متن درباره احساس تنهایی
احساس تنهایی کردن یکی از بدترین احساس هایی است که می تواند به سراغ افراد بیاید. این احساس باعث می شود که فرد از درون احساس خلاء کند و فکر کند که چیزی در این دنیا ندارد. هر چقدر هم که ثروتمند باشید ولی کسی در اطراف شما نباشد، ممکن است که احساس خلاء و پوچی کند.
در ادامه ی این مقاله متونی با موضوعات مختلف در مورد احساس تنهایی کردن با شما به اشتراک خواهیم گذاشت. همراه ما باشید.
متن درباره احساس تنهایی کردن خودم
دارم کم کم حس میکنم که تنها ترین انسان روی کره ی زمینم. آخه مگه چی شد که خدا این سرنوشت رو برای من خواست. خدایا چرا به یکی اینقدر دوست و رفیق میدی که نمیدونه با کدومشون بره بیرون و خوش گذرونی کنه و به یکی یه دونه رفیق هم نمیدی که مثل من همیشه احساس تنها بودن بکنه.
************
چقدر بده که کسی در اطرافت نیست. چقدر بده که فکر میکنی که دوستای زیادی داری، اما در واقعیت همشون از پشت بهت خنجر میزنن. آره من دوستای زیادی داشتم و دارم، اما واقعا دیگه نمیدونم به کدومشون اعتماد کنم. احساس تنهایی شدیدی در عین تنها نبودن بهم دست داده و فقط کسی من رو درک میکنه که از دوست و رفیق ضربه خورده.
************
این حس تنهایی فقط زمانی پر میشه که تو برگردی. من بدون تو، احساس میکنم که تنها ترین آدم روی زمینم و از من تنهاتر خدا خلق نکرده. کاش بودی و این حس رو با عطر وجودت از بین میبردی. نمیدونی که چقدر این حس بده. امیدوارم که تو هیچوقت تجربش نکنی. اما من تجربش کردم و اون هم به خاطر دور بودن از تو بوده.
************
من از تنهایی خودم لذت میبرم. احساس تنهایی ای که دارم، مهم نیست! کم کم باهاش کنار میام. این تنها بودنه، باعث میشه که من قوی تر از اون چیزی بشم که فکرش رو میکنی. باعث میشه که من بتونم روی پای خودم وایسم و به کسی هم احتیاج نداشته باشم. آره درسته؛ احساس تنهایی کردن گاهی اوقات باعث میشه که دلتنگ بشی و گریه کنی، اما همیشه بهت هشدار میده که فقط خودتی و خودت و این باعث میشه که به خود تکیه کنی نه دیگران.
************
من احساس تنهایی میکنم. اما هیچوقت خودم رو جلوی کسی خورد نمیکنم و غرور خودم رو نمیشکنم. کسی که بخواد بمونه، نیاز به گفتن نداره! خودش میمونه و از خداشم هست. این احساسم که الان به سراغ من اومده، طبیعیه و خیلی زود از بین میره. من هیچوقت به خاطر یک احساس گذرا، غروری که تو این همه سال به دست آوردم رو از دست نمیدم.
************
احساس تنهایی مثل موریانه هست. موریانه تا ریشه و وجود یک چیز رو میخوره و فقط ظاهر اون چیز هست که باقی میمونه. الان دقیقا این حس با من همین کار رو کرده. این لبخند مصنوعی و این قیافه ی شاد فقط اون چیزیه که موریانه ی وجودم باقی گذاشته! وگرنه همه ی چیزی که در من وجود داشته رو از بین برده و میدونم که هیچوقت هم درست نمیشه.
