اصغرsays:

با سلام و عرض خسته نباشید در خواب دیدم که همراه پدرم سوار ماشین بودیم و به طرف منزل حرکت میکردیم که در نزدیکی منزل یه ماشینی با یه بچه تصادف کرد و ماشین شروع کرد به حرکت کردن و فرار کردن کرد در همون حین که من و پدرم از ماشین پیاده شدیم یه بنز سیاه پلیس اومد و توقف کرد و پلیس ها لاستیک ماشین فرد رو هدف گرفتن و درست زدن به لاستیکش مرسی از اینکه تعبیرشو عرض می کنید

محسنsays:

خواب دیدم دارم از دست ساواک فرار میکنم کل شبو داشتم فرار میکردم اخر سر سوار قطار شدم و از همسفرانم کمک خواستم اما اونها کمکم نکردم اخرش به یه شهر رسیدم صبح شده بود در حال وارد شدن به یه خونه بودم که ماموران ساواک منو دیدن من رفتم روی پشت بوم و در حال پیدا کردن راهی برای فرار بودم اما یهو از خواب پریدم ممنون میشم تعبیرشو بگید

Alisays:

سلام خواب دیدم من بهمراه یک زن و یک بچه که ظاهرا زن و بچم بودن در حال فرار از پلیس بودم ولی جرمم خیلی سنگین بود نمیدونم چی بود ولی تمام شهر پلیساش داشتن تعقیبم میکردن البته این هم بگم من زن و بچه ندارم و اون زن و دختر بچه ای که همراهم بودن رو تو واقعیت ندیدم

سعیدsays:

سلام من الان شاید شش الی هفت دفعه خواب دیدم که در حال تعقیب گریز هستم یا اینکه در حال محاصره شدن برای دستگیری و همش سعی میکنم مخفی شم یا فرار کنم ولی به چه جرمی نمیدونم اما نکته مهم اینکه تا به الان نتونستن من دستگیر کنن و همیشه گریختم ولی الان در یک هفته دو نفر از نزدیکان منم همین خواب دیدن ولی اونا دیدن من دستگیرن و دارن میبرن البته بگم من تا به امروز عمل مجرمانه مرتکب نشدم.ممنون میشم راهنمایی کنین

elnazsays:

خواب دیدم توخونمونم به همراه کسی که دوسش دارم چندنفردیگه هم هستن ماهم لخت توبغل هم هستیم توخواب متوجه اون چندنفرنشده بودیم بعدش یهومیبینیم دارن نگامون میکنن وسایلمونوجمع میکنیم میریم تواتاق ازپنجره اتاق میبینم یه ماشین پلیس خونمونو زیرنظرداره منواون اقامیترسیم وحدس میزنیم که اونایی که مارودیدن پلیس خبرکرده باشن بعدش میریم باهاشون حرف میزنیم ومیگیم که مارولوندن که اوناهم مارولونمیدن

ایمان میرزائیsays:

سلام خواب دیده بودم که دارم ازیک خیابون رد میشدم که پلیس ازماشین داره رد میشه منو نگاه میکنه یه دویست متری که ازمن دورشد ازماشین پیاده شدند منم فرار کردم حس میکردم که دنبالم هستند رسیدم به یک پارک وخوابیدم یک دختر روی نیم کت نشسته بود بهش گفتم بیا کنارم بخواب وامد کنارم خوابید خوابم دیگه تمام شد

محمد نظریsays:

