مسعودsays:

سلام وقت بخیر . من خواب دیدم با پسر داییم که کلاس دوم ابتداییه داشتیم از یه جایی میرفتیم که جنگل نبود ولی درخت داشت سر راهمون . بعدش روی شاخه های درختان مار داشت هر درخت شاید سه چار مار روی شاخه هاش بود و ما هم ترسیدیم به اولین درخت که رسیدیم دو مار رو شاخه هاش بود که وقتی ما نگاشون کردیم پریدن تو آب و فرار کردن و همینطور که به راهمون ادامه میدادیم مارهای دیگری هم بودن ولی ما از ترس نگاشون نمیکردیم و آروم آروم عبور کردیم وقتی که از اونجا گذشتیم پسر داییم گریه کرد گفت که خیلی از مارها ترسیده. لطفآ تعبیرشو لطف کنید ممنون

زهراsays:

سلام. وقت بخیر. مامانم خواب دیده من یک مار کوچولو آوردم تو خونه. بچه مار بوده گویا.مامانم وحشت داشته و بمن میگفته چرا اینو آوردی توخونه. ولی من مار رو دستم گرفتم و باهاش بازی میکردم. تعبیرش چیه. سپاس فراوان

سیمینsays:

باسلام دیشب مادرم خواب دیدن ک پسرعموش ک حدودا یکسالی هست ک فوت کردن شبیه مار وکلش هم همینطور روی مار ودرور گردنش زخمی (مار ولی در عالم خواب میگفت ک مسعود همون پسرعموی فوت شده اش)داره دنبالش میکنه تا بش حمله کنه و مادرم هم باترس و جیغ فرار میکنه تا اینکه میره تو خونه یک سید ک فوت شده ودر شهرستانشون بوده میره اون تو و میگه ک دیگه اینجا خونه سید نمیاد واگرخودش نباشه دخترهاش هستن.ممنون از تعبیرتون

سماsays:

باسلام.من درخواب دیدم تو خونه مار بزرگی هس کنارشم بچه هاش بودن شبیه تخم مرغ بودن اول فکر کردم که دستشویی کرده ولی بعد دیدم که نه دارن حرکت میکنن یعنی بچه مار بودند و هرچقد که جلو حرکت میکردند از بچه ها خون میریخت زمین.باتشکر.

دختر زمستونsays:

سلام من خواب دیدم هر قسمت از خانه مان پر از مارهای زرد و‌سیاه به اندازه های خیلی بزرگ و یا کوچک‌بود و برای فرار به اتاقم امدم ولی دیدم چندتا مار بالای سقف هست و‌یکی هم دارد از در اتاقم ارام وارد اتاق میشود و فریاد زدم و درخواست کمک کردم و‌پدرم و چندنفر دیگر امدند و تمام‌مارها را گرفتند و از خانه بیرون بردند. توی خواب خیلی ترسیده بودم تعبیرش چیست؟

رضاsays:

خواب دیدم یه مار سبز رنگ و خیلی خوشگل و در عین حال بزرگ و وحشتناک تو حیاط خونمونه و میخواد وارد خونمون بشه و یبار از سوراخ پنجره نصفشو کرد داخل بعد ترسیدو رفت بیرون ولی بعد از چند دقیقه که نگاه کردیم دیدیم نیست ترسیدیم که اومده داخل خونه هرچقدر دنبالش گشتیم پیداش نکردیم بجاش یه مار نازک به رنگ قهوه ایه پررنگ پیدا کردیم بابام با دستش دمشو گرفت ولی ترسیدو نتونست بکشتش انداخت زمین بعدش دیدم یه دور دور شکمه منه و با فشاری که به شکمم وارد کردم یکم گرهش باز تر شد ولی از ترس نتونستم از خودم جداش کنم و از خواب پریدم

Padizsays:

درود خواب دیدم تو خونه بچه ها موزیک شاد گذاشته بودن بعد ی مار طوسی رنگ از روی زمین به حالت پرواز در اومد و تو هوا شروع کرد تکون خورن بعد که موزیک عوض شد مار رفت تو آشپزخونه ی گوشه رو زمین ،مجددا که موزیک شاد پخش شد دوباره تکرار شد ،میخواستم بدونم تعبیرش چی میشه؟ممنون

سید جواد حسینیsays:

سلام ممنون بابت سایت خوبتون.... خواب دیدم در یه جایی شبیه به پارکینگ یه مردی از سر یه مار گرفته بود و با رفیق مرد دیگش شوخی میکرد و بعد با مار عین شلاق رفیقشو میزد بعدش مارو انداخت زمین ، یه مار خاکستری کوچک بود مار خزید و یه چیزی رو خورد به نظرم قورباقه بود. منو مادرم جلو در ایستاده بودیم خواستیم بریم بیرون یه لاکپشت کوچک از دهن مار اومد بیرون و مار خزید و رفت و ناپدید شد... بعد اون صحنه منو مادرم رفتیم بیرون که بریم سر زمین ، ماشین تو راهی سوار شدیم و تو مسیر من به مادرم گفتم چرا با ماشین من نیومدیم ، مادرم گفت راست میگی...بعد به راننده گفتیم برگرد مارو بذار جلو در خونه...که بعدش بیدار شدم ممنون میشم تعبیرش بفرمایید

Nsays:

سلام خدمتتون من خواب دیدم جایی ک نمیدونم کجاست دقیقا یه مار دیدم رنگش کاملا هم مشکی نبود ولی میدونم تیره بود و فکر میکنم ی جورایی ماره کبری بود یه لحظه موند نگام کرد منم نگاش کردم ولی اصلا ازش نمیترسیدم یا فرار نمیکردم اونم نمیومد سمتم ک بخواد نیشم بزنه یا کلا اذیتم کنه تعبیرش چی هست؟

مهرانهsays:

طرف ظهر خواب دیدم نمیدونم این خواب تعبیرداره یانه ولی خواب دیدم یک مار فوق بزرگ دور عده زیادی ازمردم به سرعت داره می پیچه وحلقه میزنه ومردم به شدت برای رهایی تلاش میکنن ولی موفق نمیشن بعد دیدم مار کشته شده وتکه تکه شده ولی احساس میکردم اون مردمی هم که دورشون حلقه زده بود همه مردن و بلعیده شدن. من خودم ناظر این جریان بودم.من درخواب دیدم مردم به شدت دراون حلقه مار درفشارن ایا میتونه اشاره داشته باشه به فشارهای اقتصادی که از طرف یک عامل کلان به مردم واردمیشه و زندگی یک عده زیادی ازمردمو نابودکرده واینکه اون فشارها ازبین میره؟ چون میگن هرجور خواب تعبیرکنید همون پیش میاد

دخترsays:

سلام دیدم که دومار کوچک که بنظرم یعنی به دستگیره در خونمو آویزونن که فک میکنم اونی که رنگش تیره بود کمی کوچکتر بود و یه مار سبز مانندی هم دیدم هردوش یکجا بودن مث یه کیسه ولی خب مشخص بودن من یادمه یه چاقو پرت کردم برا زن داداشم که بره بکشش فکنم یا همیطوری دادمش همیطورم دیده بودمکه مار سبزه داره با اونی که فکنم کمی تیره رنگ بود(ولی اصلا یادم نیس سبز بودا)دعواهه و میزنه مستقیم به کله اون.یه دختر بچه هم یادمه با ایکه رو دسش مار گزیدگی بود داشت ماهارو فکنم هردوش بود، که بهم میپیچوندشو مث وقتی که مو رو به هم میچرخونن برا گیس کردنش و البته منم نمیدونم از دست مارا یا دختره بود که بحرحال دیدم پشت در پذیرایی رفتمه.

دلاراsays:

سلام مادر من خواب دیده که خواهرشور خواهرم داشته یه ما بزرگ رو میخورده. تعبیرشو میخواستم با سپاس.

سیدمحمد ضیاsays:

سللم من خواب دیدم سوار موتورم و دارم میرم سرکار زفتم سوپری سیگار بخرم ولی نخریدم سکه نقره دیدم که لای لواشک بود بعد اومدم بخرم که‌طرف گفت کاجش نیست و هفته دیگه میارم بعد سوار ماشین شدم فرداس با یکی از دوستام که تو بیداری سوپری داره که بریم بخریم بعد یه افعی بزرگ دیدم که یکی بهم گفت مال بدست میاری این چه تعبیری دارد

Amsays:

سلام خواب دیدم ک تو خونمون با چیزی مشغولم و کنارم ی قابلمه ک توش ماهییکوجیکی و زنده بود( اولاش فک میکردم ماره)بعد خواستم یچیزیو بردارم انگار مار صورتی رنگ ۲۰ سانتی متری رو کشیدم و اونم تو پیشونیم نیشم زد و انداختم تو قابلمه و ماهی هم مرد.اما من رفتم جای نیشش رو شستم و هیچیم نشد.

ناهیدsays:

سلام امروز صبح خواب دیدم ازسقف دستشویی خونه سابقمون یه ماربیرون اومد بعدرفت طرف دیوار خونه پسر عمویم ولی سوراخی پیدا نکرد اومد طرف حیاط ما اون موقع زنگ زدم به اتش نشانی تا بیان مار رو بگیرن مامورها رسیدن خونمون که من از خواب بیدار شدم

ساریناsays:

سلام خواب دیدم تو خونه قدیممون هستم دیوار حیاطمون هم سنگیه من رفتم تو حیاط که یه مار تو دیوار بود فقط سرش با دمش پیدا بود من تا مار و دیدم یه جیغ بزرگ کشیدم که هم زمان با صدای جیغ من مار دهنشو باز کرد و یه قسمت از بدنمو گرفت تو دهنش بعدش از خواب پریدم

rsays:

سلام خواب دیدم تکی باغ خودمون هستیم همه جا سبز و قشنگ بود یه خانواده که من میشناختمشون اومده بودن واسه گردش مامانم جیغ زدگفت مار هستشوقتی ما رفتیم نگاکردیم دیدم یه پرنده داره مارو از زیر یه سنگ بیرون میاره ماره نقریبا سیاه و طوسی بود وقتی متر ازاد شد فرار کرد رفت مام دنبالش دویدیمو جیغ میزدیم وله ماره یه چیزی انتهای دمش داشت انتهای دمش بزرگتر بود دست و پام داشت من گفتم مثلا مارک مولک میدوه اون خانوادم اونور هی داشتن مارو نگا میکردن خوشحال بودن هی منو به همدیگه نشون میدادن منم هی میدویدمو شادی میکردم از خوشحالی یه مار شبیه اون یکی دیدم اونم فرار کرد رفت از توی چمن زار با خواهرم میدویدیم بریم تو باغ خودمون چن تا دندون مصنوعی دیدم گفتم فکر کنم اینجا بازیافت زباله انجام دادن قبلا کفه او تیکه آب بود اون خانوادم ماشینشو خراب شد ولی من اعتنا نکردم رفتم.

مریم حاکمیsays:

با سلام و خسته نباشید من خواب دیدم تو یه مکانی هستم که برام ناآشناست رو بروم چندتا مار کوچک و تیره رنگ هستن ، من از مارها میترسم ولی کنار هم نمیرم و روبروشون وایستادم ، یکی از مارها میپره سمتم که منو نیش بزنه ولی نمیتونه و میفته زمین و دور میشه ازم. خیلی نگران شدم ممنون میشم تعبیرشو بگید

Fsays:

سلام من خواب مارهای زیاد زرد در ابعاد خیلی بزرگ کوچیک متوسط دیدم تو صحرا که تعداد زیادی برگ خشک شده ی زرد (ادور بیابون ) که میشد با مارا اشتباهشون گرفت حالا میترسیدم پا رو مارا بزارم و رو برگ ندارم . به هر زحمتی بود از صحرا اومدم بیرون توی راه تو جاده بودم پیاده که بازم مار زرد بود و برگ خشک شده ولی تعدادشون خیلی کم شده بود . ترسیده بودم .ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید

F.says:

صحرا کنار قبرستان بود و تو قبرستانم مار زرد بود. مارها بی حرکت بودن ببخشید من هی یادم میاد از خواب کل خواب همین بود

Jsays:

سلام . من خواب دیدم من و خونوادم خصوصا بابام داریم تو خونمون از بالا داریم نگاه میکنیم پایین ی جایی مثل زیر خونمون بود که آب زیاد هست که توش مارماهی سیاه زیاد هست و بین مارماهی ها ماهی های سیاه هست که دارن با هم شنا میکنن ما بالای خونمون بودیم اون ماهی ها و مارماهی ها ی جایی مثل زیر زمینمون بودن ما خوشحال بودیم که به ما نمیتونم آسیبی بزنن چون خیلی پایین و زیر زمین خونه شده بود دریا.حالا ماهی ها شیرجه هم میزدن ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید

نظری بیشه درازsays:

سلام استاد بزرگ من یکسال پیش خواب دیدم البته مشکل دادگاهی واختلاف خانوادگی سختی دارم دراین خواب در همان دردادگاه با پسر خاله ام هستم نگاه کردم یک سمتی از دادگاه زمین خالی بود اندازه 300مترمربع اب راکد وزلال که سنگهای نسبتاه بزرگی داخل ان اب است یک مار رنگی تقریبا یک متر ولی باریک بیشتر به رنگ زرد وسبز وقرمز بود دور خودش پیچ خورده وهیچ تکانی نمی خورد وته اب خوابیده بود در این لحظه فکر کردم پسر ان خانواده پشت سر من است سر برگردودم دیدم مار سفید بسیار بزرگی که دم پهنی مثل گوسفند داشت از بغلم داره فرار میکنه دادکشیدم به پسر خاله ام دیدم نیستش خدا شکر کردم که بودش احتمال خطری وجود داشت

کیوان رهنماsays:

سلام استاد خسته نباشید من قبل از صبح خواب دیدم آب بالا اومده و با دوستام تو آبیم دوستام تا سینه تو آبن ولی من رو آب نشستم نگاه میکنم میبینم رو یه جعبه نشتم که تو گنجه تا میخوام درشو باز کنم میبینم یه مار زرد رنگ بزرگ از زید جعبه اومد بالا و نشد در جعبه رو باز کنم ممنون میشم اگه تعبیرشو بگین

زهراsays:

سلام. من خواب دیدم دارم در یک بازاری راه میرم که انگار مخصوص فروش حیوانات بخصوص مار هست. البته حیوونای دیگه ای هم هستن که من رو میترسونن و حالتی دارن که میخوان حمله کنن ولی این کارو نمیکنن. بیشتر از همه مار ها هستن که انواع مختلف دارن. بعضی از مرد ها کلی مار روی زمین ریختن که پوستشونو گرفتن و دارن میفروشندشون. بعضی از مار ها هم زنده هستن روی زمین و من واقعا میترسم که نکنه نیشم بزنن جون دیدم یکی دو نفر رو نیش زدن. بعضی از مار ها هم به دور بدن مردا میپیچیدن. همچنین دیدم یکی از بازیگرای زن خارجی مار رو پخته به همراه پوستش که مار خوش خط و خال خاکستری بود و داشت میخورد ازش و خیلی هم دوست داشت. در ضمن مار هایی که تو بازار بودن رنگاشون به چشم نمیزد و سفید و سبز و زرد و اینا نبود. یا خاکستری بودن یا مشکی.

سحرsays:

سلام من خواب دیدم که دوتا مار خوش خط و خال که تو خونه ای هستن که برام هم اشنا بود و فک کنم مادرم هم بود که یه پارچه سفید داد که دوتا مارو بگیرم ومن هم میگیرمشون ولی یکیش یه نیش میزنه به انگشت اشارم که نیش از سر سوزن هم کوچولو بود و من با خودم میگفتم که نیشش چقد کوچیکه

اقاsays:

سلام من خاب دیدم ی مار میزارم دهنم که سه تا دندان داره فک کنم سبز بود و قرار بود با اون مار ک گذاشتم ب دندان برم شکار ماری که قاتل بود

Javad hoseynisays:

سلام ممنون از سایت خوبتون خواب دیدم که تو خونه ی دهاتمون دارم تو آشپزخونه یه مار رو رو آتش میپذم.ماری که کوتاه بود و نسبت به قدش کلفت بودو رنگ تیره داشت... و اتاق کناری هم مهمون هست در حین اینکه مار می پخت داشتم به یه لباس خیلی شیک رو میپوشیدم و مرتب میکردم و بند شلوارمو میبستم... اومدم سر اجاق و خواستم مار رو که پخته بود رو جابه جا نکنم که سر مار جدا شد... با دو تا اهرم شبیه میله گرفتمش و گذاشتم روی یه نصفه آجر و ازش یه چیزی شبیه آب سمت زمین پاچید ...چندشم شد و از خواب بیدار شدم... ممنون

ساراsays:

سلام خواب دیدم عروسیمه و با عجله لباس انتخاب میکنم و لباسای دلخواهم نبود یه لباس قرمز تنم کردم و خانوم صاحب مزون گفت لباس رو بردار و برو اون که تنم بود با یه لباس عروس داد دستم با سوییچ ماشین جلوتر رفتم ولی ماشین از عمد دستکاری شده بود به جنگلی وارد شدم که پر از مار مرده بود و یه مار خیلی بزرگ که مارهای مرده رو میخورد ، از جنگل خارج شدم برادر دامادمون مثل یه محافظ کنارم بود و با اینکه لباسم کوتاه و قرمز بود و من نگران این بودم اتفاقی بینمون نیفته ولی ایشون اصلا نگاه نمیکرد و خیلی مواظبم بود و از هم جدا شدیم به جایی رسیدم مثل دشت ولی خشک و ادمای زیادی بودن همسرم دستمو گرفت و در تمام مدت دستمو رها نمیکرد از یه گودال بزرگ که فاصله زیادی تا لبه بعدی داشت پریدیم ولی حس میکردم نیروهای منفی زیادی اونجاست و مدام ایت الکرسی میخوندم و شوهرم اسم جن اورد و من مداوم و بیشتر میخوندم شوهرم گاهی دستش شل میشد ولی من محکمتر دستشو میگرفتم و ایت الکرسی میخوندم وقتی از همه چی دست در دست هم گذشتیم توی خواب مادرم اومد و گفت فکر نمیکردم تو اینقدر به خدا نزدیک باشی و گفت همون خوابی که تو دیدی همه ما دیدیم و چطور تو اینقدر به خدا نزدیکی و بعدش از خواب بیدار شدم ( در واقعیت اصلا اهل نماز و این موارد نیستم ولی گاهی دعا میخونم ) لطفا تعبیرشو بهم بگید خیلی پریشانم ممنون از شما

Mbsays:

باسلام و تشکر از سایت خوبتون،من بعد اذان صبح خواب دیدم توی بالکن خونمان میرم و یه مار خیلی بزرگ اونجا دیدم و ترسیدم فرار کردم و رفتم بیرون ولی دوباره آمدم خونه تا لباسم و بردارم دیدم دوتا مار نازک و باریک هم از دست اون مار دارن فرار میکنند من هم دوباره فرار کردم

ناهیدsays:

سلام خواب دیدم تو حال خوابیدم اول یه سگ دیدم با توپم بازی میکرد بعد همون حیوون رو شبیه آهو دیدم بعد همون حیوون شبیه مار شد رفت بالکن من ترسیدم رفتم اتاق به خواهرام گقتم نرید بیرون یه مار بزرگ تو‌خونمون هست خواهر بزرگم رفت مار رو بگیره ما هم دنبالش مار رو گرفته بود اما مار سرشو اینور و اونور می چرخوند خواهرم داد میزد برید یه جای دیگه که نیشتون میزنه در همین حین مار حمله کرد به من تا از گردنم نیش بزنه که جا خالی دادم که اونجا از خواب بیدار شدم

Mojtabasays:

سلام. مادر من خواب دیده تو خونه قدیمی ما در سقف آن که چوبی بود ماری به رنگ بین کرمی و سفید وجود دارد. و به خواهرشوهرش آن را نشان می دهد و میترسد بلایی سر او و بچه هایش بیاید که خواهرشوهرش مار را میکشد. مرسی.

