندارم به این خواب البته زمانی مادربزرگم فوت کرد مادرم بیمارستان بود عمل قلب انجام دادن و مادربزرگم را ندید خیلی ازاین‌ موضوع ناراحت هست

فریباsays:

سلام‌خسته نباشید من چند وقته همش خواب که مادربزرگم حدود۶ماه هست فوت کرده براش مراسم ختم میگیریم و من و‌مادرم گریه میکنیم حس خوبی ندارم به این خواب البته زمانی مادربزرگم فوت کرد مادرم بیمارستان بود عمل قلب انجام دادن و مادربزرگم را ندید خیلی ازاین‌ موضوع ناراحت هست

زهراsays:

سلام خواب دیدم شوهر خواهرم فوت کرده و یه مراسم ختم براشون توی مسجد برگزار کردیم که خیلی شلوغ بود. مراسم که تموم شد من و خواهر کوچیکم گریه میکردیم که از این به بعد خواهرم و بچه هاش قراره چجوری زندگی کنن. توی مراسم ختمش هم از روزه ی امام حسین گفته میشد و همه گریه میکردن.

علیsays:

سلام خسته نباشین. من مادرم ده روز که فوت کردن خواب دیدم تو مراسمی که گرفته بودیم مردم تسلیت میگفتن به من مادرم بهشون گفت صاحب عزا این نیست برادرم و نشون داد گفت اون صاحب عزاست البته من فقط صدای مادرمو شنیدم و اینکه احساس کردم بالا سرم هستش ممنون میشم تعبیرشو بگین.

الىsays:

سلام وقتتون بخير مادر هم من پدر و هم مادرش خيلى سال هست كه فوت كردن و دوتا از برادراش هم فوت شدن مادرم الان حواب ديده كه پدر و يكى از برادراش كه فوت كردن دوباره باز فوت شدن و مراسم عذادارى داشتن اگه ممكنه بگيد چه معنى داره خواب مادرم ممنون

علیsays:

سلام من خواب دیدم داخل مسجد برای پسرخالم مراسم که هفته پیش فوت کرده مراسم گرفتیم و پذیرایی میکردم خیلیم ناراحت بودم میشه تعبیرشو بگین ممنون

بهارsays:

با سلام من خواب میدیدم که برای پدربزرگم که به تازگی فوت شدن داخل خانه مان مراسم عزاداری برگزار کرده بودیم و همه اقوام هم بودن بعد یکی از دوستان بنده هم که برای عرض تسلیت اومده بودن من ایشون رو بردم برسون اما در راه برگشت مسیر کفش خودم رو در یک گوشه ای از راه گذاشته و ادامه مسیر رو پابرهنه طی نمودم

Mobinasays:

سلام خسته نباشین من خواب دیدم در پارکی مراسم ختم گرفتن ولی همه خوشحالن و گریه نمیکنن و عزاداری نمیکنن هیچکس حتی خودم و خوانوادم آخرش خواننده(که فقط خوانندگی میکرد و مداح نبود)اعلام کرد که تولدشه و همه دست زدند میشه تعبیرشو بگین ممنون.

فاطمهsays:

سلام من دوبار براتون پیام گذاشتم جوابی ندادین میشه تعبیر خواب زایمان دختر مجرد رو بهم بگید ممنون

رز آبیsays:

سلام. من خواب دیدم که اول تو یه مراسم عروسی بودیم وه بعد وارد یه مراسم عزاداری شدیم که هردو معلوم نبود برای چه شخصی هستن اما همه خانواده من و خودم اصلا ناراحت نبودیم هردو مراسم هم تقریبا کنار هم گرفته شده بودن بعد من وارد یک مکانی شدم که پر از مار بود و از همه اونها فرار کردم که یه موجود خیلی عجیب شبیه به سوسمار جلو راهمو گرفت ولی خواهر زادم به کمکم اومد در حالی که میکشتیمش تبدیل به یه پرنده سیاه بزرگ شد ولی اونو با سنگ از بین بردیم و فرار کردیم

وحیدsays:

با سلام خواب دیدم پدر زندم در خواب مرده و مراسم ختم گرفتیم و اعلامیه پخش میکنیم و من به شدت گریه میکنم.عمه کوچکترم از مرگ پدرم خوشحاله فقط.لطفا تعبیرش رئ بگید.وو

حمیدرضاsays:

سلام خواب دیدم خواهرخانوم رییس شرکت سابقم فوت کرده و ختمش در منزل پدر مرحومم برگزار شده و رییسم هم قدش کوتاه شده بود موهاشم ریخته بود ناراحت بودداشت با تلفن صحبت میکرد.و من داشتم بهش تسلیت میگفتم. با تشکر.

مائدهsays:

سلام من خواب دیدم مادر نامزدم(هنوز عقد نکردیم) فوت شدن خیلی تو خواب گریه کردم، مسجدشون رفتم. سه تا دختر دارند که بغلشون کردم و تسلیت گفتم. چیزی که برام جالبه بعد از این خواب که بیدار شدم دوباره خوابیدم، مجدد ادامه خواب دیدم که داخل مسجد هستم و روز سوم هست. من مادرشون رو خیلی دوست دارم در واقعیت و به اندازه از دست دادن مادر خودم گریه میکردم و بی تابی داشتم. ممنون میشم تعبیری داره بهم بگین. با تشکر

زینا سلیمانیsays:

سلام.خواب دیدم دختر دایی پدرم فوت کرده و من خیلی گریه میکنم .گوشه ی حیاط ۲ بره کوچک بود که برای طعام ختم در نظر داشتند رنگ آنها مشکی با رگه های ریز سفید بود در خواب از خوب شدن غذا با گوشت آنها صحبت شد.ولی کسی بره ها را ذبح نکرد.تعبیر آن چیست؟

ناشناسsays:

سلام خسته نباشید واقعا ممنون از پاسخگویی و صبرتون پدر من در واقعیت فوت کردن من خواب دیدم مراسم ختم پدرمه و من واقعا ناراحتم ولی همه جوری رفتار میکردن انگار من ناراحت نیستم و منو مسخره میکردن حتی یکیشون بهم گفت ارایشتو بشور و من با عصبانیت جوابشو دادم. واقعا ناراحت بابام بودم و لجم میگیرفت از رفتاراشون. ولی تو خواب یادم بود که پدرم خیلی وقت پیش فوت کرده . مراسم پدرمم توی خواب تو خونه ی پدربزرگم بود

نیهانsays:

سلام وقت بخیر مادرم دیشب خواب دیده ک خونه ی مادرش ی مجلسی بوده مثل مجلس ختم بعد گفتن ک اون مجلس برای اون خونه نیس همه ی زنا بلند شدن ک برن ی جای دیگ بعدمادرم رفته خونه همسایه مادربزرگم دیدا چن تا زن ک نمیشناسه اونجا نشستن یه زن هم اصلاح می کرده مامانم نشسته پیشش صورتشو اصلاح کرده و داشتا اروم اروم موهای پاهاشو میزده اما نمیخواسته اونا بفهمن میدیده نگا میکنن ول میکرده بعد چن دقیقه دیگ دوباره میزده با خودش میگفتا این زنا الان میگن اومده موهای پاشم اینجا میزنه. بعدم سر بلند حرف زدن با اون زنه ک اصلاح میکرد دعوا افتاده اون زنه ب مادرم گفته مردا ک برای اون مجلس بودن تو این خونه خوابن مادرمم چون دعواشون شده بود دیگ ابروهاشو اصلاح نکرده و موقع رفتن به اون یکی زنا ک تو حیاط بودن گفته شما هم بلند شید برید چرا نشستید وقتی میبینید ب مشتریش احترام نمیزاره اونا هم با مادرم بلند شدن رفتن.

Zahrasays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم داییم ک مریضی داره و سکته کرده فوت کرده و زنگ زدن بما گفتن همه جمع شدیم و همه حدود ی پنج دقیقه گریه کردیم ولی بعدش همه میگفتن و میخندیدن... تعبیرش چی هست؟

Nasrinsays:

سلام من خواب دیدم شاهد مجلس ختمی هستم که اونهارو نمیشناسم جوانی بوده که یه عده عزاداری میکردن یه عده هم میرقصیدند یکی از عزاداراهم بهم حمله کرد بعدش اومدم خونمون دیدم مامان بزرگ و بابازرگمم هستن

حدیثsays:

سلام من خواب دیدم مراسم هیئت برای امام حسین رو توی مسجد گرفتیم، من تو واقعیت خادم هیئت هستم، توی خواب توی مسجد بزرگ بودیم کارها رو هم من داشتم سر و سامون میدادم، بعد توی خواب عادت ماهیانه بودم حواسم همش بود که توی مسجد نایستم همین جور در حال حرکت کارها رو انجام بدم

لیلا محمدیsays:

سلام خواب دیدم رفتم مراسم ختم خونه خواهر شوهرم که بعدش فهمیدم مراسم اخرین بچه خواهر شوهرم ( پسرش) هست..خواهرای پسر دارن توی مراسمش میخندن خواهر شوهرم هم نبود

نسيم٦٧says:

سلام خسته نباشين.عموي من حدود ١٧ روزه فوت شدن و ما بعد از فوتشون با همسر و خانواده اشون وارد بحث و اختلاف شديم به دلايل مختلف.دو شب پيش خواب ديدم يه مجلس ختم هست كه معلوم نبود مال عموم بود يا كس ديگه اما همه لباس هاي تيره به تن داشتن و افرادي كه شركت كرده بودن رو ميشناختم مشخص بود كه مجلس ختم هست بعد زن عموم با تغير و يه حالت طعنه و مسخره اومدن به من گفتن تسليت ميگم و رفتن تعبيرشو ميخواستم بدونم چيه؟

وانا باقریsays:

من پدربزرگم یه ماه پیش فوت کردن خواب دیدم براشون چهلم گرفتیم ولی هیچ کس غیر داییامو و خالمو مامان و بابام نیست من خیلی از ابن قضیه ناراحت بودم ولی بقیه اصلا واسشون مهم نبود

اتنا پيريsays:

خواب ديدم همسرم كه ازشون جدا شدم فوت كردن و مادرشون يه نوزاد پيششون بود كه انگار فرزند من بود و تو مراسم ختم اين بچه رو به من دادن و من مونده بودم كه به فاميلامون چي بگم و تو اون مراسم من داشتم از اون بچه نگه داري ميكردم و فوق العاده بچه ارومي بود حتي يجا از بعلم افتاد ولي گريه نكرد

لی لی راثی کیمیاگرsays:

با سلام و وقت بخیر. در خواب دیدم برای پدربزرگم (که خرداد امسال فوت کردن) توو خونه سابقمون مراسم عزاداری گرفتیم. در این مراسم مادربزرگ مادرم (که سال 1390 فوت کرده) هم حضور داشت. تعبیرش چی میتونه باشه؟ با تشکر از شما.

