تعبير خواب فرار كردن از زندان
بر خلاف ظاهر و یا عنوان این مطلب تعبیر خواب فرار کردن از زندان به نقل قول از بیشتر معبران خیر است،منوچهر مطیعی گفته اند اگر خواب ببینی از زندان بعد از پشت سر گذاشت دردسرهای زیادی موفق به فرار بشوی به این دلیل است که در زندگی واقعی برای دست پیدا کردن به آروزهایت و خصوصا در زمینه ی عشق و عاشقی تلاش و پشتکار قابل توجهی خواهی داشت که همین امر سبب می شود در نهایت به پیروزی برسی اگر ببینی کسی یا کسانی موقع فرار کردنت مانع می شوند به این نشانه است که در عشق ناکام میمانی اگر ببینی نگهبانان زندان از دوستان خودت هستند به علامت بی وفایی و خیانت اطرافیانت است چنان چه دیدی در هنگام گریز زخمی می شوید و یا خونریزی میکنید به این علامت است که قبل از رسیدن به موفقیت دوران مشکلی در انتظار شماست
سوال : خواب دیدم بخاطر جرمی که کردم در دادگاه به من حکم حبس ابد دادند و وقتی که در زندان بودم تصمیم جدی گرفتم تا با کمک چند نفر از هم بندی های خودم از زندان فرار کنم و مثل فیلم ها شروع کردیم به کندن گودال در زمین و در اخر تونستم موفق بشم به همراه چند نفر دیگر از زندان فرار کنم تعبیرش چی میشه؟
پاسخ: چون در این رویا تعدادی از رفقا شما را یاری داده اند به این نشانه است که در اینده دست به کاری بزرگ خواهید زد که نتیجه ای عالی برای شما به ارمغان می آورد که در این زمینه تعدادی از دوستانتان هم کمک قابل توجهی به شما خواهند کرد
تعبیر خواب در رفتن از زندان به روایت جابر مغربی: اگر دختر و یا زنی این رویا را تجربه کند بیشتر به این معناست که از گذشته و از اعمالی که در حق دیگران و خصوصا در حق جنس مخالف خود کرده اند احساس پشیمانی داند و مدام به دنبال فرصت هایی برای جبران هستند و اگر در رویای خود موفق به فرار شوند تعبیر آن این است که به آنچه که در سر دارند می رسند اگر معشوق آن ها از آن ها جدا شده است بزودی باز میگردد اگر به خواستگاری به اشتباه پاسخ رد داده اند فرصتی دوباره خواهند یافت برای جبران اگر در حق دوستان خانواده و ... بدی کرده اند موفق خواهند شد تا دوباره دلشان را بدست بیاورند و اما برای مردان دیدن این خواب به چند نشانه است اول اتفاق افتادن حوادث هیجان انگیز و خوب دوم یافتن شغل و مقام مناسب سوم بدست آوردن پولی که به اشتباه از دست داده اند چهارم کسب موفقیت ها و پشرفت های چشمگیر در اینده
(یکی از دوستانم الان زندان هست)خواب دیدم افتادم زندان و افتادم تو بند دوستم که زندان هست.بعد یکی از هم بندیهای دوستم به زور طوری که حریفش نشدم یه سوزن حامل مواد مخدر زد به شکمم و خیلی دردم گرفت .بعدش رفتم تو حیاط زندان و بارونی باریده بود و در اصلی باز بود و هیچ کس هم فرار نمیکرد .منم رفتم بیرون یه نگاهی کردم و اومدم داخل.بعدش رفتم واسه نهار و دیدم چندتا از اقوامم داخل نهارخوری زندان بودن و همه غذاها رو خورده بودن.
تعبیر این خواب برعکس است به این معناست که از بند مشکلات مادی و یا دنیوی زندگی نجات پیدا خواهید کرد
با سلام.من خواب دیدم در زندان هستم و به کمک یک نفر که نمی شناختم تونستم فرار کنم بعد هم کلا حکم ازادی دادن.تعبییرش چیه؟
در زندگی برایتان مشکلاتی پدید می آید. آماده باشید و از آنها نهراسید.
سلام دفعه ي قبل من خوابي ديدم و شما تعبير كرديد و دقيقا مثل تعبير شما اتفاق افتاد، من طي هفته گذشته يك خواستگار براي من اومد كه بدليل تفاوت جايگاه اجتماعي و شغلي و تحصيلي جواب رد دادم، ديشب خواب ديدم براي زيارت به يكي إز كشورهاي همسايه با مادرم سفر كردم (تا حالا در واقعيت سفر زيارتي به كشور ديگه نداشتم) و وقتي ميخوام برگردم ايران شب شده و در مكاني كه هستيم عنوان ميشه دزدي شده و همه بايد بازداشت بشن، من به مادرم ميگم به حرفشون گوش نكن و پشت سر من بيا، و جلو چشم ماموران إز اونجا ميايم بيرون، و اون كشور مثل زير زمين است، إز پله هاي آهني زيادي ميريم بالا و وقتي نور آفتاب رو ميبينم به مادرم ميگم ديگه رسيديم و تمام شد، در واقعيت حجاب دارم ولي چادري نيستم، ولي درخواب با وجود سختي هاي عبور همچنان چادرم هم حفظ ميكنم كه ازم جدا نشه، ميخواستم بدونم تعبير خوابم چيه؟ ممنون إز پاسخگوييتون
رویاهای شما توسط تیم سایت بررسی و پاسخ داده می شوند ، بنده در این خواب نیز روشنایی امید و روزهای دل انگیز و خوش زیادی را می بینم که با صبوری شما از راه فرا خواهند رسید
سلام.من دیشب خواب دیدم بدون اینک خاستگارم رو ببینم اماده شدم برا عروسی لباس عروس و ارایش...و ازاین موضوع ناراحت بودم ک چرا ندیده باید ازدواج کنم و تا عروسی نبینمش.وقتی دیدمش اصلا راضی نبودم و فرار کردم.هیچ بزن و برقصی هم نبود تعبیرش چی میشه؟
بزودی از یک کار و یا خوش قلبی‌ات نتیجه می‌گیری
سلام خسته نباشید .من دیشب خواب دیدم که با دوستم به زندان افتاده بودیم و با کمک او و نقشه اش از زندان فرار کردیم ولی بعدش از هم جدا شدیم و دیگه پیداش نکردم.
