تعبیر خواب ارواح خبیث
خواب دیدم ارواح خبیث سیاه رنگ در حال نزدیک شدن به سمت من هستند ولی با دیدن آن ها اصلا نترسیدم و خیلی خونسرد بودم حتی درباره ی پاره ای از مشکلات زندگیم با ان ها درد و دل کردم تعبیرش چی میشه؟ جابر مغربی نوشته اند صحبت کردن با ارواح خبیثه در رویاهای ما بیانگر این است که در طول زندگی خود در مقابل افرادی قرار خواهیم گرفت که نیت و قصد بسیار نیکویی دارند و همین اشخاص باعث خواهند شد تا صاحب رویا کمتر دچار تصمیمات اشتباه شود و روند زندگی اش به گونه ی جلو برود که هم خودش و هم خانواده اش رضایت داشته باشند ، خالد اصفهانی میگوید ارواح خبیثه با رنگ یا شمایل سفید به علامت تامین بودن است و در رنگ های مشکی و تیره نشانه ی توانگری و مبارزه با درد و غم و غصه ست ، چنانه در ظاهر نوزاد و یا کودک به چشمت آمد به این تعبیر است که مورد حمایت و لطف اشخاص بلند مرتبه واقع می شوی، شیخ طوسی میگوید اگر ببینی با چند ارواح خبیث در حال کشتی گرفتن و یا شوخی کردن باشی نیکوست به علامت نجات یافتن از بیچارگی ،و آغاز تحول درونیست
محمد ابن سیرین میگوید اگر از این موجودات ترسیدی و یا پابه فرار گذاشتی یا احساس کردی چیزیهای شبیه جن به دنبال شما هستند و قصد ازار و اذیت دارند به این تعبیر است که پس از غلبه ی شخص بر مشکلات و موانع سخت بسیار، یم موفقیت شیرین و لذت بخش و اما با دوام و مطلب ایجاد خواهد شد
سلام. خواب دیدم خودم و خانوادم با عمو و عمه به مسافرت رفته بودیم. ظاهرا ماشین خودمون رو جایی پارک کردیم و وقتی برگشتیم دیدیم چندتا سرباز دارن دارن چند کوله پشتی از ماشین میدزدن. رفتیم گرفتیمشون اما سرهنگشون اومد و تحدید کرد که اگه بمونید و دنبال وسایلتون باشید کشته میشید. اینجور شد که ما هم از ترس فرار کردیم. خواستم بدونم تعبیرش چی میشه. ممنون
این رویایی که شما تعریف کردید تعبیر و و مصداق بارز آن خیانت و یا بی وفایی اطرافیان نسبت به شماست ممکن است مربوط به گذشته باشد و یا اینکه در اینده اتفاق بیفتد
سلام مدتیه که مرتب خواب یکی از پسری که توی دلم دوسش دارم و میبینم پارسال نزدیک ۳ماهی باهم ارتباط داشتیم و بعد سرد شدیم اون خیلی ابراز علاقه میکرد ولی من ب چشن داداش باش برخورد میکردم چون پسردوستای دورمون ولی اخیرا حسی بهش ندارم ولی بازم خوابش میبینم و مثل همیشه و واقعیت ازش خجالت میکشم و سربزیر باهش برخورد میکنم واون بازار مغازه داره و بیشتر وقتا ک بازار برم گذرم ازپیش مغازش میوفته و خوابایی هم که دیدم بیشتر تو بازار و چش توچش شدن و خجالت کشیدنای خودم بود .یه باری هم خوابش دیدم خودش پسرعموش اومده بودن خونمون و بازم حس خجالتی و سربزیری بهم دست داد و بار بعد هم خواب دیدم خونشون دعوتی به پابود و من و مامانم میزبانی میکردیم باهم رودر رو شدیم و بهش سلام کردم اونم ج سلامم داد . تعبیرش چی میشه بگید یعنی ؟
به این رویا بهایی ندهید چون اگر بنده اطلاعاتی مختصر از اینده و یا رفتار این پسرک به شما بدهم بخاطر این دوری و یا جدایی خدا را شاکر می شوید
سلام ..من طه شب خواب دیدم که یه روح خبیث لباس مشکی با تبر افتاده دنبالم میخاد منو بکشه منم فرار کردم رفتم به سمت زیر زمین پنهان شدم....