متن درباره احساس تنهایی کردن دیگران
احساس تنهایی نکنید. شما همه ی آدمای اطرافتون رو هم که از دست داده باشید، باز یک نفر رو دارید که کنارتونه؛ یک نفر رو دارید که همراهتونه؛ یک نفره رو دارید که همه جوره حتی اگر شما ولش کنید پشتتونه و ازتون حمایت میکنه. آره اون خود خداست که حامی بنده هاشه. وقتی که به خدا متصل باشی، دیگه احساس تنهایی نمیکنی و به هیچ بنی بشری هم وابسته نمیشی.
************
وقتی بعضیا از زندگیت میرن، عجیب احساس تنهایی میکنی. همش به خودت میگی که وایسا بهش پیام بدم، وایسا بهش زنگ بزنم، اصلا وایسا براش نامه بفرستم. اما همونجا این صدایی که بهت میگه باید این کارا رو بکنی رو ساکتش کن. چون با پیام دادن، زنگ زدن یا نامه نوشتن فقط خودت رو کوچیک میکنی. این حس کم کم از بین میره؛ اما غروری که شکسته، شاید هیچوقت دوباره ترمیم نشه.
************
این احساس تنهایی که داری، کم کم تو رو از بین میبره. یادت باشه اگه خدا میخواست تو همیشه با فلانی یا فلانی باشی، خب دیگه با همونا میاوردت تو دنیا و با همونا هم می بُردِت. اما تو تنها به دنیا اومدی و تنها هم از دنیا میری و این معنیش اینه که نباید به کسی وابسته بشی؛ چون تو یک موجود واحد هستی و حتی از تنها بودنت هم باید لذت ببری!
************
نمیدونم گفتن این تو رو آروم میکنه یا نه و یا قلب شکسته و دل تنگت رو تسکین میده یا نه؛ اما میخوام بگم وقتی که احساس تنهایی میکنی، مهم نیست که این حس چقدره، به خودت بگو که من اینقدر قوی هستم که نیازی ندارم که کسی بیاد تو زندگیم و این حس رو توی من از بین ببره. باور کن زیباترین کاری که میتونی در حق خودت بکنی، همین کاره! بعدش میبینی که چطور این فکر قشنگ باعث میشه اون حس لعنتی از بین بره.
************
وقتی که احساس تنهایی میکنی، افکار احمقانه ای ممکنه که به سراغت بیان. همش با خودت فکر میکنی که اگر بری بگی دلتنگشی، شاید برگرده؛ شاید نزاره بره یا شاید ... . این شاید ها رو مدام با خودت تکرار میکنی؛ اما نمیدونی که اگه اون واست ارزشی قائل بود، خب از همون اول نمیزاشت که توی تو چنین احساسی به وجود بیاد. میخوام رک بهت بگم که اگه چنین افکار احمقانه ای هم به سراغ تو میان، اونا رو دور بریز که فقط باعث میشن خودت رو کوچیک کنی.
************
چرا احساس تنهایی میکنی؟ آدمی به قدرتمندی تو نباید اینقدر حس تنها بودن بکنه. تو اینقدر قوی هستی که میتونی رو پای خودت وایستی. چرا اینطوری به قضیه نگاه نمیکنی که این تنها شدن و تنها موندنه باعث میشه که تو دیگه اون آدم ضعیف سابق نباشی و فرق کنی. چرا از این زاویه بهش نگاه نمیکنی؟
************
احساس تنهایی هم یه حسه و ممکنه که توی آدم به وجود بیاد. حتی کسایی که بدترین خنجر رو هم از پشت به آدم میزنن، گاهی جای خالیشون توی زندگی حس میشه. به خاطر این حس خودت رو تحت فشار نزار و به خودت بد و بیراه نگو. تو یک آدمی و به وجود آمدن چنین حسی هم در تو کاملا طبیعیه. به جای اینکه به خودت ناسزا بگی، فکر کن که چطور میتونی این احساس تنها بودن رو از بین ببری و به جاش یک حس خوب به وجود بیاری.