اگر چهره ی این دوست را به یاد داشته باشید و او را بشناسید تعبیرش خوب نیست و البته به علامت مشکلات و یا رنج های زیادی ست که این فرد در آینده با آن رو به رو می شود
سلام در خواب ديدم بدون اينكه دليلشو بدونم زنداني شدم و به ظاهر چند ماه بيشتر هم به آزاديم نمونده بود كه دوستاني كه در زندان پيدا كرده بودم منو وادار به فرار از زندان كردن و نقشه اين شد كه من به دفتر رئيس زندان بروم و من از بقيه نقشه ديگر مطلع نبودم، وقتي به انجا رفتيم شخصي هم همراه من امد و با خود اسلحه اي اورده بود من وقتي متوجه قصدش شدم خودمو جلوش انداختمو هي اسلحرو به سمت مخالف رئيس زندان ميچرخوندم چند تا تير به سمتاي ديگه رفت و در واقع تير نبود بمب بود كه انداخته ميشد اخري رو وقتي به سمت رئيس مينداخت من خودمو روش انداختم تا اسيبي نبينه ، بعد اين قضيه زود اومديم فرار كنيم تو راه پشت يك ديوار كوتاه قايم شده بوديم بعدش مجبور شديم بيوفتيم تو حياط يكي چون فكر ميكرديم پليسا دنبالمونن كه بعد اوفتادن متوجه شديم اشتباه كرديم ، بعد رسيديم به خونه ما كه ميديدم دوستام اونجا كلي لباس دارن من پيشنهاد دادم قبل فرار مقداري لباس با خودمون ببريم حين جمع كردن لباسا دختر بچه اي پيشمون اومد و از ما دفتر خاطراتمونو خواست يكي ازدوستان دفترو داد من موقع رفتنش ديدم كه با رئيس زندان دست يكي كرده و دفترو به اون داد ، بعدش ما با عجله چمدون رو بستيم و خونه خارج شديم من سوار ماشين بابام شدم و هي بهش ميگفتم اصلا يادم نمياد كه چه دليلي داشت افتادم تو زندان و اينكه به من اونجا خوش ميگذشت واسه چي كاري كردم كه فرار كنيم بابامم ميگفت همه چي اونطور كه تو فكر ميكني نيست لازم بود كه فرار كني ، چه تعبيري ميتونه داشته باشه؟
نشانه آن است که ممکن است ریاکار دوستان شما را با مشکل مواجه کند، یا در آینده با حوادثی نامطلوب مواجه شوید
سلام من خواب دیدم دو پسر عمویم به همراه برادرم به زندان افتاده اند و انهارا با کوره آتش عذاب میدادند اما آنها اصلا ناراحت نمیشدند و خوشحال بودند من به آنها کمک کردم تا فرار کنند اما خودم دست گیر شدم
زندانی شدن پسرعموهایتان در حالی که از این امر احساس رضایت داشته اند خوب است و بیان میکند که زندگی سلامت و بی خطری را در پیش خواهند گرفت
با سلام من دیشب در خواب دیدم زنی سیاه پوش با چادری بسیار بلند و دراز برای گدایی به در خانه ما آمده بود شب بود و من چهره اش را ندیدم چون صورتش را پوشانده بود من از او پرسیدم از من چی میخوای او هم از من پرسید تو از من چه میخواهی من گفتم تو چی داری به من بدی و پرسید گفتم چی میخوای گفتم هیچی گفت پس چرا ۲۰ ساله ولم نمیکنی گفتم من اصلا تو رو نمیشناسم او گلوی من را محکم فشار داد وبا فریاد از من میپرسید گفتم چی میخوای ومن داشتم خفه میشدم که محکم مرا به دیوار کوبید بعد صورتش را باز کرد من دیدم انقدر وحشتناک است که زبانم بند آمد و دوباره شروع کرد به زدن من و فریاد میکشید تو از من چی میخوای به نظر شما تعبرش چی میتونه باشه با تشکر از شما
بیشتر مراقب باشید ، در اینده زنی قد کوتاه و سفید ممکن است در صدد فریب شما باشد
سلام. من دیشب خواب دیدم به دلیلی که نمیدونم چیه در زندان هستم و بعد با یکی از دوستانم از زندان فرار کردیم و تمام طول روز رو داشتیم دنبال جایی میگشتیم که کسی پیدامون نکنه
فرار موفقیت آمیز شما با یکی از دوستان از زندان خوب است و بیانگر رها شدن از محدودیت و فرا رسیدن ایام خوش برای شما و فردی است که در کنارتان حضور داشته
سلام خواب دیدم دختر همسایمون که ازدواج کرده از خونه شون فرار کرده بعد تو همون خواب دیدم که همکلاسی قبلی م هم با گریه از خونه شون فرار کرد و من هم می ترسیدم بمیره که پیس گردن من رو بگیره تعبیر این خواب چیه
خوب نیست نشان دهنده ی آغاز شدن مشکلات روحی و فکری برای هر دو نفری ست که از آن ها نام بردید
خواب دیدم که در خانه زنی که دشمن من هست و در واقعیت هم خیلی برام دردسر درست کرده بودم درو ب روی من قفل کرد که من بمونم ولی من خیلی راحت اهن های پنجره رو خم کردم و یک نفر کمک کرد فرار کردم این تعبیرش چیه؟ و یه قسمت دیگه هم از خوابم این بود که سه تا رتیل خیلی بزرگ کنار من و خانوادم بودن من تونستم دوتاشو بکشم ولی یکیش فرار کرد این تعبیرش چیه؟ یه مدت هست ک اون خانم خیلی منو اذیت کرده و دردسر درست کرده برای همین میترسم-ممنون میشم جواب بدین
هیچ ترسی از چنین افرادی نداشته باشید آن ها پر از ادعا و تظاهر هستند ، زیان دشمنان شما به خودشان خواهد رسید انشااله
سلام،دیشب خواب دیدم به جرمی که نمیدونستم زندانی شدم که به اسم واقعیم منو زندانی نکرده بودند و با توجه به اینکه ماشینم هم نزدیکی زندان پارک کرده بودم فردای همان روز متوجه راه فراری شدم و به راحتی در نقش یک زن فرار کردم،دیگر زندانی ها که همگی داخل یک سالن بودیم افراد بسیار خوبی بودند. ممنون بابت تعبیرهای خوبتان بی صبرانه منتظر هستم
به این نشانه است که شخصی ندانسته و بدون منطق شما را قضاوت میکند و در موردتان بدگویی خواهد کرد و از این موضوع خودتان نیز مطلع خواهید شد
با سلام امروز صبح زود خواب دیده ام ک ب جرمی الکی ب زندان افتادم ولی هر موقعی ک دلم بخاد میتونم از زندون فرار کنم همه بهم میگفتن بد بخت میشی با پای خودم رفتم زندون مامور در ب زندون بهم گفت میدونم بی گناهی اما بیا اینهمه از زندون فرار نکن من خودم برات مرخصی میگیرم
نشانه ی توجه شدید به تغییرات پیرامونتان است.
