عکس نوشته گرگ
عکس نوشته گرگ"دانلود تصاویر متن دار زیبا و پر معنی راجب گرگ"عکس های گرگ + جملات تصویری و قشنگ"چند تا عکس نوشته گرگی جدید هم امروز گیرم اومد که به عکس های پایین اضافه کردم متن نوشته زیرشم بخونید خیلی جالبه ،عکسهایی از سخنان یک گرگ بصورت نوشته شده تصاویر با کیفیت بالا و اچ دی نوشته شده گرگ" با این آلبوم از توپ تاپ همراه ابشید.
در سال جدید 1400 و 2021 ، تعدادی از عکس نوشته های جدید و زیبای گرگ به این بخش اضافه شده است که میتوانید دانلود کنید و از آن ها برای وضعیت واتساپ ، عکس پروفایل و یا استوری در شبکه های اجتماعی استفاده نمایید .
تاریخ آپدیت : (1400/06/29)
******************
******************
******************
******************
ندارم وحشتی از حمله ببر و شیر ، از آن گرگی که می پوشد لباس میش می ترسم !
******************
******************
******************
******************
******************
میگن یا نباید با گرگا برقصی ، یا اگه بخوای برقصی ، نباید ترس از دریده شدن داشته باشی !
گرگ همان گرگ است ، شغال هم همان شغال است و بین این همه حقیقت تنها آدمه که آدم نیست
مانند گرگ باشید ، شیر و ببر گرچه خیلی قوی ترند اما هیچ گرگی رودر سیرک مضحکه سیرک باز نمی بینید
گوسفندها بدون چوپان و سگ گله هم زنده میمانند ! اگر پای گرگها وسط نباشد ، فاجعه آنجاست که سگ گله و گرگباهم تبانی کنند
تمام خرگوش های این شهر را خودم گرگ کرده ام ، حالا خودم ماندم و شهری پر از گرگ های زیبا
گرگ حیوان نجیبی است ، از گرگهای درنده نمی هراسم که به جسمم حمله میکنند ، تمام ترسم از آدمهای گرگنمایی است که روحم را پاره پاره کردند...
تو این دوره زمونه باید گرگ باشی هواست ب دوروبرت باشه سعی کنی فرق بین ی دوستو دشمنو بدونی چون هر دوشون شبیه به همن
گرگ هاری شده ام هرزه پوی و دله دو
شب درین دشت زمستان زده ی بی همه چیز
می دوم ، برده ز هر باد گرو
چشمهایم چو دو کانون شرار
صف تاریکی شب را شکند
همه بی رحمی و فرمان فرار
گرگ هاری شده ام ، خون مرا ظلمت زهر
کرده چون شعله ی چشم تو سیاه
تو چه آسوده و بی باک خزامی به برم
آه ، می ترسم ، آه
آه ، می ترسم از آن لحظه ی پر لذت و شوق
که تو خود را نگری
مانده نومید ز هر گونه دفاع
زیر چنگ خشن وحشی و
خونخوار منی
تو ای دزد بغدادی گرگ خوی
گروهی زن خسته جان را مکش
به ایلام ما پاره آتش مریز
چو دد مردم اصفهان را مکش
به دزفول ویرانه موشک مزن
دل افسرده ی ناتوان را مکش
به خمپاره ها دختران را مسوز
بسی مادر مهربان را مکش
یتیمان ما پریشان مخواه
غریبان بی آشیان را مکش
به پیران درمانده خصمی مکن
به یک شعله صد نوجوان را مکش
اگر می زنی مادران را مزن
وگر می کشی کودکان را مکش
بشناس آدمی را آدم نما بداند
این ننگ پایدار است با بازوان خونین
صد بار توبه ها کرد بر من نشد درونی
مفهوم این مثل که:
«توبه گرگ مرگ است»
چوپان خواب گوسفند خواب
سگ گم شده است
تمام کاسه کوزه ها
سر گرگ بیچاره خواهد شکست
تبر با ریشه کی دارد مروت
ز افعی عقل کی جوید عطوفت
دریغ از مردمان ساده اندیش
چو میش از گرگ میخواهد فتوت
انسان
ای گرگ انسان!
ترا برای عشق ورزیدن آفریدست
ورنه چنگ و دندانت می داد از بهر دریدن!
زمین گشته میزبان نا مهربانیت
آسمان تماشاگر فتنه هایت
طبیعت هم از تو در امان نیست!
عمری بره گی ،بردگی....
روزگارتلخ ترس سمج
شبهای وحشت بی ستاره
هرگرگ رهگذر سلاخی
به ترفندی بس ساده
دریدند و شکستندو گذشتند .
سرشکسته و سردرگم
اسیر دسایس بسیار
زنده به گور هزار خاطره
گرگ میخندد، گرگ میگرید
گرگ می خزد ،میبوید،میلولد.