با توکل و توسل به خدا پا پیش بگذار تا به آنچه لیاقتش را داری برسی.
سلام خواب دیدم یه روح خبیث که قصد حمله به من داشت از درب خانه به داخل آمد دفعه اول مقاومت کردم و اجازه ندادم وارد خانه شود اما دفعه دوم تا فهمیدم که قصد ورود به خانه دارد خواستم در را ببندم که قدرتش زیاد بود و نتونستم جلوی ورودش را بگیرم به محض وارد شدن به خانه داخل بدن من آمد و تمام بدنم تکان میخورد که آنوقت از خواب بیدار شدم
درود ، ممکن است افرادی بی خرد با سهل انگاری خود موجب شوند تا دچار خشم و نگرانی شوید.
سلام من خواب دیدم که بینیم پر خون شده و یه قسمتیشم هم خونش خشک شده بعد خواب با چند نفر دیدم رفتیم یه جایی که چندتا چیز در بیارم مثل کنج مانند که روش چندتا مرده بودن روح این مردها یه دفعه زنده شد و اون و اون چند نفر را کشت و من فرار میکردم پیاده اونم با موتور دنبالم میومد خیلی ترسیده بودم تو خواب و سوره ناس را مخوندم ولی اینقد ترسیده بودم اشتباه میخوندم
تعبیر خوابتان نشانه سلامتی شماست
سلام خواب دیدم من ب همراه خواهر کوچترم میخواستیم وارد اتاقی بشیم ک شخصی اونجا با طناب خودکشی کرده بوداز پله ها رفتیم بالا رفتیم توو و روح اون مرده افتاد دنبالمون خیلی وحشتناک بود ترسیده بودم وب سرعت از پله ها پایین می اومدم اون روح میخواست خواهر کوچکترمو با خودش ببره از پشتم داد زد بچه من خواهرمو بغل کردم و تو اتاقی قایم شدم
سلام این رویامیتواند نشان دهنده توانگری و مبارزه با درد و غم و غصه باشد
سلام توپ تاپ خواب دیدم در جنگل هستم کلبه یی وسط هست من اونجا بودم کنار پنجره آقایی مسن ایستاده بود (آقای داریوش ارجمند)داشت با خانمی با عصبانیت صحبت می کرد زن عروسش بود به زن گفت تو بدقولی کردی گفتی یک هفته بچه ها پیشم باشن ولی بیشتر شد این زمان حالا می خوام نوه هایم رو ببرم زن خواهش کرد که نه تو رو خدا وسط جنگل در دوردست نقطه یی بود سفید رنگ اومد جلو شبیه شیطان بعد شد یک روح سفید شبیه ارواح خبیث و زشت خیلی ترسیدم جیغی کشیدم و دستم رو به علامت ایست که دیگه جلوتر نیا گرفتم جلوی روح خبیث و از ترس و وحشت بیهوش شدم مرسی از تعبیرخوابم امیدوارم تعبیربه خیر باشه
سلام ناراحتی براتون پیش میاد
سلام و وقت بخیر خواب دیدم در منزلی هستم از منازل اطراف و فضای بیرون صداهایی عجیبی میاد صداها ترسناک و رعب آور بودند من کسی رو نمی دیدم ولی می گفتم از شیاطین هستند در ها و پنجره ها تکان می خوردند صدایی مثل زوزه می آمد اشباح رو احساس می کردم دارم میبینم توی ذهنم که رقص کنان برام دست می زدند خیلی خیلی ترسیده بودم فقط وحشت و ترس و نگرانی بود دیگه چیزی یادم نیست که چه اتفاقی افتاد با تشکر فراوان لطفا تعبیر کنید
خواب دیدم که در خانه نشستیم با مادر و پدر و برادر زادم بعد یه صدایی تو گوشم هست هی میگه اون شمشیرا اون شبح های خبیث و میکشه بعد زیر مبل و نگاه میکنم میبینم دوتا شمشیر هست بعد باز صداهه بهم میگه فقط تویی که میبینیشون یهو همه جا تاریک میشه و نور سبز هست تو خونه بعد شبح های سیاهی و میبینم و میرم باهاشون جنگ میکنم و نمیترسم ازشون