رضا نوروزیsays:

خواب دیدم با دوستانم به تفریح به شهر قم رفتیم و ضب جایی نداشتیم که بخوابیم .بعد رفتیم قبرستان بخوابیم . و من بلند شدم رفتم وضو گرفتم و نماز خواندم و یکی از دوستانم را هم با خودم اوردم نماز بخواند بعد گروهی را دیدم در انجا دارند نماز میخوانند ولی ما رفتیم یه قسمت دیگر نماز خواندیم بعد رفتیم خوابیدیم .لطفن بگید چه تعبیری دارد؟؟؟

Mahdysays:

خواب به قبرستان رفتم و مادرمم با من بود بقل در قبرستان قبری بود که مادرم روی قبر صورتش و گذاشت و دراز کشید این به چه معناست

جوادsays:

سلام. خواب دیدم که که ناخودآگاه با چند نفر همراه شدم که احساس میکنم آشنا بودن که به نا گاه به ی قبر باستانی برخوردیم به داخلش که نگاه کردم چند تکه گردنبند و گوشواره از جنس مروارید و سنگهای کبود آگه اشتباه نکنم یاقوت توش بود قبر خالی بود گویی که جسد یا مومیایی داخلش بوده که برده بودن من داخل قبر شدم چند تکه برداشتم که یکی از اون همراه ها ازم میخواست بگیره و خودمو درحالی که داخل قبر بودم بکشه بندازه توو همون قبر که ی عده ای سر رسیدن. لطفاً تعبیر این خواب رو بفرمایید. ممنون

شمسا شاهحسینیsays:

خواب دیدم از ترس دزد و چیزی ب جایی رفتم ک مثل سرد خونه بود و شب و تو اونجا توی اتقک هایی ک مثل قبر بودن خوابیدم . ترسیده بودم و ننیدونستم کجام و کجا باید برم

ساراsays:

خواب دیدم تو یه زمین خالی خوابیدم که بعد خودبخود اون زمین انگار تبدیل به یه قبرستان شد و هی قبرهای جدید ظاهر میشدن. بعد یه دفعه مادر و برادرم از سمت دیگه قبرستان اومدند و من هم سریع صورتم رو با چادرم پوشوندم که اونها منو نبینند. اونها هم رفتن به یه سمت دیگه و متوجه من نشدن. خاله ام هم که رابطه خوبی با هم نداریم اونجا بود با لباس مشکی و خیلی خوشحال بود داشت عکس میگرفت و بعد سوار ماشینش شد رفت. در خواب احساس میکردم که انگار قراره قبر بعدی که ظاهر میشه برای من باشه.

سیماکیانsays:

مادرم خواب دیده من در قبرستان روستایمان خوابیدم و روی خودم یک لحاف کثیف و کهنه کشیدم،ممنون میشم تعیبرش رو بگین،خیلی حالم بده با دیدنه این خواب?

محسنsays:

سلام خواب دیدم شب رو درجای سرسبزی به علت بارون سر کردیم نگام خروج هیچ کس ادرس رست خروج از روستا رو به ما نمیدا راه رو تا مسجد بلد بودم بعدش رو نمیدونستم راه رو که پیدا کردم دیدم از وسط یک قبرستان خیلی قدیمی رد میشه و ما شب رو بدون اطلاع در قبرستون خوابیده بودیم البته جایی که بودیم سرسبز بود ولی قبرستانی که از اون رو میشدیم خیلی قدیمی بود و اونطرف قبرستون از دور مناره یک مسجد بزرگ دیده میشد ممنون

احمدمولائیsays:

سلام. چند شب هست خواب بد میبینم. دو سه شب اول خواب میدیدم واسه برادرم اتفاقی افتاده. الان دو سه شب هست خواب قبرستان میبینم. در قبرستان خواب بودم و تشک و پشتی و لحاف هم داشتم. بعد که می خواستم از خواب بیدار شم نمیتونستم و نفس هم به سختی میکشیدم. بعد که بیدار شدم تعدادی از آشنایان را در قبرستان دیدم.

سجادsays:

سلام خدمت شما. خواب دیدم با پدرم و پسر عمه ام رفتیم سر خاک برادرم که چند ماهه به رحمت خدا رفته (قبر برادرم در باغ خودمونه و فقط همین یه قبر اونجاس و تنهاس). دیدم ۵ تا بچه کوچک که یکیشون خواهرزاده خودم بود و مرحوم برادرم خیلی بهش علاقه داشت تو کفنن و قراره دفنشون کنیم. پسر عمم مشغول کندن قبرها بود. برادر مرحومم هم ناراحت یه گوشه نشسته بود و به جسدها نگاه میکرد. به نظر شما تعبیرش چیه؟ آیا ممکنه چون تنهاس از محل دفن خودش ناراضی باشه؟ ممنون

رهاsays:

سلام...خواب دیدم هسرم وپسرم توی قبر هستن. روی پسرم خاک نیست ولی روی همسرم تا گردن خاک ریخته شده.میرم بالای سرش ومیگم بیدارشو.میدونم که نمرده فقط خوابیده،صداش که میزنم چشاو باز میکنه میگه خاکارو بردار الان میام،تورو خدا جواب بدین دارم دیوونه میشم

شیداsays:

سلام خواب دیدم زنی که نمی‌شناختم ولی همسر قبلی شوهرم است در قبری که گوشه آن قبر باز است و می توان سر او را دید خوابیده و من تا پایان خواب مطمءن هستم او زنده است و خود را به مردن زده تا بتواند هر وقت خواست از همان سوراخ بیرون بیاید وانگار همسرم در حقش ظلم کرده به خاطر همین من هم برای اینکه از کار او سر دربیاورم روی قبر را باز کردم وکنار او خوابیدم او تکان نخورد در پایان بیرون آمدم با پدر شوهرم در این مورد صحبت کردم وایشان گفتند آن خانم واقعا مرده بوده وبیدار شدم (کارشناس محترم همسرم به جز ازدواج با من هیچ گاه رابطه دیگری با کسی نداشته است و روابط ما بسیار خوب است)

شیواsays:

سلام.خسته نباشید. خواب دیدم شوهر خواهرم که فوت کرده قبرش توی یکی از اتاق های خونه ی پدرشه. با اینکه میدونستیم مرده ولی قرار بود اعدامش کنن دوباره و همه ما ناراحت بودیم و گریه میکردیم. خودش هم ناراحت بود. بعد خانمش یعنی خواهرم رفت تو یخچال یه عسل برداشت و به من گفت که من حاملم ولی به کسی نگو یهو یکی از فامیلا گفت این حامله س و بچه ش هم پسره چون عسل میخوره. ممنون میشم تعبیرش کنید.

کوثرsays:

سلام توروخدا زود جواب منو بدید من دیشب خواب دیدم توی یه خونه ی بزرگم که همه ی فامیل هستن و همه مشکی پوشیدن و شمع دستشونه ولی پشت پنجر رو که نگاه کردم پدرم لباس مشکی پوشیده بود و زیر بارون به منو مادرم لبخند میزد ولی ما ناراحت نبودیم فقط هنگامی که دعا خونده میشد و دیدن پدرم بغض انداخت به گلومون چون منو مادرمم میخندیدیم توی خوابم یه قبر بود که تازه خاک ریخته بودن روش من رپی اون خاک خوابیدم و وقتی بیدار شدم گفتم اولین باریه که با ارامش خوابم برد ولی متاسفانه خواهرمم همزمان با من خواب دیده پدر بزرگم که قبلا فوت شده توی تابوته و همه مشکی پوشیدن و یه رخت خواب که مال پدر بزرگمه میگن مال پدر منه مادرمم خواب بچه جغد دیده که اومده تو اتاق و بعد بیرونش میکنه هم زمان شدن این خواب ها منو به وحشت انداخته توروخدا راهنماییم کنید

داوود باقریsays:

سلام قبل از اذان صبح خواب دیدم بدون ترس و دلهره شب در قبرستان کنار قبر مادر بزرگم خوابیدم که البته گاهی از درون قبر صدای ناله می آمد که همانطور خوابیده قرآن می خواندم و صدای ناله کم می شد. با تشکر

نرگس حسین زادهsays:

سلام من خواب دیدم خودم و مامانم رفتیم قبرستان و مامانم همونجا درازکشید و خوابید هی بیدارش میکردم که نخوابه .ممنون میشم تعبیرشو بگین

سحر نوریsays:

سلام لطفا خوابمو تعبیر کنید.قبل از روشنایی صبح خواب دیدم با کسی که قراره باهاش ازدواج کنم از ترس جنگ و بمبارون رفته بودیم تو قبر خوابیده بودیم البته جدا جدا من خیلی میترسیدم از تاریکی و از سوسک که نیاد سمتم یه پارچه دور خودم پیچیده بودم و خوابیده بودم نامزدمم دلداریم‌میداد نترس نگران نباش

حمید موسویsays:

سلام خسته نباشی خواب دیدم که با خواهر و مادر و مادر بزرگم به قبرستان میروم و سر قبر اهل فامیل میریم و شب میشود و جای خود رو پهن میکنیم همانجا میخابیم

نفس آریاsays:

خواب دیدم وارد قبرستان شدیم شب بود ولی مشخص بودن قبرستان با صفاییه ، شب رو همونجا خوابیدیم با خانواده بودم بعدش انگار هوا که روشن شده بود و ما میخواستیم بریم که یه خانوم پیر ولی با قدرت خیلی زیاد اونجا بود به سرعت خودشو به من رسوند و دست منو محکم گرفت جوری که احساس میکردم استخوان دستم الانه که بشکنه میگفت چون شب اینجا خوابیدین باید به من پول بدین منم بهش مقداری پول دادم میشه لطفا تعبیرشو بگید

پریاsays:

سلام.خواب دیدم هنگام شب با ماددم درقبرستان خوابیدیم دقیقا رو قبر خوابیدیم دم دم های صبح ی نفر با یه دختر بچه اومده بودند ولی پسر انگار میخواست وسیله هامون رو بدزده من پسره رو با دختره رو از بالای کوه پایین پرتش کردم دختره زنده موند ولی پسره رو دیگه ندیدم روز جمعه بود با مامانم بلند شدیم دو رکعت نماز برای اموات خوندیم بعد همه ی مردم اومدن برای اموات فاتحه بفرستند ی اقایی تقریبا کنارم زیارت عاشورا میخوند و به خونه برگشتیم تعبیرش چیه

میمنت فرجامsays:

در خواب دیدم یه جایی که تقریبا قدیمی بود دو تاگور با خاک سرخ کندن و میگن مال منو خواهرم هست ..و باید ما به صورت زنده درون بخوابیم و ما رو دفن کنن ..ما هم اصلا ترسی این قضیه نداشتیم و قبول کرده بودیم که زنده زنده دفن بشیم ..ولی یه لحظه من در خواب به فکر این فرو رفتم که وقتی بخوابم و خاک روی من بریزند من چطور نفسم بکشم و هراسان بیدار شدم

بهارآریاییsays:

سلام ودرود خواب دیدم خودم مادروپدروبرادر وخواهرزادم سرخاک برادرم هستیم شب بودمادرم باگوشی کارمیکردخواهرزادمم سرش توگوشی بود پدرمم نشسته بودمنم درازکشیده بودم روی پای مادرم بابرادرم که فوت شده حرف میزدم یهو دیدیم یکی مزاحم شدوداداش کوچیکم گرفت بزنتش که نمیدونم چی شد همون شخص بابرادرم دست دادیه جادیگه خوب شدن باهم .

