برای هرکس موفقیت می تواند به معنای چیز متفاوتی باشد. اگر آرزو ، رویا یا هدفی دارید که می خواهید به آن برسید ، تنها آنچه شما نیاز دارید ، طرز تفکر درست و یک مجموعه قوی از اهداف است. در راه رسیدن به هدف متمرکز و با انگیزه بمانید. هنگامی که با شکست روبرو شدید ، به یاد داشته باشید که خودتان آۀن را انتخاب کرده اید و ادامه دهید. ممکن است،  با گذشت زمان و تلاش دریابید که به تعریف خود از موفقیت رسیده اید.

مراحل موفقیت

بخش اول :  ایجاد اهداف

1. تعریف شما از موفقیت چیست؟

شما اگر معنای موفقیت برای خودتان را ندانید، نمی توانید موفق شوید. هر کسی موفقیت را متفاوت می بیند. موفقیت واقعی از دستیابی به آنچه زندگی شما را شادترین می کند، حاصل می شود. پس از اینکه شما این موضوع را مشخص کردید، می توانید، اهدافی را تعیین کنید، که برای شما معنی دار و مهم است.

-سعی کنید تعریف خود از موفقیت را یادداشت کنید. آیا هدف شما برخورداری از یک درآمد ثابت، زندگی در یک منطقه خاص یا داشتن یک خانواده خوشبخت است؟ آیا موفقیت به شما امکان مسافرت ، پس انداز برای  بازنشستگی یا حفظ زندگی اجتماعی سالم را می دهد؟

-اگر در حال تلاش هستید ، فکر کنید چه چیزی شما را در زندگی شادتر می کند. آیا اوقات خود را با خانواده، مسافرت، دنبال کردن یک سرگرمی یا چیز دیگری سپری می کنید؟ اگر نگرانی مالی نبود ، چه کاری انجام می دادید؟ در مرحله بعد ، آنچه در زندگی برای رسیدن به خوشبختی ، به آن نیاز دارید را مشخص کنید.

2. هدف یا هدف نهایی خود را مشخص کنید.

کارهایی را که دوست دارید انجام دهید و انجام آن ها به شما حس رضایتمندی می دهد را مشخص کنید. پس از شناسایی کارهایی که دوست دارید انجام دهید ، از این اطلاعات برای یافتن هدفتان در زندگی یا هدف از زندگی کردن، استفاده کنید.

-پیدا کردن هدفی که دوست دارید، در رسیدن به هدف به شما انگیزه می دهد. اگر هدف شما کاری است، که از انجام آن لذت می برید، پشت سر گذاشتن هدف بسیار ساده تر است.

-تصور کنید، که می خواهید در 5 ، 10 و 20 سال دیگر زنده هستید. چه کاری می توانید انجام دهید، که به شما در دستیابی به رویاهای تان کمک می کند؟

-اگر در مورد انتخاب هدف یا اهدافتان گیج شده اید ، سعی کنید با یک مشاور حرفه ای یا یک روانشناس خوب ملاقات کنید.

-اهداف شما باید قابل سنجش باشد. به عنوان مثال، به جای تعیین هدف برای بهتر بودن در شغل خود، معیارهایی را ایجاد کنید مانند "هدف من افزایش 30 درصدی بهره وری من است و فقط 5 بار در سال برای این کار کم است."

3. هدف خود را به مراحل کوچک بشکنید.

روی ساده کردن ایده خود متمرکز شوید و کارهای خود را برای رسیدن به آن هدف مشخص کنید. اگر این بینش را دارید که به هدف خود حمله کنید ، اجرای آن آسان تر و کم تنش تر است.

-به عنوان مثال ، آیا هدف راه اندازی یک شرکت دانش بنیان غیر ممکن به نظر می رسد؟ آن را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید. اهداف کوچکتر می تواند شامل نوشتن یک برنامه تجاری، یافتن سرمایه گذاران، گرفتن وام یا ایده ی محصول باشد.

-اطمینان حاصل کنید که اهداف شما تیزبینانه هستند. این بدان معنی است که آنها خاص، قابل اندازه گیری، دستیافتنی ، مرتبط و به موقع هستند. از خود بپرسید، که آیا هر هدف با این معیارها مطابقت دارد یا نه.