سلام...خواب دیدم انگار از خونمو بعنوان مجرم اومدمه زندان ولی شبیه اتاق خوابگاهم بود که هستم دخترا عادی بودن ولی من احساس میکردم بزودی کارم تموم میشه احوالم خیلی بد بود حتی دیدم دارم ازناراحتی گریه میکنم یهو دیدم دو نفر ایسادنه متوجه شدم یکیشو سر زنانه و کچلی داره لباسشو که در اورد کاملامث مردا بود سینش بعد دیدم یجای سرسبزم که حیاتش بنظرم میومد گفتم بیخیال غم یکم خوشحال شدم که فعلا حداقل اینو دارم و یهو هموجا متوجه مدفوع مرغ یاخروس روی برگ سبزه های اونجا بود خیلی تازه بنظر میومدبعد همیطورکه شروع کرده بودم به تسبیح خداکه انگار با همین وضع از خواب بیدار شدم...بنده خودم یه مدته فکرم درگیره تقویت ایمانمه که کاسته شده بود بخاطر خانوادم آخه من یهو این اتفاق با خدای خودم برام پیش اومد...براشو غیرعادی بودمه و منو وضعیتمو درک نمیکنن... آیا چه تعبیرخاصی میتونه داشته باشه? تشکر
نشان از سختی و مشکل دارد ولی طبیعی است و زیانی به شما نخواهد رسید
سلام من دیدم تو یه جایی مثل کلاس یه دانشگاه قدیمی زندانیم در کاملا بازه و چند تا پسر حدود نه تا دارن به زور خودشونو به من نزدیک میکنن برا رابطه ولی من هی اونا رو هل میدم عقب که ناگهان فرصت خوبی به دست میارم و از در فرار میکنم و اونا یه کمی دنبالم میان ولی برمیگردن استاد اون دانشگاه هم بدش اومد فرار کردم که دیدم تا یه جایی اومدم مثل یه خرابه که خونه یه خانمیه که میشناسمش نرفتم تو ولی باهاش حرف زدم بچه اش تو راه موتور بود گفتم موتور نزندش بغلش کردم و بردمش کنار
درود ، بخشی از اهداف یا آرزوهای شما دست یافتنی نیست و عقل حکم میکند در مورد آن ها خیالبافی نکنید.
سلام...خواب دیدم در بند خودم هستم اما ناگهان همه به بیرون میرن ولی ینفر میمونه اون ینفرو میکشم و به حیاط میرم واس فرار اما یک سگ به من حمله میکنه و دستمو زخمی میکنه اما خون نمیاد،سگو میکشم و به سمت در فرار میکنم اما ناگهان دختری نا آشتا منو سوار ماشین میکنه و به راحتی فراری میده
درود ، با اینکه ظاهر رویا منفی بود ولی معانی آن مثبت است و خبر از قدرتمندی ، درایت و هوشمندی های جدید در زندگی آینده تان میدهد.
با سلام و احترام خواب دیدم داخل یه جایی بودیم یه شخصی بود پیشنهاد پول و کاری حرام بهم داد که انجام بدیم که در واقعیتش هم کارش همینه من قبول نکردم شیشه اون مکان شکستم و فرار کردم هرجا میرفتم میومد مثل سایه تو خواب استرس داشتم و دستپاچه بالاخره سوار یه ماشینی شدم اونم سوار ماشین دیگه ای شد و گیر داده بود حتما منو باید بکشه و میگفت فقط میکشمت در این حالی که دنبال من بود به بدترین شکل ممکن تصادف کرد و مرد! و چند فرشته و زیبا سیرت بودن وقتی روحش میخواست بیاد سمت من گرفتنش و بردنش برای عذاب و به قول معروف دستش از دنیا کوتاه شد
درود ، احتمال دارد فریب ظواهر دنیا را بخورید و به بعضی از پیشنهادهای منفی فکر کنید ! پس باید مراقب باشید.
خواب دیدم که سر پدر تهمت کردند و مه تمام فامیل در فرار هستیم و در همو روز یک غذا ختص پخته کردیم می خواستم بفهم که تعبیر ان چیست
درود ، ممکن است غمی و اندوهی سر راه شما قرار بگیرد
سلام خواب دیدم به جرم نامعلومی زندانم ویکی ازهمکارهام بامن زندان بودوما موفق شدیم موقع ملاقات ازدیوارفرارکنیم ولی چندین ماشین پلیس دنبال مابودندومادنبال جایی برای مخفی شدن میگشتیم درضمن پلیسها عرب بودند
درود ، مواظب باشید. مورد علاقه و احترام اهل خانه می باشید.
با سلام... من بعد از ظهر خواب دیدم که باید به زندان بروم ولی کسی که با اون قصد ازدواج دارم جرم من را به عهده میگیرد و خودش هم فراری میشود و داخل پارک چن روزی را با دو دختر دیگر که من نمیشناختم زندگی میکرد وقتی که رفتم به سراغش و دیدمش خیلی گریه کردم...ولی بلاخره پول را جور کردم با قرض و گفتم که برو به خانه تان...من پول را جور کردم و پرداخت میکنم و ازاد میشویم
درود ، در آینده تان شخصی حاضر می شود تا برای شما در یک عمل فداکاری کند و توجه تان را بصورت ویژه جلب نماید
سلام مادر من خواب دیده در زندان بابرادرم و دو نفر اشنا گرفتار هستند. در اخر مادر و برادرم با نگهبان زندان سه نفری موفق به فرار شدند. تعبیرش چیست..
این خواب از بیننده می خواهد تا با صراحت به بیان احساسات و عقاید درونی خود بپردازد و اجازه ندهد این درونیات سرکوب شوند.
سلام خسته نباشین من خواب دیدم داخل یه کمپیم عین زندان همراه مادر و پدر و پسرم که تو این زندان تجاوز میکنن به مادرم و بقیه خانوما بعد مادرم ناراحت میشه و با پدرم میخوان فراد کنن که زندان بان یه اسلحه میده دست یه زندانی دیگهومیگه موقع فرار بزنه به مادر و پدرم منم میفهمم و داد میزنم مامان تند برو و مارپیچ بعد من به اون زندانی که دستش اسلحه هست میگم مادرمو نزنه خود زندان بان و بزنه اونم همین کارو میکنه و میزنه بعد همه زندانیا شورش میکنن و فرار میکنن منم پسرمو بغل میکنم فراررمیکنم.
این خواب از شما می خواهد تا اجازه ندهید که دیگران افکار و عقاید خود را به شما تحمیل کنند.
سلام من خواب دیدم توی جنگ بودیم من با مامانم باترس یه گوشه نشسته بودیم؛ آدمای دیگه م مثل با اطراف نشسته بودن و یه سری آدم به سبک جنگهای قدیم داشتن اون وسط میجنگیدن؛ بعد یهم یکی اومد که اون آدما با دیدنش نزاع رو گذاشتن کنار و اون آدم اومد یه سریارو آزاد میکرد یه سریا رو زندانی میکرد که بعد بکشه؛ به ما که رسید مامانمو آزاد کرد ولی گفت منو ببرن؛ منم به محض رسیدن به زندان سریع فرار کردم توی راه میدونستم مامانم منتظرمه پشت سرش بودم صداش کردم؛ بعد سریع دوییدم که یه جا قایم بشم مامانمم دنبالم میومد؛ بالاخره یه گوشه که انکار قبرستون شهرمون بود نشستم تا کسی منو نبینه مامانمم اومد پیشم بعدشم بیدار شدم؛ خواهش میکنم تعبیرشو بهم بگین
این خواب از شما می خواهد تا به کنترل ترس ها و استرس های درونی خود بپردازید و درباره ی ناراحتی های سرکوب شده ی خود با دیگران صحبت کنید.
