حمیدهsays:

سلام وقتتون به شادی .شب گذشته دایی و خاله هام مهمان ما بودن .دقیقا دیشب دوست مادرم (مادرم حدود ۳ماهه که فوت کردن )خواب میبینن که مادرم میره خونه اونها و میگه من رفتم خونه همه جا روشن و چراغونی بوده مهمان داشتیم ولی در و برای من باز نکردن ولی مادرم خوشحال بود و ناراحت نبود با اینکه فاتحه هم خوندیم براشون.ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید متشکرم

غزالsays:

مامانم خواب ديده ك من دارم خونه مامان بزرگم رو ميشورم ازم ميپرسه ك چرا خونه رو ميشوري ميگم ميخوام براش تولد بگيرم و اينك حتما خيلي خوشحال ميشه ( مامان بزرگم چند سال پيش فوت كرده) در اين حين رو دعا هاي مامان بزرگم آب ميريزه و خيس ميشن ممنون ميشم تعبيرش رو بگين

Ali amirisays:

با سلام و احترام استاد خواب دیدم یکی از دوستان مادرم با دخترش اومدن خونمون برای نشستن تو خواب سرسنگین بودن و ناراحت برعکس واقعیت بعد دخترش بلند شد تنها خداحافظی کرد و رفت بیرون و گمش کردم

مریمsays:

سلام ممنون از کمک هاتون..من خواب دیدم که به جایی رفتم خواهر کسی که دوسش دارم اونجا بود خیلی زیبا و خوش چهره وخوش زبون بود اما من ازدور میدیدمش و اون منو نمیدید... بعد یکی از کسایی که اونجا بود یه بشقاب غذا برای من آورد خیلی خوشمزه بود وزیبا تزیین شده بود که گفتن این دسپخت مادر کسیه که دوسش داری و برای تو اینو تدارک دیده... و یه تلفن بمن دادن که اون آقا پشت تلفن بود و منتظر بود بامن حرف بزنه و منم توی خواب خیلی دلم براش تنگ شد و باهاش حرف زدم... تعبیر خوابم چی میشه؟.

Negarsays:

سلام من خواب دیدم خونه داییم هستم که خودشون فوت کردن و مراسم نامزدی دختر داییم بود من ی سینی بزرگ دستم بود و از مهمونا پذیرایی میکردم و تو پذیرایی به زن داییم کمک میکردم بعد دیدم سینی که به مهمونا تارف میکنم گوشته ی جور گوشت مثل کالباس تعبیر خوابم چیه؟ ممنون از شما

فاطیماsays:

با سلام و خسته نباشید.. من خواب دیدم توبه خونه ی پدر بزرگم که چندین سال فوت شده در اتاقی که فوت شده مهمانی بزرگی برپا شده که مادربزرگمو‌پدربزرگم که هر دو فوت شدن در ان مهمانی حضور دارند و هر ۲ عصبین و یهو در یک قبرستان حاصر شدم که دوستان دبیرستانم بودند شبیه قبرستان خاکی بود لطفا کمکم کنین دارم از وحشت میمیرم

نازیsays:

دیشب خواب پدرم دیدم که تازه فوت شده توی یه خونه شیک که نمیدونم مال کی بود رو مبل نشسته بود من وارد خونه شدم پدرم دیدم لبخند زد گفت بابا مهمونی دعوت شدم مثل یه گردهمایی تو بانک بود گفت میای بریم گفتم نه من حوصله اینجور جاها ندارم بوسیدمش گفتم تو هر جا دوس داری برو گفت من با خانم فلانی میخوام برم شاید اونجا توی شعر خوانیش برنده شم ممنون از محبتتون..

فهیمه مهرپرورsays:

سلام .من دیشب خواب دیدم به همراه شوهرم که فوت کرده با موتور رفتیم خونه مادرش .ولی اونجا کنار هم ننشستیم .بعدش منو برد مغازه و واسم کیک خرید .

Rsays:

درود - خواب دیدم خاله ی خدا بیامرزم تو یک خانه قدیمی(حیاط وسط - دورتادور ایوان و اتاق)یه مهمانی ترتیب داده و همه اقوام رو دعوت کرده بود

اشکانsays:

سلام خواب دیدم تو یه مهمونی بودیم و شخص فوت شده یه جا نشسته بود و بیشتر افراد بهش توجه ویژه داشتن و اون حرف نمیزد فقط نگاه میکرد تعبیر چیست ؟

آزیsays:

سلام ،خواهرم خواب مادرم که فوت شده را دیده که بسیار خوشحال است و مهمانیی ترتیب دیده است که در آن به مهمان ها گوشت بوقلمون و شترمرغ میدهد.

مریم اقاجانیsays:

سلام من خواب دیدم که با پدر و مادرم رفتیم به دیدن یکی از اقوام که فوت کردن، خانومی که در طول زنده بودن باردار نشد اما تو خواب من باردار بود میشه تعبیرش و بدونم، البته ما داخل خونه نشدیـم

سادیناsays:

سلام خواب دیدم که همسرم دو تا از خواهر زاده هایش را با خود به خانه اورده یکی از خواهرزاده ها مرد است ولباس مشکی به تن داشت وان یکی زن است با خودم گفتم چه خوب شد که غذا داشتم غذا لوبیا بود وانها نشستند سر سفره که بخورند همسرم در واقعیت از دنیا رفته ممنون می شوم تعبیرش کنید

حدیث جعفریsays:

سلام من امروز خواب مادربزرگ مامانم دیدم که فکر کنم از یه شهر دیگه اومده بود براش خوش آمد گویی گرفته بودیم خیلی خوشحال و خندون بود بعد اومد دستم گرفت بغلم کرد کنار خودش نشوند حرف میزد باهم میخوام تعبیرش بدونم یعنی چی میشه ??

ناهیدsays:

سلام خواب دیدم یه مهمانی است که عروسم زاییده خواهر شوهر من مهمان ما است که در حال حاضر مرده بهم میگه شوهرم به پسرش بدهکاری داشت من در عوض قرض بهش نمک داده منم ناراحت شدم که گفت بعد دیدم شوهرم مرده گریه وزاری می‌کنم

سیدعلی فاطمیsays:

سلام، همسرم خواب زن عموی فوت شده اش رو دیده که به خونه ما اومده و با هم صحبت می کنند و بعد با هم می روند، میشه تعبیرش کنین لطفا.

