طلایهsays:

سلام وقتتون بخیر ببخشید من دیشب یه خوابی دیدم که خیلی خوب یادم نیست ولی میدونم که توخواب شرایط روحی خوبی نداشتم بعد شب بود و ماخونه خالم بودیم من چون حالم خوب نبود رفتم که توی اتاق بخوابم بعد یه اقایی اومد که انگارمن میشناختمش(ولی الان اصلا یادم نمیاد کی بود) اومد پیشم نشست و ازم خواهش کرد بهش یه فرصت بدم انگارمیخواست باهاش ازدواج کنم بعدانگار قبلا منو تنهاگذاشته بود میخواست همش کمکم کنه تاحالم خوب شه واینکه انگارواقعا دوستم داشت و میخواست هرجوری شده راضیم کنه که بهش یه فرصت دوباره بدم بعد آغوششو باز کرد که برم تو بغلش منم هم حال روحیم خوب نبود هم واقعا شک داشتم برم یانه یا کلاقبولش کنم یانه. هواهم تاریک بود چون شب بود. بعد من رفتم بغلش واقعا حس آرامش بهم منتقل شد چون فوق العاده هم ادم ارومی بود ولی تارفتم بغلش یهو مامانم سررسید و دستمو گرفت ومنو ازبغلش بیرون کشید وشروع کرد به داد زدن سرپسره که برو پی کارت وحق نداری بهش نزدیک بشی. یادمه توخواب ازاینکه مامانم سررسید ناراحت شدم چون برا چندلحظه حس آرامشو ازش گرفته بودم وهنوزم تو وجودم بود. ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید.. درضمن این خوابو قبل از اذان دیدم

عرشیاsays:

خواب دیدم سر کلاس درس هستم و ی سری دوستانم ٢ ساله که غیر حضوری درس میخوانند و دیدم ان ها در کلاس هستنز و برگشتند سر کلاس بگو بخنک کردیم باهم و خیلی سر صدا کردم معلم منو ار کلاس بهبیرون انداخت و ناظم را دیدم به من گف چرا انقد پیش مدیر میری گفتم من مشکلاتمو ب شما نگم به کی بگم بعد ناظم منو در اغوش گرفت

Lsays:

سلام چند وقت پیش خواب خانم سیاه پوشی رو دیدم. ایشون منو در آغوش گرفت و گفت اگه چند بار بگی عروه اون میاد و توی حرم امام رضاست. من همینطور که اون خانم رو در آغوش گرفته بودم گفتم عروه بعد از ته دل اسم کسی رو که دوست داشتم گفتم. اون خانم جلوی دهنمو گرفت. فکر کردم منظورش اینه که اسم اونو نیار. بعد فقط گفتم عروه. سپاسگزارم

نغمهsays:

با سلام و احترام.خواب ديدم يه جايي بوديم خيلي بزرگ بود و ديوارهاي سفيد و پرنوري داشت.مادرشوهرم كنارم بود و برادرشوهرم خيلي دورتر از ما وايساده بود كه دخترم دويد تا پيش عموش و رفت بغلش.بعد من جاري ام اومد تو ذهنم كه چرا پس اونم نيست ولي اصلا نبود انگار

فرنازsays:

سلام . من خواب دیدم توو خونه خودمون پسرخالم میخاست بیاد ک من گفتم نیا من روسری سرم نیس. اما یهویی اومد و بغلم کرد و گفت منک کاریت ندارم. موهامم نوازش میکرد و کاملا توو بغلش گرفتهبود. منم حس خیلی خوبی داشتم توو بغلش . پسرخالم دوسم داره اما من حس خاصی نسبت بهش ندارم . ممنون میشم تعبیرشوبگین

ناشناسsays:

خواب ديدم رفتم خونه يه نَفَر (پسر)كه قبلا دوستش داشتم و الان نامزد داره با همه خوب رفتار كرديم من تو خونشون داشتم كمك ميكردم و كار ميكردم مثل صاحبخونه نامزدش هم بود ولي اون فقط از كاراي ما ميخنديد يهو من اومدم پتو رو زمين رو جمع كنم همون پسر من رو كشيد تو بغلش و محكم سعي داشت نگهم داره و من بيشتر تلاش ميكردم ازش جدا بشم به سختي ازش جداشدم و بعدش فقط يادم مياد با دوستم تو راه برگشت به خونه بوديم كه به دوستم گفتم يه خار تو گلوم گير كرده كه داره رشد ميكنه و به همه جاي بدنم ميرسه مثل يه درخت و حس ميكردم از دست مادر پسر ناراحتم همه چيز تقصير اون بود

رویاsays:

سلام خواب دیدم تو آغوش یه مرد خوابیدم و خیلی احساس آرامش داشتم و آغوش گرمی داشت و مرد گردنم رو بوسید و احساس خوبی داشتم ،غریبه بود ولی انگار تو خواب میشناختمش

ناهیدsays:

سلام خواب دیدم تو بغل دامادمون هستم و داریم باهم بگو بخند می کنیم نامزدمم کنارمونه حس بدی نداشتم حس گناه و لذت نداشتم انگار که برادرمه که نامزدم عصبانی میشه دامادمون میترسه میره بیرون منم میرم بغل نامزدم به دلیل ازش جدا میشم بازم میخوام برم بغلش که نمیزاره منم میگم میام به شوخی میگه نیم ساعت میمونی بازم میرم بغلش

نگارsays:

سلام. امروز صبح دریه حالتی که انگار خواب بود و نبود! احساس کردم با دوستم در حال دویدنیم. از یک چیزی فرار می‌نیم و به شدت سرعت داریم انگار مرواز میونیم. به محل کار قدیم پدربزر.م‌که برام اشنا بود رسیدیم. باران ملایمی در حال باریدن بود. حال خوبی داشتم . یه هو تنها شدم. با وحشت به دورو برم نگاه کردم، همه یک بخش یاتمام صورتشان‌ انگار با واکس سیاه شده باشه‌. لکه بود. انگار میگشتم‌دنبال کسیوه صورتش عادی باشه. یه هو یک سید روحانی که نشسته بود روی زمین کنار محل عبور‌مردم رو دیدم. سرشو لالا اورد. کمی غمگین بود. صورتش تمیز بود و معمولی بود. با خودم گفتم وای این ادم خوبه. صورتش پاکه. بعد گویا در خواب بهم گفتن این روحانی پدر یک فرد بسیار مهم درکشورمونه. و من در آعوشش گرفتم و او هم همینطور گرچه غمگین بود ولی منو در آعوش گرفت. همینطور که نشسته بود. و دراین حال یک عالمه شراره ی آتیش یا جرقه بود که از اسمون میبارید. انگار که دارن اتیش بازی میکنن و بازم من در خواب حالم خوب بود. فکر می‌کردم‌ چیز خوبیه که داره میباره روی سر من. ناراحت نبودم.و از خواب بیدار شدم.