************
احساس تنها بودن نکن و همیشه کاری کن که جای خالی تو توی زندگی بقیه احساس بشه، نه جای خالی بقیه توی زندگی تو! این کار خیلی بزرگیه که میتونی انجامش بدی. مطمئن باش که باعث رشد و پیشرفتت توی زندگیت میشه. تو یک آدم خیلی قوی هستی و اگر بخوای، میتونی این کار رو انجام بدی.
متن درباره احساس تنهایی کردن در دنیا
وقتی توی این دنیا با اون همه آدمی که وجود داره احساس تنهایی میکنه، دیگه وای به حال اون دنیا که خدا وعده عذاب هم بهت داده. فکرش رو بکن! هم تنهایی، هم باید عذاب بکشی. گرچه که تنها بودن توی این دنیا خودش یک عذاب بزرگه، اما در هر صورت اون دنیا دیگه کامل وعده عذاب داده شده. یک پکیج کامل :)
************
توی این دنیایی که چندین و چند میلیون آدم زندگی میکنه، هر روز احساس تنهایی میکنم. انگار هیچکس توی این دنیا نیست که من رو بفهمه؛ انگار که هیچ کس نیست که بهم بگه درد دلت چیه. من با این تنهایی سوختم و ساختم! اما این دنیا با این هدیه ای که بهم داد، منو قوی تر کرد. دنیا میخواست با تنهاییم منو از پای در بیاره، اما خبر نداره که منو نسبت به قبل فقط قوی تر کرده.
************
توی این دنیا خدا به هر آدمی یک پدر میده و یک مادر و اگر شانسش بگیره، خواهر و برادر و عمه و عمو و ...؛ خواستم بگم که من همه ی این ها رو دارم، اما با داشتن همشون، بازم شدیداً احساس تنهایی میکنم. تنها بودن به این منزله نیست که خانواده ای نداشته باشی که دورت باشن، تنها بودن به اینه که از درون احساس خلاء کنی. این بدترین اتفاقیه که میتونه برای یک آدم بیفته.
************
توی دنیایی که خدا آفریده، هم میتونی احساس تنهایی کنی و هم میتونی با بقیه بگی و بخندی و شاد باشی. چرا اینقدر زندگی رو برای خودت سخت میکنی؟ مگه چند بار قراره که زندگی کنی و از زندگیت لذت ببری؟ هر چه قدر که حسرت رفتن آدمایی که دیگه تو زندگیت نیستن رو بخوری، فرصت بودن با آدمای جدید رو از دست میدی. پاشو و از همین الان بخواه که زندگی رو به معنای واقعی زندگی کنی. بقیه اش رو بسپار به خدا و بدون که تا وقتی که خدا باهاته، تو هیچوقت تنها نیستی و تنها نمی مونی.
************
رسم این دنیا اینه که بهت ضربه بزنه و بهت خیانت کنه. اون وقت از آدمایی که توی اون زندگی میکنن، توقع داری که دوباره به زندگیت برگردن یا بهت خیانت نکنن؟ اونا میرن و دیگه پشت سرشون رو هم نگاه نمیکنن و تو میمونی و یک عالمه حس تنهایی، یک عالمه بی کسی و کسی هم نیست که بخواد اونجا این حس رو برات از بین ببره. تو باید خودت با خودت باشی و برای از بین بردن این حس تلاش کنی.
************
میدونی توی این دنیا چطور میتونی با حس تنهایی کنار بیای؟ فقط تنها کاری که میتونی بکنی اینه که جای آدم قبلی رو با آدم جدیدی پر کنه. ببین که هر روز چقدر آدم میمیرن، چقدر متولد میشن، چقدر زن و شوهر از هم جدا میشن و چقدر با هم ازدواج میکنن. این رسم دنیاست که یک روز یک آدم وارد زندگیت بشه و یک روز هم خارج بشه. اما تو نباید با احساس تنهایی و حس بد از دست دادن اون شخص، زندگی خودت رو خراب کنی. شاید خودخواهانه به نظر برسه، اما منطقیش همینه.
