تعبیر خواب سحری خوردن
شما هم بارها از زبان بزرگتر ها و یا دوستان و اطرافیان خود شنیده اید که در زمان های قبل از اذان صبح و در سحر ها دعا احتمال اجابت بیشتری دارد و این گفته صحیح است ، حال ارتباط این موضوع با تعبیر خواب سحری خوردن چیست؟ دقت داشته باشید معبران سحر را در رویاهای ما به علامت امید روشنایی و نور میدانند حال سحری خوردن در این لحظه بیانگر نزدیک شدن به اهداف و یا مراد های دل بواسطه ی امیدی است که در دل روشن می شود ، اگر ببینی خودت به تنهایی مشغول خوردن سحری در ماه رمضان هستی بیانگر گفت و شنود های خوشحال کننده و همچنین خبر از خوشبختی و سعادتی خالصانه میدهد ، اگر در کنار مرده ها بودی تعبیرش داشتن آینده ی خوب و ایده آل در کنار فردی است که او را دوست دارید ، همچنین به گفته ی ابراهیم کرمانی میل کردن سحر در روزهای رمضان به علامت ساعات شاد و لذت بخش در کمار معشوق است
دکتر مدنی میگویند دیدن چنین خوابی برای گروه های سنی مختلف معناهای متفاوت خواهد داشت مثلا برای مردان و پسران به نشانه ی بهتر شدن اوضاع کاری و یا در بیشتر موارد کسب منفعت است برای دختران و زنان جوان داستان دلدادگی عاشقانه و مطلوب ، برای زنان باردار و یا افراد مسن تر نشانه ی بخشش مادی ست
سوال : خواب دیدم همراه با خانوادم پدر مادر خواهر و برادرم داشتیم سحری میخوریدم وقتی لقمه داخل دهانم بود ناگهان صدای اذان را شنیدم و بعد خانوادم گفتند نمیخواد روزه بگیریچون باطل شد و خیلی ناراحت شدم تعبیرش چی میشه؟
پاسخ: این رویا بیشتر نشان دهنده ی خوب شدن اوضاع مالی و همچنین رهایی شما از یک سوء ظن است
پرسش: خواب دیدم افراد سرشناس زیادی وارد شهر ما شده بودند و داشتند از تمامی نقاط شهر بازدید میکردند بعد پدرم به من گفت اینها روزه دار هستند و باید به آن ها افطاری و سحری بدهیم من دویدم به سمت آن ها و دعوت کردم تا شبی را در منزل ما مهمان باشند و پذیرفتند تعبیرش چیه؟
پاسخ: دعوت کرده روزه دار به خانه و دادن سحری به آن ها بی شک باعث رشد و موفقیت شما زیاد شدن روزی و رزق در بین خانواده تان و همچنین پیدا کردن طول عمر زیاد برای همگی شماست
معبران خارجی با تحقیق و تحلیل این موضوع نوشته اند دیدن این رویا برای افراد مسن مثل پیرمرد ها یا پیرزن ها بیانگر صبور شدن و یا شرکت در امور خیر است ، برای کودکان و یا نوزادان به علامت داشتن آرزوهای ظاهری خوب و یا رسیدن به موفقیت و خوشبختی ست ، و برای مردگان به علامت پیشامدهای غیرمنتظره و هیجان آور مثبت است
تهیه و تنظیم: توپ تاپ