ناهیدsays:

سلام خواب دیدم نامزدم داره گوشیمو نگاه میکنه منم رفتم تو بغلش نشستم و سرمو‌گذاشتم رو شونش بعد نامزدم بند لباسم رو باز کرد و....

مریمsays:

درود..خسته نباشید من مدت زیادیست که به شخصی علاقه شدید دارم...او خودش هم از این داستان با خبر است و مدتیست که از جانب ایشان پس زده شده ام و احساساتم را لگدمال کرده است....ولی علاقه من کم نشده و با وجود اینکه سعی در فراموشی این مسئله دارم هنوز هم موفق به از یاد بردنش نشده ام و مدام افکارم حول همین شخص میچرخد....دیشب خواب دیدم که با مادرم در یک خانه ای که برایم ناشناخته بود او را دیدیم...اول مادرم با او صحبت میکرد....و در این زمان انگار من خودم را از او قایم کرده بودم و در مقابلش ظاهر نمیشدم...ولی وقتی که میخواستم از ان مکان بروم بیرون مرا دید...به سمتم امد و محکم مرا در اغوش گرفت....حس ارامش عجیبی تو ام با خوشحالی و شعف بسیاری را حس کردم در خواب....الان هم که مینویسم حس خوبی دارد....من نمیتوانستم از ان اغوش بیرون بیایم...یعنی نمیخواستم....بوی تنش را با یک دم عمیق فرو دادم...جوری خودش گفت داری بویم میکنی؟گفتم اره...بوی خیلی خوبی میدی....خیلی حس خوبی داشتم در این لحظه...بعد خودش از اغوش من بیرون امد...علی رغم میل خودم رهایش کردم......تعبیر این خواب چیست؟؟سپاس از وقتی که میگذارید

nafassays:

سلام من خواب دیدم که من و خواهرم رفتیم پیش کسی ک دوسش دارم خواهرم دوید سمتش منم یکم تند رفتم و بعد ک رسیدیم عشقم خواست خواهرمو بغل کنه ولی بغلش نکرد و بعد من حسودیم شد و اون یکم دیگه دستشو باز کرد و بغلم کرد و صدای تپش قلبشو میشنیدم و یه چیزی دم گوشم گفت.گفت چرا پیام نمیدی یا چرا نوشته برام نمیفرستی

فروغsays:

سلام وقت بخیر ،خواب من ربطی به این پست نداره،من الان خواب دیدم که انگار مجبور شدم یه جایی به یه کسایی بگم مسیحی هستم و این خانوادم میدونن بقیه نمیدونن بعد رفتیم خونه عموم اینا خونشونم شلوغ بود، داشتم با دختر عموهام صحبت میکردم که یکیشون گفت ببخشید بوی عرق میدی برو لباست عوض کن منم خجالت کشیدم اما بوی عرق حس نکردم فقط عذر خواهی کردم ازشون رفتم که لباس عوض کنم بعدفک کنم بابام بود تیکه مینداخت غیر مستقیم که مسیحی شده منم ناراحت بودم خودم مسیحی نمیدونستم ،به دختر عموم گفتم ساقه دست میخوام چون پیرهنم آستین کوتاهه رفت و برگشت یه لباس آورد سفید بلند مثل لباس عروس بود چون پایینش فنر داشت،بعد بهش گفتم بابا میخوام با این بخوابم این که فنر داره،تو فکرم میگفتم من تازه شروع کرده بودم به نماز اول وقت حالام اینجوری شد،پسر عموم هم اومد باهام صحبت کرد تو صحبتاش گفت تو که به جای بالایی نمیرسی منظورش مقام های غیر ممکن بود ریئس مجلس و...منم انگار به واسطه این که گفته بودم مسیحیم میتونستم تو مجلس باشم ،بعد بهش گفتم اگه رسیدم چی؟ وبعدم لباس سفید برداشتم که ببرم بپوشمش

مهلااsays:

سلام .من و دوست پسرم 5 ماهه که رابطمون به هم خورده . دیشب خواب دیدم با خانوادم خونه عشقم دعوت هستیم . اونجا عشقم همون رفتار بدی که این چند وقت داشت و حتی نگاهم نمیکرد و مثل غریبه رفتار می کردوحتی رفت سگ پا کوتاهی که تو حیاط داشتن و نزدیک من اورد که من بترسم .سگ یک لحظه به من حمله کرد و انگشت های دستمو گاز گرفت و اون خیلی ترسید و سگ و جا کرد و بعش اومد من و بغل کرد و باهام خوب شد اون لحظه . تعبیرش چیه ؟

فاطمه حسنوندsays:

سلام من با کسی در ارتباط هستم که با هم خیلی خوب هستیم خواب دیدم هم من و هم اون لباس و کفش سفید و زیبا پوشیده بودیم اون تو بغل من خوابش برده بود و بیدار شد و دوباره اومد بغلم و بازم خوابید مثل یه بچه بغلش کرده بودم که بخوابه

احسانsays:

با سلام من دیشب خواب دیدم که سکس داشتم و ناگهان پسرش دید رفت تو اتاق و با یک قمه اومد سراغم،که بیدار شدم.تعبیرش چیه

آ.says:

سلام خواب دیدم با یکی از همکارانم به دیدن خانواده ای فقیر رفته بودیم. شب بود و خانه ای بسیار سرد. تصمیم داشتیم همونجا بخوابیم. کنار دیوار روی زمین هر دومون خوابیدیم به طوری که ایشون پایین پای من خوابیده بودن و هر دو سرماي شدید رو حس میکردیم در حالی که خواب بودیم. دختر بچه ای اومد بیدارمون کرد حالتی داشت که انگار ترسیده بود و اشاره می کرد که بغلش کنیم. همکارم دستشو گرفت که بغلش کنه، دختر بچه متوجه شد که منم بیدار شدم اومد سمتم و منم محکم اونو بغل کردم. بعد از چند دقیقه که خیلی سرمای زیادی رو حس میکردیم. من رفتم به خانم صاحبخونه گفتم اگه رختخواب دارن بهمون بدن که خیلی سرده. برامون دوتا رختخواب آوردن. همکارم که دوباره خواب رفته بود رو بیدار کردم که بره توی رختخواب بخوابه ایشونم رفت. احساس کردم که ممکنه پتو کافی نباشه رفتم یه پتو دیگه آوردم و کشیدم روشون. درضمن همکارم آقا هستن. ممنون میشم اگه تعبير شو بدونم.

