عسکریsays:

سلام من خواب دیدم که توی حیاط بودم وطوفان خیلی شدیدی بود با باد شیدیدی که میومد داشت چادر مشکی من رو باد میبرد ولی من محکم چسبیده بودم به چادرم دو دستی گرفته بودمش که باد نبرش که موفق هم شدم چادرم رو باد نبردش تونستم نگهش دارم تعبیرش چی میشه خیلی بده من خواستگاردارم یعنی این خواب ها میتونه مرتبط به این آقا باشه ؟لطفا راهنماییم کنید ممنون

سایانsays:

سلام و وقت بخیر,من دیشب خواب دیدم تو یه خونه ای هستم که انگار چوبی بود,خیلیا اونجا بودن,بعد یه خانومی اومد یه سکه 500 تومنی خیلی براق بهم داد و گفت این برا یه سیدی هست برا تو داده و برکت داره,ولی حواست باشه خرجش نکنی چون شگون نداره,گفت سکه قبلی هم که بهت دادم خرج نکنی,من اون سکه رو به یه همکلاسی خیلی قدیمی تو دوره ی ابتداییم داده بودم,سرمو از در بیرون بردم و دوستم رو صدا زدم گفتم سکه ای که بهت دادم هیچ وقت خرج نکن,در رو که بستم متوجه شدم بیرون باد خیلی شدیدی میومد مثه طوفان یا گردباد,درخونه رو بازکردم با فشار و گفتم بذا مردم بیان تو تا آسیبی نبینن,اما دربسته شد,دوباره با زور بازش کردم و ازلای در دیدم خیلی ازمردم کنار پایه های خونه ای که توش هستم خلاف جهت باد دراز کشیدن و پاشونو تکیه دادن به خونه که هم خودشون حفظ بشن و هم خونه,و میگفتن درو ببند نگران نباش,منم درو بستم انگار همه در امان بودن,تعبیرش چیه؟

زهراsays:

سلام روزتون خیر خواب دیدم از نونوایی میومدم و یه نون گرفته بودم.یکهو طوفان و گردو خاک شد که به شکل گردباد بود.چندنفر فرار میکردن.من هم باسرعت دویدم و رسیدم خونه.اونجا احساس امنیت کردم. خواهرام با مادربزرگم [ایشون فوت شدن ] تو آشپزخونه نشسته بودن. من پنجره رو بستم و به خواهرم گفتم این بار دومه که این اتفاق میفته ! تعبیرش چیه؟ ممنونم

dianasays:

سلام من خواب دیدم که با مادرم داخل خونمونم یدفه پرده های حالو باد تکون میده میرم سمته پنجره میبینم ابر سیاه از کنار خونمون رد میشه و یه ابر با فاصله تر از خونمون هست که تکون نمیخوره و یه روزنه نور ازش زده بیرون ولی باد خیلی شدیدی بود پنجره بسته بود ولی شدت باد انقد زیاد بود حتی از دیوارا انگار میومد توو و پردرو تکون میداد ترسیده بودم ولی اینم گفتم که رگس رد میکنه تعبیرش چیه؟

ناناsays:

معذرت میخوام چند شب پشت سر هم خواب میبینم و برای شما ارسال میکنم شاید به دلیل مشکلات زندگی م هست و دوست دارم تعبیرش رو بدونم چون درسال یکبار هم خواب نمیدیدم و حالا عجیبه برام که چند شب پشت سر هم ... خواب دیدم د رشب تاریک روی تپه خاکی تنها نشستم و بارون شدید میزد و من با دست هام پناه برای سرم گرفته بودم احساس خیس شدن از بارون یادم نیست ولی احساس خوبی هم نداشتم چون با دست میخواستم از اذیت شدن زیر بارون از خودم محافظت کنم با تشکر

ستایشsays:

سلام من خواب دیدم در ایستگاه اتوبوسم و در اون ایستگاه اتوبوس نمیاد و میرم به سمت ایستگاه بعدی که سوار شم که یه زن بهم میگه که مراقب باش اتفاق بدی نیوفته و من مراقبم وقتی میرسم به اون ایستگاه وارد یه سالنی میشم زیر زمین که شلوغه و مردم دارن غذا میخورن که یکدفع یه مرد داد میزنه که فرار کنین و من میام از پله ها بالا و میبینم طوفان شدیدی شده و وقتی به اون طرف نگاه میکنم میبینم که طوفان تموم شده و خورشید تو هواس و داره غروب میکنه

فsays:

با سلام من خواب پیله ی کرم ابریشمی رو دیدم که به سمت پنجره رفت و پروانه شد و پر زد و رفت اگر تعبیرش رو بفرمایین با سپاس

سحرsays:

با سلام و خسته نباشيد. خواب ميديدم توي خونه هايي هستم كه بيرون بارون شديد و طوفاني بود مثل موج دريا و رعد و برق و تگرگ و ... ولي من يه گوشه اي بودم و خيلي نميترسيدم و انگار وجود خدا رو حتي تو اين شرايط انكار مي كردم شايد عذاب الاهي رو انكار مي كردم و به نظر ازم خواسته مي شد به خدا رجوع كنم اما من مي گفتم اين طبيعته و ربطي به وجود خدا نداره و .... ممنونم كه وقت ميذاريد

محدثهsays:

با سلام من خواب دیدم که دایم خانواده ام هشدار سیل میدهند که به نزدیکی ما مییاد و برایمان خطر ناک هست.به همین خاطر به بالای تپه ای که اتاقکی خیلی کوچک داشت و راه ورود به آن اتاق راهرویی بسیار تنگ بود که به سختی جسم انسان از ان رد میشد پناه بردیم.هشدار های سیل بود و ما ان را تا نزدیکی خود حس میکردیم و از دور دست سیلی پر از خاک و شل معلوم بود ولی از ما دور .در این هنگام دیگر خانواده ام رو در این قسمت از خواب همراهم نبود.به منطقه ای جلوتر رفتم که دامنه مکان مسکونی و من که همزمان باران میزد از کوهی بسیار مرتفع که کنار منازل مسکونی بود رفتم بالا با عده ای ناشناس که مشعل به دست بودن به دلیل تاریکی هوا باران هم همزمان در کوه دوم میبارید وکوه سبز در اثر بهار و تیرگی سنگ ها در اثر باران و تاریکی هوا داشت و پس از پایان سیل اومدم پایین تا سیل تموم شده و همه جا اروم شده.یکی از اعضای خانواده ام رو بعد از اتمام سیل دیدم ولی یادم نیست کی بود.قسمت اول که اتاقکی کوچک بود کوهش گلی بود و ارتفاعش خیلی کمتر از کوه دوم و کوه دوم بیشتر به سبزی و تیرگی میرفت و تیرگی بخاطر بیشتر بخاطر تاریک شدن هوا بود.

کیمیاکیانsays:

سلام ممنون که انقدر زود پاسخ کامنت رومیفرستید من دیشب هم خواب دیدم که طوفان اومده همه جا دتره خراب میکنه همه جارو ولی من با یه عده ای ک یادم نمیاد زیرزمین خونمون بودیم که آسیبی بهش نمیرسید ینی خراب نمیشد انگار محکم بود بناش درو باز کردم دیدم هوا خیلی خوب شده افتاب هستش وطوفان تموم شده خیلی نگرانم بابت این خواب تعبیرشو لطف میکنید

حديث سعادتمنديsays:

سلام. من خواب دیدم که گردباد سیاه رو که نسبتا از خونه ما دور بود، میبینم خیلی ترسیدم و دخترم رو و بقیه رو خبرکردم که بریم داخل خونه، و سریع پنجره هارو بستم. پدرمم که فوت شدن توخونه بود. میشه تعبیرشو بهم بگین؟ یکی میگه خوابت خوبه، یکی میگه اصلا خوب نیست، خيلي نگرانم

سیدمحمد ضیاsays:

سلام من خواب دیدم چیزای دکوری خونم را توی بالکن چیندم و با خانمم بودیم یه دفعه یه باد شدید اومد وهمه اینا را خورد کرد با خود برد به طبقه پایین خانم منم جیغ میزد بعد قرار بود بریم و دست صاحب خانه شکایت کنیم صاحب خانه هم مسخره میکرد که یه هزازتوننی هم نمیدومتون

ndsays:

سلام...وقتتون بخیر...من خواب دیدم تو خونمون با مامانمو خالم اینا بودم...یه دفعه دیدیم اسمون ابری شد و رعد و برق میومد...صدای رعد خیلی کم بود البته...بعد دیدیم از دور یه گرد باد سفید و تمیز و خیلی باریک داره میاد سمت خونه...خیلی جدیش نگرفتیم اما از کنار پنجره ها دور شدیم...چون داشت از بالای خونمون رد میشد..هیچکس چیزیش نشد...اما بادش تو خونه اومد..وسایل من چندتاشون از رو میز افتادن پایین...اما در کل چیزی نشد...تعبیرشو میشه بگید؟ ممنون

امیرsays:

سلام خواب دیدم که باد شدیدی میوزید و افراد از زمین به هوا میبرد و درختا هم از ریشه کنده میشد ولی من فقط میدیدم و فک کنم جای امن بودم

M Sadeghisays:

با سلام. در خواب دیدم بیرون منزل ما طوفان شدیدی است ومن با اینکه احساس میکردم شدت طوفان زیاد است اما متعجب بودم چرا ما احساس نکردیم؟ واینکه ایا روی ما اثر خواهد داشت؟ تعبیر ان چه میتواند باشد؟ تشکر

f.farzanehsays:

سلام . من خواب ديدم تو خونمون هستم متوجه سروصدا شدم از پنجره بيرون رو ديدم متوجه گردباد شدم بعد با گوشيم داشتم فيلم ميگرفتم كه گردباد نزديك خونمون شد من هم ترسيدم ولي هنوز فيلم ميگرفتم كه ديدم وقتي گردباد نزديك خونمون شد يهو تموم شد بعدش هوا افتابي شد. ميشه تعبيرشو بگيد؟

فsays:

سلام خواب دیدم طوفان شدیدی بارعد وبرق وباد وباران اومده وشب بودوهمه کارای ایمنی روانجام داده بودم ولی میترمیترسیدم من وشوهرم خوابیده بودیم ومن ازترس زیرپتوی خودم رفتم ولی بعددیدم شوهرم پتوی خودش رو انداخت روم که نترسم

شیواsays:

سلام من خواب دیدم که شب هست و منم تو حیاط بودم که داشتم می رفتم داخل که یه دفعه ای طوفان گرد خاک شروع شد من زود داخل رفتم و در رو به زور بستم که گرد خاک طوفان داخل نیاد و بعدش یادم افتاد که کفش هام بیرونن و خاک می گیرن اما خب دیگه نمی تونستم برم بیارمشون و می خواستم برم به مادرم بگم طوفان شده تعبیرش چیه

شادیsays:

سلاک روزتون بخیر من خواب دیدم که آسمونو زمین با طوفانی بزرگ که جنسشون از آب بود به هم وصل شده بودن میچرخیدن میچرخیدن و یه دفعه مثل سیل میریختم رو سرم مردم و همه چی و با خودشون میبردن و اما مردم فرار میکردن و میرفتن ما تو خونه ی مادر بزرگم پناه گرفته بودیم ولی پدرمو خواهرم جا مونده بودن و کسی جرات نمیکرد خواهرمو بیاره تو همه دس دس میکردن من نتونستم تحمل کنم طوفان ک نزدیک شد دویدم اوردمش تو خونه.

نیلوsays:

سلام، خواب دیدم داره طوفان میاد و من فرار کردم و دوباره از دور یه طوفان دیگه دیدم خواستم فرارم کنم انگار یه بچه معلول منو گرفته بود ونمیذاشت برم، من باردار هم هستم،.

الفsays:

سلام من چند وقت پیش خواب دیدم که یه گردباد خیلی بزرگ از دور داره به سمت خونه ما میاد گردباد سفید مایل به خاکستری بود و جایی رو هم خراب نمیکرد ولی مردم میترسیدن و فرار میکردن و خیابون خلوت شده بود وقتی گردباد خیلی نزدیک شد من به زور پنجره رو بستم و فقط یکم گرد و خاک اومد تو و گفتم خدارو شکر نذاشتم بیاد تو و گردباد ازو نجا گذشت

فاطمهsays:

سلام. وقتتون بخیر و خسته نباشید. نزدیک به یک هفته قبل خواب دیدم بارون شدیدی میباره دریا بسیار طوفانی هستش و در کل هوای طوفانی شدیدی بود و من زیر بارون بدون چتر پیاده میرفتم که پسرمو از مدرسه بیارم. بجز من و یه مادر و دختر دیگه هیچ کس بیرون نبود. البته من نزدیک دریا نشدم اما از فاصله تقریبا کم میتونستم موجای بزرگ و محکمشو ببینم. قبلا ممنونم از پاسختون ⚘🙏🏻

ناشناسsays:

سلام، خواب دیدم تو خونه مون با فامیلا نشستم، یادم میاد نماز ظهرم رو نخوندم ولی نمیخوام بقیه بفهمن، وقتی میخوام یواشکی نماز بخونم، یهو طوفان خیلی وحشتناکی میشه طوریکه خونه کاملا کج میشه و شروع میکنم به جیغ زدن... فقط داشتم فکر میکردم اگه بمیرم نمازمو از قصد نخوندم و عذاب وجدان داشتم. طوفان برطرف میشه و خونه دوباره صاف میشه، اما نمازم قضا میشه، اخرش با احساس گناه نماز مغرب و ظهرم رو با هم خوندم. تعبیرش چیه? ممنون

یاسمنsays:

سلام خسته نباشید . خواب دیدم دارم یه کتابی یا یه چیزی مثل کتاب(دقیق نمیدونم، خوابم یه جوری بود) دارم نگاه میکنم یه طوفان خیلی شدید رو میبینم که طوفانش سفید بود همه جارو سفید کرده مثل فیلم بود یعنی حرکت رو میدیدم ،خانوادم هم بودن اونا هم داشتن میدیدن تو خواب تعجب کردم که آخه اصلا این چیه . آیا تعبیری داره خیلی ممنونم از شما

