عکس نوشته دوستم نداشتی برای پروفایل
دوستم نداشتی قبول ! یکی دیگه رو دوست داشتی بازم قبول ولی چرا یکار کردی باورم شه دوستم داری ،عکس نوشته ای که شاید چندین بار در فضای مجازی به چشم شما خورده باشد ، تصاویر و متن های مرتبط با موضوع دوستم نداشتی را در قالب یک گالری متنوع ، عاشقانه و زیبا در این پست از توپ تاپ شاهد هستید ، در ادامه همراه باشید...
واقعا دوستم نداشت؟؟؟؟
جلوی آینه ایستادم؛
به خودم گفتم حوصله کن!
قرار نیست که تا ابد همینطور بماند؛
درست میشود!
بعد
سرم را پایین انداختم؛ رفتم.
و از خود پرسیدم:
آیا بابت دروغی که گفتم، خودم را خواهم بخشید؟
بهش گفت "اگه منو بخوایی و من نخوامت چی میگی؟!"
با قیافه پژمرده گفت: "ببخشید که مارو دوست نداشتی
دوسم نداشتی قبول چرا کاری کردی که فکر کنم دوسم داری...؟
*********************
*********************
*********************
*********************
*********************
*********************
تو عاشقم نبودی …
تو دوسم نداشتی …
اینو واقعا زمان ثابت کرد
حرف دیگه ای نمیتونم به زبون بیارم ، ولی تو دلم یه شاهنامه حرفه
از صبح منتظر
زل زده به صفحه ی مونیتور
که شاید نیم نگاهی به شعرم کنی
و تو بی اعتنا
ـ شبیه دیگران! ـ
تنها گلی گذاشتی
هیچ وقت نخواستی
به مثل دیگران نگاهم نکنی
و وقتی ساعت دوبار نواخت
صدای پاهایت را شنیدم
قلبم فرو ریخت
و تو به حرمت نگاه دیگران
پا روی شعرم گذاشتی!
میدانم هیچ وقت دوستم نداشتی
این هم بخاطر او بود نه من!
اما معشوق من
همیشه دوستت خواهم داشت
حتی اگر کلمه کلمه زیر پاهایت له شوم
غرورم فدای روشنای چشمانت ا..د
عشقمــو باور نداشتی
رفتی و تنهـــام گذاشتی
تو آتیش زدی به قلبم
می دونم دوستم نداشتی
دیگه باور کرده بـودم
که باید تنهــــا بمــونم
تا ابــد ترانــــه های
درد غربتــــو بخـــونم
تو میری یه جای دیگه
اونجـا که دلت اسیـــره
برو دل بریــدم از تـو
کی دیگه برات میمیـره؟
بی تو حال من خــرابه
زندگـــی بــرام عذابه
دل من به تو اسیـــره
طاقــــت دوری نـداره
این یادداشت را چون نمی خوانی
برایت می نویسم
دیگردست جاده ها هنوز به آمدنت بند است را درک می کنم
از آخرین باری که دوستم نداشتی سالها گذشته
هنوز چتر فرسوده ای در آستانه ی در باز است
و آبی که برای بدرقه ام گذاشته بودی
معلوم نیست که تا حالا چند بار باران شده است
از آخرین باری که نیامده ای
درختها چهار بار شکوفه کرده اند
و تو هنوز هیچ نامه ای را نخواندی
وگرنه حالا ماه هاست که آمده بودی
امانه هوای این خانه هنوز
از تبخیر آخرین دوستت نداشتنها مسموم است
باور کن دیگر برای بدرقه هم در آغوش تو جا نمی شوم
همانطور که چشمهایم
با آنهمه تصویر بارانی درابرهای چمدان پوسیده فرو نمی روند
حیفت آمده بود برای بدرقه ام قرآن بگذاری
گذشته ازشلوار خیس مدرسه وآنهمه فلک زدگی
نکند که پیرهن ِ بزرگ شدنیهایم
بوی شیشه های شکسته الکل و جگرهای مجروح می داد
بگذار آخرین دوستت ندارمها را نفس نکشم
و منتظر بمانم حالا دیگرهمه چیز برای نیامدنت آماده است.
به یاد ندارم روزی
شنیده باشم از لبانت
یا که دیده باشم در چشمانت
که تو مرا دوست داری
نمی دانم چرا ؟
گر چه تو دوستم نداشتی
اما؟
من به خود عاشق تو گشتم چه ساده
چه ساده دل به تو بستم
اما نمی توانم دیگر ببینم
که تو نمی خواهی ؟
نمی خواهی و نمی توانی ؟!
اما تلخ حقیقتی است
باشد !؟ می پذیرم
رفتی
بی آنکه به پاس آن همه عشق
یک آغوش، مهمانم کنی
به اندازه ی دستگیره ی در هم دوستم نداشتی.
واسه دلم بمیرم ،عشق تو پرپرش کرد
برای اون چشایی ،که بغض من ترش کرد
واسه قلبی که می خواد ،برای تو بمیره
تو سینه می تپه تا، از عشقت جون بگیره
برای اون صدایی که جز کلام تو نیست
برای اون نوایی که جز برای تو نیست
تمام این وجودم شده مست نگاهت
می دونم که می دونی منم یه بی قرارت
از اون نگاهت پیداست،هیچ وقت دوستم نداشتی
طفلی دل شکستم ،چه روزگاری داشتی
می خوام برای دستات یه حلقه گل بچینم
شاید بتونم این بار،دست تو رو بگیرم
می خوام برای مو هات،ستاره رو بیارم
تا این جوری شبامو به یاد تو بیارم
آخه یادت همیشه تو بهترین شبامه
اون دو تا چشم مستت شاهد قصه هامه
خدا کنه که امشب بازم بیای به خوابم
این بهترین هدیه ست برای روزگارم
پای احساسمو خوردم
دل به تو ساده سپردم
گول اشکاتو میخوردم
دم به دم گریه میکردم
عاشقم بودی یه روزی
من اینو فکر میکردم
اما تو دوستم نداشتی
آره اشتباه میکردم
کی جای من بود واسه تو
کی مثل من بود واسه تو
من که برات جون میدادم
چی کم گذاشتم واسه تو
گردآورنده: توپ تاپ