الهام رنجبرsays:

با سلام. تقریبا هفته پیش خواب دو تا مار دیدم یه دفعه به پشت سرم نگاه کردم یه مار کبری و پیش روم هم یکی دیگه که منو نگاه میکردن بعد برگشتم دیدم هیچکدوم نیستن از خواب پریدم قبل از صبح بود.دیشب هم دیدم وسط دریا هستم یه ما اومد بالا ولی به من آسیبی نرساند من هم فقط حواسم بهش بود. از انتهای دریا می دیدم دریا پرتلاطمه و ترسیدم ممنون

الهام رنجبرsays:

با سلام. چند روز پیش خواب دیدم همه چیز خوب بود یکدفعه به پشت سرم نگاه کردم دیدم یه مار که نیشش بیرونه دقیقا پشت سر منه بعد به جلو نگاه کردم دیدم یکی هم روبه روی منه بعد به عقب نگاه کردم و روبروم که غیب شده بودن. دیشب هم دوباره دیدم وسط دریا هستم موندم کدوم طرف بدم انتهای دریا پرتلاطمه و انگار می خواد یونانی بیاد. بعد یه مار هم نزدیک من از آب اومد بالا ایستاد من ترسیدم که چطوری فرار کنم. ممنون

فریدهsays:

سلام خواب دیدم مار باریکی کنارم اومد داد زدم مار برگشت نیشم زد هرچی داد و بیداد کردم به شوهرم بی اهمیت بود بعد خون اومد بعد زیر پوست دستم خون مردگی شد و یه غریبه بهم گفت طوری نیست سمش زهر اثرش رو از دست میده این جوری و نمیکشدت

الساsays:

سلام خواب دیدم تو مدرسه که بودم پدر یکی از هم کلاسی هام موی دوستم را کشید چنان جیغ زد منم ترسیدم و نگران بودم رفتم مدیر را صدا زدم و اومد دختر ان مرد را کتک زد و پدرش به من با خشم نگاه کرد و گفت کارت دارم منم کلی نگرانی و ترس داشتم دپرس شدم رفتم خونه همسرم بهم گفت بیا بریم باغ تا در این حال و هوا در بیای وقتی رفتیم باغ زیبا و سرسبزی بود که گرمک روی زمین افتاده بود داشتم جمع میکردم که نزدیک لونه ماری شدم همسرم گفت نرو اونجا خطر داره بیا که دیدم ماری کوچک که زرد و سیاه ترکیبی بود مرده بود داشتم نگاهش میکردم که ماری سبز رنگ از لانه بیرون امد و منو دید رفت هندوانه ی خورده شد را در دهان گرفت داشت پوست را باخود حمل میکرد که من گفتم ان را نبره با پا زدم به پوست هندوانه که یهو بهم حمله کرد و پایم را نیش زد و دندانش حس کردم در پایم فرو رفته واز درد چنان جیغ زدم که به هوا پرت شدم پایم را تکان می دادم مار نمی افتاد و از همسرم کمک میخواستم وصدایش میزدم کمک تعبیرش چیست ممنون

شادیsays:

سلام وقتتون بخیر ساعت 8تا9صبح خواب دیدم که یه مار توی حموم بود ومن خیلی میترسیدم بعد یواش از حموم بیرون اومد نگاهمم کرد کاری نداشت بعد من صدای مامانم میزدم که بکشش مامانم میگفت نیستش من گفتم عنکبوت کشتیم اینم بکشیم همین که اومدم بیرون که پیداش کنم پرید روی دستم که نیش بزنه من از خواب پریدم لطفا درصورت امکان خوابم تعبیرکنید ممنون از وقتی که میزارید

عاطفهsays:

سلام خواب دیدم جهت آشنایی با شخصی رو نیمکت نشستیم و صحبت می‌کنیم اون یه دندون اسباب‌بازی بهم میده که رو دهنم امتحان کنم بعد متوجه میشم یه مار رفته تو گلوم به درازا و از نیشش می‌گیرم و تلاش می‌کنم درش بیارم بعد از ترس بیدار شدم

ssays:

سلام صبح خواب دیدم کسی که با ما قهر بوده علاوه بر چیز هایی که روی سفره هست برای شام، مار هم سرو کرده منم میدونم چیه اما برای اینکه دل صاحب خونه نشکنه میگیرم از دستش و نجویده قورتش میدم مار رنگش خاکستری بود که دیدم خودش بدن مار رو در کاسه ریخته و با لذت می خوره .تعبیرش چیه لطفا بگید مرسی

امینsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم که از صحرائی باید رد بشم که پر از مار هست و من از بین تعداد خیلی زیادی مار دوییدم و رد شدم ولی در اخر که داشتم به جایی که خانوادم بود میرسیدم یه صدایی از یک مار شنیدم و مار به کمر من حمله کرد و سعی کرد من رو نیش بزنه ولی من چون یه لباس حالت کاپشن تنم بود نمیدونستم نیش به بدنم رسیده یا نه ولی باین حال رفتم و پادزهر استفاده کردم.اون مار رنگش سبز سیاه بود زیاد بزرگ نبود ولی دراز بود و بعد نیش زدن مرد. ممنون

شکوه سلوکیsays:

سلام خسته نباشید همسرم خواب دیده تو روستا کنارجوی آب با ی بچه پسر خیلیا داشتن راه میرفتن ی مار زرد بزرگ بود که از جو ردمیشدن اونم میومد دنبالشون دورکه میشد گربه میشد نزدیک که میشد مار میشد هی از این ور جو به اون ور جو هم دنبالشون میومد چند باریم پای پسر بشه مثل اینکه بمکه نیششو میزنه اما اذیت نمیکنه ممنون میشم تعبیرشو بگین با تشکر

خانیsays:

سلام در خواب دیدم که در باغی که مال خودم بود چند مار بزرگ وجود داشت و اطراف باغ میچرخیدند و یکی از مارها توسط یک لاک پشت شکار شد که وسط مار را گاز گرفته بود و من محوی تماشای انها بودم مارها سیاه بودند ویکی از آنها کمی کمتر سیاه بودو مایل به خاکستری بود ترس خیلی کمی هم داشتم درحدترس نبود میخواستم تعبیرش رو بدونم سپاس فراوان

بابک باقریsays:

سلام خواب دیدم اول یک صحنه از خواب که یک مار سیاه رنگ مرا دیده جلوی دری داخل حیاطمان هستش منم میخواستم دمپایی ام را بردارم ولی اون مار سیاه نیشش را به سمت من آورد که بزنه و من ترسیدم و جاخالی دادم و در صحنه ی دیگری از خوابم دیدم که تعدادی مار کوچک سیاه و دمش قرمز بود و یکیش این رنگی بود بقیه اش یادم نیست و داخل حیاطمان هم که وارد شدم پر بود از مار و از میانشان رفتم و یک مار زرد رنگ رو طناب بود و اومدش از روی کمرم رد شد و من تقلا می کردم که مار از کمرم بیفته همین سپاس

فتانهsays:

سلام خواب دیدم در محلی که توی خواب بودم کمی اب جمع شد ،آب شفاف نبود و گل الودم نبود البته،من شنا کردم دیدم‌درونش دو سه تا مار سیاه هستش،برادرم اونارو انداخت توی نایلون و من نایلون رو دستم گرفته بودم که نیشم زدن،جای دو تا گزیدگی‌از دو تا مار افتاد روی مچ دستم،سریع فشار ش دادم‌ کمی خون اومد و خلا صه رفتم بیمارستان اما دستم کرخ و بی حس شده بود و باد کرد،بدنم و لبهام هم توی خواب بیحس شدن ولی دراخر خوب شدم با تشکر

سمیه محمدیsays:

سلام خسته نباشین توخواب دیدم یمار توخونس همه گردش جمع شدیم بعدمادرم یچیزگذاشت گردنش وجیغ زدبایدست گردنشودمشوگرفت وبسمت بیرون رفت منم ترسیدم دست مادرمونیش نزنه بایچیز سمت سرمارکه مادرم گردنشوگرفته بودرفتم وباهاش بازی که دست مادرمونیش نزنه یهوخاهرم جیغ زدگفت وای دیدیم یماردیگه ازتودهنش هزاران مار سفید کوچولو مث بچه مار ..مث اسپرم مانند ازتودهنش ریخت تودریا بعدهمه ناراحت بودن گفتم نگران نباشین سم میریزم میکشیم نمیزاریم لقاح کنند بعددرعالم رویادیدم که تموم اون ماراسپرم مانندها بزرگترشدن ونمیدونم شبیه ماهی بودن چی بودن وگسترش پیداکرده بودن وروبه رشد بودن وخواب عجیبی بودتعبیرچیه

TehraniTaranehsays:

سلام خواب دیدم دو تا از همکلاسی های دخترم به سمت من مارهای افعی سیاهی که هم اندازه من بودند پرتاب می کردند و وقتی خیلی نزدیک من می شدند من جا خالی می دادم وبعد از من مارها نا مرئی می شدند مارها به من آسیبی نزدند ولی من ترسیدم

مسعودsays:

سلام خواب دیدم که مار سرخ شده می خورم لطفآ تعبیر شو لطف کنید

مینا شجاعیsays:

سلام من خواب دیدم ببخشید میخواستم برم دستشویی یه مار به رنگ سبز بود از تو گوشه چاه میومد بیرون و ترسیده بودم باز شک داشتم مار باشه درست ندیده بودمش نزدیک شدم رفتم جلوتر دوباره اومد بیرون اینبار به حالت حمله سرش آورد بیرون ترسیدم فرار کردم تعبیرش چیه ؟

ایمانsays:

سلام خواب دیدم توی یه خونه هستیم سر سفره دایی ها و مامان وزنم هم نشستن دور سفره یه مار میاد دور دست من میپیچه از مچ دستم به پایین بعد هیعی من در تلاشم که مار از دستم جدا کنم دستمو بالا و پایین میکنم بقیه هم نشستن دور سفره فقط منو نگاه میکنن هیچ کمکی نمیکنن انیقدر دستمو بالا و پایین میبرم که خلاصه مار از دستم میوفته پایین زمین و که نگاه میکنم میبینم ماره تیکه تیکه شده . بعد میام سر سفره میشینم و اخم میکنم که چرا هیچکدومشون بهم کمک نکردن..

نازنینsays:

سلام من خواب دیدم تو صحرا بودم و داشتم انواع میوه و صیفیجات رو جمع میکردم ک نمیدونستم مال کیه البته با دختر عمم .بعد یهو ی گودال بزرگ گرد دیدم وقتی بهش نزدیک شدم دیدم یه مار خاکی رنگ توشه و داره تکون میخوره

آیداsays:

سلام من خواب دیدم تو حیاط خونمون ی مار زرد کوچک هست بعد با طی سرشو کندم ک پوست تنش هم باهاش جدا شد و دیدم ک مار دو تا سر داره بعد نفهمیدم تنه ماره کجا افتاد!!!بعد از چند دقیقه دیدم تنه ماره وسط سوییشرتمه که همیشه موقع درس خوندن اونو میپوشم و وسط حیاط افتاده برادرمم کنارش بود و سریع داد زدم که کنار سوییشرتم وای نستا که تنه ماره داخلشه خلاصه نه بردارم و نه خالم که تو حیاط بود کسی کمکم نکرد که تنه ماره از تو سوییشرتم بردارم و بعد به بابام گفتم که بیاد برش داره؛تعبیرش چی میتونه باشه!!!

یگانهsays:

سلام من خواب دیدم یه عالمه مار یکی به یکی میان تو خونمون و رد میشن میرن حالا داداش و ابجیم هم هستن ابجیم یک کدوم از مارها رو گرفت . حالا نامزدمم اومده خونمون میگه من تو جیبم گردوهست پسته نیست یه عالمه گردو تو جیبش بود از تو خونمون برداشته بود. تعبیرش چی میشه

آرزو ۶۴says:

با سلام خواب دیدم یه مار مرده توی خونمون هست و بعد از مدتی زنده شد و توی خواب از اینکه بهمون نیش بزنه و حمله کنه می ترسیم همش اضطراب حمله مار رو داشتم یه بار هم زدمش ولی هیچ کارش نشد و از خواب بیدار شدم

جعفریsays:

سلام خواب دیدم در دستشویی هستم ومارسبزکوچک اما خیلی دراز ازسوراخی بیرون می آید ولی من سر مار را با دسته جارو به کردم وکشتمش . لطفاً تعبیرش چیست.تشکر

زهراsays:

دیشب خواب دیدم مادرخاستگارم دعوتم کرده خونشون وتعدادی فامیل هم انجا بودند همه حرف میزدند ومن از انجاخارج شدم ودر آبی شنامیکردم که دیدم مار بزرگ وسبز از توی اب به سمتم میاد خاستم فرارکنم که دوردستم پیچید و از خاب بیدارشدم

فاطمهsays:

سلام خواب دیدم در خانه ای چند طبقه هستم که هر طبقه متعلق به یکی از دوستانمان بود. وقتی وارد واحد یکی از دوستان شدم دیدم مارمولک های کوچک و بزرگ زیادی روی دیوار اتاقشان در حال حرکت بود...و می گفت در کانال کشی کولر هم ماری بزرگ پنهان است و ارس از این را دارند که مبادا بیرون بیاید و نیششان بزند من حسابی ترسیده بودم و از آنها خواستم دیگر آنجا نمانند ولی با خونسردی گفتند تا یکی دو روز دیگر که حقوق بگیرند از شر مار راحت میشوند. وقتی به واحد خودمان برگشتم به در و دیوار نگاهی انداختم و خوشحال بودم که چه قدر خانه ی تمیز و بی حشره دارم ولی در دل نگران دوستانم بودم.

موناsays:

سلام من خواب ديدم تو يه جعبه اى كه چند تا حيوون كوچك بود يه مار سياه سفيد متوسط رو به درشت از جعبه به سمت من پريد كه نيشم بزنه و من گرفتمش كه نتونست به من اسيب بزنه و بلند همسرمو صدا ميزدم كه بياد كمكم و همسرم اومد و با يه چيزى رو گردن مار گذاشت و فشار ميداد

Alisays:

با سلام و احترام خواب دیدم در روستای مادریزرگم هستیم پر از مار بود تو خیابون نزدیک به آن و داخل خاته مارها رنگارنگ بود کوچک و بزرگ از همه رنگ

مریمsays:

با سلام عصر چند لحظه خوابم برد، خواب دیدم یه شخصی که نمیدونم می‌شناختمش یا نه، یک نار دورش پیچیده از کمرش تا نزدیک گردنش. اون شخص هم اصلا نمی‌ترسید حتی لبخند هم می‌زد گاهی. منم متعجب نگاهش میکردم. تعبیرش چی میتونه باشه؟

رزمیsays:

سلام خسته نباشید.من خواب دیدم یه جایی مثل حالت جنگله.با یه عده ادمی که من نمیشناسم،ولی هر جا میرن منم میرم باهاشون.یه جایی میرفتن که پله پله بود و رو پله ها چمن بود.زیر چمن ها مار بود.مار بزرگ و کوچیک و من خیلی میترسیدم و با احتیاط میرفتم.اونا تا اخر رفتن وای اخر راه هیچی نبود.من گفتم برگردین چیزی نیست.موقع برگشت یک لحظه پام لیز خورد و چمن انگار کشیده شد سمت پایین که میخواستم بیوفتم پایین.درخواست کمک که کردم یکی از اونها چمن رو گرفت نزاشت بیوفتم

ارام.دsays:

سلام..دیشب تا صبح چند بار خواب مار دیدم و چند بار از ترس بیدار شدم ولی باز خواب میدیدم ..اول یه مار سیاه بزرگ بود و یه کروکودیل که برادرم اورده بود خونه و من بشدت ازش میترسیدم و چون ترس نشون میدادم مار میومد دنبال من...وسطش خوابهای بد دیگه هم دیدم ولی بیشتر همون مار بود پدرم خواست ببرش بیرون که دور بایام حلقه زد بعد داداشم با یه چیزی زد تو بدنش که جفت نر مار از بدنش اومد بیرون و از ترس بیدار شدم..بعد طلوع افتاب دوباره خواب دیدم یه مار که سرش ابی بود و بقیش سیاه ولی کوچیکتر از قبلی تو خونه است و باز از ترسش داد زدم و از خواب بیدار شدم پریشب هم خواب جن و شهاب یا ستاره های دنباله دار قاطی دیدم...ی جن تو خونه بود که صورتش مشخص نبود و سطح صورتش سفید بود و من بشدت ازش میترسیدم حتی با داد از خواب پریدم ولی به غیر جن خواب شهاب یا ستاره های دنباله دار قشنگی دیدم که به مامانم میگفتم نگاشون کن که چقدر قشنگن ...لطفا تعبیرش بگید و اینکه اینا به هم ربط دارن؟

ارام.دsays:

سلام..دیشب تا صبح چند بار خواب مار دیدم و چند بار از ترس بیدار شدم ولی باز خواب میدیدم ..اول یه مار سیاه بزرگ بود و یه کروکودیل که برادرم اورده بود خونه و من بشدت ازش میترسیدم و چون ترس نشون میدادم مار میومد دنبال من...وسطش خوابهای بد دیگه هم دیدم ولی بیشتر همون مار بود پدرم خواست ببرش بیرون که دور بایام حلقه زد بعد داداشم با یه چیزی زد تو بدنش که جفت نر مار از بدنش اومد بیرون و از ترس بیدار شدم..بعد طلوع افتاب دوباره خواب دیدم یه مار که سرش ابی بود و بقیش سیاه ولی کوچیکتر از قبلی تو خونه است و باز از ترسش داد زدم و از خواب بیدار شدم پریشب هم خواب جن و شهاب یا ستاره های دنباله دار قاطی دیدم...ی جن تو خونه بود که صورتش مشخص نبود و سطح صورتش سفید بود و من بشدت ازش میترسیدم حتی با داد از خواب پریدم ولی به غیر جن خواب شهاب یا ستاره های دنباله دار قشنگی دیدم که به مامانم میگفتم نگاشون کن که چقدر قشنگن ...لطفا تعبیرش بگید و اینکه اینا به هم ربط دارن؟

نداsays:

سلام من خواب مادربزرگ فوت شده رو دیدم که در خواب در حال فوت بودن و من گریه میکروم و مادرم قرآن می خوانند،، مادربزرگم در حواب چهره نورانی و مهربان ولی بسیار پیر و خسته بودند. در عین حال من با جارویی بلند ۴ مار کوچک همانند کرم خاکی و ۲ مار متوسط به رنگ نارجی را با آب و جارو داخل راه آب و فاضلاب مینداختم . ممنون میشم بفرمائید تعبیرش چیست . با تشکر????

هستی دیانتsays:

سلام خواب دیدم مراسم ختم عموم که چند ماهی هست فوت کردن هستیم خونه مادر بزرگم تمیز کردیم و داریم مراسم میگیریم من کنار دختر عموم و کمکش میکردم کنارمون مار سیاه بزرگی بود ولی کاری بهمون نداشت دختر عموم اصلا ازش نمیترسید و مار همینجور عادی نگاه میکرد و کاری نداشت یه لحظه من ترسیدم و از کنارش رفتم داشتم میرفتم تو حیاط که شلنگ اب با فشار باز بود شلنگ برداشتم اینقدر فشارش زیاد بود که اب پاشید رو بقیه و من شلنگ گرفتم انداختم تو طویله ممنون میشم تعبیرش کنین

ميناsays:

باسلام.مامانم خواب ديده منوخواهرم از بيابون ميگذريم ك مامانمم پشت سرمونه ك ماراي مختلفي رو اطرافمون ميبينه داد ميزنه تا مارو از وجود مارها باخبر بكنه منو خواهرم داشتيم ب مارها نگا ميكرديم اونام بما نگا ميكردن ولي كاري باما نداشتن .