با سلام و خسته نباشی.خواب دیدم ک با یه نفر درخواب دوستم بود ولی الان نمیشناسم چه کسی بود در حال فرار کزدن از دست پلیس بودیم و دو دوتایی در دسشویی مکانی مخفی شدیم و موقع فرارکرذن در مسجدی بودیم ک همه رفتتن ب سجده و من یه جفت کفش دزدیدم فرار کردیم بطوری ک داخل صحن امام رضا در مشهد بوذیم و از بلندگوها صدایی شیخی میامد ک میگفت برگردین توبه کنید اینجا مشهد است و من همچنان فرار میکردم و میگفتم برنمیگردم در راه یک لنگ کفش من افتاد ولی همچنان فرار میکرذم و مستخدمان ان مکان ب دنبالم بودن ب ماشینم رسیدم سوار شدم یک نفر ک ب دنبالم بود نمیگذاشت بروم میخاست سوار ماشبن بشه ک نگذاشتم اندختمش بیرون درهارو قفل کردم و ماشین روشن کرذم ک بیدار شدم اگ تعبیر خوابم رو بگید ممنون میشم

نسترن ایرانیsays:

با عرض سلام . سوالی داشتم در مورد تعبیر خواب یکی از دوستانم دوستم در خواب دیده که : تو یک چهار راهی داره قدم میزنه و ترافیک شدیدی بود دو تا دختر رو دید که با ارایش خیلی غلیظ نشستن سر چهار راه و دارن مدام دوستم رو مسخرش میکنن . و دوستم خیلی ناراحت بود .که یک دفعه یک مامور پلیس میاد و به اون دو تا دختر میگه : چراغ که سبز بشه مهلت شما دو نفر تمومه / بعد یه نگاهی به دوستم کرد و گفت : تو هنوز فرصت داری ./ بعد دوستم یک قدم به سمت جلو که برداشت یکهو منظره ی تو خوابش عوض شد و اون خیابون شلوغ شد تبدیل به یک باغ سرسبز و زیبا . توی باغ قدم میزد و نزدیک پله های باغ شد یک برگ هایی با شکل خاص روی پله ها بود اون برگ ها رو برداشت و بو میکرد وقتی که این کار رو میکرد انگار یک نسیم خیلی خنک با قطره های بارون خیلی آروم به صورتش میخورد ممنون میشم اگر تعبیری داره بهم بگین . با سپاس فراوان

نسترن ایرانیsays:

سپاس فراوان ممنونم از تعبیر های حکیمانه شما سوالاتی داشتم که با اجازه شما اینجا میپرسم /شنیده ام که خواب ظهر تعبیر نداره . اما امکان داره که گاهی اوقات استثنا پیش بیاد و یا اصلا استثنایی در کار نیست ؟ واگرفامیل آشنایانی که در قید حیات هستن رو در خواب ببینیم چه مفهومی داره ؟ مثلا تو خواب میبینیم که باهاشون دعوا میکنیم و یا اون فرد در حال انجام اعمالی هست حالا اعمال خوب یا بد چه مفهومی داره ؟ من خودم یک بار خواب دیدم یکی از فامیل هامون که آقا هستن و خیلی چاق هستن . خیلی لاغر شده و اخماش تو هم , من نمیدونم چی شد که تو خواب شروع کردم باهاش جر و بحث شدید که یک دفعه مادرش اومد گفت حق نداری راجع به پسرای من حرفی بزنی این خواب تعبیری داره به نظرتون ؟

یک نفرsays:

سلام، وقت بخیر، من دخترم خواب دیدم شنیدم باید برم زندان، یکی از کوچه های محله مون مقر پلیسه، و من همش فرار میکنم از دست پلیس ، دوستام، همه ، انگار گمم کردن ومن همچنان از ترس دارم فرار میکنم و قایم میشم، توی خواب منم ولی پسرم و چهره م شبیه یکی از بازیگرای مرده و اسمم هم یه چیزی دیگه بود، انقدر از این کوچه به اون کوچه رفتم رسیدم به زمینهای خالی ، خواستم از توش برم ولی همش میگفتم نکنه کثیف باشه، یه خانم دیدم یه چیزی رو صورتش گذاشته و نشسته، ازش میترسیدم و ولی از 20 قدمیش رد شد، که دیدم دوتا آقا روبه روی همن یکیشون لباس عرب پوشیده ازشون ترسیدم و دوباره برگشتم تو کوچه، دوتا دوست صدام زدن وایسادم( اوناهم پسر بودن) بهم گفتن کمکت میکنیم اما تا بهشون گفتم باید زندانی شم اونام خواستن منو بگیرن( یا تنهام گذاشتن یادم نیست)