شیماsays:

سلام . دیشب خواب دیدم رفتم تو ی مغازه ایی این مغازه یا سوپری بود یا لباس فروشی وقتی که وارد مغازه شدم از کسی که اونحا کار میکرد و یه اقای جونی بود که (من تو بیداری میشناختم اقایی بود که من ازش خوشم اومده بود ولی وقتی فهمیدم زن داره بیخیالش شدم . و بهش اصلا فکر نمیکنم)به شکل اون بود بهش گفتم این مغازه چند متره گفت نمیدونم باید از صاحبش بپرسی دقبق نمیدونم بعد منو در اغوش کشید و روی ی صندلی نشسته بو دانگار بعدشم ی جوری شد که گفتم وای در مغازه بسته شد چ جوری برم بیرون اخر خوابم خیلی گنگ بود خوب یادم نمیاد . ????????

معصوم 000says:

سلام استاد دیشب خواب دیدم مادرم درعین استراحت ک دراز کشیده بود،مرده بعد متوجه شدم که شخصی با لباس سبز خون الود و شمشیر به دست که توی خواب متوجه شدم حضرت ابالفضل عباس (ع) است بالای جنازه مادرم نشسته بود دعایی خواند و مادرم زنده شد.

سپیدهsays:

سلام من خواب دیدم یه مرد من بغل کرد و من اون یه احساس آرامش فوق العاده داشتم و انگار که توی خواب اون مرد رو میشناختم در صورتی که اصلا صورتشو ندیدم و بعد یه نفرم وارد اتاق شد که ما مجبور شدیم از هم جدا شدیم اون جاها و ادمایی که تو خواب میدیدم الان توی بیداری اصلا برام اشنا نیس

سین.بsays:

سلام وقت بخیر دختر مجرد 23 ساله هستم خواب دیدم پسر یکی از اقوام به خواستگاری من اومده توی خواب شک داشتم که خودشم راضیه یا بنابه دلایل دیگه ای و اصرار خونوادش به خواستگاری اومده، از خونه بیرون رفتم تا باهاش تماس بگیرم و تنها باهاش صحبت کنم که دیدم پشت سرم اومده و بعد از قانع کردنم که خودش خواسته از روبرو خیلی کوتاه بغلم کرد و من خوشحال بودم ، بعد یکی از پاهاش که ورم کرده بود رو نشونم داد

گندمsays:

سلام من خواب دیدم کسی رو که باهاش قهرم اومد پیشم ومن تحویلش نگرفتم ولی دلم براش تنگ شده بود،اومد بغل پام نشست و من با وجود دلخوریم سرمو روی شونش گذاشتم و اونم سرشو به سرم تکیه داد و هردو یه آرامش خیلی خوبی داشتیم،دستمو با استرس گذاشتم رو دستش ولی اون زیاد موافق نبود و برای اینکه بگه هنوز قهره میخواست بکشه دستشو،منم برداشتم دستمو ولی همش سرمو رو شونش گذاشته بودم و بو میکردیم همو.میشه تعبیرشو بگید؟

TehraniTaranehsays:

سلام خواب دیدم پسری که قبلا بهم ابراز علاقه می کرد ولی الان با یه نفر دیگه است یه جا وایساده بود ومن دویدم سمتش تا بغلش کنم ولی اون دستا شو باز نکرد وبه من هم توجهی نکرد

گندمsays:

سلام خواب دیدم توی خونه با خانواده ام نشسته بودیم که یهو یک نفر که گرمکن سیاه داشت و کلاهش رو هم جوری روی سرش انداخته بود که صورتش دیده نشه اومد توی خونه و اومد سمتم و منو بغل کرد و شروع کرد به گریه کردن و حرف زدن به انگلیسی(من انگلیس زندگی میکنم) من همه ی حرفاشو یادم نمیاد ولی یادمه که گفت از مردم متنفر نباش و چند احظه ای منو در اغوش گرفت.

س.جsays:

باسلام... بنده خواب دیدم که یه خونه بود که فکر میکنم مال پدرم بود و در حال ساختن بود و داخلش یکم هنوز ریزه کاری داشت برای ساختن... یه نفر بهم گفت آجرهای اون دیوار رو بچین... مثل یک فیلم بود برام انگار هم انجام میدادم و هم بیننده اتفافات بودم... مثل یک سوئیت بود... دیدم کسی که باهاش حدود 6 ماه قهرم و به هم زدیم و میدونم با دختری دیگر دوست شده اونجا با لباس خونه روی کاناپه خوابیده و من چون ازش ناامیدم و ناراحت محلش نذاشتم و رفتم روی تختی خوابیدم ( چند متر فاصله داشتیم باهم ). بعد پاشد اومد کنار من خوابید و دستی به موهام کشید. حس بدی نداشتم ی جورایی مثل امنیت و آرامش بهم دست داد. مثل اینکه میخواست از دلم در بیاره و خیلی آروم کنارم خوابید.

عاطيsays:

سلام ممنونم از سايتتون و شما ديشب خواب ديدم ك با يه اقاي ك خواستگار قبليم بود در ارتباطم و تو خونه ما باهم عشق بازي ميكنيم و تحريك شده بوديم.يهو به خودم ميام ميبينم دارم به عشقم (ك الان دوست پسرمه) خيانت ميكنم.عذاب وجدان ميگيرم و سريع از بغل اون ميام بيرون و جوري ك كسي نفهمه از خونه بيرونش ميكنم..ميشه لطفا تعبير كنيد ممنونم

زهراsays:

سلام.خواب دیدم کسی که 3 ساله باهاش درارتباطم واین روزا خیلی مثل گذشته باهام نیست توخودشه وسرده یهو اومد منو کشید توبغلش وشروع کرد گریه کردن ومنم شروع کردم به نوازشش واون بیشترومحکم منوبغل کرد عین کسی که پناه آورده باشه .اخه این روزا خیلی درگیره بازنش ومادرزنش یسری درگیری ها داره وتوفکره. میخواستم تعبیرش بدونم

کوثرsays:

صبح بخیر استاد، خواب دیدم مامانم بالا رو پشت بام هست و من از پایین داشتم نگاش میکردم سعی میکردم راهنمایش کنم ولی هر چه سعی کردم نشد و تا رسید به پله بام از بالا افتاد رو چهار پایه بعد من زود دویدم اونو بغل کردم انگار بلندش کردم با حالت در آغوش گرفتن و نشستم اون تو بغلم بود و داشت زیر زبون حرف میزد.. با تشکر

Nasimsays:

سلام من خواب دیدم پسر عمم ازم کمک می خواست هی ی برگه یا بگم یچیزی تو این مایه ها به سمت من مینداخت من برنداشتم تا سری سوم تو اتاق بودم که دیدم یچیز پرت شد نگاه کردم دیدم همون ی نوع فسق قرداد بود نمیدونم خلاصه چو نوع قراردادی بود. خوندم بعد تو اشپز خونه بودم که پسرعمم با همون کسا بحث می کرد و التماس نمیدونم چی شد که من باهاشون حرف زدم و نجاتش دادم بعد محکم بغلم کرد وقتی دستم به پشتش خورد خیلی لاغر بود حتی می تونستم مهره هاش دست بزنم. تعبیرش چیه؟