زهراsays:

سلام من خواب یک مار زرد رنگ رو دیدم که از شاخه ای آویز بود و به سمتم اومد که نیشم بزنه و میدونستم که جای فرار ندارم .قبل نیش زدن خودمو کنار کشیدم بیدار شدم

محمدsays:

با سلام و عرض ادب (این خواب را از طرف یکی از بستگانم برای شما نقل میکنم) در خواب دیدم در یک مزرعه هستیم که تمام آن را خیار کاشته بودند و خیارهای خوش رنگی روئیده بود، ناگاه دیدم این خیارها چشم در آورده و به مارهایی به رنگ خیار تبدیل شدند. و من ترسیدم ناگاه دیدم یکی از این مارها روی سر دخترم است که من تلاش کردم او را آگاه کنم و او را راهنمایی کنم که آن را از خودش دور کند. ممنون میشم ما را راهنمایی بفرمایید.

مشکوهsays:

سلام من خاب دیدم تو خونه ای که مربوط به پدر یا عموم بود دارم بیرون میرم توی پارکینگ یه مار دیدم زرد رنگ کوچک اما کم کم طولش بیشتر میشد یه بار کوچک دیدم یه بار طویلتر اما موجودی شبیه هزار پا مار رو بلعید اما دوباره هم مار دیدم یه بار خط دار سفید وسیاه کوچک یه بار دیدم سرش بالا آورد واز عرض پهن شد هی سرو صدا می کردم که بابا اینجا ماره بیا بکشش اما مار حواسش به من نبود یه بار دیدم مثل سنجاقک مار پرید . انگار مار یه لحظه ناپید شد انگار رفته بود و من نگران بچه ها بودم که از اونجا رد نشند که مار داره وهمش پدر مادرم و صدا میزدم . ممنون

Mrvsays:

سلام. توی خوابم یه بچه‌ماری رو دیدم که پوستش قهوه‌ای بود و رگه‌های زرد داشت و به نظر میرسید یکم سرش بزرگتر از حالت عادی بود و نیشش رو تند تند نشون میداد. یه بچه مار دیگه هم دیدم که نشانه‌هاس دقیق یادم نیست اما به نظرم سبز بود.تعبیرش چیه؟

دختر پاییزsays:

سلام دیشب برادرم خواب دید من و اون در جنگلی هستیم و مار های زیادی در آن جنگل هست که به رنگ های صورتی زرد و .....و من و برادرم از ترس فرار کردیم

فاطمهsays:

سلام و سپاس خواب دیدم در جایی که ظاهرا مکانی تفریحی بود با خانواده می رفتیم جای با صفایی بود و چشمه ئ آبی جوشان بود و از باریکه ای بیرون می زد. دستم را با آن آب خیس کردم و با خانواده به راه افتادم که برویم سمت اتاقی که ظاهرا حیواناتی نگه داری میشد در طی مسیر که بچه ها هم بازی می کردند مارهایی چمبره زده بودند کوچک و بزرگ در جاههایی که درست دیده نمیشدند و فقط در صورتی که به آنها نزدیک می شدیم می دیدیم. بک جا نزدیک بود پای من روی یک مار سفید بزرگ برود ولی مردی کمکم کرد که پایم روی مار نرود. یکی از برادرهایم که در حال بازی بود توپش که اندازه توپ پینگ پنگ بود دقیقا جلوی ماری افتاد ولی برادرم سریع توپ را برداشت و من عصبانی بودم چون ممکن بود مار او را نیش بزند.

سsays:

سلام من دیدم یه گربه سیاه تو خونمونه بعد متوجه شدم یه بلبل هم میخواد بخوره که رفتم اون پرنده رو ازش بگیرم ولی متاسفانه قسمته دمشو توری کند که وقتی پرنده تو دستم بود زجر میکشثد و خونی شده بود و یهو نمیدونم چی شد یه مار دیدم که اگه اشتباه نکنم به گربه نیش زد و هم بعدشم قصد داشت به من یا پرنده حمله کنه و نیش بزنه البته حس میکنم خودمو میخواست بزنه اما من ندیدم بتونه نیشم بزه ونه اون پرنده رو نیش ندیدم بتونه بزنه.. ممنون از لطفتون

مسعودجلیلیsays:

سلام وقت بخیر.من خواب دیدم یه ماراومد دستم گرفت منم ماروگرفتم ولش کردم رفت مارسیاه بودتعبیرش چیشت

زهرااااsays:

با سلام و احترام ....! امروز صبح خواب میدیدم در جایی نا آشنا ( خانه مانند) هستم .ماری میدیدم که تیره رنگ ( خاکستری مقداری متمایل به سبز )بود .دورتر از او ایستاده بودم و تماشایش میکردم .او ایستاده بود و دهنش باز و عصبانی بود اما به من نگاه نمیکرد.انگار میخواست به کسی حمله کند اما نمیتوانست .البته دقیقا یادم نیست اوضاع چگونه بود .شاید هم طرفش من بودم .نمیدانم . بعد یهو دیدم مار کنارم ایستاده و من سرش را در دستم گرفتم و او همچنان عصبانی و دهنش باز بود .سرش روبه روی صورتم بود و نزدیک بود( در دستم گرفته بودم سرش رو ) .میخواست بهم حمله کنه و احتمالا نیش بزنه اما اصلا نتوانست و سر مار به صورتم یا بدنم برخورد نکرد و موفق نشد .اما من با دیدن این صحنه هراسان شدم و یهو از خواب پریدم ...با سپااااس ♡♡♡

شهاب احدیsays:

سلام من خواب دیدم که جلوی در خونه وایسادم که دیدم با داداشام که یدفعه ی موشی میره زیره ماشین من ولی از اون طرف درنمیاد زیرماشین رو نگاه میکنیم میبینم ی مار خیلی بزرگ اونجاس که هر هرکار میکردیم بیرون نمیومد رفتم از خونه چوب بیارم دیدم داخل خونه چندتا مارکوچیک هست که با داداشام اونارو کشتیم و اومدیم بیرون دیدیم از زیرماشین دراومده و خواستیم بزنیمش که فرار کرد بالای پشت بو که یدفعه از بالا به پایین افتاد اومد داخل خونه که پاخل داداشم با چوب زدش که من رفتم سمتش به من حمله کرد بعد به داداشم حمله کرد ولی آخر مرد و منم پوستش رو کندم داخل دسم انداختمش که احساس کردم پوست گرم و کلفتی داره

اواsays:

سلام من دیشب خواب دیدم که وسط روزه و جلوی در یک باغ بزرگ ایستاده ام بعد میبینم با یکی کنار یک استخر زمینی بزرگی ایستاده ام که اب های تمیزی داره بعد یه مار بزرگ سبز که رنگش گاهی تیره و گاهی روشنه رو میبینم که توی ابه و نه سرش معلومه و نه تهش و وسطش مثل طناب روی هم اومده و انگار داشت توی اب بر میگشت سپس انتهای خوابم یک مار تیره رنگ میبینم که زبون قرمزش از دهنش در اومده است و بهم نگاه میکنه من ۱۹ سالمه و فردا قراره نتایج کنکورم بیاد به خاطر همین کمی نگران شدم و این خواب رو برای مادرم تعریف کردم

سارا کریمیsays:

سلام امیدوارم تعبیر خواب رو بهم بگید ممنون خواب دیدم یکی سر من رو گرفته و موهام طوری قرار گرفته که یه مار مرتب از موهای من داره میخوره و تغذیه میکنه

حمیدرضاsays:

سلام.مادرم خواب دیده تو یه انباری قدیمی که هست تا در نیمه باز داره وایستادم و یه مار خاکی رنگ دنبال منه و به سمت هر دری میرم که فرار کنم در بسته میشه...داخل انبار هم ظروف قدیمی و مقداری آذوقه دام هم بود... ممنونم

علیرضا آذرکیاsays:

سلام خواب دیدم یک مار در خانه داریم و من به او غذا میدهم و روز هایی که فرصت نمیکردم به این مار غذا بدم خودش میرفت و شکار میکرد و اغلب موجودات مزاحم خانه را مثل مارمولک،قورباغه و از این قبیل را شکار میکرد و میخورد. یکبار سر این مارو گرفتم و دیدم زهر این مار خارج شد و بعد از دهانش مقدار زیادی مایع سیاه و قرمز غلیظی خارج شد.

helmasays:

سلام روزبخیر من خواب دیدم که با دختر خالم رو یه جایه سر بسته ایم که مثل تپه پر سنگ های ساحلی من داشتم از تپه میرفتم بالا یدفه دیدم پایین تپه یه مار طوسی هست که مار قیافش خیلی خشن بود بعد من بدو بدو تپرو اومدم بالا ماره ام داشت میومد پشتم بعدهمش میخواست به منو دختر خالم که انگار مامانم بود حمله کنه اومدیم بکشیمش مار عصبی شد شبیه داداشم شد داداشم مامانمو گرفته بود میکوبید زمین تعبیرش چیه؟

٠٠٠says:

سلام خسته نباشيد من امروز چند تا خواب ديدم ،( خواب مار هايي بزرگ و با طرحي عجيب) هر جايي ميرفتم كلي مار گنده شبيه بادكنك هاي دراز يهو ظاهر ميشدند انگاري كه وزني نداشتند از زمين روي هوا تكون ميخردند ،) خيلي برام اشنا بودند انگار اون ها رو چند بار ديگه ديده بودم چهره خبيث با نيشخند و چشماي بزرگ و شاخ داشتند و رنگي رنگي بودن مثل مار پولكي انگار نبودن چند رنگ سبز (بيشتر) ، صورتي ، نارنجي ، ٠٠٠ توشون بود يادمه ميخواستم برم خونمون پيش دروازه ورودي به يه خانم آشنا كه به سمتي ميرفت كه (أصلا خونشون اون سمتي نبود ) گفتم من همچنين مار هايي رو ميبينم اون با لبخند و بيخيالي گفت اره اره و سرش رو پايين آور و به سمت راهش رفت و من خيلي متعجب و وحشت زده بودم دروازمون كه باز شد ديدم كلي علف تو باغمون (كه دور حياط هست )جمع شده و همه جا سبزه و اون مار هاي چاق (شبيه اژدها ) هم پشت علف زار ها هي تكون ميخوردند و سرشون رو به سمتم ميآوردند به طوري كه از حياط رد ميشدم ممكن بود من رو بگيرن انگار تابحال اين همه مار جايي نديده بودم، بعد من تو خواب گفتم تو ميتوني و از اونجا با وحشت رد شدم و حتي لحظه اي نزديك بود يه مار كوچك منو بگيره ،كه نتونست . " اميدوام واضح گفته باشم "

Nazisays:

سلام من خواب دیدم دوتا مار رنگی یکیش زرد بود تو سقف آشپزخونمونن یکیشو گرفتم ،چرخید تو دستم پامو نیش زد منم حرصم گرفت سرشو چیدم ،بعد همین که سرشو چیدم توی زهرش غرق شدم و هر کاری میکردم کسی متوجه نمیشد که نجاتم بده ،باحالت بدی از خواب پا شدم میترسم ،ممنون میشم اگه تعبیرش کنین

مریمsays:

سلام خواب دیدم یه مار باریک و کوچک بنفش رنگ از در خونمون وارد. شد من گفتم این کرمه بعد. گفتن نه این ماره... ممنون میشم اگه خوابم روتعبیرکنید.

سحرsays:

سلام دیشب خواب دیدم توی یه خونه ناشناسم..ولی تو خواب اون خونه رو میشناختم.یه بار به مار کوچیک به اندازه ی مارمولک جلو راهم سبز شد اما یادم نمیاد چجوری کشته شد به دو نیم افتاده بود رو زمین...بعد رفتم به دسشویی یاو دیدم تو سبد پشت دسشویی یه مار سیاه که خال های زرد داشت نشسته...قیافه مار رو ندیدم فقط دیدم یه مار اون توعه.و بسیار وحشت کردمو همش گریه میکردم.تعبیرش چی میشه؟

مریمsays:

سلام خواب دیدم تو ماشین بودیم ماشینمون جایی برخورد کرد پیاده شدیم بعد دیدم یه دفعه اب بالا اومد به هر طرف نگا میکردم میدیدم مار تو اب از جلوم رد میشدن منم ترسیده بودم بعد هم ماهی از پیشم رد میشدن اب بازم بالا میومد بعد یه مار افعی بزرگ دیدم یه ماشین درحال رد شدن بود با اون سوار شدم

فریباsays:

سلام من معشوقم خواب دیده با داداشش تو یه زیر زمین بودن میخواسته بخابع ی مار دیده توپله هست مارای کوچیک خیلی خطرناک قرمز خطای مشکی توش ب داداشش ک گفته داداشش گفته اینجا ک مار نیست یهو عشقم دیده ماره بالا سرشه اومدن بگیرنش هر دوشونو نیش زده ماره رو کشتن اما بدنشون ضعیف شده. داداش بزرگش از راه میرسه قضیه رو بهش میگن بعدیهو من با یه گونی بزرگ ازهمون مارها میام تو میندازم تو جونشون غش غش میخندم و میگم من از اولم هدفم نابودی تو بوده داداششم سرکوبش میزنه ک بیا اینم همون دختری ک بخاطرش تو روی مامان بابا وایسادی اینم دست مزدت. تعبیرش چیه در صورتی ک من واقعا دوسش دارم دوساله ب پاشم ب دلایلی هنوز ازدواج نکردیم. تازه من مارا رو تو دست ک میگرفتم کوچیک میشدن در حدی ک گم میشدن اخرم نیششون زده

delikiz_turkssays:

سلام در خواب دیدم یکی از فامیلامون مار خریده وتوخونه میمونیم منم از ترسم همش اینور اونور میپرم داد میزنم خیلی میترسیدم تو خواب همش قایم میشدم

هلماsays:

سلام من خواب دیدم یه مار کوتاه سفید قهوه ای روشن با کله بزرگ به من نگاه میکنه منم دوتا سنگ میندازم سرش میمیره تعبیرش چیع؟

Afsanesays:

سلام خواب ديدم شوهرم كه فوت كرده با يك لباس بلند كرم رنگ و چوبي در دستش ايستاده كه ماري ميآيد و شوهرم با چوب آن را مي كشد و دوباره ماري ديگر مي آيد و مار خودش فرار ميكند

بارانsays:

سلام خسته نباشید..من در خواب دیدم از بالکن خونه استفراغ میکنم و از درون استفراغ ریخته شده روی زمین حیاط مار زنده میبینم..در خواب من و دوستانم دنبال راهی برای کشتن مار ها بودیم..وقتی وسایل لازم برای اتش زدنشون پیدا کردم از خواب بیدار شدم..لطفا تعبیرش رو بگین

فاطمهsays:

سلام من خواب دیدم یه مار توی شیشه بود داشت میومد بیرون و من هم داخل یک خونه ای غریبه بودم من از مار تنفر دارم بخاطر همین شیشه رو برداشتم و پرتش کردم از پنجره بیرون یهو دیدم یه پسر بچه با موهای بلند سفید شازده صداش میکردن (شبیه شخصیت رمان شازده کوچولو بود) بچه ها رو دور خودش جمع کرده بود و نمیدونم چیکار میکردن تا من مار رو پرت کردم بیرون بهم گفت چرا پرتش کردی اون به زودی بر میگرده رفتم توی اتاق دیدم مار بزرگتر شده و رنگش هم سیاه شده بود

موناsays:

سلام خواب ديدم يه جايى بودم با دوستم يا انگار خواهرم ديدم يه مارو ته گلوم ديدم از گلوم كشيدم بيرون بعد از يكى دو ساعت ديگه يه مارو از دماغم كشيدم بيرون كه از ديتم در رفت سريع پريدم پامو گذاشتم رو گردنش كشتمش رنگ مارها هم به خاكسترى تيره ميزد

minasays:

سلام خواب دیدم که در یک جاده ای هستم که در طول مسیر ماری خیلی بزرگ بود طوری که بزرگی ماربه طول جاده بود هر جا جاده پیچ داشت مار هم به همون شکل بود مار سیاه رنگ و درشت بود ،ممنون

امیر علیsays:

من خواب دیدم ماری که به نظر مابای سیاه یا کبرا بود به طرفم شیرجه زد و دهنش رو باز کرد و به گردنم نیش زد و نیشش رو تقریبن حس کردم ولی بعد حس کردم دردی نداره

مهدیسsays:

سلام و درود..من خواب دیدم ک با خواهرم کنار یه رودخونه بودیم..در حال حرف زدن..یهو یه مردی با یه چوب بلند گفت تکون نخورید یه مار نزدیک شماس توی آب..بعد اون چوب بلند رو دراز کرد سمت آب رودخونه.. یه مار خیلی دراز و بلند ولی باریک رو با اون چوب انداخت زیرش و بلندش کرد..ماهم ترسیدیم و من هی به خواهرم میگفتم نگاه کن چقد درازه و چقد نزدیک ما بود..اون مارم وقتی چوب رو انداخت زیرش و بلندش کرد خودشو کامل جمع کرد دور چوب و خیلی کوچیک شد..ممنون از تعبیرتون

لادنsays:

سلام. من خواب دیدم برادر و مادر زنداداش کوچکم یک مار را داخل یک کوزه دهانه گشاد که درش هم بسته بودن ، برده بودن دفتر یک شخص عالم و دانا که ازش راه چاره بخوان از دست این ماره. در ضمن در عالم واقعیت زنداداشم با ما دشمنی داره.

علیsays:

استاد خواب دیدم دارم غذایی خوشمزه با نوشابه خوشمزه میخورم ک نمیدونم چی میخوردم و ته ظرفم مارهای درسته و کوچک پخته شده بود یکیو برداشته و از طرف دم خوردم ولی مزه خامیش و کلا چندشم شد و از دهنم بیرون اوردن و کمی گازش زدم ومزش کردم(امروز بعد چندوقت بیکاری مغازه ای بیانه کردم ایا تعبیرش این بود و پیام خوابم چییت؟

زهراsays:

خاب دیدم رفتم سرکارم وسط اداره یک مار کبری بود از هرکی می‌پرسیدم چیه چیشده هیشکی حرف نمزد وفقط منو نگاه میکردن باترس رفتم تو اتاقم مار هم اومد دنبالم و نگاهم می‌کرد وچپ وراست میرفت منم پتو رو گرفتم سمتش وقتی حمله کرد تو پتو پیچوندم و گذاشتمش کنار انگار یادم رف مار لا پتوعه چون سرمو گذاشتم رو پتوعه وتلویزیون دیدم یهو یادم افتاد باترس پتو روبیروت انداختم مار هم دراومدورفت

نداsays:

مامانم خواب دیده توی یه محیط باز یک مار سیاه کوچولو میخواد به من نزدیک بشه اما مامانم ماره را میترسونه و اون هم فرار میکنه تو یه سوراخ

Nazaninsays:

سلام خواب دیدم خونه ی دوستم هستیم یه مار کوچیک همش منو دنبال میکنه و من ازش فرار میکنم در اخر وارد پاچه شلوارم شد و در معرض دید بودم همش با دستم نگهش میداشتم و نمیتونستم شلوارمو در بیارم تا از شرش خلاص شم.در اخر از دستش خیلی اذیت شدم و اومدم از بالای شلوارم درش بیارم ک مار به یه پرنده تبدیل شد و رفت.تعبیرش چیه ب نظرتون؟

مریمsays:

سلام خسته نباشید،پدر خواب دیده که دراز کشیده و زیرش دو تا مار سیاهه یکیش مریض بود جون نداشت ولی اون یکی خیلی میلولید پدرم تکون میخورد اما نمی تونست بلند شه به کمی هم ترسیده بود.ممنون.