امراهsays:

سلام خواب دیدم من و مادرم و برادرهام و یک شیر نر با ماشین به بالای کوه رسیدیم که توده ای از حیوانات منتظر ما بودن که به ما حمله کنند که من با سرعت از همشون گذشتم بعد فهمیدم که این کار شیر ماده بوده است...بعد به جاده ای راست و مستقیم رسیدم که دیدم پلس ها کمین کرده اند و موانعی را برای متوقف کردن من گذاشته اند ولی من به صورت باور نکردنی اون جاده ی است را میرفتم و به همه ی موانع جاخالی میدادم بعد به یک میدان میرسیدم و یک جاده پیشم بود با خودم میگفتم اگه از اینجا برم باز پلیس ممکنه منو بگیره و راهم را عوض میکردم و به طرف شهر میرفتم و پلیس هارو پشت سر میزاشتم

Fati_7819says:

سلام خواب دیدم که تو خیابون سیل اومده و من میخواستم از رد شم دیدم دوستم که رابطه ام باهاش زیاد خوب نیس در حال غرق شدن درسیل بود بعدش اون یکی دوستم رو یه آقایی از سیل نجات داد آقاهه میخواست منو هم ببره اونطرف رود که گفتم خودم رد میشم رفتم از رو پل سنگی که اونجا بود رد شدم بعدش گیر چندتا خلافکار مواد افتادم که زن و مرد بودن داشتن از دست پلیس در میرفتن منم همراه اینا داشتم فرار میکردم آخرش نجات پیدا کردیم و پلیس نتونست مارو بگیره و به یک جای امن رسیدم و من به یکی از اون آقاها که جزو خلافکار ها بود علاقه مند شدم اونم بهم علاقه داشت همین میشه بگید تعبیرش چیه؟؟؟هردو خواب رو باهم دیدم..

حجت رضاییsays:

خواب دیدم با دوستم تو خیابون بودم و ناگهان یه سری ماشین لوکس که متعلق به ارتش عربستان بود ریختن تو خیابون و من تحت تاثیر اونا متوجه خطر نبودم و به دوستم گفتم ببین این عربها برای ارتش خ دشون چه ماشینهایی دارن تا اینکه چنتاشون شروع کردن به اقداماتی تحریک کننده و من کمی ترسیدم بعد دیدم یه یک فردی با لباس پلیس بین الملل ازم کارت شناسایی خواست و مجبور شدم بدم و بعد فکر کردم پیش خودم گفتم این تو مملکت من چه غلطی میکنه؟ و لجبازی کردم و کارتمو گرفتم که با عصبانیت وناراحتی دوستم مواجه شدم...

شجاعیsays:

سلام من اهل افغانستانم خواب دیدم پلیس مبارزه با مهاجرین منو گرفتن برد اردوگاه من فرار کردم یکم دور شدم دیدم تو روستای خودم هستم رفتم خونه یگ اشنا که چند نفر از اهالی روستا با چند نفر ایرانی انگار دنبالم هست یگ آقای که میشناسم معلمم بود اومد منو قانع میکرد که برگردم تسلیم بشم ولی من گریه میکردم توضیح میدادم بیدار شدم

هانیهsays:

با سلام من خواب دیدم..دارم فرار میکنم از دست پلیس..ولی جرمی ام مرتکب نشده بودم...ولی انجورم مثل مجرم ها دنبالم نبودن..انگار امده بودن خونمون تا یه اتفاقی بازجویی کنن..من نمیخداستم اصلا باهاشون روبه رو بشم..و کلا فرار میکردم..محوریت خوابم بیشتر فرار کردن بود..و راحتم فرار میکردم..بعد دیدم مقنعه ام افتاده..یا خودم گفتم برم مقنعه بخرم بعد تا کی میخوام باهاشون روبه رو به نشم وقتی گناهی ندارم