سلام من خواب دیدم که با یکی از دوستام قرار گذاشتم ناهار بریم بیرون قبل از این که من به اون محل برسم ناگهان چند تا پلیس نیرو انتظامی میریزن و منو اشتباها همراه با یه عده به زندان میبرن در صورتی که من کاملا بی گناه بودم وقتی وارد اتاق میشم میبینم که دوتا از دوستام و خالم و دختر خالم هم تو اون اتاقن و انگار چند وقتیه اونجان ولی زندانه تقریبا راحتی بود طوری که راحت میرفتم تو خونه و وسایل و غذا میووردردم و رفتم حمام دوباره برگشتم خونه و گوشیمو قایم کردم و با خودم اووردم تو حمام تا باهاش یواشکی کار کنم دوستمم همینکارو میکرد ولی بی گناه افتاده بودم و اونجا با گوشیم عشق سابقم که ولم کرده بود رو پروفایلشو چک میکردم و اون خیلی شاد و خوشحال بود ،نه ازینکه من تو زندانم نه کلا زندگیشو میکرد با شادی
این خواب از شما می خواهد تا اجازه ندهید احساس عذاب وجدان، آرامش روانی شما را مختل کند.
خواب دیدم فردی در زندان ب ملاقاتم امد مرافرار داد ما باهم فرار میکردیم و ب خانه های اطراف میرفتیم و همینطور ب فرار ادامه دادیم
درود بر شما ، این نشان میدهد که در آینده از حمایت ها و یا کمک های فردی که او را میشناسید بهره مند خواهید شد.
من خاب دیدم قصد فرار داریم و چندین راه و در را پشت سر میزاریم اما در مرحله آخر مارو میگیرن همراه بهترین دوستم بودم ک همش اونو اسویق ب فرار میکردم
این خواب از شما می خواهد تا اجازه ندهید احساس ترس، شما را وادار به گرفتن تصمیماتی کند که می توانند آرامش روانی شما را به خطر اندازند.
سلام خواب دیدم در یک مکان که رفته بودم منطقه ای بود مثل خونه ولی هتل مانند اول خواب رو یادم نمیاد ولی از اینکه به انجا رفته بودم به زور نبود واول بار جای خوبی برام بود ولی به یک دلیلی که یادم نمیاد داشتم از اونجا فرار میکردم شب بود از دالان هایی رفتم وکسی دنبالم بود رفتم یه قسمت مسقف که یک طرفش باز بود به بیرون وطرف دیگر یک در بود وتاریک هم بود من زیر ان سقف وکنار دیوار قایم شدم مردی که چهره اش سیاه بود ودیده نمیشد دنبالم اونجا امد ولی دوسه بار به داخل ان در وبیرون رفت ولی مرا کنار دیوار ندید ورفت ومن فرار کردم به بیرون که دشتی بود با درخت ونزدیک طلوع خورشید ودر خواب انگار به من گفته میشد که باید به نقطه صفر مرزی برسی ونباید بخوابی اگر قبل از رسیدن بخوابی دوباره برمیگردی انجا واز ان به بعد کسی رو دنبالم ندیدم ونخوابیدمومدام تند وتند میرفتم وبه نقطه صفر مرزی رسیدم وانجا به هتلی رفتم ممنون
سلام خواب دیدم در یک مکان که رفته بودم منطقه ای بود مثل خونه ولی هتل مانند اول خواب رو یادم نمیاد ولی از اینکه به انجا رفته بودم به زور نبود واول بار جای خوبی برام بود ولی به یک دلیلی که یادم نمیاد داشتم از اونجا فرار میکردم شب بود از دالان هایی رفتم وکسی دنبالم بود رفتم یه قسمت مسقف که یک طرفش باز بود به بیرون وطرف دیگر یک در بود وتاریک هم بود من زیر ان سقف وکنار دیوار قایم شدم مردی که چهره اش سیاه بود ودیده نمیشد دنبالم اونجا امد ولی دوسه بار به داخل ان در وبیرون رفت ولی مرا کنار دیوار ندید ورفت ومن فرار کردم به بیرون که دشتی بود با درخت ونزدیک طلوع خورشید ودر خواب انگار به من گفته میشد که باید به نقطه صفر مرزی برسی ونباید بخوابی اگر قبل از رسیدن بخوابی دوباره برمیگردی انجا واز ان به بعد کسی رو دنبالم ندیدم ونخوابیدمومدام تند وتند میرفتم وبه نقطه صفر مرزی رسیدم وانجا به هتلی رفتم ممنون
احتمالا با مشکلاتی در زندگی عاطفی تان برخورد می کنید، اما باید خوشبین باشید. دلیلی برای نگرانی در ارتباط با سلامتی و یا حرفه ی خود وجود ندارد.
سلام.من خواب دیدم که تو یک زندان افتادم که اونجا برام نا اشنا بود و زندانیارو به طرز عجیبی که اصلا تا حالا ندیده بودم شکنجه میکردند.ومن نمیدونستم به خاطر چی افتادم زندان.بعد یهو یک پیرمرد که من میشناختمش و میدونستم که سه چهار سال پیش مرده بود اومد دم زندان و گفت من انداختمت زندان.بعد من با کمک کسی که نمیشناختمش از زندان فرار کردم.بعد از فرار ادمای زندان دنبالم‌بودند و میخواستن منو از رو چهره پیدا کنند.بعد من فرار کردم اومدم خونه داداش بزرگترم که اونجا مامانو زنداداشم بودند.بعد من رفتم به داداشم با حالت گریه گفتم فلانی منو انداخته زندان الانم دنبالمن.بعد یکهو اون ادما که دنبالم بودند اومدن تو و گفتند باید از روی خونت تشخیص بدیم که تو همونی هستی که ما دنبالش بودیم.بعد من فرار کردم و خودمو از ساختمون بلند پرت کردم پایین و مردم.
شما ممکن است کسل شده اید و به دنبال کمی هیجان در زندگیتان هستید.
خواب دیدم ک رفتیم با رفیقام ملاقاتی چند تا از رفیقای دیگم بعد من رفتم براشون جنس گرفتم تو زندان ک بودیم فهمیدن اومدن دنبالمون ماهم درحال فرار بودیم یکی از رفیقامم تو خواب زخمی شد هرکجا ک میرفتیم میشناختن مارو حتی با ماشین ادم هم زیر کردیم
خوابتان بیانگر شانس و موفقیت در تلاش هاتان است.
سلام وقت بخیر من دیشب خواب دیدم پسری که هفت ساله باهمیم و قصدمون ازدواجه ولی به دلیل مشکلات و مخالفتها هنوز نتونستیم ازدواج کنیم تو یه زندانه بهش کمک میکنم ک راه فرارو پیدا کنه میگم فرار کن اونم میاد سمت در که یهو یه گله اسب زودتر از اون میان درو براش باز میکنن بعد ک اومد بیرون داشتیم باهم فرار میکردیم وسط راه رسیدیم به یه جای مقدس نمیدونم کجا بود ولی میدونستم به نیت احترام باید سلام بدم سلام دادم رد شدیم رسیدیم به یه جا ک یکی از بچه های معلول فامیلمون ک بنده خدا خیلی معلولیت ذهنی و جسمی داره تو خواب سالم سالم بود به من گفت من بهت پیام دادم و بعدش از تلویزیون میدیدم ک میگفتن ما دزدی کردیم و قضیه فرار نبوده ولی چهرمونو تشخیص ندادن نمیدونم تعبیرش چی هست
درود ، ممکن است همچنان با مشکلات و یا موانع بیشتر و جدیدتر در زندگی تان رو به رو شوید و بهترین کار گرفتن تصمیم های منطقی و عقلانیست.
