دریا، مظهر آرامش و آسایش می باشد. معمولا وقتی به دریا و کنار ساحل می رویم، حس آرامش مثال زدنی ای تمام وجودمان را فرا می گیرد؛ احساس بسیار خوبی به آدم منتقل می شود و شخص لذت خواهد برد. در جملات و شعر ها نیز از کلمه دریا، زیاد استفاده شده است و در این جملات و اشعار نیز، دریا را نماد های گوناگونی نظیر آرام بودن، خروشان بودن، نامرد بودن، بخشنده بودن و . . . توصیف کردند. در زیر نمونه هایی از این جملات زیبا را برایتان بازگو می کنیم:

جملات ناب و زیبا درباره ی دریا:

عظمت و قدرت:

**"دریا بزرگترین معلم من بوده است. صبر، استقامت و قدرت را به من آموخته است." - ویلیام فولکنر

**"دریا آینه ای از روح انسان است. گاه آرام و ساکت، گاه پر تلاطم و خروشان." - جان ویلسون

**"قدرت بی کران دریا، یادآور قدرتی است که در وجود خودمان نهفته است." - مهاتما گاندی

آرامش و زیبایی:

**"صدای امواج دریا، نغمه ای آرامش بخش برای روح است." - شاعر ناشناس

**"در پهنه ی بیکران دریا، غرق در زیبایی و عظمت خلقت می شوم." - مولانا

**"تماشای طلوع و غروب خورشید در ساحل دریا، زیباترین نقاشی طبیعت است." - آنتوان دو سنت اگزوپری

زندگی و رمز و راز:

**"دریا مملو از رمز و راز و موجودات شگفت انگیز است. هر موج، داستانی برای گفتن دارد." - ژول ورن

**"زندگی در اعماق دریا، مانند سفری به دنیایی دیگر است." - ژاک-ایو کوستو

**"دریا نمادی از زندگی است. همواره در حال حرکت، همواره در حال تغییر." - هراکلیتوس

انگیزه و امید:

**"دریا به ما می آموزد که تسلیم نشویم، حتی در مقابل طوفان های سهمگین زندگی." - نلسون ماندلا

**"در اعماق وجودمان، قدرتی بی کران مانند دریا نهفته است. فقط کافیست آن را کشف کنیم." - پاولو کوئیلو

**"دریا به ما یادآوری می کند که هیچ چیز غیرممکن نیست. افق همیشه در انتظار ماست." - کریستوفر کلمب

عشق و تحسین:

**"عشق من به دریا، بی کران و بی قید و شرط است." - شاعر ناشناس

**"هر بار که به دریا نگاه می کنم، احساس می کنم به عظمت هستی پی می برم." - آلبرت انیشتین

**"دریا، معجزه ای از خلقت است که قلب من را به تسخیر خود درآورده است." - جان کیٹس

متن بیو دریا

در قلب دریا، روحم را پیدا کردم ؛ جایی که موج‌ ها با داستان‌ های بی‌ پایان زمزمه می‌ کنند."

"من و دریا، دو راز بی‌ کران ؛ هر دو عاشق سفر و داستان‌ های ناگفته‌ ایم."

 "هر موج ، یک داستان؛ هر امواج، یک رویا. دریا، تابلوی رنگارنگ زندگی من."

 "دریا ، آرامشی بی‌ کران؛ هر نگاه به او، یک سفر به اعماق وجودم."

 "روی امواج دریا ، با هر موج ، یک قطره از دلتنگی‌ هایم را می‌ شویم."

 "دریا، نجوای قلب من ؛ در هر موج، زمزمه عشق و آرزوهایم."

 "با نگاه به افق دریا، دریافتم که هر پایانی، آغازی دوباره است."

 "دریا ، پیانوی طبیعت ؛ هر موج، نتی از جشن زندگی."

9. "در کنار دریا، هر نسیمی پیامی دارد؛ نجوای آرامش و زندگی."

 "دریا، دفتر خاطرات من ؛ هر امواج، صفحه‌ ای از روزهای گذشته و رویاهای آینده."