با سلام، دیشب خوابی دیدم که ساعت حدودا پنج دقیقه به چهاره و اذان صبح ساعت حوالی چهار و بیست دقیقه است. در این فاصله سفره سحری رو پهن کردم که توش کوکوی سیب زمینی و نان گذاشتم. افراد دور سفره همسرم، دامادم و پسرهای خواهرم (خواهر زاده هام) بودن. رفتم آشپرخانه توی سینی خیارشور و گوجه و زیتون چیدم که بیرم با غذا بخوریم. تا برسم دیدم همه کوکو ها رو اونا خوردن. اونوقت تو این لحظه فکر کردم خودم چی بخورم واسه سحری که نون رو یادمه خوردم تو خواب، و احساس کردم پنج دقیقه مانده به اذان و دیدم خواهرم تو آشپزخونس بهش گفتم چایی بده بهم که توجهی نکرد. در این حین منم به اونایی که سر سفره بودن گفتم برین آشزخانه چایی بخورید الان اذان میده. و هیچ کی هم پانشد و براشون مهم هم نبود و اونوقت بهشون گفتم من خودم میرم چایی میخورم که با یک حرکت جهشی سریع به آشرخونه رسیدم که ازم فاصله زیادی داشت. (در واقعیت بر خلاف افرادی که تو خوابم بودن خودم تواناییش رو داشته باشم روزه میگیرم) آیا این خوابم تفسیر و مفهومی دارد؟
درود ، نشان دهنده ی این است که بر کمال و مرتبه شما از چند جهت معنوی افزوده خواهد شد
سلام خسته نباشین،من دیشب خواب دیدم که همراه خانواده سحری میخورم البته ماه رمضان نبود،من این روزا یک خاستگار دارم که خیلی مطابق میل خانوادمه البته بنظر خودمم خیلی ایده آله ولی من خودم دلبسته یک نفر دیگم و خانوادم راضی نیستن،دیشب همین خاستگار ایده آل خانواده خونمون بودن و من تا ساعت 2 نصف شب به این فکر میکردم که میتونم کنار این آدم زندگی کنم و عشق خودمو فراموش کنم که بعدش این خوابو دیدم،حالا با توجه به شرایط من و دیدن این خواب در همچین شبی چه تعبیری میتونه داشته باشه؟
سلام خسته نباشید خواب دیدم برای خوردن سحری بیدار شدم ولی زمان کافی برای خوردن سحری نداشتیم تا یکمی برنج خوردیم صدای اذان بلند شد برنج ها شور بود با صدای اذان صبح از خواب بیدار شدم این چه تعبیر ی می تونه داشته باشه ممنون
ارزش اجتماعی و احترام و عزت شما افزوده میشود.
سلام وقت بخیر... ما دیشب زیارت ۳ تا امام زاده رفتیم و اونجا خوابیدیم خواب دیدم که سه تا روحانی اومدن در چادرمون گفتن اینا حوری اند...اسم وفامیل مو یادداشت کردن و گفتن پدرت دارایی چی داره؟؟ گفتم فقط یه خونه گفتن حلاله ؟؟ گفتم عاره حلال حلال... جالب اینه برادرمم خواب دیده ۳ نفرسحری بهش دادن زولبیا دادمش بهش و یه سقا خونه کنار مون بود مال حضرت رقیه اونجا هم بهش شربت دادن تعبیرش چیه؟؟
سلام بسیار نیکو بوده و لر حاجت روایی و براورده شدن خواسته هایتان در اینده تعبیرمیشود
سلام.وقتتون بخیر. دیشب که شب احیابودخواب دیدم جایی غریب هستم اماتو یه خونه که اسمااشنابودند بهم جای خواب دادند وسحربرای روزه بیدارم کردند.نمیدونم تعبیرش چیه.
سلام بهتر است کمی ارتباط خود را با خدا قوی تر کنید
سلام ممنون از تعابیر مفیدتون . خواب دیدم سحر شده مادرم که مرده بهم گفته بود بیدارش کنم موقعه سحر بیدارش کردم دخترمم همینطور ولی هیچی برای خوردن سحری نبود خیلی گشتم نون و پنیر پیدا کردم لقمه کردم اول به مادرم دادم لقمه بعدی رو گفت بده به دخترم بخوره لقمه رو دادم به دخترم و مامانم خوشحال بود با اینکه سحری کم بود
سلام سپاس برای خواستن چیزی باید صبور باشین
سلام خواب دیدم من و دو تا خواهرم داریم تو سحری باهم چای میخوریم و باهم میگیم که کاش اذان یکم دیر تر میشد .فک میکنم ماه رجب بود.