جدول زمانی را برای زمان رسیدن به هدفتان تنظیم کنید.

جدول زمانی را برای خودتان تنظیم کنید، که دشوار اما قابل انجام است. اطمینان حاصل کنید که زمان کافی برای انجام هر یک از مراحل کوچکتر هدف خود دارید. حضور در یک نمایش کمدی تلویزیونی در سطح کشور ممکن است طی یک سال امکان پذیر نباشد، اما اجرای کمدی در مقابل حداقل 20 مشتری پرداخت کننده طی یک سال قابل اجرا است.

-حتما برای اهداف کوچکتر نیز رهنمودهایی تعیین کنید. به عنوان مثال ، یک هدف را برای پیوستن به تیم کمدی تا پایان ماه یا انجام یک سخنرانی خنده دار در مدت 3 ماه ایجاد کنید.

 مشخص کنید که برای دستیابی به اهداف خود به چه منابعی نیاز دارید.

این منابع ممکن است ابزار ، درس ، بودجه یا منابع دیگری باشد، که به شما در رسیدن به اهداف خود کمک می کند. ممکن است شما به مهارت های خاصی مانند سخنرانی عمومی یا افراد دیگر مانند کارمندان یا مشاوران نیاز داشته باشید

-به عنوان مثال ، برای شروع کار خود ، ممکن است به وام بانکی احتیاج داشته باشید. برای دریافت وام بانکی، به اعتبار کافی و یک بانک نیاز دارید.

-اگر می خواهید یک نوازنده باشید ، ممکن است نیاز به سرمایه گذاری روئی خرید انواع ساز، موسیقی و وب سایت خود داشته باشید.

آزمون بخش اول :

کدام یک از موارد زیر نمونه ای از یک هدف قوی است؟

 در کار خود بهتر عمل کنید.

یک شرکت جدید راه اندازی کنید.

 برای شروع یک تجارت جدید درخواست وام دهید.

بخش دوم :  مدیریت زمان و بهره وری

1. برنامه ای را برای خود تعیین کنید.

برای هر روز یک لیست برنامه داشته باشید. برای پروژه های طولانی مدت، به خودتان یک هدف یا کار روزانه بدهید، تا بتوانید آن را تکمیل کنید. با تمام شدن کارها ، آنها را بررسی کنید تا به شما برای ادامه دادن، انگیزه ببخشد. یک برنامه می تواند زندگی شما را سازماندهی کند ، حتی در روزهایی که احساس بی تحرکی می کنید.

-از یک نرم افزار یادادشت برنامه یا تقویم در تلفن خود استفاده کنید یا تعهدات خود را در یک جدول برنامه ریزی بنویسید. اطمینان حاصل کنید که تمام زمان های شما به وضوح نوشته شده است.

-اگر کارها را به راحتی فراموش می کنید ، یادآوری یا زنگ هشدار را بر روی تلفن خود تنظیم کنید تا به شما یادآوری شود.

-در مورد اینکه چه مدت کارها طول می کشد، واقع بین باشید. برای هر کار زمان بیشتری را از آنچه فکر می کنید، نیاز دارید؛ در برنامه ریزی لحاظ کنید.

2. تا حد ممکن عواملی که حواستان را از هدف پرت می کند، حذف کنید.

تقریباً غیرممکن است که 100٪ وقت روی هدف خود متمرکز شوید ، اما عواملی می تواند شما را از تولید کارآمد باز دارد. استراحت های گاه به گاه خوب است ، اما وقتی واستان از اهداف پرت شد، وقت آن رسیده که آنها را از بین ببرید.

-در صورت امکان در مکانی آرام کار کنید. اگر فضای کاری شما پر سر و صدا است، از هدفون یا گوش گیر استفاده کنید، تا جلوی آن را بگیرید.

-از خانواده و دوستان بخواهید که هنگام کار کردن روی چیزی شما را آزار ندهند. به آنها بگویید که شما این بار نیاز تنها باشید. در صورت لزوم، تلفن خود را خاموش کنید یا در حال کار کردن آن را در کشو قرار دهید.