مریمsays:

سلام خسته نباشید پدرم دیشب خواب دیدن یه جایی دراز کشیدن دو تا مار سیاهه یکیش مریض بود جون نداشت اما اون یکی خیلی میجنبید پدرم میخواست بلند شه اما نمیتونست و یکمی هم ترسیده بود.

زینب ستودهsays:

سلام من خواب دیدم تو محوطه دانشگاهم ۴تا بچه مار خاکی رنگ روشکممن ومن ب مادرشوهرم میگفتم اونارو زود بردارن که نیشم‌میزنن ...مادر شوهرمم کمکم کردن...مادرشوهرمم سه تاشو سریع برداشن میخواستن اخریشو بردارن میترسیدم میگفتم الان نیش میزنه که اطراف نافمو گاز گرفت و مادر شوهرم کشیدنش ولی گوشتی کنده نشد میشه تعبیرشو بگین خیلی ذهنمو درگیرکرده من یه دختر۲۰ساله ام که ۲ ساله عقد کردم و ۲ماهه رفتیم خونه خودمون وعروسی گرفتیم ..دانشجوام ورابطم باخانواده شوهرم خوبه یه حسی بهم میگه این خواب تعبیرمیشه وتعبیرش واسم خیلی‌مهمه

فاطمههsays:

با سلام و خسته نباشید. من مجردم .من خواب دیدم که روی بدن من یک مار سفید و یک مار سبز است که روی بدن من حرکت می کردند و اندازه آنها متوسط بود و خیلی بزرگ نبودند. با تشکر

سپیدهsays:

سلام من خواب دیدم شب تو خیابون بودم یه مار خیلی بزرگ هم اندازه اژدها بود و انگار ایستاده بود(نه اینکه دست و پا داشته باشه ولی خیلی بزرگ بود و حالت ایستاده داشت) تو فاصله دوری از من بود ولی به خوبی دیده میشد یه مردی انگار ادعا میکرد میتونه کنترلش کنه (از اون مرد به خاطر این طرز فکرش خیلی خوشم نمیومد) داشت باهاش میجنگید مار دهنش رو باز کرد و مرد در دهانش بود اما مار نتونست اون مرد رو بخوره و در آخر مار به دور گردن اون مرد پیچید انگار مار اون مرد رو کشت ولی مطمئن نبود ولی در همان حال مرده مار رو کشت تو خواب با خودم میگفتم بازم خیالمون راحت شد که مار مرد و احساس آرامش کردم. ممنون میشم تعبیرش رو بگید

فاطمهsays:

سلام خواب دیدم داخل حیاطمون یه عالمه خاک ریختن یه دونه مار سیاه لاغر ولی دراز میره داخل خاکا در میاد دوباره از اون ور میره داخل پدرو مادرم داشتن نگاه میکردن گفتم بیاید این ور زنگ میزنیم میان میگیرنش بعد عروس عمه بابام اومد گفت تو پارکینگم یه مار دیگه هست بابامم رفت از جلو نگاه کنه کشیدمش کنار نذاشتم برع ممنون میشم تعبیرشو بگین با تشکر

علیرضاsays:

سلام خاب دیدم خونه قدیمیمون ۴ تا مار خاکی رنگ کوچیک وجود داشت که گرفتیمش سه تاش رو مامانم انداخت داخل آب جوش تا بمیرن یکی از مار ها عاشق گل بود و روی گل ها می خوابید اونو مامانم نکشت از بین ما عروسمون خیلی می‌ترسید

Msays:

با سلام در خواب تعدادی مار را مشاهده کردم که در حیاط خانه مان قرار داشتن ..مار بزرگ هم وجود داشت دیدم که از پنجره به داخل خانه نگاه میکنن و مادر و پدرم را صدا کردم دیدم 2 ماه خود را به در نزدیک کردن چون در شیشع ای بود سریع بستم و یک ماه نشت جلو در و مار دوم دهانش را باز کرد و دندات هایش را به در میزد ..بعد خودم را دیدم که مار ها بهم نزدیک میشدن ولی هیج نیش نمیزددن یا خودشان را از دیوار به بیرون کوچه پرت میکردند

شبنمsays:

سلام تشکر میکنم بابت زحماتتان که مردم رو چشم انتظار نمیذارین..من یک خوابی دیدم که خیلی ترسیدم بعد از بیدار شدن. خواب دیدم تمام دندان هایم ریختن و پس از ریختن همه آن ها از دندان بزرگم ماری کوچک طوسی و سیاه رنگ بیرون آمد..میشه تعبیر خوابمم رو بگید

اوا۳۰says:

سلام مدیر عزیز و گرامی خواب دیدم بسیاری از مارهارو ک کوچک هم هستن در مشتم گرفتم مارها تیره بودن تعبیرش چیست

شبنمsays:

با سلام. من خواب دیدم سه تا مار بسیار بلند حدودا ده متر شایدم بلند تر که دوتا شون مشکی بود یکیشون مشکی و رنگ سبزم توش داشت که این مارا تو خونه بودن من تو خواب مشهد دانشجو بودم اونجا بودن همه جا بودن مار مشکی با رگه های سبز مرده بود تو قبری که تازه کنده شده بود رفته بود من روش خاک ریختم دو تا مار سیاه بلند هنوز بودن . دو تا قبر خالی تازه کنده شده هنوز بودن ولی من ندیدمشون فقط شنیدم که گفتن دو تا قبر دیگه تازه کنده شده هست ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید

اذرsays:

سلام. خواب دیدم مار درازی تبدیل به مارمولک شد مارمولک رنگش خاکی بود ، تعبیرش چی میشه

نغمهsays:

سلام صبحبخیر ....خواب دیدم پدرم زیر عمل فوت کرده و خونه هستیم ودوتامار دور هم پیچ خوردن برادرم پارچه روشون انداخت که مهره ماربگیره و مارهاازهم جداشدن و کشتیمشون و یه جای دیگه ازخونه دوباره مار دیدیم و سه چهار بار مار دیدیم و اکثر دوتا دوتا باهم بودنند بجز یبار فقط یه مار بود و ما مار هارو میکشیمشون

سیمینsays:

سلام خواب دیدم ماری رو گرفته بودم بردم خونه ولی نمیدونم خونه کی بود و رهاش کردم همه ترسیدن گفتم نترسید نیش نداره

رضاsays:

باسلام من خواب دیدم رفتیم شهر قبلی پدرم که درانجا بزرگ شده.قرار بودتاچند وقت دراجا زندگی کنیم.پشت خانه دریاچه پرازماربود اما ما متوجه مارها نبودیم پدرم رفت پشت خانه که دریاچه بود،که ناگهان ۱۰تا مار از ان دریاچه درامد من انها رادیدم وبه پدرم گفتم پشت سرت مار است ،مارهاسیاه بودن ،پدرم تا می خواست فرار کند یکس از مار ها اورا نیش زد،من هم سریع رفتم کمکش وان ماری که پرم را نیش زده بود،بی حال افتاده بودروی زمین زنگ زدم و اومدن کمک پدرم لطفا تعبیرش کنید با سپاس.

ارامsays:

سلام وقت بخیر .من خواب دیدم ماری بزرگ وسیاه با خال خالی های زرد رو در اغوش گرفتم ونوازش میکنم .وهمیشه اینکه کلا زیاد خواب مار میبینم بعضی وقتا به دنبالم هستن واسیبی نمیرسونن وبعضی وقتا بهم هدیه داده میشن ورنگ های مختلفی دارن و..

ملک نور جهانشاهیsays:

سلام توپ تاپ با احترام خواب دیدم دارم حیاط می شورم نگاهی به پشت بام می اندازم دعا کردم که چیزی از بالا به من برسد همش احساس می کردم که چیزی گوشه ی پشت بام است لحظاتی بعد یک مار افتاد جلوی پایم مار باریک و لاغر و حدود چند سانتی متر بود زرد رنگ بود میشه گفت طلایی رنگ بود و برق میزد مار کمی خزید و خودش رو تاب و تکانی داد و همانجا ماند من و مامانم تا دقایقی به مار نگاه کردیم با تشکر از تعبیرشما

ساراsays:

سلام خواب دیدم همسر سابقم داشت واسه دوستش تعریف میکرد تو خونشون مار داره و دیگه نمیزاره مامانش برگرده اون خونه و به داداشش میگفت خودم برنمیگردم نمیزارم مامانمم بیاد تو او خونه

فاطمهsays:

سلام خواب دیدم تو روستا هستم وجلوی باغ دایی مامانم یه مار کبرا تقریبا بزرگ به رنگ خاکستری با یه ببر تقریبا نارنجی جنگ میکنن بعدش ترسیدم رفتم خونه مادربزرگم دیدم که یه مار هم شکل اون مار اونجاست جیغ کشیدم و اومدم بیرون دیدم پسر داییم نشسته کنار حوض گفت که ببر مار و کشت. منم رفتم دنبال ببر دیدم که اونطرف باغ ایستاده برگشت به من خیره شد بعد که تکان خورد ترسیدم فرار کردم رفتم تو خونه دیدم اون مار هم تو خونه نیست.

زهرایوسفیsays:

سلام خواب دیدم،برای چیدن قارچ باخانواده عمه ام رفتیم صحرا توصحرا بمادرم نگاه کردم دیدم از دوتا گوش هاش دوتا سرماراومده بیرون بمادرم گفتم مار توگوشتون هست ولی خودش نمیدو نست من ک گفتم مارها اومده انند بیرون در واقع دومار تو دوتا گوشش بود یه مار ک فرارکرد ولی ماردومی پسرعمم گفت نگاه کنید انگار موشی چیزی خورده پسرعمم مارروگرفت ونمیدونم چیکار کرد ک چیزی خورده بود بالااوردو گفت عروسک خورده مممنون از پاسخ گوییتون

سپیدهsays:

سلام من خواب دیدم که کوه هستم و یه مار کبری سیاه رنگ که تقریبا بزرگ هم بود به من خیره نگاه میکرد و با من حرکت میکرد و منم با وجود ترس زیادی که داشتم بهش نگا میکردم(مار از یه جایی مث نی زار بیرون اومد) و این وسط مامان و بابای من سر کشتن این مار بحث داشتن و پدرم راضی به کشتن مار نبود ولی مامانم با اسحله ای که داشت مار کشت و بعد مامان و بابای من به طرف هم اسلحه کشیدن و در آخرم پدرم فرار کرد و رفت

Shakilasays:

سلام وقت بخیر من خاب دیدم توی جایی مثل بیابون و جنگل ی جایی وسط اینا بودیم دسته جمعی یه دفعه مادرم میاد میگه ک زدم تو سره ماره مرد من گفتم اونجوری نمیمیره رفتم تو ماشین دیدم ماره از ماشین اومد تو طرفم جیغ میزدم بزنمش نمیدونم چی شد سرشو گذاشتیم بین در ماشین و مرد بعدشم گربه م اومد گازش میگرف از خاب ک پریدم داشت اذان صبح و میداد ممنون میشم تعبیرشو بگید

samasays:

با سلام من دیشب خواب دیدم که خونه مون داخل یه سنگ بزرگ یا یه کوهه که از سقفش یه ماره خیلی بزرگ با سره بزرگ داخل خونه مونو نگاه میکرد و میخواست منو نیش بزنه من خیلی ترسیده بود که به شدت سره ماره بزرگ بود مامانم از سقف فرار کرد ولی من نتونستم برم و اخرش رفتم و اینکه ماره هم از خونه ی ما دور شد و رفت و ما از پشت بام رفتنشو دیدیم، البته من قرار بود با یکی ازدواج کنم و دیشب به هم خورد و به خاطر همین خیلی ناراحت بودم گفتم شاید این قضیه رو خوابم تاثیر داشته باشه

نرجس خانمsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم رفتم خونه مامان بزرگم برام غذا آورد لقمه اولو خوردم پرسیدم چی هست این غذا گفت گوشت مار و عسل بعد از خواب بیدار شدم هنوز مزش زیر زبونم بود تعبیرشو لطف کنید بگین

نفیسهsays:

سلام، من خواب دیدم یه مار سبز روشن با طول سه هزار متر تو خونمون بود بیرونم بود ، دیدم ماره خیلی کوچیک شده بود اندازه ی یه خط کش شد ، حالا داداشم این مار کوچیک و پرت میکرد طرف من . ولی مار نیش نمیزد و حمله هم نمیکرد . تعبیرش چیه باتشکر

الsays:

سلام، وقت به خیر دیشب نیمه های شب خواب دیدم مزرعه ای سرسبز دارم و من و خواهرم درون مزرعه هستیم ، مارهای باریک و کوچک زیادی اطراف مزرعه می آیند و من و خواهرم آن مارها را میکشیم، ناگهان یکی از مارها در حالی که یکی از ما نشسته بودیم از زیر پای ما رد شد و آن را گرفتیم ، و یکی از مارها سر بزرگی داست و ناگهان سر آن را جدا کردم، داشتم به خواهرم میگفتم همه مارها کشته شدند، که ناگهان احساس کردم انگار چیزی رو شلوارم دارد از پای من بالا می آید که زدم و آن را پرتاب کردم مار کوچک و قرمز رنگی بود که آن را کشتم

Nazninsays:

سلام وخسته نباشید.دامادمون خواب دیده که یه سری مار قهوه ای با خطهای سیاه حلقه زدند و دور دامادمون وپدر مرحومشو کرفتند و به هردوشون نیش زدند.ممنون بابت وقتی که صرف تعبیر خواب میکنید سپاس فراوان

Mahlasays:

سلام من دیشب خواب دیدم که یدونه مار بزرگ سیاه رنگ زبونش رو به صورتم میزد ولی نیش نمیزدم ....

Zahrasays:

سلام من دیشب خواب دیدم که توی اتاق بودم داخل اون اتاق یک استخر هم بود ی مار سیاه بزرگ همون ماری که شب قبل تو خواب دیدم دور ی آدم پیچیده بود و داشت به سمت من حرکت میکرد..

ساراsays:

سلام. من دیشب خواب دبدم مامانمینا خونشونو عوض کردن و رفتن تو یه خونه بزرگ. ماهم خونمونو عوض کرده بودیم و رفته بودیم ی خونه جدید. یهو میبینم از داخل کشو کابینت ی صدایی میاد و باز میکنم میبینم تو ظرف نخود لوبیاها ی مار هست. اندازش تقریبا بزرگ بود و زرد و سفید. میگیرمش و ماره از دهنش یه چیزایی میریزه زمین ک تبدیل ب مارهای کوچیک میشن تو خونه. من مار بزرگرو خفه میکنم و میندازم بیرون و تو بیرون زنده میشه انگار میخواد بره خونه همسایه و من تو خواب فکر میکنم ک از اونجا میخواد برگرده خونه خودم. و میرم با دمپایی مارای کوچیک تو خونرو بکشم ولی اونا هی تند تند میرن اینور اونور و من نمیتونم.بعد با خودم میگم باید از این خونه برم بیرون و وسایلمو سم پاشی کنم. لطفا برام تعبیرش کنید

سالارsays:

سلام،من خواب دیدم که مار آبی به یکی از عزیزام حمله کرد،با این که مار آبی بود ولی نیش میزد، و بعد گرفتمش، میشه تعبیرشو بگین

جوادsays:

سلام خواب دیدم تعدادی مار متوسط خاکستری رفتن داخل شلوارم و وول میخورن ... دستمو برم و یکیشو گرفتم و آوردم بیرون و شلوارمو درآوردم یه نفر که درست متوجه نشدم کی بود، انگار داداش کوچیکم بود شلوارو باز کرد و از داخلش مارها خارج شدن و هر کدوم به یه طرف رفتن و یه ماهی خاکستری بود پرت شد طرفم و از خواب بیدار شدم. تعبیرش چیه ؟ ممنون از سایت خوبتون

Zhrsays:

سلام خواب دیدم یه مار خیلی بزرگ انگارازجنس طلا بود و زرد کنارم داراره تکون میخوره منم من نگاهش میکردم

Mrvsays:

سلام. خواب یکی از دخترای فامیل رو دیدم که پوست صورتش به شکل پوست مار و به رنگ صورتی پررنگ درآمده بود که خیلی مشمئز کننده بود و انگار یه بیماری پوستی بود. مادرش رو هم در خواب دیدم که به من کم محلی می‌کرد اما پدرش برخوردش خوب بود (برخورد پدر و مادر تقریبا شبیه واقیعت بود). من خودم دختر مجردم. تعبیر این خواب چیه؟

فsays:

سلام خسته نباشید خواب دیدم یه مار شاخداروحشتناک توخونمون مثل پرنده پروازمیکردونمیتونستیم بکشیمش یهو شوهرم پرید وباضربه ای توسرش زد وکشتش ,باتشکر

زهرهsays:

سلام دیشب خواب دیدم یک مار خیلی بزرگ سیاه رنگ تو خونه ماست از میونه خونه رد شد اما کاری به ما نداشت ما هم میخواسیتم بریم مسافرت من از اون مار ترسیده بود و برداشتم مقداری سم سفید روی انگور ریختم تو خیالم مار مال درخت انگور پس انگور دوست داره و گذاشتم اومد بیرون و تلاش میکردم در خونه رو قفل کنم که نیاد بیرون و اون سم رو بخوره اما هر کاری میکردم دل قفل نمیشد

محیاsays:

سلام وقتتون بخیر من بعدازظهر خواب دیدم که مار سبزرنگ و کم قطر ولی بلند توی اتاقم چند دور خودشو پیچیده به شوفاژ و‌من درحالی که داشتم به گل های اتاق آب میدادم از مامانم پرسیدم به این مار چی غذا بدیم گرسنه است

سماsays:

سلام مادرم خواب دید خواهرم در حال عدا درست کردن است روی گاز دید دو تا قابلمه سبزی پلو که هنوز دم نکشیده و یک قابلمه پر از مار سیاه در حال پختن که شبیه روده گوسفنده شده بودند .سپاس

هستیsays:

سلام خواب دیدم یه جایی ام ک نمی شناسمش ولی نه باغه نه بیابون.از جمع جدا شدم حین حرف زدن یه مار رنگارنگ بزرگ و دراز خیلی سریع از کنارم رد میشه ک من فقط دمش رو میبینم ولی احساس کردم ک نیشم زد و خیلی حس بدی داشتم خیلی ترسیدم طوریکه بعد بیداری هم قلبم داشت تند میزد.و انگار کسی به جز من هم ندیدش ممنون میشم بگید تعبیرش چیه. با تشکر از زحماتتون.