سیمینsays:

باسلام.من دیشب خواب دیدم خالم که خیلی جوون،فوت کرده بودن اونقد ناگهانی بودکه شوکه شده بودم و همش گریه میکردم،تنها کسی ک تو مراسم خیلی گریه میکرد من بودم،تو مراسم ختم ک تو ی خونه نیمه ساخته بود(خونه مادربزرگمو خالم بود انگار) بابابزرگم ک فوت کردنم بود،یکم گذشت باز تو خوابم میدیدم ک دوست نزدیکمم فوت کرده بود باز کلی برای اون گریه کردم،همش تو خواب دلهره داشتم نزدیک صبح باز خواب میدیدم یکی دیگ از فامیلای دورمون ک اقای جوونین فوت کردن و من تو مراسمشونم ممنونم میشم تعبیر کنین خیلی دلهره گرفتم

Masumehsays:

با سلام خواب دیدم کنار یه مکانی مثل مسجد هستیم شروع کردن تند تند جنازه اوردن هر کدوم یه جا میزاشتن و خانواده ها بالاسرشون گریه میکردن و همه سیاه پوش بودن و بعدش انگار خونه ی مادرشوهرم عروسی خودمون بوده مجلس عروسی ندیدم ولی به نظرم اومد تدارکات عروسی میبینن ولی من تو خواب حس میکردم هم عروسی خودمه هم جاریم

شیواsays:

باعرض سلام، توعالم خواب دیدم داداشم فوت شده .داریم میریم مراسم خاک سپاریش همه جمع بودن پدرم لباس مشکی تنش بود ولی من ومامانم مشکی تنمان نبود تن من ی مانتو که لباسم یا ابی بود یاسفید،یکی از خانم ها اومدن ب مادرم گیردادن گفتند چرا لباس مشکی تنت نکردی مردم برات حرف میزنند گفت کسی نیست برام لباس بخره ،مارفتیم از کوچه رد شدیم من زدم زیر گریه مامانم گفت چرا گریه میکنی گفتم دلم میسوزه گفت الان دیگه بعد بابام دیدم که بالباس مشکی رفته بود دعوا لباس مشکی پدرم رو پاره کرده بودن،بعد همه جمع شدن داشتیم میرفتیم ازپله بالا بعدباید بااسانسور میرفتیم اسانسور رمزی بود ،من پرسیدم رمز این اسانسور چیه ؟گفتند پنج تا غم ،گفتم چه چیزا این چه رمزی.بعد رفتیم بالا رو پشته بام مینی بوس اومد من جمعیت سوار کرد ،حرکت کرد از روپشت بام ها مثل خیابون بود صاف ولی من میترسیدم همش میگفتم اینجا دیگه کجاست چه جایی حتما باید از پشت بام بریم من میترسم که از خواب بیدار شدم .ممنون میشم تعبیر کنید واقعا نگرانم سپاسگزارم

امیرsays:

با عرض سلام و خسته نباشید.پنج نفر از اعضای همسایون دو ماه پیش فوت کردند و خونشون بعد از این اتفاق از اینجا رفت.خواب دیدم پدرشون اومده به محله قبلی خودش و داره ناله و زاری میکنه من باهاش روبوسی کردم و الان هم خیلی پریشان حالم..تو رو خدا تعبیرش بهم بگو ممنونم ص

هانیهsays:

با سلام.خواب دیدم مراسم سال مادربزرگم رو قراره بگیریم..(که در همین ماه هست)..همه چیز مراسم همیشه عهده من هست..رفتیم خونه مادربزرگم تا مراسم برگزار کنیم..یک ضبط با باند گذاشته ایم که دعا و قرانی پخش کنیم..سی دی رو گذاشتم..داخلش عزاداری امام حسین پخش شد..با حالت های اهنگی که میخونن..بعد یکی از اقوام گفت عوضش کن..هر چی عوض میکردم نمیشد اهنگ های دیگه میومدن..تعجب کردم..گفتم داداشم اهنگ نریخته بود حتما قاطی شده..اقوامم جمع بودن..و نشسته بودن..درصد رفع این مشکل برامدم...نمیدونم تصحیحش کردم یا نه ممنون

جواد پاشاپورsays:

سلام علیکم، دیشب خواب دیدم، شب بود هوا تیره، یا غروب با دامادهامون و داییم وسط یک بلوار بودیم و پدرم ميگفت مثلا هر خانواده رو دو نفر، دو نفر دعوت کنید، در ذهنم فکر کردم برای ختم است،،، و یک همسایه ما هم که قبلا در ختم مادر بزرگم نیامده بود، به دامادهامون گفت شما برید،،، من گفتم کی گفته گفت پدرت، پدرم گفت من گفتم خلاصه ذهنم برای ختم بود ولی غم ونگرانی نداشتم در خواب

زهراsays:

سلام...وقتتون بخیر....امروز ساعت چهار صبح ۵ربیع الاول خاب دیدم در یه خونه ای وایسادیم با مادرم بریم برای عرض تسلیت و اون خونه و خانواده رو اصلا نمیشناختم درو یه اقای باز کرد که تو خواب گفته شد بدنش سوخته و دوتا دستشم از ارنج نداشت و بدنشم سوخته بود انگار بعد راهنماییمون کرد رفتم بالا ک تسلیت بگیم جمعیتی نشسته بودن و من و مادرم شروع کردم گریه کردم ک اون جم احازه ندادن بعد بجای خرما بادمجون حلقه شده سرخ شده پذیرایی میکردن ک تو اون جم رهبرمونم اقای خامنه ای حضور داشت.

Roya rostamisays:

خواب دیدم تو خونه پدریم برای پدرم که ۳ ماهه فوت شده روبروی مادربزرگم(مادرپدر)که ۱۶ ساله فوت شده سینه میزنم. اطرفیانمون هم تو مراسم بودن.

بهشتهsays:

سلام خسته نباشید پدرم یه عمو داره که در حال حاضر زنده اس.و من خواب دیدم که به مراسم ختمش رفته بودیم.مراسمش هم خونه پسرش بود.اول برا عروسی تو همون مکان دعوت شده بودیم بعد تا به خودمون اومدیم دیدیم تو مراسم ختمیم. وقتی داشتیم فاتحه میفرستادیم پسرش خوشحال بود البته پسرش ازدواج کرده.بعد برای فاتحه فرستادن باید ی نماز سه رکعتی میخوندیم یعنی تو هر رکعت بایستی فقط ی سوره میخوندی.بعد من این نمازو وقتی نشسته بودم که تشهدو بگم مث اینکه دراز کشیدم و ادامشو گفتم. میشع لطف کنید تعبیر کنید.

میتراsays:

سلام وقتتون بخیردیشب خواب دیدم که درخانه مان مراسم ختم مادربزرگ ام رو گرفتیم درحالی که ایشان چندین سال است فوت کرده همه چی خوبیود تاموقعی که تابوت رو اوردن وقتی که تابوت رو توی حیاط اوردن بین برادرم وپسرعمه م دعوای بدی شد که بعدش هیچکس اطرافمون نموندفقط من موندم ومادرم وبرادرم وپسرعمه م که دوباره دعواشون شدمیخواستم بدونم تعبیراین خواب چی میشه؟

Tokisays:

سلام. روزتون بخیر. دو هفته قبل پدر بزرگ مادریم فوت شدن. دیشب خواب دیدم ی خونه خیلی بزرگ دو طبقه ی مجلس ختمه. کلی مهمون هست. مادر بزرگ پدریم و خاله پدرم هر دو فوت کردن. ولی در مجلس ختم بودن. و خاله پدرم میگفتن حتما بریم سر مزار. من بهشون گفتم شما پاهاتون درد میکنه کسی از شما انتظار نداره خودتون اینجوری اذیت کنید. همه خیلی اروم بودن تو مجلس. بعد پذیرایی تو یک اتاق که یک در به کوچه داشت یک دیگه بزرگ پلو و چند تا دیس روشون پوشنده شده بود میگفتن حواست. چند نفر در زدن من حلواها رو گفتم بدن به مردم ببرن. حتی غذاهای که اضافه مونده رو تقسیم کنن.

مهشید فرجادفردsays:

برادرم خواب دیده که پسر خاله ام که تقریبا هشت ماه پیش فوت کرده اومده با خودش بردتش زیر زمین و برادرم میترستیده و ناراحت بوده ، چند مدت قبلشم خواب دیده که خونه همسایه عزاداری هست

باتوامsays:

سلام خواب دیدم بامامانم وابجیم رفتیم مراسم ختم شخصی که اصن نمیشناختم من البته مامانم میدونست کیه بعد رفتیم داخل مسحدکه برای خانم ها یه اتاق کوچیک بود ما خیلی زود تر ازبقیه رفته بودیم بعد خبری از خرما وحلوا نبود یه خانم که پبش من نشسته بود ارکیفش یه جعبه شکلات دداورد البته طعمش ویاظاهرش شبیه سکلات نبود بعد به همه یه دونه میداد به من نزدیک ۱۰ داد من همشو داشتم میخوردم درضمن تواین مراسم کسی گریه هم نمیکرد ولی همه لباس مشکی پوشیده بودن بعد یکی ازهمسایه هامون اونجا بود که به من لبخند میزد

حسنsays:

من خواب دیدم که به سمت مراسم ختم مادربزرگم میرم(مادربزرگم زندست) و وقتی وارد مراسم میشم نمیدونم چرا بیشتر ادما به پسر عمم تسلیت میگفتن و منم سعی کردم گریه کنم بعدش رفتم پیش پسر عمم و تسلیت گفتم اونم گفت جنازه یه شهر دیگست دارند میارنش

nafassays:

سلام.دیشب بعد از نماز صبح من و مادرم خوابی مشابه هم دیدیم.من خواب دیدم خانه پدر بزرگم جمع هستیم همه لباس مشکی داریم و منتظر هستیم تا جنازه عموی پدرم (چند سالی هست فوت کردند) را بیاورند.مشغول پختن حلوا زعفرونی هستیم و شیر هم میپزیم. مادرمم خواب دیدند که در قبرستان هستند و عموی دیگر پدرم (ایشون هم چند سالی فوت کردند) در قبرستان با خانمی چادر به سر (نشناختند) حضور دارند و به مادرم لبختد میزند و میگوید ما برای دیدن شما امدیم چرا خودت را پنهان میکنی.مادرم جواب داد که بلوز و شلوار تنش هست و چادر ندارد خجالت میکشد جلو بیاید. با تشکر از پاسخگویی شما

نیماsays:

سلام من خواب دیدم تا رفتم به یک مراسم فاتحه خوانی خیلی شلوغ بود بعد کسی که دوسش دارم اونجا بود مثل اینکه از من ناراحت بود انگار یه چیزی شده بود از من ناراحت بود جایی هم که مراسم بود خونه اون نفر اونجا هست ولی ندیدم داخل اون خونه مراسم باشه تعبیرش چی میتونه باشه؟

Farimah Psays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم که در مجلس ختم یک آشنایی که تازه فوت شده همراه مادرم و همسرم هستم که اون مجلس در منزل پدری من هست و در اون مجلس گفته میشه که بجای صلوات همه دست میزنن و نوحه ای خونده نمیشه و یک دکلمه خوانده میشه که شاد نیس و هیچکس گریه نمیکنه ولی همه لباس مشکی به تن دارن‌ ممنون میشم تعبیراین خوابو بگین

اعظمsays:

سلام من خواب دیدم که توی یه جایی هستیم مثل حیاط مسجد یاامام زاده ومجلس ختم بود آقایون به صف بودن برای نماز وخانومها نشسته بودن ویه خانوم مرده رو میچرخوند بین خانومها و من ترسیده بودم مرتب به مامانم میگفتم ازاینجابریم وگریه وناله میکردم خانومی ک مرده رو میچرخوندگفت میخوای ببرمت خونه اگه میترسی گفتم نه من از مرده نمیترسم از مردن میترسم بعدبه مرده نگاه کردم انگاریه کله بامقنعه مشکی دیدم ک تکون خورد

رویا کریمیsays:

من خواب دیدم طرفهای صبح دیدم پدرم زنده است ولی براش مراسم ختم گرفتیم یه عده سیاه پوش تو مراسم شرکت کردن چایی میخوردن وشاید شاید تخمه...یادم نیس من داداشم مامانم بودیم منم از پله ها میرفتم بالا که خونه رو نمی‌شناختم ولی انگارمال ما بود،رفتم که به مراسم برسم بعد من کلی شدید گریه کردم وبالش بابامو بغل کردم حسرت بابامو می‌خوردم که مهربان وکم حرف بود غم به دلش می‌ریخت والان نیس با گریه از خواب بیدارشدم تعبیرش چیه ممنون

ب.جsays:

باسلام .خواب دیدم چهلم مادربزرگ همسرمه درواقعیت مراسم خیلی وقته برگزارشده .اما تو خوابم چهلم تو خونه پدرشوهرم بود (خونه ای که تو واقعیت برای ما نیست)و اقوام بودن همه مشکی پوش .بجز من که لباس سفید داشتم .برمیگردم و دنبال لباس سیاه اما باخودم لباس سیاه نیاورده بودم

Zhrsays:

خواب دیدم اقوام شوهرم مجلس عزا گرفته بودند ولی من نمیدونستم کیه رفته بودم جایی کسی گذاشته بود دنبالم متو شوهرم و یکی دیگه فرار کردم و رفتم ولی شوهرم گرفتن زدن منم فرارکردم رفتم تومجلس عزا خبر بدم

Sabasays:

سلام ،من خواب دیدم یکی از دوستانم که حدود چند ماه پیش فوت شده ،(و فردا تولدشه ) توی آرایشگاه کنار خونمون واسش مراسم گرفتم و فقط غذایی که مادرم واسه خودمون درست کرده رو پخش میکنم ،همه کسایی که تو مراسم بودن غریبه بودن جز مادر دوستم و مامان خودم .

بهاره بیاتsays:

سلام وقت بخیر قبل از توضیح خواب بگم که برای ۲روز دیگه درحال تدارک تولد پسرم توی خانه مادرشوهزم هستم.نزدیکای صبح بود که خواب دیدم توی خونه مادرشوهرم مراسمه.اول نمیدونستم مراسم چیه اما همه سیاه پوشیده بودن و به عکس پسر خواهر شوهر که ۵ساله فوت شده باغم و بغض نگاه میکردن.خاله شوهرم که مسن هستن داشتن چای که تو هر فنجون ولی قند انداخته بودن پذیرایی میکردن(درواقعیت ایشون مریضی قند دارن) کیک تولد هم داشت بین مهمانها پخش میشد و من نگزان بودم که همه خوردن یا نه.مبشه تعبیرش رو بگید من خیلی نگران از خواب بیدار شدن

ستارهsays:

سلام. برادر خواستگارم خواب دیده توی خونشون مراسم ختم بود معلوم نبود مال کی و همه برای تسلیت میومدن خونشون و منم اونجا بودم البته به عنوان صاحب عزا و شریک اونها. و گریه و اینا هم میکردن ولی گفت آروم نه به شکل زاری و ضجه

سمیرا حیدرپورsays:

سلام. من خواب دیدم در خانه ای که به نظرم برای عموی بزرگم بود مراسم ختمی هست که نمیدانم دقیق مال کیست که همه فامیل که الان بر اثر مشکلات کاری با هم قهر و سرد شده اند در خواب من جمع هستند و با هم عکس میگرند و شادهستند. قربانی گوسفند کشتند که گوشت گوسفند به حدی فراوان بود که سر پله های منزل عمو یم پر شده و حتی من مشغول جمع آوری خانه بودم دیدم در کیف من کل دل و جگر و جگر سفید(شش گوسفند) در کیف من گذاشتند من هم رفتم طبقه بالا و به دختر عموم دادم و او گفت یه مقدارشو تو ببر. در این بین غذا جوجه کباب در ظرف نذری به هر کسی که از مجلس خارج میشد میدادند من هم کمک میکردم که دیدم دخترم بدون اجازه من با پدر همسرم با ماشین رفته تا پدربزرگ و مادربزرگ همسرم را به خانه شان برساند. وقتی دخترم برگشت و دیدمش به همسرم گفتم چقدر شبیه مادرم هست دخترم دختری بور مثل مادرم بود در صورتیکه در واقعیت شبیه همسرم و مشکی مو است.تعبیر این خواب چیست؟

Zhrsays:

خواب دیدم خونه مادر بزرگم جمع شدیم ولی همه از طایفه شوهرم بودن.بلند شدیم بریم قبرستان واسه ختم

م.بsays:

با سلام من دیشب خواب دیدم یه آقای دزدی که او را نمیشناسم به زور میخواست گوشی ام را بدزدد که نتونست و انگار من هولش دادم دقیق یادم نیست که چطور ولی کشته شد و من با ترس و گریه به فاتحه ش رفتم و ماجرا رو توضیح دادم تعبیرش رو میفرمایید

سعیدsays:

سلام من خواب دیدم برا مادبزرگم که یه هفته است به رحمت خدا رفته براش چهلم گرفتیم بعد همزمان به من خبر دادن که بعد شام چهلم ،مراسم حنابندون من رو برگزار میکنن (درحالی که من فعلا مجردم، البته بفکر اقدام به ازدواجم هستم ) ومن تو خواب ناراحت شدم که چرا دوتاش تو یه روزه ؟

توکل برخداsays:

سلام مدیر محترم من دیشب خواب دیدم که یکی از دوستانم که خودش مادرشون فوت شده داره پشت گوشی به من میگه که برابی مراسم های مادرم میخواد بهم کمک کنه بهم گف هر کمکی میخوای برات بکنم بعد من تو خوابم تو فکرم بود که مامانم که زنده است این تعبیرش چی میشه آخه همون شبم تویه خواب دیگه دیدم آماده شدم لباس پوشیدم دارم میرم عروسیه یه نفر استرس دارم حالا این ها ربطی بهم داره

پانیذsays:

سلام روز بخیر. خواب دیدم مجلس ختمی در خانه ما هستش و معلوم نبود مال کیه. هیچکس لباس سیاه نداشت و همه دور هم نشسته بودن و باهم حرف میزدن. عموم با زنش و دوتا پسراش اومده بودن. پسر بزرگه فرهاد و کوچکتره فرزاده.هردو متاهلن.عموم گفت فرزاد همیشه خوابه ولی تو اصلا نمیتونی تو چشم فرهاد نگاه کنی!(منظورش من نبودم ولی نمیدونم چرا اینو گفت!)

hassan.moradisays:

سلام.خواب دیدم در مراسم خاص شهادت سردار سلیمانی هستم(همه افراد حاضر سپاهی بودند) و بعد از سوگواری تعدادی بروشور در نقاط مختلف توضیحاتی در مورد ایشون نوشته بود.خواستم تا یکی از بروشور ها رو بردارم که سردار قاآنی فرمانده جدید با لحنی صمیمانه ودوستانه به اسم کوچیک صدام کردن و گفتن یدونه هم از اون بروشورا برای من بیار و انگار دوست بودم باهاشون.رفتم کنارشون نشستم و مشغول به خوندن شدم و ادامه عزاداری.(لازم به ذکر که بگم خودم سپاهی نیستم و این خواب رو هم حدود یک ماه بعد از شهادت سردار دیدم و به این موضوع فکر نمیکردم )

ساراsays:

سلام خواب دیدم منزل جاری سابقم هستم با اینکه میدونستم دیگه با این خانواده نسبتی ندارم ولی رفته بودم. از خونه مادر جاریم تماس گرفتن که مادرش فوت شده بعد خونه خیلی شلوغ شد من شروع به آماده کردن چای و پذیرایی شدم در واقعیت از خانواده همسرسابقم هیچ خبری, ندارم

زهراsays:

سلام و خسته نباشید. خواب دیدم تو یه خونه ای ناآشنا مراسم ختم مادر بزرگمه(مادر بزرگم واقعا فوت کرده) همه فامیلا هستن بعد یکیشون بهم میگه این چه لباسی پوشیدی تو ختم، یه نگا به لباسم کردم لباسم سفید بود مثل لباس جشن بود رفتم تو حال دیدم بقیه هم لباسای رنگی پوشیدن دختر عموم پیرهن زرد پوشیده بود با خودم گفتم اینا خودشون شادن و لباسای رنگی پوشیدن ،کلا ناراحت نبودیم وشاد بودیم تشکر میکنم تعبیر بفرمایید

مریمsays:

صلم من خواب دیدم در مدرصه هصتم بایکی عز دوصتام و مدیر مدرصه و ختم یک نفر بود ولی نمیدونم کی دو روز خواب مدرصه دیدم با موضوع مختلف ک یکیش همین بود

پری ماهsays:

سلام من خواب دیدم که قراره بریم مجلس ختم یک نفر که من نمیشناسمش و من تو کمدم دنبال لباس مشکی میگشتم اما پیدا نمیکردم و پسر عموم هم دم در با ریشای بلند منتظرم بود تعبیرش چی میتونه باشه؟

آهوsays:

سلام وقت بخیر . ما توی شهرمون یه آقای دکتری دیروز فوت شدن خواب دیدم که من و داییم و یکی دونفر دیگه داریم برای مراسمش پذیرایی اماده میکنیم .داییم پر یه ظرف ویفر اورده بود و یه مقدار هم قند که من اومدم همه رو داخل یه کارتون چیدم و قند کوچیک هارو هم پرت زدم و بعدش جارو کردم .بعدش مامانم اومد گفت عکس فلانی رو گذاشتم (فامیل)که خیلی بده برم عوضش کنم .منم گفتم برو عکس سردار سلیمانی رو بزار هم یکی دوروز دیگه چهلمشه هم اینکه الان توی این شرایط مناسبه تعبیریش چیه

هلیاsays:

سلام وقت بخیر.مادره من دیشب خواب دیده یه مراسم ختمیه که همه ی فامیلامون هستن ومادرش خیلی گریه میکنه ،همه هم مشکی پوشیدن به غیرازخودش تعبیرش چیه

حسینsays:

سلام خسته نباشید خواب دیدم اونی که عاشقش هستم رو آوردم خونمون با خانواده نشسته بودیم بعد گفت که دیره میخوام برم خونه،مامانم گفت من میبرمش اما ماشین مامانم خراب شد(مامانم ماشین نداره)گفتم خودم میبرمش ماشین خودمو روشن کردم دیدم گوشیم شارژ باتریش تموم شده ،گوشی پسرعموم رو گرفتم اما یادم رفت رمز گوشی رو بگیرم،رفتیم تو روستای بغلی یه مراسم عزا بود،من رفتم سمت مردونه و اون خانم(عشقم)رفت سمت زنونه،بعد که اومدم بیرون هر چه سعی کردم نتونستم پیداش کنم،کفشهامو هم دزدیده بودن،صاحب خونه کفش داد اما قبول نکردم،خواستم با گوشیم زنگ بزنم که ببینم کجاست،رمز گوشی رو بلد نبودم،از کسی هم نمیتونستم گوشی بگیرم میترسیدم شمارشو بردارم و اذیتش کنم.از یه بچه گوشی گرفتم و رنگ زدم هی میگفت شماره ای که با آن تماس گرفته اید اشتباه است.دیگه دیونه شده بودم همون لحظه دوتا کفتار و یه گرگ بهم حمله کردن اما از حرصم دهنشونو کشیدم و پاره شد و خونشون پاشید رو سر و صورت ودهنم،بعداز خواب پریدم.اگه لطف کنین تعبیرشو بگین ممنون میشم.باتشکر از زحمتاتون.

امیررضاsays:

خوال دیدم ک در مراسم ختم یک ایت الله بودم ک مردم ار اون خیلی راضی هم بودن و برف شدیدی هم میبارید به طوری ک بعد از ختم داشتم میرفتم سرکار ک مجبور شدم ب بدبختی در خودم رو برسونم ب محل کارم بعدشم ک بیدار شدم لطفا ایا تابیر دارع خوابم

مهناز حسینیsays:

با سلام من خواب دیدم مادربزرگم که دوسال پیش مرده ..انگار تازه فوت شده همش گریه می کردم تا اینکه یکی از عمو عام من بدر یک زیر زمین مانند بود خیلی بزرگ بود مثل مسجد بود اونجا مراسم ختم گرفته بودن ، بعد من رفتم یک گوشه بنشینم مادربزرگم دیدم اونجا هست رفتم سرم رو زانو هاش گذشتم کلی گریه کردم دستانش گرفتم سرد سرد بود اون انگار دلداریم می داد تعبیرش چی میشه

آهو راضیsays:

سلام خواب دیدم در یک مجلس ختم مادر و پسر که دوتا باهم مرده بودند که خودم نمیشناسم شرکت کردم.کار خاصی هم نمی‌کردم.

a girlsays:

سلام وقت بخیر. مادربزرگ من هفته ی پیش فوت شدن و دو سه روز پیش خواهر کوچکم که ۱۱سالشه خواب دیده که همه ی خانواده در خونه ی مادربزرگم در حال گریه و زاری هستن و روی زمین که نشسته بودن آب شفاف و زلالی تا روی سینه هاشون هست و بی توجه به آب همه مشغول گریه و زاری هستن. ممنون میشم تعبیری اگه داره بگید

هانیهsays:

با سلام..من دیدم..تو خونه همسایمون مراسم عزاداری هست..همه میرن..من و مادرمم رفتیم ولی داخل پر بود..حیاط نشسته بودن..بعد به مادرم گفتم شوهرش مرده؟ گفت نه به دختر جوون از فامیل هاشون...بعد دیدم دعوا کردن چند نفر..چون ارایش کرده بود امده بود مجلس ختم...تو دلمم میگفتم چه کار زشتی..بعد من و مادرمم نشستیم دم در تکیه دادیم به در مادرم گفت یکمم بشینیم بریم.. ممنون

سیدحسن هاشمیsays:

سلام..خسته نباشید..ممنون از زحماتی ک میکشید خدا خیرتون بده من دم صبح خواب دیدم که عموم که درحال حاظر در قید حیات هستند فوت کرده و رفتیم مجلس ختم داخل مسجد..توراه من نگران حال پسرعموم بودم ک هم سن خودمه وقتی رفتم داخل مسجد اون روی صندلی نشسته بود و یه نگاه غم‌انگیز به همدیگه کردیم و من رفتم داخل نشستم..ناراحت بودم یکم ولی گریه نکردم..خواهشن خواب رو تعبیر کنید

نرجسsays:

سلام من چند روزه خوابم رو نوشتم و تعبیر نشد حالا هم پاک شده امکانش هست تعبیرش کنید خیلی برام مهمه برای پدربزرگم که 25 ساله فوت کرده و من ندیدمش اصلا مراسم ختم گرفته بودند دایی هام من هم خیرات پخش میکردم و گریه میکردم گاهی،و میدونستیم ک سالهاست از دنیا رفتع روح بابابزرگمم اونجا بود و خیلی خنثی و بی تفاوت گوشه ای نشسته بود و من میدونستم ک روحهه بعد از مراسم کسی که دوسش دارم و اون ب من علاقه ای نداره و تو زندگیمم نیست اومد دنبالم انگار قرار بود بریم سفر من ازش دلخور بودم که چرا تو مراسم بابابزرگم نبوده با این حال داشتم ب حرفهاش گوش میدادم... میشه تعبیرش رو بگید لطفا؟

N.ghsays:

سلام من خواب دیدم که توی مراسم عزاداری عموم هستم ( که شش ماه پیش فوت کرد )و من و دختر عموم گریه میکردیم و اون منو بغل و بوس کرد و گفت آروم باش جمعیت شلوغ بود و بیرون داشتن برای عموم سینه زنی میکردن و اونجا انواع غذاها بود من و مامانم کباب می‌خوردیم بعدش شیرینی و آبمیوه خوردم و به همه غذا رسید

نازنینsays:

سلام من برادرم ۵ماهه که فوت شده خواب دیدم که مرده فامیل اومدن گریه میکنن ما هم‌ناراحتیم برادرمم‌ تو خونه بود ولی فقط من برادرمو میدیدم تو خونه

عاطفه حsays:

سلام من خواب دیدم که پدربزرگم ( که در واقعیت چند سالی است که فوت شده اند) تازه فوت کردن و در خانه شون براش مراسم ختم گرفته اند. همه فامیل هستند و کلی میوه و شیرینی برای پذیرایی هست... بعضی از پسرعمه هام/عموهام به ترتیب سخنرانی می کنن. من ولی فقط کنار مادر بزرگ مادری ام که سید هستن نشستم و آهسته گریه می کنم.

زهراsays:

سلام خوبین من چند روز پیش بعد از نماز صبح داییم ک 10 سال پیش فوت کرده رو خواب دیدم. مراسم تعزیش بود و خودشم تو مجلس حضور داشت. من بهش با خوشحالی سلام کردم اما جواب مو نداد و روش و برگردوند. منم بخاطر اینکه دلخور شده بودم کلی گریه کردم و از خواب بیدار شدم.. تعبیرش چی می تونه باشه؟

سحر ربیعیsays:

سلام خواب دیدم پدربزرگم که چندسال فوت کرده مرده براش تو مسجد مراسم گرفته بودن حالا همه فامیل هم بودن وافراد نزدیکش خیلی گریه میکردن منم فقط اشک میریختم روضه امام حسین هم انگار خونده میشد میگفتم خیلی مرد خوبی بود همه گریه کنان بودن و من به خواهراشون افراد درجه یک پدربزرگم تسلیت میگفتم تعبیرش چیه ممنون

بیتاsays:

سلام. من چند شب خواب مراسم ختم میبینم ولی نمیدونم چه کسی مرده، و درخواب ناراحت هسم و گریه میکنم، دیشب خواب دیدم که مراسم ختم تو یه جای غریبه بود و من افرادی تو خوابم بودن را در بیداری نمیشناسم ولی انگار تو خواب آشنایی داشتیم، بعد دیدم که عروسی اومد که داماد مرده بود، انگار مراسم عزا داماد مرده و برادر عروس بود، من هم تو خانه آن ها راه میرم و یه کارهایی میکردم و یه نفر یه چیزی میخواست رفتم تو آشپزخانه یه بسته بزرگ بود برداشتم بازش کردم که کلی کتاب دعا و قرآن توش بود که اون خانم که چیزی میخواست گفت یکی از اینا هم بده به من، گفتم اینا قدیمی هست که تو مراسم دعا پخش میکردن و بعد جمع میکردن و فقط چیزی که میخواست بهش دادم یادم نیس چی بود، منم چون میدونستم صاحب خونه که یه زن بود درواقع مادر داماد دوست نداشت کشی بره تو آشپزخونه زودی اودم بیرون ولی بعد بهش گفتم که این کارو کردم ولی بازم انگار دوست نداشت که کسی بره تو آشپزخونه منم ناراحت بودم که روز عروسی عروس به عزا تبدیل شده براش گریه میکردم

ثناsays:

سلام، من دیشب خواب دیدم که در دانشگاه بودم و طوطی داشتم ولی استادمون که دکتر هست و از آشناهای خانوادگی هست در کلاس باز کرد و طوطی بیرون کرد منم باچند نفر تا کنار خیابان دنبال طوطی رفتیم ولی یه نفر اونجا بود گفت که یه ماشین طوطی کرده تو قفس و برده، طوطی هم تقریبا سبزآبی بود، من تعبیرخواب طوطی خواندم ولی من فرزند ندارم، ممنون میشم تعبیرش را بفرمایید

قربانیsays:

سلام من‌خواب دیدم برای برادرم که در واقعیت ۴ سالی میشه فوت کرده سالگرد گرفتیم. وقتی از خونه داشتم میرفتم به سمت مسجد یکی از فامیلارو‌تو ماشین دیدم که داشتن من رو مسخره میکردن منم ناراحت شدم. تو مجلس همه اشناها و فامیل ها بودند وضعیت خوب بود شیرینی هم بخش میکردن و ما به فامیل و اشناهایی که وارد میشدن سلام میکردیم و من داشتم اتفاقی ک برام قبل از مجلس افتاده بود رو برای خواهرم تعریف میکردم تعبیرش چیه؟

زهراsays:

سلام ؛ مادر من خواب دیده که یک سرویس طلاا داره و نمیدونه کی براش اورده و اینکه ما که بشیم بچه هاش سرویس طلا رو اینور و انور میندازیم ومامانم میگه ک نندازید تو گردنم قشنگه و اینکه قسمت دوم خوابشون خواب میبینن که با چادر نماز سفید به مجلس ختم یکی ک نمیشناسنشون میره و مسجدی ک میرن زمینی صافی نداشته و انگار ک اسفالت کنده شده و یا گلی بوده واینکه تو مسجد صف نماز جماعت بوده که از اون جماعت مامانم فقط ۲نفر میشناسه ک مامانش و زندایی مامانشون بودن که هر ۲ب رحمت خدا رفتن و صف اول نماز حناعت وایساده بودن و شروع میکنن ب نماز خوندن و ایناا اوناا ۴ رکعتشون تموم میشه و مامان من هنو رکعت سوم بوده (درواقع یجواریی یکم دیر رسیده و میخواسته اقامه کنه بهشون )وقتی نماز تموم میشه احساس میکنه ک نمازشو درست نخونده ... ممنون میشم تعبیر کنید

سحر حاتم پورsays:

سلام پدر و مادر من در حال جدایی هستند و مادرم منزل را ترک کرده خواب دیدم منزلمان بسیار شلوغ شده و مراسم ختم کسی بود اما نمیدانستم چه کسی در میان جمعیت پدرم را ندیدم اما مادرم و دو تا خاله هام اونجا بودن همه لباسهایشان سیاه بود اما مادر و خاله هایم لباس های رنگی و شاد و گلدار پوشیده بودند.

سمیراsays:

سلام خواهرم خواب دیده تو ده تعداد زیادی آدم جمع شدن که مشکی پوشن انگار برای ختم جمع شدن نماز هم میخواندند و فامیل ما هم تو جمعیت بود ولی از کنار جمعیت میدوید و میخندید و جمعیت هم اونو نمیدیدند و جلوتر هم باز نزدیک چشمه باز یه عده دیگه دید کنار دیوار احساس کرد گور بوده اونجا جلوتر از اونجا هم وارد یه خونه شده که عمم و دو دخترش که خیلی مقید و مسلمون هستند رو دیده ولی اون تیکشو یادش نمیاد چیه ولی احساس کرده مراسم ختم خودشه تعبیرش چی میشه مچکر

Venussays:

سلام من خواب دیدم واسه کسی که نمیشناسم اما میدونم ک مرد محترم و خوبی بوده عزاداری میکنم و پدرم و عمه م هم خیلی ناراحتن و گریه میکنن و من هم گریه میکنم. از پنجره خونه میدیدم که مردم توی حیاط جمعن و انگاری که دارن میت رو غسل میدن اما خودم میت رو ندیدم. یادمه یک جا هم بابام با گریه به یک نفر دیگه گفت که خودم علی(پسربزرگ اون کسی که مرده بود، میدونستم سه تا پسر داره و فکر کنم دوتا پسر کوچیکش مجرد نبودن اما پسر بزرگ مجرد بود)رو دامادش میکنم بگین غصه نخوره.اون خونه ای هم ک داخلش بودیم در واقعیت قبلا خودمون مستاجرش بودیم و بعد از ما خاله مادرم اونجا مینشستن که چند وقت پیش فوت کردن و من این خواب رو بعد از فوت ایشون دیدم.

Mobinsays:

خواب دیدم ک مرده در ختم خودش شرکت کرده و زندس و این ب چ معناست ممنون میشم بگید

sarasays:

سلام ودرود،سپاسبابت پاسخگویی شما.من دیشب خواب دیدم مراسم ختمی رفتیم که نمیدونم کجا بود ومال کی بود ولی شبیه یک جای باشکوه بود نه مسجد،من لباسی که روز خواستگاریم تنم بود رو پوشیده بودم،ولی همه مشکی پوشیده بودن،مادرنامزدم مرا بوسید و خانواده نامزدم هم همراه باعرض تسلیت برایم گلدان وگل های سبز هدیه می آوردند.من پیش خودم خجالت زده بودم و میگفتم باید برم لباس مشکی بپوشم،زشته اینجا مراسم ختمه.تعبیراین خواب چی هستش؟

فاطمه رحمانیsays:

سلام وقتتنون بخیر من امروز خواب دیدم ک زن دوس پسر ثابقم مرده خیلی خوشحال بود و برای اینکه نمیتونستم ناراحتیشو ببینم ترجیح دادم وانمود کنم ناراحتم و با مادرم و خواهرم و پدربزرگم برای تسلیت رفتیم خونش. اول خانوادم باهاش صحبت کردن و ابراز ناراحتی کردن اونم با روی باز ازشون تشکر کرد و اونارو ب داخل راهنمایی کرد ولی وقتی منو دید سرم داد کشید و بازومو گرفت و منو از خونه پرت کرد بیرون و گفت من زنمو دوس داشتم بخاطر توعه ک اون الان کنار من نیست خواهش میکنم بگید تعبیرش چیه اخه واقعا دوسش دارم و دلم نمیخواد از دستش بدم الان رابطمون شکر ابه ولیی نمیخوام همینجوری بمونه

زینب اچsays:

دیشب خواب دیدک که همسایمون که دوماهی که خانوم هستن فوت شده اومده بود با فامیلاشون خونه ما البته اون خونه ای اومده بودن تو خواب خونه ما بود داداشم الان10سالشه دیدم فوت کرده داداش این خانوم هم اومده بودن فاتحه میخوندن برای داداشم بعد رفتن اینا من شروع کردم به گریه زاری واسه داداشم بعد بابام تو خواب گفت باید 50تا غذا بگیریم احسان بدیم توروخدا تعبیرشو بگین من کنکوری ام اصلا از صب حالم با این اتفاق درست نیس باتشکر

ساراsays:

سلام و وقت بخیر... خواب دیدم به مراسم ختم یکی از اقوام که پیرمردی است و کمتر از یک ماه است فوت کرده رفتم در خانه ای باشکوه که دور نمای آن شبیه کاخ بود، با خانواده دنبال آدرس میگشتیم و وقتی آدرس را پیدا کردیم زنگ در آن خانه باشکوه را زدیم و در یادم می آید همین که در باز شد مادرم به مراسم در طبقه بالارفت و من در محوطه پایین منتظرش ماندم... یادم هم می آید که صدای روضه خوانی مراسم در کل کوچه پخش شده بود و بلند بود

زهراsays:

سلام . خواب دیدم در مراسم ختم پدر همکارم که به تازگی فوت کرده شرکت کردم و شام خوردم و همه سیاه پوشیده بودن و همکارم و خونوادش هم ناراحت بودن ولی گریه و ذاری نمیکردن.

MOHAMMADsays:

با سلام.یکی از اقوام نزدیک دوهفته پیش فوت کرد.این چن شب خواب میبینم که همش توی مراسم ختم اون مرحوم هستیم خواب ها مقل هم نیستن ولی تو هر خواب اتفاق جدیدی میوفته چیزی که منو مشغول کرده اینه ایا اینکه چن شب پست سر هم این خواب هارو میبینم تفبیر داره یا نه؟

Somayesays:

سلام من خواب دیدم اولین سالگرد فوت یکی از اقوامه ک مراسم تو بهشت زهرا بوده و من نمیتونم به این مراسم برسم و فقط به مراسم ختمش تو حسینیه میرسم اونجا کمک میکنم پذیرایی میکنم و خیلی خیلی ناراحت بودم

Soheilasays:

من خواب دیدم در مراسم ختمی شرکت کردم که نمیدونم کیه ولی انگار از اقوام بودن چون وقتی داشتیم از در خونه وارد خونه میشدیم اول من و بعد عموی کوچیکم داخل خونه شدیم پشت سر عمویم عمه ام بود که داشت داخل میشد ولی پشیمون شد و برگشت ، عمه بنده زنده هستن ولی تو خواب انگار از قبل فوت شده بودن و من حس میکردم تو مراسم شرکت داشتن ، پشت سر عموم داخل نشدن و برگشتن ، من با خودم میگفتم شاید چون فوت شده به نظر من اومده که تو مراسم شرکت کرده واسه همین داخل نشد و برگشت ، بعد همونجا با خودم فکر کردم نکنه چون عمم فوت کرده و ما جلوتر از اون بودیم نکنه بعدش نوبت عموم و بعد نوبت منه که فوت کنیم ،چون دقیقا مثل یه صف داشتیم داخل میشدیم لطفا تعبیرشو بهم بگین ممنون میشم

ساراsays:

سلام خواب دیدم داداشم دوست دخترش دم دره بعد من رفتم بهش گفتم اونم گفت فکر کردم مامان بابا می‌رن اخه یکی از فامیلامون مرده که من هم میشناسمس در واقعیت بعد دیدم مادر پسره با مامانم داشتند گریه میکردند و همه فامیل بودند

Shsays:

سلام من خواب دیدم از خانه مادر بزرگم که کمی مهمان داشت و انها با خود ماری داشتن و من با بچه خالم که کدود دختری بود بازی کردم و بعد با پدر و مادرم برای مجلس یکی از فامیل ها که تازه فوت شده رفتیم و از کنار یک رودخانه بزرگ و خطرناک رد شدیم و به انجا رسیدیم بااینکه تازه فوت شدن اما کسی زیاد گریه نمیکرد ممکن است تعبیرش را بگویید

امیرحسینsays:

سلام خواب دیدم که برای پسر عمه ام که فوت شده بود و جوان بود با خانواده مشغول عزاداری سختی بودی به صورتی که در خواب استخوان های من خورد شدند و بر زمین افتادم و از خواب بیدار شدم و بر پرسش از پدرم دیدم که چند روز دیگر سال فوت شده اش را می گیرند و مرگ آن در ماه محرم است ممنون می شم اگه تعبیر خوابم را بگید

حسینsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم که اول تعداد زیادی نوزاد بودن که ازشون مراقبت میکردم بعد یه دفعه یه چیزی مثل یه جشن اتفاق افتاد که نمیدونم جشن چی بود شوهر خالم که مرده بود یه دفعه توی جمع حاضر شد با همون لباس ها و من به همه میگفتم چه جوری زنده شده همه میگفتن نگو زشت این حرف خالم با یه چمدان بزرگ دنبالش رفت میگفت میخواهیم بریم مسافرت همه دنبالش رفتن ولی اون اصلا هیچ حرفی نمیزد که کسی بیاد یا نه وسط راه منا از ماشین پیاده کردن و گفتن تو مردی بعد جلو روم یه قبرستان بود که واردش شدم و دیدم منا داخل قبر گذاشتن و یه سنگ قبر هم داشتم و همه گریه میکردن خیلی ترسیده بودم و همش میگفتم مامان منا اینجا تنها نگذار میترسم

امیرملکsays:

یکی از دوستان به من زنگ زد وگفت دیشب خواب تورا دیدم خواب دیدم که پدربزرگ تو فوت کرده و مراسم ختم او در خانه شما است.تعبیر این چیه؟ و اینکه پدربزرگ من قبلاً فوت شده چند سال پیش ممنون میشم اگه جواب بدین.