-استراحت 5 دقیقه در هر ساعت می تواند به شما در تمرکز مجدد کمک کند. پیاده روی کوتاهی کنید ، یک میان وعده میل کنید یا حرکات کششی انجام دهید.

-از انجام چند وظیفه با هم خودداری کنید. کار کردن روی بیش از یک چیز به طور همزمان می تواند بهره وری شما را کاهش دهد. تمام تمرکز خود را به یک کار اختصاص دهید.

3. وظایف خود را هر از گاهی به دیگران موکول کنید.

سپردن قسمتی از وظایفتان به دیگران مربوط به مدیریت زمان است. شما ممکن است خودتان را به عنوان یک سوپرمن یا ابرقدرت تصور کنید، اما در مورد قدرت های شما محدودیت هایی وجود دارد. موکول کردن، وظایفتان که کمتر ضروری است،  به شما فرصت بیشتری می دهد؛ تا روی مواردی که برای هنر و صنعت شما کاملا ضروری هستند تمرکز کنید.

-اگر در حال نوشتن رمان هستید، از یک دوست یا ویرایشگر بخواهید که یک نسخه آن را برای شما بخواند. به جای تلاش برای اینکه خود ویرایش کنید، از آنها بخواهید. آنها می توانند آن را تصحیح کرده و پیشنهاداتی را در مورد طرح ارائه دهند.

-اگر به یک وب سایت برای تجارت خود نیاز دارید ، یک طراح وب استخدام کنید تا این کار را برای شما انجام دهد. اگر این کار را انجام دهید ، لازم نیست خودتان طراحی وب را یاد بگیرید و وب سایت همچنان عالی به نظر می رسد.

4. در انجام کارها به دیگران اعتماد کنید.

 اگر به اطرافیان خود اعتماد نکنید ، موفقیت آمیز بودن کارها دشوار است. موفق بودن تا حدودی در مورد جمع کردن تیم توانمند در اطراف شما است. اگر نمی توانید به اندازه کافی به دیگران اعتماد کنید تا به آنها اجازه دهید کار خود را انجام دهند ، احتمالاً در کار خودتان موفق نخواهید شد.

-هنگام تصمیم گیری به اینکه برای یک شغل به چه کسی اعتماد کنید، عوامل مختلفی را در نظر بگیرید. به مدارک تحصیلی، تجربه گذشته، تجارب شغلی و نظر کرد افرادی که برای آن هاغ کار کرده اد، استفاده کنید.

-به مردم اعتماد کنید، زیرا اعتماد کردن می تواند، یک عامل برای ایجاد انگیزه باشد. اگر به افرادی اعتماد داشته باشید ، آن به خوبی عمل می کنند زیرا می خواهند در برابر اعتماد شما به شما پاداش دهند. این یک محرک قدرتمند است.

-به مردم اعتماد کنید زیرا لازم است. به جای تلاش برای انجام همه کارها، وظایف خود را به افراد دیگر واگذار کنید تا آنها را به انجام برسانند.

-فراموش نکنید که به خودتان نیز اعتماد کنید!

5. یک مشاور پیدا کنید تا به شما راهنمایی کند.

مشاور کسی است که معمولا با کمی تجربه بیشتر از شما تجارت را می شناسد، مشاوره ارائه می دهد و به شما در دستیابی به اهدافتان کمک می کند. شما می توانید، از یک رئیس، استاد، عضو بزرگتر خانواده یا یک دوست خانوادگی بخواهید که مشاور شما باشد. مشاورین از دانستن اینکه راهنمایی آنها به معنای واقعی کلمه باعث موفقیت شما شده است ، خشنود می شوند. یک مشاور در زمینه های زیر به شما کمک می کند:

-ایجاد شبکه: شبکه سازی ارتباط با افرادی است که با فعالیت شما در ارتباط هستند. شبکه سازی بسیار سودمند است. شما در ازای دریافت چیزی، تخصص، نظر یا فرصت را به شخصی ارائه می دهید.

-عیب یابی: عیب یابی یادگیری در مورد چگونگی ساختن ایده ها یا برنامه های کاربردی برای کار کردن در شرایط دشوار است. مشاور شما می تواند به شما کمک کند تا آنچه را که نیاز دارید تغییر دهید تا ایده (های) خود را بهتر کنید، یافته و تغییر دهید.