مریمsays:

سلام.من خواب دیدم روی قبر موسیقیدان مشهور آلمانی، بتهوون خوابیدم. صبح هم بیدار شدم بالای قبر شیر آبی بود که با آن صورتم را شستم و کمی هم نوشیدم. من به بتهوون ارادت خاصی دارم و خودم هم موسیقی کار می کنم.

فاطمه خلجsays:

خواب دیدم یه سری آشنا و اقوام سر یه سری قبر که قبلا دفن شده و سنگ دارن رو قبراشون خوابیدن بعد از مدتی بلند شدن چون گرد و خاک بلند شده بود و اونجا رو ترک کردن

فاطمهsays:

خواب دیدم م و پسر ده ماهم تو قبرستان خوابیدیم پسرم وسط خاک و پوشال و کاه ی عالمه مورچه هم دورش بعد که مردم میان دور ی قبر که از اشناهامونه که تازه فوت شده ما هم بلند میشیم و میخوایم بریم پیششون بعد شروع میکنن ب ی سری تعمیرات تو مسجد قبرستون که ما همش مواظبیم ب ما آسیبی نرسه و همه در حال تماشا یا مواظبت از خودشونن که اسیبی نرسه انگار اون قبرستون سقف داشت . هر چی هم من خواستم برا اون قبر فاتحه بخونم بالاسرش نمیرسم از بس شلوغه

سامان دزاییsays:

سلام .با سپاس از کمک شما خواب دیدم که با همکاری یکی از آشناها که ظاهرا تو خواب باهاش خوب نیستم قبری درست کردم که البته شبیه یه اتاق خواب کوچیک بود خودم داوطلبانه رفتم داخلش وحتی راه هوا هم گذاشیم که نفس کم نیارم ، تو خواب قرار شد سه روز اونجا باشم تا همه فکر کنن مردم. تا مثلا آبها از آسیاب بیافته . بعدهم خودم اومدم بیرون.خواستم مادرم منو ببینه . بیشتر نگران مادرم بودم تا از خبر مرگ من ناراحتی نکنه.

نیره زاهدیsays:

خواهرم ۱۱ماه قبلفوت کردند خواب دیدم مردم مرابه خاک سپردندوحواهرم روی قبرم درازکشیده است

سمانه یعقوبیsays:

سلام وقت بخیر پدرشوهرم ۲۰ روز پیش فوت کردند دیشب خواب دیدم سر خاک پدر شوهرم رفتم و دیدم قبری بالای سر قبر پدر شوهرم میخواستن مرده بگذارند پرسیدم قبر کیه گفتن اسمش ماه نسا . ماه نسا اسم مادر پدر شوهرم هست.بعد خاک داخل قبر خیس بود رفتن تا خاک خشک بیارند خواهر شوهرم رفت داخل قبر دراز کشید

آیداsays:

پدرم خواب دیده توی قبرستون نزدیک قبر پدرش ک تازه فوت شده دراز کشیده خیلی سردشه همه دارن دنبالش میگردن صداش میکنن پدرمم میگه من اینجام ولی هیچکس متوجه نمیشه تا اینکه مادرم پیداش میکنه خیلی نگرانم لطفا سریع تر جواب بدید ممنون

فهد الباشاsays:

سلام خواب ديدم همسرم روي ي قبر خوابيده من بيدارش كردم بعد ديدم ي پلنگ دنبالش ميگرد نجاتش دادم .بعد تو مزار رفتيم من بنام ابالفضل العباس صدا زدم ديدم من پرواز كردم از زمين ب سمت سقف مزار

شیواsays:

سلام در خواب در قبرستانی بودم همسرم که فوت شده هم بودوروی قبری دراز کشیده بود {محل قبر همسرم جای دیگری است}وپاهایش انگار ناراحت بود ومی خواستم شلوارش را عوض کنم باخودم فکر می کردم چه طور باید این کار را بکنم خواهرم هم روی قبر دیگری دراز کشیده بود

آمنه عابدیsays:

سلام. چند شب پیش خواب می دیدم یکی از جاری هام تو بستر بیماری بود من که وارد اتاق شدم خیلی خوشحال شد و با قربان صدقه رفتن ازم خواست بنشینم. کنارش نشستم یهو تو بغلم شروع کرد به جون دادن. مثل مرغی که سر بریده شده تو بغلم بالا و پایین شد و جون داد.مرده بود ولی من با هول و ولا سعی می کردم زنده اش کنم.با سوزن سر انگشتانش را سوراخ می کردم که یکی دو قطره خون بگیرم و مطمئن بودم با این کار خوب میشه. دقیق یادم نیست ولی فکر می کنم چشم‌هاش را باز کرد.محبت می کنید بگید تعبیر این خواب چیه؟

محمدsays:

سلام من خواب دیدم یکی از دوستان صمیمی من تو قبرستان خواب بود و بعد که صداش زدم بیدار شد و نوری شبیه به نور فلاش موبایل روشن شد و گفت دارم میام صبر کن منم ایستادم تا اومد و بعد روبوسی کردیم گفت که اینجا کار میکنم تو یکی از این اتاقک ها تعبیرش چی هست خیلی فکرم رو مشغول کرده

Elhamnazarisays:

باسلام ، دیشب خواب دیدم تویه قبرستانی بودم که فقط یه قبر بیشتر نبود میخواستن کسی روخاک کنن اول ینفرکه فکرمیکنم خواهرم بود توقبرخوابید وزودبلندشدوبعدمن رفتم توقبر خوابیدم وچندثانیه بعدازقبراومدم بیرون ویدفه دیدم چندنفرادم غریبه که نمیشناختمشون اومدن سه تاجنازه که کفن داشتن رو اونجاخاک کنن بعدمن یاد پدرم افتادم که فوت شده باخودم گفتم چجوری باباموگذاشتن تو یه قبر به این کوچیکی یکمم ترسیده بودم توخواب

سمانهsays:

سلام. صبح ساعت 7.30 خواب دیدم با مادر و برادرم و پسرم رفتیم قبرستان برای فاتحه. من از اونا جدا شدم به چندتا قبر دیگه فاتحه بدم خیلی خوابم میومد رو یکی از قبرها نشسته بودم که خوابم برد بعد که بیدار شدم میخاستم از رو کنجکاوی نوشته های یه سنگ قبری رو بخونم اما روش رو پوشونده بودن هرچقدر کنار زدم نتونستم(مامانم قبلش گفت اونجا قبر یه جوان 18 ساله س) بعد احساس کردم دیر شده و الان مامانم اینا منتظر من هستن و رفتم تعبیر خوابش چی میتونه باشه؟ ممنون

محمدsays:

سلام حدود نیم ساعت قبل از اذان ظهر خواب بودم و خواب دیدم با مادرم به قبرستان رفته ایم و بر سر یک سنگ قبر سفید و زیبا نشسته ایم و من ایه های رو ان را میخواندم و مردی امد و گفت من انار دارم منو تا سر خیابان قبرستان برد و خودش ناگهان ناپدید شد و من در گاری انار های درشت دیدم و یه دفعه یک انار درشت در دستم امد. و تمام با سپاس و قدردانی ممنون میشم بگید تعبیرش چیه

میرزاییsays:

با سلام، قبل از طلوع آفتاب خواب دیدم من و مادرم سر قبر خواهرم هستیم، قبرستان کمی خاکی بود،مادرم بالای قبر رو صندلی نشسته بود،شب بود، ومن همانجا کنار قبر به پهلو خوابیدم که جاش تنگ و کمی گود بود، بعد وقتی از خواب بیدار شدم خودمو تقریبا با زور درآوردم و در خواب کمی مضطرب شدم ازينکه جايه تنگی مثل قبر خوابیده بودم، ممنون ازينکه خواب منو تعبیر میکنید.