دنیاsays:

سلام من خواب دیدم به خونه ی خیلی بزرگ و شیکی رفتم که نمیدونستم کجاست و به اتاقی رفتم تا لباس مشکی بپوشم ، همه مشکی پوشیده بودن و توی خونه کلی صندلی چیده بودن که مهمونا نشسته بودن و من هیچ کسی هم نمیشناختم ، نه من نه بقیه هم خیلی ناراحت نبودن فقط یه خانم پیری بود که گریه میکرد ، یه نفر بهم گفت برم به اون خانم سلام بدم ،من اول اشتباهی رفتم پیش یه خانم دیگه که خیلی خوشحال شد منو دید و بردم پیش همون خانم پیر که داشت گریه میکرد اونم خیلی خوشحال شد منو دید و بعد رفتم به مهمونا خرما و حلوا دادم ، داشتم پذیرایی میکردم که خرما و حلواها تموم شد و اونایی که نداشتن بد نگام میکردن که از خواب بیدار شدم

Hamid Reza Bashirisays:

سلام پدر بنده نزدیک چهار ماه هست فوت شدن خواب دیدم که مراسم در مسجد کوچکی برگزار کردیم که آشنایان ما در آن بودن در آن مراسم وقتی سفر انداخته شده نان و پنیر وسبزی آوردن برای من شرت به پا داشتم ولی پیراهن داشتم

بهاره هداوندsays:

سلام خواب دیدم که تویه مراسم ختم کسی هستم که فکر میکردم آشناست ولی نمیدونستم مال کیه بعد دختر یکی از آشناها که مادرش تازه فوت کرده اومد پیشم چادر مادرش پیشم امانت بود چادر رو دادم بهش گفت مامانم گفته هروقت ازدواج کردی این چادر رو میارم که بپوشی میشه تعبیرشو بگید؟!

شهرام محسنیsays:

سلام مامانم خواب دیده که یکی از اقوام که خیلی وقت پیش مرده دوباره مرده وبه مراسم ختمش نرسیده

فاطمهsays:

سلام من خواب دیدم توی خونه پدر بزرگم(پدربزگم‌پیش مازندگی میکنه این خونه که روستاس تابستونامیریم اونجا)واسه عمه ی مردم(ایشون سه‌ماهی هست فوت کردن) ختم داشتیم و توی خونه پر از گل و گیاه بود و عمه هام داشتن سبزی توظرف میچیدن و مردم هم تازه از خونمون رفته بودن تعبیرش چی میشه؟

Fatemesays:

سلام من خواب دیدم برای پسرخاله ام هم الان ۸ ماه مرده مجلسی بر سر مزارش گرفته شده دختر آن مرحوم قرار بود همان شب به مهمانی برود که مادره (همسر مرحوم) خیلی از دست دخترش ناراحت شد که در مجلس پدرش کجا میخواد بره که همسر پسر خاله ام را دلداری دادم تا گناه داره بزار بره یکم روحیش عوض شه میشه بگید تعبیر این خواب چیه

حانیهsays:

سلام خواب دیدم برای پدرم مجلس ختم گرفتیم توی خونه خودم و شوهرم‌‌(پدرم تقریبا یک ماهه که فوت کردن)‌‌ تعبیر خوابم چیه؟ ممنون میشم پاسخ بدین

مریمsays:

سلام،مادربزرگ من (مادر مادرم) به تازگی فوت شدن ، دخترخانم خواب دیده که مادرم برای مادر شوهرش (ایشون خیلی وقته که فوت شدن)مراسم روضه ای گرفته و نیت داشته بعد از ایشون برای مادرش روضه بگیره ، توی این روضه مادرشون که تازه فوت شدن هم حضور داشته و من کتابی توی دست داشتم و براشون روضه خوانی میکردم اگر میشه بگین تعبیرش چیه

رقیه معراجیsays:

باسلام!متاسفانه پدر،مادر وبرادربزرگم سالها پیش فوت کرده اند، دیشب دختر عمه ام خواب دیدند که درمراسمی که درمنزل ما برگزارشده شرکت کرده اند ومعلوم نبود مراسم کدامیک از این عزیزان بود همه اعضای خانواه ام نیز حضور داشتند وختر عمه ام ازمن میپرسند چرا خواهر بزرگم شرکت نکرده که انگار من پاسخ داده ام وی دو سه روز پیش اینجا بوده خلاصه مثل اینکه پدر ایشان یعنی شوهر عمه ام نیز آنجا هستند وبگفته دخترعمه ام باوجود اینکه آنجا شیرینی جات فراوان بوده اما پدرش نیز شیرینی آورده و وی از دست پدر خوبش شیرینی می گیرد این خواب بشدت نگرانم کرده امیدوارم لطف کرده تعبیر فرمایید

رقیه معراجیsays:

سلام بر شما مزاحمت ن بخاطر دریافت وتعبیر خواب میباشد متشکرم.

راضیه طالبیsays:

خواب دیدم وارد روستایی شدم ک حدس میزدم کجاس ولی اصلا مکانش در واقعیت برایم اشنا نبود ادم های زیادی با لباس عروس وارد خانه میشدند و همه ب هم میگفتند مجلس ختم دختریست ک تازه عروس شده من ن صاحب ختم راشناختم و ن مرده را فقط چن نفراشنا دم در دیدم ک انها هم عزاداری میکردند وارد خانه ک شدم سعی میکردم مرا نبینند و دلم هی بد میشد میگفتم من دختر دارم تواین مراسم نباشم خواهرم مجرده خاستگارداره بزار از اینجا برم بیرون سعی میکردم بیام بیرون اما هی نمیشد.

سعید مشهدبانsays:

همسرم خواب دید پدر فوت شده من در مراسم سالگرد خودش حضور داره و خیلی شلوغ هست و در منزل خودمون هست تعبیرش چی میشه

فاضلیsays:

خواب دیدم که در مراسم ختم پدربزرگم هستم با هم خوش بش میکنم همه مشکی پوشیده بود جز یه دختر جوان رفتم قبله رو از یکی پرسیدمتا نماز بخونم تا میومدم سمت قبله پاهام سست میشد و سرم گیج میرفت

Zhrsays:

سلام من دیشب خواب دیدم تو خونه ی پدربزرگم(پدر بابام)مجلس ختم شوهر دختر داییم که به تازگی ازدواج کرده بود و من داشتم از مهمون ها پذیرایی میکردم و اصلا گریه نمیکردم میشه بگید تعبیرش چیه؟

حسینی هستمsays:

سلام.خواب دیدم مادر شوهرم که 3 هفته پیش فوت کردم.در مراسم عزاداری خودشون حضور دارم..وباز قسمت دیگه ی دیدم شخصی برای ابراز تسلیت میآید ومادر شوهرم در حالی که داشت وضو میگرفت از اتاق بیرون آمد وبه ما اطلاع آمدن آن فرد را داد وهمه داشتن مراسم را ترک میکردن چون آخر مراسم بود از من خواستن از آن خانم پذیرایی کنم ومن مانده بودم به او بگویم که میره زنده شده یا نه

عسل جعفریsays:

سلام من همین لحظه ۶ صبح از خواب بیدار شدم خانه پدربزرگم بودیم که ببشتراز ۳۰ سال فوت شده ، تو خوابم دوباره مراسم عزاداری شو دیدم و ختم روز اول شو اما جنازه شو ندیدم کل خانواده و بستگان تو مراسم عزاداریی بودن ... و خانواده همسر سابقم تو اون مراسم اومده بودن برای عرض تسلیت من ۸ ماه که جدا شدم ... تو خوابم تو مراسم عزا داریی پدربزرگم روز دوم پسردایی فوت کرده اما چون هنوز همه داغ دار بودیم جنازه اون تو سردخانه بود هنوز کسی خبردار نبود فقط زندایی و دخترهاش من وچند نفر دیگه خبر داشتیم که فوت شده بعد دوباره خانواده همسر سابقم اومدن خانه پدربزرگم برای عرض تسلیت و عزارداری با یکی از خاله هام همسر برادر سابقم دعوا افتادن و من آرام شون کردم و زندایی اندرم که سید بود خاله من و آرام کرد بعد از فشار ناراحتی تو خوابم بیدار شدم. لطفا تعبیرشو بگید .