نگارsays:

سلام خسته نباشید خواب دیدم روی پل بودم و ایستاده بودم منتظرکسی که دوست دارم دنبالش میگشتم که پیداش شد و ازپشت بغلم کرد و گفت دیگه نمیزارم کسی از هم جدا مون کنه و همچنان بغلم کرده بوداحساس ارامش داشتم تاحالا همچین حسی نداشتم میشه لطفا تعبیرشو بگید ممنون

فرشتهsays:

سلام من خاب دبدم با هلیکوپتر من رو سوار جت بگ کردن ،بعد برفراز زمین تواسمون پرواز میکردم، بعد ازبالا انگارکل دنیارو میدبدم حتی جنگل ها و زمین ها و دریا ها و درختان رو و خیلی و خیلی حس قشنگ و خوبی بمن میداد ،احساس میکردم دنیارو بمن دادن،خیلی هم طولانی بود خابم..بعد یه دختر بچه کوچیک بامن پروازمیکرد و دست من رو گرفت و بوسم کرد..تعبیرش چیه؟ باتوجه ب اینک یچیزحاجتی تو دلم هس بابتش کلی ناراحتی کشیدم..تعبیرش لطف میکنین؟

Sarasays:

سلام ودرود.من دیشب خواب دیدم یکی ازهمکارانم منو بغل کرده وبهم محبت میکنه ودوستم داره حتی بخاطرمن دعواهم کرد.درصورتی که اصلا توبیداری هیچ چیزی بین مانیست.تعبیراین خواب چیه؟

یاسیsays:

سلام وقتتون بخیر ببخشید من خواب دیدم که همکارم که متاهله منو محکم بغل کرده و من هم اخرش اونو بغل کردم میشه تعبیرشو بهم بگین.

فاطمهsays:

سلام خسته نباشین من چند سال پیش با یه پسری دوست شده بودم و با اون پسر بهم زدم سه ساله عاشق پسری شدم که برای رسیدن بهش انواع ختم های قران و دعا رو گرفتم چند روزه ختم چله عاشورا به روش حق شناس گرفتم بعد بهم گفت وقتی این چله رو گرفتی حتما حاجت روا میشی یه جوری بهت میفهمونه اگرم قراره به حاجتت نرسی توی خواب یا هرجور دیگه من بعد از خوندن زیارت عاشورا و کارهایی که باید انجام بدم یه نیم ساعت یک ساعت میخوابم که شاید یه خبری بشه بخاطر این چله گناه کردنم گذاشتم کنار و امروز با خدا قرار گذاشتم چادرم سرم کنم درکل یعنی همش منتظرمیه خبری بهم برسه حالا موضوع از این قراره امروز بعد از خوندن چله گرفتم خوابیدم ساعت سه ظهر بود فکر کنم بعد خواب دیدم اون پسری که چندسال پیش باهاش بودم اومده و به همه گفته من باهاش نامزد کردم و همه هم تعریف میکنن ازمون میگن چقد دختره خوشکل و چقد بهم میاین و این چیزا و اون پسره از اول منو بغل میکنه و همش گونه مو میبوسه و من دوست نداشتم و به خودم میگم گناه کردم دیگه فکر نکنم به کسی که دوسش دارم برسم اونجا یه دختری دیگه هم هست که میشناختمش و اون با کسی که دوسش دارم اشنا هست بعد گفتم حالا که این فهمید حتما به کسی که دوسش دارم میگه و اون هیچ وقت با من ازدواج نمیکنه

سوگندsays:

سلام. من و شوهرم در حال جدایی از هم هستیم. دیشب خواب دیدم با شوهرم بحثم شد و کلی بهم حرص داد. پدرم که سالهاست فوت کرده بهم غر میزد که برو پیش شوهرت. بعد شوهرم خودش اومد پیشم در حالت خوابیده منو گرفت تو بغلش و محکم به سینه اش فشار میداد.

Ye badbakhtsays:

سلام من خواب دیدم با کسی که دوستش دارم به زور عقد کردیم و از هم خیلی متنفریم اما کم کم عاشق همدیگر میشیم.

مهکامهsays:

سلام خسته نباشین، من همین دیشب ک اول ماه صفر هست خواب دیدم که کسی ک دوستش دارم و درواقعیت، مدتی باهم قهربدیم و بعد یکسال اشتی کردیم ولی رابطه مان خیلی صمیمی نیست، در خواب دیدم که منو اون معشوقه ام در ازمایشگاهی مشغول کاریم و او تمایل دارد با من صحبت کند و میگوید ک دوست دارد با من ازدواج کند و یهو همو دراغوش گرفتیم و نوازش میکردیم،و راستش خودمم خیلی دوستش دارم، و درخواب درصفحه گوشی اش دیدم مار زباده و ترسیدم دشمنانش باشن در خواب بهش گفتم اگ با من ازدواج کنی نباید سراغ. اینا بری و اوهم گفت باشه نمیرم....لطف میکنید تعبیرشو بگید، و اینکه او هم ب من علاقه دارع و بهم میرسیم؟

هوشنگsays:

خواب دیدم پدرم را با حالت ناراحت و غمگین در آغوش گرفتم و من دارم گریه می کنم تعبیر آن چیست؟

بهارsays:

سلام من خواب دیدم که چند نفرو درآغوش کشیدم یعنی این طور یادمه اما چیزی که به طور خیلی واضح یادمه اینه که آخرین کسی که درآغوش کشیدم داییم بود که از همه کوچک تره بین خانواده مادرم راستش من این داییم وته قلبم بیش تر از بقیه دوست دارم اما نه اون طور که بخوام اونو درآغوش بکشم اما توی خوابم واقعا بقل کردن دائمی حس خوبی بهم داد و در حقیقت من خیلی وقت که دائمی و ندیدم شاید نزدیک به سه یا چهار سال میشه. میشه بگید تعبیر این خواب چیه . اینم بگم که من واقعا خیلی دلم تنگ نشده بود که یه همچین خوابی دیدم

نااشناسsays:

سلام خسته نباشید.من دیشب خواب دیدم رفتم دریا ولی دریاش کوتاه بود انگار رود بود بعد رفتم باچندتا آشناها بالای صخره فکر می کردم بقیه ی دریا پشت صخره هاست.ولی اونجا فقط چندتا استخر کوچیک نسبتا عمیق بود که یکم اونجا اب بازی کردیم.یه دفعه یه پسری ک هم کلاسیمه رو دیدم.چون با فامیل بودم نمی خواستم جلوی فامیل اشنایی بدم.تو یه اتاقک سفره پهن شده بود.صدامون کردن بریم ناهار.همه خارج شدن.منم داشتم میرفتم به سمت اون اتاق ک همون پسر هم کلاسیم دستمو کشید.من با پیراهن کوتاه بودم که زیادم پوشیده نبود.می خواستم برم اما اصرار می کرد یکم وایستم.بعد میذاره برم.بعد روی یه تخت که اونجا بود منو خوابوند.دستشو انداخته بود دورم بغلم کرده بود.انگار باهام ارامش گرفته بود.منم مردد بودم باید چیکار کنم هم ارامش داشتم هم مدام می گفتم باید پاشم برم.(اون پسر در بیداری با کس دیگه ای درارتباطه و منم حس خاصی جز اشنایی بهش ندارم)ممنون میشم تعبیر کنید