لیلی ساسانیsays:

سلام وقتتون بخیر پدربزرگم به تازگی فوت کردن خواب دیدم من و ۲تا خواهرهام رفتیم خونش پدربزرگم از دیدنمون خوشحال شد گفت خوب کردین که اومدین بعد توی خوابم انگار مادربزرگم که زنده هستن فوت شده بودن ولی من میتونستم ببینمش چند نفر دیگه از فامیل ها هم اومده بودن اونجا

ملیحه جمشیدیsays:

سلام من خواب دیدم در خانه ای که فکر میکردم خانه مادرم است زن عمو و پسر عمویم به مهمانی امدند و مادرم که به تازگی فوت کرده در حال پذیرایی از انهاست و یک عالمه میوه و آجیل و خوراکیهای دیگر برایشان گذشته صمنا خاطر نشان میکنم مراسم چهلم مادرم نزدیک است و ما قصد داریم بجای گرفتن مراسم هزینش رو صرف امور خیر کنیم ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید

Shimasays:

سلام خسته نباشید، خواب دیدم پدرم که دوسال پیش فوت شدند تو خونه نشستیم و دوتا از دایی هام خونمون نشستن ( در زمان حیات ایشون با همین دو دایی رفت و آمد نداشتیم) دور هم بودیم که به پدرم تلفن میشه که دعوت شده بودیم مهمونی برای ناهار و من بسسسیار مشتاق بودم ک حتمن بریم، ولی پدرم در حالی ک ناراحتی در صورت داشت جوری جواب اون شخص رو داد ک ما الان خودمون مهمون خونمون هست و جایی نمیتونیم بریم و جوابش یجورایی مثل یک جواب منفی هم دیده می‌شد. (اون شخص در واقعیت با یکی از دایی هام میونه خوبی ندارن)و در خواب گویی زن همین داییم یه جورایی خوشحال شده بود از این جواب پدرم.

حانيهsays:

سلام خسته نباشین من خاب دیدم با خانواده رفتم مهمانی بعد پدر کسی که دوسش دارم (پدرشون زنده نیستن )هم اونجا بودن با من خیلی گرم سلام و احوالپرسی کرد بعد ک تعداد مهمونا زیاد شد مهمونیرو ترک کرد تعبیرشو میشه بگین

فاطیما مختاریsays:

من دیشب خواب دیدم در مجلسی هستم با مادرم که در خانه مادر بزرگ خدابیامرزم میباشد و میخواستند بگویند که چه گسی به زودی قرار است بمیرد که گفتند قرار است مادر من بمیرد و مادربزرگم هم فکر کنم حضور داشت و من و مادرم با هم از آن مجلس خارج شدیم و به مکانی مقدس که فکر مکه بود یا حرم حضرت معصومه بود رفتیم و مادرم داشن خودش را برای سفری طولانی آماده میکرد ولی همه میگفتند مادرت دارد خودش را برای مرگش آماده میکند که بعدش مثل همیشه رفتم در خواب و بیداری و دیگر نمیتوانستم تکان بخورم که بیدار شدم و دوباره خوابم برد و خواب دیدم دندان های آسیای پایینم که فکر بزرگ بودند کرم خورده بودند و یک آنهایی که کرم نخورده بودند افتادند و من هم برای پر کردن دندان هایم در حال رفتن به دندان پزشکی بودم که از خواب پریدم آخر من چند شب متوالی است که خواب افتادن دندان های آسیای بزرگ پایینی را میبینم

فریال پsays:

با سلام ببخشید من ظهر خواب دیدم همراه پدرم که فوت شدند و برادررم و مادرم ک پشت فرمون بود در یه جاده ک سربالایی بود ، در حرکت بودیم من جلو کنار مادرم نشسته بودم ک یکهو دیدیم پدرم رفته و متوجه شدیم ک از ترافیک خسته شده و ب خانه رفته و برادر بزرگترم در رو براش باز کرده و در اواسط راه اون یکی داداشم ک با ما سوار ماشین بود برای چند لحظه از ماشین پیاده شده بود ک دیدم از چیزی ترسید همون لحظه یک خرس قهوه ای رو از دور دیدم و بهش گفتم که اون خرس هست و سوار ماشین بشه ولی اون به خرگوش و چند حیوون دیگه اشاره کرد ک دلیل ترسس دیدن یهویی اونها بوده است . ممنون میشم اگر تعبیرش رو بفرمایید

S.jlisays:

من خواب دیدم تو خونه ی جدیدی که ساختیم مهمونی دادیم وهمه‌ی خانواده ی پدرم حضور داشتن وپدربزرگم هم که فوت کرده اومده بود با کسی حرف نمی‌زد وتو اتاق خواب بودوبعد اومد تو جمع نگاه میکرد فقط بعد مامانم آش نذری داشت ودیدم مادربزرگ فوت شده ی پسری رو که دوست دارم هم اومده بود خونمون ومیگفتن شفا پیداه کرده ومریضیش خوب شده ومامانم بهش آش تعارف کرد واون خانم هم با مامانم خیلی مهربون رفتار کرددرصورتی‌که خانم کم صحبت وجدی بودن خدابیامرز.میخواستم بدونم تعبیرش چیه؟

Qasemisays:

سلام من خواب دیدم خونه مادربزرگم (که فوت کرده) همه اقوام دور هم جمع هستیم و خوشحالیم مادربزرگمم خیلی خوشحال بود تعبیرش چیه؟؟

Rajabisays:

سلام من خواب دیدم پشت خونه ی عمه ی پدرم که سالهست فوت شده دارم در میزنم و کیسه ی میوه هم تو دستمه در و وا نکردند تا اینکه عمه ی خودم که زنده است من و از داخل خونه دید و در برام باز شد.کیسه ی میوه رو گذاشتم کنار در روی سکو.عمه ی پدرم کنار حوضی نشسته بود که اطراف اون حوض خوراکی ها و وسایل مورد نیازش قرار داشت و من با خودم گفتم باید برای مادرم که در واقعیت فوت شده هم این کار و بکنم.و من دوغی از کنار حوض قایمکی برداشتم و خوردم.بعد عمه ی پدرم رو دیدم که داره با شونه ای که دیدن شونه برام تازگی داشت و پسرش براش ساخته بود موهاشو شونه میکنه.ایشون اصلا با هیچکس حرف نمیزد.عمه ی پدرم سالهاست فوت شده اند.تعبیرش چیه؟

سحر تsays:

باسلام وخسته نباشید . من دیشب خواب دیدم که تو یه هوای بارونی مادر بزرگم (که فوت کرده) اومد خونمون مهمونی (البته تو واقعیت مادر بزرگم وقتی زنده بود با ما زندگی میکرد ونیازی به مهمونی نبود) ، یه نوزاد هم بقل کرده بود و چادرشو دورش پیچیده بود که نمیدونم اون بچه کی بود ، اون نوزاد هیچ لباسی تنش نبود و مادربزرگم چادرشو دورش پیچیده بود . بچه رو روی زمین خوابوند و مشغول حرف زدن با ما شد . خلاصه مادر بزرگم تصمیم گرفت که دیگه بره ، ولی من یکدفه متوجه بچه شدم و گفتم این بچه هیچی تنش نیست و هوا بارونیه و خیس میشه و سرما میخوره و یبار آوردنی خیس شده و دوباره خیسش نکن و ... خلاصه نذاشتم بچه رو ببره و مشغول رسیدگی به بچه شدم و ترو خشکش کردم و روشو پوشوندم تا گرم شه . مشغول این کارها یدفعه دیدم بچه یه پاش ناقصه و یجوره ناجوری هست . گفتم این پاش چی شده . مادربزرگم گفت داس خورده به پاش .

آرزو کلهریsays:

سلام خوب هستین مادرم خواب دیده که شوهر مرحومش بادست زده تخت سینش مامانم گفته نزن دردم میگیره بعد میگه تو خواب داشته آماده میشده برن عروسی بابام بهش گفته پیرهن زرشکیمو برام آماده کن مامانمم گفته صبر کن اتوش کنم میشه تعبیرشو بهم بگین ممنونم

p..says:

سلام ممنون از جوابتون دیشب خواب دیدم یه عروسی بدون عروس و داماد هست و همه قبر اقوامی ک فوت کردن هم هست اما کسایی ک فوت کردن در اون جشن حضور داشتن و میرقصیدن و وقتی در عروسی دعوا شد من و پسرعموم ک چندوقته فوت کرده رفتیم پیش کسایی ک دعوا میکردن تا اونارو اروم کنیم و کلا در این جشن من و پسرعموم باهم بودیم و باهم می رقصیدیم و پسرعموم خیلی خوشحال بود

سهیلاsays:

سلام استاد. ما ۲۰ روز پیش مراسم سالگرد پدرم را برگزار کردیم و غذای مفصلی هم دادیم. من چند شب پیش خواب دیدم دوباره میخواهیم غذا بپزیم و برای پدرم دوباره مراسم بگیریم. میشه بفرمایید تعبیرش چیه؟

ناشناسsays:

من خواب دیدم مادرم که فوت کرده همراه چندتا از خانمهای فامیل که فوت کردن مثلا زندائیم و دخترخاله مادرم و مادربزرگم سرزده اومدن خونه من مهمونی و من خودشون هم شروع کردن غذا درست کردن و برنج و دلمه و کلی غذا درست کردن من کمی ناراحت بودم که چرا مادرم مهمان سرزده آورده خونم و معترض شدم ولی در نهایت سفره انداختم و ازشون پذیرائی کردم... لطفا تعبیرش رو بهم بفرمائید ممنون میشم

سپنتاsays:

سلام ببخشید من خواب دیدم مادرم مهمون داره و یکدفعه پدرم و خاله ام و مادربزرگم که همگی فوت شدند هم وارد مجلس شدند .من هم از دیدنشان خوشحال شدم. میشه بفرمایید تعبیرش چیه ؟

فریالsays:

من خواب دیدم عمه ام که تازه فوت شدن و شوهرشون که فوت شدن برگشتن و پدرم با خوشحالی میگه می خوان به همه بیان سر بزنن اولم از خونه شما می خوان شروع کنن می خواستم بدونم تعبیرش چیه؟

شقایق یکتاsays:

سلام من خواب دیدم مادر بزرگم که فوت شده اند چیزی از زمین میخواست برداره که زن داداشم زودتر دولا شد و برش داشت.من مادربزرگم را نوازش کردم و بهش گفتم وایسا خونم که آماده بشه میارمت پیش خودم.تعبیرش چیست؟

Fateme shirazisays:

سلام لطفا تعبیر کنید خواب دیدم ک پدربزرگم ک چند سالی هست فوت شده برای من مهمانی گرفته همه هم هستن تعبیرش چیست

هستیsays:

سلام خواب دیدم به خونه مادر بزرگم برای مهمانی رفته بودیم (مادربزرگم پانزده سالی هست فوت کردن) و زمان به عقب برگشته بود خالم تو خوابم مجرد بود در حالی که در بیداری شوهر و دو فرزند داره موقع خداحافظی خالم با حالت التماس و تضرع بهم گفت به مادرت بگو برام دعا کنه (در واقعیت خالم و مادرم دو ساله با هم قهر هستن)

دل اراsays:

سلام.دیشب خواب دیدم مادرم که ده ماهه فوت کردن با خواهرم به مهمانی به خانه من اومدن منم برایشان رفتم ناهار درست کنم که مادرم گفت چیز سنگینی درست نکنی یه ماکارانی هم خوبه.اما من براش دلو قلو کباب میکردم.و خیلی خوشحال بودم اومده پیشم بعد خواهرم گفت من باید برم اما مادرم گفت من میمانم فعلا.خواهرم گفت دایی فلانی اومده خونمون باید برم خونش به مادرمم گفت بیا ولی نرفت گفت دخترم اینجاست بهش سرنزدن نمیام خونشون انگار نارحت بود برای من که نیومدن بهم سر بزنن..

