شعر برای دوست صمیمی

شعر برای دوست صمیمی از جمله اشعاری است که با توصیفی دلنشین و زیبا از رفاقت و دوستی توسط شاعران مختلف سروده شده است. شاعران این اشعار زیبا در قالب شعرهای بلند و کوتاه توانسته اند وصفی دل انگیز از دوستی و صمیمیت بین دو دوست واقعی را به تصویر بکشند.

شعر برای دوست صمیمی از جمله اشعاری است که در قالب شعر نو و یا انواع قالبی های دیگر مانند غزل سروده شده استو دوستی پیوندی عمیق بین دو رفیق است که تا سالیان سال می تواند پیوندی عمیق بین آن دو را رقم بزند. دوست صمیمی مانند یکی از اعضای خانواده پنداشته می شود از این رو می توان اشعار زیبای زیادی را در وصف دوستی و صمیمیت سرود. خواندن این اشعار زیبا برای دوست خالی از لطف نیستند و هر دوستی می تواند این اشعار را به دیگر هدیه دهد.

شعر زیبا و کوتاه درباره دوست صمیمی و مهربان

***************************

شعر برای دوست صمیمی 

من دلم می‌خواهد
خانه‌ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستانم بنشینند آرام
گل بگو، گل بشنو

هر کسی می‌خواهد
داخل خانه پر مهر و صفا مان گردد
یک سبد بوی گل سرخ به ما هدیه کند
شرط وارد گشتن
شستشوی دل‌ها
شرط آن
داشتن یک دل بی رنگ و ریاست

به درش برگ گلی می‌کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می‌نویسم

ای یار
خانه دوستی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
خانه دوست کجاست

اشعار زیبایی که در وصف یک دوست مهربان و صمیمی و محبت بین آنها سروده شده اند کم نیستند اشعار دیگری را از این باب با هم می خوانیم.

***************************

شعر برای دوست صمیمی

ز سنگ جور تو بی مهر و بی وفا ای دوست
دلم شکسته شد اما چه بی صدا ای دوست

منم که یک سر مویت به عالمی ندهم
ولی تو داده‌ای آسان ز کف مرا ای دوست

تو قدر دوست چه دانی که هست گوهر عشق
به پیش چشم تو بی قدر و بی بها ای دوست

منم چو گوهر رخشان میان گوهریان
چو گوهری نشناسی مرا چرا ای دوست

کمال عشق بود اعتماد و یکرنگی
به سوء ظن مشکن رونق صفا ای دوست

من از تو شکوه به بیگانگان نخواهم برد
که آشنا نکند شکوه ز آشنا ای دوست

شکایت از تو به جایی نمی‌برد طلعت
پذیرد آنچه که باشد تو را رضا ای دوست

شعر برای دوست صمیمی

شعر برای دوست مهربان از سعدی استاد سخن که به زیبایی دوستی را توصیف می نماید.

***************************

شعر برای دوست صمیمی

یارا بهشت صحبت یاران همدمست
دیدار یار نامتناسب ،جهنمست

هر دم که در حضور عزیزی برآوری
دریاب کز حیات جهان حاصل ،آن دمست

نه هر که چشم و گوش و دهان دارد آدمیست
بس دیو را که صورت فرزند آدمست

آنست آدمی که در او حسن سیرتی
یا لطف صورتیست، دگر حشو عالمست

هرگز حسد نبرده و حسرت نخورده‌ام
جز بر دو روی یار موافق که در همست

آنان که در بهار به صحرا نمی‌روند
بوی خوش ربیع بر ایشان محرمست

وان سنگ دل که دیده بدوزد ز روی خوب
پندش مده که جهل در او نیک محکمست

آرام نیست در همه عالم به اتفاق
ور هست در مجاورت یار محرمست

گر خون تازه می‌رود از ریش اهل دل
دیدار دوستان که ببینند مرهمست

دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست

شعر برای دوست مهربان از شاعرانی که ذوق و لطافت خاصی در سرودن این اشعار دارند.