متن درباره احساس تنهایی کردن بین آدمها
با اینکه توی جمع وارد میشم، با اینکه با همه میگم و میخندم، اما بازم این احساس تنهایی منو رها نمیکنه. انگار خدا مهر زده به پیشونیم که تو تا آخر عمرت باید این حس رو با خودت حمل کنی. خیلی حس بدیه که نتونی خودت، حال خودتو خوب کنی و از بقیه انتظار داشته باشی که این کار رو برات بکنن. آدمی که از تنهاییش لذت میبره، ده هیچ از بقیه تو زندگیش جلوتره!
************
آدمهای این دوره و زمونه رو فقط باید با یک سلام و خداحافظی از زندگیت خارج کنی. بیشتر از این بهشون بها بدی، روزی میرسه که در بدترین موقعیت دستت رو رها میکنن و میرن و دیگه هم برنمیگردن. اون موقع تو میمونی و یک عالمه حس تنهایی و چون به اونا وابسته بودی، خودت هم نمیتونی حال خودتو خوب کنی.
************
بین آدمها انگار یک قانون نانوشته وجود داره که یهو هم رو ول میکنن و میرن. حداقل اگه تو زندگی کسی این قانون وجود نداره، قانون اساسی زندگی من یکی هست. من عادت کردم به این احساس تنهایی؛ من عادت کردم به اینکه من رو ول کنن و برن. شاید الان حرفام برات تعجب آور باشه، اما روزی که چند بار این اتفاق برای تو هم افتاد، میفهمی که من چی میگم.
************
اینکه بین این آدما احساس تنهایی کنی، به نظرم خیلی بهتره تا اینکه بهت خیانت کنن و ولت کنن و برن. حداقل اینجوری بهت ضربه ی زیادی نمیخوره و فقط اون حسه هست که اذیتت میکنه. اگه ولت کنن و برن، اون موقع میفهمی که چقدر حس بدتر از تنهایی هم وجود داره. اینکه یکی که بهش اطمینان کامل داشتی، بهت خیانت کنه و چنان بهت ضربه روحی بزنه که دیگه نتونی خودت رو با شرایط وفق بدی، خیلی از اون حس بدتره.
************
لبخند کذایی روی لب آدما برام جالبه. اینکه ادای آدمای خوشحال رو هم در میارن برام جالبه. اینم که با خنده های الکیشون سعی دارن بگن که ما خوشبختیم، از همه برام جالبتره. پشت تموم این لبخندا، پشت تموم این خوشحالی ها و خنده ها، یک روح افسرده هست که احساس تنهایی داره دیوونش میکنه. به نظر من شجاع ترین آدم کسیه که این حس رو پذیرفته و داره باهاش زندگی میکنه و مثل این آدما خودش رو گول نمیزنه.
************
من هیچوقت از این آدما توقع یاری نداشتم. اونا به زندگی خودشونم نمیرسن، اون موقع من چجوری توقع دارم که بخوان دستشون رو به سمت من دراز کنن. من این آدما رو فقط به شکل یک رهگذر توی زندگیم میبینم. اینجوری مطمئنم که خیلی بهتره. حداقل دیگه اینجوری وقتی میزارن و میرن، احساس تنهایی بهم دست نمیده.
************
خیلی خوشحالم که این حس تنهاییم رو پذیرفتم. آره من تنها ترین آدم روی زمینم، اما مثل خیلیا نقش بازی نمیکنم. این آدما به نظرم همشون بازیگرن، بهترین بازیگر از نوع خودشون! توی تنهایی خودشون، به خاطر تنها بودنشون گریه میکنن و توی جمع مدام سعی دارن که به هم نشون بدن که چقدر با هم خوبن و چقدر اجتماعی هستن.