منا همتsays:

سلام.من ديشب خواب ديدم هوا روشن بود و من رفتم توي قبرستون كه برم پيش قبر مادربزرگم كه دختر دايي هام اونجا بودند.بعدش اونجا يه تعدادي داشتن قبر مي كندن و اونها را آماده مي كردند و بعد روش را ميپوشوندند.من از بين قبر ها رد شدم و با خودم گفتم چرا مي خوان انقدر مرده بيارن؟ خلاصه بعدش رفتم پيش دختر دايي هام و شب رو اونجا مونديم و همونجا خوابيديم.خيلي هم شاد بوديم و مي خنديديم.تعبيرش چي ميشه؟

محمدsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم که در جمع خانواده با پسر خاله هایم بحث دارم و انها را از کارهای بیهوده بازمیدارم و عصبانی از کارهای پوچ آنها هستم و انها را نصیحت میکنم هیچ کس حرف نمیزد جز خودم مقداری وسایل رو هم شکستم ممنون میشم تعبییرش رو بگید سپاس فراوان

شهریار صادقی مهرsays:

با سلام دیشب خواب دیدم چند نفر میخوان منو بکشن و عده ای از من حمایت میکردن تا رسیدیم به قبرستان و من بر روی قبری خوابیدم دوتا زن دعا میکردن تا زود خوب بشم و من هم داد میزدم من خوبم سلالم هستم یه نفر با امپول رسید بهم میخواست بهم امپول بزنه که من انقدر التماس کردم که من سالمم اشباهی بهم امپول نزنید تا منو رها کردن میشه خواهش کنم تعبیرشو بهم بگید

هستی کاظمیsays:

سلام وقتتون بخیر.من دیشب خواب دیدم که به قبرستان رفتم و کنار قبر پدربزرگم دراز کشیدم و پتوی روی خودم کشیدم و میخاستم بخابم بعد یکی آمد فک میکنم مامانم بود با نگرانی گفت این چه کاریه.گفتم آمدم کنارپدربزرگ بخابم ک خیلی آرامش دارم اینجا.... انگار ک قبرشو بغل کرده بودم و اطراف قبرش گل های سبز بود.... آیا دارم میمیرم؟

حسینsays:

سلام خواب دیدم که در قبرستان محل خودمان روی یک قبر سر گذاشتم و خوابم برده بود از خواب که بیدار شدم خودم رو تنهای تنها در قبرستان دیدم و قبرستان یک شب مهتابی بود ،ترسی نداشتم یه کم حتی برام جالب بود و حس خوبی داشتم که اونجا خوابم برده بعد میخاستم از قبرستان بیام بیرون که دیدم دمپایی هام رو سر قبر فراموش کردم برگشتم پوشیدم ناگهان یک گردباد اومد منو چند بار بالای قبرستان چرخوند و گذاشت زمین که اینجا ترسیدم و از خواب بیدار شدم.تعبیر چیه؟

بارانsays:

سلام. خواب دیدم دو تا گودال بود شبیه قبر ک توشون با پارچه سفید پوشونده شده بود پدرم تو یکی از اون قبرا خوابیده بود اون یکی هم مال یکی دیگه از اقواممون بود ک الان حضور ذهن ندارم کی بود... تو خواب با خودم میگفتم اینجا چرا اینجا خوابیدن این ک شبیه قبره... قبر پدر گودی کمتری داشت اما اون یگی عمق بیشتری داشت

مرجانsays:

سلام.من دوشبه خواب میبینم البته یکیشو یعد طلوع افتاب دیدم.شب اول عمه جوونم که مرده بود رو زنده دیدم با کلی از فامیل جمع بودیم.من میدونستم که مرده ولی با یه حسی نگاش میکردم بهش گفتم چقدر خوشگلتر و جوون تر شدی و اونم خوشحال شد و بعد همه باهم رفتیم همون قبرستونی که دفنه که قبرستونش بی نهایت زیبا شده بود .و شب دوم هم خواب دیدم پسر عمم که اون عمم هم فوت شده دقیقا همون انتهای قبرستان یه خونه داره و ما چون دنبال خونه برای اجاره میگردیم به خاطر شرایط بد مالی قبول میکنیم بریم تو اون خونه.که اطراف خونه قبر عمه هام و مادر بزرگمو ... هست.و من شب میرم حموم به شدت میترسم.در خونه بازه من هی بیرونو نگاه میکنم همسرم هم هست ولی من یه ذره هم اروم نمیشم و از ترس میلرزم و ناراحتم که چرا اینقدر بدبختم که اینجا خونم شده و بعد با ترس از خواب بیدار میشم.

سجاد اکبریsays:

خواب دیدم یکی از بهترین دوستام که باهم خیلی صمیمی بودیم،۳سالی هست که ناکام شده به خواب پدرش اومده و گفته که پدرش بمن بگه برم رو قبرش بخوابم تا مشکلم رو حل کنه.ممنون میشم

سعیدنژادsays:

سلام.من خواب دیدم که به زن عموم گفتند عمرت تموم شده.بعد خودش رفت داخل قبر خوابید و بعد خاکش کردند.میشه بفرمایید تعبیرش چی میشه

ابوالفضلsays:

سلام . من خواب دیدم با جمعی از دوستانم به قبرستانی مخوف رفتیم ، من چندیدن بار داخل یه قبر خالی خوابیدم و خارج شدن ، مجدد خوابیدم سنگ قبری روم قرار گرفت با فریاد و داد زدن سنگ قبر رو برداشتن و من از قبر خارج شدم ، گفتن که این قبر خالی قبر توست اخر سر اینجا خواهی قرار گرفت ، تو عالم خواب من بعد از این موضوع طلب امرزش خواستم به نماز ایستادم و تو خواب گریه میکردم

معصومهsays:

سلام من دیشب خواب دیدم در کنار قبری خوابیدم و به شدت داره برف میباره هوا هم خیلی سرد بود روی قبر یه لحاف بود کشیدم روم تعبیر اینو برام میگید خیلی خیلی نگرانم

معصومهsays:

ببخشید منظورتون بیماری ناعلاجه؟ در ظمن تازه یادم افتاد من کمی اونجا خوابیدم بعد با خواهرم از اونجا به خونه یکی از فامیلامون رفتیم میشه کامل تعبیر کنید خیلی خیلی میترسم

الهامsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم در قبرستان در لحاف خودم دراز کشیدم و حس خوبی دارم و برای همه قبر ها دارم فاتحه میخونم بعد رفتم روی قبر دایی شهیدم وقتی رسیدم از قبل مادرم قبر رو شسته بود و دور سنگ آب جمع شده بود به نظر آب کمی گل آلود بود ولی مزار شهدا خیلی تمییز بود بعد دیدم سنگ قبر همه شهدا شبیه چهره اونا ست همین طور قبر دایی شهیدم هم شبیه اون بود و من با خوشحالی کنار سنگ رفتم و اون رو بغل کردم و اشک ریختم لطفا تعبیرش چی میشه البته شب قبل از این هم خواب دیدم که قراره بمیرم و از امام حسین تو خواب میخوام یه شانس بهم بده تا زنده بمونم لطفا تعبیرش چیه قراره بمیرم

Miss rahimisays:

سلام خواب دیدم یه شب مهتابی منو پدرومادرم و برادرم در قبرستان تشک وبالشت داریم میخوایم بخوابیم و خیلی خوشحالیم.

زینبsays:

من خواب دیدم که مادر بزرگم که چند سال پیش فوت شده رو از تابوت در میارم.سالمه سالمه و خودم در تابوت می خوابم.قبرش خیلی تنگ است

میلاد امامیsays:

سلام خواب دیدم عشقم مرده و خودش رو قبرش نشسته هی نگاه قبر میکنه یه چوب هم دستش بود چیزی روش نوشته بود من ازش گرفتم بعد بهش گفتم الهی بمیرم بیت پیش من بشین از این جور داستانا تعبیرش چی میشه؟

سعید رسامsays:

سلام وقت بخیر. خواب میدیدم با یه جمعی تقریبا ۲۰ نفری نمیدونم چرا روی قبرها خوابیدیم . من یکم میترسیدم.قبرای بغلیم رو میدیدم خانومها دارن دعا میخونن بعضیاشون شهید بودن میدیدم یه بخاطر اون دعا روحشون میره و اون خانم خوشحال میشدن و دعا میکردن.من رفتم مادرمو بیدار کردم و خیلی خوشحال در آغوشش گرفتم در ضمن مادر من فوت شدن تعبیرش چیه ممنون

هدیهsays:

سلام وقت بخیر. صبح خواب دیدم که روی قبر مادربزرگم که ۴ماه فوت شده دراز کشیدم، پتو هم روم انداخته بودم. جلوی در مزار هم یه حیوونِ مرده ی بی سر و خونیبود. اما خوب خاطرم نیست گاو بود یا سگ بود رنگش زرد بود.فقط میدونم انگار وحشت داشتم و خوابم نمیبرد. ممنون میشم تعبیرش رو لطف کنید بگید.

نگارسعادتیsays:

سلام توروخداتعبیرخواب منواگه میدونین بهش اشاره کنید من خواب دیدم ب قبرستونی میریم ک اونجا ی جمعیت کمی جشن تولد داشتن انگار من ونامزدم وپدرمم بودیم ک من ب خونه برگشتم امانامزدم خسته بود شب رو روی قبر برادرم ک فوت شده خوابش برده بود تعبیرش چیه توخواب هم احساس خوشی داشتیم همه

Hmide pvsays:

سلام استاد خسته نباشید دختر داییم و دخترش رو تو یه کوچه ای از یه دست فروش که ساعت میفروخت دیدم منم کنارشون بودم دختر دختر داییم یه ساعتی رو انتخاب کرد که منم میخواستم اونو بعد خاستم اونو منصرف کنم که نخره اونو که قبول نکرد بعد از اونا خداحافظی کردم رفتم تو یه کوچه باریک که دختر بزرگ داییم رو دیدم که گریه و شیون میکرد خیلی حرفا بهم گفت ولی این یادم موند که گفت ما مهدیه (خواهرم) رو نمیخوایم دوسش نداریم بعد تو انتهای کوچه یه جای بزرگ دیدم مثل قبرستون بود و زن داییم سر قبر نشسته بود و گریه میکرد و دعا میخوند ولی یادم نمیاد قبر کی بود تعبیرش چی میشه استاد؟ و اینکه خواهرم میخواست با نوه داییم وصلت کنه که به دلایلی نشد و خواهرم چند ساله چشم به انتظاره میتونه ربطی به خواهرم داشته باشه

زهرا مومنیsays:

سلام. من دم صبح خواب دیدم با اختیار خودم قبل از اینکه داییم رو بزارن داخل قبر توی قبر خوابیدم هم میترسیدم و هم به خاطر اینکه داییم نترسه داشتم تحمل میکردم. داییم به تازگی فوت شده.لطفا تعبیرشو بگین. ممنون.