قشنگ ترین جملات کوتاه و اشعار در مورد دریا :

"دریا، آیینه‌ ای که در آن ستارگان خود را می‌ بینند."

************

"هر موج ، نجوایی از قلب اقیانوس."

************

"دریا ، دفترچه‌ ی روزانه‌ی ماه ؛ هر شب ، یک خاطره."

************

"در آغوش دریا، هر غمی به امواجی از آرامش تبدیل می‌ شود."

************

"دریا ، نقاشی خداوند ؛ هر رنگ ، پیامی از عشق بی‌ کران."

************

"موج‌ های دریا ، زمزمه‌ هایی از رازهای ناگفته‌ ی زمین."

************

"دریا ، موسیقی بی‌ پایان طبیعت ؛ هر امواج، نغمه‌ ای از جاودانگی."

************

"در کنار دریا، هر نفس ، غوطه‌ ای در زیبایی‌ های بی‌ انتها."

************

"دریا، رقصند ه‌ای در مهتاب ؛ هر موج ، قدمی در رویای شبانه."

************

"امواج دریا ، نامه‌ هایی از دل اقیانوس به ساحل."

متن عاشقانه دریا و ساحل

```

💙

💙 💙

💙 دریا، 💙

💙 نمادی از 💙

💙 عشق بی‌ پایان 💙

💙 ما، مانند 💙

💙 دو عاشق 💙

💙 در کنار 💙

💙 ساحل، 💙

💙 موج‌ها 💙

💙 نجوای عشق 💙

💙 ما را بازگو 💙

💙 می‌ کنند ؛ هر 💙

💙 امواج، قصه‌ ای 💙

💙 از دلبستگی ما. 💙

💙 همیشه با هم، 💙

💙 مانند ساحل 💙

💙 و دریا، 💙

💙 جاودانه. 💙

💙

```

این متن به شکل قلبی نوشته شده و عشق را با استفاده از تصاویر زیبای دریا و ساحل توصیف می‌کند، ایده‌ آل برای استفاده در پروفایل‌ های شبکه‌ های اجتماعی یا به عنوان پیامی عاشقانه.

متن و شعر خاص و لاکچری در مورد دریا :

متن:

"دریا، مظهری از شکوه بی‌ کران . مانند یک جواهر درخشان در دل طبیعت ، با امواجی که چون نقره‌ های درخشان بر ساحل می‌ نشینند. هر موج ، لمسی از لوکس و زیبایی ، هر نسیم ، پیام‌ آوری از دنیایی فراتر. دریا ، نه فقط یک پدیده طبیعی ، بلکه نمادی از عظمت و جلال است ، یک تجربه حسی که فراتر از تصور است."

شعر:

دریای تو ، اقیانوسی از جلال و زیبایی ،

هر موج، یک قصه از عشق و رویایی.

مانند مرواریدی در دل صدف،

درخشش تو ، بی‌ انتها و عمیق ، همچون عشق نجیب.

امواجت به آرامی نوازش می‌ کنند ساحل را،

چونان لالایی شبانه برای قلب‌ های بی‌ تاب.

دریای تو، فصلی نو از شکوه و ابهت ،

در هر نگاه، سفری به اعماق عشق و هیبت.

ای دریای خروشان، تو همچون داستانی پرشکوه،

در هر موجت ، حکایتی از عظمت بی‌ پایان و روح.

این متن و شعر، با الهام از زیبایی و شکوه دریا ساخته شده‌ اند و برای ابراز احساسات عمیق و لوکس در قالب کلمات مناسب هستند.

متن کوتاه دریا

وقتی که دلتنگ دیدارت هستم آرامش ساحل هم داشته باشی باز هم دل تو بارانیست. خیس تر از دریا و خرابتر از امواج. هر چه در وصف بی قراری مینویسم به سان دریایی مواج و طوفانی هستم.

******************

هنوز تکلیفم با چشمانم مشخص نشده است. دور که می شوم صدای باران و نزدیکتر که می شوم بوی دریا به مشامم می رسد. در ساحل چشمانت لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم.