فاطمهsays:

خواب دیدم که از مسافرت بر می گشتیم دختر عموم خونه مون بود که تقریبا 16سالشه زنگ در رو زدیم و باز کرد (عموم اینا خارج از کشورن) وارد سالن میشیم که سمت چپ و راست خونه اس جلوتر که ميري حیاط معلوم میشه و به سمت پایین پله ميخوره وقتی اومدیم حیاط رو دیدیم که خیلی نور داشت و اول چشم مون رو زد فکر کردم که خیلی تمیز شده بعد که دقت کردم دیدم توی حیاط پر از آب هست که از چند روزی که طوفان و بارون اومده جمع شده بود میخواستم برم سر چاه که مسیر آب رو بسته بود اشغال هاشو بردارم که به قصدش از پله ها پایین می يومدم که طوفان گرفت و اون آب ها رفت بالا و توی حیاط می چرخیدن پدر و مادرم هم تو حیاط بودن گفتم که نباید اون اول می يومديم پایین حالا دیگه نمی تونیم بريم بالا تو ی حیاط سفره انداخته بودن و پدر و مادرم داشتن آبگوشت ميخوردن و منم نون ریز کردم که طوفان و اون آب ها اومدن سمت مون و من سرم رو روی پای پدرم گذاشتم از ترس طوفان که دیدم اون آب ها میخواست بریزن روم و بابام دستش روی سرم بود و بیدار شدم تعبیرش چیست با تشکر از سایت شما .

ماه‌گلsays:

سلام خواب دیدم تو خونه بودیم یهو یک طوفان بسیار شدیدی گرفت ما در واقعیت خونه مون رو به دریا هست تو خواب هم خونمون همین‌ بود از پشت پنجر ه اشپزخونه با مامانم بیرون رو نگاه می کردیم دریا به خاطر طوفان موج های بلندی داشت در حدی که تا ی حدودی اب دریا اومد تو اداره ا ی که کنار ساختمون خونه ی ما هست رفتم در بالکن رو ببندم‌ انگار صبح بود حاًضر شده بودم‌ برم‌سر کار هر چی تلاش میکردم‌نمیشد در ببندم‌ بعد خواهرام‌که تو بالکن بودن کمکم کردن و اومدن داخل بعد بهشون مبگفتم زود بیاین دیگه..یکی از خواهرام گفت دوستمم هست بزار اونم‌بیاد و اومدن

گلنارsays:

سلام. بعد از نماز صبح خوابیدم. خواب دیدم در دفتر مدیرکل اداره مون هستم که ایشان یک نامه ای که همیشه دریافت می کنیم را به من داد...اما این سری همان نامه به صورت رنگی و زیبا بود که به ایشان گفتم نامه های قبلی به این شکل نبوده، گفتند این نامه را برای شما رنگی زدیم. در حال صحبت کردن بودیم که از پنجره اتاق دیدم بیرون طوفان شدیدی گرفته است به طوری که به شدت ساختمان ها را خم می کرد. باوجود اینکه همه اضطراب داشتند من نگرانی نداشتم و آنها را به صبوری دعوت می کردم. همان موقع دیدم صندلی مدیرکل مان از پشت شکست و ایشان زمین خوردند و دیوار پشت سرشان خراب شد...و ایشان از آن اتاق خارج شدند. با این شرایط از آن محیط خارج شدم و در صورتی که نگران خانواده ام بودم، نزد آنها رفتم که دیدم در سلامت کامل بودند. باوجود طوفان سنگینی که بود من صبور بودم و پی گیری حل مشکل مردم شهر بودم. لطفا برای بنده تعبیر بفرمائید.. بخصوص به این دلیل که خوابی که در بعد نماز صبح دیده شده است.

امينsays:

سلام بزرگوار؛ساعت حدودا٣٠؛١٠صبح بودخواب ديدم خونه پدرم هستم ناگاهان گردوخاكى اومدفورامنم به كساني كه اطرافم بودن گفتم بريم تورفتيم ودرروبستم البته راحت نتونستم درروببندم اماميدونم كه هرطوربودبستم ممنونم اگه تعبيركنيد

لالهsays:

سلام خواب دیدم از پنجره خونه پدریم بیرون رو می بینم گردباد سیاهی از روبه رو با سرعت و شدت میومد نگران بودم تو خواب که نکنه آسیب ببینیم یه دفعه بارون شدیدی اومد و من امیدوار بودم که بارون جلوی گردباد رو بگیره و اونو فرو بنشونه.ممنون میشم تعبیرشو بگید.