فاطمه محمدیsays:

سلام دم اذان صبح دیدم در مسافرت هستیم و شب رو تو قبرستان رو قبرها خوابیدیم شوهرم نمیترسید ولی من میترسیدم و میخواستم با دو بچه ام از اونجا برم بدنم به شدت میخا ید و اذیت میکرد البته بعد بیدارشدن دیدم واقعا پاهام میخا ند ممنون میشم زودتر جواب بدید نگرانم

الیsays:

مادربزرگ و پدربزرگم چندین سال است فوت شدن دیشب خواب دیدم قبر پدربزرگم را از جایی به جای دیگر انتقال داده اند و مادربزرگم فوت شده ان را به قبرستان بردیم و من سرقبر پدر بزرگم رفتم وگفتم مادربزرگ را به تو میسپارم جمعی از اشنایان آمدند و ان را به خاک سپردند و همگی رفتند و من به تنهایی کنار قبر پدر بزرگم به خواب رفتم ناگهان از خواب بیدارشدم و دیدم در آخر قبرستان یک جسد گذاشته اند وکسی نیست که ان را خاک کند من را ترس و وحشت گرفت و سریع فرار کردم و به خانه پناه بردم و از خواب بیدار شدم

مریمsays:

سلام و عرض ادب. من دختر مجردی هستم که چند شب پیش خواب دیدم ازدواج کرده ام و با همسرم رفتیم توی یک گور خوابیدیم.تعبیرش چیه؟

نوریه ژکفرsays:

من خواب دیدم که قبر پدرم کمی خراب شده و طوریکه صورت پدرم از آن دیده میشود و مادرم ناراحت ازین مسئله کنار قبر پدرم خوابیده لطفا تعبیرش چیه.

زهرا خانمsays:

سلام خواب دیدم توی سالن مراسم یا غسالخانه خوابم برده وقتی بیدارشدم حس کرختی داشتم به خودم گفتم چون اینجا خوابم برده این حس سنگین را دارم و بلند شدم.دیدم همه جا پارچه مشکی گرفته اند وروی پارچه ها خاک نشسته

samirasays:

دیشب دختر عمم خواب دید ک منواون توی ارامگه بودیم و شب بود توی ارامگاه ی تختی بود که من دراز کشیدم و خوابیدم اون بهم میگفت پاشو منم میگفتم نه بذار بخوابم دختر عمم که رفت بخوابه یهو ی صدایی اومد که هردوتامون ترسیدیم و از ارامگاه اومدیم بیرون این تعبیرش چیه؟

حسینیsays:

باسلام. من خواب دیدم که مادرم داخل قبر یکی از آشناها خوابیده واون آشنا چند سالی هست فوت کرده ولی درخواب دیدم که تازه فوت کرده ومیخوان که دفنش کنن ولی مادرم به میل خودش رفته داخل قبر خوابیده بعد اون مرده رو گذاشتن داخل قبر ومادرم هراسان از داخل قبر اومد بیرون وخیلی ترسیده بوده.حالت دیوانگی به او دست داده بود.

الناز پارساییsays:

سلام خسته نباشید من نامزدم 50روزه که فوت کرده دیشب خواب دیدم که یه قبر آماده کنار قبرش هست و من میرم توش میخوابم روبه روی قبر اوشون و اینکه تو قبر کم کم احساس خفگی و بیهوشی میکنم اما سریع از توش میام بیرون میشه تعبییرشو بهم بگید ممنون میشم

حسینsays:

سلام خواب دیدم روی قبرستان سر قبر فردی ناشناس بودم که دیدم یه جنازه رو تشییع میکنند و چند قبر اون طرفتر میخوان خاکش کنند بعد من همونجا کنار قبر در حالی که سرم روی قبر گذاشته بودم خوابم برد چند لحظه بعد خاله و دختر خاله هام منو بیدار کردند و به این که من رو قبرستان خوابم برده میخندند بعد من بلند شدم و از قبرستان بیرون رفتم در حالی که یکی از دختر خاله هام مدام دنبالم میومد و من شرم داشتم از این که او به دنبالم میاد و از من پرسید همیشه به این قبر متوسل میشی منم جواب دادم آره گفت چرا؟ گفتم چون آدم پاکی بوده

کتایونsays:

با سلام من دیشب خواب دیدم با دختر داییم تو یه قبرستونی هستیم که انگار مادر بزرگم هم همانجا دفن شده بود من خیلی میترسیدم و همش میخواستم بریم از اونجا ولی دختر داییم میگفت ولم کن خوابم میاد بعد من یهو سر از خونه پدر بزرگم دراوردم که همه فامیل اونجا جمع بودن بعد بهشون گفتم بریم مهسارو بیاریم اون تو قبرستون خوابیده تعبیر این خواب چیه

نگینsays:

سلام من دیشب خواب دیدم تو یه مجلس عزا هستیم در شب و من از خستگی خودمو تو یه قبر قایم کردم و دراز کشیدم و فقط با دختر عمم که اونم با من تو قبر بود می‌توانم حرف بزنم و همه فامیلا از کنار ما رد میشن اما مارو نمیبینن ما هم از ندیدن اونا در حال خندیدن هستیم همش...!!؟تعبیرش چیه!؟

جلیلsays:

سلام من مادرم خواب دیده من بچه سه چهار ساله شدم قبرستان بزرگی بود دو سه تا قبر تو یک اتاقک بود که قبر ها بلند تر از زمین بودن مثل تخت من و مادرم روی قبر ها خوابده بودیم یهو مادرم از خواب بیدار شده و از اتاق بیرون میره وقتی میبینه توی یک قبرستان بزرگ هست ترس برش میداره و دنبال پدرم میگرده ولی وقتی فکر میکنه اینا همشون مرده هستن دوباره بر میگرده میخابه وقتی صبح میشه می بینه مردم زیادی تو اتاقک هستن مردم میگن عید رقیب هست مادرم میگه ما هر سال میام اینجا کنار مادر شوهرم میخابیم که روحش مارو از نزدیک ببینه تعبیرش چیه؟؟ (با تشکر از سایت شما)

بهاره بهاریsays:

سلام . خواب دیدم که ( ازخواب بلند شده ام و اطرافم را نگاه کردم دیدم من و همسرم شب تا صبح رابین چندقبر قدیمی که خاکهای اطراف آنها ریخته بود در انتهای باغ منزلمان خوابیده ایم من همسرم رو صدا کردم و گفتم بلند شو ببین اینجا ته باغمون قبرستونه ما اگر اینجا بخواهیم ویلا بسازیم کلی استخوان و جنازه میاد بیرون امکان نداره بتونیم اینجا چیزی بسازیم ) لطفا تعبیرش رو بگید . ممنون میشم . موفق باشید

مصطفیsays:

سلام.دیشب دم صبح خواب دیدم بر سر قبر پدرم رفته ام وبه توسیه دکتر باید در قبر پدرم بخوابم تا افسردگیم خوب بشه.قبر را کندم وارد قبر شدم سر وصورتم را روی خاک گزاشتم قبر روبه رویی مرده ای لای کفن نیمه مشخص بود.البته از داخل قبری که داخلش بودم. و افرادی رو دیدم که بالی قبر برای مراسم سالگرد جمع شده اند.از قبر بیرون امدم روی قبر را پرکردم بعد یادم افتاد روی قبر سنگ لهد نگذاشته خاک ریختم و بجای لهد تشکی گذاشته ام و روی تشک خاک ریخته ام که اگه روی قبر پا بگذارند فرو میریزد و سریع بر گشتم سر قبرستان که دیدم کارگران قبرستان درحال ترمیم قبر هستند لطفا راهنمایی کنید ممنون میشم

b.asays:

سلام.خواب دیدم نمیدونم قبل ازاذان بودیابعدش.من پدرم چندسالی هست فوت کرده اندکه باخواهروبرادرم درقبرستان خوابیده بودیم بین قبرها وپتووبالش هم داشتیم وپایم روبه قبرپدرم بود.بعدصبح شده بودوعموودخترعمویم داشتندمارانگاه میکردندوازسرمهربانی برای ماگریه میکردندوقتی اطرافم رانگاه کردم دیدم انسانهای زنده ی زیادی بین قبرهاخوابیده اند.ویک اقایی روکه میشناسم بیمارشده بودو او را اورده بودند که همانجا بمیرد تعبیرش چیه ممنون

بsays:

با سلام بنده در خواب دیدم‌که کسی که در قبر است به اصطلاح خودم هستم ( یه چیزهای مبهمی یادم هست به این مضمون که در قبر دارم خودم را ملامت میکنم که واقعا دستمان خالی است برای اخرت و چیزی مثل حسرت خوردن ، که ادمی با اینکه میدونه یه همچین روزی هست چرا خودشو اماده این روز نمیکنه و از این فکرها ... ) که در ادامه میبینم که زنده ام و خارج شدم از قبر و از بیرون دارم قبر رو نگاه میکنم ،

سارا سراوانیsays:

سلام خسته نباشید دم دم های صبح خواب دیدم که در یک مکانی هستیم که یک اتاقک سقف و این ها هم نداشت آجر و سیمان بود در اونجا سه گدال شبیه قبر بود برادرم زنداداشم و برادرزاده ام هر سه داخل این سه گودال شبیه قبر دراز کشیده بودن ولی بیدار بودن و من با اون ها حرف می زدیم و ناراحت هم نبودیم خواهش میکنم تعبیرش رو بگین ممنون

Nilofaryadollahisays:

سلام خواب دیدم وارد قبرستانی آشنا شدیم که تشیع جنازه هم بود خیلی شلوغ بود کنار قبرستان ۵یا ۶ نفر رو دیدم که ب ترتیب دراز کشیده بودند و خواب بودن طوری که موهاشون هم شبیه هم بود خیلی ترسیدم بیدار که شدن همشون آقا بودن چهره هاشون خیلی واضح بود ولی من نمیشناختم بیرون قبرستان یعنی سر ورودی قبرستان من و چند تا از رفیقام داشتیم استخاره می گرفتیم.تعبیرش چیه????????

سعید بردبارsays:

دیشب خواب دیدم با همسرم و پسر داییم رفتیم تو قبر پدرم و مدتی هم اونجا بودیم.پدرم هم پشتش به ما بود و با لباسهایی که وقتی زنده بود میپوشید خوابیده بود و احساس میکردیم که حرکت هم میکنه و بعد هم اومدیم بیرون و در عالم خواب برای مادرم تعریف کردم و بیدار شدم.توضیحا اینکه پدر من نزدیک هشت ماه هست که فوت کرده.