محمدرضا نعمتیsays:

سلام. من خودم رو در یک مهمانی دیدم که همه مهمانان افرادی بودند که سال ها قبل فوت شده اند و البته از سن فوت شدنشون هم جوان تر بودن و من میزبان اونها بودم.سر سفره که بودم متوجه شدم همه به جز من از دنیا رفتن و البته مهمونی شادی بود و همه خوشحال بودیم و من هم خوشحال و متعجب بودم

فاطمه محمدیsays:

سلام و عرض ادب.من در خواب مادربزرگم رو که چند ساله فوت کرده دیدم که تمام خانواده رو به خونه اش دعوت کرده بود و در منزلش گلدانهای گل خیلی زیاد و زیبا داشت که به من نشون میداد و من در این فکر بودم که ازش بخوام یکی از گلهاش رو به من بده.ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید

امیر محمدیsays:

سلام و عرض ادب. خواب دیدم مادرم که دو هفته ی پیش فوت کردن و من و خواهرم دعوت شدیم به مهمانی یکی از خاله هام. من و خواهرم آماده شدیم بریم که خواهرم گفت مادر نماید و رفت مسجد. من هم هر چقدر مساجد و خیابون ها رو گشتم پیداشون نکردم. ممنون میشم تعبیرش رو بگید ?

ساراsays:

سلام خواب دیدم پدرم که فوت شده میگه دخترم حاضر شو میریم مهمونی خونه عموت مانتویی که خودش چند سال پیش خریده بود و پوشیدم رفتم جلوی اینه چند تا روسری عوض کردم آخر یه شال لیمویی پوشیدم رفتیم خونه ی عموم ولی پدرم اونجا نبود من با خودم مرغ و سیب زمینی و پیاز برده بودم با ماهی تابه همه رو سرخ کردم مرغا رو خورد کردم سرخ کردم گفتم مامان من این غذا رو دوس دارم مادرم داخلش آب لیمو ریخت گفت خوشمزه میشه

پریsays:

سلام و روز بخیر خواب دیدم مادربزرگم که فوت شدن تو خونشون مهمونی بزرگی رو ترتیب داده و همهی بچه هاشو دعوت کرده و انتهای مهمونی از بچه هاش میپرسه چقر برای مهمونی هزینه کردین و پول همه کسایی که هزینه کرده بود رو داد و مقدار پولی رو که کم آورده بود رو من جاش دادم.

Mpsays:

سلام. من مادرم خواب پدرم و دیده( که فوت شدن) که یه پیرهن مشکی تن پدرم بوده و میخواسته به یه مهمانی بره که راضی نبوده و نمی خواسته بره. تعبیرش چی میشه ؟

سامانsays:

سلام خواب دیدم مهمان یکی از فامیل‌هامون هستیم خونه خیلی شلوغ بود و تو همه اتاق‌ها زنها دراز کشیده بودن شب موقع خواب وقتی سراغ اتاق خواب رو میگیرم آدرس یکی از اتاقها رو میدن که وقتی میرم یکی از دخترهای فامیل نیمه برهنه و با خجالت از اتاق فرار میکنه

راضیه ابوالفتحیsays:

سلام من دوبار خواب در مورد مادر پیر که حال خوبی نداره دیدم اول اینکه خواب دیدم به کربلا برای زیارت رفتم و نقل مکان کرده‌ام از اهواز به قم و مادرم به من تلفن کرده که ولیمه بده تا به خانه جدیدت بیایم دوم خواب دیدم مادرم قصد رفتن به برادر مرده اش داره تعبیرشون چیه؟

رویاsays:

سلام من خواب دیدم با یکی از دوستان خانوادگی پدرم که زن و شوهر پیری بودند و الان در قید حیات نیستند وارد خانه اشان شدم و توی حیاط به خونه نگاه میکردم و مرتب از زمان گذشته یاد میکردم و بعد با آنها رفتم داخل خانه و باز به خانه نگاه میکردم و یاد گذشته میکردم ولی خانه قدیمی یکم تغییر کرده بود و من همانجا دراز کشیدم تا بخوابم . آیا این خواب تعبیر دارد ؟

S.Tsays:

باسلام. من خواب مادربزرگم رو دیدم که فوت شده، خواب دیدم شب، باهم رفتیم خونش، در رو باز کردیم رفتیم داخل تاریک بود، هی به من میگفت برو میگفتم میترسم،بعد بهم لبخند زد، خودش وارد حال شد و لامپ رو روشن کرد، همین لحظه از خواب بیدار شدم، تعبیرش چی هست تشکر

م.مsays:

سلام من چند وقت پيش خواب ديدم كه رفتم بيرون تو ماشين منتظر مامان و داداشمم كه يهو يه دختره كه حس كردم دوستمه كه فوت شده اومد و منو برد به يه آپارتمان با آسانسور رفتيم بالا با هم بعد من تنهايي رفتم تو يه خونه كه مادربزرگ و عمه ام كه فوت شدن اونجا بودن نشسته بودن رو زمين نميتونستن بلند بشن (البته قبل از فوت شدنشون هم نميتوستن درست راه برن) بعد باهاشون سلام و روبوسي كردم و رفتم و بعد دوباره رفتم پيششون اينبار يه نفرشون بيشتر نبود و بهم گفت كه تنهام و منم قرار شد پيشش بمونم تعبيرش چي ميشه؟

ساراsays:

سلام خواب دیدم رفتم خونه زن عموی مرحومم و خونش جارو میزنم وبعد از درخت سیب داخل حیاطشون سیب میچینم وسیبایی که نور خورده و سفید شده بود توجه منو جلب کرد از چیزی شبیه چهار پایه بالا رفتم تا اون سیبا رو بچینم کمی چهارپایه می لغزید و یادم نمیاد چیدم یا نه

سامانsays:

سلام خواب دیدم همراه با جمعیتی پشت دروازه‌ای صف گرفتیم که رد بشیم اما سگی اجازه این کار رو نمیده. آخر من به سگ نزدیک میشم و از دروازه رد میشم