***************************

شعر برای دوست صمیمی

هوایم باز بارانی ست ای دوست
و عمق گریه پنهانی ست ای دوست

در این سرمای جان‌سوز محبت
بهارم رو به ویرانی ست ای دوست

کبوتر شوق فتح قله دارد
ولی افسوس زندانی ست ای دوست

من و دل از تبار عشق  هستیم
و عشق دنبال قربانی ست ای دوست

به شوق فصل باران زندگی کن
که فرصت اندک و فانی ست ای دوست

صدایت در قلم هر لحظه جاری ست
و این دنیای حیرانی ست ای دوست

شب است و بارش ناب الهی
دلم محتاج دستانی ست ای دوست

صمیمی, پر محبت, گرم و عاشق
غزل در بیت پایانی ست ای دوست

قلم پر غم, ورق خسته, زبان گنگ
غروبی سخت طولانی ست ای دوست

شعری برای دوست صمیمی

شعر برای دوست صمیمی در قالب دو بیتی کوتاه

بسیار در دل آمد از اندیشه‌ها و رفت
نقشی که آن نمی‌رود از دل نشان توست

با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی
ای دوست همچنان دل من مهربان توست

***************************

شعر برای دوست مهربان در قالب دو بیتی از سعدی

دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی

دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

***************************

شعر زیبا برای دوست صمیمی از شاعران معاصر

از دوست مخواه غیر دیدارش را
بفکن زنظر معایب کارش را
می‌باش چو زنبور که بر گل چو رسد
گیرد عسلش را و نهد خارش را

شعر در مورد دوست خوب و مهربان

شعر برای دوست از انواع اشعار دلنشین و دلچسب می باشد که اغلب برای دوست صمیمی سروده می شود. می توان از این اشعار زیبا برای وصف معرفت و مهربانی دوستان استفاده کرد. بهترین سروده ها در قابل مجموعه اشعار برای دوست ارائه می شوند که خواندن آنها خالی از لطف نیست.

شعر برای دوست خوب یکی از انواع زیبای شعر است که در وصف یک دوست مهربان سروده می شود و به عنوان یکی از انواع شیرین ترین اشعار می تواند دوستی و همدلی را به بهترین شکل ممکن توصیف نماید. گوینده شعر برای دوست می تواند احساسات و عواطفی را که دارد در قالبی زیبا و بیانی دلنشین توصیف کند به نحوی که این احساسات به قلب دوست نفوذ کرده و دوستی را تداوم بخشد.

***************************

شعر برای دوست در نوع کلاسیک

بتا هلاک شود دوست در محبت دوست

که زندگانی او در هلاک بودن است

مرا جفا و وفای تو پیش یک سان است

که هر چه دوست پسندد به جای دوست نکوست

مرا و عشق تو گیتی به یک شکم زاده ست

دو روح در بدنی چون دو مغز در یک پوست

هر آنچه بر سر آزادگان رود زیباست

علی الخصوص که از دست یار زیباخوست

دلم ز دست به در برد  سرو بالایی

خلاف عادت آن سروها که بر لب جوست

به خواب دوش چنان دیدمی که زلفینش

 گرفته بودم و دستم هنوز غالیه بوست

چو گوی در همه عالم به جان بگردیدم

زدست عشقش و چوگان هنوز در پی گوست

جماعتی به همین آب چشم بیرونی

نظر کنند و ندانند کاتشم در توست

ز دوست هر که تو بینی مراد خود خواهد

مراد خاطر سعدی مراد خاطر اوست

اشعار قشنگ و کوتاه در وصف دوست

اشعار زیبا در وصف دوست خوب که سرایندگان آنها شاعران مشهوری هستند زیاد است به گونه ای که این اشعار به زیبایی توانسته اند معرفت و مهربانی دوست را توصیف کنند.

پشت دریا شهریست که یک دوست در آن جا دارد

هر کجا هست به هر فکر، به هر کار، به هر حال، عزیز است خدایا تو نگهدارش باش

انواع شعر نو در قالب زیبا و دلنشین بیان شده اند که برای ارزشمندترین دوستان سروده شده اند. دوستی معجزه ای که در دل هر فردی اقامت دارد و موهبتی است که به فرد بخشیده می شود و به عنوان ارزشمندترین نعمتی که از سوی خدا اعطا شده شناخته می شود. شعر برای دوست در خاطره ها می ماند و به یاد می ماند.