پوستش چقدر لطیف است گرگ و دندانهایش چقدر زیبا...
راستی گرگ میدانی چقدر دوستت میدارم؟
کاش میدانستی ،ای کاش...
و گرگ آرام به سینه ام پنجه میکشد...
چه لذتی ... وآه یک لحظه !
گرگ ها را
از قصه ی من بردار !
این چوپان دروغ گو نیست...
نگُریخت!
از گلّه رانده شد
در گیرو دار/ گرگ
با چشم ِ میش رنگ !
دل ِ گرگ گُر گرفت.
دیگر پس از این «گرگ باراندیده» خواهمشد
حالا که هر جا چالهای منجر به چاهم شد
با خنجر هر عقدهام صد پاره خواهمکرد
قلبی که تنها بانی بخت تباهم شد
هر شب که غم آتش به روح زخمیام میزد
دیوار دلسوز اتاقم تکیهگاهم شد!
حرفِ دلِ درِِیاییام را هیچکس نشنید
هر رهگذر مسحور چشمان سیاهم شد
آنها مرا جلوی گرگ ها رها کردند
به امید آنکه بمیرم اما من برگشتم
در حالی که گله گرگها را رهبری میکردم
آره من گرگم
دلیل گرگ بودنم رفتار اطرافیانم هست
در برابر وفا بی وفایی در برابر رفاقت دشمنی
و در برابر عشقم خیانت
دیدم که گرگ شدم
گرگ روزگار بودم
حالا که توبه کردم آهوها هم برایم خط و نشان می کشند
آهای کلاغ برو به آهو بگو
در قلمرو من با احترام عبور کند
شاید حقیقت باشد که توبه گرگ مرگ است
سگ نگاه خنده داری به گرگ کرد و گفت:
آهویت را ربودم آیا باز هم میگویی گرگ ها برترند
تو اگر عرضه داشتی آهویت را حفظ میکردی !!!
گرگ لبخندی زد و گفت من مغرورم رقیب ببینم
نمیجنگم ، پا روی احساسم میگذارم
و میدان را خالی میکنم ، آهویی که
به سگ چشمک بزند لیاقت ندارد زیر
سایه گرگ زندگی کند حقش آن است
خوراک همان سگ شود
تنهام اما واسه همراهانم یک ارتشم
آدمهای این روزگار این چنین اند
با گرگ بره میخورند با چوپان گریه میکنند
گرگ برای اثبات قدرتش
نیاز به جنگیدن با هر شغال و کفتاری را ندارد
همان نگاهش کافیست...!
دشتمان اگر گرگ داشت نمی نالیدیم !
نیمی از گله ما را سگ چوپان خورده !
عشق واسه جوجه هایست یه گرگ همیشه تنهاست
قلبم زخم خورده پنجه های
گرگیست اسیر
که شب ها دلتنگی را
زوزه می کشد...
من از دشمن نمی ترسم
ولی از خویش میترسم
نه از شیرو نه از ببرو نه از حیوان درنده
من از گرگی که می پوشد
لباس میش میترسم
گرگ باش
مغرور میخوای خنجر بزنی از رو به رو بزن
مثل گرگ تعصب داشته
باش مثل گرگ حتی به شیر هم رحم نکن
مثل گرگ رو در رو حق بگیر
به مانند گرگ باش دشمن را بدر
در برابر سگان ولگرد بی تفاوت باش
آن ها با پارس کردن های بیهوده زنده اند
گرگ باش ، بی اعتماد ، بی اعتنا ، یکتا ،
همیشه با گله باش ، اما تنها
رفاقت را از گرگ بیاموز !
گرگ با همنوعان خود به شکار میرود ،
خو میگیرد و زندگی میکند اما موقع خواب
یک چشم خود را باز میگذارد !
گویی گرگ معنای رفاقت را خوب درک کرده
گرگ ها ذات ندارن هرکاریشون هم بکنی باز گرگن
زوزه ی گرگ از تنهایی ست اما گرگ ها
دسته جمعی زوزه می کشند در دنیای گرگ ها
اعتماد یعنی مرگ با همه باش اما تنها گرگ باش
دیگربوی آدمیزادهم نمیدهیم گرگ ها هم برای خوردنمان ناز میکند..........!!!!
ادم ها گرگ هارا برای اعمالشون مثل میزنند بیچاره گرگ
گرگ های پست بد طینت
در کمین چشم هایش
راه ها ناهموار
کوچه ها خالی
و تمام نور افکن ها خاموش
***************
***************
***************
***************
***************
***************
***************
***************
***************
***************
در ادامه حتما ببینید :
عالی بوددستتون ندرد سپاس فقط خواستم تشکری کنم
با سلام واقعا عالی بودن لطفا بیشتر بزارید
سپاس بله حتما اضافه خواهد شد
خیلی قشنگ بود.اینستاگرام هم داری با همین منظور(دست نوشته )گرگ باشه