سمیه شبانیsays:

باسلام دوستم خواب دیده که مادرمن که فوت شدن بمناسبت پیداکردن شغل مهمونی دادن و خیلی سرحال و شیک پوش و زیبا بوده خواهش میکنم تعبیرش و بفرمایید خیلی ممنونم

الهامsays:

سلام من خواب دیدم که تو خونه نشسته بودیم که یه دفعه داداشم در خونه را زد و وارد شد گفت اینجا همش نامرتبه الان مهمونا دارن میان خونتون( داداشم مادر بزرگم که چهار ماهه دیگه سالگردشون میشه و فامیلهای پدر بزرگم که هنوز زنده اند را اوورده بود خونه ی ما) مادر بزرگم تا وارد خونمون شدند همین طور مامانم را که وسط سالن خوابیده بودن صدا میکردن، مامانم که بیدار شدن رفتن روی مبل کنار مهمونا نشستن .ماهم دلشتیم مرتب میکردیم و از دست داداشم به خاطر اینکه زنگ نزده مهمونارو‌ به خونمون اوورد حرص میخوردیم. بعد پسرم که چهار سالشه گشنش شد منم سفره ی کوچکی پهن کردم که بهش غذا بدم یکی از عموهای مامانم بدون اینکه ما بش بگیم گشنش بود و اوند سر سفره مامانم گفتند عمو الان غذا سفارش دادیم از بیرون میارن منم گفتم مامان اذیتشون نکن بزار هرجور راحتند همون کارو کنن.غذاهم مادر شوهرم برامون داده بود( کوفته های گوشتی )، تعبیرش را لطف کنید بگید چی میشه

زهرا شsays:

سلام من مادرم دوماه نیمه که فوت شده. عمم دیشب خواب دیده. با مامانم رفتن خونه خالم مهمونی خالم داشته سفره پهن می‌کرده. که مامانم به خاله کوچیکم گفته. تو بعداز نهار برو خودت من میخواهم خونه توهم بیام چیه عمم هم اسرار می‌کرده که توهم با من میای عمم بهش میگفتن من کجا بیام خودت برو ولی مامانم میگفتم نه من اومدم با تو برم مهمونی باید بیای وحال مامانمم خیلی خوب بوده تو خواب عمم بهش گفته مگه باهاشون آشتی کردی که میخوای بری خونشون مامانم میگفتم آره من باهاشون قهر نبودم.

Ari yazdisays:

سلام و وقت بخیر. مادر من خواب دیدن که همراه برادر بزرگم و پدرم به خانه یکی از همسایه های جوانمرگمان که سالها پیش فوت کردن رفته اند و ایشان روی تختی نشسته بودن و کاملا بی احساس بودند و موقع خداحافظی به مادرم اینا یکی یک ماهی طلایی رنگ دادند و هر سه ( بدون شخص مرده) سوار یک ماشین طلایی شدند که مادرم رانندگی میکرده و رفتند. ممنون میشم تعبیر این خواب رو بگید چون به شدت مادرم رو درگیر کرده.

کوثر اکبریsays:

با عرض سلام من امروز صبح بعد ساعت ۷ صبح به بعد خواب دیدم چند نفر از اقوام همراه مادرو پدر و پدربزرگم آمده اند به خانه ی ما ومن مشغول درست کردن برنج هستم.یهو نگاه کردم ساعت ۹/۵شب شده و من هنوز برنجم رو بار نکردم که مادرم رفت از تو یخچال خونم یه مقداری برنج و مرغ رو گرم کرد و جلوی یه چند نفر از مهمونامون گذاشت لابلای (مهمونها یه نفرشون مرده بود) که تو خواب من زنده بود و داشت از غذای من میخورد و یا خانوم و آقایی از اقوامم که آنها هم قبلا (مرده بودند)ازخونه ی من بلند شدندو رفتند من همش فکر میکردم بخاطر اینکه غذام دیر آماده شده بلند شند و رفتند و مادرم بمن گفت بلند شو برو بدرقه شون کن و خداحافظی کن باهاشون.من هم رفتم دنبالشون و بدرقه شون کردم و همش میگفتم میشستین بعد شام میرفتین ولی اونا میگفتن ممنون باید بریم خونه دیرشده.و من هم راهی شون کردم و داشتن از درخونه میرفتن بیرون و منم بدرقه شون میکردم.ممنونم تعبیرخوابم رو بگین

ایمانsays:

با سلام در خواب به خانه ی پدری رفته بودم. و سفره ی مفصلی پهن بود حدودا با ۱۰ مهمان و غذا را مادرم خدا بیامورز درست کرده بود.. تعبییرش چیست؟؟

حمیدsays:

سلام من دیشب خواب دیدم که تویه یک مجلس مهمانی نشستیم تقرریبا کل فامیل هم نشسته بودن از بزرگای فامیل تا بچه ها پدربزرگم که سال 91 فوت کرد هم اونجا بود و یک پیرهن سفید با خط های مشکی تنش بود و روبروی من چای میخورد و میخندید.خواستم بدونم مهمونی چه تعبیری داره و اینکه حصور پدر بزرگم اونجا یعنی چی؟

رویاsays:

دیشب هم خواب دیدم من و پدربزرگم در یک مهمانی هستیم که همگی کسانی بودند که چندین سال پیش فوت کردند ، مهمانی هم در خانه یکی از اون افرادی بود که فوت شده ، و پدر بزرگم براشون قرآن میخوند و من هم خونه رو تمیز میکردم

روزاsays:

سلام من خواب دیدم ، با تمام فامیل های پدریم در خانه پدر بزرگ و مادر بزرگم هستیم که حدود ده سالی هست فوت کردن ، اونجا مهمونی بود و چهره ها همه شاد بود و من هم در آشپزخونه بودم و با خوشحالی از غذایی که داشت میپخت یه تیکه گوشت برداشتم و با خوشحالی خوردم و تعجب هم کرده بودم که ما چرا اینجا مهمونیم .