آرامsays:

سلام.من دیشب خواب دیدم که خیلی از شرایط زندگی ام خسته ام خیلی درمونده شدم بودم بعد دیدم که خوابیدم و یه اقایی که می شناسمش و یکی از مشتری های که جایی که کار میکنم هست منو در اغوش گرفته بهم کلی روحیه داد و حالم خیلی بهتر شده بود انگار امید گرفته بودم.در ضمن ایشون متاهل هستن و سنشون خیلی بالاتره

مهساsays:

سلام. خواب دیدم با جاریم هر دو چادر سفید سرمون بود و داشتیم نماز میخوندیم . تشهد و سلام رو خونده بودم و نشسته بودم سر جام که دیدم شوهرم داره میاد سمت ما. دستامو باز کردم که بیاد تو بغلم و بغلش کنم ولی اون نیومد. منم تو دلم خیلی ناراحت شدم.

مهرساsays:

سلام من خواب دیدم که دوبار در بغل مردی خوابیدم که در واقعیت برام نااشنا و غریبه هست ولی در خواب انگار میشناختمش . احساس بدی نداشتم.( اون خودش میومد بغلم می کرد) . بعد در خواب شنیدم که اون اقا شوهر یه دختر اشنامونه که در واقعیت شوهر دختر اشنامون یه فرد دیگه هست. لطفا تعبیرشو بفرمایید.

ساراsays:

سلام. خواب دیدم من و خواهرم و دخترش کنار هم دراز کشیدیم ولی دخترش به سن حالاش نبود 3 یا 4 سالگیش بود. من دخترش رو تو محکم تو بغلم گرفته بودم و خوابیده بودم. از اینکه تو بغلمه حس خوبی داشتم. در ضمن متاهل هستم.

زکییsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم یه جایی ایستاده بودم (انگاری درمانگاه بود)دوستم باروپوش سفید پرستاری همراه یه خانم دیگه اومدن طرفم منم با اشتیاق تمام دوستمو بغل کردم

زهرهsays:

سلام من چند روزیه از دوست پسرم جدا شدم خواب دیدم تو خونه مادربزرگم تو حال همه دراز کشیده بودن و خواب بودن منم رفتم کنارش دراز کشیدم و از پشت کمرشو بغل کردم و تو اون لحظه حس خوبی داشتم و اونم دستشو از روی محبت روی سرم کشید

زهراsays:

سلام من خواب دیدم یکی از کسایی که بهم پیشنهاد ازدواج داد قبول نکردم از پشت سر بغلم کرده و تو گردنم نفس میکشه و ازم تعریف میکنه بعد دید خوشم نمیاد یدونه پارچه انداخت رو کمرم باز بغلم کرد گفت اینجوری پوشیده تره توهم راحت تری😐

مهتابsays:

سلام خواب دیدم پسری که دوستش دارم اومده خونمون و انگار دلتنگ و ناراحت بود از دوریم بعد اومد تو بغلم خوابید بعدم سرشو گذاشت رو شکمم و خیلی گرم و ارامش بخش بود بعدم مامانم اومد و واسه اینکه مامانم مبینتش بهش گفتم از پنجره برو بیرون تا مامانم نبینه و اونم رفت و مامانم ندیدش

سانازsays:

سلام من خواب دیدم دریک جمعی پسرعمم منوکشوندونشوندپیش خودش نشستیم پیش هم وبغلم کردوحتی عمم ودخترعمم هم نزدیکمون شدن ومارودیدن واون همچنان دستشوگذاشته بودپشتم وبغلم کرده بودتعبیرش چیه؟

مژگانsays:

سلام من خواب دیدم خواهرمو بردم جایی که کار میکنم بعد یه پسری خیلی بزرگتر از خودش ازش خوشش اومده و اومد جلو باهاش صحبت کرد ولی خواهرم بهش محل نمیداد و من چون خواهرم ۹ سال ازم کوچیکتره خیلی حس بدی بهم دست داد و با اخم اون پسرو نگاه میکردم بعد یکی از پزشکا ک مجردم هست ازون طرف حواسش بمن بود و داشت منو نگاه میکرد دیدم نگرانم شده و میومد سمتم از پشت اون پسره هی منو نگاه میکرد وخیلی حواسش بمن بود میخواست بیاد منو دلداری بده و از ناراحتی منو دربیاره وقتی اونو دیدم حس خوبی پیدا کردم و داشت میومد سمتم ک از خواب بیدار شدم با تشکر

Sarahsays:

با سلام.من شب گذشته خواب دیدم نزد یکی از دبیرانم هستم(این فرد در واقعیت دبیر فیزیک من هستند که مرد می باشند و به شخصه بسیار بسیار ایشان را تحسین می کنم و الگوی من هستند و رابطه خوبی با هم داریم)که ایشان یک دفعه به من می گویند بلند شو تا ببرمت یک جایی و بعد دست خود را به دور کمرم می اندازند و بغلم می کنند و من در ابتدا جا خورده ولی بعد از گذشت چند ثانیه متقابلاً ایشان را بغل کرده و دستم را دور کمرشون می اندازم.تعبیرش چه می تواند باشد؟سپاس.

ناشناسsays:

سلام خواب دیدم ناراحتم بابت موضوعی که احساسی هم بود بعد از دور پسری که دوسش دارم منو نگاه میکرد وقتی دید پوضوع ناراحت کننده برام پیش اومده نگرانم شد و همش حواسش بمن بود داشت میومد سمتم ک ازخواب پریدم

سیمینsays:

سلام خواب دیدم از کنار مادر شوهر سابقم رد میشدم هردومتوجه نبودیم وقتی متوجه شدیم همدیگرو بغل کردیم و احوالپرسی کردیم

میثمsays:

سلام خواب دیدم پدر خانمم اومده که شرایط صلح و آشتی با خانمم رو بگه که محکم اون رو بغل کردم و گریه میکردم فکر کنم دوبار این کار رو انجام دادم

مریمsays:

سلام و احترام خواب دیدم کسی آقایی که قبلا با هم رابطه عاشقانه داشتیم و من هنوز دوستش دارم و الان با کسی دیگه هست که این دختر قبلا همکارم بود و کلی نقشه ریخت تا منو از اونجا بیرون کنه و خودش با این ادم رابطه برقرار کنه و موفق هم شد (البته این آقا زن داره و دوتا بچه) در دفتر کار دیدم دفتر کارمون تغییر کرده بود راهروهایی بزرگ داشت که یه اتاق تو یه گوشه اونجا بود دیدم اون اقایی که دوستش داشتم رفت تو اتاق در اتاق نیمه باز بود اون با اون دختر که الان با هم هستن تو بغل هم بودن و من سایه اون رو تو پایین در میدیم. به اتاق نزدیک شدم سایه رو کامل دیدم که تو بغل هم هستن ولی همش میترسن کسی بیاد داخل و اونا رو با هم ببینه من از اونجا رفتم که متوجه نشن من اونجام, ولی همش به خودم میگفتم این ادمو میخوای این ادم رو دوست داری شب قبلش خواب دیده بودم اون اقایی که دوستش دارم دوباره اومده پیشم و در دفتر کارمون من داشتم بهش کمک میکردم بهم میگفت همین جا بمون اگه مرخصی هم خواستی اشکال نداره بعد مدتها تو خواب دیده بودم که دوباره با هم کار میکنیم و خیلی هم خوشحال بود حتی تو خواب میگفتم چه تیپی زده دوباره واسه خاطر من به خودش رسیده ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

بهارsays:

سلام خواب دیدم که یه بچه که نمی شناختم داشت به سمتم میومد سنش خیلی کم بود و چهار دستو پا راه میرفت شاید حدودا یکسالش بود منم آغوشم و باز کردم همین طوری که داشت سمتم میومد وقتی نزدیکم رسید تغییر مسیر داد من خیلی ناراحت شدم و جا خوردم اما در کمال تعجب توی یه لحظه برگشت و به آغوشم اومد و منم محکم بغلش کردم و به خودم فشارش میدادم نمیدونم چه جوری بگم اما خیلی خیلی حس خوبی داشتم و غرق آرامش و لذت شدم میشه بگین تعبیر این خواب چیه؟

شکوه سلوکیsays:

با سلام من وخواهرم متاهلیم ودر خواب مجرد بودیم ودر خانه خودم بود خواهرم تویک اتاق دیگه بودوما وشخصی که تو خواب دوست‌پسر بود(توواقعیت همسرم هستن)جای همیشگی همدیگروبغل کرده بودیم وداشتم حرف میزدیم یهو ی جرقه تو شوفاژ که کنارمون بود دیدم(نه خونه خودم ونه مادرم شوفاژ نداره)دوستم پسرم گفت چی شده صدایی اومدنکنه مادروپدرت برگشتن ومن گفتم نه دیروز رفتن حالا حالا ها برمیگردن امامن خودم ترسیده بودم پاشدم درو باز کردم درباز بودباخودم توخواب گفتم چرادربازه(در واقعیت در از سمت راست باز میشه و تو خواب از سمت چپ باز شد) ودیدم مادرم با یک قابلمه دورش پارچه پیچیده شده جلو در گفتم مامان اینجا چکار میکنی که خواهرم سریع اومدگفت چقدر زود برگشتن نمیرفتین اگه میخواستی زود برگردین بد پسره مامانم اومد تو تازه پاشد رفت کنار یخچال وٱپن قائم شدمامان وبابا وخواهرم رفتن رو مبل نشستن مادر وپدر خیلی ناراحت بودن اما یک کلمه حرفم نزدن منم رفتم لباس پسرو ازاتاق برداشتم دادم بهش گفتم اُسکل رفتم تو حیاط وفکر میکردم چی بگم بهشون واون اومدبیرون باعصبانیت گفتم برو ورفت و در و بست من از خواب پاشدم

میم قیمیsays:

سلام،دیشب خودم قبل از خواب نگرانی و ناراحتی برای مشکلاتم داشتم جوری که خوابیدم گفتم خدایا توی خواب بمیرم،خوابم برد خواب دیدم یه اقایی از دوستان قدیمیمون من تقریبا ۵سال هست ندیدمشون از ماشینش پیاده شد اومد توی مغازه ی من سلام کردبهشون دست دادم بغلم کردن طولانی،حس بدی نداشت توی خواب بابام ما رو نگاه میکردن،و این اقا نزدیک سی سال از منم بزرگتر هستن،خیلی منو محکم بغل کرد که از خواب بیدار شدم،در ضمن من در بیداری مغازه ندارم ولی دارم یه کار میکنم که باید گسترده اش کنم ولی پول ندارم و شرایطش الان خیلی سخت و پیچیده است،میدونیند تعبیرش چیه؟

سلماsays:

سلام ، دختر مجردم و چهار ماه پیش خواستگاری داشتم که هم رو پسندیدیم ولی کمی شرایطش جور نبود که بعد از رفتنش خواب دیدم درگیر کار هستش(دنبال کار میگرده) و اینو تو همین سایت برام تعبیر کردین و بار ها خوابشو دیدم و تعبیر داشته و بهش علاقه هم دارم و چند شب پیش خواب دیدم که زیرپوش رکابی سفید تنشه و من رو برای چند ثانیه در آغوش میکشه و بعد رها میکنه و ما دراز کشیده بودیم

زهراsays:

سلام خواب دیدم شوهرم و خوارم رو لحاف و تشک خوابیدن و شوهرم برگشت خواهرمو بغل کرد تو خواب با بغل کردن خواهرم مشکلی نداشتم چون فک میکردم بی منظور بغلش کرده بعد یهو به فکرم رسید که نکنه با منظور بغلش کرده رفتم به آلَتش دست زدم دیدم بلند و سفت شده فهمیدم که نظر داشته و شروع به گریه کردن کردم من هی گریه میکردم اما شوهرم توجه نمیکرد و از لج من بدتر به خواهرم نزدیکتر میشد بابت جمله بالا عذر خواهی میکنم مدیر محترم لطفا تعبیر میکنید 🙏

زهراsays:

سلام خواب دیدم شوهرم و خوارم رو لحاف و تشک خوابیدن و شوهرم برگشت خواهرمو بغل کرد تو خواب با بغل کردن خواهرم مشکلی نداشتم چون فک میکردم بی منظور بغلش کرده بعد یهو به فکرم رسید که نکنه با منظور بغلش کرده رفتم به آلَتش دست زدم دیدم بلند و سفت شده فهمیدم که نظر داشته و شروع به گریه کردن کردم من رفتم تو اتاق و عکس هودمو تو شیشه پنجره اتاق میدیم و هی گریه میکردم اما شوهرم توجه نمیکرد و از لج من بدتر به خواهرم نزدیکتر میشد بابت جمله بالا عذر خواهی میکنم مدیر محترم لطفا تعبیر میکنید 🙏

علی اسدیsays:

سلام من در خواب دیدم تو مدرسه هستیم و اونجا خانوم هم وجود داشت و بهم گفتن این خانوم هم کلاسی شماست ولی در واقعیت من اونو نمی شناختم من به اون خانوم سلام گفتم رفتم پیش یه دوستم که نمی شناختم و سرم پایین بود یه لحظه دیدم یه دختر که هم کلاسیم بود ومن و اون همو دوست داشتیم (اون العان نامزده) اومد سرشو گذاشت رو پای اون دختر همکلاسیمون و با پاهایش دست های منو محکم گرفت و من نتونستم دستم آزاد کنم فقط به هم نگاه میکردیم می خندیدیم.لطفا اینو برام تعبیر کنید.