زهراsays:

سلام شب با ترس از دشمنم خوابیدم خواب دیدم که یه مار بزرگ سیاه دهانش را بسیار باز کرده و غرش میکنه اینقدر باز که اگر برادرم سرش رو نگرفته بود درسته قورتم داده بود اما نتوانست بهم نیش بزنه

ترلاsays:

سلام من اول توخوابم یه سگ خاگستری که اندازش متوسط بود ودیدم که اموزش دیده بود وصاحبش بهش اشاره کرد واز جاش بلند شدو اومد طرف ما منم تاحدودی توخواب ترسیدم بعد جلوتر سوار اتوبوسی شدم که دست خانومی یه مار خیلی بزرگ وچاقی بود که رنگش سفید باخال های زرد روش بود که این مار هی تودست این خانوم خودشو به این طرف واون طرف قوس میداد که من ازش میترسیدم ومیترسیدم که سمتم بیاد وبهم بخوره البته افرادی هم که تو اتوبوس بودن میترسیدن ولی این مار دست خانومه بود ممنون

فریباsays:

سلام زنداییم این خوابو دیدن لطفا تعبیرشو بگید خواب دیدم که من یک جایی بودم که چند تا مرد بود انگار مار گیر هستن مار ها رو با دست شون بازی میدادن من بودم با خواهر زاده ام یهو یک مرده پیشه خواهر زاده بود یک مار به خواهر زادهام داد یک متر مار بود سیاه خواهر زادهام قورت داد خورد این تعمیر می‌پرسی برام عزیز

سنگ ستارهsays:

سلام چند شب پیش خواب دیدم که داییم منو تهدید میکنه میگه میخوام توروبکشم ولی کاریت ندارم بعد با تیکه رنگ سفید رو گلوم علامت میزاره میگه حواسم بهت هست، میام بیرون از اونجا ، کنار خیابون همون داییم مهمونی ترتیب داده یه ظرف شیرینی گذاشته و با کینه به من نگاه میکنه من کمی از شیرینی بر میدارم از زیر شیرینی ها خاکستر قرمز معلوم میشه ، پدرم میگه این یه انرژی شیطانیه.... ادامه بعدی

جوادsays:

سلام خواب دیدم که چند تا مار کوچیک که طولشون اندازه کفشم هم نبود روی زمین بودند تکون نمیخوردند من ترسیدم و با پام نزدیکترینشون به خودم رو لگد کردم تو خواب فکر کردم مار کف پام رو نیش زد اما بعدش به ذهنم رسید که دندون نیششون از کفشم رد نمیشه

نیهانsays:

سلام خسته نباشید.. ببخشید من ظهر ک میشه الان خواب دیدم با برادرم و چن نفر دیگ ک یادم نمیاد تو ی پارک جنگلی ایم و داریم راا میربم ک داداشم ی مار کوچیک زرد رنگ میبینه و با چوب برش میدار و دنبالم میکنه ک منو بترسونه منم فرار میکنم ی هو میبینم جلوم ی مار دیگس جیغ میزنم و بازم فرارمیکنم ک میبینم مالا زیاد شدن ن فقد من همه دارن فرار میکنن دیگ مارا همه کوچیک نبودن مارای بزرگ و متوسط و غول پیکرم بودن همشونم رنگشون زرد بود تعداد مارا هی بیشتر میشد حتی از درختایی ک اونجا بود هم هی مار میریخت زمین دندونای نیش مارا هم معلوم بود من حین فرار بودن ک یه مار خیلی بزگ یاعد دستمو گاز گرف و دیدم از اون طرفم داداشمو یه مار دزگ‌گاز گرف هر دوتا مون اعتادیم زمین و بیهوش شدیم و دیدم ک اونایی ک همراهمون بودن فرار کردن بعد ی مدت منو داداشمم بیدار شدیم و دیدیم ک دیگ خبری از مارا نیس.. لطفا تعبیرشو بگین.

رقیهsays:

با سلام و خدا قوت خواب دیدم با عموم تو یه باغم و میوه ی همه ی درختارو چیدن اما یه شاخه از یه درخت گلابی هنوز میوه داره تعدادمون زیاد بود و همه میخواستن اون میوه هارو بچینن ولی نمیشد، بهشون گفتم شما شاخه رو بیارین پایین من میچینم گلابی های طلایی و درشت داشت یه عالمه چیدم وقتی داشتم میچیدم ب عموم گفتم عمو من پام کجاست گفت رو جوب آب. پام رو جوب اما من خیسی حس نمیکردم گفتم چیزی رو پامه گفت نه ولی من حس میکردم یه چیزی رو پاهامه تا اینکه رسید ب دستام دیدم دوتا مار یکی ماده و یکی نر و رنگشون سبزتیره مایل به مشکی بود، وقتی رسیدن به درخت ، عموم شاخه رو ول کرد و وقتی شاخه ول شد مارا رفتن رو درخت و مثل حلقه دور هم پیچیدن و پرت شدن سمت من و یکیشون جلوتر بود و منم با دست پرتشون کردم یه طرف دیگه، دستم درد گرفت اما نیش نزدن و درجا از خواب پریدم. ممنون میشم تعبیرش رو بفرمائید

خانم صsays:

خواب یه تالاب رو دیدم که دورتا دورش کوه بود، دختر۵ساله ام می دوید و از کوه پایین میرفت و بطرف تالاب میدوید، من هم به دنبالش میدیدم احساس خطر میکردم و خاستم برگردونمش.. صداش میکردم جواب نمیداد بعد که منو دید برگشت و نزدیک تالاب نشد، توی تالاب چندتا خرس درحال شنا بودن، حیوانات دیگه ای هم بودن که فقط کله هاشون از آب بیرون بود و درحال شنا، دخترم از کنار من عبور کرد و رفت، منم به دنبالش رفتم، سنگهای بزرگی سر راهمون بود که به راحتی پامونو میذاشتیم رو سنگها و از کوه بالا میرفتیم، سنگ کوچکی رو با دستم برداشتم دیدم یه مار بزرگ زیرشه، ترسیدم بطرف دخترم حرکت کنه سعی میکردم مار رو سنگ بزنم و راهشو کج کنم(قصد کشتنش رو نداشتم فقط میخاستم راهشو کج کنه و بطرف دیگه حرکت کنه) موفق شدم

بهزاد بارانیsays:

سلام من در خواب دیدم که ماری برروی دیوار خانه همسایه مان هست که من با سنگ به مار می‌زنم مار از دیوار پایین می‌آید میخواد که بره که یکی از راه میرسه وماهی زنده جلوی مار می‌اندازد ومار ماهی را می خورد

بهزاد بارانیsays:

سلام من در خواب دیدم که ماری برروی دیوار خانه همسایه مان هست که من با سنگ به مار می‌زنم مار از دیوار پایین می‌آید میخواد که بره که یکی از راه میرسه وماهی زنده جلوی مار می‌اندازد ومار ماهی را می خورد

فاطمهsays:

خسته نباشید برادرم تقریبا ساعت ۷ صبح تو خواب و بیداری میبینه یه مار بزرگی پیچیده به دستشو دهنشو باز کرد که گاز بگیره اما هر کاری میکرده نمیتونست سرشو بگیره حتی میگفت که دمش هم به پاش میخورده سنگینیشم کاملا حس میکرده که با فریاد بلند به خودش میاد.ممنونم.

زهراsays:

سلام.من خواب دیدم ماری بزرک به رنگ آبی و سیاه توی ایوون خونه امونه به مادرم اطلاع میدم اون میگه اگه اون مارهای کوچیک رو میگه میدونم کاریشون نداشته باش نگاه میکنم چندین مار گوچیک اونجاس مامانم داره سعی میکنه بندازشون توی حیاط ولی مار بزرگه وارد خونه و آشپزخونه میشه انگار دنبال صدای جیک جیک جوجه ای توی دستمه میاد و من سعی میکنم از دستش فرار کنم که به منو و جوجه آسیب نزنه.لطف تعبیرش رو بگید

Msays:

با سلام خواب دیدم ک با خانواده ام رفتیم کنار رود ک آبی زلال داشت درون رود 2مار خیلی کوچیک و رنگ روشن دیدم سپس دیدم ک از زیر خاک پای ما مارهایی بیرون میاو و ب داخل اب میروند ولی هیچ کدوم ب ما ضرر نمیرسونن فقط فرار میکنن سپس دیدم ک از ساق دست من و بابام هم مار ببرون میاد و زود فرار میکنن ب سمت اب ..ولی ب دستای ما هیچ ضرری نمیرسون مث اینکه گوشت بدن سکافته میشه و مار میاد بیرون فقط از ساق دست بدون هیچ درد و زخمی..همه ماراا رنگشون روشن بود ..

الsays:

سلام، وقت عالی به خیر و نیکی دختری مجرد هستم دیشب حدود ساعت 4 نیمه شب خواب دیدم که من و خواهرم در خانه نشسته ایم و دایی ام نیز هست، ناگهان ماری کوچک و سیاه رنگ آمد زیر پای من و من آن را پرت کردم که برود اما آمد و وارد آستین من شد و میخواست مرا نیش بزند اما من دم مار را از آستینم گرفتم و آن را بیرون کشیدم و به سمت دربی که وارد حیاط میشوم بردم در همان حال که آویزان بود تکان میخورد و میخواست من رانیش بزند من آن را به سمت دیوار حیاط خانه پرت کردم و اما انگار که مار خود را روی پرنده ای سیاه مانند مرغی سوار کرد و به سمت دربی که ما ایستاده بودیم حرکت کرد، اما من با دمپایی مجدد مار را زدم و مار بر زمین افتاد و در حالی که مثل ماری مرده بود ناگهان حرکت کرد و با دهانی باز به سمت من آمد که من را نیش بزند اما من با باز و بسته کردن درب باعث شدم که سر مار زیر درب تکه تکه شود و در همین حال خواهرم تکه های ما را درون پلاستیکی ریخت که آن را بیرون بریزد. ممنون از لطف شما بابت تعبیر خواب.

سمانهsays:

سلام خواب دیدم مار های کوچیک و لاغر سفید به تعداد خیلی زیاد به سمتم می اومدن که شوهرم با چوب میکشتشون

سانsays:

سلام من خواب دیدم که خروسم کوچیک شدع و من اوردمش اتاقم و همش میپره رو دستم و گاز میگیره دستمو اولش زیاد ناراحت نبودم بعد در هر دو دستم احساس درد میکنم و فرار میکنم اونم دنبالم میوفتاد و اخرش من دررو روش قفل کردم بعد دیدم انگار تو بالا پشت بام هستم اونجا شبیه باغ سر سببز قشنگی هست ولی هروسه تبدیل به یه مار بزرگ مشکی شده اروم میخاد سمتم بیاد ولی من دورشو حصار میکشم و با خودم میگم از این جا میتونه فرار کنه. ولی حس ترس نداشتم

سحرsays:

دفعه یه موش کوچیک تو اتاق دیدم با کمک مادرم گرفتیم و انداختیمش بیرون. بعدش زیر فرش دیدیم چیزی حرکت میکنه متوجه شدیم مار هست یک مار شاید دو سه متری بود و سیاه. من بالای سرش با یه چیزی مثل خط کش فشار دادم و مار زهرش رو ب طرف من خالی کرد و مرد البته زهرش ب من نرسید بلافاصله بعدش ی مار چاقتر سر کلش از زیر فرش پیدا شد. اونم کشتم. بازم مار بزرگتر اومد دیگه توان کشتنش نداشتم چون بزرگتر بود سریع گرفتم و از پنجره بیرون انداختمش.  میشه تعبیر خوابم رو بگید ممنون میشم البته چند روزی هست که ذهنم درگیر خواستگاری هست ک در ظاهر وضعیت زندگیش خوب هست اما قیافش رو دوست ندارم نمیدونم شاید این خوابم ب این موضوع ربط داشته باشه

کوثرsays:

سلام خواب ديدم تو حياط خونمون از يه سوراخ مار سفيد امد بيرون وبهش يه زنجير بلند وصل بود تا منو ديد رفت تو سوراخ تا من داشتم فرار ميکردم شوهرم اونجا وايساده بود صدا ميکردم فرار کنيم دوباره يه لحظه امد بيرون من خيلی ترسيده بودم تو خونه همه جا رو ميگشتم ميخواستم به صاحب خونمون اطلاع بدم

خانم پیشدادsays:

باسلام خسته نباشید دیشب خواب دیدم که دوتا مار سرکَنده بدون بدن پشت سرم بودن وصدای فس فس نیدادن فهمیدم مارهستن نگاشون کردم دیدم فقط سرمار هستن ودنبالم کردن وتوی انگشت اشاره دست چپ منو نیش زدن وازانگشتم خون اومد ومنم گرفتم هردوشون روکشتم وداخل دهان یکی ازاون سرها یک سرماهی بود ...درضمن من به تازگی ازدواج کردم هنوز یک ماه ازازدواجم نمیگذره.ممنون میشم خوابم روتعبیر کنید

آیداsays:

سلام من بامداد خواب دیدم که داییم اومد دنبال منو مامان و دختر خالم و مارو برد خونه دوستش وقتی پرسیدیم چرا مارو اوردی اینجا گفت تولد پسرشه منم که زن ندارم شمارو بردم خلاصه من میدونستم پسرش خیلی شیطونه و اذیتم میکنه و تمایلی برا رفتن به خونش نداشتم با اینکه اصلا نمیشناختمشون وقتی رفتیم خونشون پسرش منو برد تو حیاطشون ! ک پر از مار بود مار های خیلی خیلی بزرگ بعد من پشت درختا گیر افتاده بودم هی مار ها بهم نزدیک میشدن منم چاره ای نداشتم مارارو با چوپ جمع کردم گذاشتم گوشه ای بعد تونستم فرار کنم رفتم داخل خونه و به همه گفتم وسایلشونو جمع کنن که بریم بعد مادر پسره بهم گفت چند تا مار تونستی بگیری من برگشتم توی حیاط که مارارو بیارم تا بشمارم ی مار بزرگیو دیدم که زخمی شده با اینکه من آسیبی به مارا نرسونده بودم بعدش که مارارو برداشتم و نشون صاحبخونه دادم با اینکه کلی مار گرفته بودم گفت فقط 2 تا گرفتی!!! ما هم دیگ خونشونو ترک کردیم! الان که از خواب بیدار شدم یادم میاد که حیاط خونشون عییییین حیاط خونمون تو زمان بچگی هام بود

خانم پیشدادsays:

باسلام خسته نباشید دیشب خواب دیدم که دوتا مار سرکَنده بدون بدن پشت سرم بودن وصدای فس فس میدادن فهمیدم مارهستن نگاشون کردم دیدم فقط سرمار هستن ودنبالم کردن وتوی انگشت اشاره دست چپ منو نیش زدن وازانگشتم خون اومد ومنم گرفتم هردوشون روکشتم وداخل دهان یکی ازاون سرها یک سرماهی بود ...درضمن من به تازگی ازدواج کردم هنوز یک ماه ازازدواجم نمیگذره.ممنون میشم خوابم روتعبیر کنید

هالهsays:

خواب دیدم وارد جایی شدم گربه کوچولوم بغلم البته یادم نیست گربم بود یا یه بچه یه صدای خاصی میشنوم شبیه صدای مار برمیگردم میبینم یه مار بزرگ به خودش پیچیده شروع به دویدن میکنم باسرعت اما موقع دویدن مارهای کوچیک کوچیک ریز ریز میبینم زیاد ولی اصلا حتی پاهامم بهشون نمیخوره .انگار داره یه انگشت بودن فقط اولیه بزرگ بود که ترسیدم و فرار کردم ولی کاری بهم نداشت

م.دsays:

سلام. من خواب دیدم که شب میخواستم بخوابم که دیدم یه مار از یه طناب که یه چیزی مثل بادکنک هم بهش اویزون شده بود و به سقف چسبیده بود درحال پایین اومدنه، تا پتومو زدم کنار که برم به بابام بگم ماره رسید پایین و با سرعت خیلی زیاد رفت سمت اشپزخونه که بابام اینا هم اونجا بودن، رنگش مشکی با یکم خال‌های سفید زیر شکمش بود، اندازش ۳۰سانتی بود حدودا و قطرش هم ۲.۳سانتی. تا رفتم اشپزخونه باز دیدم یه مار کوچولو که نصف اون مشکیه بود و رنگش سفید با خال‌های زرد بود هم تو اشپزخونه از سقف افتاد پایین. منم به بابام گفتم: بابا مارررر!!!! بابام هم وقتی دید انگار رفت که یه چیزی بیاره بکشدش. بعد که برگشتم اتاقم دیدم یه مار کوچولوی خیلی ریز هم تو جعبه عینکمه، رنگش زرد بود منم با پشه‌کش زدم تو سرش بعد هم انداختمش تو اشغالی و هی روش چیز میز میریختپ ک خفه بشه چون هنوز زنده بود، از طرفی مامانم یه چیزی مثل غذا اورده بود تو اتاق من که مثلا ماره بیاد طرفش و تو تله بیوفته که دیگه من از خواب پریدم. بین ساعت ۸ونیم تا ۱۰ونیم صبح این خواب رو دیدم. ساعتش هم موثره؟ ممنون از پاسخگوییتون

محمد مهدیsays:

سلام داداشم خواب دیده که یک مار توی اتاق خوابمان بود و خیره شده بهش بعد یکدفعه مار پرید و رگ دو تا دست داداشم رو نیش زد بعد داداشم اومد لهش کنه که پاشم رو نیش زد و بعد شکمش رو هم نیش زد شکم داداشم رو گاز گرفت بعد داداشم مار رو کشید و یک تکه از پوست شکمش کنده شد و بعد فکر کرد که مرده اما نمرده بود و اومد که من رو نیش بزنه اما داداشم نگذاشت و گرفتش و گردنش رو گره زد و مرد؟

سپیدهsays:

سلام من خواب دیدیم یه جایی بودم خونه نبود ولی دقیقا نمیدونم کجا بود یه مار بزرگ دیدم و از ترس فرار کردم بعد مامان و بابای من با چوب اون مارو زدن و فک کردیم مرده بعد بابا مارو انداخت تو یه جایی مث دریا بود ولی مار یه دفه ای شروع کرد تو آب حرکت کردن و از ما دور شد مار تو آب مار کبری بود ولی بیرون آب نبود

هستیsays:

سلام وقت بخیر من تازه خواب دیدم مامانم میگ یه النگو پیدا کردم بیا دستت کنم بعد ک آستینمو بالا میزنه میبینم ۴تا از همون النگو دستمه درحالیکه من اصلن النگو نداشتم وقتی النگو رو دستم کرد دیدم شکلشون شبیه ماره کلی اول شبیه مار نبود منم ک خیلی از مار میترسم میگم مامانم درشون بیاره وقتی میخواد در بیاره تاب میخورن دور انگشت مامانم و تعدادشونم هی بیشتر میشه به زور درشون میاره و می ندازه یه گوشه حالا دیگ شبیه مار نیستن شبیه یه تکه سنگ یا فلز کبود تقریبا اندازه کف دست بودن وقتی مامانم داشت بامن حرف میزد همون سنگ حرکت میکنه ومیاد رو سرش باز میشن مار باریک فلزی میرن داخل بدنش و هی زیاد میشن منم دست مامانمو گرفته بودم بدنش هی ورم میکرد بعد از رو پوستش قطره های درشت کبود میومد بیرون بعد دیگ نفهمیدم چی شد و بیدار شدم فقط میدونم خیلییی ترسیدم ممنون میشم تعبیر کنید با تشکر

Msays:

سلام، من چند بار خواب مار دیدم، مارهای زرد و سیاه. که من ازشون میترسیدم و فرار میکردم، دفعه آخر خواب دیدم که دوتا مار یکی زرد و یکی سیاه بود که ما توی باغ پدرم بودیم و مارها گرسنه بودن و ما ماهی داشتیم ما میخواستیم چیز دیگه ای بدیم بخورن ولی اومدن ماهی ها را خوردند وقتی سیر میشدند میرفتند و موقع گرسنگی میومدن ، میخاستم تعبیر خوابم را بدونم ممنون

علی علیزادهsays:

با عرض سلام. مادرم در خواب دیده که مرد یا پسری به او یک دسته سبزی میدهد و مادرم هم میگیرد ولی لای سبزها ماری مخفی شوده بود و مادرم جیق میزند و بهش میگیند نترس مار مرده هست و نگاه میکند که مرده ولی دوباره نگاه میکند می بیند که مار زنده هست و جیغ میزند از ترس و خودش مارو میکشد