سلام .خواب دیدم که تو زندان بودم و به محض اینکه در زندان باز شد فرار کردم و رفتم آمریکا ،سربازان تو آمریکا دنبال ام بودن ولی یه مرد کره ای پناهم داد و راهنمایی میکرد تا کار پیدا کنم و بعد از رفتن سربازها من تو آمریکا دنبال کار بودم . ممنون از تعبیرتو
درود ، ممکن است در آینده در مورد مسائل کاری تان دچار محدودیت و یا سختی شوید
سلام من خواب دیدم بی هیچ دلیلی توی زندانم نه اینکه توی سلول باشم فقط انگار نمیشد از اون منطقه فرار کرد و یک نفری هم مراقب اونجا بود و فکرکنم شکنجه هم میکرد اگر کار اشتباهی میکردی بعد خلاصه فرار کردم از اونجا بعد یک سرباز اجازه نمیداد بعد من با یک رفیقم با اوت در افتادیم بعد به شدت زخمی شدم ولی فرار کردیم اخر
سلام از سختی ها نجات پیدا خواهید کرد
خواب ديدم با دو دختر و يك پسر در شهركي مانند زندان كه دورش حصار كشيده شده درحال فرار هستيم و من انهارا رهبري ميكردم تلاش هاي زيادي كردم و موفق شدم به انطرف حصار برم ولي باز خوابم از اول تكرار شد تعبيرش چيست؟ باتشكر
خوابتان نشانه این است که از دردسرهای زیادی نجات پیدا میکنید
سلام خواب دیدم از یک زندان نا آشنا که نفهمیدم برای چی اینجام به زحمت فرار کردم و رفتم یه شهر دیگه ولی پلیسا دنبالم بودن و با سرنخ منو توی رستورانی گرفتن و قرار بود چند ماه بخوابم و از خواب بیدار شدم
سلام ممکن است از گرفتاری ها نجات پیدا خواهید کرد
سلام خواب دیدم با شوهرم خوابیدم چهره و ظاهر و اندامش یکی دیگه بود هیچ شباهتی نداشت اما من تو خواب میگفتم که شوهرم هست شوهر تو بیداریم من میخواستم فرار کنم تا دم در اتاق میرفتم نمیتونستم برم بیرون انگار یه نیروی شیطانی نمیذاشت برم بعد پناه میبردم طرف شوهرم اما همون نیرو باز تو وجود سوهرم بود که باعث میشد ازش فرار کنم بین در و شوهرم اسیر بودم و راه فراری نداشتم چندبار بیدار شدم ذکر کفتم و خوابیدم بازم این خوابو دیدم دفعه آخر که بیدار شدم ذکر استغفرالله رو گفتم و خوابیدم دیگه این خوابو ندیدم در ضمن بیدار میشدم هم خیلی میترسیدم فکر میکردم اون نیروی شیطانی تو خونه هست فقط وقتی ذکر استغفرالله رو گفتم آروم گرفتم دیگه هم‌نترسیدم
سلام بیانگر تلاش وپشتکارشمادر زمینه های عشقی است
خواب دیدم که در زندان افتادم و فرار کردم در موقع فرار کردن که خیلی ترس و دلهره داشتم یکی از رفیقهایم را دیدم که سوار بر موتور بود و من را فراری داد تعبیرش چیست ?
بیانگر پشتکار قابل توجه شما در زندگی است
سلام بزرگوار من خواب دیدم بازداشت شدم و داخل بازداشتگاه افتادم و گویا هنگام بازداشت که بر اثر درگیری بوده یک چاقو بزرگ دست من جا مونده خیلی راحت و آسون از زندان فرار کردم یعنی اصولا دو تا راهرو بود و مسیر طولانی برای فرار نبود و توی این راهرو ها چندتا سرباز بودن اما چاقو رو که دست من میدیدن اصلا هیچ مقاومتی نمیکردن و من خیلی راحت عبور میکردم ولی من این صحنه رو دوبار در خوابم دیدم ولی دفعه ی اصلی که بیشتر به خاطرم هست شلوار به پا نداشتم ولی لباس زیر داشتم و پیراهن بلند مشکی که معلوم‌نبود انگار بی شلواریم زمانی که از دره اصلی خارج شدم یک سرباز اونجا بود که میخواست ممانعت کنه اما یکدفعه یک قطاری اومد و من را با خودش برد من در اون قطار با یکی از کارمندان سابقم که انسان خوبی هم هست بودیم به سمت یک مقصدی که من اطلاع نداشتم اما تو مسیر پر از بستنی بود و شکلات ما دست دراز میکردیم بر میداشتم و میخوردیم اما امدازه بستنی ها خیلی بزرگ بود (خیلی خواب عمیق و طولانی بود ممنون میشم اگر بند به بند زحمت تعبیر بکشید)
سلام نشان دهنده رهایی از دردسرهایی است که در زندگی داشته اید و جای نگرانی وجود ندارد
سلام ببخشید من خاب دیدم چند نفر از اعضای خانواده ام در زندانن ولی من بیرون بودم بعد یک شب که مامور هارا زیر نظر داشتم دیدم برای یک ساعت نیومدند برای همین شب بعد به اون زندان رفتم و انهارا بدون فرار از دست پلیس اوردم بیرون واز شمال به اصفهان امدیم
تعبیر خوابتان نشانه پشت سر گذاشتنبرخی دردسرهاست
با سلام در خواب دیدم انگار در زندان بودم.مادرم که جندین سال فوت شده او هم با برادرم درززندان است در خواب یک برادرم که در واقعیت اونجوری برادری ندارم و میدانستیم که مرده اونم در زندان بود.زندانیان باهم اختلاف داشتند چند نفر چند نفر دیگر را سلاخی میکردند من مادرم را یه جا پنهان کردم رفتم بیرون به پلیس بگم داشتم میدویدم که بیدار شدم تعبیرش چیست؟ ممنون
بهتر است در انجام تصمیماتتان عجولانه عمل نکنید و عاقلانه تصمیم بگیرید تا دچار مشکل نشوید
سلام من خواب ديدم كه به زندان ميرم و كلي از دوستانم اونجا بودن وقتي كاملا احوال پرسي كردم و حتي فوتبال بازي كرديم ديدم بايد برم از زندان لباس مبدل (رفته گر ) تنم كردم و خيلي راحت از همه نگهباني ها اومدم بيرون وكسب بهم گير نداد
سلام ممکن است حوادث هیجان انگیزی در زندگی برایتان ایجاد شود
سلام من خواب دیدم با سه نفر دیگه تو زندانم وبرای فرار با یکی از اونها دو نفر دیگه رو بستیم تا راحتتر فرار کنیم بعد تو یک صحنه دیگه دیدم از سلول خارج شدیم ودر محوطه عمومی زندان هستیم و باید از اونجا هم خارج بشیم که نگهبانها اونجا هستند و با دوستم در فکر فرار از اونجا هستیم که بیدار شدم
سلام نشان دهنده رهایی از مشکلات و گرفتار یها در زندگیتان است
سلام من امروز خواب دیدم زندانی شدم از همون اول که وارد شدم شروع به فرار کردم ولی موفق نمیشدم چند بار تو موقعیت های مختلف خواستم فرار کنم ولی نتونستم. زندانم یجورایی کلاس درسی داشت مثل مدرسه. من هر بار که میخواستم فرار کنم سربازا منو میگرفتن اخرش همه ی زندانیا رو واسه یه کاری برده بودن بیرون اونجا که فرصتش پیش اومده بود داشتم فرار میکردم که از خواب پریدم
سلام. وقت بخیر. احتمالا برای رسیدن به معشوق یا عشق واقعی که انتظارش را دارید بایستی زحمت زیادی متحمل شوید.