پیمانsays:

سلام خواب دیدم کفن پیچ شده توی قبرم خیلی نترسیده بودم و راحت بودم فقط نگران بودم که دستم رو زیر سرم بزارم تا راحت تر بخوابم?خیلی احساس بدی نداشتم تعبیر ش رو لطف کنید ممنون

حسن جعفرىsays:

سلام ديشب خواب ديدم داخل اتاقى بودم كه فك ميكنم برادر كوچكترمم باهام بود وخوابيده بودم روى يه سنگ قبر سفيد وخيلى تميز از كه از سطح زمين حدود يكمترى بلند تر بود و روم يه چيزى مثل پتو بود ولباسامم ميديدم كه رنگى بود(رنگى بودنشو چون همسرم فوت شده مشكلى ميپوشم دقيقا يادمه) به رنگ ابى روشن و روى پتو يه ملافه سفيد كسى اومد ترسيدم وباد ميزد زير ملافهه وبعد از خواب پريدم لطفا تعبيرشو بفرماييد

نازنینaaasays:

سلام.من خواب دیدم کسی که دوسش دارم روی یک قبر دراز کشیده و من او را بغل کردم....شب قبلش هم خواب دیدم به علت درگیری با چند نفر پای او زخمی شده و من دوباره او را بغل کردم و تا به خود اومدم دیگر او را ندیدم و اورژانس او را برده بود. تعبیر این دو خواب چیست؟؟خیلی فکرم به هم ریخته ست

پریا گوهریsays:

سلام من خواب دیدم یکی ازدوستانم با میل خود و برای بردن ثواب داخل قبر خوابید .دوستانمان که همراه ما بودند او را مسخره میکردند تاجایی که همه سنگهارارو قبر گزاشتند و رفتند و فقط من ماندم . من به دوستم دلداری میدادم که من اینجا هستم نترس.تو تنهانیستی. بعد ازچند دقیقه خودم سنگ قسمت سر را برداشتم و دوستم را دیدم که بسیارشاد و خوشحال بود به او کمک کردم تا ازقبر بیرون امد به نظرشما تعبیر این خواب چیست؟؟

علیsays:

سلام من خواب دیدم خونم در زادگاهم است اونجا هم دوتا قبرستان دارد که قبرستان قدیمی تقریبا داخل چسپیده به روستا و جاده دیگر هم پایینتره خوابی که من دیدم این است خونم که در منزل پدری ام است میخوام دنبال کاری بروم که پسرم که ۵ سالشه دنبالم گریه میکنه که میخواد بیاد منم از اونجایی که میدونم کار کاری نیست که ببرمش و ممکنه ازش غافل بشم و نتونم ازش نگهداری کنم هی میگم بابا نیا نمیشه ببرمت بعد که اومدم پایینتر یهو خودم ناراحت شدم گفتم ببینم دنبالم میاد یا نه دیدم رفته رو قبرستان قدیمی و روی یه قبری دراز کشیده قبرستان هم خلوت بود دوباره برگشتم رفتم پبشش بغلش کردم آوردمش اما از دستم ناراحت بود.و گریه میکرد.

Mohadeseh jjsays:

سلام مادرم خواب دید با بعضی از اشنا ها در قبرستان است و بقیه نشسته اند اما مادر من دراز کشیده است این ب چه معناست؟

پ.شsays:

خواب دیدم با خاله هایم کنار سنگ قبر مادرم نشستیم و روی سنگ پر از گل بود، سنگ قبر مادرم هم روی پشت بام خونه مادرجونم بود توی خواب، شب بود همینطور که داشتم برای مادرم دعا می خوندم روی سنگ قبرش خوابیدم. بعد انگار خواب توی خواب شد روی تخت بودم و از خواب بیدار شدم و دیدم مامانم لباس مشکی پوشیده و برام گل اوره و صورتش خیلی روشن و زیبا بود بهم سلام کرد و اومد بغلم کرد و منم توی بغلش از خوشحالی گریه می کردم و به بابام میگفتم ببین مامان اومده برای دعاهایی که خوندم ازم تشکر کنه، قبل از این خوابا دیدم که مادرم کم بینا شده و زیربغلشو گرفته بودم و بردمش نشوندم روی مبل کنار مادرجونم که او هم فوت شده ولی مادرجونم بلند شد رفت دورتر نشست دقیقا توی همون خونه که قبرش بود. همه این خوابا در یک وعده پشت هم دیدم. ممنون میشم تعبیرشو بگین

سپيده جيرياييsays:

سلام من قبل اذان صبح در خواب ديدم زن داداشم در قبر است و زنده است سرش از قبر بيرون بود دخترم هم داخل قبري رفت مانند او بعد كه از قبر بيرون اومدن زنداداشم سرش به شكل گاو و دخترم سرش مثل شير شده بود لطفا تعبير خوابم رو بهم بگيد ممنون

میرزاییsays:

سلام وخسته نباشید.خواب دیدم که باچند نفر رفتیم یجاکه شکل قبرستان نبود...چهارتا قبر وجود داشت که بقیه دوستانم که نمیشناختمشون توقبرخوابیدن و من روی قبر یه آدم غریبه که نمیشناختمش کی هست خوابیدم....واسرار داشتم که از اینجا بریم چون می ترسیدم...تعبیرخوابم چیست ممنون میشم از راهنماییتون...

ریحانه بهانیsays:

سلام.خواب دیدم روی قبر کنار قبر پدرم خوابیدم.بعد خواهرم مرا بیدار کرد گفت بلند شو.بستگان اون قبر اومده بودن فاتحه بخونن براش.منم بلند شدم.پدرم هم در کنار قبر خودش نشسته بود

محمدsays:

بنده خواب دیدم که خودم و خانمم و فرزندم که هر سه در قبرستان خوابیده ایم و فرزند کوچکی که که کنار من هست و او را نمی شناسم هم با ما خوابیده و من تعجب می کنم که اینجا چرا خوابیده ایم لطفا تعبیر خوابم را بگید با تشکر

نگین سلیمانیsays:

سلام نامزدم فوت شده.توخوابم دیدم توقبرستون خواب بودم وقتی بیدارشدم سنگ قبرنامزدم کنارم بود مادرش توخواب گفت جایی که تومیخوابی سمت چپت خاک بچه ی منه.لطفاتعبیرشوبگین ممنون

كمالي فردsays:

سلام ... منم مجردم .. دیشب خواب دیدم کنار قبر یکی از فامیلام خوابیدم البته درست یادم نمیاد قبر برادرم بود یا نه کنار قبل اصلا هیچ ترسی نداشتم دوست داشتم بخوابم ولی مامان اومد بیدارم کرد که میگفت الان وقتش نیست چرا خوابیدی.... در طول خوابم یکی از پسر عموهام میومد ازم کلید خونه را میخواست میخواست از تو خونه ی وسیله را بردار من امتناع می کردم بهش بدم و آخرشم کلیدو بهش ندادم...

بهزاد فراهانیsays:

سلام خواب دیدم من دایی و پسر دایی ۵ساله و مادربزرگ و پدرم در قبرستان نزدیک قبر دوتا داییم و پدربزرگم که فوت کردن شب خوابیدیم البته مادربزرگم کمی با فاصله از ما بود تعبیرش چه میشود ممنون از لطفتون

جلال نsays:

سلام خواب دیدم روی یک قبر دراز کشیدم تا اندازه من را بگیرن ک قبر را بکنن ولی محیطی ک قرار بود قبر برایم بکنن قبرستان نبود موقع دفن کردنم مدام گریه میکردم و اطرافیانم نظاره گر بودن تعبیرش لطفا!مرسی.

زهراعباسیsays:

خواب دیدم توی خونمون چها تا قبر داره که توش مرده داشت من وسه نفر دیگه روی اونا خوابیده بودیم که یه صدایی از توی قبری که من روش خوابیده بودم.بلند شد بعد دوباره صدای اذان از همون قبر میشه تعبیرش رو بگین

پرهام پورگودرزیsays:

سلام دیشب خواب دیدم درون اتاقی بودم که یک تخت دو نفره و یک فرش قرمز اونجا بود من یکم استراحت کردم خوابیدم بعد که بیدار شدم یکی از اقوامم رو که نسبت دوری داره سنشم 95 سالشه یا کمی بیشتر یا کمتر اومدو گفت که قبر پدرش داخل این اتاقه من شوکه شدم بعد بهم گفتن که قبر دختر خالت و شوهرش که شیش ماه پیش فوت کردن زیر فرشه من دقیقا روی اون قبر استراحت کرده بودن هیچ سنگ قبری زیر فرش نبود من گریه کردم فرشو کنار زدم و شروع کردم به کندن البته ترسیدم بعد دوباره سر جاش گذاشتم موازییک رو بعد مادرم اومد توی اتاق گفت یادم رفت برات یکاری رو که یادم رفته الان انجام بدم بعد از خواب پریدم تروخدا بهم کمک کنید تعبیرش چیه

صابرsays:

سلام خواب دیدم که در یک گورستان با تعداد زیادی قبر که هیچکدام پر نبودند بودم در یکی از قبرها دراز کشیدم (قبر عمق زیادی نداشت ، شاید یک وجب یا دو وجب بود) و از این که نسبت به قد و اندازه من مقداری کوچک بود ناراحت بودم. به دنبال بیل میگشتم تا آن را از نظر قد بزرگتر کنم. زنده بودم و با دوستانم صحبت میکردم اما میدانستم که این قبر برای من است و امشب باید در آن بخوابم. مقداری نفس تنگی داشتم و به خودم میگفتم انشاءالله امشب از این درد نجات پیدا میکنم. اما نگران شب اول قبرم بودم . در همین حین یکی از دوستانم در قبر دراز کشید و گفت درازی قبر خوب است و بیخودی نگرانی، ناگهان به فکر دخترم افتادم و تسیبحی که در جیبم بود را بیرون آوردم و به دوستم گفتم این را به دخترم بده. و یادم افتاد که هنوز فرصت دارم که وصیت نامه بنویسم و کاغذی از کیفم بیرون آوردم و شروع به نوشتم وصیتنامه کردم در این لحظه هوا در حال تاریک شدن بود و زیر نور شمع وصیت نامه را نوشتم. که از خواب بیدار شدم و ساعت ۳ صبح بود.