برای مرغابی دریا به سان تفریحی بیش نیست اما برای ماهی حکم زندگی دارد. تلاش کن که برای کسی که دوستت دارد زنرگی باشی نه تفریح

******************

در وصف دریا هر چقدر هم که بنویسی باز هم کم می آوری حجم جملات زیاد است. همانطور که دریا بی نهایت است وصفش هم بی نهایت است بی نهایتی بر کران بی کرانگی ها، هر چه بجویی تشنه تر خواهی شد چرا که سیراب شدن از دریا بی مفهوم است. دریای شور است به شوری اشک هایی که در فراقت ریختم.

قایقی که از دریا برنمی گردد یا اسیر طوفان شده است یا غم قایقران

******************

آرزو داشتم در دل یک موج زندگی کنم. به دیوار آبی مواج تکیه کنم و چشم بدوزم به قله ی موج و از جوهر دریا بنویسم و هر آنچه دلیل بی تابی مان شده را با دریا در میان بگذارم.

******************

ای دریای بی کران دلم ماسه های نرم ساحل تو را می خواهد. دلم تن خیس و مشتاق و بی قرار تو را می خواهد. دریای بی کران سر بر بالینت می نهم و موج هایت تن پوشم می شوند. می خواهم با این تن پوش به خواب روم و در خواب مرا به عمیق بلند آبی و رویایی خودت ببر.

چقدر دلم دریا بودن را می خواست دریایی عمیق و پر رمز و راز، وقتی دریا باشی دست نیافتنی و رمز الود خواهی شد مانند دریا تنها و سربلند، تنها و خودبسنده خواهی شد.

******************

مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را

فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را

« فاضل نظری »

******************

در این فکر بودم که در کدام ساحل دل به دریا بزنم تا یاد دریای شورانگیز چشمانت افتادم و فهمیدم همین جا باید دل به دریا بزنم .

تو دریای آرام من هستی، تو بهترین احساس را در من به وجود می آوری

تو رویای من هستی، قلبی که الهام بخش من است

تو شعله ایمان به عشق را در من روشن می کنی

هر زمان که نفس می کشم، زندگی زیبایی دوباره پیدا می کند

تو چشم هایی هستی که باعث می شوی من ببینم، تو هدف منی، ملکه راز های منی

تو یکی هستی، یک روز ممکنه مرا به زانو درآوری، تو همه چیز من در این دنیایی

چیزی که می خوام بهت بگم اینه که من عاشق وقار تو هستم، تو روح منی

دوستت دارم همسر عزیزم

حکایت من حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایق نداشت

******************

وقتی دلت گرفته باشه

تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند

باز هم دل تو بارانی ست

خیس تراز دریا خراب تر از امواج

عشق با این همه نیرنگ عواقب دارد

جدل آینه و سنگ عواقب دارد

رود بی تاب برای لب دریاست ولی

جاده فرسنگ به فرسنگ عواقب دارد

اشتباه می‌کنند بعضی‌ها که اشتباه نمی‌کنند ! باید راه افتاد … مثل رودها که بعضی به دریا می‌رسند، بعضی هم به دریا نمی‌رسند رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد . پی نوشت : اکثر ساکنان بندر دیگر صدای امواج دریا را نمیشنوند عادت موجب محرومیت از لذت های شیرین میشود . . پی نوشت : دریا که دلش دریاییست اما بیچاره ماهی هایی که از درد و دل های میهمانان ساحل به اعماق فرار میکنند.

******************

مد چشمت بی شتابم می کند

موج این دریا حبابم می کند

باز لبخند تو می گوید بیا

باز می آیم ، جوابم می کند

مانده ام سر گشته در یک انتظار

تا غمت کی انتخابم می کند

متن در مورد دریا

بس دیده که شد در انتظارت

دریا و نمی‌رسد به ساقت

-----------------------------

مثل ساحل آرام باش

تا دیگران مثل دریا، بی قرارت باشند

----------------------------

می خواهم آنقدر به پایت گریه کنم که دریا پیش چشمانم کم بیارد

می توان آیا به دریا حکم کرد که دلت را یادی از ساحل مباد؟ موج را آیا توان فرمود ایست! باد را فرمود که باید ایستاد آنکه دستور زبان عشق را بی گزاره در نهاد ما،نهاد خوب می دانست که تیغ تیز را در کف مستی،نمی بایست داد