سلام وقتتون بخیرمن دیشب خواب دیدم همسرم که الان یک ساله زندان هست اززندان فرارکرده اومده بیرون پیش من وماباهم توشهرقدم میزدیم دنبال خونه میگشتیم واسه اجاره ولی همسرم همش ترس داشت کسی او روببینه ممنون میشم جواب بدین
سلام نشان دهنده رهایی از مشکلات دنیوی در زندگیتان است
سلام من خواب دیدم در زندان نا آشنا هستم و از اونجا فرار کردم ولی بعد چند لحظه توسط مامور هایی با کت شلوار مشکی دستگیر شدم و رفتم زندان پدرم اومد رو سرم که بیا دوباره فرار کن ولی من دوست نداشتم دیگه برگردم خسته بودم و دوست داشتم همین زندان بخوابم تعبیر خواب من چیه
سلان این رویا بیانگر این است که در زندگی واقعی برای دست پیدا کردن به آروزهایت و خصوصا در زمینه ی عشق و عاشقی تلاش و پشتکار قابل توجهی خواهی داشت
سلام در خواب دیدم من پسر عموم و بکی از دوستام تو زندان هستیم بعد ما رو از زندان دراوردن حیاط زندان سرباز های زندان اشنا بودن بعد ما یکم اومدیم یک نفر فامیل دیگه هم دیدیم که تو زندان گویا از مسئولین بود خودمونو از چشمش قایم کردیم بعد گوشی موبایل من زنگ خورد این دوستم که با من زندانی بود گفت من تو خیابان ...دقیق یادم نیست اسمش گفت از حیاط بیا سمت بالا یه نرده کوتاه بود افتادم طرف خیابان بعد یهو‌دیدم با لباس زندان نشستیم کنار یک میدان شهر ان طرف ما هم نمایندگان مجلس فعلی ما وایستادن گویا به خاطر اعمال تبلیغات نمایندگان یا به خاطر اونا افتادیم زندان تعبیرش چیه لطف میکنین؟
سلام این رویا میتواند بیانگر نزدیکی شما به خواسته ها و ارزوهایتان در زندگی باشد و جایی برای نگرانی وجود ندارد
سلام من در خابم دیدم که یکی از بازیگر های معروف که اون هم در زندان است به من پیشنهاد فرار میدهد و در فرار هم یکی از پلیس ها ما را دید و دنبالمان افتاد ولی معلوم نشد که مارا گرفت یا نه
سلام بهتر است کمی در رفتار و کردار خود با اطرافیان تجدید نظر کنید
سلام .خواهش میکنم جواب بدین .من خواب دیدم کسی که حتی نمیشناختمش و حتی قیافه ی ترسناک تری نسبت به انسان داشت(مثل زامبی ها) ولی خیلی من رو دوست داشت ولی من اون رو دوست نداشتم.برای همین من رو زندانی کرده بود یک روز موفق شدم از اتاقی که من رو زندانی کرده بود بیرون بیام اما به یه نگهبان رسیدم اون رو با چاقو زخمی کردم و رفتم اونم دنبالم میومد ولی من جلوتر بودم و میدویدم.بعد از خواب با صدای آلارم بیدار شدم و ادامه ی اونو ندیدم
شما شخص مضطربی هستین و سعی دارین از نگرانی هاتون فرار کنین در حالی که سرکوب کردن چنین احساساتی خوب نیست و بهتر با مشاور صحبت کنین
سلام من خواب دیدم دونفرکه نمیشناختمشون منوخونوادموزندانی کردن وسعی داشتن باامپول که نمیدونستم چیه مارومسموم کنن من بعدازکش مکش تونستم فرارکنم ولی باز به خاطرمادرم برگشتم ودراخرازدستشون رها شدیم لطفاتعبیرش چیه
در پی اتفاقاتی مشکلاتی پیش می آید که باعث ناراحتی عزیزانتون میشه ولی در نهایت از آن نجات پیدا می کنید
من ديشب توي خواب ديدم با كسي كه دوسش داشتم و رابطمون تموم شده هستم.اولش ديدم اون نريضه و من پيششم دارم ازش مراقبت ميكنم.بعد رفتيم بيرون و با موتور تصادف كرديم و زخمي شديم.تو يه محله ترسناك كه يه تعداد ادم مارو گرفتن و زنداني كردن.بعد ما تونستيم از دستشون فرار كنيم ولي هرچي وسيله داشتيم موندن اونجا.يكي از ادمايي كه بهمون كمك كرد فرار كنيم يه تعداد مداد قديمي بهمون داد و ما رو رسوند به يه جاده و گفت ازادين،برين. تعبيرش چي ميتونه باشه؟
از مشکلات رها میشین
با سلام من دیشب خواب دیدم که من و دوستم رو انداختن زندان بعد من و دوستم که همکلاسی بود نقشه فرار کشیدیم و فرار کردیم کل مامور ها رو زدیم بعد دوستم گیر افتاد من در حین فرار یکی دیدم که داشت مثل ما فرار میکرد با اون فرار کردم بعد دیدم دوستم که گیر افتاده بود فرار کرد آمد رفتیم رسیدیم به شهرمون همه جا رو مه گرفت تعبیرش چی هست
سلام ممکن است از قید و بند ظلم در امان بمانید
سلام من خواب دیدم حدودن 1سال زندانی بودم و شش ماه اخر فرار کردم و درمیان راه باماشین چندتا آشنا هم رفته بودم یکی از آنهامیخاست بمن خیانت کند وتحویل دهد اما من فرار کردم باز ورفتم خانه پدرم چند دقیقا بعد پلیس اومد و باز من فرار کردم و پدرم میگفت بدو ویکی که قبلن فرار کرده بود از آشنایان نیز میگفت فرار کن هیچ مشکلی پیش نمیاد بااینکه تیراندازی کردن ولس به من نمیخورد و فرار کردم بعد خاستم برم خونه دومادمون که مادرمم اونجا بود دیدم پلیس اونجاس نرفتم و رفتم تقریبن پشت شهر نزدیک صحرااونجا دوتاسرباز اومدن منو بگیرن ولی منو نگرفتن بهم پناه دادن و اونجا خوابیدم و بعد دیدم پیش چند تادوستان توخونشونم و احساس راحتی کردم که منو تحویل ندادن و تمام ممنون میشم تعبیرتدن
سلام مشکلاتتون حل میشه
سلام من خواب دیدم از یه سری ادما که قصد کشتنمو دارن فرار کردم رفتم زندان بعد اون جا همش دنبال راه فرار بودم تا این که راه فرارو از یه در مخفی پیدا کردم کلی شکنجم کردن(از سقف با دست اویزونم کردن) ولی اخرش از همون راه فرار کردم بعد از اون هم همش جاهای مختلفی می رفتم مثل زندان ها و خونه های دیگه که همشون یه در مخفی واسه فرار داشتن و من تند تند فرار می کردم اخرشم رفتم از همونا که قصد کشتنمو داشتن شکایت کردم و مشخص شد اونا بهم کلی دروغ گفتن...در بین راه نمیدونم چرا بعضی جاهاش انگار یه دوست دیگه هم باهام داشت فرار می کرد و بعضی جاها تنها بودم ممنون میشمم جواب بدین....