سلام بر رهایی از افت ها دلالت دارد
با سلام و ارادت بعد از خوردن سحری من در خواب دیدم که گوشه سقف آشپزخانه که کولر در عالم خواب روی آن مستقر بود در حال فرو ریختن است سقف کم کم پایین آمد و تقریبا مساحت یک متر در یک متر ریزش کرد وروی یخچال ریخت لایه فلز پوششی یخچال جلوی من افتاد ومابقی آن گوشه دیگر افتادمانند یک کتاب که از جلد بیرون میاد تعبیرش چیست با تشکر از مدیر
سلام من خواب دیدم که موقع سحری هست و من دارم غذا گرم میکنم ولی تا وقتی گرم شد اذان گفتن و نتونستم سحری بخورم و منم خیلی ناراحت بودم که چرا سحری نخوردم .ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگین
خواب دیدم که شب هستش با دوستم میخوایم سحری بخوریم ولیـ برا اینکه خانوادش بیدار نشن تو تاریکی وایساده بودیم
خواب دیدم با خانواده تو خونه ای که مثل خونه ما نبود اما تو خواب مثلا خونه خودمون بود داشتیم سحری میخوردیم ولی وقتی رفتم بشینم سرسفره برنج کم مونده بود و من با همون مقدار کم سحری خوردم و بعدش اومدم تو اتاق خوبم دیدم ی تخت بزرگ دونفره تو اتاقمه و بعدش خواب دیدم با کسی که ۷ ساله دوسش دارم تو خیابون راه میریم و دست انداخته دور شونم و باهام حرف میزد و من با تمام وجودم احساس خوشبختی میکردم.تعبیرش چیه؟من خیلی دعا میکنم واسه رسیدن بهش.خیلی زیاد
من دیشب خواب دیدم همراه خانواده و چند تا از فامیل ها خواب بودیم که مادرم گشنش شد و ای سفره انداخت و ماهم از خواب بیدار شدیم و همراهش شروع کردیم به خوردن و بعد یکی از اقوام گفت که ۱:۲۰دقیقه مونده تا اذان بیاین ما که سحری خوردیم روزه بگیریم ثواب داره تعبیر این خواب چی ؟؟؟؟
سلام خواب دیدم پسری که دوستش دارم ولی درجریان نیست اومده توی خونه ای نمیشناختم ولی مال ما بود،با ما زندگی می کنه،البته توی یک سوئیت جدا و مادرم برای سحری بیدارش می کرد و وونم با اینکه روزه نمیگیره،توی رودربایستی می اومد
سلام. ببخشید من خواب دیدم ، کلی مهمان داریم ، وای مهمان ها تمام خورشت رو قاشق قاشق خورده بودن. وقتی سفره سحری رو پهن کردیم ، دیدیم فقط برنج مونده. هیچ کدوم از مهمون ها برای سحری نیومدن ، همه رقتن توی اتاق ، بعد ما هم سحری نخوردیم ، روزه گرفتیم ، بلد صدای اذان آمد ، بعد توی تقویم نگاه کردم، ببینم ماه رمضان هست یا نه ، دیدم توی تقویم نوشته یه کاری رو نکنین حرام ، دقیق یادم نمیاد قبل حرام چه واژه ایی بود ، تعبیرش چیه ؟
سلام.خواهر بنده ۵ سالی میشه فوت شدن.در خواب از من طلب اماده کردن سحری داشتن.نفر سومی هم بود که متاسفانه یادم نمیاد کی هست.تعبیرش چی میشه. با تشکر
خواب دیدم میخوام برم سحری بخورم مامان و بابا گفتن برو بخواب نمیخواد تو روزه بگیری لازم نیست و نمیزاشتن من روزه بگیرم تعبیرش چیه؟؟
سحر اول ماه رمضان خواب دیدم ناخوانده رفتم خونه خواهرشوهر م مثل اینکه سفره داشتن و سحری هم بود و منو با ی نفر دیگه را برای کاری فرستادن وقتی برگشتیم برادرشوهر م دور غذا بود قابلمه پر برنج و خورش میخواست بکشه مثل اینکه ی لقمه هم تو دهانم بود که یهو صدای اذان صبح اومد اول با خودم گفتم نمیدونم لقمه را بخورم با نه ولی رفتم آب زدم رو دهنم
سلام، مادر من خواب دیده من و دختر خالم در حال خوردن سحری هستیم دختر خاله من چند ساله ازدواج کرده بچه ای نداره تعبیر این خواب چیه؟
سلام خواب دیدم توی یه سوئیت جدا که جزیی از خونه ای بود که در خواب خونه خودمون بود،یه پسری از آشناها که بهش علاقه دارم،زندگی می کنه،پدرش به بابام سفارش کرده بود که بیاد خونه ما بمونه چون خانواده اش رفتن شهر دیگه ای،ولی خودش توی شهر خودمونه.توی خوابم،مامانم برای سحری صداش می زد میومد با ما سحری میخورد اما من ناراحت بودم می گفتم این احتمالا روزه نمی گیره و تو رودربایستی این موقع بیدارش می کنی میاد سحری میخوره تعبیرش چیه
سلام خواب دیدم سحر بود خوانده پر زنم بودم پدر و بقیه سحری خوردن بودن و فقط پدرم کنار سفره بود خوابش برده بود خانمم برام غذا کشید داشتم میخوردم بشقاب رو برداشت من مشغول خوردن نان شدم