الهامsays:

سلام.من و شوهرم دچار اختلاف شدیم ولی هنوز از هم طلاق نگرفتیم. خواب دیدم روی تخت پیش هم خوابیدیم. بعد من شوهرم رو محکم تو بغلم گرفتم و بوسش میکنم اونم فقط بهم نگاه میکنه و احساس آرامش میکنه.

گل یاسsays:

سلام وخسته نباشید من دیشب که نه اویل صبح خواب بودم بعد خواب دیدم از تو خیابون دنبال کاری دارم راه میرم بعد دوسه تا مرد غریبه دارن بهم دست میزنن بغلم که شهوانی بود یکیشون از پشت منو بغل کرده بود محکم خیلی تلاش میکردم که دست از سرم بردارن خیلی ترسیدم که بیدار شدم حتی بیدارشدم هم همون حس بد را داشتم احساس میکردم جای دستش بعد تو بیدار شدن باخودم گفتم فک کنم اجنه بوده منو بغل کرده که من توخواب مرد غریبه میدیدمشون لطفا تعبیرشو بهم بگید ممنون

فرزانهsays:

سلام وقتتون بخير خداقوت خواب ديدم از دست ي مردي فرار كردم بعد ي اقاي جووني رو ك تو خواب ميشناختمش ولي در واقعيت نه ،بغلم كردمو بهش گفتم من دوستت دارم نميخام از دستت بدم😑بعدش اون مراقبت كرد از من بعد عروسيمون شد من لباس عروس پوشيده بودم اونم لباس دومادي ،خيليم حسود بودما نميذاشتم دختري بياد نزديكش

هانیهsays:

با سلام...خواب دیدم دایی ام امد خونه ما..همو در آغوش گرفتیم..یه حالت آغوش دلتنگی که دلش برام تنگ شده بود...ممنون

محدثهsays:

من دختر مجردم.دیشب خواب دیدم رفتم بیرون و سر کوچه دوس بچگیمو دیدم و هرچه قدر خاستم بهش دست بدم و بقلش کنم نزاشت.بعد تو همون موقع پسر عموم و خاهرشو رو دیدم.من رو صندوق عقب یه ماشین نشستم و پسرعموم هم پشت به من جلوم روی صندق ماشین نشست.بعد متوجه شدم که پسر عموم داره هی عقب عقب میاد سمت آغوش من و من هی میترسیدم که خواهرش ببینه که برادرش تو بغلمه.بعد پسر عموم گردنشو برگردنون و گونه هامون به هم خورد . بعدش ازش جدا شدم و دیدم که توی محله دارم راه میرم و یه پسر با ماشین پشت سرم داره میاد و از خواب بیدار شدم

سناsays:

سلام من خواب دیدم با پسر یکی از اشنا ها همراه باپدر ومادرش در حال سفر بودیم اون کنار من نشسته بود در خواب جوری به من نگاه میکرد که انگار عاشقم بود در خواب او مرا به اغوش کشید وبا هم خوابیدیم.

شلالهsays:

با سلام ، من دختر مجردی هستم که دو ماه قبل یکی از همکاران بطور غیر مستقیم به من ابراز علاقه کرده بود ، دیشب خواب دیدم که من جایی ایستادم‌و این آقا میاد وکنار من وایمیسته و بازوشو میندازه دور گردنم و منو محکم بغل میکنه و بهم لبخند میزنه منم ناراحت نمیشم از این کار.ممنون میشم تعبیرشو بگید.

سانازsays:

سلام خسته نباشید وقتتون بخیر میشه خواب منو تعبییر کنید راستش خیلی میترسم از تعبیرش. من امروز بعد اذان صبح که ساعت 8 صبح بود خواب دیدم که دندون عقلم داره فشاره میاره به کل دندونام و باعث شده دندون جلویی پایینم کامل بیفته تو دستم و یخورده هم به خون آلوده بود و نظم دندونام و بهم ریخته بود تعبییرش چیه خیلی نگرانم😔

لیلاsays:

سلام خسته نباشید من دیشب خواب دیدم پسر عموم بغلم داره میکنه و من خیلی خوشحالم ک داره بغلم میکنه میخواستم بدونم تعبیر خوابم چیه ممنون میشم پاسخ بدید

ساراsays:

سلام دیشب خواب دیدم ی جایی بودم عشقم که دو هفته ای هست ازش جدا شدم اونجا بود رفتم سمتش محکم بغلش کردم و با هم راه افتادیم توی بازار من گریه میکردم میگفتم ببین بخاطر اتفاقی که در شهر رخ داده هیچ مغاره ای گوشت نداره نمیتونیم بخریم با هم رفتیم ی مغازه ای که زیتون پرورده و سیر ترشی داشت عشقم گفت بهمون سیر ترشی بده اولش گفت تموم کردم ولی بعدش گفت دارم همین جا از خواب بیدار شدم .ممنون میشم تعبیرش کنید

مهدیهsays:

سلام خسته نباشید من امروز خواب دیدم کسی رو عاشقش بودم منتظر من بیرون یستاده بود چند نفری هم عابر بودن.اون منو محکم بغل کرد و منم اونو بغل کردم که احساس ارامش زیادی هم بهم دست داد و بعدش گفت بی معرفت تو چرا یهو رفتی.ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید

رویاsays:

با سلام خواب دیدم مدیرم که مجرده (که تو واقعیت دوسش دارم ) یه انگشتر گرفته و از پشت به کمرم وصل کرد بعدش من برگشتم و منو در بغل گرفت و گفت من دوست دارم . تعبیرش چی میشه

رویاsays:

با سلام خواب دیدم مدیرم که مجرده (که تو واقعیت دوسش دارم ) یه انگشتر گرفته و از پشت به کمرم وصل کرد بعدش من برگشتم و منو در بغل گرفت و گفت من دوست دارم . تعبیرش چی میشه

نداsays:

سلام من خواب دیدم تو یه خونه با یه دختر آشنا زندگی میکردم انگار ازدواج کرده بودم و دیدم زنگ به صدا در اومد چند نفر اومدن تو بعد یه خانم میانسال گفت عروسیت خوب بود! بعد منو بغل کردو گفت از این به بعد تو همه کسمی من همیشه هواتو دارم بعدحالتو همیشه میپرسم تاآخر عمرم منم گفتم ممنون ولی من این خانمو نمیشناسم حتی تو بیداری !