سلام به نظر میرسد مسائلی در زندگی شما را ازار میدهد
سلام خواب دیدم که انگار شوهرم منو زده بود و بیحال روزمین افتاده بودم و اومد یه امپول به من زدو فرارکرد که یه مامور اونوگرفت و به زندان انداخت فقط دوتا اتاق تودرتو بود انداختن که منم رفتم پشت در باهاش صحبت میکردم که اومشغول جاروکردن زندان بود و محلم نمیداد منم با بغض میگفتم من شکایتت نکردم همسایه ها مامور فرستادن و میگفتم خودت باعث شدی که بیوفتی زندان من گناهی ندارم.که خیلی ناراحت پریشون و ترسیده بودم که یهو دیدم قفل در زندان باز کرده بودم ولی دوباره قفل نکرده بودم که وقتی دیدم گفتم وای قفل نکردم اگه متوجه بشه فرار میکنه که یهو متوجه شد و فرار کرد و لابلای درختا و چوب خشکا زد و رفت که منم سراسیمه دنبالش میدویدم و به مامورا گفتم از اینور رفت هم میخاستم نفهمه که دارم چی به مامورا میگم .که فرار کردو منم از ترس و بغض پریشونی که دنبتلش میگشتم بیدار شدم.احساس میکنم گریه هم کرده بودم
سلام به اختلافی اشاره داره
سلام خسته نباشید خواب دیدم که بنا به شرایط خاصی به همراه دوستانم در زندان به سر می برم خیلی تمایل داشتم که از زندان فرار کنم اما یکی از دوستانم بشدت مانع من میشد یک روز با جسارت تمام از زندان فرار کردم و سعی کردم دیگران رو هم نجات بدهم در راه فرار هم به طرف زندان بانان سنگ پرتاب میکردم و هم از طرف اونها به من سنگ پرتاب میشد در فرار موفق بودم اما نمیدونم چرا دوباره به زندان برگشتم
سلام. دختر مجردم ولی تو خوابم انگار همسر و یک فرزند حدود ۵ ساله داشتم ک انگار دختر بود. تو خوابم انگار من و دخترم رو توی یک خونه ای زندانی کرده بودند و میخواستند همسرم را که در جای دیگه ایست بکشند. من از طریق مانیتوری ک تو اتاق بود دیدم ک به همسرم شلیک کردن ولی بعدش فهمیدم که اون همسرم نبوده و همسرم گولشون زده. همسرم بهم زنگ زد و گفت ک دنبال راه فرار بگردم. منم گشتم از توی یک جعبه کلید پیدا کردم و یک قفل رو باز کردم ( انگار که من به اون قفل بسته شده بودم و خودم رو ازاد کردم) دخترم رو بغل گرفتم و میخواستم از خونه فرار کنم. ی خانمی رو دیدم ک دم در اتاق ایستاده ( همون هایی ک منو گروگان گرفتن) انگار خواهرم بود. بعد من با مشت زدم تو صورتش ک بتونم فرار کنم. یکم درگیر این فرار بودم ک بیدار شدم نفهمیدم تونستم فرار کنم یا نه. سپاس
من در خواب دیدم که با دوستانم که آنها را میشناختم فرار کردم و در بیرون از زندان چند باری گیر پلیس افتادم ولی دوستانم مرا نجات دادند و درحالی که فهمیدم نمی توانم از شهر خارج شوم در همان شهر چند روزی مخفی شدم
سلام من دیشب خواب دیدم یکی را کشتم ناشناس بود و زندان افتادم بعد همراه برادرم فرار کردیم ... یکی دو روز گذشت دوباره دستگیر شدیم ... تعبیرش چیه ؟
سلام من خواب دیدم توی یه زندانی که با نِی و حصیر ساخته شده و زنان و بچهای ژنده پوش زیادی اونجان زندانی شدم و به کمک کسیکه توی خواب به عنوان دوست میشناختمش فرار کردم ولی موقع فرار یکی پام رو چنگ میزنه که کمکش کنم اون موقع محل نمیذارم اما بر میگردم و باقی آدمای توی زندان رو هم فراری دادم
سلام من دیشب خواب دیدم با مادرم در جای تاریکی هستیم و جنی به دنبال من مادرم گفت نترس نمیتونه اذیتت کنه پدرم که فوت کرده در اتاقی بود با مادرم غذا میخوردم و یک لقمه به پدرم دادم. دیدم درزندانی تاریک و کثیف با افراد زیادی هستم که نه زندان بانها و نه زندانیها را نمیشناختم . با کمک و نقشه یکی از انها از زندان فرارکردم
سلام خواب دیدم یک زندان با سلول های انفرادی زیادی انجا بود چند تا مرد هم انجا ایستاده بودن برن تو سلول یکی از این سلول ها باز شد شخصی انجا بود تا نور دید ازجای خود بلند شد بعد من بردن پیش یه خانم که پشت میز نشسته بود گفتم واسه چی من اوردین اینجا گفتن رییس محل کار از من شکایت کردن زود دیر میای زود میری گفتم اگه میخوان اخراج کنند این کارها نمی خواد بعد خونه مادرم رفتم گفتم سند جور کن من بیام بیرون مادرم زنگ زد به دوست پدرم سند بیاره گفت مادر خانمم فوت کرده نیستم زدم تو پیشانی خودم و بعد دیدم ریش کوتاهی داشتم با دستگاه برام زدن مثل اینکه من رو میخاستن ببرن زندان ولی داخل زندان دیگه ندیدم
سلام وقت بخیر ببخشید خواب دیدم همسرم توی زندانی مثل یک جزیره توی منطقه گرم درخارج از کشور هستند البته نه لباس زندان نه قل و زنجیر داشتند منم حجاب نداشتم اصلا و فقط یک سری میله های زندان دورتادور جزیره بود و اونجا چنتا درخت نخل و موز هم بود یک نگهبان پیر داشت من رفتم باهاش صحبت کردم و مشغولش کردم و شوهرمو فراری دادم باهم در رفتیم یه کشور دیگه که کسی ندونه کجاییم .میشه تعبیر چنین خوابی رو بفرمایید ما در واقعیت در فکر مهاجرت به کشور کانادا هستیم ولی اونجا اصلا گرمسیری نیست و کاملا قانونی میخوایم مهاجرت کنیم.ممنون
من خواب دیدم دارم فرار میکنم پلیس نمیتونن بگیرنم رسیدم به یه در در باز کردم رفتم داخل خودم خودم تسلیم کردم بعد بردنم زندادن شبیه زندادن نبود یه اتاق بود خانوادم خواهرم بچه خواهرم فقط اونجا دیدم. اونا را ازاد میخواستن بکن من میگفتم اون مواد مال من نیست دیدم داداشم پسر خاله اوردن