******************

از من

تا تو

هفت آسمان

دریاست

مد چشمت بی شتابم می کند

موج این دریا حبابم می کند

باز لبخند تو می گوید بیا

باز می آیم ، جوابم می کند

مانده ام سر گشته در یک انتظار

تا غمت کی انتخابم می کند

--------------------------

عجیب شباهتی داشتی با دریا

دریا نیز غرقش که می شوی پس ات می زند

-------------------------

پی یک بوسه گرد پایه حوض

بسی گشتم تو دل دریا نکردی

------------------------

به دامن گرچه دریا دارد اما

گریبانش نم جویی ندارد

چو کشتی شو عنان از پاردم ساز

ازین دریا که لولویی ندارد

--------------------------

تمام آب های روی زمین رو میتونی فرض کنی؟

اقیانوس

دریا

باران

فکر کن اگه همشو بخوای با قطره چکان قطره قطره کنی چقدر میشه؟

به همون اندازه دوستت دارم

--------------------------

لاک پشت های کوچکی که تازه به دنیا آمده اند را دیده ای؟

بی اختیار به سمت دریا می روند

این گـونه دوستت دارم بی اختیار

--------------------------

دریا کنم اشک و پس به دریا

در هر صدفی جدات جویم

دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم

وندرین کار دل خویش به دریا فکنم

--------------------------

نزدیکت می شوم بوی دریا می آید

دور که می شوم صدای باران

بگو تکلیفم با چشم هایم چیست؟

لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم؟

--------------------------

کوه ، دریا ، آسمان...

ظاهرا دنیای ما ، از هرطرف آزاد نیست

اعتباری آنچنان بر چرخ بی بنیاد نیست

هرنشانی در خمی از جاده ای گم می شود

بی نشان رفتند و پیغامی بجز فریاد نیست

ای غبار آلودگان ، یک گام یعنی یک نبرد

زندگی جز جنگ با گمراهی و بیداد نیست

قامتی رعنا ، دلی شاداب ، عزمی استوار

ناتوانی با چنین سرمایه ای ایراد نیست

کوه ، دریا ،آسمان ، انبوه آدمها ، زمان

قصه ای شیرین تر از ترکیب این آحاد نیست

تا ابد در بیکران ها ، همچو موجی بیقرار

آرزو داشتم در دل یک موج زندگی کنم. به دیوار آبی مواج تکیه کنم و چشم بدوزم به قله ی موج و از جوهر دریا بنویسم و هر آنچه دلیل بی تابی مان شده را با دریا در میان بگذارم

******************

صدای موجت ای دریا

برایم شعر زیبایی ست

پر از راز و پر از لذت

همانند معمایی ست

صدف می ریزی از خوبی

به روی ساحلت هرروز

و بوی تازه می گیرد

ازاین خوبی، دلت هرروز

در آغوش تو ماهی ها

تمام لحظه ها شادند

به زیر آب و روی آب

همیشه شاد و آزادند

پرستوهای دریایی

که خیلی عاشق موجند

نشسته گاه برساحل

و گاهی نیز در اوجند

تو ای دریا ! برای ما

بخوان شعر قشنگت را

به روی ماسه جاری کن

صدای رنگ رنگت را

نزدیکت می شوم بوی دریا می آید دور که می شوم صدای باران بگو تکلیفم با چشم هایم چیست؟ لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم؟