دل بسته ایم از همه عالم به روی دوست

وز هرچه فارغیم به جز گفتگوی دوست

ما را زمانه دل نفریبد به هیچ روی

الا به موی دلکش و روی نکوی دوست

باغ بهشت کائن همه وصفش کنند نیست

جز جلوه ای ز صحن مصفای کوی دوست

گل های باغ با همه شادابی و نشاط

خار آیدم به دیده نبینم چو روی دوست

یک موی یار خویش به عالم نمی دهم

ما بسته ایم رشته جان را به موی دوست

بر ما غم زمانه ز هر سو که رو کند

ماییم و روی دل به همه حال سوی دوست

ما جز رضای دوست تمنا نمی کنیم

چون آرزوی ماست همه آرزوی دوست

شعری به دوست صمیمی

اشعار لطیف و زیبا که سرشار از احساس می باشند در مورد رابطه دوستی سراییده شده اند. خواندن شعر برای دوست بسیار دلنشین بوده و می توان برای ابراز محبت به او از این اشعار استفاده نمود.

***************************

شعر برای دوست صمیمی

دل من دیر زمانی ست که می پندارد

دوستی نیز گلی ست

مثل نیلوفر و ناز

ساقه ترد و ظریفی دارد

بی گمان سنگدل است آن که روا می دارد

جان این ساقه نازک را

دانسته

بیازارد

در زمینی که ضمیر من و توست

از نخستین دیدار

هرسخن هر رفتار

دانه هایی ست که می افشانیم

برگ و باری ست که می رویانیم

آب و خورشید و نسیمش مهر است

گر بدان گونه که بایست به بار آید

زندگی را به دل انگیزترین چهره بیاراید

آن چنان با تو درآمیزد این روح لطیف

که تمنای وجودت همه او باشد و بس

بی نیازت سازد از همه چیزو همه کس

زندگی گرمی دل ای به هم پیوسته ست

تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست

در ضمیرت اگر این گل ندمیده ست هنوز

عطر جان پرور عشق

گر به صحرای نهادت نوزیده ست هنوز

دانه ها را باید از نو کاشت

آب و خورشید و نسیمش را از مایه جان

خرج می باید کرد

رنج می باید برد

دوست می باید داشت

با نگاهی که در آن شوق برآرد فریاد

با سلامی که در آن نور ببارد لبخند

دست یکدیگر را

بفشاریم به مهر

جام دلهامان را

مالامال از یاری، غمخواری

بسپاریم به هم

بسراییم به آواز بلند

شادی روح تو

ای دیده به دیدار تو شاد

باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست

تازه، عطر افشان

تهیه کننده : توپ تاپ

مطالب مرتبط...

2 نظر

  1. hasanhasansays:

    سلام دوست عزیز امیدوارم خوب باشی شعرهایی که در وصف دوست میگذارین بسیار به احوالات من نزدیکه. دقیقا دیشب خواب دوست قدیدمیم ودیدم..یونس شاکری رو..بازیکن لیگ برتر فوتبالمونه..خودمم هم بازیش بودم در واقعیت ولی خب مصدومیت زانو و شرایط وتقدیر جدامون کرد..تو خواب خیلی براش گریه کردم. اومده بود بهم سر بزنه که احتمالا ینی دلش برام تنگ شده به هر روی بسیار اشعار زیبایی انتخاب کردی خیلی ممنونم ازت.

  2. حسن صادقیحسن صادقیsays:

    در ضمن خواستم اگه اسن نوشته رو میخونه بهش بگم منم خیلی دلتنگشم البته گمون نکنم ببینه..ولی خب در ناامیدی بسی امید است یونس جان(دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست) لحظه‌ای در گذر از خاطره‌ها ناخودآگاه دلم یاد تو کرد خنده آمد به لبم شاد شدم گویی از قید غم آزاد شدم هر کجا هستی دوست، دست حق همراهت …