خواب دیدم منو به ی زندان نا اشنا بردن بعد به راحتی فرار کردم تعیبرش چیه
من خواب دیدم از زندان فرار میکنم اما همین که فرار میکنم منو دوباره میبینن و میگیرن و دوباره سعی میکنم ک فرار کنم
سلام،من خواب دیدم افتادم زندان و تونستم فرار کنم سپس از همان اهی که فرار کردم به زندان بازگشتم و میان هم بندی هایم بخاطر فراری ک کردم عزیز شده بودم.دوباره فرار کردم اینبار مامورین به دنبالم بودن در اخر در یک مهمانی من را میان جمعیت گرفتند و گفتن این بی گناه است و رهایم کردند
خواب دیدم که در زندان هستم و بعد از مدتی وقتی رفتم به بند دیگه از زندان دیدم همه رفیقام اونجا هستن بعد اومدیم هوا خوری رفتم تو دستشویی دیدم از زیر دیوار دستشویی راه فراری هست و فرار کردم سوار ی پراید شدم خواستم برم خونه ننه ام تو روستا دیدم گوشی تو زندان جا مونده
سلام من خواب دیدم اول از دست کلی تمساح فرار کردم و افتادم تویه زندان و اونجا منو ب بردگی گرفتن ولی بعدش با کلی زحمت فرار کردم تعبیرش چی میشه؟
سلام ارادت شبی تا سحر به همراه همسر وفرزندم بیدار بودیم بعد از اذان خوابیدیم و با خواب وحشتناکی از خواب بیدار شدم خواب دیدم به همراه همسرم و از بابت کمک به یکی از دوستان به زندان افتادم (گمانم ضمانت کرده بودم) بعد به کمک یکی از زندانیان و همراهی یک دوست خیلی قدیمی موفق به فرار از زندان شدم اون دوست قدیمی اتومبیلش رو اون حوالی و نه چندان دور از زندان در پارکینگی گذاشته بود منکه اشتیاق زیادی برای فرار داشتم باعجله میخواستم از محل دور شوم اما او اولا توان و یا شایدم انگیزه کافی نداشت خیلی عجله نمیکرد ، سوئیچ ۲۰۷ اتومات سفید رنگ خودش رو بهم داد گفت من حالش رو ندارم بنشینم تو رانندگی کن، اما رفت با تانی سراغ وضو و نماز و... اینا در حالی بود که فردی که من نیز بخاطرش زندان بودم رو به همراه وکیلش در حال فرار دیدم اما سراسر وجودم غمگین از بابت زندانی باقی ماندن همسرم بوده و دنبال نقشه ای برای نجات او
من خواب دیدم که پیش مرد بزرگی همراه با دوستم گرفتار شدیم و مارا توی یک خونه زندانی کرده و ما هر حرفی یا هر حرکتی انجام می دادیم او با خبر می شد و یک پیامک های می‌فرستاد یک بار آمدیم فرار کنیم دیدیم عکس یک نفر فرستاد که یکی از اعضای خانواده دوستم بود و این هم بگم فکر کنم ماتو کربلا بودیم .مجبور به شدیم برگردیم بعد مارو بی هوش کردن بعد وقتی بیدار شدیم دیدم توی یک خونه ای هستیم که بزرگ هست و همه جا هم آدم هست بعد اون خونه بزرگ ضبط داشت و ما اون هارو سر گرم کردیم به دوستم اشاره کردم اون تندی فرار کرد بعد منم ضبط و روشن کردم و سرگرم کردم منم سری فرار کردم بعد نگهبان خواب بود و در آن خونه خیلی کوچیکه بود که من تونستم از در تون خانه بپرم بعد ما می‌دویدیم و اون ها دنبال ما بودن دیگه نمیدونم فرار کردیم یانه و اینم بگم که فکر کنم مارو بار دوم به هند بوده بودن .
سلام من خواب دیدم من و مادرم و برادرم در زندارن هستیم بعد در زندان باز بود و من و مادرم از زندان فرار کردیم و برادرم در زندان موند و بعد من با خودم گفتم برادرم تنهاست و بعد باز هم رفتم به زندان و بعد از آن یک نفر در زندان را شکست و من و برادرم را آزاد کرد و من به یکی دیگه کمک کردم که با ما بیاید و فرار کند
سلام.خواب دیدم از زندان فرار کردم و تو راه یه دختر خانمی که نمیشناختم و صورتش رو ندیدم بهم ۲۰ هزار تومان پول داد که ماشین بگیرم.یه زندانبان هم دنبالم بود که هیچ وقت دستش بهم نرسید.یه مرد مجهول هم حسابی کمکم میکرد و پرو پیمونت جوان رو داشت حتی جلوی زندانبان م وایساد.اخرش هم دم ی پاساژ بزرگ وقتی داشتم از اون زن تشکر میکردم باز اون مرد نزاشت دست زندانبان بهم برسه...
من خواب دیدم با همان زنجیری که به پایم زده بودند برای خودم یک فَنر درست کردم و باهاش به پشت بام پرتاب شدم و روی پشت بام یک پسر بچه ۱۰ ساله بود که میگفت مرا هم ببر و گریه میکرد و او را هم بردم و رساندم و بعد رفتم و زندان بان را میشناختم ولی زندان معلوم نبود کجا بود جای غریبی بود
سلام من خواب دیدم که یک فرد مشهور در زندانی عجیب غریبه یعنی اصلا شبیه زندان عادی نبود دیواراش از گل ساخته شده بود و کوتاه بود دیواراش و راه بیرون رفتن ازش هم خیلی راحت من اومده بودم به ملاقات اون شخص مشهور توی خوابم ما همدیگه رو میشناختیم و انگار یکی از دوست یا کارمندای نزدیک اون بودم . رفتم داخل ی ادمایی ک صورتشونو ندیدم نگهبان بودن تا بزارن بریم ملاقاتی بعد من ی گوشه واستاده بودم ک اون فرد مشهور اومد بالا و از اون نگهبانا پرسید کسی نیومده ملاقاتی من؟ گفتن نه و منو هم ندیدم خواست برگرده اما پشیمون شد یهو از در رفت بیرون فرار کرد کسی هم نفهمید رفتم دنبالش ک گم نشه تا ی جایی دنبالش بودم بعدش گمش کردم و حتی ب شهر رسیدم ولی پیداش نکردم واقعا دلم میخواد بدونم تعبیرش چیه
خواب دیدم با پدر و مادر و خواهرم رفتیم زندان من فرار کردم رفتم بازار چه سر کوچمون بعد زن عامو دیدم به مأمورا گفت آمدن گرفتنم
خواب دیدم با پدر و مادر و خواهرم رفتیم زندان من فرار کردم رفتم بازار چه سر کوچمون بعد زن عامو دیدم به مأمورا گفت آمدن گرفتنم