******************

در نمک باید راز عجیبی نهفته باشد

هم در اشک های ماست

هم در دریا

-----------------------------

حکایت من، حکایت کسی بود، که عاشق دریا بود، اما قایق نداشت

-----------------------------

مرا بپوش، از چشم های بی پروا

مرا غرق کن، در تلاطم آغوشت

آن چنان که از تو، به هیچ ساحلی نرسم

-----------------------------

چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست

درین ساحل که من افتاده ام خاموش

غمم دریا، دلم تنهاست

وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست

خروش موج با من می کند نجوا

که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت

که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت

مرا آن دل که بر دریا زنم نیست

ز پا این بند خونین بر کنم نیست

امید آن که جان خسته ام را

به آن نادیده ساحل افکنم نیست

----------------------------

کاش میدانستی برای داشتنت

دلی را به دریا زدم، که از آب واهمه داشت

---------------------------

این ساحل خسته را تو پیدا کردی

این موج نشسته را تو برپا کردی

من خامش و خسته خفته بودم ای عشق

مرداب دل مرا تو دریا کردی

---------------------------

دریا از من گله مند است

زیرا که همیشه وسعت دل تو را به رخ او می کشم

---------------------------

اول دریا، آرام بود و شب ها راه نمی رفت

تا تو هوای شهر به سرت زد

حالا هزار سال است

دریا گیج

هی می رود هی بر می گردد.

---------------------------

شنیده بودم می گفتن هر وقت دلت تنگ شد

برو کنار ساحل دریا آدم رو آروم میکنه

اما بعد فهمیدم

معرفت بعضی آدما حتی دریا رو هم آروم میکنه

---------------------------

می دونی دریا چرا دریا شد؟

به خاطر موجاش

اگه موج نداش هیچ و قت دریا نمی شد

من یه دریام و تو موج های منی

---------------------------

دریا برای مرغابی تفریحی بیش نیست

اما برای ماهی زندگیست

برای کسی که دوستت دارد زندگی باش نه تفریح

---------------------------

آدم ها من را به یاد تو نمی اندازند، اینجا هیچ کس شبیه تو نیست

دلم که تنگ می شود برایت، کنار آتش می نشینم و دریا می کشم و به درختان فکر می کنم

---------------------------

مهربانی را وقتی دیدم که کودکی داشت آب شور دریا را با آبنبات چوبی کوچکش شیرین می کرد

---------------------------

شاید عظمت قلب ها را با دریا مثال بزنند

اما من دوست دارم تو را به ترنم صبحگاهی مثال بزنم

چون در هوای تو نفس کشیدن عجیب بوی بهشت می دهد

---------------------------

ساحل دلت را به خدا بسپار

خودش قشنگ ترین قایق را

برایت می فرستد

ماهیان از تلاطم دریا به خدا شکایت کردند و چون دریا آرام شد خود را اسیر صیاد دیدند… تلاطم زندگی حکمت خداست از خدا دل آرام بخواهیم نه دریای آرام