بنفشهsays:

با سلام . دیشب خواب دیدم پدرم بهم گفته بود که باید بری یک هفته تو قبرستان بخوابی یجورایی نوبتی یک شب پدرم میخوابید یک شب من ولی خوابی که من دیدم خلاصه خوابیدن یک هفته ای من در قبرستان بود . رفتم به قبرستان روستای پدر و مادرم جایی که پدر بزرگمم انجا دفن شدن و من وحشتناک ترسیده بودم بخاطر همین دم در قبرستان و پشت ب قبر ها خوابیدم البته یدفعه ای پدرم ظاهر شد و جای خوابمو برام مرتب کرد ی قبر خالی بود روش سنگ گذاشت که من نیوفتم توش بعدم ی پتو و بالش بهم داد منم خوابیدم .بعضی شب ها مثلا میدیدم که ادما حتی ماشین ها یا وسایل دیگر (مثلا میز و صندلی هم میامدن) همه باهم میان (باهم هم میرفتن )داخل قبرستان نصف شب خودمم تعجب میکردم تو خواب که قبرستان جای نصف شب اومدن نیست حتی ی شبش عموم و زن عموم هم اومدن و اتفاقی منو دیدن و منم گفتم که (دلیلش رو یادم نیست یجورایی ربط ب پدر بزرگ زندم داشت ) بابا گفته باید یک هفته قبرستان بخوابم اونام خیلی تعجب کردند و ناراحت شدند بعدم خواستن برن و من از همه کسایی ک اونجا بودند چه عمو اینام و چ انسان های دیگه و اشیا که همه و همه مشکی بودند خواهش میکردم نرین چون تا میرفتن قبرستان تاریک و ترسناک میشد و بعد چند لحظه تحمل ترس صبح میشد و دوباره شب بعد شروع میشد .در طول خواب یادمه هی به خودم میگفتم چون بابابزرگ هم اینجا دفنه نمیذاره کسی بهت اسیب بزنه وگرنه اصلا غیر ممکنه تو حتی یکساعت شب تو قبرستان بمونی چ برسه یک هفته اونجا بخوابی .بیدارم ک شدم دیدم ساعت یک ربع به پنج صبحه .

نسیمsays:

سلام. خواب دیدم توی یه قبرستان، کنارِ قبرهایی که نمیشناختم روی زمین دراز کشیدم. کسی که دوسش دارم هم کنارم روی زمین دراز کشیده بود و من توی بغلش بودم. تعبیرش چیه؟

رضا جباریsays:

سلام وقت بخیر من دیشب دو ت خواب دیدم یکماه پیش شوهر دختر دایم که فوت کرده بود دیدم که با هم ی جایی هستیم من میدونستم ایشون فوت کرده ولی زنده بود و من پیشونیشو بوس میکردم و بهش میگفتم تو نباید می مردی چون خیلی باهاش صمیمی بودم و دوستش داشتم و همون شب هم خواب دیدن رفتم سر قبر پدرم و روی قبر پدر رو به سوی آسمان خوابدیم و این احساس به من دست داده بود که یک لحظه احساس کردم که من اگه بنیرم همینجوری منو میارم میخواین و آسمان هم تیره بود ممنون میشم تعبیر این خوابها رو بفرمایید

فرهاد شفاییsays:

سلام من در خواب دیدم که در قبرستان هستم و برادرم که زنده است فوت کرده و قبرش را کنار برادر دیگرم که قبلا فوت کرده درسته کرده اند و کنار اونها قبر نوه عموم را دیدم که در قید حیاط هست خیلی پریشان حال بودم و رفتم وسط قبر دوبرادرم خوابیدم و هر چه گفتند نخوابم قبول نکردم و اونجا ماندم.

ناشناسsays:

من در خواب دیدم که خواهرم روی خاک یه قبر خابیده بود وهرچه تلاش برای بیداریش به یکی از اقوام میکردیم بیدار نمیشد تا این که من واقواممون چیزی از دور دست ها دیدیم وبه سمت اودویدیم ولی در راه خیلی خسته شدیم وانگار خواهرما که روی یه قبر خابیده بود فراموش کرده بودم

فاطمهsays:

سلام وقتتون بخير من خواب ديدم در يه جاي ساده قبر امام خمينى بود ولى هنوز دفن نشده بود و همونجا كنار قبر بود و پدرم قبل از اون رفت توى قبر خوابيد يه جور انگار كه ببينه مناسبه يا براى ثوابش..؟ و يادم نيست اومد بيرون يا نه و بيدار شدم پدرم به ايشون ارادت داره ميشه لطفا تعبير رو بفرماييد

سمیهsays:

سلام،من خواب دیدم با یکی از مربی هام و دو نفر دیگه رفتیم بیرون شب رو بیرون خوابیدیم ،روی خودم پتو کشیده بودم بعد یه مورچه رو دیدم گفتم حتما زیرم مورچه و...هست بعد نگاه. کردم دیدم نه جای من تمیزه من روی یه سنگ قبر سفید و تمیز دراز کشیدم،قبر دیگه ای نبود و احساس ترس نداشتم و خیلی هم خوب بود حسم.

عسلsays:

سلام من خواب دیدم در قبری رفتم و یک خانم همراه من بود که نمیشناختمشون که مراقب من بودن من داخل قبر رفتم و با استرس و تر س فراوان در قبر خوابیدم اولش صدای سوگ و صدای قران شنیدم ولی به محض خوابیدن من تمام ترسم از بین رفت و یک ارامشی پیدا کردم که درون قبر خوابم برد و شب شد و اون خانم و میدیدم ولی خیلی تار بود که تلاش میکرد من بیدار شم ولی من دلم نمی خواست بلندشم دو تا اقا به داخل قبر امدن ولی رفتن از تو قبر بیرون و بعد من خودم از قبر بیرون امدم و اون خانم به من گفت تو ساعاتی رو مرده بودی ولی من میگفتم نه من تو ارامش کامل خواب بودم ولی دستها و صورت من رو نشان داد که ورم کرده بود ولی من ارامش اون قبر رو هیچ وقت تو زندگیم حس نکرده بودم خواب

فاطمه مهدویsays:

خواب دیدم پدرم در قبرستان خوابیده است و من وقتی به قبرستان می روم پدرم درحال خواب در قبرستان میبینم نمیدونم تعبیرش چی میشه؟

فریدsays:

سلام من دیشب خواب دیدم به همراه پدر مادر و دوتا از برادرام در یجایی هستیم که فکر میکنم قبرستانه ولی هیچ قبری اونجا نبودو دو طرف ما کو های بلندی بود من میخواستم چایی بخورم و همه یه دفعه یی بخواب رفتن من هم میخواستم برم بخوابم لطفا زود تر جواب منو بدین که خیلی نگران هستم

شادیsays:

من خواب دیدم چند نفر از فامیل هامون در قبر خوابیدن(به اجبار افرادی که نمیدیدیم) و یک قبر خالی (که حدود 4 متر بود) در کنار قبر های آنها وجود دارد. خواهرم به اختیار خودش در آن قبر میخوابد و من یه سنگ روی صورتش میگذارم و روی او میخوابم. هممون زنده بودیم ولی میدونستیم اگر ببندیم و بخوابیم برای همیشه،میمیریم.لطفا تعبیر این خواب رو بگید.ممنون

ابراهيم قاسميsays:

من خواب ديدم با برادرم در قبرستان خوابيديم من از قبرها ميترسيدم و پتو روي سرم كشيدم بعد يك نفر كه من او را ميشناسم امد و من بيدار شدم همه جا پر ار زيبايي و سر سبزي و درختان تازه شكفته انگور بود و هواي پاك و تميز ولي باز در قبرستان بندم

حمیدرضا رحمتیsays:

سلام من حدودساعت ۵ صبح خواب دیدم که روی سنگ قبرپدرم خوابیدم ویک پتو روم بود خواب بودم تا بیدارشدم دیدم همه جاتاریکه ونمیتونم برم همون جور که خوابیده بودم روقبر ۲۰تا سگ رودیدم که دنبال غذا میگشتن ولی من را ندیدن وازاونجا دورشدن،جالب هست که بدونید دقیقا روزقبلش سرخاک پدرم بودم ، لطفا تعبیرخوابم روبگین .باتشکر

ابراهیم رستم زادsays:

خواب دیدم من و همسرم در سه جای سرسبز هستیم.و هر دوی ما در اونجا بخواب رفتیم.بعد چند نفر که فامیل من هم در جمعشان بود برای متراژ زمین به اونجا آمده بودنشون و همسرم بیدار شدیم ومن پیش اونها رفتم.بعد دیدم که همسرم لباس نو تمییز پوشیده و اونجا قبرستانه ولی قبرها کمی در هستن ومن در خواب در شک بودم که اون جا قبرستانی یا نه

هانیsays:

سلام میشه کمکم کنید؟.من خواب دیدم رفتم با چند نفر شب تو قبرستان و من همراه یکی از،دوستام روی یه قبر خوابیدیم و پتوهم داشتیم

نیما٢٦٠٠says:

سلام لطفا توروخدا تعبیر کنید. ممنون میشم. خواب دیدم با یکی از دوستام و یه اشنای دیگه که دقیق نفهمیدم کیه ولی حدود یک ماه قبل یه جوونی از اشناهامون فوت کرده بود حس کردم شاید اونه, رفتیم قبرستون روستامون که شب اونجا بخوابیم. حالت تفریح! یکم سرد بود ولی پتو انداختیم رومون و نزدیک مزار شهدا خوابیدیم. البته من گفتم بریم داخل مزار بخوابیم که سردمون نشه. چون برای شهدای روستامون یه مزار ساختن. اما دوستام گفتن سرد نمیشه و بیرون دقیقا جلوی دیوار مزار خوابیدیم. ولی یکم که گذشت احساس کردم اصلا نخوابیدم و هوا روشن شد و یه سری از دور دارن میان برای زیارت اهل قبور و فاتحه خونی.پنج شنبه بود. زود دوستامو بیدار کردیم که وسایلا و لحاف تشک رو جمع کنیم. حتی قلیون هم بود که زود داشتیم جمع میکردیم که وقتی اونا رسیدن نبینن. خلاصه همه چیو جمع کردیم و اماده برگشتن شدیم که از خواب بیدار شدم.