مریمsays:

درود بر شما.دیشب خواب دیدم یه مار سیاه بزرگ تو خونه ماست اول من و شوهر خیلی ترسیدیم بعد شوهرم مارو گرفت و از خونه انداخت بیرون لطفا تعبیرش و می گین ممنونم

فاطمهsays:

سلام دیشب خواب دیدم یه مار سفید به درازی نیم متر و باریک وارد خونه ای شده که من هستم و میگه من فلانی هستم و کتابدار در فلان شهر هستم (یکی از دوستان قدیمیم که همیشه در نظر من و بقیه انسان حسودی بود) و من فک کردم که چون در حال حاضر کتاب دارم ایشون از حسودی به این شغل روی آورده....ولی در کل ازش می ترسیدم و متعجب بودم که چطور یه انسان میتونه تبدیل به مار بشه و تو خواب از یکی دیگه از دوستانم شنیدم که ایشون اول بیمار شد و بعد کوچیک شد تبدیل شد به مار و ار بچش و شوهرش فاصله گرفت

سعید رادsays:

سلام من مردی ۳۱ساله هستم خواب دیدم که یک حیوانی با جثه کوچک مانند سنجاب مرده است و وقتی آن را تکان دادم دیدم که تعدادی مار کوچک در داخل شکم آن جمع شده اند و من آن را به سمتی پرتاب کردم و مارها از ترس یکی یکی فرار میکردند و من با خودم می گفتم کاش سعی میکردم که کاری انجام دهم که آنها نتوانند فرار کنند تا آنها را بگیرم تداخل شیشه نگاهشان دارم. با تشکر اگر تعبیرش را بفرمایید

سمیراsays:

سلام خسته نباشید ،من خواب دیدم یک مار در دست خواهرم بود که میخواست من را نیش بزند ولی نمیتوانست و زبانش را به روی بازویم میزد تا جای مناسب برای نیش زدن پیدا کند ولی نتوانست من هم نگران و درحال فرار از دست مار بودم ،،،خیلی ممنونم از تعبیر

sanazsays:

سلام خواب دیدم مار سیاهی چند جای دستمو نیش میزنه در حالی که من صدا و گلوم گرفته و نمیتونم جیغ بزنم و دیگرانو برای کمک صدا بزنم

رهاییsays:

سلام خسته نباشید. من خواب دیدم یه جایی بودم که مثل مدرسه بود مامانم و مامان بزرگم و داداشمم بودن اما داداشم خیلی کوچیک شده بود ۲_۳ ساله شده بود بعد یه مار بزرگ که رنگش ترکیبی از سبز و زرد بود اومد به ما نگاه میکرد داداشم دهن مار و گرفت و کوبوند تو دیوار. یه مقداری از پوست مار توی قسمت دهنش کنده شد طوری که دندوناش معلوم بود من داداشم و برداشتم و فرار کردم توی یکی از کلاسا ولی اون ماره انگار میتونست صحبت کنه با مامانم و مامان بزرگم حرف میزد میگفت که اونا منو زخمی کردن باید بیارینشون که من نیششون بزنم ولی هر کاری کرد نتونست ما رو نیش بزنه

نفسsays:

سلام من خواب دیدم توی آب پره از مار و یه نفر داشت بهشون غذا میداد ولی من خیلی ترسیده بودم توروخدا کمکم کنن نگرانم

ریحانsays:

خسته نباشید من دیشب خواب دیدم توی حیاط خونمون پر از مار که روی سیمهای برق و روی اسفالت و همه جا پر از مارهای سیاه بوده که من همراه یک نفر بودم که اون یک دختر بود و شاید یکی از فامیل هایی هم بود یک آشنا بود که الان به خاطر نمی آورم اما من می گفتم چقدر مار اینجاست به من ترسیده بودم و می گفتم که بادکنک می خواهم او برایم مارها را می انداخت با سربالا و وقتی که ر به زمین می‌خورد تبدیل به بادکنک می‌شد و واقعاً خطرناک و هیجانی بود و می گفتم بادکنک نمی خواهم خطرناک است ممکن است تو را گاز بگیرد او می‌گفت نه و او همه ما را تبدیل به بادکنک کرد واقعاً ترسناک بود وقتی به آن فکر می کنم حالم به هم می خورد و فقط چند مار وسط حیاط بود که دیگر تبدیل به بادکنک های سیاه نشدند زیرا از خواب بلند شدن بادکنک ها سیاه و با توپ توپ های سفید بودند وقتی که مار به بالا پرتاب می شد قشنگ پیچ می خورد و همه جایش مشخص بود و این که شب بود

آتناsays:

سلام وقتتون بخیر،راستش مامانم یکی دوروز پیش خواب دید که تو حیاط خونمون ایستاده بود،وکنار دیوار کوتاه ایستاده،اما اونور دیوار یه درخت انجیر بود که من روی شاخش نشسته بودم،مامانم از اونور دیوارمن ونگاه می کرد که دید یه مار کوچک معمولی روی شاخه ورجه وورجه می کنه،ومامانم می ترسه یه هو صدام می زنه که فرار کنم،یه هو که من از شاخه می پرم پایین شاخه تکون می خوره ،ویه مار بسیار کلفت وقطور که کبری بوده،روی شاخه ی انجیر تکون می خوره،انگار نامرئی بوده،وآروم آروم از شاخه میره سمت مادرم،ودید که دوطرف سرش روی پره هاش دوتا نقطه ی سیاه داشت،این مار از رو شاخه میار نزدیک مادرم وهمچنان اون طرف دیواره،پره هاش وباز می کنه ویه هو،بالهاش وباز می کنه،بالهای نقره ای داشت،که مامانم بالهاش وکه می بینه جیغ وداد می کنه ومیگه مار بال داره وفرار می کنه،درواقع انگار مار حمله نمی کرده وفقط خودش ونشون داده ،وقصد حمله نداشته،ممنون میشم تعبیر کنید،

Arvinsays:

سلام خواب دیدم کنار دریا ایستاده بودم که دیدم یه تمساح بزرگ داره با سرعت به سمت من میاد و من فرار کردم و تو ساحل شروع کردم به دویدن که یهو یه مار سیاه که خیلیم بزرگ نبود جلوم سبز شد و وقتی خواستم از دستش فرار کنم خودشو جمع کرد و پرید روی سرم و من بی حرکت وایسادم تا ازم دور بشه و از خواب بیدار شدم. ممنون میشم تعبیرشو بهم بگین

Maidiesays:

سلام . خواب دیدم مادرم داشت پوست ماری رو میکند دستتون درد نکنه

زهراsays:

سلام.دیشب خواب دیدم که پدرم در منزل خودشون هست و به زیرزمین رفت.زیر راه پله هارو نگاه کردم پر از مارهای سیاه بود. اومدم طبقه ی بالا و به مادرم که در قید حیات نیست تعریف کردم که زیرزمین پره مار سیاهه.بعد پدرم اومد طبقه ی بالا و چند تا مار سیاه کوچک از جیبش دراورد که من همشونو خوردم ولی توی خواب اوق زدم و همه از دهانم خارج شد.میشه تعبیرش رو بگید.ممنون

وفاsays:

سلام خسته نباشید . خواب دیدم که توی صحرا هستیم .داشتم به یکی از بچه های فامیل یاد میدادم چجوری یه مار رو بگیره و و بعد اروم و به سمت شاخ و و برگایی که روی زمین افتاده رها کنه .خودم هم اومدم یه بار انجاموبدم که یاد بگیره که مار انگشتمو گاز گرفته بود و بعد چند دقیقه انگشتمو ول کرد منم مار رو پرت کردم چند متر جلوتر . بعدش انگار اون مار همش به خودش میپیچید و منم به خواهرم میگفتم با اون سنگ بزرگه بزن تو سرش .بعدش یه جوجه تیغی هم اونجا بود که انگار نصف تیغ هاش رو تراشیده بودن. وقتی بهش نگاه میکردم توی خواب انگار حرفاش رو میفهمیدم انگار میگفت ازت انتقام میگیرم.تعبیرش چی میشه؟

سارا طرفیsays:

سلام ..وقت بخیر ..من خواب دیدم خونه ی عمه م بودم وقتی همه ی فامیل توی اتاق بودن رفتم توی آشپزخونه و به عروس عمم سر زدم ..یهو دیدم یه مار خیلی خیلی بزرگ بیت دوتا مبل کمین کرده (مار زرد و فک کنم سفید بود) اما هیچ حرکتی نمیکرد که مثلا بخواد حمله کنه . .به عروس عمم که گفتم با ترس گفت فقط به تو میگم این خونه پراز ماره و اونم وحشت زده بود ..بهش گفتم نگران نباش من خواب دیدم تو یه خونه ی بزرگ و قشنگ میرید وه اونجا خیلی خوبه ..وقتی خواستم برگردم تو اتاق تا خواستم قدم‌ بزارم یهو مارای تپلی سیاه ولی کوچیک پخش زمین بودن..من با جیغ از روشون رد شدمو سریع رفتم تو اتاق.. اما آخر خوابمو درست یادم نیست که چندتا مار ریز ولی کمی بلند سمت من شیرجه میزدن یا فرد دیگه ای..یا اینکه فقط توهم تو خواب بود که خیلی ترسیده بودم ..اما بازم نتونستن نیشمون بزنن ..

سارا طرفیsays:

سلام من اخرین نفری هستم که کامنت گذاشته بودم..میخواستم بپرسم دشمنانی که میخوان منو ناراحت کنن یعنی موفق میشن ؟ چیکار کنم واسه این خواب که ناراحتی رو دور کنم از خودم؟

سید جواد حسینیsays:

سلام صبح بخیر بین ساعت ۷ تا ۸ صبح خواب دیدم یه مار سبز بزرگ (که به نظر بی حال و خسته می اومد) اومده تو اتاقم و روی تختم ... با یه تیکه چوب از اتاقم روندمش بیرون و در اتاق رو بستم و رفت اتاق پشتی اتاق من که بین اون اتاق و اتاق من یه سه دری هست. از اتاق خودم با چوب میزدم رو در که مار بره ولی نرفت و دیگه ندیدمش... میخواستم از اتاق برم بیرون و تو ذهنم فکر میکردم به مادرم اینا بگم که مار تو خونه هست و یکم هم دلهوره داشتم که مار تو خونست ... و از خواب بیدار شدم ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید

فاطمه شیرازیsays:

با سلام و آرزوی توفیق روز افزون خواب دیدم در خانه خودمان هستیم،ماری از درب ورودی حال وارد شد،خیلی خوش آب و رنگ و زیبا،پولکهای شبز براق و بنفش در زمینه مشکی رنگ به شکل لوزی لوزی بود.بزرگ و بسیار قطور ،ابتدا خیلی ترسیدیم مخصوصا خودم،اما بردارم و خانمش پیش ما بودند برادرم گفت نترس کاری نداره و تربیت شده هست،داره با ما بازی میکنه در همین حال مار از دست و سرو کله اش بالا میرفت و بازی میکرد،قفسی کوچک برادرم آورد و مار خودش وارد قفس شد،خیلی آرام و راحت در قفس جای گرفت و گویا به خواب رفت.در همین وقت می خواستیم قفس را بیرون حال ودر حیاط بگذاریم که مرغی وارد شد،مرغ هم تربیت شده و بدون هیچ ترسی کنار ما می خوابید،وقتی هم ازش فاصله میگرفتیم خودش را به ما با یک حالت لوس نزدیک میکرد،بعضی میگفتند هر دو حیوان مال یک نفر است چون تربیت شده می باشد.ضمن تشکر از زحمت تعبیر شما جهت کمیل وقتی بیدار شدم ساعت بین دو تا سه بامداد بود.

فاطمه شیرازیsays:

ضمن تشکر و سپاس فراوان تعبیری که فرمودید: سلام و سپاس از حیله و مکر های زنی در نزدیکی تان بر حذر باشین من یک‌ خانم هستم خانمهای زیادی اطراف ما هستند چطور میتوان فهمید از چه کسی(خانمی)باید برحذر بود؟قطعا این خواب که از جنس الهام است پیامی دارد که به نیکی شما تعبیر فرمودید بنده هم دشمنانی دارم اما تشخیص فرد مورد نظر و مواظبت و صیانت نیاز به سر خطهای دقیقتری دارد اگر ممکن هست بیشتر راهنمایی کنید. باتشکر و سپاس مجدد

لاونsays:

سلام روزتون به خیر و شادی، خواهر زاده م خواب دیده که من چندتا مار دستم بوده و قصد داشتم اونا رو بکشم وباهاشون سر جنگ داشتم و یکشون رو فقط تونستم بکشم و خواهر زاده م هم ترسیده بود تعبیر خواب چیه لطفا؟؟؟🌹

ssssssays:

سلام من دیدم دختر بچه ای که از اقوامه نسبتا دورمو هست یه مار سبز و کوچک و لاغر که اندازش حدودا یه وجب فکنم میشد رو به سمته من اورد بنده خانم و متاهل هستم .

snsays:

سلام من دیدم یه مکانی هستم شبیه بازار یکی از افراد فروشنده ی مهره ی مار بگمونم بود من حتی مار هاشو دیدم از تو شیشه که وسط پیشونیشو یچیزایی داشتن درضمن داداشم بهم گفت اینا الکیه مارهاش .بنده خانم و متاهل هستم. ممنون از تعبیر

لیلاsays:

باسلام،من خواب دیدم دارم از کنار یه برکه یا گودال مانند پر از آب رد میشم ،متوجه یه مار شدم داشت تو آب وول میخورد ،بعد ناگهان حمله کرد،پیچید به پاهام دندوناشو ،،، احساس میکردم داره فرو میکنه به بدنم ،چه تعبیر دارد؟

مقدمsays:

وقت بخیر ، خواب دیدم در جایی شبیه به خانه مار رنگی وارد شد توی یه اتاق خالی که رنگش کمی سفید و نارنجی بود و اول اندازه اون متوسط بود اما همینکه هی دور اتاق میچرخید و وارد میشد هی بزرگتر میشد من ترسیده بودم و یادم نیست توی خواب همسرم یا برادرم و صدا زدم و گفتم این و بگیر وقتی اومد بگیرتش مار هیچ کاری باهاش نداشت و شروع کردند باهم بازی کردن و اون آقا که یادم نیست برادر یا همسرم بود مارو بغل گرفته بود و باهاش بازی میکرد ممنون میشم تعبیرش و بدونم .

عباسیsays:

خواب دیدم من ماریو که خاکستری شبیه مار زنگی بود، گرفتم که سم کشنده ای داشت ،میخواستم زهر مارو بگیرم و که با فشار دست روی ارواره هاش زهرشو بیرون کشیدم و بعد اون مار مرد . (دیروز کسی پشت سر من چیزی به عشقم گفت که باعث شد رابطمون کات بشه و شدیدا از لحاظ روحی تحت فشار هستم )شاید این خانم به این قضیه ارتباط داشته باشه ممنون میشم تعبیرشو بگید.

Negsays:

سلام‌خسته نباشید من یه مار روی زمین دیدم نمیدونم کجا بودم مار رو گرفتم دهنشو فشار میدادم که یه وقت نیش نزنه یه نفر اونجا بود بهم گفت فشار نده می میره منم دستمو یکم شل تر کردم و مار رو دادم به اون شخص که مرد بود بعد شوهرم گفت چرارودستت زخم شده دیدم رودست راستم جا نیش ماره ویه دفعه دستم ورم کردوسیاه شد ورم وسیاهی هی میرفت بالاتر و جای قبلی دستم که سیاه بود برمیگشت به حالت اولیش تاشونه ی دستم رفت

مرجانsays:

سلام خواب دیدم که از یک سنجاب و مار نگهداری می‌کنم که یکی از آشنایان به من گفت مواظب باش ممکنه وقتی که خوابی مار نیشت بزنه که من ترسیدم

آهوsays:

سلام خواب دیدم تیوپ دوچرخه ب سکل مار دراومد اماهمون شکل تیوپ رو داشت،ی مار خاکستری کوچیک هم کنارش بود ک اونو با پا لهش کردم و کشتم

ت.کاوهsays:

باسلام مجدد همونی هستم که پیم دادم که تقریبا ساعت ۷خواب مار سفید رو تپه وپایین تپه دیدم همرا با کسی که برام فیلم میگرفت من دخترم و مجرد و کسی که فیلم میگرفت مرد بود ولی قیافه اشو ندیدم و نمیدونم مجرد بود یا متاهل

مرضیهsays:

با سلام دیشب خواب دیدم وسط جنگل خوابیدم شب بود تو جنگل صدای گرگ میومد و مار ها روی تشکم میخزیدن و من ترسیدم و بلند شدم مارها حتی به پام هم برخورد میکردن ولی بهم آسیبی نمیزدن و میرفتن. تعبیرش چیه؟ ممنون

آهوsays:

سلام کاشکی میدونستم این بد خواهان کیا هستند .چون ک شما تو ی تعبیر خوابام زیاد میگین بد خواه ودشمن دارم.

ت.کاوهsays:

باسلام قبلا دوتا پیام فرستادم ولی فقط یکیش اومده بود ببخشید که دوباره میفرستم خوابمو. تقریباساعت ۷صبح خواب دیدم یه جایی هستم که یه طرفش شبیه کویره یه طرفش چمن زار. تو خواب یه مرد باهام بود که نمیشناختمش و فقط صداش بود و برام فیلم میگرفت ولی باهاش احساس غریبی نمیکردم. توخواب رسیدیم به چندتا تپه که تو کویر بود رو یکی از تپه ها چندتا مار باریک و تقریبا نیم متری که رنگشون تقریبا خاکی روشن بود و پایین تپه تعداد زیادی مار سفید تقریبا باریک دراز بود که تکون نمیخوردن اولش نمیدونستم اینا مارن.یکم که پیش رفتیم رسیدیم نزدیک چمن زار که اون صدا بهم گفت اونا مار بودن. گفت مارهایی که رو تپه بودن همش رو خاکا غلت میخورن و اونایی که پایین تپه هستن چسبیدن به هم براهمین انقد دراز نشون میدن برام جالب بود براهمین دوباره برگشتم و نگاشون کردم دیدم مارهای رو تپه غلت میخورن رو تپه و مارهای پایین تپه یه تکون کوچیک میخورن ولی بهم کاری نداشتن منم نمیترسیدم از کنارشون رد شدم و به راهم ادامه دادم تارسیدم به چمن زار. تو خواب از کسی که فیلم میگرفت شاکی بودم که چرا از اینا و از اینجا فیلم گرفتی.تو خواب انگار میخواستم باچند نفر حرف بزنم کنم و اون شخص قرار بود از حرفامون فیلم بگیره.من دخترم و مجرد. ممنون از سایت خوبتون

تنهاsays:

سلام مادر بزرگ من(مادر مامانم ) خواب دیده که مادر پدرم (در قید حیات نیستن ) تو یک قفس مرغ و خروس که حیاطشون هست نشسته و یک مار تا نصف بدنش توی قفس بوده عمه های منم به مادرشون که تو قفس بوده نگاه میکردن مادربزرگ منم زبونش بند اومده بود و میخواسته به عمه هام بگه که مادرتونو مار نیش میزنه نزارید گناه داره

فاطمهsays:

سلام خواب دیدم توی اتاقم پراز مارهای کوچیک که اندازه ی یه بند انگشتن و یکیشون هم سیاه بود ... شاید حدود 5۰ تا و من با تعجب نگاشون میکردم

شادی رحیمیsays:

سلام وقت بخیر من خواب دیذم که یه مار سیاه خیلی بزرگ که خالای قرمز روش بود با منو داداشام روی یه سفره بود داشت غذا میخورد و مرغ سرخ کرده میخوردیم که یه دفعه رفت کنار و بهمون گفت شما خیلی فقیرین من دیگه از غذای شما نمیخورم. وقتی رفت داداشامو بردم تو اتاق بخوابونم اونا جلو پنجره و لوله بخاری اینارو همش یه موادی میریختم که نیاد تو دوباره اون ماره میترسیدم بازم بیاد تو خونمون ولی دیگه نیومد.