******************

انسان های بزرگ مانند دریایی هستند

که هر قدر سنگ در آنها بیندازیم

متلاطم نمی شوند

---------------------------

مثل ساحل آرام باش

تا مثل تلاطم بی قرارت باشند

مثل ساحل شوید

وقتی کسی روی دل تان را خط خطی می کند

و یا چیزی حک می کند که ناراحت می شوید

موجی از خوبی بفرستید و همه چیز را پاک کنید

شما ساحل آرامش شوید

---------------------------

میخندی و برات مهم نیست … ای دریغ

من آن نهنگی ام که به ساحل کشانده ای

---------------------------

موجی که از دریا گریزان شد کجا می رفت

ساحل که دلتنگی دریا را نمی فهمد

---------------------------

مرا دوست بدار

مرا آرام دوست بدار

مرا بسان نوازش باد بر گندم زار

بسان کشیدگی موج بر امتداد ساحل

و سادگی بی حصر آسمانی آبی

دوست بدار

---------------------------

بانوی من

اگر دست من بود

سالی برای تو می‌ساختم

که روزهایش را

هر طور دلت خواست کنار هم بچینی

به هفته‌ هایش تکیه بدهی و آفتاب بگیری

و هر طور دلت خواست بر ساحل ماه‌ های آن بدوی

---------------------------

حالا که برا ی تو میسر گشته

بگذر دگر از حال من سرگشته

تو منظره قشنگ ساحل اما

هر موج که سمتت آمده برگشته

---------------------------

فانوس این خانه عاشقانه می سوزد

گردباد هم که باشی

خاموش نخواهم شد

دریا با جزر می رود

که با مد بازگردد

یا جزر باش، یا مد

این کشتی شکسته

باید به ساحل برسد

---------------------------

دوست داشتنت

اندازه ندارد

پایان ندارد

گویی بایستی بر ساحل اقیانوس

موج های کوچک و بزرگ مکرر را

بی انتها، بشماری

---------------------------

در ساحل، زندگی متفاوت است، زمان متوقف می شود

امواج اقیانوس محکم بر پا های من بوسه می زنند

هوای گرم در اطراف من می رقصد، این یک دنیای جدید است

من با عشق در شن و ماسه های ساحل غرق می شوم

---------------------------

در تابستان امواج خروشان دریا به آرامی بر روی ساحل حرکت می کنند

اینجا بهشت سرگرمی و لذت است که اندازه ای ندارد

زیبا، آرام، پاک، تمیز و دیدنی ترین مکانی است که تا به حال دیده ام

---------------------------

از دریا بدم می آید

چه کسی می گوید دریا زیباست

دریا آبیست

از کدام دریا حرف می زنی

همان دریایی که ماهی های بی گناه را تحویل

صیادان می دهد

همان دریایی که کوسه می پروراند

همان دریایی که اسکلتهای ماهی هارا تحویل

ساحل می دهد و من را می ترساند

ماجرای تایتانیک را هم که خوب می دانی

راست می گویی برو کنارش اگر دوسش داری

تا بر دستهای موج زده اش تو خفه و لگد کوب کند

-------------------------------

دریا که زان اول دریا نبود ، قطره ای بیش در این دریا نبود، با مشقت قطره ای به قره دیگر پیوست، دریای پر ابی ز آنان گشت.

------------------------

---------------------------------------------

دریا برای مرغابی تفریحی بیش نیست،

اما برای ماهی زندگیست…

برای کسی که دوستت دارد

” زندگی ” باش ،، نه ” تفریح ”

--------------------------------------------

هزاران قطره را دریا کن ای دوست!

همه اجزاء را یکجا کن ای دوست!

گناه توست،کثرت آفرینی

تو مسئول خطای اینچنینی

----------------------------------------

اگر سختم، اگر دشوار

اگر سیل مصیبت بار

اگر تلخم ،اگر بیمار

منم از عشق تو بسیار

من آن هم خون و هم گریه

که بغضش را به دریا داد

که از اوج پریدن ها

بر این ویرانه ها افتاد

-------------------------------------

آدم ها من را به یاد تو نمی اندازند ، اینجا هیچکس شبیه تو نیست

دلم که تنگ می شود برایت ، کنار آتش می نشینم و دریا میکشم و به درختان فکر می کنم

------------------------------------

مهربانی را وقتی دیدم که کودکی داشت آب شور دریا را با آبنبات چوبی کوچکش شیرین می کرد.

-------------------------------------------------------------------------------

روی آن شیشه ی تب دار تورا ها کردم

اسم زیبای تورا با نفسم جا کردم

شیشه بدجور دلش ابریو بارانی شد

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم

با سر انگشت کشیدم عکس تورا

عکس زیبای تورا سیر تماشا کردم

-------------------------------

شاید عظمت قلب ها را با دریا مثال بزنند . . .

اما من دوست دارم تو را به ترنم صبحگاهی مثال بزنم . . .

چون در هوای تو نفس کشیدن عجیب بوی بهشت می دهد

------------------------------

تا ته قصه چ پیدا و چ پنهون باتوام..

زیر اوار مصیبت یا ک بارون با توام..

دل ب دریا زدم و کاری ب دنیا ندارم..

تو سکوت سنگین دنیا غزل خون باتوام..

هرچی تنها تر بشی دنیا تورو کم تر میخواد..

خودت اونوقت میبینی چقدر فراوون با توام

------------------------------

اشتباه می کنند

بعضی ها

که اشتباه نمی کنند !

باید راه افتاد …

مثل رودها که بعضی به دریا می رسند،

بعضی هم به دریا نمی رسند

رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد

------------------------------

دل من یه روز به دریا زد و رفت

پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

زنده ها خیلی براش کهنه بودن

خودشو تو مرده ها جا زد و رفت

-----------------------------

مد چشمت بی شتابم می کند

موج این دریا حبابم می کند

باز لبخند تو می گوید بیا

باز می آیم ، جوابم می کند

مانده ام سر گشته در یک انتظار

تا غمت کی انتخابم می کند

-----------------------------

یک نفر

بال هایش

آتش گرفته

نه

سوخته

خاکستر شده

دریا ..!