فاطمه کرمیsays:

سلام من خواب دیدم خانواده ای که قراره یه مدت دیگه بیان خاستگاری من همراه با خانواده خودم به مجلس ختمی میرفتیم که اصلا نمیشناختیمشون و توی مجلس جز مادر فردی که فوت شده بود کسی ناراحت ناراحت نبود. تعبیرش چی میشه؟

حسین شهریاریsays:

سلام من خواب دیدم به مجلس ختم یکی از هم محلی یام تو قبرستون رفتم و بهشون عرض تسلیت گفتم تعبیرش چیه

پریا اکبریsays:

سلام خواب دیدیم در مراسم ختمی میریم ک منو مامانم هستیم با دخترخاله وخالم مشکی هم نپوشیدیم و نمیدونیم برای کیه فقط میدونستم یکی از فامیلامونه،و ترکیه مراسم گرفتن بعدش برای غذا کارتهایی دستم بود که رفتم سوار کشتی شدم که برم غذا بخورم تنهایی،ولی بعدش از کشتی پیاده شدم.(و اینکه در واقعیت میخوام برم ترکیه زندگی کنم)

الیsays:

سلام.همسرم خواب دیده که از کوچه ای نا آشنا میگذشته تا به مراسم ختم کسی که از آشناهای دور هست بره ولی اول کوچه درخانه ای مراسم عروسی بوده باصدای ساز بلند از جلوی آن خانه میگذره ولی داخل نمیره بعد به آخر کوچه میرسه مراسم ختمی که میخواسته بره میبینه که دیگ های غذا جلوی آن خانه بوده که برای مراسم غذا میدادن ومردم فقیری توی صف بودن تا غذا بگیرن ولی همسرم توی صف نمیره بعد همان جا خانمی که نمیشناخته اون رو به اسم صدا میزنه حرفی بهش میزنه که یادش نمیاد ولی میدونه حرف خوب وشادی بخشی بوده بعدآخر همان کوچه دری بزرگ داشته که اون کوچه ومحل رو از محلی دیگه جدا میکرده که پشت اون در دونفر ایستاده بودن که آدمای بدی بودن بعد برمیگرده توی مراسم ختم سید بزرگواری میبینه که داره درس دین به یه عده ای میده که خیلی دوست داشته بره پیشش ولی ازپشت پنجره فقط نگاه میکنه.تعبیر این خواب چی میشه؟

fatimasays:

سلام روزتون به خیر خواب دیدم پسر خالم که حدودا پنجاه سالشه مرده بود بعد مارفتیم مراسم ختمش و همه خیلی ناراحت و غمگین بودن و من اصلا باورم نمیشد که مرده لطفا بگید تعبیرش چه چیزیه ممنونم ازتون

آرزوsays:

سلام خواب دیدم رفتیم مراسم خاله پدرم که پند سالی هست فوت کردن ومادر بزرگمم اون مراسمه در صورتیکه درواقعیت فوت کر دن ایشون وماهم احسان غذای مفصلی تو سفره گذاشتن میخوریم و همه گریه میکنن

بهنازsays:

سلام خواب دیدم که در مجلس ختمی از اقوام پدری هستم همراه خاله و مادرم که مادربزرگم هم که فوت شده آنجا نشسته و من پذیرایی میکنم و به من میگویند که غذا درست کن به همراه خواهرم درست میکنیم بعد یه عروس با لباس عروس با دوتا بچه وارد مجلس میشه و میگه اومدم تسلیت بگم بهش میگن برو امروز ناهارو تو درست کن و بلد نیس از من کمک میخاد که برم کمکش کنم واسه ناهار. من مشکی پوشیدم

نازنین زهرا زرگرsays:

سلام من امروز خواب دیدیم که فامیل های شوهرم در مراسم ختم هستند عزاداری نمیکردن فقط در مراسم حضور داشتن من چند روز دیگه عقدم هستش تعبیر این خواب چیه؟؟

فرشید مهدویsays:

سلام و احترام، پدرم دو سال پیش فوت شدن.پنجشنبه شب (نصف شب) خواب دیدم که مراسم ختم پدرم در مسجد است. در حالی که در اواخر مراسم ، همسرم با لباس عروس سفید از قسمت زنانه به بیرون آمد و مادرم با ایشان برخورد مناسبی نکرد...

مریمsays:

سلام. مادربزرگ بنده فوت شدن و این هفته مراسم چهلمین روز درگذشتش هست و دیشب کسی از من پرسید درمورد گرفتن مراسم چهلم و یکم صحبت کردیم . خواب میدیدم تو خونه خودشون مراسم گرفتیم برای مادربزرگم و تو مراسم خیلیم ناراحت نبودیم حتی خنده هم بود . میشه لطفا تعبیرش رو بگین . ممنون.

faezehsays:

من خاب دیدم تو خونمون ی مراسم هست ک همه مشکی پوشیدن مراسم ب نظرم خیرات برای ی مرده بود مهمون زیادی بود تو خونه میشه تعبیرشو بگید بهم🙁

معصومهsays:

دیشب خواب دیدم برای پدرم مراسم گرفتن مردم میان و میرن درحالی که پدرم تو مراسم زنده بود و چهرش خوشحال پسر عموم هم دم در نشسته بود گفت هنوز زنده است برایش مراسم گرفتید.همه میدیدنش تو عالم واقعیت پدرم در بیمارستان بستری است حالش زیاد خوب نیست تعبیرش چیست

سمیهsays:

سلام من در حال یه تغییر بزرگ تو وجود خودم هستم دارم گذشته رو بازخوانی می کنم و می بخشم دیشب خواب دیدم بهمون گفتن عموم فوت کرده (البته ایشون زنده هستن) و من تازه می خواستم دوش بگیرم و حاضر شم برای رفتن و خواهرم آماده بود انگار تو ذهنم یا با چشم ذهنم می دیدم که مادر و پدرم که جوانتر از الان بودن حاضر شده بودن و قرار بود پسرعموم بیاد و مارو سرخاک ببره و تو خونه قدیمون که خواب رو دیدم و انگار داشتن تو کوچه مون فاتحه می خوندن به خواهرم گفتم حداقل بریم واسه فاتحه اش برسیم بده (مثلا از تو خونه تا کوچه) خواهش می کنم این یکی رو تعبیر کنید فکرم خیلی مشغوله

فريد خان محمديsays:

بنده ٢٠ روز پيش يكي از دوستانم رو كه خيلي دوستش داشتم و عاشقش بودم ( مثل خواهرم عزيز بود ) ازدست دادم كه يه بچه ٦ ساله داره اين مصيبت برام خيلي داغ و سنگينه ديشب خواب ديدم داخل پاركينگ خونه هستم و برادرم با يه سبد گل بزرگ اورده و روش نوشته داداش گلم بهت تسليت ميگم و بعد به من داد و رفت ميخواستم ببينم تعبيرش چيه ؟؟

sogolhashemisays:

سلام من از یه پسری تو فامیلمون خوشم میاد که پدرش بیمار شده ومن تو خواب دیدم ک تو مراسم پدرش که تو خونه ما هست داریم شام می‌دیم و همه آشنا ها و خیلی از غریبه ها هستن.ومن پدرشون رو زنده ولی بی حال روی صندلی میبینم و لباس طوسی تنش بود. لطف میکنین اگر تعبیرش رو بگید

Baharesays:

با سلام. در خواب یک جمع سه نفره را دیدم . مادرم . دوستش و دختر دوسش به اسم فاطمه. درحال درست کردن حلوا بودن. مادرم یک لقمه نسبتا پرو پیموم از حلوا گرفت و شروع کرد ب خوردن...نسبت حلوا ب نان خیلی زیاد بود. بعد گفت ادامه ی مراسم رو صحبت کردن فاطمه تو خونه ی مادرش برگزار کنه. ینی تمام مسولیت ها با فاطمه فقط در خونه مادرش باشه...(شبیه عزا امام حسین بود ک بعد از عاشورا مراسم تموم میشد و این میخواست ادامه بده.) ممنون. میشم تو تعبیرش کمک کنید🙂⁦❤️⁩

ناهید ریاحیsays:

من خواب دیدم دیشب که تنها برادر شوهرم فوت شده و رفتیم مجلس ختم براش گرفتیم میشه لطف کنید تعبیرشو برام بگید

م،لطیفیsays:

سلام بیست و دو روز پیش برادرم فوت کردند،خواب دیدم مراسم چهلم برادرم در خانه پدربزرگم در روستا گرفته شده و حیاط خانه پدربزرگم قبرستان شده که قبر برادرم و اقوام در حیاط بود،قبرستان با نور لامپ روشن بود اما قبر برادرم در گوشه قبرستان و نور کمتری سمتش بود دیدم که برای قبر برادرم سنگ زیبایی ساختن و بنا کردن من برای مراسم چهلم خرما و خوراکی اوردم گذاشتم روی قبر و همچنین خواهرام هم خوراکی اوردن خواهر کوچیکم بیسکوییت گذاشته بود من بش گفتم چرا کم اوردی؟ داشتم قبر برادرم رو با خوراکی و گلبرگ تزیین میکردم که یکی دو تا از اقوام هم گلبرگ میریختند به اونها گفتم صبر کنید تا گل تازه بیاورم جفت قبرستان که همان خانه پدربزرگم هم بود یک گلستان پر از گل و بسیار زیبا در مجاورت قبر برادرم بود از گلهایش می کندیم و گلبرگها رو روی قبر برادرم میریختیم که دیدم زنان غریبه و فامیل کم کم به خانه پدربزرگم می امدندو در اتاق پذیرایی مینشستند برای مراسم و روضه خوان شروع به خوندن کرد

مریمsays:

سلام من دختری ۱۶ ساله م. توی خواب دیدم مجلس ختمی در خانه جدیدمون هست، اکثرا سیاه پوشیده بودیم اما معلوم نبود مُرده کیه, بعد دیدم من هی میرم سر قبر ها دوباره برمیگردم خونه, اونجا قبر بعضی ها رو باز میکردن و من تند میدویدم سمت خونه تا مرده ها رو نبینم, تعبیر خوابم چیه؟ ممنون میشم اگه راهنمایی کنید

Aysansays:

سلام من دیشب خواب دیدم در مجلس عزاداری زنداییمم ( که در واقعیت هم دو هفتس فوت شده ) مجلس در یک مدرسه بود و من یکبار خود زنداییمو دیدم ولی تو خواب هم میدونستم مرده و براش گریه کردم همه ی فامیل و اقوام اونجا بودن ولی گریه نمیکردن جز دختر خود شخص و من و مادرم هیشکی گریه نمیکرد میشه بگید تعبیرش چیه؟

مریم یاریsays:

سلام.۲۰ روزی میشه مادربزرگم فوت شده دیشب خواب دیدم توی حیاط خونش یه عالمه ادم نشستند با لباس مشکی توی حیاط خونه دوتا درخت خرمالو و گردو بود خواهرم گفت برو برای من خرمالو بکن و بیار وقتی رسیدم اونجا نرسیده بود شروع به جمع کردن گردو با پوست قهوه ای کردم هم از اطراف درخت و هم از درخت میکندم خواهر مادربزرگم که در قید حیاط هستند از من گردو میخواستند من با علم به اینکه میدونستم مادربزرگم فوت کرده ولی بهشون میگفتنم عصبانی میشه مامان بزرگ بفهمه من گردوهاشو دادم به کسی ولی از بس ناراحت شد من ۳ ا گردو بهش دادم (در ضمن حیاط خونه مامان بزرگم اصلا خرمالو نداشته ولی گردو داشت که ۱۰ سالی میشه اونم کندنش)

حنانه زارعsays:

سلام,من خواب دیدم تو مراسم تشییع جنازه بودم هیچکس رو نمیشناختم ,فقط یه لحظه تابوت رو که کذاشتن داخل ماشین حل جنازه عکس پسری که بهش حس داشتم رو دیدم ,گویا اون مرده بود ,بعد دیدم داخل منزل ایشون هستیم و من نامزدش بودم و اون مرده و,مادرش گویا از این وصلت راضی نبوده ,اومد یه گردنبند انداخت گردنم و ازم خواسا پاشم از مهمونای مراسم ختم پذیرایی کنم ,میشه تعبیرش رو بگید

علی شهبازیsays:

سلام خواب دیدم یک نفر بدرانندگی میکنه منم ماشینو نگه داشته بودم ازدور می دیدم بعد اون شخص اونور با چند تا ماشین تصادف کرد و چند تا پیاده را هم زیر گرفت ومن هم بعدا این تصادف را به همه تعریف میکردم وبعدیک مجلس عزاداری دیدم که جلودر بنرهای سیاه زده بودن با خودم گفتم که حتما توهمون تصادف کشته شده است به منتظرتون تعبیرش چی میتونه باشه

ندااحمدیsays:

سلام من به تازگی پدرم فوت کرده و تا به امروز چند شب زیاد همش خواب مجلس ختم پدرمو میبینم که همش درحال گریه برای پدرم هستم همش سر قبر پدرم هستم و مراسم. دارم گریه میکنم

یکتا هستمsays:

سلام وقتتون بخیر مادرم نیتش خیلی صافه و هر خوابی ببینه به واقعیت تبدیل می شه دیشب خواب دیده من می خوام که شما لطف کنید این تعبیر خواب را بگویید دیشب خواب دیده در یک روستایی مدرسه زدن و بهش گفتن بیاد معلم شه سواد مامانم تا پنجم دبستان خواهره مادرم بهش گفته مطمئنی که میتونی معلم به شی داخل مدرسه بعد مامانم گفته آره خواهر گفتن من معلم دوم دبستان باشم لطف کنید تعبیر این خواب را بگیرد برای من مرسی.