مسعودsays:

سلام دیشب خواب دیدم یی مار کف دست چپمو گاز میگیره و من با دست راستم از دمش میگیرم کوشش میکنم تا خودمو رها کنم همینجا بیدار شدم و فکر کنم فقط گاز میگیره نیش نمیزنه

حدیثهsays:

سلام من برای چندمین بارهست که توخوابم مار میبینم ولی هربار ابن مار وضعیت متفاوتی تو خواب های من داره مثلا سه ماه پیش برای اولین بار یه مار زرد رنگ دیدم که درحال کش وقوس دادن خودش بود ومن میترسیدم یک ماه پیش باز خواب مار دیدم برای دومین بار که مار دیدم یه مار سیاه رنگ دیدم که داشت میومد سمتم که منو نیش بزنه والان دیشب برای سومین بار تو خواب دیدم که یه مار نفره ای رنگ زیر روشویی دستشویی خونه مرده وچسبیده به دیوار وباز من میترسیدم که مار تو خونمون چیکار میکنه ولی خب مار این دفعه تو خوابم مرده بود ابو باز کردم ومار ازدیوار افتاد پایین وافتاد تو چاه دستشویی(اگه امکانش هس باتو جه به اینکه تو سه ماه اخیر به طور متناوب من خواب ماررو دیدم واین دفعه هم مرده اون رو تو خواب دیدم اگه میشه کل خوابمو تعبیر کنید باتوجه به سه تا خوابم ممنون)

رها....♡says:

سلام خسته نباشید من تازه که از خواب پاشدم یادم افتاد داشتم خواب میدیدم خواب دیدم یه مار سبز تو خونه عمم بود بعد کاری بهم نداشت ولی از وحشتی که بش داشتم سعی کردم بکشمش که موفق هم شدم از دو سمت دهنش گرفتم محکم کشیدمش به اصطلاح از وسط پاره شد بعد خواستم چشماشو از بین ببرم که طبق گفته ی های بقیه جفتش با دیدن عکس من تو چشاش اذیتم نکنه ..وقتی فشارش میدم که چشاش کنده بشه هر چشمش که کنده میشد یکی دیگه سریع در میاورد جایگزین میشد دیگه خسته شده بودم رفتم تا یه چیزی بیارم بندازمش یا دفنش کنم که وقتی رفتم بیرون و برگشتم دیدم مار دوباره بهم دیگه وصل شده و زنده شده..خواستم ببینم تعبیرش چیه اگه میشه بگین با تشکر

محمد حسینsays:

سلام استاد من خواب دیدم یه مار که نزدیکم بود ولی به من کار نداشت و من هم ترسی نداشتم مار رفت توی قفسه کتاب بین چند کتاب تعبیرش چی میشه استاد ممنون

رهاsays:

سلام.من خواب دیدم تو خونمون سه تا مار داشتیم که کشته بودیم و گذاشته بودیم برای اینکه بازدید کسانی که میومدن خونمون باتوجه به اینکه من یکسال درگیر مشکلات کاریم و درمحل کار سه چهارنفر دشمنم بودن این خواب مربوط به مشکلات اخیرم میشه ؟ باتشکر

علی قائمیsays:

درودبرشمامن خواب دیدم دوتامارافعی بسیاربزرگ زردرنگ توگل ولای باغی که مال من بودهستن ومن با لبه بیل که خیلی تیزبود ازگر ن به پائین اونها روقطع کردم وپدرم هم بودکه سرهایقطع شده آنهارابابیل برداشت واون شرهادرحالی که قطع شده بودندشروع کردندباهم جنگ ودعوانمودن خواهش میکنم تعبیرش روبه من بگیدممنون وخسته نباشید

نازنینsays:

سلام وقتتون بخیر من خواب دیدم توی خونهوی سابقمون هستیم و مارمولک اومده.اول خواهرمومیره بگیره نمیتونه.بعد من میرم مارمولکو که رنگش سبز و خاکی بودو با کیسه فریزر میگیرم میرم توی تراس.روی پشت بودم همسایه بغلی یه مار سفید خیلی بزرگ میبینم و مارمولکو پرت میکنم سمتش که مارمولکو بخوره.ولی مار همچنان منو نگاه میکرد ممنونم از سایت خوبتون پیشاپیش سال نوتون مبارک

ب سsays:

سلام من خواب دیدم شدید دستشویی دارم انگار توی یه پارک بودم پر از ادم بعد یه در رو باز کردم که به دستشویی برم پله داشت رو به پایین وقتی وارد شدم روی زمین تعداد زیادی توالت بدون در بود با خودم گفتم مردم چطوری اینجا دستشویی میروند سه یا چهار تا هم دستشویی با در بود خواستم توی یکی از انها بروم که متوجه شدم ماری سیاه و کوتاه انگار بچه بود یهو رفت توی چاله یکی از دستشویی ها من در اونجا تنها بودم خیلی ترسیده بودم میخواستم دستشویی کنم اما هر کاری میکردم نمییومد

الیsays:

با سلام و خسته نباشید من خواب دیدم که تو خونه ای که خونه ما نیست یه مار بزرگ سفید با خالای سبز هست که من بهش نگاه میکنم ولی اون منو نگاه نمی کرد بابام میگرفتش میکرد تویه وان آب که مار اندازه وان نبود ولی درکل به هیچکدوم هیچ کاری نداشت واز من فرار میکرد رفتم تو اتاق در کمد قدیمی رو با قفل وا کردم یه مار مشکی بود که بهش خیره شده بودم واز من فرار میکرد تقریبا متوسط یه مار قرمزکوچولوهم بود که به من زل زده بود منم بهش زل زده بودم هی خودشو کش و قوس میداد تعبیرش چی میشه ممنون میشم بگید ترو خدا

علیsays:

سلام من خواب دیدم یه مارسبزبزرگ اومده بود توخونه ودور من میپیچید ومن ترسیدم میخواستم بکشمش ولی خواهرم زد توسرم وگفت نترس کاریت نداره

ماندانا اسعدیsays:

سلام من مار سبز رنگ و میشه گفت خشگلی رو توی اتاق خودم دیدم بعد از دیدنش خیلی بهش ضربه وارد کردم می تونستم بکشمش ولی اجازه دادم بره و اونم رفت

حدیثهsays:

سلام من چندین بار هس خواب ماردیدم وهمشو اینجا نوشتن وشما به دشمن تعبیر کردین ( یه مدت پیش)من به مدت ۵ ماه هس به طور مداوم خواب مار میبینم باز برای چندمین بار خواب ماریو دیدم که خیلی بزرگ وچاق بود ازکنار دیوار خونمون رد شد به بابام گفتم که بره بکشه ولی تابابان بره اون مار نقره ای رنگ رفت داخل یه سوراخی تو خونمون بعد من به بابام گفتم پس این ماره ازقبل هاهم توخونمون بوده (من توخواب مار زیاد میبینم حداقل هفته ای یه بار میبینم ولی هرچقد فک میکنم من دشمنی ندارم که به دشمن تعبیر بشه)

عرشیا یوسفیsays:

سلام خواب دیدم داخل یک اتاق قطار خوابم و یک مار قرمز بهم حمله میکنه و با دست میزنم تو صورت مار و مار فرار میکنه . کسی میدونه تعبیرش چیه

Arezoosays:

سلام من خواب دیدم خونمون چنتا مار بود کسی ازش نمیترسید رفتم تو اتاقم امد پیشم ب لباسم گرفته بود انگار ن انگار نمیترسیدم از خودم جداش کردم انگار ک میفهمه چ میگم میگفتم لباس منا ول کن امد تو پذیرایی میگم اینا را بگیرین اگر گشنه بشن کسیو میخورن کسی گوش نمیدن همه میگفتن ن خالم تو خومون بود لباس اونم گرفتن ولی نمی ترسید اصلا ازش فقط من بودم میگفتم اینا را بگیرین اخرم انگار رفتن یا برادرم گرفتشون میشه تعبیر خواب بگید لطفا

نیلوفر مهدیزادهsays:

با عرض سلام و خسته نباشید یکی از اقوام که خواستگار بنده است خوابی دیده اند ایشون خواب دیدین که ما رفتیم خونشون و مامان ایشون و پدر من راجب ازدواج ایشون صحبت میکردن و پدرم میگرن دختری از شهر محله خودتون و این چیزا که ایشون ناراحت شدن البته پدر من از علاقه ایشون نسبت با من خبر ندارن بعد من از اتاقی میام بیرون و با ایشون احوال پرسی میکنیم بعد ایشون میرن درب سرویس بهداشتی و حموم رو باز میکنن و یه مار توی تشت چشممشون میوفته و بعد میان و درگوش پدرم میگن که ماری هست که ما نترسیم وقتی که پدرم میان که برن یهو به مار مساد بیرون و میره زیر بالشت متین که بچه خواهر ایشون هست و بعد همون مار بی آزار برمیگرده دوباره تو حموم و وقتی ایشون دوباره میره اونجا میبنه یه تعداد زیادی از اونا اونجاست و توی خونه کسانی که بودن هم :من ، خودشون، مادرشون ، مادرم من، پدر من، خواهر ایشون و بچه خواهر ایشون خواهشمندم تعبیر این خوابو در اختیارم بگذارید متشکرم بعد

فتانsays:

سلام خواب دیدم در بیابان از کنار مارنارنجی خیلی بزرگ وطویل باپوست کلفت مثل پوسته لاک پشک رد شدم و یک اسب پوست مار را گاز میزد ولی نمی توانست آن را بخورد.

Moosays:

سلام خسته نباشید وقتتون بخیر ..من شب گذشته خواب دیدم دارم با داداش ۴ سالم حرف میزنم بهم میگفت یه موش اوردم اینا منم بهش گفتم نشون بده رفت در کمد و باز کرد منم در دیگه کمدو باز کردم همینجا یک مار در کمد دیدم زرد ..بعد خودم رفتم عقب اما داداش کوچکم عقب نمی رفت و حتی رفت مار رو بگیره که من رفتم پیشش تا ببرمش که مار نیش نزنه انگار مار روی هوا همش تکون میخورد و من نگران برادرم بودم که نیش نزنه ..ممنون

مریمsays:

سلام خسته نباشید خواب دیدم توی خونه ای که میشناسم یه عقرب با یه مار حالت حمله گرفتن به هم هر آن میخواستن همیدیگرو نیش بزنن بعد یه لحظه دیدم کف دستم به بزرگی اون اتاق واینا تو دستم هستن که یهو بیدار شدم.ممنون میشم تعبیر کنید.

سونsays:

سلام وقت بخیر، دختر عموم خواب دیده بود که من و مامانم و اون نشستیم و در مورد کوتاه شدن موهام بحث می کنیم که پسرونه کوتاه کرده بودم بهشون می کفتم موهام بلند ونازک بود کوتاه کردم،( تو واقعیت موهام بلنده) میگن حیف شده کوتاه کردم و با مامانم جر و بحث می کنیم، بعد دیده به مار کوچیک اومد و منو نیش زد و اونا فرار کردن و من اون مار رو کشتم و رنگ مار یادش نبود، چیزیم نشده بود. ممنون میشم تعبیرشو برام به ایمیلم بفرستید

صsays:

سلام، دو شب پیش، هفتم ماه رمضان، بعد از نیمه شب و قبل از سحرگاه خواب دیدم توی یه صحرا هستم که استخری پر آب در اون هست، دختر برادرم همراه ما بود ، ناگهان گفت وای عمه من میخوام توی استخر آب شنا کنم همین که داخل آب پرید ، انگا دیدم کنار استخر زیر آب چیزی شبیه مار هست و من به دختر برادرم گفتم زود بیا بیرون و وقتی از استخر بیرون اومد، آب استخر رو خالی کردیم، در همین حال دو نفر کمی دورتر از ما ایستاده بودن و نگاه میکردن و انگار اونها رو میشناختم و یکی از اون افراد سید بود، بهد آب استخر رو که خالی کردیم 4 تا مار درون استخر بود به رنگهای قرمز و سبز و آبی و یکی یفید با رگه های قرمز ، که ناگهان اون آقا سید که دورتر ایستاده بود آمد و ظرفی آورد و مار ها رو داخل اون ظرف بزرگ کرد و برداشت که ببرد که ناگهان گفتم سید مراقب باشید نیشتون نزنن، گفت نترس نمیتونن کاری بکنن طوری گرفتمشون که نمیتونن نیش بزنن.تعبیر این خواب چیه؟

مریمsays:

سلام وقت بخیر،خواب دیدم تو یه جمع هستم که بیشتر اعضای خانواده اند فقط یادم من و داداشم داریم مار بزرگ و خاکستری میخوریم از سرش شروع کردیم گاز میگیریم البته مار پخته نبود بعدش داداشم یه مارو که خورد متوجه شد خوب شسته نشده به خوردن ادامه نداد منم بعد اینکه خوردم تازه فهمیدم گوشت مار قابل خوردن نبوده که ما خوردیم،

میترا جوانsays:

با سلام و خسته نباشید من صبح بود خواب دیدم خونه قدیمی مادربزرگ با فامیل جمع شدیم حیاطشونم خیلی باصفابود میخواستیم بریم حیاط که دیدیم از زیر خاک به مار خاکستری رنگ درومد اندازشم حدودا یه متری میشد ولی کاری به کارمون نداشت به دختر خالم گفتم تو ببینش که فرار نکنه من برم زنگ بزنم آتش نشانی بیاد همه فامیل هم از ترسشون فرار میکردن بعد هم یه مار سفید نیم متری اون طرف حیاط دیدم میترسیدم از مارها ولی اونا کاری باهامون نداشتن

انسیهsays:

سلام خواب دیدم به خاطر مریضیم که قرار عمل کنم با پدرم رفتم عطاری. عطار ی خانم جوان بود بهم چندتا مهره مار درشت بسیار خوشرنگ وزیبا داد که ی جفتش سیاه و زرد بود مثل جواهرات. گفت برای مارهای همین منطقه اس اونارو آسیاب کرد و جوشوند که من هرروز بخورم که من آسیبا کردن و جوشاندنشم دیدم. بعد یادم افتاد من خودم دارم دارو استفاده میکنم. بهش گفتم که نمیخام بخورمش ن گفت عیب نداره به موهات بزن. اصلا خود مار رو ندیدم

Kiavashsays:

سلام خسته نباشین. من خواب دیدم دوتا مار از حموم خونمون اومدن بیرون و دنبال من افتادن و من هی فرار میکردم و نمیزاشتم نیش بزنن تعبیرش چی میشه؟

Mahsasays:

سلام، من خواب دیدم که داشتم از پنجره خونمون به بیرون نگاه میکردم بعد یهو انگار در حیاط باز بوده و یه مار بزرگ و ترسناک (افعی بود انگار) به آرامی وارد میشه من ترسیده بودم در خونمون رو باز کردم که‌ برم درای ساختمان مثل پارکینگ و ورودی به راهرو را ببندم که نیاد داخل همین که سرش رو میخواست بیاره تو در رو می‌بستم ولی در قفل نمیشد و اون سری مسیرش رو عوض میکرد که از یه راه دیگه وارد بشه، و داشت با یه صدای زنونه‌ای با من حرف میزد، من درو بستم‌ و برگشتم خونمون ولی انگار اون اومده بود تو پارکینگ و همچنان داشت با من حرف میزد، من و خواهرم رفتیم‌پایین که بندازیمش بیرون میخواستیم از طریق صداش پیداش کنیم ولی قایم شده بود اونجا یه شیلنگ بزرگ بود خواهرم گفت که انگار تو شیلنگه، آب رو باز کرد که ماره خفه شه و همون موقع من دیدم که تو اونجا هست سری شیلنگ و برداشتم و دویدم به سمت بیرون که بندازمش بیرون وقتی دیدمش انگار کوچیکتر شده بود و رنگش یکم‌سبز شده بود به جای مشکی خوش خط و خال. ممنون از سایت خوبتون

نداsays:

سلام. پدرم خواب دیده یک مار کوچک کرم وارد شلوارش شد. تعبیرش چیه؟ ممنونم

aminsays:

سلام خواب دیدم توی باغچه خونمون یه مار بزرگ زرد مایل به خاکی دور خاک و بوته های باغچه پیچیده و یک مقدار ترسیدم و خواستم از سمت دیگه وارد خونه بشم که دیدم یک مار سبزو سیاه بزرگی هم اونجاس ولی یه مقدار کوچک تر از مار اولی بود و من خودم رو خونه رسوندم و به خانوادم گفتم و وقتی ما نگاهش کردیم مار زرد از باغچه خارج شد و وقتی می رفت از زیر سه تا گاوی که داشتیم و در حال علف خوردن بودن رفت و داخل شکم مار یک موجودی هم بود و انگار سیر بود و من گفتم یک مار دیگه ای هم هست و اون مار سبز و سیاه هم رفت.

anehsays:

سلام خسته نباشید پدر من در خواب یک مار کرمی رنگ خال خالی مشاهده که او را گزیده و سپس پدر من از دوست خود درخواست کمک میکند اما او توجهی نمیکند سپس پدرم خود زخم خود را بسته و با چاقو زهر را بیرون آورده و سپس سر مار را میکند. لطفا تعبیر کنید

محمدsays:

سلام خواب دیدم یه مار دنبال زنم میکنه، زنم در حال فرار بود، من مار رو زدم و ازش یه سم سبز رنگ ریخت بیرون . فکر کردم مرده، یهو به زنم حمله کرد و نیشش زد.

احمد جونsays:

با سلام و احترام خواب دیدم در جشنواره طنزی هستیم بعد از مراسم قرار شد به بازدیدی برویم ، مسئولین یک شیشه که ماری تقریبا زرد کم رنگ (کرم رنگ) و باریک و حدودا یک متر طول داشت را درون شیشه ای کوچک به دادند موقع حرکت شیشه باز شد و مار با سرعت فرار کرد (سرعتی بسیار بیش از سرعت واقعی مار) بعد از چند صد متر تعقیب مار با یک جهش به طبقه دوم ساختمان نیمه کاره ای در همان شهرکی که بودم پرید،ما نا امید برگشتیم ، مسئولین اعتراض کرده و به دنبال مار رفتند بعد از چند دقیقه من مجدد برگشتم برای پیدا کردن ما که بیدار شدم.... ممنون میشم تعبیر کنید.

احمد جونsays:

با سلام و احترام خواب دیدم در جشنواره طنزی هستیم بعد از مراسم قرار شد به بازدیدی برویم ، مسئولین یک شیشه که ماری تقریبا زرد کم رنگ (کرم رنگ) و باریک و حدودا یک متر طول داشت را درون شیشه ای کوچک به من دادند موقع حرکت شیشه باز شد و مار با سرعت فرار کرد (سرعتی بسیار بیش از سرعت واقعی مار) بعد از چند صد متر تعقیب مار با یک جهش به طبقه دوم ساختمان نیمه کاره ای در همان شهرکی که بودم پرید،ما نا امید برگشتیم ، مسئولین اعتراض کرده و به دنبال مار رفتند بعد از چند دقیقه من مجدد برگشتم برای پیدا کردن ما که بیدار شدم.... ممنون میشم تعبیر کنید.