حورياsays:

سلام ،من چندبار خواب ديدم كه با يك اقايي كه آشنا هستن بيرون هستم و پليس مياد و هر دفعه به من گفتن كه ما رو ديدن و ميدونن كه من كار خلافي نميكنم ولي من ترسيدم و فرار كردم و سعي كردم قايم شم اما هردفعه جام رو پيدا ميكنن يك بار هم كيفمو گشتن و چيزي پيدا نكردن

ايمانsays:

سلام و عرض ادب ديشب خواب ديدم يه نفرو كشتم يا يه جرمي انجام دادم كه حكمش توخواب ٣ سال حبس بوده و از دست پليس فرار كردم و رفتم خونه مادرم كه تو خواب منو سرزنش ميكرد كه چرا اينكارو كردي و من خيلي ناراحت بودم. تشكر

سيامك روحىsays:

سلام ،خواب ديدم دايى من يه تريلى خريده من شدم راننده ش يه بار بردم وسط راه پليسا جلومو گرفت تى بار هروئين بود منم خبرى نداشتم بعد از دست پليسا فرار ميكردم كم مونده بود منو بگيرن از خواب بيدارشدم

مجیدsays:

با عرض سلام... خواب دیدم تو شهرهای اروپایی گشت میزدم معماری ساختمانها رو نگاه میکردم که وارد یه ساختمان شدم اسباب بازی فروشی بود منم یه عروسک بزرگ برداشتم سوار یه ماشین اسباب بازی بزرگ کردم بعدش دیدم که خودمم سوار اسباب بازی و با سرعت زیاد دارم میرم که نگهان با یه خانم تصادف میکنم پلیس منو دنبال میکرد منم فرار میکردم هر وقت هم یه پلیس بهم میرسید که من بگیره یه خودکار تو قلبش فرو میکردم همین جور در حال فرار بودم که به محله خودمون رسید رفتم یه جایی که پلیس پیدام نکنه و اخرین پلیسی هم که دنبالم بود کشتم...بعدش نشسته بودم فکر میکردم که بزارم شب بشه بزنم از کوهستان رد بشم برم یه شهر دیگه که پلیس نگیرتم تعبیرش چیه؟ مرسی

alirezasays:

باسلام‌خسته‌نباشید بنده‌حوالی‌صبح خواب دیدم پشت فرمون باسرعت میرم چنتاپلیس راهنمایی رانندگیو ردکردم که یکیشون جریمم کرد ممنون میشم تعبیرشوبگید

alirezasays:

سلام خدمت مدیرسایت خسته نباشین خواب دیدم باماشین ازپلیس راه عبورمیکنیم که یکی ازکارکنان درکافینت که‌دوروزپیش برای استخدامی درپلیس پیششون رفته بودم درخواب من بودن همراه خانم‌وبچشون ایستادم دم پلیس راه سوارشون کنم که وقتی سوارماشین شدن به محض حرکت ماسوارموتوربودیم این‌خیلی‌عجیبه مچکرم ازسایت خوبتون

پ.نsays:

سلام من خواب ديدم تو كوچه نزديك خونه بودم يه خانمي نزديكم شد شروع كرد باهام صحبت كردن يهو يه دوست ديگه اش هم اضافه شد داشتن باهام صحبت ميكردن يكيشون شروع كرد باهام ور رفتن يهو يه ماشين پليس اومد يكيشون شروع كرد به فرار كردن منم از ترسم كه تو مشكل نيفتم شروع كردم به فرار كردن مامورا يكيشونو گرفت يكي از مامورا افتاد دنباله منو اون يكي خانم من پيچيدم تو يه كوچه يه دري باز بود من رفتم تو خونه درو بستم كه از خواب پريدم ممنون ميشم تعبيرش رو بهم بگيد