هانیsays:

سلام خواهرم خواب دیده سالگرد بابامه.پدرم فوت کردن تو خواب به خواهرم گفته بود تو لیست مهمونی فلانی رو هم دعوت کنید چه تعبیری داره

س م نsays:

خواب دیدم که پدر متوفی ام فوت کرده، پدرم فوت کرده و براش مجلس ختمی در حمام عمومی مردانه گرفته بودیم و شاید ۵۰ تا ۶۰ نفری نیز امده بودند و غذا مرغ می دادیم مادر که فوت کرده بود نیز حاضر بود تعدادی بچه نیز در هنگام غذا دادن نیز حاضر بودند به خود من غذا نرسید و یا شاید نخوردم . بعد از غذا نیز با مادرم شروع به گفتگو کردم

عیسیsays:

سلام من خواب دیدم با دوستم به مجلس ختم میرویم و هیچ کدوم از افراد را نمیشناسیم همه غریبه هستن و خیایم هم شلوغ است

نسرین حضرتیsays:

سلام.من خواب دیدم واسه پدرم که فوت شده سالگرد گرفتیم.جمعیت شلوغه و همه مشکی پوشیدن.تویه اون جمع پدرمم هسم.حتی واسه مراسمش برنج هم درست کرده بودیم.تعبییرچی میشه؟؟

نیلوفر کsays:

خواب دیدم مراسم ختم مامان بزرگمه که واقعا مرده قرار بود براش شام هم بدن دایی ، مامان و خودمو از جمعیت میدیدم که گریه میکردیم و من بعد گفتم شام نمیمونم و میخواستم برم و یک نایلون پر از گوجه سالم دستم بود که بردم اشپزخونه و کاملا گوجه فرنگی ها گم شد و دست به هر کدوم از گوجه هایی که در سینی بود میزدم خراب و گندیده بودن به زنداییم صاحبخانه گفتم که نمیتونم گوجه هارو پیدا کنم که هیچی نگفت منم پاشدم و رفتم .

داوودsays:

درخواب دیدم اقواممان ب یکباره و سرزده ب خونمون مهمون اومدن برا مراسم ختم بابام و همگی رفتن خونه همسایه روبروییمون نشستن و من فقط با دو نفر جلوی خونمون وایساده بودیم و صحبت میکردیم،منم با خودم میگفتم این مهمونا بخاطر پدر من اومدن و من باید توی اون مجلس باشم،بیرون چیکار میکنم من،باید برم تو اون خونه ولی نمیرفتم سمت خونه روبروییمون،اگه تعبیرشو میدونی لطفا کمکم کن نگرانم،پدرم دوماه پیش فوت کرده و فقط و فقط مادرم مورد اعتمادمه تو کل طایفه

زهراsays:

سلام خواب دیدم منو خواهرم رفتیم خونه پسر عموم اونجا یه مراسم تشییع جنازه بود زمین هم به خاطر بارون گلی شده بود دوتا پسر به خاطر سیل شدید مرده بودن که میگفتن از همسایه هاشونن وقتی خواستن ببرن خاکشون کنن همراه جنازه ها یه سری وسایل مثل جهاز بردن که مال خودشون بود نه پسر عموی من میشه لطفاً سریع تعبیرشو بگید برام؟ نگرانم

Ghsays:

خواب دیدم تو خونمون برا پسری مراسم ختم گرفتن که تو خواب دوسش دارم ولی تو واقعیت حتی اون رو هم ندیدم.بعد من اومدم بهشون میگم که اون زندس و نمرده و این حرفا.چون هنوز پیداش نکرده بودن و معلوم نبود زندس یا مرده

داراsays:

پدرم خواب دیده که در یک خانه که آشنا نبوده یک مراسم ختم برگزار شده ولی وقتی می‌خواهد ورود کند به مجلس جلوی او را می‌گیرند و نمیزارن که وارد بشه ممنون میشم تعبیرش بگین 🙏❤️

محمدsays:

سلام من در خواب دیدم که در ختمی هستم و دارم خرما پخش میکنم‌ که یدفعه دونه دونه از رفیقام دارن میان ختم و هرچی ازشون میپرسم شما اینجا چیکار میکنید جواب منو نمیدن و بی توجه ب من با کسان دیگه صحبت می کنن

saynasays:

سلام من خواب دیدم مامان بزرگم که یک ساله فوت کرده اومده مراسم ختم یک نفر که نمیشناختمش و من همش ازش میپرسیدم کجا بودی این مدت میشه تعبیرشو بگین🥺

پریساsays:

سلام پدر من ۱۹ ساله فوت کرده خواب دیدم ختم گرفتیم همه اومدن خونه ناشناس بود ما زیاد اماده نیستیم حتی لباس زردم پیپوشیدم مشکی میپوشیدیم همکار داداشمم بود بجاریمو خواهرشوهرمم که قهرم اومدن ولی من باهاشون حرف نزدم همه از مجلسمون ایراد میگرفتن با خالمو زنداییم بحثم شد سر همین دو تا بچه کوچیکم بودن انگار برای خواهرم بودن ولی اون بطور واقعی ی پسر داره همش استرس و هماهنگی کارها در خواب بود تعبیرش چیه

رضوانsays:

سلام من خواب دیدم برلی پسر خالم که مرده مراسم چهلم گرفتیم توی خونه پدرم، خیلی شلوغ بود ولی بیشتر شاد بودن تا ناراحت، ناگهان وارد خونه که شدم دیدم خوده پسر خالم هم حضور داره و یه پیراهن ابی پوشیده و سرحاله، من میدونستم که اون مرده و وقتی دیدمش خیلی شکه شدم، هرچی فریاد میزدم که بقیه بفهمن و اونو دیدم کسی نمیشنید صدامو

صباsays:

سلام و ممنون از زمانی که می‌ذارید. من خواب دایی‌م‌ رو دیدم که چهار ماهه فوت کردن ولی ما در منزل خودمون مراسم بزرگی براشون گرفته بودیم که همه فامیل های پدریم حضور داشتن و لباسای رنگی پوشیده بودن و میگفتن و می‌خندیدن.

محمد محمودیsays:

سلام خواب دیدم پدر و مادرم لباس سیاه پوشیدن و در حال رفتن تعزیه یکی از همسایه ها بودن

محمدیsays:

سلام من خواب دیدم که تویه مسجد مراسم ختم هست برای کسی ‌که نمیشناسم ومن ومادر هم رفتیم اما کسی گریه و ناله نمیکنه همه جمع شدن دارن صلوات میگن و چای وکلوچه میخورن دقیق ادرس مسجد ونام مسجد ذکرشده بود و چیزی هست که درواقعیته هم وجودداره

براتیsays:

سلام. پدرم ۹ ماه پیش فوت کردند. خواب دیدم برای سالگردشان مراسمی گرفتم و با خود پدرم قرار گذاشتم که بروم خانه دنبالش و به مراسم ببرمش، پدرم با لباس کت و شلوار آراسته آمد، گفتم مدعوین در حال صرف غذا هستند، صبر کن غذایشان تمام شود و بعد برویم در جمع که تو را ببینند، پدرم به نشانه تایید سر تکان داد و روی صندلی منتظر نشست. تعبیرش چیست؟

اکبر رحیمیsays:

سلام من خواب دیدم با جمعی از مراسم عروسی برمیگشتیم که متوجه شدیم یه مراسم ختم برقرار است به دوستم گفتم بدیم و در مراسم ختم شرکت کنیم دوستم قبول کرد و کل کسانی که این موضوع را دیدیم در مراسم شرکت کردیم جلو رفتیم و تسلیت گفتیم .صاحب عزا هم الان مرحوم شده اما توی خواب زنده بود و باهاش دست دادیم و تسلیت گفتیم...جالی اینکه خیلی خیلی تشریفاتی بود و خیلی پذیرایی مفصل بود میوه شیرینی زیاااد حداقل سه نوع غذا سرو میشد اما هیچ کدوم به من نرسید تعبیر چی هست با تشکر از شما

لعیا رمضانsays:

سلام من خواب دیدم دارم پله های یه مسجد رو میرم بالا برای ختم یه کسی که میشناختمش و خیلییی ناراحت بودم و نگران

مریمsays:

سلام. پدرم فوت شدن یک سال پیش.چند وقت هست که خواب میبینم مراسم خاکسپاریشون هست و با خوشحالی داریم مراسم رو برگزار می‌کنیم.چندین بار این خواب رو دیدم.

مسعود ابراهیمیsays:

سلام خواب دیدم توی مراسم مادرم که حدودا ۶ ماهه فوت شده هستم البته وقتی این خوابو دیدم که داشتیم به خونه برمیگشتیم ویهو خالم که خیلی مادرمو خیلی دوست داشت گریه میکرد منم رفت بغلش کردم باهاش همدردی کردم چون واقعا منم جونم واسه مادرم در میرفت هنوزم که هنوزه نتونستم بااین مسله کنار بیام

مریم غلامیsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم مراسم ختم شوهرم هست و من دارم از مهمونا با پلو و فسنجون و زیتون پرورده پذیرایی می کنم .نمی دونم کجا بود فقط تو یه خونه ی بزرگ بود که اصلا اونجا برام آشنا نبود . در واقع من و همسرم جدا از هم زندگی می کنیم تعبیرش چیه ؟ممنون