محمدsays:

سلام در خواب دو مهمان معروف در خانه داشتم که به خوشی با هم حرف میزدیم قبل از امدن مهمانها ماشین رو عوض کرده بودم و ماشین مدل بالا خریده بودم اما در اخر مهمانی نگران ماشینم شدم.

فاطمهsays:

سلام من خواب دیدم خواهر شوهرم که سالها پیش فوت کردن تو خونه خودش یه مهمونی دارن ک من دارم بهش کمک میکنم ولی مهمون اصلیش من نیستم برادر شوهرم (که سالهاست باهاش حرف نمیزنیم) و یکی از همسایه هاست لطفا تعبیر میکنید؟🙏

میلادsays:

سلام خسته نباشید . من خواب دیدم که خاله ی من که چندسالی هست فوت کرده به همراه شوهرش (زنده است) عید دیدنی امده منزل ما . من در اتاق بغلی خواب بودم و خاله مو نمیدیدم اما شوهرش رو میدیدم . خواهرم هم داشت ازشون پذیرایی میکرد. یک آهنگ غمگین هم پلی میشد . خواهرم منو صدا زد و گفت بیا این آهنگ رو عوض کن، بابا هم توی این موقعیت چه اهنگی گذاشته. من رفتم و دستگاه پخش رو خاموش کردم . به محض خاموش کردن دستگاه فیلم عروسی خواهرم از تلویزیون پخش شد و من بیدار شدم. (خواهرم چندسالی است که ازدواج کرده). لطفا بفرمایید این خواب چه تعبیری دارد ؟ ممنون

سانازsays:

سلام . خواب دیدم که نامزدم که فوت شده اومده به خوابم و گفت امشب یه مهمانی هست که من یک ساعتی میرم مهمانی و برای میگردم پیش تو. تعبیر این خواب چی هست

سانازsays:

سلام . خواب دیدم که نامزدم که فوت شده اومده به خوابم و گفت امشب یه مهمانی هست که من یک ساعتی میرم مهمانی و بر میگردم میام پیش تو. تعبیر این خواب چی هست

عادلsays:

سلام من خواب دیدم که خواهرم یه عکس دستشه عکس خانوادگی بود و با گریه میگه ما مردیم. لطفا تعبیر میکنید؟🙏

نادیاsays:

خواب دیدم ک مامانم ک دوسال پیش فوت شده دعوت کرده خونشون و اونجا به نوه ش ک دو روز بعد مرگش به دنیا اومده و اصلا اونو ندیده داره اش میده و میخنده همه هم خوشحالن منم به همون نوه ها دارم لواشک میدم ک از لواشکم خیلی خوشش میاد میشه لطفا خواب منو تعبیر کنین

مجتبیsays:

سلام خواب دیدم در منزل ما مراسم جشن بود یا مهمانی و میزهایی از جنس استیل چیده شده بود و روی آنها غدا بود مثل مرغ بریان و مادرم که چند ماهه فوت شده بالای مجلس نشسته بود که من میخواستم برم پیشش از روی میزها رد میشدم و میرفتم (روی میزها بعضی از ظرف مرغها نصفه استفاده شده بود و ی سری از ظرفها هم مرغ کامل داخلشون بود)

مجتبیsays:

سلام خواب دیدم در منزل ما مراسم جشن بود یا مهمانی و میزهایی از جنس استیل چیده شده بود و روی آنها غدا بود مثل مرغ بریان و مادرم که چند ماهه فوت شده بالای مجلس نشسته بود که من میخواستم برم پیشش از روی میزها رد میشدم و میرفتم (روی میزها بعضی از ظرف مرغها نصفه استفاده شده بود و ی سری از ظرفها هم مرغ کامل داخلشون بود)

راحلهsays:

سلام خدمت شما. مادره من یک دوسته صمیمی داشته که یکساله فوت کرده. خواهرم خواب دیده که مادرم داره می ره بیرون، به مادرم گفت کجا میری، مامانم جواب داد که دوستم دعوت کرده دارم می رم پیشش، خواهرم گفت ، مامان نرو خطرناک دوستت کرونا داره. اگه امکان داره تعبیرش رو بگید. ممنون

صدیقهsays:

سلام . خواب دیدم پسرم که یک ساله فوت شده . برای مهمانی به خانه من آمده بود و خوشحال بود.اقوام هم بودن منزل . ولی بعد از یکم ماندن گفت کار دارم میرم و میام و گفتم بهش بمون ناهار بخور گفت واسم بزارین میام. و بعد خانه رو ترک کرد و بعد از این که خودم برگشتم به مهمانی یادم افتاد پسرم مرده و دست و پام کار نمیکنه . فقط به باقیه میگفتم برید برش گردونید

صديقه رضايتsays:

سلام وقت بخير، دم صبح خواب ديدم منزل مادر بزرگ شوهرم كه خيلي وقته فوت شدن مهمان هستم حال خودم خوب بود دوست داشتم اونجا رو بعد مادرشوهرم گفت فردا هم بيا، ايشون قبلا فيروزكوه زندگي ميكردن ولي من تو خواب ميديدم خيلي نزديكه خونه شون، قبول كردم فردا ش هم رفتم هر دو روز يه سري مهمان داشتن

ناشناسsays:

خواب دیدم در جمعی نشسته م که فامیل نیستن اما مبشناسمشون که ناگهان مادربزرگم که چند سال پیش فوت کردن وارد مجلس شدن من اصلا یادم نبود که فوت کردن و به احترامشون از جام بلند شدم و ایشون رو نشوندم سر جای خودم ..و از من درخواست داشتن اب سرد ببرم براشون و منم بردم و ایشون داشتن درباره پادردی که قبلا داشتن صحبت میکردن قبل از مرگشون ....میخواستم ببینم تعبیرش چیه؟؟؟؟؟

فاطمهsays:

سلام،من خواب دیدم ک مادر و برادر برادر خانم زنذاییم ک فوت شدن با چن نفر دیگه ک زنده هستن برای مهمانی ب خانه ما آمدن من هم از اونها پذیرایی میکردم خیلی زیبا شده بودن از طرفی بعد مهمانی عموی پدر در جمع دعا خواند

ادوین رادsays:

من خواب دیدم عمومو دیدم که الان دو سه سال فوت کرد بعد پیراهن تنش نبود منم پیراهن تنم نبود از سر شوق بغلش کردم بعدش با هم رفتیم خونه عموم.. بعد یک ازدواج در پیش دارم انگار نوشت که بده تو بالا. ایا ربطی داره

الهام سلیمانیsays:

سلام ،لطفا خواب منو تعبیر کنین بخاطر تعبیر نشدن خواب خواهرم مرد ، داداشم خواب دیدن خواهرم برای خرید لباس رفته مغازه پلیس میا دستگیرش میکنه،یه دفع مادر مرحومم میرسه و داداشم خوشحال میشه مادرمو میبوسه و باهم میان خونه برادرم ک یادش میره خواهندگرفت.، یه دختر بچه همراه مادرم بوده ک اصلا حرف نمیزده مادرم انگار از یه جای مث زندان اومده بود وخداحافظی میکنه میره دوباره با مادرم روبوسی میکنن، خواهر 15 ساله ام روز 40 مادرم خودکشی کرد ، کامل تعبیر کنین خواهش میکنم اگه بد بود بهمون بگین دفع قبلی یه نفر گفت صدقه بدیم ک خواهرم مرد

الهام سلیمانیsays:

خواهر بزرگم خواب دیده مادرم(فوت شدن) بیمارستان و داداشم انگار بچه شده بود و خیلی شیطونی میکرده دور مادرم میگشته و بوسش میکرده تو خواب خواهرم میدونسته ک خواهر کوچکم مرده و خیلی ناراحت بوده و نمیدونسته چطوری بگه خواهرم مرده ،مادرم خوشحال بوده و میخندیده(خواهرم روز مراسم 40 مادرم خودکشی کرد) شب داداشم می مونه بیمارستان پیش مادرم و کنارش میخوابه، لطفا تعبیر کنین

Farhad Shojaeesays:

سلام استاد وقت بخیر، پدرم ۴۰ روزه فوت شده،زن داییم خ‌اب پدرمو میبینه که پدرم با لباس سفید و روی خوش،به مادرم میگه بریم بیرون،مادرم درج میگه بریم خونه زن داییم،که مادر و پدرم میرن خونه همین زن داییم که خواب دیده،استاد لطفا تعبیرشو بهم بگین،نگرانم،سپاسگذارم

حسین ناصریsays:

سلام خواهرم خواب پدرم که تازه فوت شده رو دیده که سر سفره عید نشسته و بعد میگه که بلند شید بریم جایی مهمانی لطفا تعبیرش رو بگید

لیلاعباسیsays:

خواب دیدم مادربزرگم که ده ساله فوت شده منوبرای شام دعوت کرده من ندیدمش فقط توخونه همسایه ای که اصلاتوواقعیت ندیدم ونمیشناسم بودم اوناگفتن شام بمون گفتم مادربزرگم دعوت کرده ویجورایی هیجان داشتم برای رفتن لطفاتعبیرشوبگیدمرسی

زهرارادsays:

سلام.مادرم خواب دیده که عمه ام دمپایی نوخریده تنگه باشوهرش ک فوت کرده اومده بزرگترش رو بخره و بعدش هم عمه ام و شوهرش که فوت کرده باهم رفتن مهمانی

عاطفه خدادادیsays:

خواب دیدم بالای مرحومم ک دو هفته میشه فوت کرده توی مهمونی بزرگیم جلوی مامانم نشسته و بهم نگاه می‌کنه با خنده خوشحالی حال خوب بهم نگاه می‌کنه

لاله تتتنتتتsays:

سلام. من مدتیه بچه دار شدم ولی بخاطر کرونا، پدربزرگم پسرم رو ندیده بود و الان چهارماهی هست که فوت شدن...‌ یه جایی بودیم که نمی شناختم و دیدم پدربزرگم برامون تدارک مهمونی دیده به یمن اینکه ما با پسرم رفتیم اونجا... بابابزرگم باهام حرفی نزد فقط دیدم یه عالمه گوشت به سیخ زده بود شاید ۵۰ یا ۱۰۰ تا سیخ و داشت می برد کباب کنه و از جلومون رد شد و نگاه ناراحت یا شاید دلگیرانه ای بهمون کرد و رد شد... راستی بابابزرگم گاوداری و قصابی داشتن... توی خونه هم برادرزاده ی بابابزرگم داشت خورش مرغ توی ظرف بزرگی درست می کرد و می گفت عمو برای شما مهمونی تدارک دیده... بعد خانم بابابزرگم رو دیدم که زن سومشون هستن و دیدم ناراحته... ولی نگاهم کرد و دیگه ناراحت نبود! نمی دونم تعبیرش چی میشه می تونید کمکم کنید؟ بابابزرگم ۴ ماهی هست که فوت شدن و خیلی وقت بود ندیدمشون...

لاله تتتنتتتsays:

سلام. من مدتیه بچه دار شدم ولی بخاطر کرونا، پدربزرگم پسرم رو ندیده بود و الان چهارماهی هست که فوت شدن...‌ یه جایی بودیم که نمی شناختم و دیدم پدربزرگم برامون تدارک مهمونی دیده به یمن اینکه ما با پسرم رفتیم اونجا... بابابزرگم باهام حرفی نزد فقط دیدم یه عالمه گوشت به سیخ زده بود شاید ۵۰ یا ۱۰۰ تا سیخ و داشت می برد کباب کنه و از جلومون رد شد و نگاه ناراحت یا شاید دلگیرانه ای بهمون کرد و رد شد... راستی بابابزرگم گاوداری و قصابی داشتن... توی خونه هم برادرزاده ی بابابزرگم داشت خورش مرغ توی ظرف بزرگی درست می کرد و می گفت عمو برای شما مهمونی تدارک دیده... بعد خانم بابابزرگم رو دیدم که زن سومشون هستن و دیدم ناراحته... ولی نگاهم کرد و دیگه ناراحت نبود! نمی دونم تعبیرش چی میشه می تونید کمکم کنید؟ بابابزرگم ۴ ماهی هست که فوت شدن و خیلی وقت بود ندیدمشون...