-استراتژی: یک مشاور احتمالا بینش بهتری نسبت به شما خواهد داشت، زیرا او در این بازی زندگی مدت طولانی تری را با موفقیتها و شکست های بیشتر سپری کرده است. شما می توانید با استفاده از تجربیات آنها برای استراتژی های آینده تصمیم بگیرید.

 تا حد امکان به یادگیری خود ادامه دهید.

هرگز "سوئیچ یادگیری" خود را خاموش نکنید. شما هیچ وقت نمی دانید لحظه رسیدن شما به پیروزی شما کی خواهد آمد! به دیگران گوش دهید ، مطالعه مهارتهای جدید و یادگیری چیزهای جدید را ادامه دهید. اطلاعات جدید می تواند به شما در ایجاد ارتباط بین ایده ها و استفاده از آن ایده ها برای بهتر شدن زندگی به شما کمک کند.

-برای گسترش دانش خود ، کتاب بخوانید، فیلم های مستند تماشا کنید یا در کلاس های آنلاین شرکت کنید. موضوعاتی را دنبال کنید که برای شما جالب باشد یا مهارت لازم را به شما یاد می دهد.

-تا آنجا که می توانید در مورد صنعت ، شرکت ، سرگرمی یا هدف خود بدانید تا موفق شوید. افراد موفق در این زمینه چه می کنند تا به آنها در رسیدن به اهدافشان کمک کنند؟

7. خطرات محاسبه شده را در نظر بگیرید.

افراد موفق بزرگ فکر می کنند و بزرگ عمل می کنند. منتظر فرصتها نباشید تا در دامان شما بیفتند. خطر کنید و از راحتی دست بکشید. خطرات خود را مطالعه کنید ، اطمینان حاصل کنید که شانس به نفع شماست و حرکتی را انجام دهید.

-اینکه آیا شما مستقل عمل می کنید یا با غول های اقتصادی همکاری میکنید، مهم است. همکاری با این رقابا ممکن است، به شما کمک کند. برای مثال کمک می کند منابع مالی خود را جمع آوری کنید، به شما انگیزه می دهد تا بیشتر کار کنید و روابط جدیدی برقرار کنید.

-رهبری کنید ، دنبال نکنید. شجاعت انجام کار متفاوت را در خود ایجاد کنید.

-شما با هر ایده ای که پیش می آید به طور کامل به هدف نخواهید رسید ، اما هنوز هم می توانید در پروژه ها موفق شوید. به دنبال پروژه هایی باشید که برخی از موفقیت ها را به شما ارائه دهند ، حتی اگر آن موفقیت ها شما را مشهور یا ثروتمند نکند.

8. به دنبال حل مشکلات باشید.

به اطراف نگاه کنید و سعی کنید به راههایی که می توانید از طریق آن کمک کنید فکر کنید. افرادی با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند یا آنها از چه چیزی شکایت دارند؟ چگونه می توانید زندگی را برای آنها به شیوه ای موثر آسان تر کنید؟ آیا می توانید محصولی ایجاد کنید یا خدمتی ارائه دهید که شکاف اساسی را پر کند؟ مشکلات رایج شامل موارد زیر است:

-مشکلات اجتماعی: آیا می توانید به یک مشکل اجتماعی مشابه فکر کنید، که نیاز به اختراع دارد؟ به عنوان مثال ، رسانه های اجتماعی شیوه تعامل مردم با یکدیگر را از نو تعریف کرده و تغییر داده اند.

-مشکلات فناوری: آیا می توانید، به مردم در استفاده از فناوری کمک کنید تا کارهای خود را انجام دهند؟ به عنوان مثال، شرکت های سازنده پردازنده های کامپیوتری ، کامپیوترهای کوچکتر با کاربرد راحتتر را می سازند.

-مشکلات استراتژیک: آیا می توانید به شخص دیگری کمک کنید، تا یک مشکل استراتژیک را حل کند؟ به عنوان مثال، مشاوران به سایر شرکت ها و افراد کمک می کنند؛که از تولید بیشتر، سودآور و محتاطانه تر بهره مند شوند.