Esays:

سلام . من یه پسریو دوست دارم .. و اون هم همینطور (به گفته خودش هر دومون به هم دیگه 'حس' داریم) یک هفته ای هم باهم بودیم . ولی چون یه سری شرایطی داشت نتونست ادامه بده .. دیشب خواب دیدم که باهم تو خونه ی بابام هستیم (خاله و دختر خالم هم بود .. و مادرمم تو یه اتاق دیگه بود) ایشون روی مبل نشسته بودن من به خالم گفتم سَرِ شرط بندی با همکلاسیام من باید روی پای ایشون بشینم . منم بلند شدم رفتم سمتش (انتظار داشتم ک پاهاشو جُفت کنه من بشینم رو پاهاش .. ولی بر خلاف انتظارم پاشو کمی باز کرد که من وسط پاهاش نشستم . بعد اونم دستشو دور تنم پیچید .. داشت حرف میزد که خیلی عجیبو یهویی از خواب بیدار شدم . لطف کنید تعبیرشو بگید .. واقعا فکرمو مشغول کرده. ممنون

رهاsays:

سلام خسته نباشید من چند وقته مدام دارم خواب به آغوش کشیده شدن خودمو میبینم و انگار تو خواب یه حالت ناراحتی یا اتفاقی رخ میده که اون فرد منو بغل میکنه به نیت امنیت آرامش یه همچین حسی وچهره مردایی که تو خواب میبینم نه آشناس نه یادم میمونه تعبیرش چیه

سمیهsays:

سلام خسته نباشید من با دوست پسرم که به مدت یک سال هست قطع رابطه کرده بودیم و تو این مدت هرازگاهی هم بهش پیغام میدادم و در نهایت دعوا میشد و سری آخر گفت که دوست دختر داره. این سری از در آشتی باهاش وارد شدم و محبت امیز باهاش حرف زدم. بعد خواب دیدم که از پله های خونمون بالا میرم و تو خواب میدیم که هنرپیشه مرد با خانمش اونجا هست تو همون استانه بغلش میکنم و با روی خوش باهاش حرف میزنم (یعنی بینمون کدورت هست) اولش سرده ولی محبت من رو میبینه لبخند میزنه و منو تو آغوش میکشه. خانمش هم بی تفاوت بود. بعد اونها کار داشتن میرن. و من هم میرم تو یه اتاقی با خودم میگم این اولش بود این مرد رو از چنگت درمیارم. این خواب رو بعد از اذان صبح دیدم. این خواب میتونه به دوست پسرم اشاره داشته باشه که برمیگرده یا نه؟ ممنون میشم بفرمایید

ریحانهsays:

سلام،خواب دیدم مرد معروفی ک از او خوشم میاد را از پشت بغل میکنم،البته موقع بغل کردن دست همو هم گرفته بودیم و همو با عشق و محبت بغل میکنیم،من موقع بغل کردنش خیلی خوش حالم واز بغل کردنش خیلی احساس آرامش و راحتی میکنم،تو خواب احساس میکردم اونم همین حس منو داره،انگار تو خواب ما دوتا عاشق معشوق هم بودیم.تعبیرش چیه؟

امیرحسینsays:

سلام وقت بخیر . من چند شب پیش خواب دیدم که همش پریشونم و داشتم این طرف و اون طرف میدویدم و انگار دنبال یه چیز گمشده بودم ، که یادم نمیاد چی بود . در همین حال که بودم ، یهو عیسی مسیح جلوم ظاهر شد و بغلم کرد ، همون موقع آروم شدم . دیشب هم خواب دیدم که تو یه خیابون داشتم راه میرفتم و اونجا عیسی رو دیدم که مصلوب شده بود و یه نفر دیگه هم بغلش مصلوب بود . که البته اگه انجیل رو بخونید میبینید که همراه عیسی ، دو نفر دیگه مصلوب شده بودن ، یعنی سه نفر اما من توی خواب به غیر از عیسی ، یه نفر دیگه رو دیدم که مصلوب بود . ضمنا این رو هم بگم که من چند ماهی هست که به عیسی مسیح ایمان آوردم و عاشقشم . لطفا تعبیر خوابم رو بگید ، ممنون .

M.ksays:

باسلام من اصولا زیاد خواب در اغوش کشیده شدن رو میبینم ، گاهی خواب میبینم که در یک مسیر نازک مثل جدول کنار یه ابر پیاده در حال راه رفتنم که لیز میخورم اما یک فرد مذکر و غریبه هر بار من رو در اغوش میکشه و مانع افتادنم میشه گاهی هم خواب میبینم که در حال گریه کردنم یا ناراحتم اما یک فردی که الگوی زندگیمه و من همیشه در حال الگو گرفتن از اون هستم من رو در اغوش میکشه و اغوشش واقعن حس ارامش غیر قابل توصیفی بهم میده ، به نظرتون تعبیرش چیه

شیواsays:

من خواب دیدم یه مرد دستشو زیر سرم گذاشته ولی چون محرم من نیست سرم رو از روی دستش سعی میکنم بردارم ولی اون همچنان اصرار داره دستش زیر سر من باشه ممنون میشم تفسیر کنید

سمیه حسنیsays:

لطفا تعبیر خوابم را بگید

سمیه حسنیsays:

لطفا تعبیر خوابم را بگید من قبل نماز صبح خواب دیدم‌ در حیاط خونمون پسری هست که نمی شناسم منم پیشش نشته بودم بعد رفتم پیشش اونو محکم تو بغل کردم اونم منو محکم بغل کرد احساس خوشحالی میکردم انگار عاشق هم بودیم بعد یکی براش کفت میخوای با این ازدواج میکنی گفت نه چرا با این منم خندیدم رفتم جای که نشسته بودم نشستم لطفا تعبیر خوابم را بگید خیلی نگرانم

سمیهsays:

لطفا تعبیر خوابم را بگید من قبل نماز صبح خواب دیدم‌ در حیاط خونمون پسری هست که نمی شناسم منم پیشش نشته بودم بعد رفتم پیشش اونو محکم تو بغل کردم اونم منو محکم بغل کرد احساس خوشحالی میکردم انگار عاشق هم بودیم بعد یکی براش کفت میخوای با این ازدواج میکنی گفت نه چرا با این منم خندیدم رفتم جای که نشسته بودم نشستم لطفا تعبیر خوابم را بگید خیلی نگرانم

شیرینsays:

سلام من خواب دیدم خودمو خیلی محکم بغل میکردم تعبیرش چی میشه؟

فاطمهsays:

خواب دیدم با مامانم داشنیم میرفتبم خونمون بعد یه مردی که قبلا با پسرش حرف میزدم بزور بغلم کرد و دستم گاز گرفت بعد نمیدونم چیشد از بغلش افتادم و پسرش اومد کمکم کرد محگم بغلم کردم و ی پسری اومد بهش یچی داد بعدش اونم دوید میخواست بهم یچی بگه ولی از خواب پاشدم