توکجایی؟

ساحل ات

ما را

کفایت می کند

یک نفر

پر می زند

نه

پر پر می زند

ای آسمان.!

تو کجا جا مانده ای؟

شب را

با تو بودن

ما را

کفایت می کند

یک نفر

جان می دهد

نه

سال هاست

در فراق آسمان

جانش

به دریا داده است

ای گور کن

ناز تو را هم

باید خرید؟ . . .

----------------

ساحل دریا کنارم ، قایقی رنگین سوارم

لبِ دریا – بَه چه زیبا

همه جا شاد و قشنگه ، آبِ دریا بَه چه رنگه

چه تماشا - شن و دریا

پاپتی بر روی شن ها ، بازی و عشق و تمنّا

رازِ دلها – در آسمان ها

دسته دسته رفته بودند ، شیونِ عشقی سرودند

بَه چه خوانا - در عشق پیدا

بال می زد مرغکِ غم ، در جوارِ اشکِ شبنم

بارش بارانی نم نم

یارِ شیدا - در تماشا - بَه چه زیبا

ساحلِ دریا کنارم ، بَه چه گلها در دیارم

شاد و خندان - ثعلبی جان - دردِ درمان - در شنستان

---------------------------------------------

دریا دریاب مارا

ما تشنه لبان ساحلت افتاده بر ماسه تافته

تنها و غریب با کوله بار محنت وعطش

سوختگی لبانم و ترنم اینکه

دریاب دریاب

تو در می یابی و می خروشی

و خروشت خاموشی تلخ دوری ست

دوری از اوج اسمان زیبا

و ان اسمان را میطلبی تا ابری گردی

وجاری شوی

بردیده گان معصوم طفلی

که قلعه ماسه ایش بر ساحل تو خراب گشته ور دریاب مارا

دریا دریاب مارا ...

-------------------------------------------------

وداع آخرم با تو، وداعم با نفس هامه

ببین نزدیکه ویرون شم، رفیقم قلب تنهامه

یه دریا تو چشام دارم،شبم لبریز بارونه

بدون تو کسی جز من، کنار من نمیمونه

------------------------------------

شبیهِ ساحل،

آغوش باز کن،

تا خیالِ دریا بودن کنم!

خدایم باش تا با شعر عبادت ‌شوی!

مجنون بخوان مرا تا قاب بگیرم صدایت را‌ !

حالا دیگر از سینه ی دیوار هم

نجوایِ دوستت دارم ‌می آید!

بیشتر دیوانگی کنم…

با من، ما می شوی؟

بعضی خاطرات ، هیچ وقت استخون هاتوهم ترک نمیکنن. دقیقا عین نمک توی دریا، اونا تبدیل به یک بخشی ازت میشن و حملشون می‌کن

******************

لب دریا… نسیم و آب و آهنگ …

شکسته… ناله های موج … بر سنگ.

مگر دریا دلی … داند … که ما را…

چه توفان ها ست … در این سینه تنگ !

تب و تابی ست … در موسیقی آب

کجا … پنهان شده ست … این روح بی تاب

فرازش … شوق هستی … شور پرواز…

فرودش : غم … سکوتش : مرگ ومرداب …!

سپردم … سینه را … بر سینه کوه

غریق بهت جنگل های انبوه …

غروب بیشه زارانم … در افکند

------------------------------------

پایان یکی ست، پنجره ی آسمان یکی ست

خورشید بین این همه رنگین کمان یکی ست

ما دست داده ایم به هم، چشممان به اوج…

ما را به سمت دست خدا نردبان یکی ست

هم مَسلکیم، قامتمان پیش حق دو تاست

تا روز حشر، قبله ی ایمانمان یکی ست

هنگام همکلامی معشوق، بین ما

در سجده و رکوع و تشهد، زبان یکی ست

پیرانمان نصیحتمان کرده اند و ما

آموختیم عاقبت داستان یکی ست:

تکبیرگو به کشتن تکفیر می رویم

سنگر یکی ست، دشمن این دودمان یکی ست

قرآن سپرده است به ما: «لا تَفَرَّقُوا»

منشور عشقبازی ما در جهان یکی ست

دریا برای ماست نترسیم از مسیر

پایان رودهای مداوم روان یکی ست

------------------------------

امشب دلم گرفته بر لب دریا نشسته ام

ساحل آرام است و دریا طوفانی

امواج خروشانی را می بینم چه هوالناک است

صدای موج مرا در ژرفای سکوت می برد

ترس تمام وجودم را گرفته

نمیدانم به چه فکر میکنم

فقط میدانم که درون دل من هم طوفان شده

اضطراب ، وحشت ، سکوت

تاریکی شب همه وهمه آزارم میدهد

از دور فانوس دریا را می بینم

که سو سو میزند

فقط این را میدانم که ناجی من خالقم می باشد

و توکل به او میکنم تا آرامش به من بدهد

و کمکم کند که دادرس همه ما خداوند است

******************

گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق

کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی

« حافظ »

صدای موج دریا برایم همانند شعر زیبایی است که همانند یک معمای پر راز و لذت اس. هر روز به روی ساحل صدف می ریزی و دلت از این بابت پر از شوق می شود و بوی تازه ای به خود می گیرد. ای دریای بیکران در آغوش تو تمام ماهی ها شاد هستند و پرستوهای دریایی گاهی بر لبه ی ساحل و گاه بر موج ها سوارند و به شعر قشنگ دریا گوش می دهند.

******************

دلم آغوش گرمی را می خواهد به مانند ساحل که آغوشش را برای دریا باز می کند به استقبالم بیا دل من تنگ تو شده است نم باران و لب دریا و مهمتر از همه غم تو قرار این دل بی قرار را از من گرفته است.

******************

لحظه هایی که زیباتر می شوی همانند دریا هستی. هم رنگ شدن با دریا لذتی بدون وصف دارد. در دریا می توانی جویای افکار حال و روزت شوی.

آرامش دریا را میخواهم :

در کنار دریا ، جایی که امواج به آرامی به ساحل می‌ نشینند، حس می‌ کنم هر تپش موج ، یک زمزمه آرامش است. چه آرام است نگاه کردن به افق بی‌ کران ، جایی که آب و آسمان با هم یکی می‌ شوند. در کنار دریا ، گویی دنیا و همهمه‌هایش دور می‌ شوند و فقط صدای موج‌ ها هست که ذهنم را می‌ نوازد.

چه زیباست نشستن روی شن‌ های نرم و نگاه کردن به موج‌ هایی که می‌آیند و می‌ روند، مثل نفس‌ هایی که عمیق و آرام می‌ کشیم. اینجا ، کنار دریا ، می‌ توانم با هر موجی که به ساحل می‌ زند ، دغدغه‌ها و نگرانی‌ هایم را به او بسپارم و احساس سبکی کنم.

دریا برایم مثل یک دوست قدیمی است ، که همیشه آغوشش باز است تا من را در لحظه‌ های خستگی و نیاز به آرامش در خود جای دهد. این آرامشی که از دریا می‌گیرم، مثل هیچ جای دیگری نیست. گویی امواج، هر بار با برخورد به ساحل، یک قطعه از آرامش بی‌کرانش را به من هدیه می‌کنند.

در کنار دریا، زمان گویی متوقف می‌ شود و فقط حال و هوای این لحظه است که معنا دارد. اینجا، در این سکوت موسیقی‌ وار امواج ، من خودم را پیدا می‌ کنم ، خودم را با آرامشی عمیق آغاز می‌ کنم که از قلب دریای بیکران به من می‌ رسد.

---

در ادامه حتما ببینید :

آلبوم عکس پروفایل دریا و ساحل

متن زیبا در مورد غروب خورشید و دریا

متن زیبا در مورد آسمان ابری

متن زیبا درباره باران | جملات کوتاه درباره باران

مجموعه متن زیبا درباره ساحل دریا (2)

عکس نوشته دل به دریا زدن

---