هانی۷۰۰says:

سلام وقت بخیر من خواب دیدم که خونمون و داریم خراب می کنیم بسازیم بعد شب جایی نداشتیم رفتیم کنار جاده خاکی خوابیدیم بعد یهو سرمو برگردوندم دیوم که انور پشت سرم قبرستونه، بعد یهو ی کسی و که قبلا باهاش دوست بودم و دیدم که کنارمه با خودم گفتم نکنه فک کنه که ما خیلی فقیر و بدبخت بیچاره ایم که اومدیم تو قبرستون خوابیدیم نکنه فک کنه که ما چقد برای خودمون ارزش قائل نیستیم که اومدیم اینجا مدام تو این فکرا بودم و خیلی ناراحت و پر استرس ممنون میشم بگین که تعبیرش چی میشه.

مجید هارونیsays:

خاب دیدم در قبرستان کنار مزار یه اشنا دراز کشیدم و اون شخص هم زنده شده بود و صحبت میکرد و همه فامیل و خودم میخندیدیم

شیرینsays:

سلام من خواب دیدم که سه نفر از اقوام یکی یکی به داخل قبر رفتند و گفتند چه جای خوبی وانجا ماندند . تغییرش چیست؟؟

نون خsays:

سلام،دیشب خواب دیدم روی ی قبر دراز کشیدم وخوابیدم،مامانم هم کنارم خوابیده،وبابام هم در قبرستان بودن،من و مامانم بیدارشدیم ورفتیم پدرم رو صدا کردم که بیابریم به من گفت بزار این چند روز که هستیم باشم بعد میام،ومارفتیم،توی خواب خیلی احساس آرامش داشتم لطفا بگیدتعبیرش چیه ممنونم.

یسنامددیsays:

سلام من خواب دیدم که قبر پدرم رو دارن جابه جا میکنن و میبرنش چندمتر اونورتر و میگن که تشیه جنازش تازه الان اون موقع نبوده میشه لطفا بگین تعبیرش چی میشه

محمد جباری سهیلsays:

سلام و عرض ادب در خواب دیدم مادرم من و برادرم را داخل قبرستان برده البته فضایی بین قبر ها و ما وجود داشت و دیواری حایل بود البته قبری ندیدم اما منسوب به قبرستان بود و ما را انجا خواباند من ناراحت بودم به مادرم اعتراض می کردم و برخواستم در این حین شخصی که صورتش مشخص نبود و در حال وضو گرفتن بود گفت شما باید در این جا بخوابید زیرا بعداز شهادت عبا عبدالله خانواده اش تنها بوده اند بعد یک لحظه بالای دیوار احساس کردم که گوریلی وجود دارد اما واضح ندیدم از ان شخص پرسیدم مگر این جا گوریل دارد گفت بله قبرستان گوریل دارد لطفا تعبیر بفرمایید

9823says:

سلام. چند روزی بود وضع روحی خوبی نداشتم یکی از عزیزانم به شدت ناراحت بود و من هم از ناراحتیش ناراحت بودم. مادرش تصادف شدیدی کرده بود. من خواب دیدم که با 4 نفر از عزیزترینای زندگیم پا شدیم رفتیم قبرستان تا یکی از بچه های گروه بره سر قبر باباش. منو ه سه نفر از چهار نفر تا طرف فاتحه بخونه و با باباش یه کم حرف بزنه (تو خواب حالش خیلی بد بود) یه قبرو به عنوان م بالشت در نظر گرفتیم و سرمون و گذاشتیم روش و کنار هم دراز کشیدیم و با هم حرف میزدیم البته یکی از دوستام نشسته بود فردی که نشسته بود داشت از علاقه زیادش به من حرف میزدو میگفت میترسه تنهاش بزارم لطف کنید راهنماییم کنید تا ببینم تعبیر خوابم چیه و از نگرانی در بیام

لیلا امینیsays:

داییم تازہ فوت شدہ خواب دیدم تو قبرستانی ک خاکش کردن مراسم براش گرفتن ھمہ ھم اونجان ھممون شبو اونجا رو قبرای خالی و پرش خوابیدیم ھمہ جا تاریک تاریک بود اما ھیچکس نمیترسید من کنار مامانم خوابیدہ بودیم رو یہ قبر خالی اما نمیفتادیم توش

محمد رهامsays:

سلام.ساعت ۹ صبح خواب دیدم پیش روی من سه تا قبر وجود دارد یکی از آنها مرده ایی داخل است و سنگ قبر دارد و دیگری مادرم در آن دراز کشیده و زنده است و درخواست دارد که خاک بر روی ایشان بریزم تا گردن و به بنده می گوید که اینکار را بکن تا آماده شوم و من شروع به گریه کردن می کنم و از خواب بلند می شوم و اینکه گریه بنده داخل همان خواب بوده و در بیداری گریه نکردم

محسنsays:

سلام دیشب خواب دیدم تو قبرستان کنار قبر فک کنم پدر و مادرم خوابم از خواب بلند شدم دیدم کل فامیل و یک جمعیت زیاد دوروبرم هستند و نگاهم میکنند بلند شدم هی به فامیل میگفتم چرابیدارم نکردید کی اومدیم؟؟؟

Zahra.vvsrisays:

سلام .خواب دیدم با رضارت خودم، انگار ک بقیه ناراضی باشن، داخل قبر دراز کشیدم و خودمو جم کردم،وقتی از بالا خودمو دیدیم،دیدم حاملم،بعد اقایی ک باهم در ارتباطیم بعد از ۲.۳ثانیه مکث اومد تو قبر کنارم دراز کشید با رضایت.تعبیرش چیه؟

ح .مsays:

با عرض سلام دوبار هست خواب میبینم در بهشت زهرا کنار قبر برادرم ، دراز کشیده و میخوابم یکبار با مادرم بودم که او توصیه کرد ولی بار دوم با خواهر هایم بودم که ناراحت شدند ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید.

ح .مsays:

با عرض سلام من باردار هستم ، دوبار خواب دیدم که در بهشت زهرا کنار قبر برادرم با پتو و زیرانداز خودم دراز میکشم و قصد خوابیدن دارم یکبار با مادرم بودم که او توصیه میکرد کجا بخوابم بهتر است ولی بار دیگر با خواهرانم بودم که انها راضی نبودند و من نیز بلند شده و رفتم ممنون میشم تعبیر بفرمایید.

موسویsays:

سلام خواهرم خواب دید با سه تا خواهر دیگم رفتیم روی قبر خواهرزادم( تازه فوت شده)و من روی قبر دراز کشیدم لباسهای هممونم مشکیه ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید

مرمرsays:

سلام من خواب دیدم تو ی قبرستونی هستم ک پره برفه و قبرا ب شکل تخت خواب هستن ولی رنگشون سیاهه یکم اونورتر هم ی جمیعتی سر ی قبر جمع شدن ک ی دختر جوونی مرده بود منم تو ی قبر شکل تخت خواب ولی سفید رنگ با ی بچه نوزاد ک نمیدونم کیه دراز کشیدم دارم نگا میکنم بچه یهو با من حرف میزنه میگ ک منو ببر حموم...

رضارادsays:

سلام خواب دیدم با چند تا از پسر عمو هام قبر شوهر عمم رو که سال79فوت کردن تمیز کرده بودیم و من کلی کتاب و بعضی از کتابها دینی بودند زیر قبر گذاشته بودم واون خدا بیامرزم داخل قبر نبود فکر کنم منتظر بودیم بیارنش که خاکش کنیم و من چند دقیقه رفتم توی قبر دراز کشیدم خیلی تمیز و مرتب بود بعدش بلند شدم امدم بیرون و از خواب بیدار شدم

عساکرهsays:

سلام خسته نباشین خواب دیدم یه قبرستان کهنه که همه قبراش بی نام نشونن فقد یه برامدگی خاک هست که نشانه قبرهستش حس میکردم پدرم هم تو قبرستان خاکه (پدرم فوت کردن) دیدم که من بی خانمانم لباسام ژولیدن تو خیابان دارم راه میرم با خودم فکر میکردم که من جایی رو ندارم بخوابم بعد رفتم قبرستان یه زن با پسربچه اش امدن بهام هم مسیر شدن بعد من رفتم کنار قبرستون تو یه حفریی پنجاه سانتی که عرضش هم بزرگ بود حدود دو متر که یک دوشک و بالشت هم از قبل داشت که مال یکی دیگه بود ولی نیاز به پتو داشتم رو خودم بکشم سردم بود که نبود یه حس ترس و ایمن بودن داشتم دراز کشیدم رو دوشک بعد زن رفت جادوگری کنه بعد امد تو حفره پیشم بخوابه بش گفتم تو چرا میخوایی اینجا بخوابی من خونه ندارم که خوابیدم تو چرا گفت من وقت ندارم فردا صبح زود باید بیدار بشم

سوگلsays:

سلام من خواب دیدم که دارم خواب میبینم بختک افتاده روم و در اون حین که بختک افتاده روم دارم خواب میبینم که روی یک قبری که سنگ قبر نداره و خاکش تازه است خوابیدم و جنازه ای که توی اون قبره روحش آروم نیست و داره اذیت میشه و من اون همه انرژی منفی رو از روح گرفتم دادم به بختک هم روح آروم شد هم بختک از روی من بلند شد میخواستم بدونم تعبیرش چیه

ترانهsays:

سلام.خواب دیدم باخواهرم و یه تعداد افراد دیگه که نمیشناختم شب رفتیم قبرستان خوابیدیم که ترسمون از قبرستان و مردن کمتر بشه .اونجا داخل قبر نخوابیدیم جاهای خالی بین قبرها که دراینده قراره قبر بشن خوابیدیم .تعبیرش چیه؟

ندا بدليsays:

سلام خسته نباشید من دیشب که عاشورا بود نماز خوندم و کلی دعا و گریه.پدرم ۴ سال پیش فوت کردند.شب خواب دیدم سال پدرم هست و من شب رفتم قبرستان و روی سنگ قبر پدرم با پتو خوابیدم و صبح یکی از دوستانم پتو رو از روی من کشید و من رو بیدار کرد.اصلا حس ناراحتی و ترس و نگرانی نداشتم خودم تعجب کرده بودم که چطوری به این راحتی توی قبرستان خوابیدم.و بعد از اون چند بار دیگه هم این کار رو کردم.لطفا بفرمایید تعبیرش چی میشه