پویاsays:

خواب دیدم مار کرم رنگی روی درخت هستش خواستم رد شم به بچهها و خانمم که دور تر از درخت بودند گفتم این طرف نیاید که مار هست .مار به من نزدیکتر بود.و زبون مار بیرون بود.

Roya dostsays:

سلام وقت شما بخير! من ديشب خواب ديدم كه يجايي يكم مثل خونه چوبي ولي بزرگ و ايستاده هستم بعد يه مار خيلي بزرگ و چاق و رنگ زرد مياد ميگه خوب خوب و همينجور داره قدم ميزنه بعد مار تاج داشت بِه سر و يه شال عروسي هم داشت رو بِه من ميكنه با عصبانيت(طرفم مياد و زل ميزنه بِه چشمام و دوباره بر ميگرده بِه حالت اول و قدم ميزنه)ميگه ميشنوم از اول ميشناختيش(منظورش نامزادم هست) منم با خونسردي ميگم نه نميشناختمش بعد همينجور پشتش بهم ميكنه منم ميشه گفت تعجب به شال عروسي مار و تاج سرش كرده بودم ...ديگه از خواب بيدار شدم نزاشتم دوباره اين خوابو ببينم

مهيsays:

سلام من خواب ديدم رفتم پشت بوم و بارون شديد ميباريد و رعدو برق و بعد از وسط اسمون چند تا مار زرد و مشكي ريخت پايين همشونم بزرگ بودن بعد برادرم هم بود ك داد زدم بره ب همه بگه ميشه بگيد تعبيرش چيه

یک مادرsays:

سلام خستع نباشید ، خواب دیدم پسرم ۱۹ سالم ک س سال پیش فوت کرده داخل یه جعبه موزیکال سفیدو قشنگ خوابیده وپیراهن و شلوار سفید پوشیده، اما ده سالشه ،اونموقع ک برده بودمش مشهد همون لباسو پوشیده بود ، حالا ، بقلش یدونه پر سفیدم بود ک بزرگ بود ، ولی من دیدم چندتا مار سفیدکوچولو هم بودن اونجا ، اما پسرم انگار ن انگار همه جا سفید بود من تعجب کردم ک چجوری وسط اون مارای سفید گرفته خوابیده اصلا کارش نداشتن ، ولی یدونه مار سیاه خیلی کوچیک ب اندازه انگشت شصتم داخل جعبه بود تا منو دید فرار کرد منم گرفتم زدمش ، تو رو خوا تعبیر خوابم چیع ، وای من مردم

یک مادرsays:

سلام خستع نباشید ، خواب دیدم پسرم ۱۹ سالم ک س سال پیش فوت کرده داخل یه جعبه موزیکال سفیدو قشنگ خوابیده وپیراهن و شلوار سفید پوشیده، اما ده سالشه ،اونموقع ک برده بودمش مشهد همون لباسو پوشیده بود ، حالا ، بقلش یدونه پر سفیدم بود ک بزرگ بود ، ولی من دیدم چندتا مار سفیدکوچولو هم بودن اونجا ، اما پسرم انگار ن انگار همه جا سفید بود من تعجب کردم ک چجوری وسط اون مارای سفید گرفته خوابیده اصلا کارش نداشتن ، ولی یدونه مار سیاه خیلی کوچیک ب اندازه انگشت شصتم داخل جعبه بود تا منو دید فرار کرد منم گرفتم زدمش ، تو رو خوا تعبیر خوابم چیع ، وای من مردم

حناsays:

سلام. خسته نباشید. من خواب دیدم که تو خونمون هستم بعد یه مار خیلی بزرگ میخواد بهم حمله کنه انگار که مار غیر سمی بود و خیلی بزرگ بود من با دست اونو گرفتم و کنترلش کردم که بهم نزدیک نشه تا از در خارج بشم و فرار کنم ولی خیلی قوی بود و خیلی زور میزد بعد نیشم زد و منم فرار کردم دو جا نیشم زد و بعد روی دستم آب زرد اومد بیرون و بعد بیمارستان رفتم و پادزهر زدن و من خوب شدم. تعبیر چیست؟. متشکرم.

Armanbavandsays:

سلام. من خواب دیدم که یک مار کبری سیاه رو به رویم ایستاد و هم قد من است اما من ترسی از مار نداشتم و با خونسردی با مار رفتار میکردم . مار انگشت اشاره من را نیش زد و من باز هم با خونسردی مار را گرفتم و دندان هایش را از انگشتم بیرون کشیدم و زهر مار هم هیچ تاثیری بر من نداشت

ایناز شکرگزارsays:

با سلام خواب دیدم مار بسیار بزرگ و بلند که زرد رنگ هست نزدیک من ایستاده،کمی اونور تر خانواده‌ام ایستاده بودن، این مار چشم نداشت و لبخندی خبیثانه انگار که داشت مارو میدید. من هرچقدر سعی کردم به اطرافیانم توضیح بدم به حرفم گوش نمیکردم. حتی برای خواهرم چندین بار نوشتم‌مار زرد ولی اون توجهی نکرد، تا اینکه یه اقایی که از کمر به پایینش رو فقط مبدیدم که لباسای مشکی تنش بود این مار رو توی دستاش گرفت و در یه چاه فاضلاب رو بازکرد. این مار حرف زدو میگفت منو نندازید توی چاه بدنم کثیف میشه ولی انگار کار اشتباهی کرده بود که انداختنش اون تو. اما همچنان لبخندش به لبش بود و وقتی افتاد توی چاه بعضی از اعضای بدنش تبدیل به اعصای انسان شد مثل سرش و دستاش، اولین بند انگشت اشاره اش رو برید بدون اینکه خون بیاد انداخت کف فاضلاب و دور تر شد.

رضاsays:

با سلام من خواب دیدم در محلی دور از خانه مانند یک باغ ماری کلفت و دارز دور یک درخت راستا و خشک پیچیده مار من رو ندید و من سریع از محل فرار کردم به نظر شما تعبیر خواب چیه؟؟

Aslansays:

سلام بخشید من خواب دیدم توکوه هستم کنار ی بوته ای ی مار بزرگی بود یکم وایسادم نگاهش کردم فک کنم نازشم کردم بعدش رفتش تعبیرش چی میتونه باشه

صباsays:

تعبیر

النازsays:

سلام عمم خواب دیده من خونه ی مادر بزرگم هستم و یه مارو گرفتم دارم بهش شیر میدم‌. بعد یهو عمم بهم گفت که شوهرش داره میاد منم سریع ماررو قایم کردم که اون نبینه. تعبیرش بده؟😑

مازیار ترابیsays:

سلام من خواب دیدم یه خانم سریه چاه پرآب که یه مارکبری بزرگ هم توش بود طلا میریخت وفشارمیداد تا طلاهابره پایین چاه،بعد اومد سمت من گفت دستمو تو جیبش بکنم ومشخصاتموبگم وحرفبزنم منم اون کارو کردم وقتی داشتم از پیشش میرفتم دستشو تو جیبش کردودراورد پرازبچه ماربودگفت توازاین به بعد نگهبان اون چاه هستی و این بچه مارها به حرفت گوش میدن

Elnaz asays:

با سلام ،من دیشب خواب دیدم از مغازه ای ظروف عتیقه نقره و مس خریدم و سه تا مهره ی مار ،صاحب مغازه مهره ها را بدون پول بمن داد.. تعبیرش رو میگید ؟ ممنونم از محبتتون

mzsays:

سلام من خواب دیدم مار پای راستمو نیش زد ماربالای زانومونیش زد بعدگوشت پام تابالا چاک خورد عینه کشیده شدن چاقو.بعد من خیلی گشتم تادکتر پیداکردم دکترهم باخودهمون مار که نیشم زدرو اورد دوباره پامونیش زد پام خودبه خود خوب شد

علی جهانsays:

با سلام و خسته نباشید من امشب یه خوابی دیدم که در حال جنگ با دشمن هستیم و تونستیم جلوی دشمن بایستیم و یه دشمن را با مشت خیلی زدم و بعد پسر دایی ام که حدودا ۱۲ ساله هست یه مار کوچک در حد یک وجبی داشت و می خواست اون مار را به سوی من هدایت کنه من بهش گفتم من خودم شاه مار دارم و مارم را بهش نشان دادم یه مار کبری بود و بعد مارش را پا فشار دادم و مارش نیمه جان برگشت و رفت ممنون میشم تعبیر خواب را بفرمایید

فاطمه مهدیزادهsays:

سلام من خواب دیدم یه جایی با فامیلامون دورهم جمع بودیم یه پیرزن اومد پیشمون و دوتا تکه اب نشونمون داد و یه چیزایی ریخ تواب و گفت اینا سمه و ب یه ادم بزرگ و به بچه یک ساله من میگفت ک باید از این اب بخورن بعدش یه دفه یه مار میاد نیششون میزنه و داشت اینارو توضیح میداد یه دفه یه مار خیلی بزرگ پیچید دور سره پدرم و میخواست ک بهش حمله کنه ولی پدرم گرفته بودشو میکشیدش عقب ک ب صورتش نزدیک نشه یه دفه ماره دوتا دندوناشو فرو کرد تو خودش و مرد و یه مایه بی رنگی از دندوناش اوند بیرون بعد اومدن ک مارو بگیرن نیششو از دست من کشیدن بیرون یکم رد دندوناش رو دستم مونده بود ولی میدونستیم ک ماره خودشو نیش زده و مرده لطفا تعبیرشو بهم بگید

Maryamsays:

سلام خسته نباشید چند وقته پیش خواب دیدم:در خانه ی قبلی که بودیم،دو مار سبز خیلی تیره که رو به سیاهی میزد و روی گردنشون یک نوار قرمز جیغ بود اندازه ی مار ها هم نه خیلی بزرگ نه خیلی کوچک، خلاصه این دو مار همه جا باهام میومدند مثل یک نگهبان! ولی بعد دو مار مشابه همان که البته آن نوار قرمز مانند رو نداشتند مثل اینکه با دومار قبلی میجنگند ( درست یادم نیست ولی دیگه اثری از دو مار با نوار قرمز رنگ نیست)و دیگر اینکه همان دو مار جدید از من مراقبت میگردند. **** چند روز بعد هم خواب دیدم این خواب را با تمام جزئیات برای مادرم تعریف کردم..... تعبیر خاصی داره؟؟

MMd.msays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم توی گرداب غرق میشم بعد ک بهوش میام توی صحرای سبز ی مار زرد روبروم واستاده داره بم نگاه میکنه بعد چنتا تخم پرنده سمت راستم میبینم یدونش بش دادم خورد سمت چپم هم میوه بود اونم دادم خورد بعدش یادم نیست

ساراsays:

وقت بخیر . من برای بار چندم خواب دیدم که یک مار دراز و با پولک های کِرِمی در زیرزمین خانه یکی از عموهای من هست که صاحبش "زن عموی دیگرم" هست و ازش مراقبت میکنه. این بار دیدم که من برای دقایقی توی زیرزمین منتظر بودم و از حضور مار خبر نداشتم(اما از وجودش اطلاع داشتم و خیال میکردم که زن عموی من اون رو با خودش به جایی برده باشه) اما ظرف غذای بزرگی رو دیدم ک توش برنج داشت و یکسری موارد تزئینی و چند تکه میگو (چیز هایی شبیه به میگو) که بی طعم بودن. ظرف زیبایی بود و من یکی از میگو هاش رو برداشتم و خوردم همین لحظه بود که مار بیرون اومد و به سرعت دنبالم کرد تا وقتی که رسیدم به دم در زیرزمین اما هرچی تلاش کردم در زیرزمین بسته نشد..به اندازه ای باز نبود ک مار بتونه ازش عبور کنه ولی ندیدم ک مار از اون در بیرون بیاد.. تعبیرش رو ممکنه بگید لطفا

Sh.h.asays:

سلام من خواب دیدم که یه مار بزرگ سیاه که انگار روی بدنش تیکه های طلایی و درخشان بود توی خواب وقتی میدیمش انگار میدونستم روی بدنش تیکه های طلا هستش بعد اون مار همش کنارم بود هرچقدر فرار میکردم هرجا میرفتم دنبالم میومد حتی شبا هم کنارم بود من میترسیدم ولی هرکاری میکردم از کنارم نمیرفت

Sh.h.asays:

لطفا تعبیر خواب من رو میگید🙏

m. h. d.says:

سلام مادر من خواب دیده است که فردی که مرده است به مار سیاه غذا میدهد تعبیر این خواب جیست؟؟!؟؟

ثریاsays:

سلام... خواب دیدم در خانه‌ای ک قبلا زندگی می‌کردیم از روی پشت‌بام ماری بزرگ وارد اتاق شد ولی از روی سقف حرکت میکرد و روی زمین نمیومد بعد چند دقیقه هم یک مار دیگه اومد و روی سقف دیدمش ولی خیلی کوچیکتر بود منم فقط فرار میکردم هرچند ک مارها کاری نداشتند و مخفی شدند

ثریاsays:

سلام... خواب دیدم در خانه‌ای ک قبلا زندگی می‌کردیم از روی پشت‌بام ماری بزرگ وارد اتاق شد ولی از روی سقف حرکت میکرد و روی زمین نمیومد بعد چند دقیقه هم یک مار دیگه اومد و روی سقف دیدمش ولی خیلی کوچیکتر بود منم فقط فرار میکردم هرچند ک مارها کاری نداشتند و مخفی شدند

علیsays:

با سلام شب گذشته خواب دیدم با همسرم در خانه هستیم ناگاه از سوره دیوار کنار بخاری یک مار با سر بزرگ بیرون آمد و در آن موقع احساس کردم یک اسلحه کلت دارم و چند تیر به مار زدم که مار با حرکاتی از تیر ها جاخالی میداد و فرار کرد و به بیرون رفت و من هم به دنبالش دویدم اما موفق به گرفتن یا کشتنش نشدم نمی دانم تعبیرش چیست

سعید یزدانیsays:

باسلام "خواب دیدم دوستم بایه سبد پر مارهای کوچک پرجنب وجوش وسمی اومد به خونه ام وهرچی ازش خواستم مارها را به بیرون از منزل ببره گوش نکرد ودیدم تو خواب موقعی که داشت از حیاط منزل با سبد پر مار میرفت مارها رو تو حیاط منزلم رها کرد 🙏🏻

سعید یزدانیsays:

باسلام "خواب دیدم دوستم بایه سبد پر مارهای کوچک پرجنب وجوش وسمی اومد به خونه ام وهرچی ازش خواستم مارها را به بیرون از منزل ببره گوش نکرد ودیدم تو خواب موقعی که داشت از حیاط منزل با سبد پر مار میرفت مارها رو تو حیاط منزلم رها کرد 🙏🏻

ساراsays:

سلام امیدوارم جوابم رو بدید خواب دیدم یه مار سفید بزرگ اول وارد حیاط خونه شد و رفت لای درزای کاشی های حیاط بعد من سریع افراد خونه رو گفتم زیر درا چیزی بزاریم نتونه وارد شه و هی راهنمایی میکردم که برن تو اون اتاق درو ببندن خودمم دنبال ماهتابه بودم برای اینکه بتونم بزنم تو سر مار بعد یهو همسرم رو دیدم که رو رختخواب نشسته بود مار رفت زیر رختخوابش همسرم هم اول دم مار که بیرون بود رو گرفت بعد هم سر مار رو گرفت تو دستاش مار سفید بلندی بود ولی برای همسرم اصلا خطری نداشت نکته:۶ماهه همسرم با دختر خاله ش بهم خیانت کرده الان هم رفته مسافرت تهران با دختر خاله ش من هم از لحاظ روحی خیلی داغونم و بحث و بگو مگو زیاد داریم طوری که حرف طلاق هم وسطمون هست

ساراsays:

خواهش میکنم جواب ایمیلم رو بدید از ۳سال پیش که کرونا اومد دیگه مدیر پاسخی به تعبیر خواب ها نداد

حسن جوادیsays:

سلام من خواب دیدم که یه مارقرمز اومده توخونه ما هرچقدر بیرونش میکنیم نمیره بعدش دیگه شروع کرد به بازی با ما منم بهش غذا اوردم توکاسه یادمه ماست بود اوردم گذاشتم جلوش اونم خورد

سمیرهsays:

سلام من یک خواب دیدم که یه در قدیمی بود اون را باز کردم از اون داخل دو تا مار سیاه بیرون امده دیدن اون مار ترسیدم و در را بستم و فرار کردم وسط راه یه زنی دیدم ازش پرسیدم که این داستان مار را ایشان گفتن که اون دو تا مار اونجا نگبانی کسی است که اجازه نمی ده اون در را باز کنه من متوجه نشدن این خواب چه بهم نشان میده اگر تعبیر این خواب راومی دانید لطفأ بفرمایید

ماریاsays:

با سلام . خسته نباشید من خواب دیدم که داخل یک ظرف لاکپشت کوچیک و کمی بزرگ بود و داخل یک ظرف دیگر نامزدهای کوچک سیاه بود من اون مار هارو خالی کردم روی زمین محوطه بعد یهو دیدم یه کار سیاه تقریباً بزرگ داره به من نگاه می‌کنه چشماش قرمزه روشن و زبانش هم همینطور انگار اون مار اخم کرده بود و از نیم رخ داشت منو نگاه میکرد واقا مار عجیبی بود داشت با اخم نگاه میکرد مار سمی هم بود

Nikisays:

مدتی هست که من و شوهرم با خانواده ی ایشان اختلاف داریم ، خواب دیدم که خواهر شوهرم به خانه ی ما آمد و ظرفی حلوا جلوی من گرفت ولی من دستش را پس زدم و بین ما دعوا پیش آمد و همسرم هم جانب من را گرفت، تااینکه من خانواده ی همسرم را از خانه بیرون کردم و در خانه را قفل کردم و خودم هم همراه فرزندانم بیرون رفتم ، کمی بعد دیدم جوانی من را صدا میزند و میگوید در آن خانه(خانه ی دیگری داریم که دو طبقه هست و همسرم مشغول ساخت و ساز آن هست ،و شب و روز درآن خانه هست) مار هست و از طبقه ی پایین مار به بالا میرود و او میگفت که من یک مار کوچک در آنجا دیدم ، و من در خواب میگفتم خوب شد من و فرزندانم آنجا نیستیم و البته نگران همسرم هم بودم

آفتابsays:

سلام و درود و خسته نباشید خدمت استاد گرامی ، من شب اول ماه شعبان خواب دیدم یه مار کوچک اومده بود تو خونه مون خیلی میترسیدم ازش درصورتی که در واقعیت من از مار هیچ ترسی ندارم ولی تو خواب خیلی میترسیدم با این حال رفتم یه دمپایی سیاه برداشتم که بزنمش ولی پشیمون شدم گفتم این نمیتونه بکشدش یه چوب یا میله بلند و کج برداشتم برادرم هم باهام بود رفتم تو اتاق دنبالش می‌گشتیم که برادرم گفت اینجاست روی کمد بود اتاق تاریک بود و نور کمی داشت مار زیر فرش قایم شد و سر میکشید بیرون با میله میزدم ولی روش نمی‌خورد تا اینکه اومد بیرون خیلی محکم و تو تاریکی روش میزدم تا بی‌حرکت شد بعد نگاه کردم دیدم کشتمش و خونش سبزه با یه شی گرفتمش که ببرم بندازم بیرون که دیدم آدامس سبزی که تو دهنم بود آغشته به خون ماره شده بعد گفتم چیز مهمی نیست و تف کردم ، در ضمن وقتی مار رو کشتم با خودم گفتم این اینقدر باریک هست اصلا سمی هست یا نه ، در ضمن باید. بگم مدتی بدنم ضعیف شده و کسالت دارم