فاطمهsays:

سلام من خواب میدیدم بابامو مامورا میخوان بگیرن جلبشو گرفتن بغل ماشینشم مامور گذاشتن که اومد بگیرنش بعد یهو من بابامو تو کوچه دیدم گفتم بابا فرار کن مامورا پشتمونن زود برو سمت خیابون منم الان میام باهات صحبت کنم بعد فک میکردم میگفتم بگم بره یه شهر دیگ بمونه پیداش نکنن بعد فکر میکردم نکنه به لباسام یا گوشیم شنود وصل کرده باشن بفهمن من به بابام گفتم فرار کن خیلی ترسیده بودم خواب رو ساعت ۵ و ۶ صب میدیدم

پویا دشتیsays:

سلام خواب دیدم تو خونمون مشغول فروختن مواد هستم و پدرم هم بیرون که دیدم یک نفر بدون در زدن آمد داخل برای خرید مواد (مامور بود) من رفتم پشت سرش در را ببندم که از سرکوچه دیدم پدرم فریاد میزند پویا فرار کن مامور من هم آمدم داخل و از پله ها که بالا میرفتم آن مامور هم به دنبال من می آمد تا به پشت بام رسیدم و خواستم تصمیم بگیرم به کدام سمت بروم از خواب پریدم.( ساعت ۷ صبح از خواب پریدم)

zahrasays:

سلام من.خانومی متاهل هستم یه چند باره هِی خواب میبینم که (عشقم)دوست پسرم فراریه وپلیسا دنبالشن..دیشب هم خواب دیدم..من و عشقم از پلیسا فرار میکنیم مامانمم بهم کمک میکنه تویه خواب همش درحال فرار بودیم..از یه چیزی فرار میکردیم یک سری ادم..و پلیس متشکرم

امیر سرکانیsays:

سلام مادرم خواب دیده همسایه قبلیپون داره ازدست پلیس فرار میکنه ولی نمی دونه کجا بره

کیمیاsays:

من خواب طولانی دیدم اولاش زیاد یادم نیست ولی یادمه با دوستام از خونه قبلیمون بیرون اومدیم من با اسکیت بودم بقیه با کفش باید یه نامه ایی رو ب یکی میرسوندیم بعد اومدیم بیرون دوستام ب من گفتن تو از سمت راست برو ما از چپ بعد من گفتم چ کاریه باهم بریم اوناهم قبول کردن بعد ما اومدیم سر کوچه رفتیم سمت چپ دیدیم ی ماشین پلیس سر کوچه هست نمی دونم چی شد تصمیم گرفتیم فرار کنیم فرار کردیم رفتیم توی یه کوچه اونجاهم پلیس بود انگار محاصرمون کرده بودن بعد خواستیم برگریدم پشت سرمونم پلیس بود دیگه نتونستیم فرار کنیم تعبیر این چی میشه😂

محمد حسین قربانیsays:

من خواب دیدم که شب بود و منو رفیقم داشتیم تو پیاده رو رد میشدیم که بهو دو تا موتور سوار پلیس که شبیه پلیس ناجا بودن از کنارمون رد شدن من برگشتم عقب و داد زدم که باریک الله یه جور داشتم تشویقشون می کردم یهو ترک دوم موتور سوار برگشت عقب منو نگاه کرد و دست تکون داد و خندید بعدش یهو دو تا شخص که لباس بسیجی تنشون بود کنارشون ظاهر شدن اون پلیسه که شبیه ناجا بود به اون دو تا بسیجی گفت برید یکم مشت و مالشون بدید تا اینو گفت منو رفیقم فرار کردیم رفتیم تو پارک بعد از چند دقیقه یه مرد میان سال با لباس شخصی اومد دست منو محکم گرفت و بی سیمشو در اورد گفت گرفتمش و من هی داشتم گریه می کردم و اون هیچ اهمیتی به گریه من نمیداد.