سعیدهsays:

سلام خواب دیدم کسی رو که دوست دارم تو یه قبرستان کنار قبر بچه ای خوابیده پاهاش رو به سمت شکم جمع کرده و دستش زیر سرش بود تا منو دید گفت ها چیه نمیتونم سر قبر بچه ام دراز بکشم میشه لطفا بگید تعبیرش چیه.ایشون متاهل هستند و پسر بچه ای چهار ماهه دارن

الهام مردانsays:

سلام خواب دیدم پسرم ۵ سالشه روی سنگ قبر کسی خوابیده و پتو هم بهش دادم راحت خوابیده بود که بعدا اومدم دنبالش ببرمش

,محمد خرمیsays:

همسرم خواب دیده که باهم روی قبر پدرش خوابیدیم ممنون میشم که لطف کنید تعبیرش چیه

,محمد خرمیsays:

همسرم خواب دیده که باهم روی قبر پدرش خوابیدیم ممنون میشم که لطف کنید تعبیرش چیه

,محمد خرمیsays:

همسرم خواب دیده که باهم روی قبر پدرش خوابیدیم ممنون میشم که لطف کنید تعبیرش چیه

رضاsays:

سلام چند شب پیش خواب دیدم به همراه مادرم داخل قبرستان هستیم و من دست مادرم گرفته بودم، دیدم دو نفر اومدند کنار ما، یکیشون به نفر دیگه گفت یک نفر رو به لیست اضافه کن، تعبیرش چیه؟ ممنون

فاطمهsays:

سلام من خواب دیدم شب را در قبرستان به همراه پدرم و مادرم و فامیل ها در قبرستان خوابیدیم,خونه خالم جا نبود مجبور شدیم.(پدرم فوت شدن ولی تو خواب من زنده بودند)روی تمام قبرها ملافه سفید کشیده بودند تا دیده نشود.

فاطمه ساداتsays:

سلام پدرم خواب دیده داییم و زن داییم کنار قبرستون خوابیدن و پدرم رفته وضو بگیره زن داییم بلند شده پدرم و بوسیده و پدرمم پیشونیش و بوسیده.(داییم و زن داییم زنده هستن) میشه لطفا کمکم کنین🙏🙏

سهیل جِیsays:

با سلام. بنده خواب دیدم حیات قبرستان محل خودم که آشناست، خوابیدم کنار قبر ها و یک پتو روم کشیدم و دارم میترسم، حتی از زیر پتو حیات قبرستان رو نگاه میکردم وتاریکی و صدا و بعضا رفت و آمد رو متوجه میشدم . و یک نفر رو میدیدم و هرچی صدا میزدم کسی نمیشنید. اما توی قبر نبودم انگار خوابیدم و روم پتو کشیدن. ممنون میشم پاسخ بدید.

ناشناسsays:

سلام .من چند وقت شاید یک سال خواب میبینم توی قبرستان رفتو امد میکنم وانگار اونجا خونه ی من وخواب دیدم با بچه هام یک جا روی زمین خوابیدیم واز جامون نارا ضیم احساس میکردم بچه هام اذیت میشن وبعد که بلند شدم جاشونا درست کنم متوجه شدم یک جا توی قبرستان ومن با بچه هام می خواستیم اونجا بخوابیم .لطفا تعبیر این خواب را برام بگید ممنونم.

سانازsays:

سلام وقتتون بخیر چند دقیقه پیش از خواب بیدار شدم خواب دیدم که تو قبرستونی که مخصوص فامیلای بابام هستش زیر قبر برادرزادم که تقریبا دو ماهه به رحمت خدا رفته دراز کشیدم بعد که از جام بلند میشم می بینم خودم روی قبر پدربزرگم هستم و بچه هام کنارم روی قبر دیگه بعد به خودم میگم قبر پدربزرگم که اون پرتر بود چرا الان این قبر اون شده بعد با بچه هام که کوچیکن و یکیشون بیمار هست رفتیم وسط محوطه و اصلا نمی‌دونم من کلید اون امامزاده که قبرستونمون توش هست رو چطوری داشتم همه از حضور بی دلیل من تو اونجا شوکه بودن آخه من خونم چند صد کیلومتر تو واقعیت با اونجا فاصله داره لطفاً تعبیر کنید و جوابم رو بفرمایید پیشاپیش سپاسگزارم

روحینا رحمانیsays:

سلام وقت بخیر! من دیشب خواب دیدم با خواهر، برادر،مادر و پدرم همه در قبرهای جداگانه خوابیدیم و خاک هم روی ما است من و برادرم تا قفسه سینه در زیر خاک هستیم اما مادر و پدرم سرشان هم زیر خاک است اما خواهرم تا گردن زیر خاک است همه زنده هستیم فقط خوابیدیم اما از زنده بودن پدر مادرم در خواب مطمین نیستم که خوابیدن یا موردن… ممنون از پاسخ شما

روحینا رحمانیsays:

سلام وقت بخیر! من دیشب خواب دیدم با خواهر، برادر،مادر و پدرم همه در قبرهای جداگانه خوابیدیم و خاک هم روی ما است من و برادرم تا قفسه سینه در زیر خاک هستیم اما مادر و پدرم سرشان هم زیر خاک است اما خواهرم تا گردن زیر خاک است همه زنده هستیم فقط خوابیدیم اما از زنده بودن پدر مادرم در خواب مطمین نیستم که خوابیدن یا موردن… ممنون از پاسخ شما

ف کsays:

خواب دیدم پدرم مرده و او را دفن کردیم و دورتادور قبرش(مانند یک اتاق) آهن کشیدیم و قفلی رو آن زدیم و سپس شب ب همرا مادر و خواهرم در میان قبرهای دیگر خوابیدیم و اواسط شب با صدایی بیدار شدیم و ب سمت صدا رفتیم ک متوجه حضور برادرم در پشت قبرها شدیم.

نرجس صفرپورsays:

سلام خواب دیدم خواهرم یک بچه ب دنیا آورده و اون بچه را به من و مادرم سپرده و ما چون شیرمادر نبود بهش آب میدادیم و خود خواهرم در قبرستان روی یک قبر دراز کشیده بود تعبیرش چیه؟( البته خواهرم یک ماه پیش بچش شش ماهه تو راه مشهد بدنیا اومد ولی زنده نموند)

بهاره شاهمرادیsays:

خواهرم خواب دیده کنار قبرستان دراز کشیده فضای قبرستان خیلی قشنگه تو خواب میگه اینجا این قد قشنگه چرا مردم نمیان اینجا.خواهرم میگه دوست داشتم کنار قبرستان بخوابم

فرشته ملکیsays:

سلام، من بعد از نماز صبح خواب دیدم که به همراه پسرم که یک ساله هستش و یکی از دخترعموهام تو قبرستان، روی قبر خوابیدیم سه تایی، شب بود، چندتا چراغ کوچولو هم دور قبر و دور و بر روشن بود، ولی اصلا حالت ترس نداشتم، میشه تعبیرشو بگید بهم؟

حسنا میرمهدیsays:

من خیلی استرس دارم یکی جواب بده خواب دیدم رفتیم به جایی که قبلا هم تو خواب دیده بودمش اونجا دوتا قبر توی یه آلاچیق مانند بود که شبیه تابوت بود بعد مادرم هی به من می‌گفت بخواب روش من هی میگفتم نمیخوام من میترسم آدم مرده توشه و مادرم هی اسرار داشتن بعد مادر بزرگ و پدربزرگم اونجا بودن اون دوتا خوابیدن روش و من و مادرم نخوابیدیم . بعد من رفتم آلاچیق بغلی اونجا یدونه تابوت بود اونجا هم یک پسر رو دیدم که برام آشنا بود و نمیشناختمش بغلش کردم اونم بغلم کرد و گفت خوابم میاد بزار بخوابم منم فقط اومدم بیرون خیلی میترسم بگین تعبیرش چیه

سیداحمدموسویsays:

خواب دیدم رختخوابم را کنار قبر یک زن پهن کردم و دراز کشیدم بعداز مدتی آن زن بلند شده همراه دو زن دیگر با ناراحتی رفتن

زهرهsays:

خواب دیدم همراه با مادر و مادبزرگ همسرم در قبرستان هستیم به نوبت رفتیم داخل قبر دراز کشیدیم بخاطر اینکه حس کنیم مرگ همیشه بهمون نزدیکه حتی یمقدار از خاک داخل قبر را روز دستمون پاشیدیم که بدونیم دنیا زودگذره و مرگ همیشه هست قبل از اذان صبح بود فکر میکنم بعد هم از قبر درومدیم که بریم سمت قبور دیگه برای فاتحه و زایارت تعیرش رو لطفا بهم بگید

لیلیsays:

سلام کسی برای من خواب دیده که ذره ذره از بین میرم و تیکه هام میره داخل قبر تعبیر این خواب چیه؟

ملیکاsays:

من خواب دیدم با شخصی که با اون تو رابطه ام ازدواج میکنم و مراسم عروسی را در بیابانی که اطرافش سنگ قبر است میگیرم و هیچکدوم از خانواده پسر نیومدن و فقط چند نفر از خانواده من اومدن این به چه معنا است؟

زهرهsays:

سلام خواب دیدم به قبرستان شهرمان رفته بودم بین چند قبر خوابیدم.همسرمم بود بالش وپتو هم برده بودیم.یه دفه دیدم قبر کناری یکی نشسته تنها. رفتم روی قبر خوندم خانم همسایه ی جوون مامانم بود که به تازگی فوت شده و۲ روز دیگه چهلمشه .براش فاتحه خوندم.بعدش دیگه نتونستم بخوابم دوس داشتم برم خونه.ولی اومدیم مسجد انگار شب قدر بود قرآن میخوندن.رفتم تو ولی کسی نبود.

ا گلsays:

سلام خواب دیدم دارد یک نفر زمین یک شاه رو تقسیم‌مکنه به یه قبرستان رفتیم کنار داخل قبرستان همه زنده ها زیر پتو خوابیده بودند واون یک نفر براس افراد قرعه میکشید