-مشکلات فردی: آیا می توانید به افراد کمک کنید که بهتر با یکدیگر همگام شوند؟ به عنوان مثال ، روانشناسان و مشاوران ازدواج به سایر افراد کمک می کنند تا در شبکه پیچیده روابط شخصی حرکت کنند.

9. از فناوری به عنوان ابزاری استفاده کنید نه به عنوان وسیله سرگرمی.

فناوری می تواند فوق العاده قدرتمند باشد. اما می تواند انرژی و بهره وری شما را نیز هدر بدهد. از فناوری برای اهداف تولیدی استفاده کنید ، اما اجازه ندهید که شما را گمراه کند.

-برای کمک به شما در برنامه ریزی اهداف روزانه ، جلسات و وظایف از برنامه ها و نرم افزار های یادداشت و برنامه ریزی آنلاین استفاده کنید. وظایف خود را در هنگام اتمام آنها بررسی کنید تا به شما در انگیزه ماندن کمک کند.

-موسیقی غالباً هنگام کار ، حواس انسان را پرت می کند. اگر به موسیقی خاصی احتیاج دارید ، سعی کنید به موسیقی جاز نرم یا موسیقی کلاسیک گوش دهید ، زیرا این موارد کمتر حواس شما را پرت کند.

-برای جلوگیری از ارسال ایمیل های مکرر ، شخصاً با همکاران و رئیس خود صحبت کنید. صندوق ورودی خود را طوری تنظیم کنید؛ که نامه های ناخواسته و پیام های بی اهمیت به پرونده ای دیگر ارسال شوند.

آزمون بخش دوم :

بهترین راه برای مدیریت زمان و بهره وری شما چیست؟

برای هر کار در لیست کارهای خود از زمانی که فکر می کنید نیاز دارید ، زمان بیشتری را برنامه ریزی کنید.

 هر ساعت یک استراحت 15 دقیقه ای انجام دهید.

 با همکاران خود بیشتر از طریق ایمیل ارتباط برقرار کنید.

بخش سوم  : تنظیم نگرش درست

1. موفقیت خود را تجسم کنید.

هر چقدر موفقیت خود را واضح تر و دقیق تر تجسم کنید، پیگیری آن برای شما آسان تر خواهد بود. وقتی با ناامیدی و مشکل روبرو شدید، به خود یادآوری کنید؛ که به هر حال می توانید به رویاهای خود برسید.

-هر روز چند دقیقه به موفقیت فکر کنید. خود را در فیلمی تصور کنید، که در آن موفق هستید. شما در فیلم چه می کنید؟ موفقیت شما مانند چیست؟ از احساس موفقیت خود لذت ببرید و از آن به عنوان انگیزه ای برای شعله ور ساختن آتش علاقه تان به موفقیت استفاده کنید.

-تابلوی واضح از تعریف موفقیت برای خودتان بسازید. از تصاویر و نقل قول های انگیزشی موجود در مجلات یا وب سایت ها برای ایجاد تابلو استفاده کنید. آن را در جایی قرار دهید که اغلب آن را ببینید ، مانند دفتر یا آشپزخانه خود.

-هنگام تصور موفقیت خود ، یک انگیزه سالم را پرورش دهید. افراد موفق همه به خود و هم ماموریت های خود اعتقاد دارند.

2. درباره همه چیزها کنجکاوی کنید.

بسیاری از افراد موفق کنجکاوی سیری ناپذیر دارند. اگر آنها نداند، که چیزی چگونه کار می کند. یا جواب یک سوال را ندانند ، آنها می فهمند. غالبا، این جست و جو در زمینه سوالاتشان آن ها را به خود کشف می رساند،  کنجکاوی مسیری است که در آن سفر به اندازه مقصد مهم است.

-در مورد همه چیزهایی که با آنها روبرو هستید سوال کنید. به عنوان مثال ، از دامپزشک بپرسید که چه چیزی سگ شما را از انسان متفاوت می کند یا با همسایه خود در مورد باغش صحبت کنید.

-اگر با چیز جدیدی روبرو شدید ، سعی کنید آن را جستجو کنید؛ یا درباره آن تحقیق بیشتری کنید. چه چیزی از آن می توانید یاد بگیرید؟

-با افراد دیگر در مورد تجربیات و موفقیت های آن ها صحبت کنید. ممکن است از شخصی که مدتها است می شناسید؛ چیز جدیدی بیاموزید.