امیر توکلیsays:

سلام من خواب دیدم مامورا اومدن همسایمونه بگیرن ولی اون فرار میکنه بعد من بهش گفتم برو از پشت بام فرار کن ولی اون گفت نمیشه و بعد اون رفت خونش دوتا ماموران هم رفتن میشه لطف کنید بگین دیدن پلیس توی خواب خوبه یا بده و تعبیرش بگین ممنونم

Amiiirsays:

خسته نباشین مدیرعزیزسایت خواب دیدم ازدوتاپلیس‌پرسیدم که من میخوام بیام استخدام نیروی انتظامی‌واونامیگفتن نیاخوب نیستو حقوقش کمه نیانیروی انتظامی مچکرم تعبیرشوبگین

امیر سرکانیsays:

سلام مادر من خواب دیده که همسایمون داره از دست پلیس فرار میکنه بعد مادرم بهش میگه برو از پشت بام فرار کن بعد مادرم دیده که اون آقا رفته داخل خونش اون دوتا پلیس رفتن میشه لطف کنید تعبیرش بگین من این خواب خیلی مهمه خواهش میکنم یعنی چون مادرم این خواب و دیده تعبیرش متوجه منم میشه یا نه ممنونم

میناsays:

سلام خواب دیدم با چند نفر در جایی ناشناس هستم که مأمورها ریختند آنجا من از جایی فرار کرده وبه آن افراد ناشناس هم گفتم که بیایید از اینجا فرار کنیم و همه ما فرار کردیم ‌مأمورها اصلا مارا ندیدند که از کجا فرار کردیم و بعد پشیمان شدم و گفتم نباید راه فرار را به آن افراد نشان می دادم اگر دفعه بعد پلیس بیاید نکنه آنها آن راه فرار را به پلیس بگویندلطفا تعبیرش را بفرمایید

ایمانsays:

با سلام خواب دیدم از دست پلیس فرار میکنم خیلی دنبالم بودن و در اخر منو با تفنگ کشتن تیر بارونم کردن حین فرار

محمدsays:

سلام و خسته نباشید من خواب دیدم که دارم از دست پلیس ها فرار می کنم و بلاخره آخرش تو یک کوچه من را دستگیر می کنند و یک برگه به من نشان می دهند که نوشته بود 3 سال زندان برای من اومده و نمی دونم به چه جرمی دستگیر شدم

روشنکsays:

سلام خواب دیدم در پارک هستم و یک پسری که می شناسمش در واقعیت با هم داریم قدم می زنیم که یکد فعه‌ مأمورها اومدن ما هم فرار کردیم در حین فرار دست کردم تو جیبم دیدم مواد مخدر اون پسره تو جیبم انداخته من خبر نداشتم در حین فرار همه رو انداختم دور و از دست مأمورها فرار کردم

میلادراجsays:

خواب دیدم با یک دخت ر تو خیابان در حال صحبت کردن بودم که مامور امدن پیش من یکی از اونها که من رو می شناخت به دروغ گفت من خودم مامور هستند اول بی خیال شدن بعد دوباره که خواستن من رو بگیرن من از دستشون فرار کردم و شروع به پرواز کردم و به من شلیک کردن ولی تیر بر خورد نکرد و من به یک پشت بام فرار کردم .اگر امکان داره لطفا بگید چه تعبیری داره در ضمن من این خواب رو ساعت ۱۲ظهر دیدم

Zsays:

سلام من خواب دیدم که با دختر خالم پیش چندتا پسر نشسته بودیم و مردی از سوار موتور رد شد و به پلیس زنگ زد و همه ی ما فرار کردیم لطفا تعبیرش بهم بگید

سمیرا بهروزیsays:

در خواب دیدم که نیمه شب با ماشین در خیابان هستم ک پلیس ب دنبالمان نیفتد و ما فرار میکنیم

زهراsays:

سلام من دیشب خواب دیدم بخاطر یکی ک تو خواب احساس میکردم پسرعموم هست آبروی یکی از خواهرام ک چند ساله ازدواج کرده رفته بود نمیدونم ب شکل باعث آبروریزی شده بود ولی طوری بود ک در باره مون حرف میزدن و تیکه مینداختن وقتی پسر عموم با پدر مادرش اومدن خونه مون برا اذیت کردن خواهرم من همشون رو کشته بودم تو خواب دیگه هم بی آبرو بودیم هم فراری نا گفته نمونه ک اونای ک تو خواب من خانواده عموم محسوب میشدن تو واقعیت وجود ندارن و اینکه خودم مجردم ولی دو تا از خواهرام ک با منو مادرم در حال فرار بودیم متاهل نث

رامیsays:

سلام خسته نباشید تا الان چند بار این خوابو دیدم که از دست پلیس هابه خاطر‌ جرمی که نمیدونم چیه دارم فرار میکنم و هرچند میپرسم چرا میخواید منو دستگیر کنید هیچی‌نمیگن اما تا حالا نتونستن منو بگیرن و هر دفعه فرار کردم و تو کوچه پس کوچه ها و سوراخ سمبه ها خودمو قایم کردم اما دفه ی اخر حس کردم که یکی پلیس ها رو حین فرار‌ میشناسم و برام فرد اشنایی بود اما نمیدونم کجا دیدمش یا اصلا میشناسمش یا نه لطف بفرمایید تعبیر خواب‌منو بگید

Mahla esmailisays:

سلام من خواب دیدم که همسرم درحال دویدن بود و پلیس دنبالش بود و من با صدای بلند گریه میکردم و صداش میکردم که دوستامم باهام بودن و دستامو گرفته بودن صحنه ای که صداش کردم نگاهم کرد و من غش کردم وقتی بهوش اومدم دوستام گفتن که پلیس بردتش خواهش میکنم تعبیرش و بهم بگید

بی کسsays:

سلام وقت بخیر من خاب دیدم سوار ماشین هستم بابرادرم برادرم ازماشین پیاده شد رفت مغازه بعد دیدم ماشین داره یواش یواش حرکت به عقب میکنه من تلاش میکردم ماشینو نگه دارم ولی رانندگی بلد نیستم من سمت شاگرد نشسته لودم دیدم پدال ماشین زیر پام هرچی میزدم روی پداد متوقف نمیشد ماشین همینطور میرفت عقب تابه پلیس رسیدیم پلیس به طور مخفی مانند اونجا بودبرادرم اومد دید پلیس ترسید دور شد ولی ماشین یکم رفت هقب دوباره برادرم اومد گفت چطو رانندگی کنم ولی چیزی نفهمیدم ماشین خورد به یاماشین دیگه برادرم اومد پدالو کشید ماشین مثل دوچرخه شدگفت این ترمز ای پدال دوچرخه طلایی ماننو بود من دوچرخه روسوار شدم ازترس پلیس بایرعت بالا حرکت کردم یکبار جلوم ماشین اومد ترمزی روکه برادرم به هم گفته روگرعتم کار نکرد ولی به ماشین برخورد نکرد ردشدم جلو یه دوچرخه سوار دیگه روکه دبدم انو میشناختم بادوچرخش اومد یه جواریی تیکه انداختو رفت من وایستادم خندیدم البته این داخل من نزدیک خونه بودیم ممنون

ولیدهاشمیsays:

سلام.خواب دیدم که یه پهبادی ازاطرف پلیس اومده بودخونمون که یهوغیب میشد ولی چراغهایی ازش دیده میشد.ومن اون پهباد روگرفتم وشکستم وهمه اطلاعات روکه داخل بودن رونابودکردم.وبعدرب ساعتی رفتم بیرون دیدم همه پلیس ومامور دنبال من میگردنند.ومن ازانجا به انجامیرفتم.یه روزبعدش رفیقم بهم زنگ زداحوال پرسی واینا بهش گفتم که فلانی مامورا دنبالم کردن جایی داری منوقایم کنی گفت بیا.رفتم پیش توخیابان یه دکه یخ دربهشت داشت وکاسبی میکرد‌.نشستم پیشش ویهو پلیس پیداش شدومن فرارنکردم که شک نکنندوپلیس اومدن پیشمون فقط اسم وفامیل ازمن دارن .خلاصه جیبامونو گشتن یه عابربانک وکارت ملی پیداکردن اسمم وفامیلم نوشته شده.منو دستبند زدن بردن داخل یه ساختمون .منوخیس اب کردنند وخواستند برق بهم وصل کنند.ناگهان یه سربازی ازشون دیدم که بچه محلم بود.فرارکردم بچه محلم دنبالم کردگفت مشکل برام ایجادمیکنی.خلاصه منوگرفت قسمش دادم به روح پدرش منو ول کنه بالاخره منوول کرد.رفتم توخونه یکی ازاشنامون رفتم داخل بهش گفتم که فلانی منوقایم کن.ومنو داخل یه سوراخی که تودیواربود قایم کرد ویه تابلو نویسی گذاشت رودیوار وهمه مامورا ریختن داخل گشتن ومن پیدانکردن .منم ازخواب بیدارشدم.لطفا یاسید بگید تعبیراین خواب چیست؟

نرگسsays:

سلام خواب دیدم ک یک پلیس یهویی من مرا دنبال میکند و من از دست او فرار میکنم سر یک پیج تصادف میکنم ولی زخمی نمیشوم و پلیس مرا دستگیر میکند

حیدرsays:

سلام من درخواب دیدم که دست پلیس دستگیر شدم وفرار کردم دنبالم اومدن ولی از خواب بیدار شدم معنیش چیه

دلساsays:

سلام من خواب دیدم پسرم ک فوت کرده ، همش مامورا دنبالشن و میخوان بگیرنش ، اما دختر خالش ک درقید حیات هست نمیزاره ، وداره بهشون میگه شماها متوجه نیستین پسرخالم توی این دنیا نیست بزارید برای خودش با دوست دخترش یکم حرف بزنه ، اون میخواست ازدواج کنه و تشکیل خانواده بده چرا شما حالیتون نیست ، اخرش نذاشت ک مامورا پسرمو با دوس دخترشو بگیرن ، اونا هر دفعه ک میخواستن این کارو کنن دختر خواهرم نمیزاشت ، تعبیرش چیه لطفا

علیsays:

خواب دیدم پلیس دنبال من میدود توی کوچه شروع میشود و میرویم توی یک بیابان راست که من از پلیس خیلی جلو تر هستم . زنگ میزنم برادرم بیاد سر راه دنبالم

امیرsays:

سلام خسته نباشید پسری ۱۷ ساله هستم،خواب دیدم که دوستم یک ترقه کوچک پرت کرد و چیزی نشد بعد یکی داد من پرت کردم وسط جمعی از دختران ندیدم چه شد فقط حس کردم حادثه ناگواری رخ داد و پلیس اما من حتی نفهمیدم چه شد،من فرار کردم رفتم در کارخانه ای بالای یک دستگاه پنهان شدم و افراد کارخانه هم مرا نمیدیدن پلیس هم دنبالم بود ک مخفیانه رفتم ب خانه و افراد خانه خوشحال شدند پلیس متوجه شد و امد اما من باز فرار کردم و ب مدرسه رفته ب جلوی معلم و مدیر خود گریه کردم و نفسم بند امد و گفتم بی گناهم او هم برام آب اورد.