متن درباره کنار آمدن با احساس تنهایی کردن
اگه احساس تنهایی میکنی، بی رودربایستی بهت بگم که خیلی شخصیتت ضعیفه و باید روش کار کنی. با این تنهایی کنار بیا و هیچوقت بهش بها نده که بخواد تو رو از پا در بیاره. به خوبی های تنهایی فکر کن؛ به اینکه چقدر وقت آزاد برای خودت داری و چقدر میتونی از با خودت بودن لذت ببری. آخه این حس مسخره ی تنهایی مثل یک شکنجه هست برات. امیدوارم که بتونی اون رو از بین ببری و بشی قدرتمندترین فردی که توی زندگیت میشناسی.
************
احساس تنهایی وجودت رو کم کم از بین میبره. هیچوقت نزار که این حس بیشتر از حد بهت غلبه کنه. بهت حق میدم! تو انسانی و ممکنه که گاهی اوقات این حس در وجودت شکل بگیره. اما مطمئن باش که اگه از یه حدی بیشتر بزاری در وجودت رخنه کنه، خودت رو از پا در میاره. همیشه سعی کن با تنهایی که برای بعضی از آدما مثل یک غول میمونه، خیلی راحت کنار بیای. غول تنهایی رو اگه شکست بدی، خیلی توی زندگیت قوی میشی.
************
دارم کم کم با تنهایی هام کنار میام. دیگه برام مهم نیست که چقدر این احساس میخواد بزرگ باشه. خدا بهترین آدمایی که توی زندگیم بودن رو ازم گرفته، دیگه وجود بقیه اونقدر برام اهمیتی نداره. میدونی؛ وقتی که تجربه از دست دادن عزیزترین کس رو بدست بیاری، دیگه پوستت کلفت میشه و حتی اگه تمام دنیا هم از بین برن و ازت گرفته بشن، دیگه برات فرقی نداره.
************
من همیشه باهاش بودم؛ همیشه کنارم بود؛ دلیل خنده هام بود و با هر لبخندی که اون میزد، دلم غش میکرد. اما یهو گذاشت و رفت. نه اینکه بزاره و بره یه جای دیگه. نه! رفت اون دنیا. دیگه من نمی بینمش، دیگه عطر وجودش به مشامم نمیرسه. اون گذاشت و رفت و دیگه هم برنمیگرده. اما من باید خودم رو ببازم؟ نه من به دنیا ثابت میکنم که حالا که تو عزیزترین کسم رو گرفتی، اونقدر قوی میشم که با هیچ اتفاقی نتونی من رو از پا در بیاری.
************
بهترین کاری که توی زندگیت میتونی انجام بدی، اینه که روی آدما هیچوقت حساب باز نکنی. فقط روی خدا حساب باز کن. فقط خدا هست که هیچوقت ازت جدا نمیشه. وابسته ی مردم نشو، وابسته ی خدای خودت شو. اونوقت میبینی که حتی اگه نزدیکترین افراد زندگیت هم ازت دور بشن، چقدر بازم حال تو خوبه و به خاطر دوری از اونها احساس خلاء نمیکنی. اون وقت میبینی که حتی اگه یه ذره هم این حس بهت دست داد، چقدر سریع میتونی اون رو از بین ببری و باهاش کنار بیای.
************
به این آدما احترام بزار، باهاشون مهربون باش، کلی باهاشون خوش بگذرون و شاد باش؛ اما بهشون وابسته نشو! وابسته که شدی، دیگه نمیتونی رهاشون کنی. اون وقت اگه اونا به هر دلیلی تو رو رها کردن، بدجور زمین میخوری. جوری که دیگه هیچوقت نمیتونی آسیب هایی که دیدی رو ترمیم کنی. به خودت بیا و سعی کن که هیچوقت و هیچ جا به هیچ کسی روی این زمین وابسته نشی و اگر هم شدی، توانایی کنار اومدن با اون حس رو داشته باشی.