-کنجکاوی به شما کمک می کند تعجب و شادی را در همه چیز بیابید. این می تواند به شما کمک کند به جای رفتن به سمت هدف نهایی ، از سفر کشف کردن لذت ببرید.

3. با افراد موفق نشست و برخاست کنید.

وقتی با افرادی که بسیار فعال و موفق هستند، نشست برخاست می کنید؛ دلگرم کننده است. شما می توانید با طرز تفکر دیگران آشنا شوید و آنها می توانند بین شما و دیگران ارتباط برقرار کنند. آنها همچنین می توانند در طی فرآیند به شما انگیزه دهند و از شما حمایت کنند.

-زندگی افراد مشهور را از طریق کتاب ها ، سخنرانی ها و شرح حال خودشان مطالعه کنید. در صورت امکان برخی از رویکردهای خود را در اطراف خود مدل کنید. دانش به همان اندازه قدرتمند است که آزاد است.

-به زندگی خود نگاه کنید. آیا کسی را می شناسید که این موفقیت را دارد که برای خودتان تصور می کنید؟ آنها چه کار می کنند؟ آنها چگونه به زندگی رویایشان نزدیک می شوند؟ از آنها راهنمایی بخواهید.

-از افرادی که شما را دلسرد می کنند یا مانع از رسیدن شما به اهدافتان می شوند، دوری کنید. آنها فقط شما را از راه موفقیت باز می دارند.

4. انتظارات خود را برای یک نتیجه واقعی تنظیم کنید.

این یک حقیقت در تجارت است که برای به انجام رساندن کارها باید اعتماد به نفس بالایی داشته باشید ، اما اطمینان حاصل کنید که انتظارات شما قابل کنترل و واقع بینانه است. اگر انتظارات شما خیلی زیاد باشد ، رسیدن به اهداف یا غلبه بر شکست سخت تر خواهد بود.

-اجازه دهید در انتظاراتتان انعطاف پذیری وجود داشته باشد. به عنوان مثال ، به جای انتظار موفقیت تضمین شده در شغل جدید خود ، بهتر است فکر کنید ، "خوب ، ممکن است برای عادت کردن و استقرار در این شغل جدید زمان زیادی سپری شود. اما اگر این کار به نتیجه نرسد ، می توانم شغل دیگری پیدا کنم. "

-به یاد داشته باشید که همیشه متغیرهایی وجود دارند، که نمی توانید کنترل کنید. با این وجود می توانید نحوه واکنش خودتان به موقعیت ها را کنترل کنید. به عنوان مثال ، اگر هزینه غیرمنتظره ای پیش آمد ، به خود بگویید که این فقط یک خسارت موقتی است.

-به بازخورد توجه کنید، حتی اگر بعضی اوقات این کار سخت باشد. انتقاد سازنده می تواند به شما در شناسایی نقاطی که می توانید در آن پیشرفت کنید ، کمک کند.

-یاد بگیرید که انتظار شکست را داشته باشید. دستیابی به موفقیت بدون اینکه در بعضی از مواقع در طول مسیر گیر کنید، غیرممکن است.

آزمون بخش سوم :

اگر می خواهید نگرش مناسبی برای موفقیت داشته باشید، باید:

هر روز یک ساعت اختصاص دهید تا موفقیت خود را تصور کنید.

 از پرسیدن سوالات زیاد خودداری کنید.

 زندگی افراد موفق را مطالعه کنید و برخی از رویکردهای خود را در اطراف خود الگو بگیرید.

بخش چهارم : غلبه بر شکست ها

1. زمانی که با مشکل مواجه شدید دوباره امتحان کنید.

شما بیش از آنچه شکست-اهمیت دارد به آن اهمیت می دهید. هرگز از عدم موفقیت مردد نشوید، زیرا زندگی فرصت های زیادی را به شما می دهد. آنچه شما را تعریف می کند این است که چگونه خود را پس از سقوط بالا می کشید. تسلیم نشوید اگر اولین تلاش شما نتیجه نگرفت ، هدفتان را رها نکنید...