منننننsays:

سلام خواب دیدم پدرم ک ۳سال پیش فوت شدن همراه مادرم انگار از یه مهمانی مثل عروسی برمیگشتن...تعبیر چیست؟ ممنون

مجتبی مومنی پورsays:

سلام خواب دیدم به یک مهمانی رفتم دیدم پدرم که ۱۰ ساله مرده گرفته یه گاو بریون سر یه سفره داره تیکه تیکه میکنه میده به بقیه بعد متوجه شدم واسه خواهر بزرگم گرفته نمیدونم چرا وچه مناسبتی

vرازsays:

سلام همسرم خواب دیدن عمه شان که چند سالی میشه فوت شدن در خواب با ایشون صحبت میکردن و سر و وضع مرتبی داشتن و گفته به خانمت (اسمم و برده) بگو میخواهم به خانه تان بیایم.تعبیر این خواب چیست

حسین فرشادیsays:

سلام، من خواب دیدم رفتم خونه عمه ام تعمیرات انجام بدم، بچه های عمه ام اونجا بودن رفتم که احوال پرسی کنم خواهرم که فوت شده اونجا بود باهم روبوسی کرد، ممنون میشم تعبیرش بگید

نوروزیانsays:

برادر من خواب میبینه که یکی از فامیلامون که فوت شده دست پدرمو میگیره و تو یه مهمونی که بودیم دست پدرمو میگیره و میبرتش وسط که برقصه تعبیزش چیه؟

شقايق ارجمنديsays:

سلام وقتتون بخير ديشب در خواب پدر بزرگم پدريم رو كه خيلي سال پيش فوت شدن و من نديدم ايشون رو در يك دوررهمي خانوادگي كه بعدا فهميدم منزل پدري مادرم هست ديدم خيلي هم شكر خدا خوب بنظر مي رسيدند و با بچه هاشون خوش و بش ميكردن و البته با من صحبتي نمي كردن براي من كاملا غريبه به نظر ميرسيدند و من رفتم چايي بيرون بيارم كه نبردم و يه نفر ديگ چايي هارو برد باز يادم هست عموي پدرم كه ايشونم فوت شدن كه برادر متوفي مي باشد هم در خوابم بودند و مشغول سخنراني بودن مثلا در يه جايي شبيه همايش كه پدر بزرگمم شركت كرده بودن

شقايق ارجمنديsays:

سلام وقتتون بخير ديشب در خواب پدر بزرگم پدريم رو كه خيلي سال پيش فوت شدن و من نديدم ايشون رو در يك دوررهمي خانوادگي كه بعدا فهميدم منزل پدري مادرم هست ديدم خيلي هم شكر خدا خوب بنظر مي رسيدند و با بچه هاشون خوش و بش ميكردن و البته با من صحبتي نمي كردن براي من كاملا غريبه به نظر ميرسيدند و من رفتم چايي بيرون بيارم كه نبردم و يه نفر ديگ چايي هارو برد باز يادم هست عموي پدرم كه ايشونم فوت شدن كه برادر متوفي مي باشد هم در خوابم بودند و مشغول سخنراني بودن مثلا در يه جايي شبيه همايش كه پدر بزرگمم شركت كرده بودن

f.tsays:

سلام من خواب دیدم بازن عموی مرحومم به یه مهمونی رفتیم تاسیاه عموم روازتن صاحبخونه دربیاریم..توخواب عموم مرده بودتعبیرش چی میتونه باشه

Sajsays:

سلام من خواب دیدم ،در خانه مادربزرگ فوت شده ام هستیم و مهمان داریم ،مهمان ها که رفتند مادربزرگم شروع برنج در دیس می‌ریخت و انگار قرار بود حالا ما به مهمانی برویم ،من ناراضی به نظر می آمدم و پرسیدم ،مادربزرگم گفت اونا که نمیتونن هر دقیقه بیان ما غذامون و فردا می‌بریم اونجا...

ابوالفضل منعمیsays:

تعبیر این ک مرده ها باهم مهمانی بگیرند چیست؟ خواب دیدم ک تمام آمواتم‌ باهم مهمانی گرفتند

اسماعیلsays:

سلام خسته نباشید خواب دیدم پسرم با پدر و مادر مرحومم به مهمانی رفتن . تعبیرش چیه؟ مچکرم

محمد حسینsays:

سلام من خواب دیدم که پدرم (به رحمت خدا رفتند) با خانواده خودشون رفتن منزل مادری ایشان و یک جلسه با برادر ها و خواهر های خودشون گرفتند و اجازه ندادند که ما وارد شویم

حدیثsays:

سلام من خواب دیدم که به خونه عمم که فوت شده رفتیم خانوادگی ،از ما پذیرایی میشه ،و من گریه میکنم به خانوادم که دیگ به خونه عمم دیگ نیایم تعبیرش چی می‌تونه باش ؟

شفیعیsays:

سلام دوسه باری در خواب دیدم که با مادرم به مهمانی میروم یکبارهم دیدم درخواب که قرار به مهمانی بریم اما اون نتونست بیاد

زهره عبدالله پورsays:

سلام وقتتون بخیر خواب دیدم ، دخترعمه ام تماس گرفت و گفت پدرم (فوت شدن) تو و شوهر و پسرت و برای شب یلدا دعوت کرده و مجوز راه و هم گرفته براتون نگرانم ، میشه تعبیرشو بهم بگید سپاس فراوان

حسین دلاورsays:

سلام من خواب دیدم که با مادرم که فوت شده داریم به خونه عموم که باهاشون اصلا خوب نیستیم میریم و ساک لباس و وسایل من رو مادرم داره حمل میکند وقتی به اونجا رسیدیم به مادرم گفتم بیرون هواش خوبه اینجا بمونیم ایشون قبول نکرد موقع ای که داشتیم وارد خونه عموم می‌شدیم من ساکم رو از مادرم گرفتم گفتم این که خیلی سنگینه بده خودم میارم و وارد خونه عموم شدیم و من با اونها خیلی مهربانانه برخورد کردم و تلوزیون رو روشن کردم و بعدش از خواب بلند شدم