متن درباره تنفر از احساس تنهایی کردن
چقدر از تنها بودن تنفر داری؟ مگه تنها بودن چشه که تو همیشه به دنبال اینی که با بقیه باشی و خوشحال بودنت رو به اونها گره میزنی؟ یک بار هم که شده سعی کن تنها باشی. خودت رو تنهایی به رستوران دعوت کن، خودت رو تنهایی به یک شام مفصل دعوت کن. اون موقع میبینی اونقدرا هم که فکر میکردی، تنهایی بد نیست. تو از تنهایی توی ذهن خودت یک غول ساختی و اونقدر اون رو برای خودت بزرگ کردی که بزرگترین ترست شده. اما فقط یک بار شهامت داشته باش و حال خوبت رو به بقیه گره نزن. اون موقع میبینی که این غول چقدر جلوی تو ضعیف میشه.
************
همه از تنهایی نفرت دارن. حتی درونگراترین آدما هم شاید نیاز به بعضی از آدما داشته باشن که کنارشون باشن و باهاشون از زندگی لذت ببرن. اما وقتی که این آدما نیستن، آیا تو باید زندگی رو برای خودت حروم کنی؟ هیچوقت و هیچوقت از تنهایی اونقدر تنفر نداشته باش که وقتی که مجبور شدی که تنها بشی، ذره ذره ی وجودت احساس خلاء کنه و خودت رو به مرز نابودی بکشونی. این نفرت رو به یک حس خوب تبدیل کن.
************
وقتی که یک نفر که اون همه باهاش خوب بودی، یهو باهات سرد میشه، یک حس تنهایی خیلی بدی بهت دست میده. تنفر و نفرته که در وجودت تو نسبت به این رفتار اون به وجود میاد. همه کاری میکنی که اون رو دوباره به سمت خودت جذب کنی و باعث بشی که شرایط مثل قبل بشه. این کار رو دیگه نکن. البته نمیگم که برای برگردوندن اون شخص تلاش نکن! شاید یک اشتباهی از تو سر زده و اون طرف بخواد با این کارش بهت اون رو بفهمونه. اما منظورم این هست که به اون وابسته نشو. سعی کن که اون رو به زندگیت برگردونی؛ ولی اگه برنگشت، سعی کن با این تنهایی کنار بیای.
************
احساس تنهایی اونقدرا هم نفرت انگیز نیست. این احساس بهت یاد میده که چطوری روی پاهای خودت وایسی و چطوری از خودت یک مرد موفق یا یک زن موفق که به هیچ کس و هیچ چیزی نیاز نداره بسازی و خودت رو به اون کسی که همیشه دوستی داشتی تبدیل کنی.
************
هر چقدر که نسبت به تنهایی از خودت تنفر نشون بدی، بالاخره یک روزایی سراغت میاد. بالاخره تو هم یک روزی تنها میشی. آیا میخوای همینجوری بزاری که این حس باهات بمونه و برای تغییرش هیچ کاری نکنی؟ سعی کن که این حس بد تنهایی رو هم بپذیری. بالاخره این هم یک حسه و ممکنه که به وجود بیاد. اما چقدر خوبه که تو دیگه با اون سر جنگ و دعوا نداشته باشی و گاهی اوقات با آغوش باز بپذیرش.
************
احساس تنهایی خیلی بده. اما وقتی که تنها میشی، دیگه چه کار میتونی بکنی؟ باید از همین الان خودت رو قوی کنی و نفرتت رو نسبت به حس تنهایی از بین ببری که اگه یک روزی مجبوری شدی به هر دلیل تنها باشی، این تنهایی اونقدرا هم اذیتت نکنه.
در ادامه تماشا کنید :
عکس نوشته غمگین دل تنهام برای پروفایل
گلچین شعرهای غمگین درباره تنهایی
عکس نوشته درباره قدم زدن برای پروفایل
عکس نوشته دلتنگتم زود برگرد برای پروفایل