-بهانه نگیرید. با مقصر دانستن اشخاص یا چیز دیگری ، شکست خود را منطقی توجیه نکنید. وقتی شما در کاری مقصر هستید، بپذیرید. این به شما کمک می کند تا برای بهتر شدن مواردی را که باید تغییر دهید شناسایی کنید.

-از شکستهای خود بیاموزید. شکست ها فرصتی برای یادگیری هستند. اگر اشتباه کنید و از یادگیری امتناع ورزید ، احتمال این وجود دارد که یک بار دیگر آن اشتباه را تکرار کنید. اگر اشتباه کنید و از آن مطالبی را یاد بگیرید ، وقت خود را برای تکرار کردن همان اشتباه تلف نمی کنید.

2. در برابر  خطاها یا اشتباهات متوقف نشوید.

 قبول کنید که زندگی ناعادلانه است. این یک حقیقت است. به جای اینکه به این بی عدالتی بپردازید ، در نظر بگیرید که چگونه می توانید با جهان همگام شوید و آن را بهتر کنید. فکر کنید که چگونه از این وضعیت برای منافع خود استفاده کنید.

-به عنوان مثال ، اگر در یک محیط کار سمی کار می کنید ، برای دستیابی به پشتیبانی همکارانتان ابتکار عمل داشته باشید. به آنها  موفقیت های خودشان را  یادآوری کنید و در صورت لزوم به آنها انگیزه دهید.

-بعضی اوقات اتفاقات غیرمنتظره رخ می دهد که می توانند در جهت رسیدن به اهداف شما باشند. به عنوان مثال ، یک آسیب ممکن است مانع از اجرای ماراتن شود. اهداف جدیدی ایجاد کنید یا به دنبال روشهای متفاوتی برای دستیابی به رویاهای خود باشید. به عنوان مثال ، شما می توانید درگیر یک ورزش راحت تر برای مفاصل تان مانند شنا کردن بروید، یا تصمیم بگیرید از طریق فیزیوتراپی مفاصل تان را بهبود دهید.

3. برای سعادت در سایر قسمت های زندگی خود تلاش کنید.

- به یاد داشته باشید که موفقیت تضمین کننده خوشبختی نیست. موفقیت با رسیدن به یک هدف برابر است ، اما فرض نکنید که همیشه سعادت به ارمغان می آورد. به جای تمرکز فقط روی هدف خود ، اطمینان حاصل کنید که به تعادل در زندگی خود خواهید رسید. هدف خوشبختی در سایر بخش های زندگی خود را نیز دنبال کنید.

-در طول راه پل ها را نسوزانید. بخش زیادی زندگی مربوط به روابط شخصی است ، بنابراین آنها را ترک نکنید. اگر روشی ارزان و کارآمد برای ایجاد شکاف هسته ای ابداع کرده اید ، اما از تعاملات اجتماعی و حامی برخودار نباشید، آیا ارزش آن را دارد؟

-تجارب ارزش در مورد اشیاء. تجربه ، نه پول و یا دارایی ، شما را در طولانی مدت شادتر می کند. [8] در طول مسیر بر ایجاد خاطرات عالی با افراد بزرگ توجه کنید و باید خوشحال باشید.

4. حتی اگر شکست خوردید، روی تفکر مثبت تمرکز کنید.

شما اگر بدانید، که افکار شما نه راه های دیگر تا چه اندازه روی اقدامات و تصمیم گیری های شما موثراست،  تعجب خواهید کرد. اگر شکست خوردید ، از شروع کار تازه نترسید. خوشحال باشید، چونکه به شما فرصتی داده شده است تا موفق تر باشید.

آزمون بخش چهارم :

کدام یک از موارد زیر بهترین راه برای غلبه بر شکست های شما است؟

تا زمانی که شکست بخورید ، روی یک هدف تمرکز کنید.

به دنبال روشهای متفاوتی برای رسیدن به رویاهای خود باشید.

بپذیرید که زندگی ناعادلانه است و هدفی متفاوت تر و واقعی تر را انتخاب کنید.

---

مطالب پیشنهادی :

چگونه یک دانشجوی موفق باشیم

راهکارهایی برای رسیدن به موفقیت در دبیرستان

---